تئوری‌های رفتاری

شرطی سازی عامل

اسکینر – شرطی سازی عامل (کنشگر)

شرطی سازی عامل یک روش یادگیری است که از طریق پاداش و تنبیه در ازای یک رفتار واقع می‌شود. از طریق شرطی سازی عامل یک فرد ارتباطی را بین یک رفتار خاص و یک نتیجه برقرار می‌سازد.

در حدود دهه‌ی ۱۹۲۰، جان بی واتسون روانشناسی آکادمیک را ترک کرد و دیگر رفتارگرایان نیز در حال قدرت یافتن و نفوذ بودند که در نتیجه فرم‌های جدیدی از یادگیری به غیر از شرطی‌سازی کلاسیک را پیشنهاد می‌دادند. شاید مهمترین آنها برحاس (با توجه به تفاوت لهجه‌ی امریکن و بریتیش، بوریس هم گفته می‌شود) فردریک اسکینر بود. اگر چه به دلایلی آشکار، او بیشتر با عنوان B.F. Skinner شناخته شده‌است.

دیدگاه‌های اسکینر، اندکی از شدت کمتری نسبت به واتسون (۱۹۱۳) برخوردار بود. اسکینر معتقد بود که مثلا ما چیزی را به عنوان یک ذهن داریم، اما این امر (توجه به مسائل بیرونی) نسبت به مطالعه‌ی وقایع داخلی روحی و روانی، حقیقتا سازنده‌تر و مؤثرتر خواهد بود.

کار اسکینر ریشه در نگاهی داشت که بیان کننده‌ی این مطلب بود که شرطی‌سازی کلاسیک برای توضیح کامل رفتار پیچیده‌ی انسانی بسیار ساده انگارانه است. او معتقد بود که بهترین راه برای درک رفتار این است که نگاه به علت‌های یک عمل و عواقب و پیامد‌های آن باشد. او این رویکرد را شرطی سازی عامل یا کنشگر نامید.

شرطی سازی کنشگر چیست

شرطی سازی کنشگر یا عامل، فرآیندی است که در آن انسان‌ها و حیوانات یاد می‌گیرند به گونه‌ای رفتار کنند که پاداش دریافت کنند و از مجازات اجتناب کنند. همچنین نام پارادایمی در روانشناسی تجربی است که توسط آن، چنین فرآیندهای یادگیری و انتخاب کنش مورد مطالعه قرار می‌گیرند.

به شرطی سازی کنشگر یا عامل، شرطی سازی اسکینر هم گفته می‌شود. رفتار همه حیوانات، از تک‌یاختگان گرفته تا انسان‌ها، بر اساس پیامدهای آن هدایت می‌شود. سگ برای استخوان التماس می‌کند. سیاستمدار برای هدایت کمپین خود نظرسنجی‌ها را می‌خواند. شرطی سازی کنشگر یا عامل، رفتاری هدفمند مانند این است.

بی.اف اسکینر: شرطی سازی عامل

به  اسکینر به عنوان پدر شرطی سازی عامل نگریسته می‌شود، اما کار او بر اساس قانون اثر ثرندایک (۱۸۹۸) استوار بود. با توجه به این اصل، رفتاری که به دنبال نتایجی دلپذیر هستند، احتمالا تکرار می‌شود و رفتاری که ناشی از ننایجی ناخوشایند باشد از احتمال کمتری برای تکرار شدن برخوردار است.

اسکینر یک اصطلاح جدید را به قانون اثر معرفی کرد – تقویت. رفتار تقویت شده تمایل به تکرار شدن دارد (به عبارت دیگر تحکیم شده)؛ رفتار تقویت نشده نیز تمایل دارد تا که از بین رفته یا خاموش شود (به عبارت دیگر تضعیف شده).

شرطی سازی اسکینر

اسکینر (۱۹۴۸) شرطی سازی عامل را با انجام آزمایشی که در طی آن حیواناتی را در جعبه اسکینر قرار داده بود و شبیه به جعبه پازل ثرندایک بود مورد مطالعه قرار داد. اسکینر سه نوع پاسخ یا عامل را مورد شناسایی قرار داد که می‌توانند دنبال کننده‌ی رفتار باشند.

  • عامل‌های خنثی:‌ پاسخ هایی از جانب محیط که نقشی در افزایش یا کاهش احتمال تکرار یک رفتار ندارند.
  • تقویت کننده‌ها: پاسخ‌هایی از جانب محیط که باعث افزایش احتمال تکرار رفتار می‌شوند. تقویت کننده‌ها می‌توانند مثبت یا منفی باشند.
  • تنبیهات: پاسخ‌هایی از جانب محیط که احتمال تکرار وقوع یک رفتار را کاهش می‌دهند. تنبیه رفتار را تضعیف می‌کند.

