ازدواج به معنای به دست آوردن جنبه کاملاً جدیدی از خانواده است. پس باید چه کاری برای ارتباط با خانواده همسر خود انجام دهید؟
در حالی که ممکن است این رابطه بسیار نزدیکتر از آن چیزی باشد که برایش اقدام کردهاید، میتوانید از طریق ایجاد رابطهای دوستانه با خانواده همسرتان، امتیازات زیادی را با همسر خود کسب کنید.
همه چیزی که لازم است دادن و گرفتن، حسن نیت و قلبی بزرگ است که باعث وابستگی عاطفی می شود.
تمرین ارتباط مثبت با خانواده همسرتان
۱. به خانواده همسرتان گوش دهید. آنها احتمالاً پر از داستانهایی دربارهی زندگی امروز یا سالهای گذشته خود هستند.
بگذارید داستانهایشان را بگویند و خود را به عنوان مخاطب مجذوب آن داستانها نشان دهید. شما ممکن است یک چیز جالب یاد بگیرید و این کار باعث میشود که آنها نیز احساس خوبی برای شنیده شدن داشته باشند.
بسیاری از این داستانها ممکن است دربارهی همسرتان باشد و شما بتوانید در این فرآیند، بیشتر در مورد آنها یاد بگیرید.
برای ارتباط با خانواده همسر، آنها را تشویق کنید تا با شما ارتباط برقرار کنند. به عنوان مثال، از آنها چنین درخواستی کنید که «دربارهی زندگی در زمانی که بزرگ میشدید به من بگویید.»
۲. دعوای بیهوده نکنید. خانوادهها اغلب بر سر سیاست، مذهب یا مسیر مناسبی که برای اتفاقات پیش رو انتخاب میکنند، دعوا میکنند. سعی نکنید کسی را که در مسیرش قرار دارد تغییر دهید.
بهطور مشابه، سعی نکنید عادات اجتماعی دیگران را اصلاح کنید. اگر آنها در حضور دیگران تف میکنند، فحش میدهند یا انگشت در بینی خود میکنند، احساس نکنید موظف هستید که از آنها انتقاد کنید.
خانواده همسرتان احتمالاً مقداری بزرگتر از شما باشند و مردم تمایل دارند زمانی که سنشان بالاتر میرود، کمتر پذیرای ایدههای جدید و درخواستهایی برای تغییر کردن باشند. حتی اگر با آنها موافق نیستید، به تصمیمات و دیدگاههایشان احترام بگذارید.
سعی کنید از آنها عیبجویی نکنید. یک لیست طولانی از کینههایی که مرتباً در هنگام شکایت به دیگران یا خود از خانوادهی همسرتان میسازید، تهیه نکنید. اگر اکثر مشکلات شما غیر قابل کنترل شدهاند، شاید بهتر است در نظر داشته باشید که آنها را با همسرتان مطرح کنید و سپس، در صورت لزوم مستقیماً با خانواده همسرتان صحبت کنید.
۳. برای ارتباط با خانواده همسر، با پدر و مادر همسرتان همانطوری رفتار کنید که با پدر و مادر خودتان رفتار میکنید. با خواهر و برادر همسرتان طوری رفتار کنید که با خواهر و برادر خودتان رفتار میکنید.
در اطراف آنها دوستانه، صمیمی و طبیعی باشید. در ارتباط خود صادقانه و روراست باشید. وقتی با آنها هستید ذهن خود را آرام کنید.
احساس نکنید که توسط آنها مورد آزمایش قرار میگیرید یا آنها ذهنتان را میخوانند. اگر این کار مناسب است، احساسات و افکار درونی خود را با آنها در میان بگذارید.
بالأخره خانواده همسر شما خانواده خودتان هستند. داشتن این دید نسبت به آنها به شما کمک میکند تا با آنها کنار بیایید.
۴. مشکلات ازدواج خود را با خانواده همسرتان در میان نگذارید. آنها همیشه طرف فرزند یا خواهر و برادرشان را میگیرند، همینطور آگاه کردن آنها از مشکلات خانه فقط آنها را نگران میکند.
هیچکس نمیخواهد مسائلی را بشنود که مربوط به بدگویی از فرزندش میشوند. شنیدن چنین مسائلی احتمالاً باعث میشود آنها حالت تدافعی بگیرند.
مشکلات خود را به صورت خصوصی با همسرتان حل کنید. سعی نکنید خانواده همسرتان را وارد مسائل کنید یا آنها را مجبور کنید یک طرف را انتخاب کنند.
سازگاری با رفتار خانواده همسرتان
۱. به یاد داشته باشید که از همان ابتدا حد و مرزها را تعیین کنید. بسیاری از دامادها و عروسها در ابتدا برای جلب رضایت و ایجاد تأثیر خوب، سازگاری بیشتری خواهند داشت.
در حالی که چنین رفتاری زمانی که فرد برای حضور در خانواده عصبی و تازهوارد است طبیعی است، مهم است که حد و مرزها را زودتر از زمان دیگری تعیین کنید. این رابطه را در آینده بسیار آسانتر میکند.
برای مثال، اگر مادر همسرتان مدام خود را در تمام ساعات به خانهتان دعوت میکند، اصرار کنید که قبل از آمدن، قرارهای ملاقاتی را ترتیب دهد. به جای اینکه خودتان این کار را انجام دهید، با همسرتان در مورد ارائه پیشنهاد صحبت کنید. شنیدن اینکه باید حد و مرزهای خاصی تعیین شود، بهتر است از فرزندشان شنیده شود تا از شما.
با استفاده از موقعیت مورد قبلی به عنوان مثال، میتوانید به همسرتان پیشنهاد دهید که بگوید: «مادر، آیا لطفی به من میکنی؟ ما دوست داریم شما به اینجا بیایید ولی به زمان نیاز داریم تا برای ورود شما به درستی آماده شویم و مطمئن شویم که زمان مناسبی را برای اختصاص دادن به شما داریم. آیا میتوانید لطفاً به من یا همسرم قبل از اینکه بیایید خبر دهید؟ ممنونم.»
اگر خانواده همسرتان در مورد تربیت فرزندانتان توصیههایی میکنند، باید با حوصله گوش کنید و دربارهی آنها فکر کنید. آنها از روی تجربه توصیه میکنند و ممکن است ارزش توجه واقعی را داشته باشد. از توصیههایشان تشکر کنید و به آنها اطلاع دهید که موضوع را بعداً با همسرتان در میان خواهید گذاشت. سپس در زمان دیگری در خلوت خود با همسرتان، باید تصمیم بگیرید که آیا توصیههایی که خانواده همسرتان ارائه کردهاند را اجرا کنید یا نه. اگر تصمیم گرفتید آن را رد کنید، این مسئله را به روی آنها نیاورید؛ به سادگی این کار را انجام ندهید. خانواده همسر شما مهربان هستند و میگذارند این مسئله کمرنگ شود.
۲. انتظارات خود را تنظیم کنید. ملاقات با خانواده همسرتان ممکن است مستلزم آن باشد که از منطقه امن خود خارج شوید. تصور نکنید که پویایی خانواده آنها مانند خانواده شما خواهد بود.
شاید خانواده شما احساسات خود را ابراز نمیکنند و محبت فیزیکی زیادی از خود نشان نمیدهند. در حالی که خانواده همسر شما شگفت انگیز هستند و تمایل دارند یکدیگر را در آغوش بگیرند و گونههایشان را ببوسند.
سعی کنید زمانی که پیش آنها هستید کارها را به روش آنها انجام دهید. این حرف را به یاد داشته باشید که «زمانی که در جایی هستید، سعی کنید خود را با شرایط وفق دهید و مانند آن مکان یا موقعیت رفتار کنید.»
۳. تعطیلات و رویدادها را به تلاشی مشترک تبدیل کنید. به عنوان مثال، وقتی تولد همسرتان است، از قبل با خانواده همسرتان تماس بگیرید و از آنها دعوت کنید تا به شما در برنامهریزی غذاها، بازیها و میزبانی کمک کنند.
شاید والدین همسرتان بتوانند کارد و چنگال و دستمال سفره را بیاورند، در حالی که شما کیک و تنقلات را بیاورید. اگر آنها جوجه کباب میکنند، شاید شما بتوانید فضایی برای میزبانی مهمانی پیدا کنید.
به اشتراک گذاشتن مسئولیت به این روش نشان میدهد که شما به آنها اعتماد دارید و میخواهید حضور داشته باشند؛ این امر به شما کمک میکند تا در طول زمان، بیشتر بهم نزدیک شوید.
زمانی که برنامهها را تغییر میدهید یا تنظیم میکنید، این کار را با رضایت خانواده همسرتان انجام دهید. برنامهها را به صورت یک طرفه کنسل نکنید.
اجازه ندهید که خانواده همسرتان مشخص کند که خانواده شما چه کاری انجام دهد. برای مثال، اگر پذیرفتهاید که در شب سال نو برای صرف شام یکدیگر را ملاقات کنید، شما و خانوادهتان باید روز سال نو را به تنهایی به اشتراک بگذارید (با فرض اینکه بخواهید) . به خانواده همسرتان اطلاع دهید که «دیروز در شام سال نو خیلی خوش گذشت، ما میخواستیم فرزندان امروز در خانه بمانند و از اسباببازیهای جدید خود لذت ببرند.» اگر آنها مصمم هستند تا به ملاقات شما بیایند، دنبال توافقی باشید مانند اینکه خانواده همسرتان، خانواده شما را در خانهتان ملاقات کند.
جلب اعتماد خانواده همسرتان
۱. ترس خانواده همسرتان را بشناسید. همانطور که مردم میبینند فرزندان آنها پیر میشوند، بیشتر نگران این هستند که از فرزندان خود فاصله بیشتری بگیرند.
والدین اغلب دوست دارند در هر سنی نقش فعالی در زندگی فرزندشان داشته باشند. وقتی که فرزندشان ازدواج میکند، آنها ممکن است احساس کنند که کنترل کودکشان را از دست میدهند.
این ترس تنها بخشی از ترس بزرگتر برای از دست دادن کنترل در زندگی خودشان، همراه با بالا رفتن سن و از نظر جسمی ضعیفتر شدن و گاهی پیر شدن است.
مستقیماً به ترسهای خانواده همسرتان رسیدگی کنید. آنها ممکن است به درستی خود را ابراز نکنند و نگویند که نگران از دست دادن ارتباط با فرزندشان یا از دست دادن محبت خودشان هستند. با این حال، به خانواده همسرتان اطمینان دهید که میخواهید آنها بخش فعالی از زندگی همسرتان باشند. ممکن است همسرتان را تشویق کنید تا خودش نیز در این مورد به آنها اطمینان دهد.
به قولهای خود عمل کنید. بهطور منظم به ملاقات خانواده همسرتان بروید و آنها را دعوت کنید تا در جمعهای خانوادگی، تعطیلات، سالگردها و مناسبتهای خاص به شما بپیوندند.
۲. با خانواده همسرتان وقت بگذرانید. قرار گرفتن در اطراف شخصی یا چیزی در مدت زمان طولانی، میتواند موجب ایجاد محبت شود. به ویژه از والدین همسر خود دوری نکنید.
وقتی همسرتان پیشنهاد ملاقات میدهد، برای آن وقت بگذارید و آنها را در آنجا ملاقات کنید. با گذشت زمان، والدین همسرتان نیز با شما راحتتر میشوند زیرا شما را بهتر میشناسند.
بهطور منظم به ملاقات خانواده همسرتان بروید و آنها را دعوت کنید تا در جمعهای خانوادگی، تعطیلات، سالگردها و مناسبتهای خاص به شما بپیوندند.
۳. به خانواده همسرتان کمک کنید. با افزایش سن، افراد ممکن است به کمک بیشتری در اطراف خانه برای انجام امورات نیاز داشته باشند مانند چیدن برگها، چمنزنی و قرار دادن و برداشتن کولرهای پنجرهای با تغییر فصل. خود را در دسترس قرار دهید تا در صورت نیاز به آنها کمک کنید.
فقط صبر نکنید تا آنها از شما درخواست کمک کنند؛ فعال باشید و به والدین همسر خود پیشنهاد دهید که «من دوست دارم به ملاقات شما بیایم و برای تعویض روغن کمک کنم. هفته دیگر چطور است؟» این شما را برای آنها محبوب میکند و باعث میشود آنها احساس کنند که میتوانید از فرزندشان نیز مراقبت کنید.
۴. هدایایی به خانواده همسرتان بدهید. هدیه دادن خود را به سال نو و تولدها محدود نکنید. اگر به آنها بیشتر اوقات سر میزنید چیزی متفکرانه پیدا کنید که خانواده همسرتان آن را دوست داشته باشند.
این امر کمک میکند تا عادات آنها را بشناسید. برای مثال، اگر پدر همسرتان گلف بازی میکند، ممکن است در نظر بگیرید زمانی که به سفرهای کاری میروید، برای او یک کلاه گلف جدید یا مجموعهای از توپهای گلف تهیه کنید.
اگر مادر همسرتان از پخت شیرینی و نان یا آشپزی لذت میبرد، کتابهای آشپزی جدید یا مواد با کیفیت و لوکس برای او تهیه کنید تا با آن چیز خوبی درست کند.
در زمان سالگردها و هر مناسبتهای خاصی نیز هدیه بدید.
۵. زمینههای مشترک سرگرمیها، عادات و علایق را پیدا کنید و آنها را با خانواده همسرتان به اشتراک بگذارید. برای مثال، دفعهی بعدی که به ملاقات آنها میروید، کتابی را از قفسهی کتابهایشان بیرون بیاورید.
این نه تنها راه خوبی برای از بین بردن خستگی شما در طول یک دورهمی بزرگ خانوادگی است، بلکه نشان میدهد که شما به علایق آنها احترام میگذارید و به چیزی که دوست دارند علاقه دارید.
اگر پدر همسرتان از گلف لذت میبرد، او را به یک بازی گلف دعوت کنید. اگر او چیز دیگری دوست دارد، بلیط آن سرگرمی را بخرید و او را به دو نفری وقت گذراندن دعوت کنید. همینطور میتوانید مادر همسرتان و همسرتان را نیز دعوت کنید تا یک گردش خانوادگی کامل را ترتیب دهید.
اگر مادر همسرتان زیاد به باغچه میرسد، به خانه او بروید تا کمک کنید که باغچهاش را تمیز کند و بذر بکارد. زمانی که برداشت آماده شد، میتوانید در بیرون آوردن سبزیجات کمک کنید.
۶. با همسرتان کنار بیایید. مطمئن شوید که همسرتان به اندازهای خوشحال است که حالت خوبی داشته باشد.
در حالی که انتظار اینکه رابطهتان همیشه عالی باشد واقع بینانه نیست، حفظ رابطهتان بر روی یک سطح یکنواخت، راه خوبی برای جلب اعتماد خانواده همسرتان است.
خطوط ارتباطی را باز نگه دارید، به یکدیگر عشق بدهید و به عنوان یک تیم با یکدیگر صحبت کنید.
نکات کمکی برای ارتباط با خانواده همسرتان
با دیدن آنها لبخند بزنید.
اگر به آنها نیاز دارید، از درخواست کمک کردن از آنها نترسید.
هشدارها
سعی کنید هیچ معامله مالی با آنها نداشته باشید. پول میتواند روابط را خراب کند.
با کار کردن برای کسب و کار خانواده همسرتان موافقت نکنید. این میتواند موجب ایجاد سطح اضافی از تنش شود.
