هر آنچه که باید در مورد اختلال دوقطبی بدانید
بیماری اختلال دوقطبی چیست؟
(برای اطلاعات بیشتر راجع به بیماری اختلال دو قطبی چیست؟ روی عنوان بالا کلیک کنید)
اختلال دوقطبی یک بیماری روانی است که با تغییرات شدید در حالت روحی یا خلق و خو مشخص میشود. نشانهها میتوانند شامل یک حالت بسیار شدید به نام شیدایی یا مانیا باشند. افراد مبتلا همچنین میتوانند دورههای افسردگی را نیز داشته باشند. اختلال دوقطبی همچنین به عنوان بیماری دوقطبی یا افسردگی شیدایی نیز شناخته میشود. افرادی که درگیر اختلال دوقطبی هستند، ممکن است در مدیریت تکالیف روزمره زندگی در مدرسه یا کار و یا حفظ روابط مشکل داشته باشند. هیچ علاجی وجود ندارد، اما گزینههای متعددی برای درمان وجود دارد که میتواند به مدیریت علائم کمک کند.
حقایقی در مورد اختلال دوقطبی
اختلال دوقطبی یک اختلال نادر مغزی نیست. در حقیقت، ۲.۸ درصد از بزرگسالان ایالاتمتحده – یا حدود ۵ میلیون نفر- مبتلا به این بیماری تشخیصداده شدهاند. سن متوسط زمانی که افراد مبتلا به بیماری اختلال دو قطبی شروع به نشان دادن نشانهها میکنند، ۲۵ سال است. افسردگی ناشی از اختلال دوقطبی حداقل دو هفته طول میکشد. هر دورهی افسردگی بالا (مانیک) میتواند چند روز یا چند هفته ادامه یابد. برخی از افراد چند بار در سال این دورههای مربوط به نوسانات روحی را تجربه خواهند کرد و این در حالی است که برخی دیگر به ندرت ممکن است آنها را تجربه نمایند. در اینجا به آنچه که افراد مبتلا به اختلال دوقطبی آن را احساس میکنند اشاره شده است.
نشانههای دوقطبی
سه نشانهی اصلی وجود دارد که میتواند به همراه اختلال دو قطبی رخ دهد: شیدایی، هیپومانیا (نیمه شیدایی) و افسردگی. در حین تجربهی شیدایی، یک فرد با اختلال دو قطبی ممکن است احساس عاطفی بالایی داشته باشد. آنها میتوانند هیجانزدگی، تکانشی، سرخوشی و لبریز از انرژی بودن را احساس نمایند. در طول دورههای مانیک یا شیدایی، آنها هم چنین ممکن است درگیر چنین رفتارهایی نیز باشند:
- عیاشی و ولخرجی
- روابط جنسی محافظت نشده
- مصرف مواد مخدر.
هیپومانیا عموماً مرتبط با اختلال دوقطبی نوع دو است. این مورد شبیه به مانیا یا شیدایی است، اما آنقدرها هم جدی نمیباشد. برخلاف شیدایی، هیپومانیا ممکن است به هیچ دردسری در کار، مدرسه و یا روابط اجتماعی منجر نشود. با این حال، افراد مبتلا به هیپومانیا هنوز هم متوجه تغییرات در حالات خود میشوند.
در طول یک دوره از افسردگی، شما ممکن است این موارد را تجربه کنید:
- ناراحتی عمیق
- ناامیدی
- از دست دادن انرژی
- عدم علاقه به فعالیتهایی که زمانی از آن لذت میبردید
- دورههایی از کم خوابی یا پر خوابی
- افکار مربوط به خودکشی
اگرچه این یک بیماری نادر نیست، اما به خاطر نشانههای متنوع آن، تشخیص اختلال دوقطبی دشوار است. در مورد علائم که اغلب در طول دورههای احساسی بالا و پایین رخ میدهد، اطلاعات بیشتری کسب نمایید.
علائم دوقطبی در زنان
مردان و زنان در آمار و ارقامی برابر، در خصوص اختلال دوقطبی تشخیص داده شده اند. با این حال، نشانههای اصلی این اختلال ممکن است بین دو جنس متفاوت باشد. در بسیاری از موارد، یک زن مبتلا به اختلال دوقطبی ممکن است:
- دیرتر، و دهههای ۲۰ تا ۳۰ سالگی عمر خود مورد تشخیص قرار گیرد
- دورههای ملایمتری از شیدایی را به خود اختصاص دادهاند
- تجربه دورههای افسردگی در آنها بیشتر از دورههای شیدایی است
- داشتن چهار یا تعداد بیشتری از دورههای شیدایی و افسردگی در طی یک سال، که اصطلاحا «تناوب ﺳﺮﯾﻊ» نامیده شده است
- شرایط دیگری را به طور همزمان تجربه میکند، از جمله بیماری تیروئیدی، چاقی، اختلالات اضطرابی، و میگرنها
- داشتن ریسک اختلال مصرف نوشیدنیهای الکلی در تمام عمر.
زنانی که اختلال دوقطبی دارند، همچنین ممکن است بیشتر درگیر عود باشند. این امر ناشی از تغییرات هورمونی ناشی از قاعدگی، بارداری و یا یائسگی است. اگر شما یک زن هستید و فکر میکنید که ممکن است اختلال دوقطبی داشته باشید، برای شما مهم است که به حقایق دست یابید.
