طرحواره ایثار
طرحواره چیست؟
چرا بعضی از ما نمیتوانیم به دیگران نه بگوئیم؟ دائماً چرا بهفکر خدمت و لطف کردن به دیگران هستیم؟ چرا همواره برای ما سخت است که دست خالی به خانه کسی برویم؟ برای چه از کادو گرفتن از دیگران احساس خوبی نمیکنیم و بیشتر تمایل داریم به دیگران کادو بدهیم؟ چرا عاشق کسانی میشویم که دچار مشکل هستند؟ چرا وقتی به روابط خود نگاه میکنیم، اکثراً با افرادی در ارتباط بودهایم که آنها را از خود پایینتر میدانیم؟ طرحواره ایثار چیست؟ طرحواره ایثارگری یعنی چه؟
پاسخ همه این سوالات را میتوان در سبک نگاه فرد به خود، دیگران و دنیا جستجو کرد. عینکی که در دوران کودکی بر چشم فرد گذاشته میشود، نوع نگاه او را به خود، دیگران و دنیا تعیین میکند. در دنیای روانشناسی به عینکهایی که فرد بر روی چشم میگذارد، طرحواره میگویند. طرحوارهها برای آن شکل میگیرند که فرد بتواند در محیطی قابل پیشبینی زندگی کند. بهطور مثال، وقتی کودکی در خانوادهای با ویژگیهای خاصی رشد میکند، الگویی در ذهن او شکل میگیرد و بر اساس آنها، او رفتارهای دیگران و محیط اطراف خود را در آینده پیشبینی میکند و در مقابل آنها رفتار مناسبی که به بقای بیشتر او کمک میکند، در پیش میگیرد.
بهطور مثال، کودکی را تصور کنید که
در خانه مورد تنبیه و انتقاد دائمی بوده است. چنین فردی در بزرگسالی نیز همواره منتظر انتقاد و آسیب دیدن از سمت دیگران است. او در کودکی فرا میگیرد که چه رفتارهایی در مقابل تنبیه و انتقاد والدین نشان دهد. شاید سبک رفتاری او مبنی بر حمله بوده باشد، یعنی در بزرگسالی هر زمان احساس کند دیگران قصد انتقاد از او را دارند، سریعاً واکنش پرخاشگرانه نشان میدهد. شاید فردی کمالگرا شود، یعنی سعی میکند آنقدر در کارهایی که انجام میدهد وسواس بهخرج دهد تا مبادا کسی از او انتقاد کند.
اگرچه الگوها یا طرحوارههای انسان، مثبت نیز میتواند باشد؛ ولکن در روانشناسی تاکید بر طرحوارههای منفی است که به آن تله نیز میگویند. در حدود ۱۸ نوع تله روانشناسی تاکنون کشف شده است که میتواند بیش از این نیز باشد. طرحوارهها یا تلهها ویژگیهای مشترکی دارند که در همه انواع آن وجود دارد.
از جمله ویژگیهای مشترک طرخوارهها آن است که این تلهها خودشان باعث بازتولید خود میشوند. بهزبان ساده، این تلهها باعث بروز رفتارهایی در فرد میشوند که این رفتارها باعث میشود باور غلط آنها بیش از پیش تقویت شود. بهطور مثال، اگر فردی تله طرد یا رها شدگی داشته باشد، باور دارد دیگران او را طرد و ترک خواهند کرد؛ بنابراین بهگونهای با دیگران رفتار میکند که دیگران واقعاً او را طرد و یا ترک کنند.
بهطور مثال
همواره به همسر خود شک دارد که به او خیانت میکند و به او تهمت میزند و یا با باور خود مبنی بر طرد شدن در یک میهمانی به گوشهای رفته و با دیگران همصحبت نمیشود و وقتی دیگران بهواسطه رفتارهای او واقعاً او را طرد میکنند، آنوقت او با خود میگوید پس من درست فکر میکنم که دیگران من را طرد میکنند. این در حالی است که این رفتارهای خودش بوده است که باعث طرد او شده است.
ویژگی مشترک دیگر طرحوارهها آن است که شناختهای فرد بر اساس آنها شکل میگیرد. بهطور مثال، وقتی فردی طرحواره بیاعتمادی به دیگران دارد، هر رفتار دیگری را نشانهای محکم از آن میداند که دیگری قابل اعتماد نیست. پائولو کوئیلو این مطلب را بهنحو زیبایی در داستان خود بیان میکند:
یک روز صبح مردی از خواب بیدار میشود و متوجه میشود تبرش دزدیده شده است. به همسایهاش شک میکند که آن را دزدیده است و بههمین جهت تمام روز او را زیر نظر میگیرد.
او متوجه میشود که همسایهاش در دزدی مهارت دارد، مانند یک دزد راه میرود، مثل یک دزدی که قصد پنهان کردن چیزی را دارد پچ پچ میکند. آنقدر از شک خودش مطمئن بود که تصمیم گرفت پیش قاضی برود و از همسایهاش شکایت کند.
وقتی وارد خانه شد، تبرش را پیدا کرد. زنش جای تبر را عوض کرده بود. مرد از خانه بیرون رفت و دوباره همسایهاش را زیر نظر گرفت و متوجه شد او مثل یک آدم شریف راه میرود، حرف میزند و رفتار میکند.
پائولو کوئیلو میگوید: ما انسانها همیشه آن چیزی را میبینیم که دوست داریم ببینیم.
ویژگی دیگر طرحوارهها آن است که در برابر تغییر بسیار مقاوم هستند. آنها همانند تبر نمیباشند که بهراحتی پیدا شوند، بلکه در صورتیکه با تلاش و کوشش مداوم فرد اصلاح نشوند، تا همیشه با فرد باقی میمانند و زندگی و روابط او را تحتتاثیر قرار میدهند. آنها باورهای غلط از پیش تعیینشدهای هستند که باعث میشوند خود، دیگران و دنیا را با عینک غلطی مشاهده کنیم. این طرحوارهها برای فرد آشنا هستند و با وجود غلط بودن و آسیب رساندن به فرد، ولی چون او احساس آشنایی با آن میکند، فرد در درون طرحوارههای غلط احساس امنیت میکند. انسانها یک پدیده آشنای بد را به یک پدیده ناآشنای احتمالی خوب ترجیح میدهند، زیرا آنها در طول سالیان آموختهاند که با طرحواره خود چگونه زندگی کنند و چه راهکارهایی را بهکار بندند.
بهطور مثال، فردی که تله بیاعتمادی دارد، همواره باید درباره دیگران با شک و ظن بنگرد؛ زیرا در اینصورت احساس امنیت بیشتری میکند. او از کودکی فراگرفته که با شک بهدیگران بنگرد تا احتمال بقای خود را بیشتر کند. دنیای شک و ظن برای او آشنا است. در صورتیکه دیگران قصد فریب و آسیب به او را داشته باشند، او میداند و فراگرفته است که چگونه رفتار کند؛ هرچند این رفتار نتیجه خوبی برایش نداشته باشد.
طرحوارهها مستلزم موقعیتها و شرایطی برای فعال شدن هستند. بهطور مثال، فردی که طرحواره اطاعت دارد، در صورتیکه کارمند شود ممکن است بهشدت طرحواره اطاعت او توسط رئیس تحریک شود. فردی که طرحواره طرد و ترک دارد، زمانیکه در یک رابطه عمیق عاطفی قرار میگیرد، بهشدت طرحواره طردش فعال میشود. گروهی از طرحوارهها تنها در موقعیتهای محدودی فعال میشوند، ولکن گروهی دیگر در اکثر موقعیتها و روابط فرد تاثیر میگذارند.
از جمله طرحوارههایی که در اکثر مواقع فعال میشوند، میتوان به طرحوارههای محرومیت هیجانی، طرد و ترک، بیاعتمادی، نقص و تله ایثار یا تله ایثارگری اشاره کرد.
طرحواره ایثار چیست؟
فردی که طرحواره ایثار دارد:
۱) در قبال دیگران بیش از اندازه احساس مسئولیت میکند و بهدیگران سرویس زیادی میدهد. آنها آنقدر به دیگران خدمت میکنند که به ضرر خودشان تمام میشود.
۲) در اوج کار و خستگی اگر شخصی تقاضایی از آنها بکند، نمیتوانند نه بگویند.
افرادی که طرحواره ایثارگری دارند:
۳) نیازهای خودشان را فدا میکنند تا نیازهای دیگران را ارضا کنند. بههمین دلیل
۴) اکثراً احساس میکنند دیگران از آنها سوءاستفاده میکنند، درحالیکه این خود آنها هستند که چنین موقعیتهایی را ایجاد میکنند. بهعبارتی دیگر، خودشان پوست خربزه زیر پای دیگران میاندازند تا از آنها سوءاستفاده کنند.
۵) آنها همیشه از رفتارهای غیرمنصفانه دیگران با خود، ناراضی و شاکی هستند.
۶) این افراد در صورتی که به خواسته دیگران نه بگویند احساس گناه و خودخواه بودن میکنند.
۷) نسبت به درد و رنج دیگران بسیار حساس هستند و انگیزه زیادی برای تسکین درد و رنج دیگران دارند (این طرحواره را میتوان در تعداد زیادی از پرستاران و مشاوران پیدا کرد).
۸) آنها سنگصبور اکثر افراد اطرافشان هستند و به درد و دل دیگران گوش میدهند و با آنها همدردی میکنند.
بهدلیل ویژگیهای خاص طرحواره ایثارگری:
۹) این افراد اکثراً دچار مشکلات فیزیکی مانند درد معده، خستگی مزمن و مشکلات رودهای میشوند. آنها از طریق مشکلات فیزیولوژیکی خود، توجه دیگران را کسب میکنند و ناخودآگاه دیگران را مجبور میکنند که به آنها محبت و توجه نشان دهند. اگرچه وقتی دیگران قصد کمک و توجه به آنها را دارند، آنها کمک و محبت دیگران را رد میکنند. زیرا در درون احساس خوبی از دریافت کمک و توجه مستقیم ندارند.
۱۰) جالبتر آن است که وقتی دیگران بهخاطر واکنش فرد نسبت به پیشنهاد کمک و محبت، توجه و پیشنهاد کمتری برای کمک به فرد میدهند؛ آنها دچار خشم درونی و ناخودآگاه میشوند که چرا دیگران به او توجه نمیکنند.
بهعبارت ساده، او بدون آنکه خود بداند، بازی با پا پیش کشیدن و با دست پس زدن را انجام میدهد. از سویی از کمک و توجه دیگران احساس ناخوشایندی میکند و از سوی دیگر، بهشدت خواهان توجه دیگران است.
ویژگی دیگر افرادی که طرحواره ایثار دارند آن است که:
۱۱) نمیتوانند نیازها و خواستههای خود را بهطور مستقیم بهدیگران بگویند و اگرچه در ظاهر سعی دارند تظاهر کنند در قبال محبتهای خود به دیگران هیچ انتظاری از آنها ندارند (ممکن است خودشان نیز درباره خود این باور را داشته باشند)، ولکن با این روش قصد دارند دیگران را به توجهکردن به خود وادار کنند و چون دیگران محبت آنها را جبران نمیکنند و یا به اندازه محبت و ایثاری که آنها کردهاند پاسخ نمیدهند، پس از گذشت زمان نسبت به دیگران از درون احساس خشم میکنند. هرچند ممکن است در رفتار ظاهری آنها این خشم تجلی پیدا نکند.
گاهاً خودشان نیز از خشم درونشان نسبت به دیگران آگاه نیستند. زیرا تصویری که از خود دارند فردی مهربان و دلسوز و بیتوقع است. بنابراین هرگونه فکر مخالف آن را در خود سرکوب میکنند. آنها ایثارهایی که بهدیگران کردهاند را در ناخودآگاهشان ذخیره میکنند و زمانیکه از ایثارگری خود خسته میشوند، انتظار دارند دیگری همه را یکجا جبران کند. در این زمان بهگونهای برخورد میکنند که طرف مقابل از رفتار او گیج میشود. معمولا این زمان رابطه فرد ایثارگر با فرد مقابل یا به اتمام میرسد یا با کینه و کدورت بسیار همراه است. و این سیری است که هربار در روابط فرد ایثارگر با اطرافیانش و بالاخص در روابطی که برای او عاطفیتر هستند، تکرار میشود.
۱۲) افراد ایثارگر در روابط اجتماعیشان دوستان زیادی دارند، هرچند نیازهای خودشان معمولاً در این روابط ارضا نمیشود.
۱۳) کسانیکه طرحواره ایثارگری دارند، در محیط کاری نیز معمولاً احساس میکنند مورد سوءاستفاده همکاران خود هستند و همکاران کارهایشان را سر آنها ریختهاند.
