تئوری‌های رفتاری

شرطی سازی عامل (کنشگر) اسکینر [7 مثال در مدرسه و زندگی]

1/5 - (3 امتیاز)

اسکینر – شرطی سازی عامل (کنشگر)

شرطی سازی عامل یک روش یادگیری است که از طریق پاداش و تنبیه در ازای یک رفتار واقع می‌شود. از طریق شرطی سازی عامل ، فرد ارتباطی را بین یک رفتار خاص و یک نتیجه برقرار می‌سازد.

در حدود دهه‌ی ۱۹۲۰، جان.بی.واتسون روانشناسی آکادمیک را ترک کرد. دیگر رفتارگرایان نیز در حال قدرت‌یافتن و نفوذ بودند. در نتیجه فرم‌های جدیدی از یادگیری به‌غیر از شرطی‌سازی کلاسیک را پیشنهاد می‌دادند. شاید مهمترین آنها برحاس (با توجه به تفاوت لهجه‌ی امریکن و بریتیش، بوریس هم گفته می‌شود) فردریک اسکینر بود. اگر چه به دلایلی آشکار، او بیشتر با عنوان B.F. Skinner شناخته شده‌است.

دیدگاه‌های اسکینر، اندکی از شدت کمتری نسبت به واتسون (۱۹۱۳) برخوردار بود. اسکینر معتقد بود مثلا ما چیزی را به عنوان یک ذهن داریم، اما این امر (توجه به مسائل بیرونی) نسبت به مطالعه‌ی وقایع داخلی روحی و روانی، حقیقتا سازنده‌تر و مؤثرتر خواهد بود.

کار اسکینر ریشه در نگاهی داشت که بیان‌کننده‌ی این مطلب بود که شرطی‌سازی کلاسیک برای توضیح کامل رفتار پیچیده‌ی انسانی بسیار ساده انگارانه است. او معتقد بود بهترین راه برای درک رفتار این است که نگاه به علت‌های یک عمل و عواقب و پیامد‌های آن باشد. او این رویکرد را شرطی سازی عامل یا کنشگر نامید.

انواع رفتار در نظریه اسکینر

اسکینر 2 نوع رفتار را از هم متمایز می‌کند.

۱. پاسخگر به رفتارهای غیرارادی و واکنشی در قبال محرک‌های محیطی گفته می‌شود. با ظاهر شدن محرک محیطی رفتار فرد بدون اراده ظاهر می‌شود. مثلا وقتی بوی یک غذای خوشمزه به مشام‌تان می‌رسد، بزاق شما براه می‌افتد. مثال دیگر بسته شدن چشم در هنگام نزدیک شدن یک شی خارجی به چشم‌تان است.
۲. کنشگر به رفتاری که بر اثر یادگیری ایجاد می‌شود، رفتار کنشگر می‌گویند. به رفتار کنشگر رفتار ارادی نیز می‌گویند، زیرا برخلاف رفتار پاسخگر در رفتار کنشگر یادگیری دخیل می‌باشد و رفتار انتخابی و هدفمند است. مثلا وقتی یاد می‌گیرید با شنیدن زنگ در، در را باز کنید، وقتی صدای زنگ متفاوتی را نیز می‌شنوید می‌دانید باید در را باز کنید، هر چند قبلا این نوع صدای زنگ را نشنیده باشید.

شرطی سازی کنشگر چیست

شرطی سازی کنشگر یا عامل، فرآیندی است که در آن انسان‌ها و حیوانات یاد می‌گیرند به‌گونه‌ای رفتار کنند که پاداش دریافت کنند و از مجازات اجتناب کنند. همچنین نام پارادایمی در روانشناسی تجربی است که توسط آن، چنین فرآیندهای یادگیری و انتخاب کنش مورد مطالعه قرار می‌گیرند.

به شرطی سازی کنشگر یا عامل، شرطی‌سازی اسکینر هم گفته‌می‌شود. رفتار همه حیوانات، از تک‌یاختگان گرفته تا انسان‌ها، براساس پیامدهایش هدایت‌می‌شود. سگ برای استخوان التماس می‌کند. سیاستمدار برای هدایت کمپین خود نظرسنجی‌ها را می‌خواند. شرطی سازی کنشگر یا عامل، رفتاری هدفمند مانند این است.

مثال برای شرطی سازی عامل در زندگی روزمره

۱. رئیس اداره به کارمند وظیفه‌شناس حقوق اضافه می‌دهد. (تقویت مثبت)
۲. اداره بیمه اگر تصادف کرده باشید پول بیشتری از شما می‌گیرد (تنبیه منفی) و در غیر اینصورت کمتر از شما پول می‌گیرد. (تقویت مثبت)
۳. سهیم کردن کارگران در سود کارخانه. در نتیجه فعالیت بیشتر به سود بیشتری برای آنها منجر می‌شود. (تقویت مثبت)
۴. دادن تخفیف بر روی یک کالا باعث خرید بیشتر آن کالا می‌شود. (تقویت منفی)

مثال برای شرطی سازی فعال در مدرسه

۱. بعد از آنکه دانش‌آموزان تکالیفشان را انجام دادند، به آنها اجازه می‌دهید از کلاس خارج شده و با بچه‌های دیگر بازی کنند.
۲. به دانش‌آموزان وقتی کلاس را تمیز کردند شکلات بدهید.
۳. دانش‌آموزان زرنگ مبصر کلاس شوند.

بی.اف اسکینر: شرطی سازی عامل

به  اسکینر به‌عنوان پدر شرطی سازی عامل نگریسته می‌شود، اما کار او بر اساس قانون اثر ثرندایک (۱۸۹۸) استوار بود. با توجه به این اصل، رفتاری که به دنبال نتایجی دلپذیر هستند، احتمالا تکرار می‌شود و رفتاری که ناشی از نتایجی ناخوشایند باشد، از احتمال کمتری برای تکرار شدن برخوردار است.

اسکینر یک اصطلاح جدید را به قانون اثر معرفی کرد: تقویت. رفتار تقویت‌شده تمایل به تکرار شدن دارد (به‌عبارت دیگر تحکیم‌شده). رفتار تقویت‌نشده نیز تمایل دارد از بین برود یا خاموش شود (به‌عبارت دیگر تضعیف‌شده).

شرطی سازی اسکینر

اسکینر (۱۹۴۸) شرطی سازی عامل را با انجام آزمایشی که طی آن حیواناتی را در جعبه اسکینر قرار داده بود و شبیه به جعبه پازل ثرندایک بود، مورد مطالعه قرار داد. اسکینر سه نوع پاسخ یا عامل را مورد شناسایی قرار داد که می‌توانند دنبال‌کننده‌ی رفتار باشند.

عامل‌های خنثی پاسخ‌هایی از جانب محیط که نقشی در افزایش یا کاهش احتمال تکرار یک رفتار ندارند.
تقویت کننده‌ها پاسخ‌هایی از جانب محیط که باعث افزایش احتمال تکرار رفتار می‌شوند. تقویت کننده‌ها می‌توانند مثبت یا منفی باشند.
تنبیهات پاسخ‌هایی از جانب محیط که احتمال تکرار وقوع یک رفتار را کاهش می‌دهند. تنبیه رفتار را تضعیف می‌کند.

همه‌ی ما می‌توانیم نمونه‌هایی از نحوه رفتار خودمان توسط تقویت کننده‌ها و تنبیهات را در نظر بگیریم. احتمالا هنگامی که کودک بودید، شما تعدادی از رفتارها را آزمایش کرده و از نتایج آن مطلع شده‌اید.

مثلا وقتی جوان‌تر بودید، سعی کردید در مدرسه سیگار بکشید و نتیجه این اقدام این بوده که با گروهی که همیشه می‌خواستید همراه شدید. در این حال ممکن است با تقویت مثبت مواجه شده باشید (مثلا پاداش). در نتیجه احتمالا این رفتار را تکرار کرده‌اید.

با این حال چنانچه نتیجه اصلی این اقدام این بود که شما گرفتار می‌شدید، حضورتان در مدرسه به حالت تعلیق در می‌آمد. همچنین والدینتان نیز درگیر این موضوع می‌شدند و مطمئنا تنبیه می‌شدید. نتیجه‌ این می‌شد که الان با احتمال کمتری سیگاری بودید.

تقویت کننده ها در شرطی سازی عامل:

در شرطی سازی عامل تقویت‌کننده به هر چیزی گفته می‌شود که احتمال وقوع یک رفتار را افزایش دهد. اولین بار اسکینر در سال 1937 این اصطلاح را سکه زد. مثلا وقتی کودکتان شروع به نوشتن مشق می‌کند (رفتار کنشگر) به او شکلات (تقویت کننده) می‌دهید.

تقویت‌کننده‌ها را به:

۱. تقویت مثبت
۲. تقویت منفی
۳. تقویت اولیه
۴. تقویت ثانویه

تقسیم‌بندی می‌کنند.

تقویت مثبت

اسکینر نشان داد که تقویت مثبت چگونه با قرار دادن یک موش گرسنه در جعبه‌ی اسکینر کار می‌کند. جعبه حاوی یک اهرم در یک سمت بود و هنگامی‌که موش به‌جعبه انتقال‌یافت، به‌طور اتفاقی به اهرم ضربه وارد کرد. بلافاصله پس از انجام این کار قطعه‌ای از غذا به داخل ظرفی که در کنار اهرم قرار داشت می‌افتاد.