نشانههای دوقطبی در مردان
مردان و زنان هر دو نشانههای معمول اختلال دوقطبی را تجربه میکنند. با این حال، مردان ممکن است نشانهها را متفاوت از زنان تجربه کنند. مردان با اختلال دوقطبی ممکن است:
- زودتر در زندگی تشخیص داده شود
- بیشتر دورههای شدید و به ویژه دورههای شیدایی را تجربه میکنند
- مسائل مربوط به سواستفاده از مواد مخدر را دارند
- در طی دورههای شیدایی جنونآمیز تخلیه هیجانی یا برونریزی دارند.
مردانی که اختلال دوقطبی دارند، کمتر از زنان مبتلا به دنبال مراقبت پزشکی از خود هستند. همچنین احتمال مردن آنها از طریق خودکشی نیز بیشتر است.
انواع اختلال دو قطبی
سه نوع اصلی اختلال دوقطبی وجود دارد: دو قطبی نوع یک، دوقطبی نوع دو، و سیکلوتایمی (خُلق ادواری).
دو قطبی نوع یک
دوقطبی نوع یک به پدیدار شدن حداقل یک دوره شیدایی گفته میشود. شما ممکن است پیش و پس از دورهی شیدایی، دچار افسردگی ماژور یا هیپومانیا شوید. این نوع اختلال دوقطبی بر مردان و زنان به یک اندازه اثر میگذارد.
دو قطبی نوع دو
افرادی که این نوع از اختلال دوقطبی دارند، یک دوره افسردگی ماژور را تجربه میکنند که حداقل دو هفته طول میکشد. آنها همچنین حداقل یک دورهی هیپومانیا را نیز تجربه مینمایند که حدود چهار روز به طول میانجامد. این نوع اختلال دوقطبی در زنان رایجتر است.
سیکلوتایمی (خُلق اَدواری)
افراد مبتلا به سیکلوتایمی، دورههایی از هیپومانیا و افسردگی دارند. این نشانهها، کوتاهتر و از لحاظ شدت کمتر از شیدایی و افسردگی ناشی از اختلال دوقطبی نوع یک یا اختلال دوقطبی نوع دو هستند. اغلب افرادی که این شرایط را دارند، اکثر افرادی که این شرایط را دارند، در طول زمانی که حالات آنها پایدار است، صرفا یک یا دو ماه آن را تجریه مینمایند. در زمانی که درباره تشخیص خود با متخصص صحبت میکنید، پزشک شما میتواند به شما بگوید که چه نوع اختلال دوقطبی دارید. در این میان، بیشتر در مورد انواع اختلال دوقطبی یاد بگیرید.
اختلال دوقطبی در کودکان
تشخیص اختلال دوقطبی در کودکان بحثبرانگیز است. این امر عمدتاً به این دلیل است که کودکان همیشه علائم دوقطبی مشابه بزرگسالان را نشان نمیدهند. حالات و رفتارهای آنها ممکن است از استانداردهای پزشکان برای تشخیص اختلال در بزرگسالان پیروی نکند. بسیاری از نشانههای دوقطبی که در کودکان رخ میدهند، با علایمی از طیف وسیعی از اختلالات که ممکن است در کودکان رخ دهد، از قبیل اختلال کمتوجهی – بیشفعالی (ADHD)، همپوشانی دارند.
با این حال، در چند دهه گذشته، پزشکان و متخصصان سلامت روانی، بهسراغ تشخیص وضعیت کودکان آمدهاند. یک تشخیص میتواند به کودکان کمک کند درمان شوند، اما رسیدن به یک تشخیص ممکن است هفتهها و یا ماهها به طول انجامد. کودک شما ممکن است نیاز به مراقبت ویژه از جانب یک متخصص که برای درمان کودکان دارای مشکلات بهداشت روانی آموزش دیده داشته باشد. همانند بزرگسالان، کودکان مبتلا به اختلال دوقطبی، دورههای دارای احساسات اوج گرفته را تجربه میکنند. آنها میتوانند بسیار خوشحال ظاهر شوند و نشانههایی از رفتار تحریکپذیر را از خود نشان دهند. سپس این دورهها افسردگی را در پی دارد. در حالی که همه کودکان تغییرات خلق و خو را تجربه میکنند، اما تغییرات ناشی از اختلال دوقطبی بسیار مشخص هستند. آنها معمولا ً نسبت به یک نوسان خلق و خوی عادی در کودکان، بیش از حد شدیدتر میباشند.
علائم شیدایی در کودکان
نشانههای یک دورهی شیداییِ کودک ناشی از اختلال دوقطبی، میتواند شامل موارد زیر باشد:
- انجام عملی بسیار احمقانه و احساس شاد بودن بیش از حد
- با سرعت حرف زدن و تغییر بسیار سریع موضوعات مورد بحث
- داشتن مشکل در تمرکز و توجه
- انجام دادن کارهای پرخطر و یا تجربه نمودن رفتارهای خطرناک
- با خلق و خویی بسیار گستاخانه که منجر به طغیان خشم میشود
- داشتن مشکل خواب و احساس عدم خستگی پس از فقدان خواب
علائم افسردگی در کودکان
علایم افسردگی ناشی از اختلال دوقطبی در یک کودک میتواند شامل موارد زیر باشد:
- دلتنگی دائمی یا رفتار با غم بسیار
- کمخوابی یا پرخوابی
- داشتن انرژی کم برای فعالیتهای معمول و یا هیچ نشانهای از علاقه به هیچ چیز را نشان نمیدهد
- شکایت نکردن از احساسات بد از قبیل داشتن سردرد و یا شکم دردهای مکرر
- تجربه کردن احساس بیارزشی و یا احساس گناه
- کم خوری یا پرخوری
- فکر کردن در مورد مرگ و احتمالا دربارهی خودکشی.
سایر تشخیصهای احتمالی
برخی از مسائل رفتاری که ممکن است در کودک خود شاهد آن باشید، میتواند نتیجهی شرایط دیگری باشد. اختلال کمتوجهی-بیشفعالی یا ADHD و دیگر اختلالات رفتاری میتواند در کودکان مبتلا به اختلال دوقطبی رخ دهد. با پزشک فرزندتان کار کنید تا رفتارهای غیرمعمول کودک خود را ثبت نمایید، چرا که این کار به تشخیص بیماری کمک میکند. پیدا کردن تشخیص درست میتواند به پزشک کودکتان کمک کند تا درمانی را تعیین کند که میتواند به کودک شما کمک نماید تا زندگی سالمی داشته باشد.
اختلال دوقطبی در نوجوانان
رفتار مملو از احساس بیم و نگرانی، چیز جدیدی یک پدر و مادر معمولی یک نوجوان نیست. تغییر در هورمونها، به اضافهی تغییرات زندگی که با بلوغ رخ میدهد، میتواند سبب شود تا حتی یک نوجوان بسیار مودب و خوشرفتار، هر چند وقت یکبار اندکی آشفته و یا بسیار هیجانی بهنظر برسد. با این حال، برخی از نوسانات خلق و خوی نوجوانی ممکن است نتیجهی شرایط جدیتر، مانند اختلال دوقطبی باشد.
تشخیص اختلال دوقطبی در اواخر نوجوانی و اوایل بزرگسالی بیشتر شایع است. برای نوجوانان، نشانههای رایج یک دوره شیدایی شامل موارد زیر میشود:
- بسیار خوشحال بودن
- «تخلیه هیجانی» یا بدرفتاری کردن
- شرکت در رفتارهای خطرناک
- سوء مصرف مواد مخدر
- بیش از حد معمول به مسائل جنسی فکر کردن
- بیش از حد درگیر مسائل جنسی بودن و یا از لحاظ جنسی فعال بودن
- در عین داشتن مشکل در خوابیدن، اما نشانههای مربوط به فروماندگی و خستگی را از خود نشان نمیدهد
- داشتن خلق و خوی بسیار گستاخانه
- داشتن مشکل در تمرکز، یا به راحتی حواس پرت شدن.
برای نوجوانان، شایعترین علائم بروز افسردگی عبارتند از:
- کم خوابی یا پرخوابی
- کم خوری یا پرخوری
- احساس ناراحتی زیاد و نشان دادن اندکی تحریکپذیری
- کنارهگیری از فعالیتها و دوستان
- فکر کردن دربارهی مرگ و خودکشی.
تشخیص و درمان اختلال دوقطبی میتواند به نوجوانان کمک کند تا زندگی سالمی داشته باشند. در مورد اختلال دوقطبی در نوجوانان و نحوهی درمان آن بیشتر بیاموزید.
دوقطبی و افسردگی
اختلال دوقطبی میتواند دو حد مفرط داشته باشد: بالا و پایین. برای تشخیص بیماری دوقطبی، شما باید یک دوره از شیدایی یا هیومانیا را تجربه کنید. مردم عموماً در این مرحله از این اختلال، احساس «بالا یا اوج» دارند. زمانی که در حال تجربه نوسان خلق و خوی «بالا» هستید، ممکن است احساس انرژی زیادی داشته و بهراحتی تحریکپذیر باشید. برخی از افراد مبتلا به اختلال دوقطبی، همچنین یک دورهی افسردگی ماژور یا خلق و خوی پایین را نیز تجربه میکنند.
زمانی که شما در حال تجریهی نوسانات خلق و خوی «پایین» هستید، شما ممکن است احساس بیحالی، عدم انگیزه و ناراحتی نمایید. با این حال، تمام افراد دارای اختلال دوقطبی که این علائم را دارند، به اندازه کافی دارای احساس «پایین» هستند تا که افسرده بهنظر برسند. برای مثال برای برخی از افراد، زمانی که شیدایی آنها تحت درمان قرار میگیرد، یک حالت عادی ممکن است همانند احساس افسردگی بهنظر برسد، زیرا آنها از احساس «اوج یا بالای» ناشی از دوره شیدایی لذت میبردند. در حالی که اختلال دوقطبی میتواند باعث افسردگی شما شود، اما این همان وضعیتی نیست که به آن افسردگی گفته میشود. اختلال دوقطبی میتواند منجر به فراز و فرود و یا اوج و حضیض شود، اما افسردگی باعث ایجاد حالات و احساساتی میشود که همیشه در «حضیض یا پایین» قرار دارند. تفاوتهای بین اختلال دوقطبی و افسردگی را دریابید.
علل اختلال دو قطبی
اختلال دوقطبی یک اختلال روانی شایع است، اما برای دکترها و پژوهشگران کمی مرموز است. هنوز مشخص نیست که چه چیزی باعث میشود که برخی از مردم آن وضعیت را در خود ایجاد کرده و توسعه میدهند و دیگران نه.
دلایل احتمالی اختلال دوقطبی عبارتند از:
ژنتیک
اگر والدین یا خواهر یا برادر شما اختلال دوقطبی دارد، احتمال دارد که شما نیز آن وضعیت را در خود توسعه دهید. با این حال، مهم است که به یاد داشته باشیم بیشتر افراد مبتلا به اختلال دوقطبی در سابقهی خانوادگی خود آن را ایجاد نکرده و توسعه نمیدهند.
مغز شما
ساختار مغز شما ممکن است بر روی ریسک شما برای ابتلا به این بیماری تاثیر بگذارد. تغییرات در ساختار و یا عملکرد مغز شما ممکن است باعث افزایش ریسک در شما شود.
عوامل محیطی
تنها آنچه که در بدن شما وجود دارد باعث نمیشود تا شما به احتمال بیشتری اختلال دوقطبی را رشد و گسترش دهید. عوامل خارجی نیز میتوانند نقش داشته باشند. این عوامل میتوانند شامل موارد زیر باشند:
- استرس مفرط
- تجربیات مربوط به ضربات روحی یا ترما
- بیماری جسمی
هر یک از این عوامل ممکن است تحتتاثیر توسعههای اختلال دوقطبی باشند. با این حال چیزی که بیشتر محتمل میباشد، این است که ترکیبی از عوامل به رشد این بیماری کمک میکند.
آیا دو قطبی ارثی است؟
اختلال دوقطبی میتواند از والد به فرزند منتقل شود. تحقیقات یک ارتباط ژنتیکی قوی بین افراد دارای این اختلال را شناسایی کردهاند. اگر شما خویشاوندی با این اختلال داشته باشید، شانس شما برای ایجاد و رشد آن چهار تا شش برابر بیشتر از افراد بدون سابقه خانوادگی در خصوص این وضعیت است. با این حال، این امر به این معنا نیست که همه افرادی که دارای خویشاوندانی با این اختلال هستند، آن را در خود توسعه خواهند داد. علاوه بر این، همهی افرادی که اختلال دوقطبی دارند، دارای یک سابقه خانوادگی در خصوص این بیماری نمیباشند.
با این حال، به نظر میرسد که ژنتیک در بروز اختلال دوقطبی نقش قابلتوجهی ایفا میکند. اگر شما یک عضو خانواده با اختلال دوقطبی دارید، دریابید که آیا غربالگری ممکن است ایده خوبی برای شما باشد یا خیر.
تشخیص دوقطبی
تشخیص اختلال دوقطبی نوع یک، شامل یک یا چند دورهی شیدایی، یا ترکیبی از دورهها (شیدایی و افسردگی) است. این مورد همچنین ممکن است شامل یک دوره افسردگی ماژور باشد، اما همچنین ممکن است که اینطور هم نباشد.
تشخیص دوقطبی نوع دو شامل یک یا چند دورهی افسردگی ماژور و حداقل یک دوره هیپومانیا است. برای اینکه شما به عنوان فردی که در حال تجربه یک دوره شیدایی است تشخیص داده شوید، شما باید علائمی را که حداقل یک هفته طول میکشند و یا باعث بستری شدن شما میشوند را تجربه نمایید. شما باید علائم را تقریباً در تمام روز و در طول این مدت زمان تجربه کنید. از سوی دیگر، دورههای افسردگی ماژور باید حداقل دو هفته طول بکشد.
تشخیص اختلال دوقطبی دشوار است، زیرا نوسانات خلق و خو میتوانند متفاوت باشند. تشخیصِ آن در کودکان و نوجوانان دشوارتر است. این گروه سنی اغلب تغییرات بزرگتری در خلق و خو، رفتار و سطوح انرژی دارد. اختلال دوقطبی اغلب در صورتی بدتر میشود که درمان نشود. دورهها ممکن است بیشتر اتفاق بیفتند یا شکل افراطی به خود بگیرند.
اما اگر شما درمان را برای اختلال دوقطبی خود دریافت کنید، این امر برای شما ممکن خواهد بود که یک زندگی سالم و پربار را در پیش بگیرید. بنابراین تشخیص بسیار مهم است، پس مشاهده کنید که اختلال دوقطبی چگونه تشخیص داده میشود.
تست دوقطبی
یک نتیجهی تست دوقطبی تشخیصی برای اختلال دوقطبی را بهوجود نمیآورد. در عوض، پزشک شما از چندین تست دوقطبی و آزمون و امتحان استفاده خواهد کرد. این تستها ممکن است شامل موارد زیر باشند:
- تست جسمی دو قطبی. پزشک شما یک امتحان کامل جسمانی را انجام خواهد داد. آنها همچنین ممکن است برای رد سایر علل احتمالی علائم، آزمایش خون یا ادرار را نیز تجویز نمایند.
- ارزیابی سلامت روانی. پزشک شما ممکن است شما را به یک متخصص سلامت روان مثل روانشناس و یا روانپزشک ارجاع دهد. این پزشکان تشخیص و درمان بیماریهای روانی مانند اختلال دوقطبی را انجام داده و آنها درمان میکنند. در طی این دیدار، آنها سلامت روانی شما را ارزیابی کرده و به دنبال نشانههایی از اختلال دوقطبی هستند.
- دفتر ثبت روزانه مربوط به خلق و خو. اگر پزشک شما مشکوک شود که تغییرات رفتاری شما نتیجهی اختلالات خلق و خو مانند دوقطبی است، آنها ممکن است از شما بخواهند تا که خلق و خو یا حالات خود را ترسیم کنید. سادهترین راه برای انجام این کار این است که یک دفترچه یادداشت را در مورد ثبت چگونگی احساس و مدت زمان این احساسات نزد خود نگه دارید. پزشک شما همچنین ممکن است پیشنهاد کند که شما الگوهای خواب و خوردن خود را نیز ثبت کنید.
- معیارهای تشخیصی. راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM) یک طرح کلی از علائم برای اختلالات سلامت روانی مختلف است. پزشکان میتوانند از این فهرست پیروی نمایند تا یک تشخیص دوقطبی را تایید کنند.
پزشک شما ممکن است از ابزارها و آزمونهای دیگر برای تشخیص اختلال دوقطبی، علاوه بر این موارد استفاده کند. در مورد سایر تستهایی که میتوانند به تایید تشخیص اختلال دوقطبی کمک کنند، مطالعه نمایید.
نکاتی برای مقابله و پشتیبانی
اگر شما یا کسی که او را میشناسید دارای اختلال دوقطبی است، باید این مطلب را بدانید که شما تنها نیستید. اختلال دوقطبی، حدود ۶۰ میلیون نفر را در سراسر جهان تحتتاثیر قرار میدهد.
یکی از بهترین کارهایی که میتوانید انجام دهید این است که خودتان و اطرافیان خود را آموزش دهید. منابع زیادی در دسترس هستند.
اگر شما فکر میکنید که علائم اختلال دوقطبی را تجربه میکنید، با پزشک خود قرار ملاقات بگذارید. اگر فکر میکنید یک دوست، خویشاوند یا عزیز شما ممکن است اختلال دوقطبی داشته باشد، حمایت و درک شما امری حیاتی است. آنها را در مورد هر نشانهای که دارند، به دیدن دکتر تشویق کنید. همچنین در خصوص اینکه چگونه به کسی که با اختلال دوقطبی زندگی میکند کمک کنید، مطالعه نمایید.
افرادی که یک دورهی افسردگی را تجربه میکنند، ممکن است افکار مربوط به خودکشی داشته باشند. شما باید همیشه هرگونه حرفی درمورد خودکشی را جدی بگیرید.
اگر فکر میکنید که کسی در خطر آسیب زدن به خود یا آسیب زدن به شخص دیگری قرار دارد:
- با شماره اورژانس محلی تان تماس برقرار نمایید.
- تا رسیدن کمک با فرد بمانید.
- هرگونه اسلحه، چاقو، داروها یا سایر مواردی که ممکن است باعث وارد آمدن آسیب شود را بردارید.
- گوش کنید، اما قضاوت نکند، بحث نکنید، تهدید نکنید و یا فریاد نزنید.
اگر شما، یا فردی دیگر که شما او میشناسید در فکر خودکشی میباشد، از یک خط تلفن مربوط به پیشگیری از خودکشی یا بحران کمک بگیرید.
دوقطبی و روابط
زمانی که سخن از مدیریت یک رابطه در حین اینکه شما با اختلال دو قطبی زندگی میکنید به میان میآید، صداقت بهترین سیاست است. اختلال دوقطبی میتواند تاثیری بر هر رابطهای در زندگی شما داشته باشد، به خصوص در رابطه عاشقانه. پس مهم است که در مورد شرایط خود صریح و بی آلایش باشید. زمان صحیح یا غلطی برای اینکه شما به کسی بگویید که اختلال دو قطبی دارید وجود ندارد. به محض آماده شدن صادق و صریح باشید.
این حقایق را به اشتراک بگذارید تا به شریک خود کمک نمایید تا شرایط را بهتر درک کند:
- زمانی که تشخیص داده شدید
- آنچه که در مراحل افسردگی شما انتظار میرود
- آنچه که در مراحل شیدایی شما انتظار میرود
- چگونه شما بهطور معمول با حالات خود رفتار میکنید
- چگونه آنها میتوانند برای شما مفید باشند
یکی از بهترین روشها برای حمایت و ایجاد یک ارتباط موفق، پیگیری کردن رفتار خودتان است. درمان به شما کمک میکند تا نشانهها را کاهش داده و شدت نوسانات خلقی خود را کم کنید. با این ابعاد از اختلال تحت کنترل، شما میتوانید بیشتر بر روی رابطه خود تمرکز کنید.
همچنین شریک شما میتواند راههایی برای ارتقای یک رابطهی سالم را فرا بگیرد.
زندگی با اختلال دوقطبی
اختلال دوقطبی یک بیماری ذهنی مزمن است. این امر به این معنی است که شما با آن زندگی کرده و برای بقیه عمرتان با آن کنار خواهید آمد. با این حال، این مطلب به این معنی نیست که شما نمیتوانید یک زندگی شاد و سالمی داشته باشید.
درمان میتواند به شما کمک کند تا نوسانات خلقی خود را مدیریت کرده و با علائم خود کنار بیایید. برای دریافت کمکهایی خارج از درمان، شما ممکن است بخواهید تا یک تیم مراقبت برای کمک به خودتان ایجاد نمایید. علاوه بر پزشک اولیه خود، ممکن است بخواهید تا که یک روانپزشک و روانشناس را پیدا کنید. این پزشکان از طریق گفتار درمان میتوانند به شما کمک کنند تا با علائم اختلال دوقطبی که داروها نمیتوانند به آنها کمک کنند، کنار بیایید.
شما همچنین ممکن است بخواهید به دنبال یک انجمن حامی باشید. یافتن افرادی که با این اختلال زندگی میکنند، میتواند به شما گروهی از افرادی را بدهد که میتوانید به آنها تکیه کرده و برای دریافت کمک به آنها مراجعه نمایید.
یافتن درمانهایی که برای شما مؤثر باشند، نیازمند پشتکار است. به همین ترتیب، شما خودتان باید صبور باشید و یاد بگیرید که اختلال دوقطبی را مدیریت کرده و نوسانات خلقی خود را پیشبینی کنید. همراه با تیم مراقبتیتان، شما راههایی برای حفظ و برقراری یک زندگی عادی، شاد و سالم را پیدا خواهید کرد. در عین اینکه زندگی با اختلال دوقطبی میتواند یک چالش واقعی باشد، اما همچنین میتواند به حفظ حس شوخطبعی در پیرامون زندگی نیز کمک نماید.
سلام آقای دکتر
ممنونم بابت اطلاعاتتون
من یه مشکل دارم که نمیدونم چیکاربایدکنم
من آرامش ندارم کلاهم کاری انجام میدم که آرامش داشته باشم برای چن لحظه درحددودقیقه تاثیرمیذاره ولی بعدهمون آش همون کاسه مثلا مثل نماز خوندن یا قرآن خوندن و…
همش احساس خالی بودن وبی فایده بودن ودلم میخادیه جابشینم گریه کنم هیچ کارنکنم وحالت تهوع وکم اشتهایی پیدا کردم ویاهم بمیرم
چن سال میشع اینجوری هستم ولی زمستان ک میشه مخصوصآ ماه دوم زمستان بهمن ماه خیلی مهارکردنش سخته برام یعنی بقیه مواقع سال میتونم مهارش کنم ولی این زمستون ومخصوصا بهمن ماه نه …..واینم بگم توزمستون اتفاقی برام نیفتاده که بخاط به خاطراون افسرده بشم
لطفا راهنماییم کنید آقای دکتر…ممنونم
در اتاق خود لامپ زرد بسیار قوی استفاده کنید.تا جای ممکن شدت این نور باید زیاد باشد. در خانه از نور سفید استفاده نکنید. همه جا سعی کنید نور زرد باشد. هر زمان افتاب شد حتما زیر نور خورشید بروید.
ممنونم آقای دکترازتون
سلام
من در روز خیلی عجیبم
من ی مدت افسردگی سه چهار ماهه داشتم.
بعد این افسردگی ماننده دو قطبی ها رفتار میکردم
خیلی یهویی شاد میشدم آهنگ میزاشتم بالا پایین میپریدم میرقصیدم اتاقمو جمع میکردم( آدم اهل نظم نیستم و اصلا حوصله مرتیب کردن و… ندارم)همیشه هم این اتفاق عصر ها میوفتاد و وقتی شب میشد…انگار که کسی از دست داده باشم..اونقدر داغون و افسرده که نمیدونستم چیکار کنم ساعت خوابم بهم خورده بود و…
بعد اون به ی روان پزشک مراجعه کردم
دو قطبی خفیف تشخیص داده شدم
حدود دو روز قرص مصرف کردم و دیگه نخوردم…
جوری بودم که حتی تو تولد بهترین دوستم
کسی که چقدر منتظر تولدش بودم و تلاش کردم به رفتنش گریه کردم و داغون بودم و بعد اون گریه و… دوباره انگار شارژ شده باشم..!
حدود بیست روز بعدش دیگه اونجوری نبودم
از مهمونی … و آدما خسته میشدم ولی ساعت خوابم جوری دشه بود که بیشتر اون تایم هم میخوابیدم بازم خسته بودم
همه چی خوب بود که روز سوم قاعدگی ماهانم
بدتر اون روزا دو قطبی شدم و….و انگار دوباره دوقطبی بودن برگشت بهم
و خب اونجا هم که گفتم قرص مصرف نمیکنم
من یه جورایی از بچگی همیشه دوست داشتم مریض باشم بیماری داشته باشم همیشه آرزو بیماری ها مختلف داشتم شاید بخاطر اینکه بهم اهمیت بدن!
ولی الان به همه میگم قرص ها قلبم و روانشاس و کلیم همرو مصرف میکنم ولی دروغ میگم..
من حتی اگه دکتر بهم بگه هیچیت نیست خفیفه
ناراحت میشم…یه مدلی همیشه دوست دارم یه بیماری با خودم داشته باشم…
و خب
الان نمیدونم
دوقطبیم
مازوخیسم دارم
کدومم..
و اگر راهنماییم کنید ممنون میشم
شما نیاز به توجه خود را از طریق آرزوی مریض بودن و دلسوزی برای خود جبران می کنید.
حالات شما نزدیک به علائم دوقطبی است.
دارو خود را مصرف کنید اگر خلق شما تثبیت شد تشخیص دوقطبی تایید می شود
آقای دکتر من مقاله دو قطبی شما را مطالعه کردم و فکر نمی کنم که دختر خالم این مشکل رو داشته باشه چون اون بیشتر اضطراب داره.
البته این نظر منه چون مثلا بیشتر می ترسه بیماری بگیره و وقتی می فهمه که اون بیماری نداره راحت میشه. در واقع از وقتی پانیک گرفته بد تر شده.
اون دوره افسردگی نداره یا حالت شیدایی هم نداره ولی زیاد تخیل می کنه و دلش می خواد به این چیزایی که فکر کرده به صورت داستان و کتاب بنویسه.
خیلی خیلی زیاد اضطراب داره که مربوط به پانیک هست.
و توی خانواده هم خیلی مورد توجه هست که حالا بگم به خاطر این باشه که توجه بهش نشده.
حالا باز نمی دونم نظر شما چیه؟
چون من می دونم اگر الان بهش بگم اختلال دوقطبی شاید داشته باشی دیگه شب تا صبح خوابش نمی بره.
ولی خب اون هیچ وقت این علاعم نداشته. تا حالا شده بی حوصله باشه یا از کارای که قبلا می کرده لذت نبره ولی خب صاد و خوشحاله و از بودن با ما یعنی با خانواده و دوستان لذت می بره.
با توجه به ان چه گفتید احتمالا هیپوکندریا دارد. مقاله زیر را بخوانید
https://dr-sanaie.com/%D9%87%DB%8C%D9%BE%D9%88%DA%A9%D9%86%D8%AF%D8%B1%DB%8C%D8%A7-%DB%8C%D8%A7-%D8%AE%D9%88%D8%AF-%D8%A8%DB%8C%D9%85%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86%DA%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%DA%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA/
یادم رفت اینو بگم من موقعی که نگران چیزی باشم دوستدارم راه برم نمیتونم بشینم سرجام.ولی نگرانیم در مورد اون موصوع رفع شه میشینم سرجام.مثلا الان در مورد دو قطبی بودنم نگرانم اگه مطمن شم ندارم دیگه راحت میشم و راه نمیرم مدام.نمیدونم اینم جزو علایم دو قطبی هست یا نه؟راستی اقای دکتر من همیشه دوستدارم کارمو با سرعت انجام بدم تموم شه بشینم مثلا تو گوشی بچرخم یا بشینم تلویزیون نگاه کنم برای این پرسرعتم البته در تمام طول زندگیم اینجور بودم.الان من دو قطبی هستم؟⚘
این متن اخر شما نشان می دهد تشخیص قبلی شما مبنی بر اضطراب شدید درست بوده است. شما دچار اضطراب بالا هستید. باید اضطرابتان را درمان کنید
سلام آقای دکتر.من اختلال وسواس شمارش و ترتیب دارم و ترس از بیماری و پیری و از دست دادن عزیزان.مدام ب این بیماری اون بیماری شک میکنم.از سی و پنج سالگی ب بعد بدتر شدم.از بچگی عصبی بودم تمام طول عمرم دو سه بار بشقاب شکستم.ولی چند سال پیش بحدی عصبی شدم موقع دعوا با خواهرم خاستم اونو واقعا بکشم نه اینکه فقط بترسم که مبادا بکشمش ینی وسواس نبود قصد واقعی کشتن داشتم از عواقبش و اعدام ترسیدم.من وزوز گوش بعلت جرقه زدن هندسفری تو گوشام پیدا کردم الان گوشام به صدا حساسن ینی صدای اطرافم بعصی مواقع باید کم باشه این یکم ادیتم میکنه.و اینکه آشفتگی ذهنی پیدا کردم سه چهار ساله.ینی حس میکنم حالتی شبیه عصبانیت و بیقراری دهنی دارم که اگه شب بیاد خابم نمیبره ولی خودبخود از بین میره اگه بهش فکر کنم تند تند تکرار میشه اگه استرسی بشم میاد سراغم.توهم دیداری و شنیداری هیچوقت نداشتم.ولخرج و پرحرف نیستم میل جنسی بالا و پایین ندارم یهو از ادما متنفر و یه و بیدلیل خوشم نمیاد.دوستامو بلاک نمیکنم.اهل قهر اصلا نیستم.زود اشتی میکنم اگرم کسی بامن قهر کنه.فقط آقای دکتر من رفته رفته خشمم بیشتر میشه برا هر مسئله کوچیکی استرس میگیرم و خشمگین میشم بحدی که میترسم بخودم یا دیگران اسیب بزنم البته چون این اواخر شک کردم دو قطبی باشم و علامت دو قطبیا اسیب زدن بدیگرانه منم بیشتر میترسم که نکنه کار دست خودم بدم ولی عصبانیت من واقعیه انفجاریه برای هر مسئله ریزی ک قبلا میتونستم اروم باشم الان نمیتونم.اینا رو ب یه روانپزشک گفتم گفتن ک وسواس و اصطراب و کمی هم دو قطبی داری گفتم اقای دکتر توی یک دقیقه و نیم چطور گفتین دو قطبی اخه من که شیدایی ندارم عصبی شدن و گفتن خب برو دو قطبی نیستی هرکار میخاهی بکن حالا ک اعتماد نداری …..من تو خونه ام و کرونا بهونه شد نرم بیرون تمام دوستامم ازدواج کردن من مجردم چهل و یک سالمه .هیچقت نشده که یهو برم مسافرت یا نشده که چند شب نخابم ولی احساس انرژی بالا داشته باشم.چرا دکتر بمن گفت دو قطبی هستی؟بشدت ترس دارم ممکنه ی نفر فقط بخاطر خشمگینی و استرس بیش از حد دو قطبی باشه؟الان شش ساله تو حالت افسردگی ام البته گاهی با حرف زدن با دیگران حالم خوب میشه فکر مردن هم کردم گفتم خدا کاش میشد راحت میکشتی منو من ک زندگیمو باختم ن ازدواجی ن چیزی پیرم ک میشم بیکارم هستم ……لطفا کمکم کنید من دو قطبی دارم؟
شما دچار اضطراب بالا هستید.اضطراب شدید منجر به وسواس در فرد می شود و علائم دیگر شما نیز نشانه اضطراب شدید است.
همین که نسبت به دوقطبی بودن یا نبودن اینقدر حساس هستید نشانه وسواس شما است. من نشانه دوقطبی از گفتارتان ندیدم
بازم یک دنیا ازتون ممنونم ای خدا چقد وقتی مصطربم بداخلاق تر میشم عصبی ک هستم موقع نگرانی شدتش بیشتر میشه آقای دکتر عزیز خدا حاجاتتونو تو هردو دنیا اجابت کنه توفیق روزافزون از خدا برای شما دارم
با سلام خدمت شما دکتر من 16 سال دارم و خیلی روانم مشکل داره اختلال وسواس و افسردگی هم دارم و البته اعصابمم خیلی ضعیف هست من بعضی وقت ها اینقدر هیجانی میشم که نمیتونم خدمو کنترل کنم و اینجوری هستم که ارامش ندارم و داعم در حال هزیان گفتن هستم بهره هوشیمم به شدت پایین هست هیچیو نمیفهمم و جدیدا اینجوری هستم که هزیان زیاد میگم و ارامش اصلا ندارم و یه احساس بی ارادگی نسبت به همچی دارم هر کاری رو میخام شروع کنم یه حس نا امیدی دارم که همش انگار تو سرم حرف میزنه و میگه که تو نمیتونی این کار رو انجام بدی و من رو سرد میکنه و تمرکز من هم به شدت اومده پایین جوری شدم که اصلا تمرکز ندارم و در روز هم همیشه سردرد هستم میخاستم بپرسم این سردر ها و عدم تمرکز میتونه بخاطر روانم یا اعصابم باشه یا ممکن که من پیش دکتر بروم و من رو معاینه کنه و تشخیص بده که من اگر قرص اعصاب و روان بخورم سردر و عدم تمرکز من هم دوباره به حالت قبلش برمیگرده یا نه ممنون میشم اگه جواب بدی ممنون .
وقت شما بخیر. سردرد می تواند علت عدم تمرکز در شما باشد. پیش دکتر اعصاب و روان بروید تا دارو دریافت کنید. دارو به شما کمک زیادی در بهبود می کند . افسردگی و اضطراب شما را بشدت کاهش می دهد و در نتیجه تمرکز شما بهتر می شود
با سلام. جناب اقای دکتر من در دوران جدایی به سر میبرم و داشتم مقاله سایتتون در مورد دوران پس از جدایی رو میخوندم که در اخر چشمم افتاد به این دوقطبی. و شروع کردم به خوندن خیلی نگرانم که نکنه من این مشکل دوقطبی رو داشته باشم. من الان تقریبا تو دوران افسردگی بعد از جدایی هستم. ولی رابطه من یک سال پیش تموم شد و من حدود یکی دوماه که از تموم شدن رابطم میگذشت حالم خوب بود و زیاد غم و غصه نداشتم شرایط کاری من هم خوب بود. ولی بعد تصمیم به بازگشت گرفتم که خب طرف مقابل قبول نکرد و من دیگه بعد از اون موقع الان تقریبا حدود ۷ ۸ ماهه دوران افسردگی رو دارم. البته الان حالم خیلی بهتر از قبله. البته من قبلا به روانپزشک نراجعه کردم و ب من گفتن که مشکل اختلال اضطراب و وسواس فکری داری. بعد از اون اقای دکتر من هر بیماری روانی که میشنوم ترس اینو میگیرم که نکنه داشته باشمش. میشه کمک کنید ببینم چیکار کنم من؟
سلام. مواردی که گفتید نشانه ان است که شما پایه های اضطراب را دارید. باید با مطالعه و بکارگیری مواردی که در مقاله زیر مطرح شده است اضطرابتان را کاهش دهید. مقاله اضطراب جدایی را نیز در سایت مطالعه کنید. نگران نباشید شما دچار مشکل روانی خاصی نمی باشیدو تنها اضطراب زیاد دارید.
https://dr-sanaie.com/%DB%B1%DB%B0-%D8%B1%D9%88%D8%B4-%D8%AF%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B6%D8%B7%D8%B1%D8%A7%D8%A8/