طرحواره ایثار خود را در روابط عاطفی نیز نشان میدهد.
۱۴) این افراد اکثراً با کسانی ارتباط برقرار میکنند که مشکلی دارند. بهطور مثال، آنها جذب افرادی میشوند که اعتیاد دارند، معلولیت جسمی دارند، از نظر مالی تامین نیستند، خانواده آنها را طرد کرده است، طلاق گرفتهاند و یا شکست عاطفی خوردهاند.
آنها به دو دلیل جذب چنین روابطی میشوند.
اول آنکه آنها در این روابط نیز طرحواره ایثارگریشان را میتوانند همچنان ادامهدهند و تنها این نوع ارتباط را بلدند. در رابطهای که بر اساس ایثارگری و خدمت نباشد، آنها سردرگم هستند و نمیتوانند نقشی برای خود پیدا کنند. بنابراین آنها همواره بهدنبال روابطی میروند که بتوانند نقش فرد ایثارگر را در آن ایفا کنند. زیرا تنها این نقش برای آنها آشنا میباشد. اما پس از مدتی از شروع رابطه بهدلیل آنکه پاسخ مورد انتظار خود را در قبال فداکاری موردنظر خود از طرف مقابل نمیبینند و احساس میکنند میزان فداکاری آنها درک نمیشود، از طرف مقابل و حتی افراد خانواده او خشمگین میشوند که چرا قدر فداکاریهای آنها را نمیدانند.
آنها در ناخودآگاه باور دارند با وجود مشکلات طرف مقابل او را پذیرفتهاند، پس طرف مقابل باید قدردان فداکاریشان باشد. ولی نکته مهم آن است که آنها هیچوقت پاسخ موردنظر خود را از سمت مقابل دریافت نمیکنند و همواره پس از مدتی از طرف مقابل احساس آزردگی و خشم دارند.
دلیل دیگر آن است که افرادی که تله ایثار دارند از درون احساس بیارزشی میکنند و تنها در صورتی خود را لایق محبت و توجه دیگران میدانند که فداکاری و خدمتی برای دیگران بکنند. بههمین جهت آنها جذب رابطه با فردی مشکلدار میشوند تا با تلاش برای حل مشکل او، خود را لایق محبت او ببینند. زیرا بر اساس تجربیات کودکی خود باور دارند تنها در اینصورت است که شاید لایق توجه و محبت دیگران بشوند.
باید بین فداکاری و گذشت و طرحواره ایثار تفاوت قائل شد.
نمیتوان هر کسی را که به دیگران خدمت میکند دچار طرحواره ایثار دانست. فردی که طرحواره ایثار دارد، در برابر واکنشهای دیگران حساس است و از رفتارهای آنها میرنجد. او از قدر ناشناسی دیگران و عدم احترام و توجه دیگران بهخود در درون خشمگین است. چنین فردی اگرچه در ظاهر نشان میدهد توقعی از دیگران در برابر فداکاریهایش ندارد، ولکن در درون بهشدت توقع پاسخ متقابل دارد. او همواره احساس میکند دیگران کمتر از آنچه او برای آنها فداکاری کرده است، به او پاسخ میدهند. چنین فردی برای دیگران فداکاری میکند زیرا از نظر روانی مجبور است و در غیراینصورت احساس گناه و اضطراب میکند. پس ترجیح میدهد برای دیگران فداکاری کند تا احساس اضطراب و گناه خود را فرو بنشاند.
در مقابل، فردی که طرحواره ایثار ندارد و به دیگران خدمت میکند، در صورت لزوم توان نه گفتن دارد و خود را مجبور به برآوردن خواستههای دیگران نمیبیند. او با انتخاب خود فداکاری میکند و تحت فشار روانی مجبور به پاسخ مثبت به نیازها و خواستههای دیگران نمیباشد. او با سنجش موقعیت، خواسته دیگران را برآورده یا رد میکند و از رد کردن خواسته دیگران احساس گناه نمیکند.
ویژگیهای فرد مهرطلب با فردی که طرحواره ایثار دارد، بسیار با یکدیگر همپوشانی دارند.
دلایل شکلگیری طرحواره ایثار چیست
دلایل چندی را میتوان برای شکلگیری طرحواره ایثار ذکر کرد. مهمترین آنها عبارت است از آنکه کودک کسی را که با او همدل باشد، در کنار خود احساس نکرده است. کسیکه به حرفهای دل او گوش بدهد، از او حمایت کند و به کودک احساس مهم بودن و ارزش بدهد. در چنین شرایطی، کودک احساس میکند که نیازهای او مهم نمیباشد، بلکه این نیازهای دیگران است که مهم است. او در مییابد تنها در صورتیکه به نیازهای دیگران توجه کند، احتمال دارد مورد توجه و محبت دیگران قرار گیرد.
شرایط دیگری که باعث شکلگیری تله ایثار میشود، داشتن والدین بیمار است. کودکی که در سنین پایین مجبور به مراقبت از والدین میشود و بهعبارتی در کودکی نقش مادری را بازی میکند نیز دچار طرحواره ایثار میشود. چنین کودکی یاد نگرفته است نقش کودک را بازی کند. کودک نیازهای خود را میگوید و بدون آنکه کاری برای دیگران انجام دهد، نیازهایش از سوی دیگران ارضاء میشود. انسان سالم گاهی کودک و گاهی والد است. فرد ایثارگر با نقش کودک احساس گناه و خودخواهی میکند، در حالیکه انسان سالم گاهی نقش والد، گاهی بالغ و گاهی کودک را باید بنا به شرایط ایفا کند.
درمان طرحواره ایثار
۱- نکته اول در درمان طرحواره ایثار، مراجعه به یک درمانگر و مشاوره گرفتن از اوست.
۲- از روابطی که طرحواره ایثار را در ما فعال میکند، اجتناب کنیم. افرادی که سوءاستفادهگر هستند و بار مسئولیتهای خود را بر دوش ما میاندازند. افرادی که ویژگیهای کودکانه دارند، ما را در نقش والد قرار میدهند. افرادیکه طرحواره ایثار دارند، جذب افراد بیمسئولیت و کودکوار میشوند و نقش مادری یا پدری را در رابطه عهدهدار میشوند. در طول رابطه، طرف مقابل همواره کودکانهتر رفتار میکند و شما نیز مسئولیتهای بیشتری را میپذیرید.
۳- آنچه که فرد را وادار به پذیرفتن مسئولیتهای زیاد میکند، احساس گناه است. احساس گناه باعث میشود آنها نتوانند به دیگران نه بگویند. گفتگو با خود در این زمانها میتواند به فرد کمک زیادی بکند. فرد باید از خود بپرسد چرا من احساس گناه میکنم؟ آیا این احساس گناه صحیح است و یا بر اساس طرحواره ایثار در من میباشد؟ در کودکی چه زمانهایی شبیه این احساس را داشتهام؟ چه خاطرهای از کودکی در ذهن دارم؟ آیا این احساس گناه من در حال حاضر به کودکی من مرتبط نمیباشد؟
۴- افراد ایثارگر همواره بهصورت یکطرفه به درد و دل دیگران گوش میدهند. باید تلاش کنید تا بیشتر بهجای گوش کردن به درد و دل دیگران، حرفهای درونتان را به دیگران بزنید و از دیگران طلب کمک کنید.
۵- باید مطمئن باشید دیگران نیز توانایی دارند و بدون کمک شما نیز میتوانند به نیازهای خود بهنحو مطلوب رسیدگی کنند.
« خود را توانا و دیگران را ناتوان ندانید. »
۶- فرد ایثارگر خطای شناختی همه یا هیچ را دارد. او باور دارد اگر در جاییکه تمایل و یا توان ایثارگری برای شخصی را ندارد، این بهمعنای خودخواه بودنش است. در حالیکه باید بهخود یادآور شوید که ویژگیهای انسانی از جمله ایثارگری و کمک به دیگران، صفر یا صد نمیباشند. شما باید فرا بگیرید که همه انسانها و از جمله خودتان را بهصورت طیفی ببینید. حتی فداکارترین افراد نیز همیشه و همهجا و نسبت به همهکس فداکاری نمیکنند. انسانها هر روز برای بهتر شدن تلاش میکنند، ولکن هیچ انسانی کامل نمیباشد.
۷- در فرد ایثارگر بیشتر خود والد فعال میباشد. والد همواره بیشترینها و بهترینها را بدون توجه به واقعیتهای موجود میطلبد. والد خود تنبیهگر است و مدام از فرد ایراد میگیرد و در او احساس گناه ایجاد میکند. با نوشتن نامه از سوی خودِ بالغ و تلاش برای دیدن جریانات و روابط از منظر بالغ، با والد سرزنشگرتان گفتگو کنید. همچنین به او خواستههای نامعقول و غیرواقعبینانهاش را یادآوری کنید.
۸- مهارت نه گفتن را یاد گرفته و تمرین کنید.
۹- به خود یادآور شوید که قرار نیست همیشه و همهجا، همه افراد را راضی نگاه دارید. اتفاقاً شاید لطف مکرر شما باعث گمراهی فرد دیگر شود و اجازه ندهد او تواناییهای خود را پیدا کند. بهخود یادآور شوید که اتفاقاً همواره پاسخ مثبت دادن به دیگران میتواند از خودخواهی من ناشی شود. زیرا من ترس از مواجههشدن با اضطراب دوستنداشتنی بودن دارم. خود را قانع نکنید که ایثارگری امری اخلاقی است. زیرا وقتی ایثارگری از فردیکه طرحواره ایثار دارد سرمیزند، دیگر آن را نمیتوان اخلاقی دانست، بلکه ایثارش عین خودخواهیاش است.
تقریبا تمام موارد این طرحواره و دارم، تراپی که گرفتم خیلی کمک کرد برای خود شناسی سپاس از مطالب مفید که به اشتراک گذاشتید
توضیح این عبارات، کار اشتباهی است. شخص با خواندن آن به بخشی از ناخوداگاه خود رو به رو میشود واگر توانایی رفتن نزد روان درمانگر را نداشته باشد، بیقین شرایط را برای او بسیار دشوار کردهاید. لطفا این مطالب را در سایتها قرار ندهید افرادی که میخوانند از عوارض آن بیخبرند.
سپاس از مطالب ارزشمند و کاربردیتان
خوشحالیم مقاله تله ایثارگری مورد توجه قرار گرفت
سلام
مطالبتون بسیار باارزش بود به زیان ساده فهمیدم توی طلع ایثار گیر افتادم
همیشه همه جا مراقب همه بودم و دیگران اونقدر مراقب من نبودند! این اواخر به همین خاطر ضریه سنگینی خوردم بخاطر محبت بیجا ولی ی مشاور بهم گفت تو طرحواره ایثار داری
خوشحالیم مقاله طرحواره ایثار موزد نظر قرار گرفت
سلام
من بعداز ٤٣ سال و بعداز كلي ايثار و بعداز بدست اوردن خيلي چيزا بر اساس زحمت زياد و پخش كردن دسترنجم بين اكثر بستمان و خانواده با اين اتفاق و ي شكست مالي متوجه تغيير رفتار ديكران شدم و اونموقع خيلي بهم سخت كذشت بطوريكه حس كردم با شكست من همه خوشحالن البته چون رفتارشون با من جوري شده بود ك اين حس رو منتقل ميكرد
رفتم روانكاو و از طرحواره ايثار واسم كفت و رهاشدكي ك ب شدت با انجام تست هاي روانشناسي درون من زياده متاسفانه نتونست راهنمايي مفيدي بكنه و منو نصفه راه ول كرد
اينم بكم فوق ليسانس مديريت دارم و تو تمام كارهايم موفق بودم ميشه كمك كنيد و منو راهنمايي كنيد
مقاله شما دقيقا همه موارد شخصيتي منو داشت
ممنون
شما علاوه بر طرحواره ایثار تله رها شدگی نیز شدیدا دارید. اینکه فرمودید نصفه مرا رها کرد خود از تله رها شدکی شما است. احساس متفاوت رفتار کردن دیگران بجهت انتظار شما در ذهن بود. انسان چیزی را که در جستجویش باشد حتما می یابد. شما بدنبال رنشانه های ترک بودید و در رفتار دیگران یافتید. تله رها شدگی را در سایت مطالعه کنید. بنظر شدید بوده و بر روابط شما تاثیر زیادی می گذارد. کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید اثر جفری یانگ را مطالعه کنید. بخش مختص خود را.
سلام…خیلی ممنون بابت این مطلب؛ سالها درگیر چنین چیزی بودم بدون اینکه خودم خبر داشته باشم! و همممییییشه دیگران رو توی اتمام روابطم مقصر میدونستم. لطفا چندتا تمرین بگین که خیلی تاثیر داشته باشه توی حل شدن این مشکل مثل چندتا جمله ی موثر یا نکاتی که موقع ایثار افراطی ادم باید ب خودش یاداور بشه.
خوشحالیم مقاله تله ایثار یا طرحواره ایثار مورد توجه قرار گرفت
به خود بگویید من همین که هستم ارزشمندم. لزومی به اثبات ارزشمندی خود ندارم.
قرار نیست همه من را دوست داشته باشند. من دو3 دوست داشته باشم برای من کافی است
کسی که تلاش می کند همه او را دوست داشته باشند یعنی هویتی از خود ندارد. اگر برخی من را دوست ندارند پس من هویت مستقل دارم
سلام دکتر ممنون از مقاله خوبتون عالی بود
خوشحالم مقاله طرحواره ایثار مورد توجه قرار گرفت
عالی بود خیلی ممنونم
خوشحالیم مقاله طرحواره ایثار مورد توجه قرار گرفت
سلام
واقعا از مطلبی که گذاشتید خیلی خیلی تشکر میکنم
خیلی خوبه که کسی مثل من که مبتلا به این تله هست باخبر بشه و اقدام کنه .
خوشحالیم مقاله طرحواره ایثار مورد توجه قرار گرفت
سلام دکتر من ۱۱ تا طرحواره دارم چکارکنم ؟بنظرت درست میشم؟
بله. طرحواره های اصلی مانند طرد- مجرومیت هیجانی- نقص و بی اعتمادی هستند که اگر بر روی انها کار کنید طرحواره های دیگر نیز بهبود می یابند
سلام جناب دکتر، از مطالب سایتتون بسیار لذت بردم، پاینده باشید. من با کمی سرچ متوجه شدم که سالهاست دارم با این تله سر و کله میزنم و مشکلات بسیار زیادی رو در زندگی برام به وجود آورده. در حال حاضر از لحاظ زمانی و کاری بسیار درگیر هستم و تا سال آینده نمیتونم با روانشناس به صورت مستقیم در ارتباط باشم، شما چه روشها/کتابهایی رو برای شروع تغییر در افرادی که دارای طرحواره ایثار هستند (بدون کمک درمانگر) پیشنهاد میکنید؟
و سوالی هم از خدمت شما داشتم. من حدود یک سال پیش، بعد از حدود 2 سال خودداری از شروع رابطه، با کسی وارد رابطه شدم و بارها به این نتیجه رسیدم که شروع این رابطه، فقط و فقط بخاطر طرحواره ایثاری بوده که دارم. این فرد 2 سال تلاش کرد من رو وارد رابطه با خودش کنه و مشکلات شخصیتی فراوانی داره و دوستان کم؛ و در درون معتقدم فقط دلیل رابطه ام با ایشون اینه که بهشون ثابت کنم ایشون هم میتونن دوست داشته بشن و سعی میکنم عشق زیادی بهشون بدم ولی در درون خودم دارم رنج میکشم و به همین دلیل طی این یک سال فرصتهای خوبی رو از دست دادم. ایشون افسردگی حاد داشتن و الان هم مادرشون رو از دست دادن و دوباره افسردگی حادشون تشدید شده، و از طرفی بعد این قضیه وابستگیشون به من چندین برابر شده، به گونه ای که میگن فقط به دلیل وجود من هست که خودکشی نمیکنن و جز وجود من دلیلی برای زندگی نمیبینن. من توی این شرایط گیر کردم! از طرفی این رابطه برای من هیچ نفعی نداره و احساس واقعی ای نسبت به این فرد ندارم، فقط وقتم داره گرفته میشه؛ از طرفی ایشون برنامه پیر شدنش و کشوری که میخواد با من زندگی کنه رو میریزه! آیا در این شرایطی که الان دارن (افسردگی شدید و از دست دادن مادر) صلاح هست من با ایشون کات کنم رابطه ام رو؟ یا به زمان دیگه ای موکول کنم و در کل چگونه باید این کار انجام بشه که این فرد آسیب بیش از حدی رو متحمل نشه. با تشکر.
کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید را مطالعه کنید
هر قدر زودتر از رابطه بیرون بیایید به نفع ایشان و شما است.