موش‌ها پس از اینکه چندین‌بار در جعبه قرار داده شدند، به‌سرعت آموختند که باید مستقیما به سراغ اهرم بروند. دریافت غذا در صورت فشردن اهرم، یک نتیجه‌ی تضمین شده بود. و به همین دلیل آنها دوباره و دوباره آن کار را تکرار می‌کردند.

تقویت مثبت، تقویت کننده‌ی رفتاری است که در نتیجه‌ی آن فردی پاداش دریافت می‌کند. مثلاً اگر معلم شما هربار که تکالیف خود را انجام می‌دهید (به عنوان پاداش) به شما پنج پوند بدهد، احتمال بیشتری دارد که این رفتار را در آینده تکرار کنید، بنابراین این اقدام، رفتار انجام تکالیف شما را تقویت خواهد کرد.

تقویت منفی

حذف یک تقویت کننده‌ی ناخوشایند نیز می‌تواند رفتاری را تقویت کند. این مورد با عنوان تقویت منفی شناخته می‌شود. زیرا حذف یک محرک نامطلوب است که برای حیوان یا شخص «پاداش» را در پی خواهد داشت. تقویت منفی موجب تقویت رفتار می‌شود، زیرا تجربه‌ای ناخوشایند را متوقف کرده یا آن را از بین می‌برد.

مثلا اگر شما تکالیف خود را انجام ندهید، باید به معلم خود ۵ پوند بدهید. شما برای اینکه از پرداخت ۵ پوند جلوگیری کنید، تکالیفتان را انجام می‌دهید. بنابراین این اقدام، رفتار انجام تکالیف شما را تقویت خواهد کرد.

اسکینر نشان داد که تقویت منفی بدین صورت کار می‌کند که یک موش در جعبه اسکینر قرار داده شده. و در صورتیکه برخی از موارد نامطلوب (از جانب موش) رخ دهد، یک جریان برق ناخوشایند به جعبه (و در نتیجه به موش) اعمال خواهد شد. هنگامی‌که موش به جعبه منتقل شد، به‌طور تصادفی با اهرم برخورد کرد و بلافاصله پس از آن جریان الکتریکی خاموش‌می‌شود.

موش‌ها پس از اینکه چندین‌بار در جعبه قرار داده شدند، به‌سرعت آموختند که باید مستقیماً به سراغ اهرم بروند. مطمئن‌بودن از خلاصی‌یافتن از جریان الکتریکی (توسط تماس با اهرم)، سبب‌می‌شد تا آنها دوباره و دوباره این عمل را تکرارکنند.

اسکینر حتی موش‌ها را به این صورت نیز آموزش داد که برای جلوگیری از جریان الکتریکی، چراغی قبل از اینکه جریان الکتریکی وارد شود روشن می‌شد. موش‌ها خیلی زود یاد گرفتند وقتی نور آمد، اهرم را فشار دهند. زیرا می‌دانستند این امر جریان برق را متوقف خواهد کرد.

این دو پاسخ، با عناوین یادگیری گریز و یادگیری اجتناب شناخته می‌شوند.

تقویت کننده اولیه

تقویت کننده‌های اولیه اشاره به تقویت کننده‌های غیرشرطی دارد که به‌صورت طبیعی و ذاتی اتفاق می‌افتد و ریشه در تکامل بشر داشته و انسان برای بقا آن را فراگرفته است. مثالهای تقویت کننده‌های اولیه عبارتند از: هوا- سکس- غذا- خواب- آب.

مثال: بطور ژنتیکی ما به‌سمت افراد خاصی جذب می‌شویم که احتمال می‌دهیم فرزندان سالم‌تری به ما می‌دهند.

تقویت کننده ثانویه

به محرکهایی گفته می‌شود که تنها پس از همراه شدن با محرکهای دیگر، برای مغز حکم پاداش یافته‌اند. مثلا کارت صدآفرین فی نفسه ارزشمند نمی‌باشد. ولی اگر همراه با یک شیرینی داده شود، پس از مدتی کارت صدآفرین حکم پاداش پیدا می‌کند.

تنبیه در شرطی سازی عامل (تضعیف رفتار)

تنبیه در مقابل تقویت تعریف‌می‌گردد، زیرا به‌جای اینکه به‌دنبال افزایش یک پاسخ باشد، در پی کاهش یا حذف آنست. این یک رویداد ناگوار است که در نتیجه رفتاری را که در پی آن اتفاق می‌افتد، کاهش می‌دهد.

همانند تقویت، مجازات هم می‌تواند به طور مستقیم با استفاده از یک محرک ناخوشایند مانند یک شوک پس از پاسخ اعمال شود یا با حذف محرک بالقوه پاداش‌دهنده همراه باشد. مثلا کم کردن پول توجیبی یک فرد به منظور تنبیه‌اش در ازای رفتاری نامطلوب.

نکته: همیشه ایجاد تمایز بین تنبیه و تقویت منفی آسان نیست.

مشکلات استفاده از تنبیه در شرطی سازی عامل

مشکلات زیادی از قبیل موارد زیر در خصوص استفاده از تنبیه وجود دارد:

رفتار تنبیه شده، فراموش نمی‌شود؛ بلکه سرکوب می‌شود. وقتی مجازات دیگر وجود نداشته باشد، رفتار دوباره باز می‌گردد.
باعث افزایش تهاجم و خشونت می‌شود. نشان می‌دهد که تهاجم یک راه برای مقابله با مشکلات است.
می‌تواند باعث ایجاد ترس شود و به رفتارهای نامطلوب تعمیم یابد، مثلا ترس از مدرسه.
لزوماً به رفتار موردنظر منتهی نمی‌شود. تقویت به شما می‌گوید که چه کار باید بکنید، مجازات تنها به‌شما می‌گوید که نباید آن کار را انجام دهید.

نوشته های مشابه

22 دیدگاه

  1. ببخشید
    تو مثال ها غلط تایپی داشتم
    علی در دیکته خیلی خوش خط بود استاد ی غلط او را در نظر نگرفت تقویت منفی
    علی سرکلاس حواسش به درس نبود استاد جای اورا از دوست صمیمی و سخت کوشش جدا کرد
    تنبیه منفی

  2. تنبیه موجب کاهش رفتار نخواهد شد. اگر هم بشود موقتی است و پس از آن رفتار با تواتر بیشتر تکرار خواهد شد. تنبیه با تقویت منفی تفاوت دارد. تقویت منفی موجب کاهش رفتار میشود ولی تنبیه نمیتواند چنین نقشی داشته باشد. در این مورد به دیدگاههای ثرندایک پس از 1930 مراجعه فرمایید.

    1. بنده قبول ندارم
      طبق مستندات جدید تقویت چه از نوع منفی و چه مثبت در جهت افزایش رفتار است.
      اما تنبیه میتواند در جهت کاهش یا حذف رفتار ناپسند باشد و یا افزایش یا شروع رفتار پسندیده

  3. با تشکر از مقاله خوبتون
    دکتر در مورد این مطالبی که بیان فرمودین،کتابی هست معرفی کنید برای علاقمندان؟ نه لزوما کتب مرجع دانشگاهی البته،چیزی که به زبان ساده و روان توضیح داده باشه

      1. سلام دکتر وقت بخیر
        دکتر من لیسانس روان شناسی هستم و چیزی که خوندم این جور بوده وقتی پسوند منفی میاد بعنی حذف یا توقف
        و دراین موارد ی چیزی از قبل بوده
        مثال
        علی نمره خوب در آزمون گرفت استاد به او کارت امتیاز داد تقویت مثبت
        علی دیکته خود را خیلی خوشخط نوشت استاد یک غلط املایی اورا در نظر نگرفت
        تنبیه مثبت
        علی سر کلاس با بقل دستی خود حرف می‌زد استاد سر علی داد زد
        تنبیه مثبت
        علی سرکلاس با دقت گوش نمی‌کرد معلم جای اورا از کنار دوست صمیمی و سخت کوشش جابه جا کرد
        من از مطالعاتی که داشتم این طور استنباط کردم لطفا اگر شناختم صحیح نیس ی مقدار توضیح بدید

  4. بازتاب: فیلم های روانشناسی
  5. سلام من یه بچه دارم که ترس از رفتن به مهد کودک دارع با توجه به مقاله بالا (شرطی سازی اسکینر) چطور میشه من کاری کنم بره مهد؟

    1. ایشان احتمال زیاد دچار اضطراب جدایی هستند. مقاله مرتبط را مطالعه کنید. از طریق شرطی سازی عامل می توانید ایشان را برای روزهایی در مهد همراهی کنید و سپس بتدریج در فاصله دورتری از او بنشینید

  6. سلام.آقای دکتر من دختری هستم که آرایش نمیکنم و ناخن های کوتاه دارم. این حس به من حسی میدهد که من دخترانه نیستم و نکند دیگران فکر بد راجع ب من بکنند و بگویند رفتارهای دخترانه ندارد. خیلی از این موضوع ترس دارم و مدام بهش فکر میکنم و تو مخم هستش. چون من دوس دارم همه من را دختری با ظرافت کامل دخترانه ببینند و سر این موضوع ب شدت اعتماد به نفسم پایین اومده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا