۱۰روش درمان اضطراب
روش های درمان اضطراب
در مسیر بهبودی و درمان اضطراب شدید، روشهای درمان اضطراب را میتوان مورد استفاده قرار داد. برخی روشهای درمان اضطراب برای بعضی از اضطرابها مناسبتر میباشد. در این مقاله ۱۰ روش درمان اضطراب که اولاً عامتر بوده و برای همه انواع اضطراب کارآمد است و در ثانی سهلالوصولتر بوده و فرد بدون آموزش تخصصی نیز بهراحتی میتواند آن را بهکار گیرد، ذکر میشود.
۱. آرمیدگی برای رفع اضطراب
درمان اضطراب بهوسیله آرمیدگی روشی است که برای همه انواع متفاوت اضطراب بهکار گرفته میشود. قرار گرفتن در شرایط آرمیدگی باعث کاهش ضربان قلب، کاهش میزان تنفس، کاهش فشار خون، کاهش تنشهای عضلانی، کاهش مصرف اکسیژن، افزایش تمرکز، کاهش بیخوابی و خستگی و مواردی دیگر میگردد که همگی در کاهش اضطراب نقش عمدهای دارند. روشهای عمدهای برای قرار گرفتن در حالت آرمیدگی توصیه میشود که بهجهت سادگیشان میتوان از همه آنها استفاده کرد.
انسان میتواند از راه افکار درست، تنش را از بدن خود دور کند- که در ادامه توضیح خواهیم داد- اما طبق گفته دکتر جکوبسون عکس آن نیز درست است، یعنی ذهن مشوش نمیتواند در بدن آرام قرار بگیرد، بنابراین در صورتی که پیام آرامش را از طریق روشهای آرمیدگی به بدن خود ارسال کنید، افکار اضطرابزا نیز از بین میرود. از جمله روشهای آرمیدگی میتوان به تنفس شکمی، آرمیدگی تدریجی عضلات، تصویرسازی یک محیط آرام، یوگا و موسیقی آرامکننده اشاره کرد.
الف. تنفس شکمی: درمان سریع اضطراب
تنفس شکمی را می توان درمان سریع اضطراب نامید زیرا در صورتی که در ست انجام شود بسرعت اضطراب را کاهش می دهد. درمان سریع اضطراب توسط تنفس شکمی را اگر در طول روز چندین بار تکرار کنید به شرطی شدن ذهن منجر می شود و باعث می شود هنگامی که اضطراب بروز می کند ذهن بسرعت به حالت آرمیدگی دربیاید.
طبق بررسیهای بهعمل آمده، اکثر افرادی که مضطرب هستند بهصورت بریده بریده و از قفسه سینه تنفس میکنند. اگر به بدن خودتان دقت کنید، در مییابید که در شرایط تنش، تند تند و از قفسه سینه نفس میکشید؛ ولکن در زمان آرمیدگی نفسهایتان عمیقتر و از ناحیه شکم است. بنابراین با تنفس از شکم باعث میشوید بدنتان پیغام آرامش دریافت کند. تنفس شکمی باعث افزایش تنظیم نسبت اکسیژن و دی اکسیدکربن میشود و با تحریک دستگاه پاراسمپاتیک و در نتیجه افزایش آرامش، افزایش تمرکز و … باعث ایجاد آرمیدگی در بدن میگردد. مراحل تنفس شکمی عبارت است از:
متوجه میزان تنشی که احساس میکنید، باشید. بعد کف دستتان را روی شکم، زیر قفسه سینه بگذارید.
به آرامی هوا را بهدرون ریههایتان بکشید. از طریق بینی تنفس کنید و بگذارید هوا تا سطح شکمتان برسد. سعی کنید هوا تا حد امکان در ناحیه شکمتان نفوذ کند. اگر تنفس شکمی داشته باشید، با کشیدن هوا به درون ریههایتان باید دست راستتان روی شکمتان بالا بیاید. قفسه سینهتان باید تنها اندکی بالا بیاید. اما شکم بهمیزان زیادی ارتفاع میگیرد.
وقتی نفس کامل میکشید، برای لحظهای مکث کنید، سپس به آرامی از طریق بینی یا دهان هوا را بیرون دهید. دقت کنید هوا را کامل از ریههایتان خارج کنید.
ده نفس آرام و شکمی بکشید. سعی کنید تنفستان یکنواخت و آرام باشد. عجلهای در تنفس نداشته باشید. با عمل دم از ۱ تا ۴ بشمارید. هربار که هوا را بهدرون میکشید، لحظهای مکث کنید. با هر عمل دم یک عدد را بشمارید.
تمرینات تنفس شکمی را سه نوبت انجام دهید، در هر نوبت از ده تا یک بشمارید.
۵ دقیقه تنفس شکمی تاثیر قابلملاحظهای در کاستن اضطراب دارد.
بهتر است از مجاری بینی عمل دم و بازدم را انجام دهید، ولکن اگر مشکل تنفسی دارید میتوانید از راه دهان نیز تنفس کنید. مکانی آرام و خلوت انتخاب کنید و در حالیکه چشمانتان را بستهاید، تمام توجهتان را به تنفستان معطوف نمایید. تصور کنید هوایی پاک و تازه بهدرون ریههایتان میکشید، هوایی سرشار از انرژی، هوایی که میتواند آلام جسمتان را التیام ببخشد. در حالیکه این هوای تازه را تنفس میکنید، تصور کنید هوا از راه بینی یا دهان به فرق سرتان و بعد به ستون فقرات رفته و در تمان بدنتان گردش میکند. حین بازدم ببینید که هوایی آلوده و دودگونه که نشانه استرسها، ناراحتیها و افکار مسموم است، از درون بدنتان خارج میشود. متوجه میشوید که هوای پر از دود بهتدریج کمرنگتر و تمیزتر میشود. (ص۴۱۳-مدیریت استرس)
ویدیوهای زیر، نحوه تنفس شکمی را آموزش میدهد.
https://www.youtube.com/watch?v=En6dFmtjFnI
https://www.youtube.com/watch?v=C_4E_QoDRSQ
ب. آرمیدگی تدریجی عضلات:
از جمله روشهای درمان اضطراب آرمیدگی تدریجی عضلات می باشد که برای کاهش و درمان اضطراب شدید میباشد. دکتر جکوبسون به این نتیجه رسید که اگر عضله را چند ثانیه منقبض کنید و بعد رها سازید، این عضله در حالت آرمیدگی قرار میگیرد. اکثر مزایایی را که برای تنفس شکمی برشمردیم در این روش نیز ایجاد میگردد. این تمرین را روزی دوبار و هربار ۲۰ دقیقه در هنگام بیدار شدن و به خواب رفتن و یا قبل از ناهار انجام دهید. در جای راحتی قرار بگیرید. کل بدن شما و سرتان باید به جایی متکی باشد. لباس راحت بپوشید و هر چیز اضافه مانند ساعت و جواهرات را از خود دور کنید. تصمیم بگیرید که نگران نباشید و همه چیز را فراموش کرده و در لحظه باشید.
در این روش باید عضلاتتان را منقبض و بعد رها سازید. روی ۱۶ عضله مختلف خود کار کنید. هر عضله را ۷ تا ۱۰ ثانیه منقبض و سپس رها کنید. بعد از هر انقباض و انبساط، ۱۵ تا ۲۰ ثانیه در حالت آرامش قرار بگیرید. به این فکر کنید که عضلاتتان پس از این انقباض و انبساط نسبت به قبل آن، چه مقدار راحتتر شده است. روی انقباض هر عضله و سپس انبساط آن نقطه تمرکز کنید. اگر احساس کردید عضلهای به تمرین بیشتر احتیاج دارد، دو یا سه بار انجام دهید. عضلات را بهترتیب زیر منقبض و منبسط کنید: دستها- عضلات دو سر بازو- عضلات زیر بازو- ابروها- عضلات اطراف چشم- آروارهها- پشت گردن- شانهها- عضلات اطراف سر شانه- قفسه سینه- شکم- پشت- باسن- رانها- پنجههای پا- عضله کف پا. کل این قسمتها حدود بیست تا سی دقیقه زمان میگیرد. ویدئوی زیر، مراحل این کار را نشان میدهد.
https://www.youtube.com/watch?v=ihO02wUzgkc
ج. صحنه آرامبخش:
بعد از انجام تمرین فوق که باعث آرامش در عضلات متفاوت بدن خود میشود، خوب است یک آرامش فراگیر در کل بدن خود بهصورت یکپارچه را نیز تجربه کنید. برای اینکار لازم است مکانی آرام مانند دریا، جنگل، کوهستان و یا هر جای دیگری که احساس آرامش به شما میدهد را تصور کنید. این تصویر میتواند حتی وقت گذراندن در کنار دوست خود باشد.
مهم آن است که تصویر را با جزییات و وضوح بیشتر ببینید. هرچقدر در خلق این تصاویر از حسهای بیشتری استفاده کنید، آن صحنه واقعیتر شده و شما عمیقتر میشوید. تا جای ممکن رنگها، صداها و بوهای بیشتری را در صحنه حس کنید. در حالی که به آرامی نفس میکشید- تنفس شکمی- تصور کنید که با هر عمل بازدم تنشها را از خود دور میکنید و با هر عمل دم آرامش را به درون خود فرو میبرید. در هنگام انجام تمرین تنفس شکمی و آرمیدگی تدریجی عضلات میتوانید به این صحنهای که در ذهن ساختهاید، رجوع کنید. هر چقدر بیشتر این کار را انجام دهید، آن تصویر در ذهن قویتر شده و در هنگام تنش بیشتر به کمک شما میآید. یک نمونه از صحنه آرامشبخش:
در کنار دریای آبی ایستادهاید، گرمای خورشید را بر روی پوست بدنتان احساس میکنید. پا برهنه بر روی ماسههای ساحلی قدم میزنید و گرمای ساحل را در کف پای خود احساس میکنید. صدای برخورد امواج به ساحل همواره آرامشبخش است. صدای آن در گوشتان طنین میافکند. هرچقدر واضحتر آنجا را میبینید عمیق و عمیقتر میشوید. صدای مرغان دریایی که در آسمان آبی در حال پرواز هستند را میشنوید. پای خود را در آب دریا فرو میبرید. گرمای آن به بدنتان نفوذ میکند و شما را آرامتر از پیش میسازد. جلوتر میروید تا قسمتهای بیشتری از بدنتان در آب دریا غوطهور شود و به این ترتیب آرامش شما نیز بیشتر شود.
د. یوگا:
به مفهوم رسیدن به وحدت میان جسم و روح است. یوگا روش موثری است برای افزایش آمادگی جسمانی، انعطافپذیری و آرامش. یوگا را میتوان با آرامش تدریجی عضلات مقایسه کرد، اگرچه یوگا روشی کاملتر است.
ه. موسیقی آرامشبخش:
موسیقی ملایم می تواند به شما احساس آرامش بدهد. در هنگام کار کردن، رانندگی و … به موسیقی ملایمی گوش بسپارید. در صورتی که موسیقی را همراه با تمرینات آرامشبخش فوقالذکر انجام دهید، تاثیر آنها را دو چندان میکند.
طبق تحقیقات دکتر هلن بونی موسیقی بر روی فشار خون، ضربان قلب، تنفس و تنشهای عضلانی تاثیر آرامشبخش دارد و به خواب افراد کمک میکند. منتهی باید آگاه بود که یک موسیقی خاص بر روی همه افراد تاثیر یکسانی ندارد و در همه تولید آرمیدگی نمیکند، بلکه علاقه اشخاص به موسیقی انتخاب شده در ایجاد آرمیدگی موثر است. (ص۴۶۹-مدیریت استرس)
۲. نقش ورزش در درمان اضطراب
ورزش کردن یکی از راههای بسیار موثر و در عین حال سهلالوصول جهت کاهش تنش در بدن و درمان اضطراب است. انجام تمرینات ورزشی باعث میشود تا شما همان تاثیراتی را که داروهای ضد افسردگی و ضد اضطراب بر روی هورمونهای بدن شما دارند، بهواسطه تمرینات ورزشی ایجاد کنید. ورزش، اکسیژن خون و مغز را افزایش میدهد که تمرکز و هوشیاری را افزایش میدهد، تولید اندروفین بدن را افزایش میدهد- مادهای که به مورفین شباهت دارد- که بر احساس حال خوش شما میافزاید، و در عین حال هورمون سروتونین را نیز که باعث ریلکسی و آرمیدگی است در بدن افزایش میدهد.
از دهه ۱۹۷۰دانشمندان به اثرات آرامشبخش نرم دویدن پی بردند. نرم دویدن، راه رفتن، شنا کردن و … باعث میشود تا شخص در اندیشه با خود فرو رود و به شکلی به حالت مراقبه برسد. محققین متوجه شدند که دوندگان حرفهای زمانی که از تمرین باز میمانند، نشانههای بیقراری و اضطراب نشان میدهند که شبیه قطع داروهای شیمیایی است. ورزش نوعی افیون طبیعی (اندروفین) در بدن تولید میکند که از شدت درد میکاهد و علت وجد و نشاط است. این پدیده را ویلیام گلاسر اعتیاد مثبت مینامد. (ص۵۵۹-مدیریت استرس) این حالت سرخوشی معمولاً پس از ۳۰ دقیقه ورزش در بدن ایجاد میشود.
ورزشهای هوازی بر اضطراب تاثیر بیشتری میگذارند. ورزشهایی مانند دویدن آهسته، راه رفتن، دوچرخهسواری، کوهنوردی و شنا کردن. بهتر است کمکم بر زمان ورزش خود بیفزایید. از ۱۰ دقیقه شروع کنید و با افزایش روزانه پنج دقیقه به آن، آن را به ۶۰ دقیقه افزایش دهید.
۳. تغذیه صحیح برای درمان اضطراب شدید بدون دارو
یکی دیگر از مواردی که بر افزایش یا کاهش اضطراب تاثیرگذار است، نحوه تغذیه میباشد. گروهی از مواد غذایی باعث افزایش اضطراب و گروهی دیگر اضطراب را کاهش میدهند. از جمله مواردی که افراد مضطرب باید از آن پرهیز کنند یا مصرفش را به حداقل برسانند، عبارتند از:
محرکها:
مانند کافئین که در قهوه، نوشابههای گازدار، شکلات، کاکائو و چای یافت میشوند. در صورت مصرف زیاد آن، نباید بهطور ناگهانی اقدام به ترک آن نمود، زیرا ترک ناگهانی آن نشانههای خستگی، افسردگی و سردرد را بهمراه خواهد داشت. کافئین باعث کاهش ویتامین ب۱ در بدن میشود که یکی از ویتامینهای ضد استرس است.
نگهدارندهها:
تا جای ممکن باید از غذاهای تازه استفاده کرد و غذاهای کنسرو شده برای بیولوژی بدن مناسب نمیباشند.
نمک و شکر:
مصرف زیاد نمک باعث کاهش پتاسیم در بدن و افزایش فشار خون میشود که هردو اضطرابزا است. مصرف شکر و مواد قندی ساده نیز باعث اضطراب در بدن میشوند.
کمی قند خون:
هنگام اضطراب بدن بهسرعت قند خون را مصرف میکند و سطح قند خون پایین میافتد و فرد دچار لرزش، سرگیجه، احساس ضعف، تپش قلب و تحریکپذیری میشود. بنابراین فرد تمایل به خوردن شیرینی خامهای، شکلات و مواد شیرین دارد که بهمقدار زیادی حاوی قندهای ساده هستند. اما قندهای ساده مانند قند و شکر سفید، شکر قهوهای و عسل بهسرعت به گلوکز تبدیل میشوند که بدن توان پردازش این مقدار زیاد گلوکز را در زمان اندک ندارد. واکنش بدن در قبال این حجم زیاد قند ساده، تولید انسولین است که باعث میشود مجدداً قند خون پایین بیاید و بنابراین فرد مجبورست برای آنکه مجدداً احساس بهتری کند، باز قند ساده مصرف کند و این سیکل منفی ادامه مییابد.
بنابراین شیرینیها بلافاصله پس از مصرف اضطراب را کاهش، ولی اندکی بعد اضطراب را افزایش میدهند. گلوکز موردنیاز بدن باید از مواد کربوهیدرات مانند نان، حبوبات، سیبزمینی، سبزیجات و … گرفته شود که نه بهسرعت، بلکه بهتدریج در بدن به گلوکز تبدیل شوند.
غذاهای فرآوری شده:
مانند هاتداگ، سس، سیبزمینی سرخکرده و چربیهای اشباعشده باعث افزایش افسردگی میشوند.
الکل و نیکوتین:
اگرچه در کوتاهمدت الکل اضطراب را کم میکند، ولی در بلندمدت خود باعث اضطراب میشود و در نتیجه فرد مجبور است دوباره الکل مصرف کند که این امر به یک دور باطل میانجامد.
موادی که به کاهش اضطراب کمک میکنند عبارتند از:
۱. تریپتوفان: سروتونین که از مشتقات تریپتوفان است، بهعنوان هورمون سرخوشی و حال خوب شناخته میشود. تخممرغ، بوقلمون، شیر، گوشت قرمز، ماهی آزاد، کیوی، گوجهفرنگی، موز، گیلاس از جمله مواد افزایشدهنده سروتونین هستند. ورزش نیز سروتونین بدن را افزایش میدهد. کافئین نابودکننده سروتونین است.
۲. مصرف ویتامینهای ب کمپلکس (ب۱۲: جگر، تخممرغ، گوشت، ماهی. ب۶: موز، گردو، غلات و سبزیجات، ب ۱: گندم و برنج سبوسدار، جو دوسر، بادامزمینی، لبنیات، سبزیجات، مغزیجات) باعث کاهش اضطراب و افسردگی است.
۳. اُمگا تری: مصرف اُمگا تری در ماهیهایی مانند سالمون، ساردین و تن یافت میشوند که باعث کاهش اضطراب میشود.
۴. کربوهیدراتها (قند): نیز باعث افزایش سروتونین مغز میشوند. اما باید بدانیم که مواد قندی ساده اضطراب را افزایش میدهند و مواد قندی مرکب مانند حبوبات، سیبزمینی، سبزیجات، میوه، برنج قهوهای وجود دارد.
۵. پروتئینها: باعث افزایش هورمونهای نوراپینفرین و دوپامین میشوند که سطح بالای آنها باعث آگاهی بیشتر، انرژی ذهنی و روانی بالاتر و احساس بهتر میشوند. پروتئینها را میتوان در تخممرغ، ماهی، گوشت، پنیر، مغزیجات، عدس و سویا یافت.
۶. آب: کمبود آب در بدن علت ایجاد اضطراب است و از آنجاییکه بدن اکثر مردم با کمبود آب مواجه است، توصیه به خوردن روزانه شش تا هشت لیوان میشود.
۴. نوشتن خاطرات و وقایع روزانه
یکی از راههای مقابله با استرس و درمان اضطراب نوشتن خاطرات روزانه است. بررسیهای اخیر نشان میدهند که نوشتن خاطرات، برای سلامتی روح و روان و نیز جسم مفید است.
نوشتن خاطرات باعث میشود استرسها و مشکلات فرد جنبه بیرونی پیدا کرده و فرد از سطحی بالاتر به مشکل بنگرد. استرس زمانی بیشتر انسان را از پای در میاورد که فرد خود را با مشکلش یکی میداند. از جمله فواید نوشتن خاطرات آن است که مشکلات و مسائل، امری بیرونی میشود که فرد میتواند با آنها مقابله کند و خود را بخشی از مشکل محسوب نمیکند. نوشتن خاطرات، نوعی مراقبه است و باعث میشود افکار قدیمی مسموم از ذهن خارج شده و فرد، افکار تازه و سالم و کارآمد را جانشین آنها سازد. نوشتن خاطرات انرژی انسان را از افکار تکراری درون آزاد کرده و فرد را به جستجوی راهحل میکشاند.
در نوشتن خاطرات باید به مسائلی بپردازید که بیشترین ناراحتی و اندوه را برای شما ایجاد کرده است. میتوانید با این پرسش شروع کنید که امروز من چگونه بود؟ در حال حاضر چه افکاری از سرم میگذرد؟ وقتی این افکار را دارم و با این استرسها مواجه میشوم، چه احساسی پیدا میکنم؟ چرا ناراحت، خشمگین و یا مایوس هستم؟ در این مرحله میتوانید بهدنبال راهحلی برای آن بگردید.
رعایت نکاتی در نوشتن خاطرات میتواند یاریبخش باشد. مکان خلوتی را انتخاب کنید. قبل از نوشتن دقایقی چشمان خود را ببندید و چند نفس عمیق بکشید و به نفسهای خود تمرکز کنید. تاریخ نوشتههای خود را بنویسید تا در آینده بتوانید به آن رجوع کنید. آنچه به ذهنتان میرسد را یادداشت کنید و خود را سانسور نکنید. در بند ردیف و قافیه نباشید و بگذارید افکارتان بر روی کاغذ بهصورت خودانگیخته جاری شود.
۵. نقش مراقبه در درمان اضطراب
مراقبه یکی از قدیمیترین روشهای شناخته شده برای رسیدن به آرامش و درمان اضطراب است که عبارت از تمرکز بر درون خویشتن است. مراقبه ذهن را از افکار و احساسات اضافی تطهیر میکند. بر اساس تحقیقات انجام شده، در صورتی که مراقبه عادت شود، بر روی شرایط بیولوژی فرد تاثیر میگذارد و باعث کاهش ضربان قلب، کاهش مصرف اکسیژن، کاهش فشار خون و کاهش تنش عضلانی میشود. در زیر، سه نوع متفاوت مراقبه بهطور مختصر توضیح داده میشود. در نوع اول سعی میشود تا فکر تنها بر روی یک موضوع- میتواند یک تصویر، صدا و یا عبارت باشد- تمرکز کند.
نوع اول:
۱. به پشت روی زمین دراز بکشید، ستون فقرات کشیده و از سر تا پا در یک خط مستقیم قرار میگیرند.
۲. به تنفس خود دقیق شوید، تا میتوانید نفسهای آرام و عمیق بکشید.
۳. چشمان خود را ببندید. به مرکز بدن خود که در اکثر افراد اندکی پایینتر از ناف است، توجه کنید.
۴. تصور کنید که از این نقطه، شعلهای برمیخیزد. این شعله نماد آرامش شما است. انرژی بدنتان را میسوزاند. وقتی بدن انرژی زیادی دارد – عصبی یا انرژی منفی- ارتفاع شعله زیاد است و وقتی در حالت آرامش قرار دارید، ارتفاع شعله کم است.
۵. اندازه شعله را در ذهن خود تصور کنید. آن را متناسب با انرژی بدن خود تصویر کنید. به این شعله که بسته به انرژی شما میتواند آبی، زرد، شفاف یا سفید باشد، نگاه کنید. ممکن است شعله را در حال رقص ببینید. اجازه دهید تمام انرژیهای زائد بدنتان را که مانع آرامش شما است، بسوزاند. سعی کنید ذهنتان را بر شعله متمرکز کنید. کم کم احساس میکنید که بدنتان بهتدریج آرام و راحت میشود. حالا ببینید که از ارتفاع شعله کاسته میشود. هرچه ارتفاع شعله کمتر میشود، بدنتان آرامتر میشود.
۶. این کار را تا زمانی که شعله کوچک و ملایم میشود، ادامه دهید و در آرامش فرو روید.
در نوع دوم، همه افکار آزادانه در ذهن حرکت میکنند، بدون آنکه شما پاسخ احساسی به این افکار بدهید. در صورتی که نسبت به یک فکر احساسی داشتید که نمیتوانستید از آن رها شوید، نشانه آن است که باید برای آن فکر راهحلی بیابید. از آن فکر بیرون آمده و به افکار دیگر بپردازید. به هنگام تمرین میتوانید به موسیقی ملایمی گوش دهید.
نوع دوم:
۱. بهطور راحت بنشینید و یا دراز بکشید. نفس عمیق بکشید و به حالت آرامش فرو روید.
۲. چشمان خود را ببندید. تصور کنید که چشم ذهن شما میتواند تمام افکاری را که در پرده ذهن شما نقش بسته است، همانند فیلمی مشاهده کند. سعی کنید این فیلم را ببینید.
۳. بگذارید افکار به ذهنتان بیاید. خود را از افکارتان جدا کنید. بدون وابستگیهای احساسی، تنها تماشاگر افکارتان باشید.
مراقبه را میتوان در هر لحظه و هر جایی انجام داد. در روش ذهن آگاهی، هدف مراقبه لذت بردن از لحظه اکنون است. بدین معنا که هر کاری که میکنید در همان لحظه بسر ببرید. اگر سیبی میخورید به رنگ، بو و طعم آن توجه کنید و تمام حواستان را درگیر همان لحظه کنید. اگر قدم میزنید به اطرافتان توجه کنید و درختان، ساختمانها، صداهای اطراف را ببینید و بشنوید و در لحظه باشید.
۶. استفاده از روش کنترل خود و توقف فکر در درمان اضطراب
در این روش تنها کاری که باید انجام دهید آن است که طی روز، افکار منفی خود را شمارش کنید. در صورتی که این کار را چند روزی ادامه دهید، متوجه میشوید که از میزان افکار منفی شما کاسته شده است. در چند روز اول میزان افکار منفی اضافه میشود، ولکن پس از گذشت چند روز دیگر از میزان آنها کاسته خواهد شد. برای این کار میتوانید برگه کاغذی همراه داشته باشید تا هر زمان افکار منفی به ذهنتان خطور کرد، بر روی برگه علامت برنید. هنوز دلیل تاثیرگذاری این روش برای متخصصین مشخص نیست، ولکن حدس زده میشود مکانیسم آن شبیه به مراقبه باشد.
در روش توقف فکر، هر زمان فکر منفی به ذهنتان رسید به پای خود زده (یا آنکه یک کش لاستیکی به دستتان ببندید و آن را محکم کشیده و رها کنید) و فرمان توقف را بلند بیان کنید. در صورتی که فکر مجدداً بازگشت، این کار را تکرار کنید. همانند آنچه در بالا ذکر شد، در چند روز اول میزان افکار منفی اضافه میشود، ولکن پس از گذشت چند روز دیگر از میزان آنها کاسته خواهد شد.
۷. نقش مواجهه سازی در درمان اضطراب
یکی از مهمترین روشها برای درمان اضطراب، مواجهه با موقعیت اضطرابزا است. اجتناب و فرار از موقعیت واکنشی است که اکثر افراد مضطرب در مواجهه با موقعیت اضطرابزا انجام میدهند. از آسانسور میترسید و دیگر سوار نمیشوید. از سخنرانی و اجرای برنامه در جمع وحشت دارید، تا جای ممکن مسولیت قبول نمیکنید و در صورت اجبار تا جای ممکن آن را بهتعویق میاندازید. فرد با راهکار فرار یا اجتناب گمان میکند میتواند آرامش و امنیت را برای خود به ارمغان بیاورد، درحالیکه اضطراب مانند هیولایی است که هرچه بیشتر خواستهاش را اجابت کنید، بیشتر از شما میخواهد. در ابتدا تنها از سوار شدن هواپیماهای کوچک و قدیمی میترسیدید و ترجیح دادید پیش از بلیط گرفتن از نوع هواپیما مطمین شوید، ولکن اکنون از سوار شدن به هرگونه هواپیمایی اجتناب میکنید. در ابتدا تنها از خارج شدن از شهر واهمه داشتید، ولکن اکنون از خانه خود نمیتوانید خارج شوید.
اگر اضطراب به شما میگوید که آخر چه کاری است که از شهر خارج شوی، وقتی اینهمه اضطراب دچار میشوی؛ قبول کردن خواسته او مانند خوراک دادن به هیولای اضطراب است که باعث بزرگتر شدن آن میشود. هر چه بزرگتر شود، خواسته بیشتری از شما خواهد داشت و دفعه بعد تنها با اجابت خواسته بزرگتر است که احساس آرامش میکنید. تا جایی که این امر زندگی شما را مختل میکند. سوار آسانسور یا هواپیما نمیشوید، توان خارج شدن از خانه را ندارید، از ترس اشتباه کردن هیچگونه سخنی در جمع نمیگویید و … .
مواجه شدن با اضطرابها و ترسها، یک راه بسیار موثر در درمان اضطراب است. در انجام این روش باید از کمک درمانگر بهره جست تا به آرامی و گام به گام مراحل رشد را طی کنید.
مقاله مرتبط: یک راهحل برای درمان نگرانی
۸. نقش تصویرسازی مثبت در درمان اضطراب
یکی دیگر از راههای غلبه و درمان اضطراب، تصویرسازی شرایط اضطرابزا میباشد. افرادی که درباره شرایط و موقعیتهای خاصی اضطراب دارند، تصویرهای منفی دقیقی از آن موقعیتها در ذهن خود پروراندهاند. بهطور مثال، شخصی که از غذا خوردن در کنار دیگری اجتناب میکند و یا از سخنرانی در جمع میهراسد، تصویرهای واضحی از خرابکاری خود در ذهن دارد که مداوماً آنها را مرور میکند.
در استفاده از روش تصویرسازی مثبت، فرد سعی میکند تا تصویری را در ذهن خود خلق کند که او در حالیکه آرامش دارد بهراحتی در جمع سخن میگوید. برای این کار میتوانید به افرادی که در این موقعیتها آرامش دارند، توجه کنید و با آنها صحبت کنید و بپرسید که چگونه بر اضطرابشان غلبه کردهاند. در نهایت بارها تصویر خود را ببینید که در آن موقعیت بهخوبی عمل میکنید. این روش به درمان اضطراب شما کمک زیادی خواهد کرد.
۹. نقش معنا در درمان اضطراب
آنچه یک واقعه را برای ما غیرقابل تحمل میسازد، معنایی است که برای آن واقعه قایل هستیم. زمانی که با همسر خود به چالش بر میخوریم، در صورتی که این چالشها را ناشی از انتخاب ناصحیح خود و در نتیجه آن را یک شکست بدانیم که میتوانستیم از آن اجتناب کنیم، در قیاس با زمانی که این چالشها را قسمتی گریزناپذیر از تجربه زندگی و وسیلهای برای رشد و پیشرفت خود بدانیم، هیجانات و احساسات متفاوتی را تجربه خواهیم کرد. این خود وقایع نیستند که احساس خاصی را در انسان ایجاد میکنند، بلکه معنای وقایع است که احساسات متفاوتی را در انسان ایجاد میکنند. در صورتی که در بیماری خود و یا مرگ عزیزان خود معنایی نیابیم و آن را پوچ و عبث بدانیم، مسلماً دچار اضطراب میشویم؛ ولکن اگر مرگ را دروازه حیاتی دیگر بدانیم، آرامش ما را فرا میگیرد.
۱۰. غلبه بر تفکرات نادرست در درمان اضطراب شدید
مهمترین عامل در درمان اضطراب و غلبه بر آن، شناخت و تصحیح تفکرات نادرست است. چه که اضطراب بهواسطه شناخت غیرواقعی از خود، دیگران و دنیا بهوجود میآید. فردی را تصور کنید که عینکی رنگی بر چشم دارد که با آن همه چیز از جمله تواناییهای خود، نقصهای خود، ارزش خود، ارزش افراد دیگر، اهمیت قضاوت دیگران و احتمال وقوع خطرات را در دنیا، بزرگتر و یا کوچکتر و با رنگی از پیش تعیین شده میبیند. او تواناییهای خود را کمتر و خطرات دنیا را بزرگتر، قضاوت افراد دیگر را پراهمیتتر و ارزش و میزان دوست داشتنی بودن خود را کمتر از حد واقعی در نظر میگیرد.
این فرد، از آنجا که با حقیقت دنیا آنگونه که هست، ارتباط برقرار نکرده و تنها با دنیای ذهنش ارتباط دارد (اگرچه همه تنها با دنیای ذهنشان ارتباط دارند، ولی دنیای ذهن گروهی از افراد با واقعیت شباهت دارد که منجر به کارآمد بودن تفکر میشود و شناختهای گروهی دیگر شباهت کمتری با واقعیت دارد که باعث میشود این افکار، ناکارآمد باشند)، در تعامل با دنیا دچار مشکل میشود. عینکی که فرد روی چشم دارد، «باور» مینامیم و در صورتیکه باورهای او با حقایق دنیا منطبق نباشد، آن را «باورهای نادرست» مینامیم.
بنا بر این فرض، در صورتیکه افراد باورهای نادرستشان را شناسایی کنند، تعامل آسانتری با دنیای واقعی خواهند داشت و به درمان اضطراب خود کمک خواهند کرد. اما باید آگاه باشیم که این افراد از کودکی دنیا را تنها از پشت عینکهای رنگی خود به نظاره نشستهاند؛ بنابراین قانع کردن آنها به اینکه دنیا بهگونه دیگریست یا حداقل آنکه دیگران دنیا را بهگونه دیگری میبینند، آسان نمیباشد. افراد باور ندارند که باورهای اشتباهی دارند که آنها را دچار اضطراب، افسردگی، وسواس و … میکند. آنها خود را نه تنها واقعبین میدانند، بلکه بر دیگران خرده گرفته و آنها را بیخیال، بیفکر و بدون دوراندیشی فرض میکنند.
اگر فرد تلاش کند، میتواند در درجه نخست باورهای نادرستش را شناسایی کرده و آنها را با باورهای سازندهتری که مطابق با واقعیت است، جایگزین کند تا بدینوسیله تعامل سازندهتری با خود، دیگران و دنیا برقرار کند و به درمان اضطراب خود کمک نماید.
روانشناسان با تحقیق بر تفکرات افراد مضطرب و افسرده، افکار مشترک ناکارآمدی در آنها کشف کردهاند، مثلا:
۱. من شایسته آن نیستم که آنچه را میخواهم، داشته باشم.
۲. من همیشه باید خوب بهنظر برسم و رفتار خوبی به نمایش بگذارم. هیچ اشتباهی نباید انجام دهم.
۳. من قربانی شرایط بیرونی هستم و هیچ قدرتی ندارم.
۴. زندگی پر از اتفاقات بد است و اگر لحظهای حواست به آن نباشد، دچار مصیبت بدی خواهی شد.
۵. باید نگران باشم تا نگرانی از بین برود. اگر خوشحال و بیخیال باشم، نگرانی اتفاق میافتد.
۶. احساسات و نیازهای من مهم نمیباشند.
۷. نمیتوانم (توان من کمتر از آن است که) با موقعیتهای دشوار مقابله کنم.
۸. دنیای بیرون خطرناک است و تنها آنچه را میشناسم، به من امنیت میدهد.
۹. باید دیگران همیشه از من راضی باشند.
۱۰. اگر مردم، من واقعی را بشناسند؛ دیگر مرا دوست نخواهند داشت.
۱۱. تنها اگر به موفقیت برسم، دیگران من را دوست خواهند داشت.
۱۲. شکست خوردن خیلی وحشتناک است و نمیتوانم آن را تحمل کنم.
۱۳. اگر بگذارم دیگران به من خیلی نزدیک شوند، شاید بخواهند من را کنترل کنند.
۱۴. اگر کسی نباشد که من را دوست داشته باشد، پس من انسان دوست داشتنی نیستم.
افراد بسته به نوع مشکل خود تفکرات نادرست متفاوتی دارند؛ بهطور مثال، بعضی از این باورها بیشتر منجر به اضطراب و بعضی منجر به افسردگی میشوند. باور شماره ۸ در افراد دارای گذرهراسی و باور شماره ۱۰- ۱۱- ۱۲ اغلب در افراد کمالگرا مشاهد میشود. و همانطور که بیان شد، افراد از وجود این باورهای نادرست در درون خود آگاه نمیباشند و تنها پس از تامل بسیار، آنها را در مییابند.
راهحل:
بهترین راهحل برای تصحیح باورهای اشتباه، گفتگوی با خود بهصورت آگاهانه است. برای این کار باید ابتدا باورهای اشتباه خود را شناسایی کرده و سپس آن را با عبارات تاکیدی مثبت و صحیح جایگزین کنیم. همه ما همواره در حال گفتگو با خود هستیم و این گفتگو بهطور اتوماتیک در ما صورت میگیرد، ولی چنان به آن عادت کرده و خو گرفتهایم که متوجه وقوع آن در خود نمیباشیم. ولکن این گفتگوها تاثیر خود را برروی هیجانات و احساسات فرد باقی میگذارد. به دو مثال زیر توجه کنید:
استاد به شما میگوید دفعه بعد باید در کلاس کنفرانس بدهید. از همان لحظه شنیدن این خیر دچار اضطراب میشوید. چرا؟ مسلماً گفتگوهایی از این جمله در شما در جریان است: اوه، از پس آن بر نمیآیی، باز خراب میکنی، حواست باشد طوری آماده شوی که هیچ اشتباهی هرچند کوچک هم نکنی، چقدر بد میشود اگر خراب کنی، اگر از پس آن بر نیایی چه؟ و … .
اینها افکاری است که از کودکی بسیار شنیدهایم و در وجود ما رخنه کرده است و حال خود اینها را بارها در طی روز به خود میگوییم. افکاری مانند: نکن، نمیتوانی، چه میشود اگر، مواظب باش و … .
در عین حال در درون همه ما جنبه سالمی وجود دارد که در پی رشد و ترمیم خود است. باید اجازه بدهیم این دو جنبه وجود که یکی نماینده باورهای منفی و دیگری نماینده باورهای مثبت است، با یکدیگر گفتگو کنند.
بهطور مثال:
بابک مضطرب: بایستی در امتحان موفق میشدی.
بابک سالم: قرار نیست در هر امتحانی موفق شوم و عدم موفقیت بهمعنای بیارزشی من نمیباشد و من باید شرایط سخت امتحان را نیز در نظر بگیرم.
بابک مضطرب: من کاری به شرایط ندارم. تو در هر صورت باید موفق میشدی، زیرا عدم موفقیت تو به معنای ناتوانی تو است. انسان ناتوان را کسی دوست ندارد.
بابک سالم: شکست لازمه پیروزی است. تا شکستی نباشد پیروزی هم وجود ندارد. همه انسانهای موفق کسانی بودهاند که شجاعت شکست خوردن را داشتهاند. حال میتوانم با تجربهای که کسب کردهام، احتمال موفقیت خود را افزایش دهم.
این روال گفتگو بین بابک سالم و مضطرب آنقدر ادامه مییابد تا بابک سالم غلبه کند. بهتر است در ابتدا این گفتگو برای درمان اضطراب در حضور درمانگر صورت پذیرد تا او نقش بابک سالم را ایفا کند؛ زیرا در ابتدای کار هنوز جنبه سالم فرد رشد نکرده و به گفتههای بابک سالم اعتقادی ندارد.
در به چالش کشیدن باورهای اشتباه، از سوالات ذیل میتوان استفاده کرد:
۱. چه مدرکی دارید که این باور درست است؟
۲. آیا این باور همیشه و بدون استثنا در مورد شما مصداق دارد؟
۳. آیا این باور همه تصویر را در بر میگیرد؟
۴. آیا این باور، حال یا آرامشتان را بهتر میکند؟ اگر آن را حفظ کنم به کجا میرسم؟ آیا این باور، من را خوشحال میکند یا ناراحت؟
۵. آیا این باور را خودتان برگزیدید یا ناشی از بزرگ شدن در خانوادهتان است؟
حال که باورهای اشتباه خود را مورد چالش قرار دادیم و به اشتباه بودن آنها پی بردیم، میتوانیم از جملات تأییدی مثبت به جای آنها استفاده کنیم.
نمونهای از جملات تأییدی مثبت در ذیل میآید:
۱. هر چالشی، فرصتی برای تجربه و آموختن است.
۲. من فراز و نشیبهای زندگی را میپذیرم.
۳. من خودم را به آن شکلی که هستم، دوست دارم و میپذیرم.
۴. من به اندازه هرکس دیگر شایسته چیزهای خوب هستم.
۵. برای تغییر کردن هرگز دیر نیست.
۶. من سالم، قدرتمند و بهبودپذیر هستم. من همه روزه میتوانم بهتر شوم.
۷. من تعهد میکنم که برای بهتر شدن شرایطم تلاش کنم.
۸. من بدون توجه به عقاید دیگران به خودم احترام میگذارم.
۹. من سعی میکنم در کنار دیگران خودم باشم و از خودم بودن احساس راحتی کنم.
۱۰. من حق اشتباه کردن دارم و از اشتباهاتم میآموزم.
۱۱. اشکالی ندارد اگر برای هر مسالهای راهحلی نداشته باشم و گیر بیفتم.
۱۲. میدانم هیچ کس کامل نیست.
بهکارگیری این ۱۰ روش در درمان اضطراب به شما کمک میکند تا بر اضطراب خویش غلبه کرده و زندگی همراه با آرامش را تجربه کنید. با بکار گیری روشهای درمان اضطراب بدون دارو می توان بر مشکل اضطراب غلبه کرد.
در عین حال باید بدانید که حدی از اضطراب برای انسان مفید است. اضطراب بسیار اندک نشاندهنده وضعیتی خسته کننده و فاقد تحریک است، ذهن به طور مؤثری در حالت زمستان خوابی بسر برده و همچنین موقعیتی است که توجه، اولویتهای انگیزشی و انرژی در طی آن از فعالیتهای فعلی دور میشوند. احتمالاً حدس میزنید که اضطراب بیش از حد نیز نشاندهنده وضعیتی است که میتواند فرد را به طور مؤثری تحت فشار قرار داده و از کار بیاندازد. تا زمانی که تجربه اضطراب کوتاه باشد، عملکرد یک شیب رو به پایین اندک و موقت به خود میگیرد اما در مجموع بازده شما خوب خواهد بود. اما همه ما میدانیم که دورههای ویرانکننده و طولانی مدت اضطراب شدید، بر روی سلامت جسمی و روانی ما تأثیر میگذارد. هنگامی که ما اغلب اضطراب بیش از حد را تجربه میکنیم، زودتر پیر میشویم.
عوارض اضطراب
اضطراب شدید و طولانی مدت فرد را دچار عوارض اضطراب می کند. در ادامه به بعضی از عوارض اضطراب بطور مختصر اشاره می کنیم:
1. بواسطه آزاد شدن مداوم هورمونهای آدرنالین و کورتیزول ذر نتیجه اضطراب فرد دچار سردرد، افسردگی و سرگیجه می شود. قرار گرفتن طولانی مدت در معرض این هورمونها عوارض متعدد دیگری از جمله فشار خون، تپش قلب و درد قفسه سینه را نیز منجر می شود.
2. اضطراب مداوم بر سیستم گوارش نیز تاثیر منفی دارد. از جمله عوارض اضطراب می توان به درد معده، حالت تهوع، اسهال یا یبوست اشاره کرد. اضطراب همچنین می تواند باعث سندرم روده تحریک پذیر شود.
3. شاید مهم ترین عوارض اضطراب را بتوان در تضعیف سیستم ایمنی بدن دانست. در نتیجه بدن آمادگی بیشتری برای مبتلا شدن به بیماری های ویروسی و عفونت ها را دارد.
4. اضطراب مداوم بر سیستم دستگاه تنفسی نیز اثر منفی می گذارد و باعث تنگی نفس و فشار بر قفسه سینه می شود. همچنین اضطراب باعث تشدید علائم آسم می شود.
در مقاله فوق سعی نمودم در مورد مباحث درمان اضطراب، درمان اضطراب شدید بدون دارو و همچنین روشها و راه درمان اضطراب توضیحاتی ارایه دهم. در ادامه شما را به دیدن ویدیوی زیر نیز دعوت مینمایم.
درود خیلی عالی سپاس
سلام اقای دکتر خسته نباشید ممنون از سایت خوبتان …من اقایی 31 ساله هستم …..آقای دکتر من وقتی با کسی بحث ومشاجره میکنم بدنم مثل زمانی که هوا سرده میلرزه و یا وقتی در کلاس درس هستم معلم از دانش آموزا سوال میکنه تا قبل از اینکه نوبت من برسه بدنم مثل زمانی که هوا سرده میلرزه و یا وقتی که میخوام با کسی گفتگو بکنم >از قبل در ذهنم حرف هایی که میخوام بزنم را در ذهن مرور میکنم و بعد گفتگو میکنم ….در ضمن دکتر در دوره اول دبستانم نمیتونستم به معلمم بگویم برم دسشویی و خودم را در کلاس خیس میکردم ولی بعدش خوب شدم ….و در سن 6 سالگی توسط یک آقایی بهم تجاوز شد و خیلی دردم گرفت وخیلی گریه کردم و در ضمن وقتی یک سالم بود بدر ومادرم حدود یک سال ازهم جدا بودن و کودکیم همش درگیر دعوای بدر و مادرم بود وتا همین الان میبینم که باهم دعوا میکنن و هیچ کدوم کوتاه نمیان ….در ضمن دکتر از بچگی تا همین الان یه ترسی دارم شب ها برم تو دسشویی حیاط خانمان همیشه فکر میکنم کسی در حیاط خونمون هست …..آقای دکتر مشکل من چی هست تا بروم ّبیش روانبزشک
وقتتون بخیر
راه حل مشکل شما رفتن بسمت چیزهایی است که از آنها می ترسی. مثلا اگر از ضحبت در جمع می ترسی باید در هر فرصتی در جمع صحبت کنی. اگر از رفتن به حیاط خانه می ترسی باید با خود تصمیم بگیری هر شب 2 بار بروی و در بیرون بمانی. نه اینکه تند بروی و برگردی. باید در حیاط بملانمی تا اضطراب تو کم شود و بعد برگردی خانه
سلام اقای دکتر ممنونم از اینکه پاسخم را دادید
حقیقتش من بیماری ام را نمی دونم چیه و نمی دونم کدام مطلبتون را مطالعه کنم و تمرین کنم
مشکل من اینه که مثلا وقتی زمان کولر روشنه همش نگرانم اگه خراب بشه پیگیری اون برام سخته و یا اگر پدر مادرم را بخوام ببرم دکتر چکار کنم و از قبل نگران اتفاقات آینده هستم ، البته وقتش که میرسه کارها را انجام میدم اما نگرانی های قبلش خیلی آزارم میده ، از طرفی نمی تونم به خودم بگم ولش کن همه چی را
نمی دونم کدام مقاله و مطلب شما را بخونم که حالم تغییر کنه ، ممنونم از شما
شما دچار اختلال اضطراب فراگیر هستید. همین عبارت را در سایت تایپ کنید تا مقاله مرتبط را مطالعه کنید
سلام آقای دکتر از زحمات شما کمال تشکر و قدردانی را دارم
بنده سوالی داشتم اینکه بعد از مدتی استرس و اضطراب حس قلقلک را از دست داده ام حتی گردن و کف پا خنده ام نمیاد آیا قابل رفع است مشکل چیه؟
وقت بخیر. بنده تحقیقی در زمینه ارتباط مستقیم اضطراب و حس بدنی مشاهده نکرده ام. البته مسلما اضطراب زیاد می تواند بدن را کرخت کند
سلام آقای دکتر
لطفاً کمک کنید
بنده موقع ایستادن در صف و یا در کنار افراد دچار بیقراری شدید میشم بطوریکه دیگه امکان ادامه ندارم و نیاز به نشستن دارم و امکان سرپا ماندن ندارم خیلی تو فشار و بیقرار میشم نمیدونم چیکار کنم زندگیم به فنا رفته مثلا نمیتونم تو صف نانوایی بایستم مخصوصا اگه شلوغ باشه نمیدونم از مخچه دچار مشکل شدم یا قلب یا چی
قبلا دچار افسردگی و اضطراب شده بودم و الان اونطوری اذیت میشم
اگر در کنار دیگران و در حضور جمع این حالتها دست می دهد شما دچار اضطراب اجتماعی هستید. اما اگر ابتدا احساس خفگی و تنگی نفس می کنید دچار حمله پانیک هستید. مقاله در ارتباط با درمان هر دو مشکل در سایت موجود است مطالعه کنید
سلام آقای دکتر
بنده جدیدا از انتقاد یا بی اعتنایی افراد زود ناراحت میشم همچنین اینکه آیا میشه خود را به انسان بی خیال در مسائل تبدیل کرد خیلی ذهنم را برای مشکلات گرفتار میکنم
مقاله عزت نفس را در سایت مطالعه کنید
با سلام خدمت شما دکتر بزرگوار
لطفاً. راهنمایی بفرمایید
بنده قبلا حالت افسردگی داشتم و الان از اوضاع گرانی و دیدن قیمتهای عجیب دچار استرس و اضطراب میشم دیگه نمیتونم از زندگی لذت ببرم دائما در حال نگرانی هستم هر چند درآمد ثابت معمولی دارم
نگرانی شما کاملا واقعی است اما باید نگرانی خود را تبدیل به فعالیت کنید. مهم نیست موفق شوید یا نه ولی باید در جهت نگرانی خود کاری انجام بدهید. موضوع را بر روی کاغذ بنویسید و تمام راه حلهایی که بذهنتان می رسد را یاداشت کنید و در جهت انها اقدام کنید
سلام آقای دکتر من موقع رانندگی از فکر اینکه مثلا ماشین خراب بشه و نتونم درست کنم مضطربم یا مثلا پنجر بشه با اینکه میتونم تعویض کنم ولی نمیدونم چرا مضطربم همیشه
مقاله اضطراب زیر را بخوانید
https://dr-sanaie.com/category/%D8%B1%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D8%A7%D8%AE%D8%AA%D9%84%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AA/%D8%A7%D8%AE%D8%AA%D9%84%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AA-%D8%A7%D8%B6%D8%B7%D8%B1%D8%A7%D8%A8%DB%8C/%D8%A7%D8%AE%D8%AA%D9%84%D8%A7%D9%84-%D8%A7%D8%B6%D8%B7%D8%B1%D8%A7%D8%A8-%D9%81%D8%B1%D8%A7%DA%AF%DB%8C%D8%B1/
سلام اقای دکتر من نمیدونم چرا اضطراب قبل اتفاق دارم
مثلا هر هفته فلان کلاس باید برم از چندساعت قبلش اضطراب دارم یا فلان مهمونی از چند ساعت قبل استرس دارم و هرچی فکر میکنم نمیدونم از چیه نگرانیم و وقتی وارد کلاس میشم اولین نفر اضطرابم صفره و فقط قبلش اضطراب دارم یا سر ی کاری هم بخام برم همینه هر روز صبح قبل رفتن اضطراب دارم وقتی میرم از بین میره باز فرداش دارم
لطفا کمکم کنید علتش چیه و چیکار باید بکنم
مقاله درمان خطاهای شناختی را در سایت مطالعه کنید و پیدا کنید چه فکرهایی در زمان اضطراب دارید و
سلام آقای دکتر عذر میخوام این سوال را قبلا نمیدونم کدوم قسمت ارسال کردم ولی پیدا نکردم
بنده وقتی زمان کمی دارم دچار اضطراب شدید میشم به طوری که قفل میشم از اضطراب قدرت حرکت انگار ندارم
مثلا یکی زنگ بزنه بگه زود بیا فلان مغازه داره میبنده و موارد اینچنین اگه کمتر از نیم ساعت باشه مضطرب میشم شدید
از خود در آن لحظه بپرسید به چه فکر می کنم و چه فگری در ذهن من است. حتما یک فکر باعث اضطراب است. سپس مقاله درمان خطاهای شناختی را در سایت مطالعه کنید.
سلام من یک سال میشه که بخاطر تجارب بدی که تو زندگیم داشتم به اظطراب مداوم مبتلا شدم .تقریبا هشت ماهی میشه که به روانپزشک مراجعه کردم و داروهای لگزوپرام و کلرودیازپوکساید رو مصرف میکنم ولی با این حال همچنان همیشه مظطربم انگار از درون بهم حمله میکنن.در اثر اظطراب موهای سرم ریخته کم پشت شده این اظطرابم بهم اضافه شده که نکنه موهای سرم بریزه همش کچل بشم.به پزشکمم گفتم هر بار داروهامو عوض کرده ولی فرقی در حالم نکرده دیگه بریدم زندگیم فقط شده اظطراب و عذاب لطفا بهم راهکار بگین
در مقاله درمان اضطراب روشهای غیر دارویی درمان اضطراب ذکر شده است
با سلام جناب دکتر
بنده به خاطر اتفاقای به شدت بدی که در خانواده ام رخ داده دچار اضطراب شدید شده ام.
پانیک داشتم که خدارو شکر با بالا بردن سطح اگاهیم از پانیک رهایی پیدا کردم
ولی الان فقط فقط وسواس فکری دارم که به شدت وحشت ناکن(اسیب رسوندن به خود یا به دیگران) که اینم بعضی وقتا برام عادی میشن و بهشون اهمیت نمیدم بعضی وقتام به شدت نیرو مندن و روم تاثیر میذارن.
یهچیز دیگه که منو بشدت اذیت میکنه تکرار یه سری افکار الکی که وقتی بهشون میخوام توجه نکنم هی بدتر میشه و فشار به مغزممیامپد که انگار میگه باید توجه کنی
ممنون میشم راهنماییم کنید
این افکار وقتی تکرار می شود که ذهن معنایی برای انها در نظر بگیرد. یعنی این افکار مهم شود و معنی داشته باشد. بخود بگویید من وسواس فکری دارم. این افکار فقط فکر هستند و هیچ معنایی ندارند.
سعی نکنید افکار را از ذهن خارج کنید. فقط از بیرون به انها نگاه کنید
سلام
من جوانی ۲۸ ساله هستم ، مدت زیادی بود که بدون هیچ استرس و اضطرابی در جمع های مختلف هم مجری بودم هم سخنور ، ولی در یک اتفاق عجیب در آخرین سخنرانی خودم برای حدود ۲۰ نفر به یکباره ضربان قلبم بالا رفت ، نفس تنگ شد و حرف زدنم با اختلال مواجه شد . بی هیچ دلیلی ، نکته جالب اینجاست که قبل از این سخنرانی هیچ استرسی نداشتم و به راحتی به سمت این کار رفتم ولی نکته ای که هیچ وقت دلیلش را پیدا نکردم همین اتفاق ناگهانی و بی دلیل بود .
متاسفانه الان جوری شدم که حتی در یک جمع ۵ نفره میخواهم صحبت کنم همان حالات به سراغم می آیند منی که میدانم تواناتیش را دارم .
و این به شدت باعث سرخوردگیم شده
لطفا کمکم کنید
مقاله درمان پانیک را بخوانید و علامتها را چک کنید. احتمالا پانیک شدید.
درمان اضطراب مواجه سازی با شزایط است. باید اضطراب را تحمل کنید و چیزی که به شما اضطراب می دهد را انجام دهید تا درمان شوید. اجتناب و اطمینان جویی از اینکه اضطراب نمی گیرید اضطرابها و ترسهای شما را مضاعف می کند. ضمن اینکه پیش از کهنه شدن ترسها شروع به مواجه سازی کنید تا راحت تر و زودتر خلاص شوید
بله ممنون آقای دکتر ، اگه اجازه بدید مطالعه میکنم و تجربه اولین مواجهه سازی رو باهاتون به اشتراک میذارم
سلام وقت بخیر اقای دکتر پسری ۲۶ ساله هستم که حس میکنم اضطراب اجتمایی دارم یعنی یجورایی بعضی مواقع تو مکان های شلوغ حسم طوریه که انگار همه نگاها به سمت منه خیلی استرس میگیرم که نکنه یکی بد راجبم فکر نکنه تو همون لحظه همزمان باهاش مغزم قفل میشه خیلی دیالوگا رو نمیتونم بگم بادی لنگوئجم کامل بهم میریزه طوری که یروزایی تو یسری مکان ها حس میکنم حتی راه رفتن هم بلد نیستم و دارم افتضاحراه میرم همزمان باهاش اختلال دو قطبی هم دارم یعنی یروزایی هرچی افکار بد ومایوس کننده هست واقعا واسم مهم نیست ودر لحظه زندگی میکنم و ثانیه به ثانیه لذت میبرم یروزاییم واقعا الکی الکی دپم و عرت نفس و اعتماد بنفسم میاد پایین یعنی دیالوگ کردن معمولی با دختر واسم خیلی سخته ولی انجامش میدم خود ارضاییم چند هفته ای هست که گذاشتم کنار ولی میخواستم بدونم دقیق باید چکار کنم جدا از مراجعه به روانشناس یا روانپزشک ممنون میشم راهنماییم کنید
شما اضطراب اجتماعی دارید. مقاله اضطراب اجتماعی را در سایت مطالعه کنید
دوقطبی و…ندارید. بیجهت دنبال عیب گذاشتن بر خود نباشید
سلام وقتتون بخیر و شادی امیدوارم حالتون خوب باشه. من یه دختر ۱۸ ساله هستم ک تقریبا ۲ سال پیش دچار پانیک شدم و با مراجعه به روانشناس و روانپزشک ۸ ماه درمان دارویی داشتم و حالم خوب شد و الان بعد از ۱ سال تقریبا یکی دوماه هست اضطراب شدید دارم و مخصوصا این دو سه هفته اخیر که به شدت عضلات بغل و کتفم گرفته و مجبور ب خوردن قرص شل کننده عضلات شدم حس میکنم تک تک سلولام داره اضطراب و استرس رو تحمل میکنه تپش قلب دارم و خودمم نمیدونم علتش چیه ولی وقتی این علائم رو میبینم ناخوداگاه بهش فکر میکنم و بیشتر از قبل اذیت میشم و حس میکنم الان یه اتفاق بدی برام میوفته بنظر شما این بازگشت پانیک هست؟ بر اثر درمان دارویی ک داشتم اضافه وزن زیادی گرفتم و خیلی طول کشید ک با رژیم برگردم ب همونی ک بودم الان میترسم بازم بخوام قرص بخورم راهیی هست بتونم بدون درمان دارویی خوب بشم؟ ممنون میشم جوابمو بدید
بله حتما. درمان اصلی اضطراب و پانیک درمان عیر دارویی است. مقاله درمان پانیک را در سایت مطالعه کنید و روشهای انرا بکار بگیرید.
هرقدر درباره پانیک دانش بیشتری داشته باشید اضطراب شما کاهش می یابد
ببخشید این سایت هنوز به سوالات پاسخ گو هست؟
بله
سلام آقای دکتر. آقای دکتر من یه مدت هست که خیلی عصبی و ناراحت هستم و برای کارام هیچ انگیزه ای ندارم حوصله انجام کارا هام ندارم و چون از کار هام عقب هستم عصبانی هستم. گاهی در ساعاتی از روز هم اضطراب بسیار شدید دارم که گفتید نشانه های آن پانیک هست. واقعا نمی دونم باید چی کار کنم دیگه چون حوصله ندارم با بقیه خوب حرف بزنم و حال خودم خوب جلوه بدم.
مقاله درمان کمالگرایی را در سایت مطالعه کنید و ببینید ایا نشانه های آنرا دارید یا خیر
سلام من یه مدت هست که استرس خیلی زیاد داشتم و مشکلات معده و گوارش به وجود اومده بود و لی الان دارو مصرف نمی کنم و خوب شده اما هنوز هم شب ها که می خواهم بخوابم می ترسم که حالت تهوع بگیرم و بالا بیاورم برای این موضوع باید چه کار کنم؟
می ترسید بالا بیاورید چه شود؟ خفه شوید و یا چه اتفاقی بیفتد؟
می ترسم دوباره مثل یک دوره کخ برایم پیش آمده بود و حالم بد بود هر شب بالا بیاورم و در کل حال عمومی من خراب شود و احساس افسردگی کنم و از زندگی عقب بیفتم در واقع ترس آن بد تر است چون گاهی که واقعا حالم بد است و بالا می آورم بعد از آن احساس بهتری دارم و به خودم می گویم خب تمام شد و دیگه امشب این اتفاق نمی افتد.واقعا دیگر نمی دانم باید چه کنم خودم احساس می کنند که از استرس زیاد اسید معده ام افزایش پیدا کرده و همین باعث سوزش معده و بوی بد دهان و….. شده است
مقاله پانیک را در سایت مطالعه کنید تا ببینید علائم آن در شما مصداق دارد؟
آقای دکتر چه طوری افکاری که باعث استرس و وسواس زیاد ما می شد از خودمان دور کنیم؟ خیلی آزار دهنده هستند.
مقاله درمان خطاهای شناختی را در سایت مطالعه و تمرینات ان را انجام دهید
ممنونم جناب دکتر تمرینات بسیار اثر گذار بودند
ضعف و خستگی ناشی از اضطراب چگونه درمان می شود؟
تنها با درمان اضطراب می توانید از خستگی رهایی یابید. زیرا اضطراب مانند آن است که شما هر روز با یک خطر عظیم ولی غیر واقعی در حال مبارزه هستید و این موضوع فرد را خسته می کند.
استرس و پانیک می تونه موجب احساس بی حسی و درد و ضعف در یکی از پا ها و یا کلا یک طرف بدن شود؟
بله اضطراب و پانیک می تواند به چنین موردی منجر شود
آقای دکتر من مدام می ترسم و استرس دارم که نکند پدرم به مادرم خیانت کند این اضطراب پارسال هم وجود داشت اما خب برطرف شد اما دوباره به وجود آماده و خیلی از این موضوع می ترسم. به خودم می گم می دونم هیچ چیزی نیست و من فقط خیلی فکر و خیال الکی می کنم ولی واقعا این موضوع اذیت کننده هست و نمی دونم دقیقا باید برای رها شدن از شرش چه کاری انجام بدهم.
احتمالا شما دچار تله رهاشدگی هستید و این اضطراب شما ناشی از آن است. مقاله تله رهاشدگی را در سایت مطالعه کنید.
تا چه اندازه ای از اضطراب موجب بیماری ام اس می شود؟ و تا چه مدت اضطراب داشتن باعث این بیماری می شود و آیا هر گونه اختلال اضطرابی مانند پانیک باعث این بیماری می شود؟
مسلما اضطراب منجر به تشدید ام اس می شود. اینکه آیا اضطراب به تنهایی باعث ام اس می شود و یا آنکه باید زمینه آن نیز فراهم باشد تا اضطراب آنرا تشدید کند بنده تحقیقی در این ارتباط مطالعه نکرده ام
من دیشب یک سری علاعم برام پیش اومد که نگران این بیماری شدم اضطراب خیلی شدید داشتم در حدی که قلبم خیلی تند می زد و دست و پا و سمت چپ صورتم حالت ضعف و بی حسی داشت و خیلی این حالت ترسناک بود و احساس تهوع هم داشتم اما این حالت ها خیلی طول نکشید ولی خیلی بد بود هنوز که یادم میاد می ترسم و بهم استرس می ده.
علائم شما نشانه های پانیک است. پانیک اضطراب شدید است. مقاله درمان پانیک را در سایت مطالعه کنید
سلام جناب دکتر سنایی
آقای دکتر من حین مطالعه ، یه مقداری حواس و تمرکزم رو نمی تونم جمع کنم و این شده یه معضلی که خیلی دیر مطالعه درسم تموم میشه و پیشرفت کمی دارم و نتیجه خوبی در آزمون حاصل نمیشه ، برای این چه راهکار یا تمرین موثری وجود داره؟ ممنون میشم راهنمایی بفرمایید.
اگر مشکل اختلال توجه و تمرکز دارید می توانید با دارو ریتالین که از روانپزشک می گیرید درمات کنید. اگر اضطراب باعث عدم تمرکز شما است باید زمینه های اضطراب را در محیط و فکر خویش از بین ببرید.
سلام آقای دکتر من اضطراب شدید دارم که کسی از اون خبر نداره. یعنی همیشه خودم را شاد نشون دادم و کمتر جلو چشم خانواده بودم و کسی نمی تواند بفهمد که من چقدر زیاد استرس دارم که به یک روانشناس پیام دادن پیشنهاد دادن که از درمان دارویی و روان درمانی هم زمان استفاده کنم اولش خودم هم دوست نداشتم مخصوصا به خاطر دارو خوردن اما الان دیگر تحمل کردن آن برایم بسیار سخت شده است به طوری که از نظر درسی و عملکرد تحصیلی بسیار آسیب دیدم و بالاخره با خودم کنار اومدم و حاضر هستم این کار را انجام دهم اما نمی دانم این موضوع را چگونه به خانواده و پدر و مادرم بگم تا متوجه شوند و حرف مرا باور کنند و با من دعوا نکنند نظر شما چیست و چگونه می توانم آن را مطرح کنم؟
درباره اضطراب خود توضیح بدهید. اضطراب داشتن خجالت ندارد. مشکلاتی که اضطراب برای شما پیش آورده را شرح دهید و بگویید با دکتری در اینترنت گفتگو کرده اید و او بیان کرده است که بهتر است دارو بخورید.
مقاله درمان خطاهای شناختی را نیز در سایت مطالعه کنید
آقای دکتر توی یک مقاله که در مورد اضطراب و استرس نوشته بود. فته بود کابوس ها نشانه داشتن یک بیماری روانپزشکی مانند اسکیزو فرنی است. می خواستم ببینم این موضوع چقدر صحت دارد؟
کابوس نشانه اضطراب فرد است و نه اسکیزوفرنی
سلام
من 20 سالمه و مشکل اظطراب شدید دارم همش فکر میکنم ممکنه اتفاق بدی واسه خانوادم بیوفته. درمان دارویی روم جواب نداده کیفیت زندگیم کم شده مدام اظطراب و تنش دارم .. پرخاشگر شدم و کاری رو درست دیگه نمیتونم پیش ببرم . چیکار میتونم برای درمان غیر دارویی بکنم ؟ حدودا 8 ماهه این مشکلات رو دارم
مقاله تله رها شدگی را در سایت مطالعه کنید. این نشانه ترس از دست دادن در شما است. با مطالعه مقاله درک کنید چه اتفاقی در کودکی باعث این ترسها شده است
سلام. من شب خواب بدی دیدم اما وقتی از ترس آن از خواب پریدم نصف شب قلبم خیلی سریع می زد و تپش قلب داشتم و احساس خفگی توی گلوم داشتم. ترس و اضطراب غیر منطقی زیادی داشتم و خیلی حالم بد بود تمام بدنم انگار که در یک ل بی حس شده بو دوباره به آن حس باز می گشت. من تا به حال این گونه نشده بودم و خیلی می ترسم که چرا این اتفاق افتاده است. با اینکه استراحت کمی در روز داشته ام اما ان موقع که از خواب بیدار شدم اصلا خوابم دیگر نمی آمد… الان نمی دانم دقیقا باید چه کاری انجام دهم… لطفا کمک کنین
این اضطراب احتمالا نشانه حمله پانیک در خواب است. مقاله پانیک را در سایت مطالعه کنید
سلام اینکه شب از استرس و اضطراب زیاد خوابم نمی بره باید چی کار کنم؟
مدیتیشن کنید قبل از خواب. هر روز صبح ورزش انجام بدهید بمدت 50 دقیقه. همچنین مقاله درمان خطاهای شناختی را در سایت مطالعه کنید
چطوری اضطراب شدید که باعث سرگیجه میشه باید کنترل بشه؟ حتما باید دارو درمانی شود؟
مقاله درمان پانیک را مطالعه کنید در سایت. احتمالا نشانه های پانیک را دارید.
درمان: باید تمریناتی مانند نشستن بر صندلی چرخدار و چرخیدن را بکرات انجام بدهید تا ذهن شما دریابد سرگیجه برای فرد خطری ندارد
آقای دکتر من خیلی استرس دارم و دلیلش رو نمی دونم و با تمام وجودم استرس و ترس احساس می کنم ولی نمی دونم باید چی کار کنم نمی دونم چه طوری توصیفش کنم ولی یه احساس عصبی و مور مور شدن خیلی آزار دهنده هست. گاهی اوقات بیشتر میشه بدون اینکه دلیلش رو بدونم و گاهی اصلا احساسش نمی کنم اما استرس که دارم حوصله انجام هیچ کاری ندارم و از هیچ کاری خوشم نمیاد
احتمال زیاد شما فکرهای غلط زیادی در سر دارید که منجر به اضطراب شما می شود. جهت درمان اضطراب خود مقاله درمان خطاهای شناختی را در سایت مطالعه کنید و تمرینات انرا انجام بدهید.
سلام! آقای کتر من یک سری علاعم دارم که خیلی خیلی ازشون می ترسم. الان شب هست و همه خواب هستن و من دارم این کامنت رو می ذارم و این قدر این علاعم من رو اذیت کرد و ترسوند که تصمیم گرفتم براتون کامنت بذارم. من یکسری علاعم دارم مانند حالا اضطراب خیلی زیاد و از خیلی چیز ها هم می ترسم کلا ترسو شدم مثلا به این فکر می کردم که نکنه خودم رو بکشم من یک حالت دیگه ای که دارم و نمی دونم چطور دقیقا باید توضیح بدم این هست که چیزایی که اطرافم هست رو احساس می کنم نمی فهمم یعنی یه جورایی انگار من تو اون محیط نیستم و واقعی نیستم و احساسش نمی کنم و خیلی احساسات اذار دهنده دیگه ای دارم یا می ترسم دیوانه بشم بعضی اوقات احساس خفگی توی گلوم دارم و گاهی سرم دزد می گیره شب ها می ترسم که بالا بیارم یا غذا خوب می خورم و بی اشتها نیستم اما احساس ضعف می کنم و احساس بدن و درد و کوفتگی دارم. خیلی اذیت کننده هست از اونجا که مشکل جسمانی ندارم می ترسم که یک بیماری روانی خطر ناک داشته باشم. نمی دونم باید چی کار کنم لطفا کمکم کنین
علائمی که فرمودید نشانه های پانیک می باشد. مقاله درمان پانیک را در سایت مطالعه کنید.
روشهای درمان اضطراب را نیز انجام بدهید. مانند ورزش منظم. زیرا پانیک خود نوعی اضطراب شدید است
سلام آقای دکتر از کجا می تونیم بفهمیم که آیا استرس نهفته داریم یا نه؟ من قبلا یکسری علاعم جسمی دلشتم اما احساس استرس نمی کردم اما الان علاعم جسمی کمتر شده ولی احساس استرس هست و خیلی آزار دهنده هست. و آیا استرس می تونه ارثی باشد؟ چون پدر و مادرم به شدت افرادی هستند که حرص و جوش می خورند
بله اضطراب تا حدی ارثی می باشد. مقاله درمان خطاهای شناختی را در سایت مطالعه کنید. ببینید آیا این افکار را دارید
سلام. ببخشید یه سوال خارج از موضوع میشه برای گول زدن بقیه سیگار کاغذی و الکی درست کرد؟
ما یکی از دوستام فیلم گذاشته که داره سیگار می کشه البته ایشون مشکل هم دارن اما فکر نکنم تا این حد باشه که بخواد این کار کنه.
می خواستم بدونم ممکنه الکی باشه؟ چون من خیلی استرس گرفتم قلبم داره تند تند می زنه….
مهم آن است که چرا سیگار کشیدن او اینقدر به شما اضطراب داده است.
سلام. آقای دکتر یه سوال داشتم می خواستم بدونم اینکه حسادت باعث می شود که فردی بخواهد به طور غیر منطقی رفتار کرده و زندگی دیگران را نابود کند؟ مثلا ارتباط خانوادگی را از بین ببرد و کارهایی انجام دهد که به نظر یک فرد معمولی آن را انجام نمی دهد در واقع می خواهم بدانم حسادت تا چه اندازه می تواند باشد؟ چون یکی از دوستانم قبلا افسردگی داشته و بعد از مدتی بهتر شده و دقیقا من نمی دانم چه مشکل روانی دیگری داشت ولی می دانم که حسادت هم داشته و نمی دانم الان مشکل دوست دختر داداشم من روانی هست یا حسادت هست؟چون من الان می ترسم که وقتی بزرگ شدم اون طوری بشم من خودم احساس می کنم کارهایی که او انجام دهد دست خودش نیست اما من می ترسم….
وقت بخیر. حسادت شدید می تواند فرد را مجبور به انجام کارهای زیادی بکند. باید رفتارهای فرد مذکور را با جزییات شرح بدهید تا تشخیص داده شود ناشی از اضطراب است یا حسادت یا هر مشکل دیگری
تا اونجا که من دیدمش دختر منطقی و آرامی بود ولی می دانم که نزد روانپزشک می رفته و برای مشکلی دارو مصرف می کرده اما یک مدت بود اون طوری که خودش می گفت که دارو هاش رو مصرف نمی کنه بعد از چند ماه این طوری شد داداشم میگه به خاطر حسادت هست که این طوری شده و این ها ربطی به مشکل روانی ندارد ولی من می گم که حسادت مگه تا چقدر می تونه پیش بره که یک فرد همچین رفتاری از خودش نشان دهد و در کل برای اینکه من در آینده مثل اون نشم باید چی کار کنم؟
چرا فکر می کنید شما احتمال دارد مثل او شوید؟ چه ارتباطی بین شما و او است؟ او ویژگی های خود را درارد و شما ویژگی های خود
سلام
من با رفیقام راحتم با یه نفر به تنهایی راحتم .. اضطراب به گونه ای ندارم که مثلا تپش قلبم برع بالا
ولی تو جمع ها میترسم نظر بدم صحبت کنم… سخنرانی وقتی میکنم اولش اظطراب دارم بعدش خوب میشم .. بخاطرع همینا روانشناسم رفتم .. ممنون میشم راهنمایی کنید
شما دچار اضطراب اجتماعی هستید. مقاله روش درمان اضطراب اجتماعی را در سایت مطالعه کنید.
سلام ببخشید مشکل بوی بد دهان می تونه به خاطر استرس باشه؟ چون من مشکلات معده داشتم که مدام هر شب احساس خفگی داشتم و معذرت می خوام بالا می آوردم بعد یه مدت از بین می رفت دوباره اتفاق افتاد حتی آندوسکوپی هم انجام دادم اما هیچ مشکلی وجود نداشت فقط به علت استرس گفتن هست و این مشکلات بر طرف شد می خواستم ببینم الان هم این علاعم که مثلا شب ها احساس تهوع واینا دارم هم به خاطر استرس می تونه باشه؟ یعنی بیشتر ترس از تهوع فکر می کنم داشته باشم تا خودش تا یکم معدم تغییر توش به وجود بیاد می ترسم.
بله اضطراب می تواند منجر به این مشکل شود. بهیچوجه سعی نکنید معده خود را خالی نگه دارید. زیرا اینکار در کوتاه مدت اضطراب را کم و در بلند مدت اضطرابتان را زیاد می کند. شما حمله خفیف پانیک احتمالا دارید. مقاله درمان پانیک را مطالعه کنید در سایت
سلام! من می خوام برای درمان برانگیختگی و آشفتگیم به درمانگر مراجعه کنم می خواستم بدونم واقعا می تونن مشکل منو رفع کنن چون من احساس می کنم هیچ کس نمی تونه اضطرااب رو از من دور کنه.
روشهای درمان ضطراب را بکار بگیرید. باید خودتان هم به خودتان کمک کنید. ورزش منظم روزی 50 دقیقه انجام بدهید.
مقاله درمان خطاهای شناختی را در سایت مطالعه کنید و غلطهای ذهنی تان را پیدا کرده بر روی کاغذ بنویسید
آقای دکتر من از یه ساعتی به بعد در روز حالت های اضطراب شدید یا بهتره بگم پانیک بهم دست می ده که سعی می کنم کنترلش کنم این حالت ها گاهی اوقات خیلی شدید هست. از وقتی یک شب اون حالت های خیلی بد برام اتفاق افتاد از فردا صبحش با اینکه اون حالت ها نداشتم اما احساس ناراحتی و افسردگی داشتم و دل و دماغ هیچ کاری نداشتم. دوباره الان هم اون حالت ها برام پیش اومده. و نمی دونم چی کار کنم تا بهتر بشم می خوام بدونم مشکل من فقط رفتن نزد روانشناس حل می شه؟ یعنی دیگه راهی برام نمونده؟
آقای دکتر من از یه ساعتی به بعد در روز حالت های اضطراب شدید یا بهتره بگم پانیک بهم دست می ده که سعی می کنم کنترلش کنم این حالت ها گاهی اوقات خیلی شدید هست. از وقتی یک شب اون حالت های خیلی بد برام اتفاق افتاد از فردا صبحش با اینکه اون حالت ها نداشتم اما احساس ناراحتی و افسردگی داشتم و دل و دماغ هیچ کاری نداشتم. دوباره الان هم اون حالت ها برام پیش اومده.
تضطراب شما ناشی از ترس از بروز مجدد حمله پانیک است. می ترسید دوباره دچار حمله شوید. مقاله درمان پانیک را در سایت مطالعه کنید تا متوجه شوید پانیک هیچ خطری برای شما ندارد و تنها برای حفظ شما بکار می افتد.
باید دانش خود را درباره پانیک افزایش بدهید. خودتان هم می توانید با بکار گرفتن تکنیکها بر مشکل غلبه کنید
سلام آقای دکتر من استرس خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی زیادی دارم دلیلش هم نمی دونم دارم می میرم بگین چی کار کنم؟ واقعا حالم بده. پیش روانشناس هم رفتم گفت فقط داره خوش رو لوس می کنه در صورتی که واقعا این طوری نیست؟
دلم می خواد گریه کنم.
اضطراب زیاد نشانه افکار غلط در شما است. یعنی فکرهایی دارید که شما را نگران می کند. مثلا فاجعه سازی می کنید. دائم پیش بینی وقایع بد می کنید. راه مهم درمان اضطراب اصلاح خطاهای شناختی است. مقاله درمان خطاهای شناختی را در سایت مطالعه کنید و تمریناتش را انجام بدهید
سلام آقای دکتر سنایی عزیز. اول اینکه به خاطر مطالب مفیدتون ازتون تشکر می کنم. بعد اینکه یه سوال ازتون داشتم اینکه می خواستم بدونم که این ویژگی ها هم نشان دهنده اضطراب هست: من علاوه بر اینکه گاهی احساس خفگی در گلوم می کنم گاهی اوقات خیلی سریع یکی از پاهام رو تکون می دم یا دوست دارم یه چیزی رو با دستم فشار بدم و اینکه مثلا یه احساس توی پاهام یا بدم دارم که وقتی یکی مضطرب هست اون طوری یمشه نمی دونم اینو دقیقا چطوری می تونم توضیح بدم مثلا بگم گزگز میشه برای یه لحضه یا مور مور میشه نمی دونم مثلا ضعف نداره فقط یه احساس همین طوری که شاید بگم از داخل داره می لرزه یه همچین چیزی. نمی دونم حالا اینا نشانه اضطراب هست یا نه؟
بله این موارد نشانه اضطراب است. شما نشانه های سندرم پای بیقرار را در اینترنت بخوانید وببینید آیا با شما تطبیق دارد؟
راستش من سندرم پای بی قرار ندارم یعنی دست خودم هست کاری که می کنم فقط این قدر استرس دارم که مدام دلم می خواد پاهام رو تکون بدم. چی کار کنم؟
این کار نشانه قصد شما برای کنترل اضطراب است. یکی از راههای کنترل اضطراب در افراد مضطرب کنترل شرایط بیرونی است. تکان دادن پا نیز یکی از همین روشها است. ورزش بطور منظم انجام بدهید تا سطح کلی اضطراب شما پایین بیاید. در عین حال می توانید کنترل اضطراب را به نقطه دیگر هدایت کنید. مثلا مومی در دست خود نگه دارید و آنرا جایگزین تکان دادن پا کنید. بتدریج می توانید موم را کنار بگذارید.
سلام! از کجا میشه تشخیص داد که علاعمی که در بدن یک شخص وجود داره مربوط به مشکلات روانی هست یا عصبی و باید به چه دکتری مراجعه کنه؟ من چطوری باید بفهمم که علاعم مربوط به کدوم هست؟
با یک دکتر روانشناس و یا روانپزشک مشورت کنید. اکثر مشکلات روانی ناشی از اضطراب در فرد است.
سلام. آقای دکتر من محصل هستم و امسال کنکور دارم. همیشه به خودم می گفت موقع کنکورم که بشه این طوری می خونم و این کار می کنم و اون کار می کنم و از این حرفا حالا امسال دارم سر این مسائل اذیت می شم یعنی خودم دلم می خواد بخونم ولی اینقدر یه سری چیزا منو اذیت می کنه که می گم هر چی می خواد بشه مثلا اذیت شدنم هم این طوری هست که کلا مدرسه و همه چی که کلا مجازی شد ولی یه کلاس حضوری می رم و اونجا وقتی دانش آموزا رو دیدم و یاد قبلا که حضوری بود و جو رقابتی بود میوفتم اعصابم به می ریزه فردا هم از این آزمون های آزمایشی دارم. اصلا وقتی اومدم خونه دلم می خواست دستم بذارم روی سرم و با صدای بلند جیغ بزنم. من یه سری نشونه هم یه مدته دارم ولی نمی دونم چه بیماری هست چند ماهه که احساس می کنم تمام اتفاق هایی که اطرافم میوفته غیر واقعی هست اگر یک موضوع استرس زا به وجود بیاد بیشتر از گذشته بدنم واکنش نشون می ده و مثلا خیلی خیلی شدید غروب ها و عصر ها و شب ها استرس دارم و مضطرب هستم خیلی اینا اذیتم می کنه واقعا به سطوح اومدم به خودم می گم خودم رو اذیت نمی کنم برا درس و اینا چون سلامتیم مهم تره ولی وقتی به این فکر می کنم که چند سال دیگه به خاطر اینکه امسال برای زندگیم تلاش نکردم ناراحتم می کنه و می گم خب من می شینم به هر قیمتی که شده درس می خونم ولی نمی دونم چرا این طوری شدم به خدا دیگه دلم می خواد گریه منم خیلی بهم سخت می گذره به هیچ کس هم نمی تونم بگم چون بهم می گن اگر نخونی و تلاش نکنی هیچی نمی شی. اعصابم خیلی به هم ریختس تورو خدا کمکم کنین. لطفا بگین چی کار کنم واقعا دیگه خستمه دلم می خواد بدون هیچ مشکلی تموم بشه ای روزا و آخرش هم موفق باشم.
شما باید به اندازه مناسب از خودت انتظار داشته باشی. انتظتر زیاد استرس زیادی بهت میده. سعی کن ببینی چه چیزی هست که تو را بشدت جذب میکنه (هر چیزی که گذر زمان نفهمی یعنی علاقه زیادی به اون داری) سعی کن در اون زمینه تلاش کنی و فعالیت کنی.
مقاله درمان کمالگرایی را در سایت مطالعه کن. احتمال دارد بجهت محیط رقابتی که گفتی دچار کمالگرایی شده باشی. برای درمان اضطراب خودت سعی کن انتظارات معقول از خود داشته باشی و خودت فقط با دیروز خودت مقایسه کنی و نه کس دیگر
سلام مجدد
جناب دکتر خیلی عذر میخوام که زیاد مزاحمتون شدم و ممنونم که وقت میگذارید
آقای دکتر با توجه به شرایطی که من در کامنت قبل اعلام کردم ، فرمودید که یک اضطراب کلی ریشه وسواس و کمالگرایی من هست.
به عنوان دوتا سوال آخرم :
1) درمان اضطراب کلی چیه؟ با توجه به اینکه خودتون توی ویدیو انتهایی هم فرمودید که اضطراب انواعی داره و برای هرنوع ، درمان موثر و مخصوصی هست ؛ من چطور درمانی رو باید به کار بگیرم؟
2) با توجه به شرایطی که گفتم خدمتتون و پاسخ شما من فکر میکنم که “اضطراب ریشه اختلالات وسواس و کمالگرایی من هست ، این کمالرایی و وساس هم باعث اهمالکاری شده اند” آیا این درسته؟ باید درمانش رو از اضطراب شروع کنم و همزمان با درمان اضطراب به درمان وسواس و کمالگرایی بپردازم؟
بهتر است ابتدا به کمالگرایی بپردازید. مقاله درمان کمالگرایی را در سایت مطالعه کنید.
سلام. آقای دکتر یه اتفاقی برای خانواده یکی از اقواممون افتاده که من هر بار که یادم میاد از دیشب تا حالا که فهمیدم اعصابم خورد می شه و بهم استرس زیادی وارد میشه دیشب فکر می کردم که تا صبح دیگه حالا فراموشش می کنم و بهتر می شه ولی الان هم استرس دارم و هر چه یادم میاد اعصابم رو به بهم می ریزه اون اتفاق هیچ ربطی به خانواده ما نداره یا مشکلی قرار نیست برای ما ایجاد کنه اما نمی دونم چرا من دچار همچین مشکلاتی شدم…
نگران نباشید برطرف می شود. اگر بعد از چند روز کاهش نیافت گزارش بدهید
سلام آقای دکتر ، وقتتون بخیر
میبخشید من یه سوالی دارم ، هیچکدوم از روانشناسایی که رفتم درست جواب ندادن ، مقالات سایت شما (اضطراب چیست؟ ، درمانم اضطراب ، درمان مکالگرایی و…) رو هم خوندم اما این سوالات ایجاد شدند و پررنگ تر هم شدند.
ازتون خواهش میکنم ، عاجزانه التماس میکنم کمکم کنید والبهاماتم رو رفع کنید تا روشن بشم ، لطفا دقیق بخونید و ساده و دقیق پاسخم رو بدین ، طوری که متوجه بشم ، من شرایطم رو توصیف میکنم و در انتها چندتا سوال دارم که عاجزانه خواهش میکنم کامل جواب بدین که به شدت این گره به کمک شما باز میشه.
آقای دکتر من پسر هستم و 16 سال دارم.
1) موقع درس خوندن (مثلا فیزیک) ، یه حالت فشار روانی دارم در همین هنگام سرم رو میخارونم (البته مشکل شوره دارم اما حس مینم این کار به علت تشویشم هست) ، انگار یه فشاری روی قفسه سینم هست و آرامش ندارم ، حس میکنم به این علته که تمایل دارم دقیق کتاب رو بخونم و متوجه بشم که البته این فشار روانی ، هیچ وقت این اجازه رو نمیده و معمولا دیر درس رو تموم میکنم ف عادت دارم همیشه با دقیق ترین و بی نقص ترین کلمات درس رو توصیف کنم و بنابراین ، فشار میاد بهم.
2) روی علمی بودن و وصیف دقیق حساسم برای درسخوندنم ، همیشه تمایل داشتم از منابع سطح داشنگاه استفاده کنم ، که علاوه بر دبیرستان ، مطالب بیشتری رو کامل و علمی تحت پوشش داشته باشه ، به خاطر همین چند میلیون تومان فقط خرج خرید کتابهای دانشگاهی کردم و حدود شاید 60 جلدی رفرنس گرفتم.
حتی موقع تدریس دبیر ، برای یادگیری دقیق و اینکه در ذهنم مفهوم بیان شده معلم رو به دقت و با کلمات بی نقص بازتعریف کنم ،
3) همیشه در طول روز انگار در درون خودم دارم گفتگو میکنم با خودم ، این گفتگوها باعث فشار روانی و تشویشم میشن ، بعد اینکه تو این گفتگو های درونی هم خیلی رو جزئیات حساسم.
*** یه مدت سر عقاید دینی و صحت وسقمشون وسواس شدیدی پیدا کردم ، یعنی یه فکری در ذهنم میچرخید و پاسخ میدادم و هر دفعه قوی تر میشد ، وسواس در غسل و … هم داشتم که البته با خوندن مقاله ((درمان قطعی وسواس از سایت شما)) بسیار بهتر شدم الآن هم تا حدودی هست ، از اون موقع کمی بهتره ولی بازم طولانیه مثلا هربار غسل 45 – 1 ساعت که برای فرد عادی 30 – 35 دقیقه هست یا هر بار سرویس بهداشتی رفتن ، 15 دقیقه که افراد عادی بیشتر از 5 دقیقه طول نمیکشه***
1) این فشار روانی در موارد 1 و 2 ، اختلال اضطراب است؟ یا استرس؟ یا وسواس؟ ممکن هست تعریف علمی استرس و اضطراب و وسواس و فرقشون رو برام بگین ؟ اینو هیشکی جواب نداده ، ازتون خواهش میکنم ، ساده و کامل جواب این سوالمو بدین؟؟
2) اینکه سرم رو می خارونم ، اختلال هست؟ مثلا مثل موکنی یا چیزی دیگه؟ یا صرفا رفتاری هست برای رهایی از فشار؟
3) در DSM5 اختلال های استرس و تروما ، اختلالات اضطرابی ، اختلالات وسواسی از هم جدا شده اند و نیز این اختلالات تا حدودی همایندی دارند ، خواستم بپرسم که طبق موارد 1 و 2 که عرض شد ، اختلال اولیه و زمینه ای من چیست؟ اضطراب ، کمالگرایی ، استرس و تروما یا وسواس؟ و اینکه از کدام شاخه این خانواده از اختلالات؟
4)ممکن است به صورت علت و معلولی ، اختلال های اصلی و ریشه رو بگید؟ اگر ممکنه مثلا اینطوری بگین ( بیماری کنونی اضطراب هست و علت این اضطراب ، کمالگرایی هست و…).
خیلی خیلی ممنون و متشکرم از رهنمایی ها و خیرخواهی هاتون ، امیدوارم همواره سلامت و تندرست باشد.
پایه همه موارد فوق اضطراب در شما می باشد. اضطراب شما منجر به وسواس شده است. هر قدر بیشتر به آداب وسواسی عمل کنید وسواس شما شدید تر می شود. کمالگرایی نیز از اضطراب ناشی می شود. البته کمالگرایی و وسواس هم خانواده هستند. یعنی افرادی که کمالگرایی دارند احتمال زیادی دارد وسواس نیز داشته باشند
ممنون
فقط اینکه کمالگرایی ناشی از اضطراب هست رو ممکنه یکمی بیشتر توضیح بدین؟ چطور میشه ناشی از اضطراب باشه؟
و بعد اینکه اضطراب من از چه نوعیه؟ فوبیاست ، یا چیه؟
یک اضطراب کلی که می تواند بواسطه ژنتیک و یا محیط کودکی پر استرس و تنش در فرد بوجود آمده باشد می تواند به شاخه های مختلفی تبدیل شود. از جمله وسواس- کمالگرایی- فوبیا- پانیک و…
سلام!
من وقتی حرف می زنم کلمات را اتباهی جابه جا می گم البته یه مدت هست این طوری شده یعنی می دونم یه چیز دیگه هست اما اشتباه می گم. مثلا توی باغ سوسک دیدم بعد می گفتم چه عنکبوت بزرگی بعد بهم گفتن سوسک هست یه لحظه به خودم اومدم دیدم چیزایی رو که می دونم دارم اشتباه می کنم یعنی اصلا حواسم نبود که چی می گم و فقط حرف می زدم چند بار دیگه هم پیش اومده. برا همین خیلی می ترسم که نکنه یه بیماری ترسناک و خطرناک باشه….
هیچ بیماری خطرناکی ندارید. فقط دچار اضطراب می شوید. برای درمان اضطراب خود مقاله اضطراب اجتماعی را در سایت مطالعه کنید. احتمال دارد اضطراب اجتماعی داشته باشید
سلام. احساس زنده نبودن و غیر واقعی داشتن نشان دهنده چه بیماری هست و چگونه درمان می شود؟
یکی از انواع اضطراب پانیک است. برای درمان اضطراب خود مقاله درمان پانیک را در سایت مطالعه کنید.
سلام. آیا درد دست چپ از کتف و بازو می تواند در اثر استرس و اضطراب باشد؟
بله. اضطراب و استرس می تواند به در در ناحیه از بدن منجر شود
بعد یه سوال دیگه اینکه من از اضطراب زیاد بدنم بی حس شد و معذرت می خوام بالا آوردم و بابام به من می گفت چرا داری اطراف رو این طوری نگاه می کنی بعد که دکتر رفتیم نیم ساعت بعد بهم گفت به خاطر استرس بوده و گفت فشارم هم پایین هست. بعد من فکر کردم که پانیک باشه اما امشب که در مورد تشنج خوندم گفتم شاید تشنج باشه البته اگر تشنج بود دکتر به من نمی گفت؟ من می ترسم.
نشنه پانیک است.
سلام. ببخشید من یه جا خوندم که اضطراب و استرس باعث تشنج می شود. آیا این مطلب درست هست؟ اگر درست هست چه گونه می توان دچار تشنج نشد و آیا هر کس که دچار اضطراب هست حتما تشنج می کند؟ و در صورتی که کودکی تشنج کند آیا می تواند بر اثر خوردن سردی زیاد باشد. تشنج در چه سنی بر اثر اضطراب و استرس رخ می دهد؟
کسی بر اثر استرس دچار تشنج می شود که این مشکل را داشته باشد. بنابراین صرف استرس و اضطراب هر قدر هم زیاد باشد باعث تشنج نمی شود بلکه نهایتا فرد دچار پانیک می شود
خب چه چیزایی باعث تشنج می شه یعنی حتما یه بیماری خطر ناک می تونسته پشتش باشه چون این مشکل برای یکی از آشنا هام پیش اومد که سنش کم هست خیلی براش ناراحت هستم. دکتر ها بهش گفتن به خاطر خوردن غذاهای با طبع سرد هست یا به خاطر استرس هست. الان این بچه ممکن هست یه مشکل دیگه که جدی تر هست داشته باشه؟
با یک دکتر مغز و اعصاب مشورت کنید. نوار مغز باید گرفته شود
سلام. ببخشید می خواستم یه سوال بپرسم اینکه من می ترسم بیماری ام اس داشته باشم البته جز اضطراب و حالت تهوع مواقعی که مضطرب هستم علاعم ندارم البته خیلی هم جدیدا ترسو شدم که یکسری علاعم پانیک داشتم و طبق اون چیزی که تو سایت شما خوندم به نظرم پانیک داشته باشم الان می ترسم که این بیماری داشته باشم چون می گفتن اگر استرس و اینا داشته باشین ام اس دارین بعد من می ترسم….
احتمال دارد هیپوکندریا داشته باشید. علائم این مشکل را چک کنید. در هر صورت اضطراب محسوب می شود و روش درمان اضطراب یکسان است
من در مورد این چیزی که گفتید مطالعه کردم و این علاعم که گفته شد را نداشتم مثلا گفته بود داعما نگران هستند که یک بیماری خاص داشته باشند. من بیشتر علاعم این طوری هست که همیشه اضطراب ندارم و بیشتر می ترسم یکسری علاعم که قبلا داشتم برگردن که شامل تهوع و سرگیجه و اینا میشه واقعا نمی دونم چی کار کنم چون واقعا نمی دونم چه مشکلی دارم مثلا الان نگران هستم که می خواد پاییز بشه و دوباره مدرسه ها تعطیل هست و تو خونه هستم چون خیلی تو خونه بودن آزار دهنده هست امروز هم دقیقا همچین احساسی داشتم نمی دونم شاید دارم افسرده می شم ولی واقعا نمی دونم چی کار کنم چون مثلا احساس زنده بودن نمی کنم و نسبت به چیزایی که قبلا اضطراب نداشتم بیشتر اضطراب دارم از بالا رفتن ضربان قلبم بدم میاد و سعی می کنم بالا نره خیلی از این اتفاق ها می ترسم و نمی دونم چی کار کنم. می ترسم دیوانه بشم یا یک بیماری خطرناک غیر قابل درمان داشته باشم. لطفا بهم کمک کنین چون بیش از حد کلافه هستم میشه اگر هر بیماری که هست روش درمانش هم بگین مثلا دقیقا اون کارایی که باید انجام داد تا مشکل رفع بشه…
دو تشخیص دیگر می توان داد. 1. پانیک 2. اضطراب عمومی مقاله درمان پانیک را در سایت مطالعه کنید. ببینید علائمتان با آن مطابق است.مقاله اضطراب عمومی را نیز در سایت مطالعه کنید.
مقاله درمان اضطراب اجتماعی را مطالعه کنید
سلام خیلی ممنون از مطالب خوب وآموزنده تون .من ۸ماهه افسردگی واظطراب دارم خیلی احساس بی ارزش بودن می کنم .با اتفاقات خیلی کوچیک کلی استرس میگیرم وبهم میریزم .مثلا یه ظرف از دستم میفته ومیشکنه کلی خودمو سرزنش می کنم .هر ۲ ساعت یکبار هم ناخودآگاه سر هر مسعله ای گریه ام میگیره .همش به اتفاقاتی ک در آینده قراره بیفته ومن خبری ازشون ندارم وفقط حدس میزنم فک میکنم .خیلیم کم حرف هستم از بچگی چون تو سختی ودعوا ودرگیری پدر ومادرم بزرگ شدم از اول ساکت بودم الان هم خیلی کم حرف ام .درحالی نیاز دارم با دیگران در ارتباط باشم تا شاید از این افسردگی در بیام .نیاز ب دوست دارم
مقاله درمان خطاهای شناختی را مطالعه کنید در سایت. سپس هر روز خطاهای فکری خود را بر روی کاغذ بنویسید و انها را پیدا کنید. سپس فکر درست را در مقابلش بنویسید تا بتدریج خطاهای فکری شما اصلاح شود. تصحیح خطاهای شناختی مهمترین روش درمان اضطراب در شما است.
برای درمان اضطراب جدایی در کودک هم میشه از این راهکارها استفاده کرد؟
درمان اضطراب جدایی مفهوم متفاوتی است. اگرچه اضطراب جدای در صورت عدم پیشگیری و یا رسیدگی نشدن منشا تمامی اضطراب های دیگر از جمله پانیک- اضطراب عمومی و…می تواند باشد.
ایا درمان انواع مختلف اضطراب با هم متفاوته؟
خیر. روشهای درمان اضطراب با یکدیگر متفاوت نمی باشند.
روش های درمان اضطراب در کودکان هم با بزرگسالان یکسان هست؟
بله اصول درمان اضطراب در کودکان با بزرگسالان مشترک است
راهکارهای درمانی خوبی برای اضطراب دادین ممنون
خوشحالیم مقاله روش درمان اضطراب برای شما مفید واقع شد
سلام
خداقوت دست شما درد نکنه خیلی خوب بود
خوشحالیم مقاله 10 روش درمان اضطراب مورد توجه قرار گرفت.
عوامل بروز استرس و اضطراب چی میتونن باشن یه مقاله جامع میتونین معرفی کنین؟
عوامل استرس اتفاقات و وقایع طبیعی و گاها غیر طبیعی اطراف ما هستند ولکن عامل اضطراب باورها و شناختهای غلط ما می باشند
لطفا کمکم کنید راه حل بهم بدین
واقعا داشتن استرس هر لحظه مثل راه رفتن رو لبه یه تیغه.. هر لحظه که از حالت طبیعیش خارج بشه به ادم ضرر میرسونه
بله استرس و اضطراب یکی از مهمترین عوامل برای ایجاد اختلالات روانی است. بهتر است درمان اضطراب را جدی بگیرید
اقای دکتر این استرس و اضطراب هایی که تو زندگی روزانه هست، میتونه در ژنتیک هم اثر بگذاره؟
اضطراب در طول زندگی یک در زنتیک اثری ندارد لی در طول تکامل اضطراب می تواند مانند هر پدیده دیگری که انسان با ان مواجه می شود در ژنتیک تاثیر گذارد.
رفتارهایی که ناشی از اضطرابه میتونه بعد از گذشت سالیان با وقوع یک حادثه محدد به صاحبش برگرده؟ مثلا یه فرد 70 ساله که در کودکی نوشتن یکی از واکنش هاش در مقابل استرس بوده الا با وقوع یک شک، بعد از 40 50 سال دوباره اون رفتار برگشته.
بله این امکان وجود دارد که رفتارهای ناشی از اضطراب برگردد. درمان اضطراب البته کمک می کند تا این بازگشت براحتی و تحت هر شرایطی نباشد.
سلام اقای دکتر این که ما گاها در مقابل تجربه های جدید هم مقاومت و اصطحکاک نشون میدیم، ناشی از اضطراب های درونی و بیرونی هست؟ ایا درمان اضطراب راهکار این مشکل هست؟
مقاومت در برابر تجربه های جدید در یک معنا بدلیل ذخیره انرژی می باشد و در معنایی دیگر همیشه انسانها نسبت به ناشناخته ها واهمه دارند. درمان اضطراب هیچ زمان بطور کامل انجام نمی شود زیرا اضطراب برای بقای فرد ضروری است و بدون اضطراب فرد توانایی درک خطر را نخواهد داشت.
اقای دکتر داشتن اضطراب و استرس میتونه یکی از عوامل سکته مغزی باشه؟! و آیا درمان خانگی اضطراب میتونه به جلوگیری و پیشگیری این عوارض کمکی کنه؟
بله درمان خانگی اضطراب کمک شایانی به پیشگیری از سکته مغزی می کند.
سلام ایا ورزش کردن (یا کارهایی که بهشون علاقه مندیم) هم جزیی از روش های درمان اضطراب میتونه باشه؟
ورزش یکی از مهمترین روشهای درمان اضطراب محسوب می شود که مانند داروهای اس اس آر آی عمل می کند.
لیستی از بهترین روش های درمان اضطراب رو ارائه دادید ممنون.
خوشحالیم مقاله روشهای درمان اضطراب مورد توجه شما قرار گرفت
سلام وقتتون بخیر. آقای دکتر گاهی وقتها عامل اضطراب عامل بیرونی هستش. مثلا اضطرابهایی که از ناحبه همسر وارد میشه برای این نوع اضطراب ها چکار باید کرد؟ البته نمیدونم این چیزی که من گفتم بخشی از درمان اضطراب هست یا ترس؟
روش درمان اضطراب بیرونی و درونی تا حدی متفاوت است. درمان اضطراب های ناشی از وقایع را می توان با اقدام کردن برطرف کرد در حالیکه درمان اضطراب های درونی تنها با تصحیح افکار بهبود می باید و هیچ اقدام بیرونی کمک نمی کند
سلام اقا دکتر میشه راهکار بهم بدین در مورد این مسله ای که مطرح کردم ،
سلام اقای دکتر وقتتون بخیر من افکار ازاردهنده ای دارم ،چون به وسیله پسر رابطه نامشروعی با من شکل گرفته ،لطف بفرمایید برای این موضوع بهم راهکار بدید
احتمالا شما دچار احساس تقصیر و گناه هستید. باید با یک روانشناس صحبت کنید. باید مشخص شود در هنگام این عمل چند ساله بودید و چه اتفاقی برای شما روی داده است
عالی بود مقالتون
واقعا توی این روز های کرونایی و این همه مشکلات، خیلی سخته که دچار اضطراب و استرس نشیم.
چند روزی بود که توی اینترنت دنبال راه های درمان اضطراب بودم تا با سایت خوب شما اشنا شدم.
خوشحالم مورد توجه قرار گرفت. پادکست درمان اضطراب کرونا را نیز احتمالا مفید خواهید یافت.
https://www.dr-sanaie.com/%d8%a7%d8%b6%d8%b7%d8%b1%d8%a7%d8%a8-%da%a9%d8%b1%d9%88%d9%86%d8%a7/
عالی بود واقعا خدا خیرتون بده ، خیلی مفید بود واقعا ممنون
خوشحالم مورد توجه قرار گرفت
بسیار جامع و کامل و عالی بود
ممنون آقای دکتر…..
خوشحالم مورد نظر قرار گرفت.
یک سئوال در رابطه با درمان اضطراب اجتماعی و عمومی؛ ایا جهت درمان باید حتما به روان پزشک مراجعه کرد یا میتوان به همین مطالبی که شما فرمودین و منابع دیگر جهت درمان اضطراب اکتفا کرد
سلام. دکتر مطالب خیلی جامع و کامل بودن سپاس گزارم
فقط یک سئوال در رابطه با درمان اضطراب اجتماعی و عمومی؛ ایا جهت درمان باید حتما به روان پزشک مراجعه کرد یا میتوان به همین مطالبی که شما فرمودین و منابع دیگر جهت درمان اضطراب اکتفا کرد
سلام. مسلما با افزایش اگاهی و تلاش جهت انجام تمرینات می توانید بر مشکل غلب کنید ولکن مستلزم مطالعه زیاد در این زمینه است. اگر کسی در کنار خود بیابید که مشوقتان در انجام مواجه سازی ها باشد مسلما بهتر و راحت تر نتیجه می گیرید. مقاله زیر را بخوانید
https://dr-sanaie.com/%D8%AF%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B6%D8%B7%D8%B1%D8%A7%D8%A8-%D8%A7%D8%AC%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%B9%DB%8C/
عالی .ممنونم
سلام دکتر جان،،من اواخر فروردین بهتون تو قسمت درمان وسواس پیام دادم ولی جوابی نگرفتم یکی از وسواسهام اصلا همینه که هرروز میام چک میکنم جواب دادید یا نه چون دلم میخواد یه اتمام حجتی شه واسه درس خوندنم،،،من کنکوری هستم و وسواس دارم،،یه مقدار این ایامو ناامید شدم از خودم،،خودم ارادشو دارم که رو خودم کار کنم ولی مکانیسمشو میشه بفرمایید
سلام. من پاسخ شما را داده ام. می توانید در قسمت مربوط به وسواس مطالعه بفرمایید. دو مقاله زیر راهکارهای عملی درمان را بطور کامل شرح می دهد که می توانید با بکار گیری انها بر وسواس چک کردن خود غلبه کنید.
https://dr-sanaie.com/%D8%AF%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%88%D8%B3%D9%88%D8%A7%D8%B3-%D9%81%DA%A9%D8%B1%DB%8C-%D9%88-%D8%B9%D9%85%D9%84%DB%8C/
https://dr-sanaie.com/%D8%B1%D8%A7%D9%87-%D8%AF%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%88%D8%B3%D9%88%D8%A7%D8%B3/
با تشکر جناب دکتر. من طی مطالعاتی که داشتم فهمیدم وسواس یکی از فرزندان اضطراب هست. من گاها دچار وسواس فکری میشم و وقتی میخوام یه تصمیم مهمی بگیرم به شدت نگران میشم و قدرت تصمیم گیریم سخت میشه و مدام از این و اون مشورت میگیرم. این اخلاق رو پدرم هم دقیقا دارن در مورد خرید وسایل منزل. خواستم بپرسم ایا وسواس فکری که ارثی هست قابل درمان برای همیشه هست یا خیر? و اگر هست ایا با همین روشهای شناخت درمانی که در سایت گذاشتید میشه درمان کرد!? ممنون از پاسخگویی سریع و مداوم و دلسوزیهاتون برای مردم
در درجه اول باید به خود بگویید ما در دنیایی زندگی میکنیم که هیچوقت مطمئن از تصمیم خود نخواهیم شد و همیشه در نهایت با اندکی تردید باید عمل کنیم. در ثانی خصوصیت دیگر دنیای ما آن است که هر تصمیمی که بگیریم تصمیمات دیگری نیز میتوانستیم بگیریم که آنها را از دست میدهیم. اگر من رشته مهندسی را انتخاب کنم مسلما مزایا و معایبی دارد. ولی ذهن وقتی آن را انتخاب میکند، دائم به این میاندیشد که بهتر بود رشته هنر را انتخاب میکرد. مشکل این نوع تفکر آن است که همیشه فرد مشکلات تصمیم واقعی خود را با مزایای تصمیم نگرفته مقایسه میکند، زیرا تصمیم گرفته نشده مسلما مشکلاتش قابل درک نمیباشد و ذهن وسواسی به مزایای آن میاندیشد. این نوع و اینگونه اندیشیدن باعث میشود فرد در دفعه بعدی تصمیمگیری خود، باز هم بیشتر دودل شود زیرا انتخاب را انتخاب بین خوب و بد میبیند. در حالیکه ذهن غیروسواسی میداند هر تصمیم، خوبی و بدی خودش را نیز دارد. او دنیا را نسبی میبیند که از هر چیز بدی نیز میتوان یک چیز خوب درآورد.
وسواس گاهی تغییرات هورمونی و گاهی مشکل در مغز است که هر دو موارد با شناخت درمانی براحتی قابل درمان است. وقتی میگوییم مشکل در مغز، بسیاری گمان میکنند پس تغییرناپذیر است در حالیکه مغز خاصیت الاستیسیته دارد و با تمرینات شناختی و رفتاری مغز تغییر میکند. مقاله زیر را مطالعه کنید.
https://dr-sanaie.com/%D8%B1%D8%A7%D9%87-%D8%AF%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%88%D8%B3%D9%88%D8%A7%D8%B3/
بسیار جامع و کامل و عالی بود
ممنون آقای دکتر
سلام. ممنون از حسن نظر شما
سلام آقای دکتر وقتتون بخیر بنده یک سال پیش با یه شک درگیر اضطراب شدید شدم و اوایل کلا از کار افتاده شدم ترسهامم بسیار عجیب بود بیست کیلو وزن کم کردم هشت ماهه فقط داروی اس سیتا لوپرام مصرف میکنم الان بعد از یک سال حالم خیلی خیلی بهتره ولی یه مرحله ای هستم که مثلا نصف روز خوبم دو ساعت بدم ولی از اون اوایل که صد درصد بد بودم الان شده نود درصد خوب ولی کامل خوب نشدم میشه راهنماییم کنید این اتفاق که یه بار خوبم یه بار بد برای چیه و چرا کامل خوب نمیشم خیلی خیلی ممنونم که کمک حال ما هستید
احتمالا دچار وسواس فکری هستید. مقاله ها و سوال جوابهای مقالات وسواس فکری را در سایت بخوانید