همه‌ی ما می‌توانیم نمونه‌هایی از نحوه رفتار خودمان توسط تقویت کننده‌ها و تنبیهات را در نظر بگیریم. احتمالا هنگامی که کودک بودید، شما تعدادی از رفتارها را آزمایش کرده و از نتایج آن مطلع شده‌اید.

مثلا وقتی شما جوان‌تر بودید، سعی کردید در مدرسه سیگار بکشید و نتیجه این اقدام این بوده که شما با گروهی که همیشه می‌خواستید همراه شدید. در این حال ممکن است شما با تقویت مثبت مواجه شده باشید (مثلا پاداش) و در نتیجه احتمالا این رفتار را تکرار کرده‌اید.

با این حال چنانچه نتیجه اصلی این اقدام این بود که شما گرفتار می‌شدید، حضور شما در مدرسه به حالت تعلیق در می‌آمد و والدین شما نیز درگیر این موضوع شده و مطمئنا با تنبیه مواجه می‌شدید، نتیجه‌ این می‌شد که به احتمال کمتری در حال حاضر سیگاری بودید.

تقویت مثبت

اسکینر نشان داد که تقویت مثبت چگونه با قرار دادن یک موش گرسنه در جعبه‌ی اسکینر کار می‌کند. جعبه حاوی یک اهرم در یک سمت بود و هنگامی‌که موش به‌جعبه انتقال‌یافت، به‌طور اتفاقی به اهرم ضربه وارد کرد. بلافاصله پس از انجام این کار قطعه‌ای از غذا به داخل ظرفی که در کنار اهرم قرار داشت می‌افتاد.

موش‌ها پس از اینکه چندین‌بار در جعبه قرار داده شدند، به‌سرعت آموختند که باید مستقیما به سراغ اهرم بروند. دریافت غذا در صورت فشردن اهرم، یک نتیجه‌ی تضمین شده بود. و به همین دلیل آنها دوباره و دوباره آن کار را تکرار می‌کردند.

تقویت مثبت تقویت کننده‌ی رفتاری است که در نتیجه‌ی آن فردی پاداش دریافت می‌کند. مثلاً اگر معلم شما هر بار که تکالیف خود را انجام می‌دهید (به عنوان پاداش) به شما پنج پوند بدهد، احتمال بیشتری دارد که شما این رفتار را در آینده تکرار کنید، بنابراین این اقدام، رفتار انجام تکالیف شما را تقویت خواهد کرد.

تقویت منفی

حذف یک تقویت کننده‌ی ناخوشایند نیز می‌تواند رفتاری را تقویت کند. این مورد با عنوان تقویت منفی شناخته می‌شود. زیرا حذف یک محرک نامطلوب است که برای حیوان یا شخص «پاداش» را در پی خواهد داشت. تقویت منفی موجب تقویت رفتار می‌شود، زیرا تجربه‌ای ناخوشایند را متوقف کرده یا آن را از بین می‌برد.

مثلا اگر شما تکالیف خود را انجام ندهید، باید به معلم خود ۵ پوند بدهید. شما برای اینکه از پرداخت ۵ پوند جلوگیری کنید، تکالیف خود را انجام می‌دهید. بنابراین این اقدام، رفتار انجام تکالیف شما را تقویت خواهد کرد.

اسکینر نشان داد که تقویت منفی بدین صورت کار می‌کند که یک موش در جعبه اسکینر قرار داده شده. و در صورتیکه برخی از موارد نامطلوب (از جانب موش) رخ دهد، یک جریان برق ناخوشایند به جعبه (و در نتیجه به موش) اعمال خواهد شد. هنگامی‌که موش به جعبه منتقل شد، به‌طور تصادفی با اهرم برخورد کرد و بلافاصله پس از آن جریان الکتریکی خاموش‌می‌شود.

موش‌ها پس از اینکه چندین‌بار در جعبه قرار داده شدند، به‌سرعت آموختند که باید مستقیماً به سراغ اهرم بروند. مطمئن‌بودن از خلاصی‌یافتن از جریان الکتریکی (توسط تماس با اهرم)، سبب‌می‌شد تا آنها دوباره و دوباره این عمل را تکرارکنند.

اسکینر حتی موش‌ها را به این صورت نیز آموزش داد که برای جلوگیری از جریان الکتریکی، چراغی قبل از اینکه جریان الکتریکی وارد شود روشن می‌شد. موش‌ها خیلی زود یاد گرفتند وقتی نور آمد، اهرم را فشار دهند. زیرا می‌دانستند که این امر جریان برق را متوقف خواهد کرد.

این دو پاسخ، با عناوین یادگیری گریز و یادگیری اجتناب‌شناخته می‌شوند.

تنبیهات (تضعیف رفتار)

تنبیه در مقابل تقویت تعریف‌می‌گردد، زیرا به‌جای اینکه به‌دنبال افزایش دادن یک پاسخ باشد، در پی کاهش یا حذف آنست. این یک رویداد ناگوار است که در نتیجه رفتاری را که در پی آن اتفاق می‌افتد را کاهش می‌دهد.

همانند تقویت، مجازات هم می‌تواند به طور مستقیم با استفاده از یک محرک ناخوشایند مانند یک شوک پس از پاسخ اعمال شود یا با حذف محرک بالقوه پاداش دهنده همراه باشد. مثلا کم کردن پول توجیبی یک فرد به منظور تنبیه او در ازای رفتاری نامطلوب.

نکته: همیشه ایجاد تمایز بین تنبیه و تقویت منفی آسان نیست.

مشکلات زیادی از قبیل موارد زیر در خصوص استفاده از تنبیه وجود دارد:

  • رفتار تنبیه شده، فراموش نمی‌شود؛ بلکه سرکوب می‌شود. وقتی مجازات دیگر وجود نداشته باشد، رفتار دوباره باز می‌گردد.
  • باعث افزایش تهاجم و خشونت می‌شود- نشان می‌دهد که تهاجم یک راه برای مقابله با مشکلات است.
  • می‌تواند باعث ایجاد ترس شود و به رفتارهای نامطلوب تعمیم یابد، مثلا ترس از مدرسه.
  • لزوماً به رفتار موردنظر منتهی نمی‌شود. تقویت به شما می‌گوید که چه کار باید بکنید، مجازات تنها به‌شما می‌گوید که نباید آن کار را انجام دهید.
برای امتیاز به این نوشته کلیک کنید!
[کل: 57 میانگین: 3.9]

نوشته های مشابه

22 دیدگاه

  1. ببخشید
    تو مثال ها غلط تایپی داشتم
    علی در دیکته خیلی خوش خط بود استاد ی غلط او را در نظر نگرفت تقویت منفی
    علی سرکلاس حواسش به درس نبود استاد جای اورا از دوست صمیمی و سخت کوشش جدا کرد
    تنبیه منفی

  2. تنبیه موجب کاهش رفتار نخواهد شد. اگر هم بشود موقتی است و پس از آن رفتار با تواتر بیشتر تکرار خواهد شد. تنبیه با تقویت منفی تفاوت دارد. تقویت منفی موجب کاهش رفتار میشود ولی تنبیه نمیتواند چنین نقشی داشته باشد. در این مورد به دیدگاههای ثرندایک پس از 1930 مراجعه فرمایید.

    1. بنده قبول ندارم
      طبق مستندات جدید تقویت چه از نوع منفی و چه مثبت در جهت افزایش رفتار است.
      اما تنبیه میتواند در جهت کاهش یا حذف رفتار ناپسند باشد و یا افزایش یا شروع رفتار پسندیده

  3. با تشکر از مقاله خوبتون
    دکتر در مورد این مطالبی که بیان فرمودین،کتابی هست معرفی کنید برای علاقمندان؟ نه لزوما کتب مرجع دانشگاهی البته،چیزی که به زبان ساده و روان توضیح داده باشه

      1. سلام دکتر وقت بخیر
        دکتر من لیسانس روان شناسی هستم و چیزی که خوندم این جور بوده وقتی پسوند منفی میاد بعنی حذف یا توقف
        و دراین موارد ی چیزی از قبل بوده
        مثال
        علی نمره خوب در آزمون گرفت استاد به او کارت امتیاز داد تقویت مثبت
        علی دیکته خود را خیلی خوشخط نوشت استاد یک غلط املایی اورا در نظر نگرفت
        تنبیه مثبت
        علی سر کلاس با بقل دستی خود حرف می‌زد استاد سر علی داد زد
        تنبیه مثبت
        علی سرکلاس با دقت گوش نمی‌کرد معلم جای اورا از کنار دوست صمیمی و سخت کوشش جابه جا کرد
        من از مطالعاتی که داشتم این طور استنباط کردم لطفا اگر شناختم صحیح نیس ی مقدار توضیح بدید

  4. بازتاب: فیلم های روانشناسی
  5. سلام من یه بچه دارم که ترس از رفتن به مهد کودک دارع با توجه به مقاله بالا (شرطی سازی اسکینر) چطور میشه من کاری کنم بره مهد؟

    1. ایشان احتمال زیاد دچار اضطراب جدایی هستند. مقاله مرتبط را مطالعه کنید. از طریق شرطی سازی عامل می توانید ایشان را برای روزهایی در مهد همراهی کنید و سپس بتدریج در فاصله دورتری از او بنشینید

  6. سلام.آقای دکتر من دختری هستم که آرایش نمیکنم و ناخن های کوتاه دارم. این حس به من حسی میدهد که من دخترانه نیستم و نکند دیگران فکر بد راجع ب من بکنند و بگویند رفتارهای دخترانه ندارد. خیلی از این موضوع ترس دارم و مدام بهش فکر میکنم و تو مخم هستش. چون من دوس دارم همه من را دختری با ظرافت کامل دخترانه ببینند و سر این موضوع ب شدت اعتماد به نفسم پایین اومده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا