چگونه وابستگی را کم کنیم ؟ [9 روش 100% عملی + ویدیو ]
چطور وابستگی عاطفی را از بین ببریم؟
متاسفانه هیچ راهکار قطعی و سریعی برای کاهش وابستگی عاطفی وجود ندارد. در بسیاری از موارد کمک گرفتن از یک متخصص برای کاهش آسیبهای دوران کودکی بسیار مفید است. در کنار این موضوع، قدمهایی وجود دارند تا بتوانیم به خودمان در مواجهه با سختیهای گذشته کمک کنیم. و وابستگی را از بین ببریم.
انواع وابستگی ها چیست ؟
وابستگی در روانشناسی 4 نوع متفاوت دارد:
۱- وابستگی هیجانی |
۲- وابستگی فیزیکی |
۳- وابستگی مالی |
۴- وابستگی روانشناختی |
- وابستگی هیجانی: وابستگی هیجانی زمانی است که یک فرد دایماً در طلب تایید فرد دیگری باشد و یا همواره نیاز به تایید دوست داشته شدن از سوی او را دارد. در وابستگی هیجانی فرد همواره بهدنبال خشنود کردن دیگری است تا از این طریق نیازهای او را بر نیازهای خودش اولویت بدهد.
- وابستگی فیزیکی: وابستگی فیزیکی عبارت است از نیازمندی به دیگری برای انجام وظایف و یا حمل و نقل و رفت و آمد. وابستگی فیزیکی همچنین به نیاز به دریافت محبت فیزیکی نیز اشاره میکند.
- وابستگی مالی: وقتی اتفاق میافتد که یک نفر از نظر مالی به دیگری وابسته باشد و بیش از درآمد خود خرج کند. در این نوع رابطه یک طرف بطور مداوم از دیگری میخواهد که برای او خرج کند و چیز بخرد.
- وابستگی روانشناختی: وقتی یک طرف رابطه بطور مداوم از لحاظ روانشناختی بر دیگری تکیه کند وابستگی روانشناختی اتفاق میافتد. در این وابستگی یک طرف بطور مداوم دیگری را کنترل میکند.
9 روش برای کم کردن وابستگی عاطفی
۱- سعی کنید هوای خود را داشته باشید. |
۲- مسوولیتهایی که بر عهده شما است را نادیده نگیرید. |
۳- والدین خوبی برای خودتان باشید. |
۴- به خودتان سخت نگیرید. |
۵- نیازهای خود را با پذیرش مسوولیت فرد دیگر نادیده نگیرید. |
۶- حد و مرز تعیین کنید |
۷- مهارتهای ارتباطی خود را افزایش دهید. |
۸- برای رشد فردی خود تلاش کنید. |
۹- کمک حرفهای بگیرید. |
۱- سعی کنید هوای خود را داشته باشید.
همگی ما خواهان برقراری ارتباط با دیگران هستیم. اما این ارتباط ما با خودمان است که بیشترین قدرت تغییر را به ما میدهد. مهم است که ما مراقبت و حمایت از خود را فرا بگیریم. و مهم است که یاد بگیریم ما میتوانیم روی خودمان در همهی شرایط حساب کنیم.
نیازهای ما با نادیده گرفتنشان از طرف ما یا شخصی دیگر از بین نمیروند. شما مهم هستید و ارزشمندید و وجود شما تنها بهصرف بودنتان بهعنوان یک انسان روی این کره خاکی ارزشمند است. تمرین بودن در کنار خویش با تشخیص نیازها و فهم اینکه آنها بر احتیاجات دیگران از ما ارجحیت دارند، به ما در کاهش وابستگی به دیگران کمک میکند. احساسات خود را شناسایی کنید و علایق و کنجکاویهایتان برای زندگی را در آغوش بگیرید. و نور وجود خود را برای روشن کردن نیازهای افراد دیگر خاموش نکنید.
۲- مسوولیتهایی که بر عهده شما است را نادیده نگیرید.
زمانی که ما از نحوهی شناخت احساسات خود مطمئن نیستیم، بهنظر قانعکننده است که از این مسوولیت شانه خالی میکنیم. و سعی میکنیم این مسوولیت را به فرد دیگری واگذار کنیم. در حالیکه این راه قطعاً باعث آسیب ما میشود. باور کنید که هیچکس بهتر از شما توانایی شناخت احساساتتان را ندارد. برای دستیابی به قویترین و باثباتترین حالت خویشتن، ما نیاز داریم تا خود باوریمان را تقویت کنیم. خودباوری و اعتماد به خویش باعث دور شدن استرسها و افزایش توان بقای ما در شکستهای عاطفی میشود.
۳- والدین خوبی برای خودتان باشید.
اگر شما کسی هستید که تجربهی کمبود احساس محبت در خانه و خانوادهی خویش را داشته، مهم است که یاد بگیرید چگونه برای خود والد خوبی باشید تا اوضاع را برای خود بهتر کنید.
یادگیری مراقبت از کودک درون به ما اجازه میدهد با عشق از خود مراقبت کنید. هنر خودمراقبتی با حس کردن و بیان واقعی دردهای کودک درون شروع میشود. و با حل کردن این آسیبها در کنار کسب آگاهی و در آرامش پایان میپذیرد.
۴- به خودتان سخت نگیرید.
تقابل سختگیرانه با خودمان مانند یک سیستم مقابلهای در ذهن ما عمل میکند و این موضوع آسیبهایی به همراه دارد. زمانی که به خودتان سخت میگیرید، باعث ایجاد احساس گناه و شروع یک مکالمهی درونی میشوید که مدام اذیتتان میکند. شما برای درک نیازهایتان باید دست از انتقاد از خویشتن بردارید، چرا که این انتقادها تنها شرایط را سختتر میکنند.
در نظر بگیرید شما از مسالهای رنج میبرید که علت آن خودتان هستید. بپذیریدکه راهحلهای بهتری برای حل مشکلتان وجود دارد و با افزایش تنشها و فشارهای درونی تنها به بدترشدن شرایط کمکمیکنید. به خود کمک کنید تا چرخههای معیوب مشکلاتتان را بشناسید و آنها را حل کنید.
۵- نیازهای خود را با پذیرش مسوولیت فرد دیگر نادیده نگیرید.
هیچ فرد دیگری در دنیا مسوول شادی شما نیست. ممکن است زمانی رفتار شما تحت تربیت والدینتان شکل گرفته باشد. اما از زمانیکه شما نسبت به نیازها و رفتارهای خود آگاه میشوید، خود مسوول رفتارهایتان هستید.
بدون شک محدودیتهایی در هر یک از روابط وجود دارد؛ چه روابط دوستی و چه روابط نزدیک عاطفی. شما میتوانید از کسی درخواست محبت کنید و یا تقاضای شاد کردنتان را داشته باشید. اما بدون شک این اتفاق چیزی نیست که کسی جز خودتان قدرت انجامش را داشتهباشد.
در پایان، میدانیم که کاهش وابستگی در رابطه در عین سختبودن امری امکانپذیر است. و این امر زمانی میسر است که به خود سخت نگیریم، صادقانه با اتفاقات و آسیبهای دوران کودکیمان روبرو شویم. و برای کمک به خود، با کودک درونمان ارتباط برقرار کنیم و خودمان را مجدداً پیدا کنیم. چرا که در آینده میتوانیم به وجود خود افتخار کنیم.
6- حد و مرز تعیین کنید
حد و مرز یعنی به دیگران نشان دهید چگونه باید با شما رفتار کنند. نیازهای خود را مشخص کنید. آیا میخواهید زمانی را به تنهایی بگذرانید. پس این وقت را اختصاص دهید. آیا میخواهید دیگران قبل از آمدن به خانهتان شما را با تلفن یا پیام مطلع کنند؟ پس به آنها بگویید.
7. افزایش مهارتهای ارتباطی
مهارت ارتباطی به شما کمک میکند تا نیازهای خود را با دیگران در میان بگذارید و از وابستگی به فرد دیگر خارج شوید.
8. تلاش برای رشد فردی
شما باید بر روی استعدادها و قوای نهفته خود کار کنید. هر قدر تواناییهای خود را افزایش دهید، ترسهای شما کمتر شده و نیازی به وابسته بودن نخواهید داشت. بر روی شغل، تحصیلات، فیزیولوژی، ارتباطات دوستانه و هنرهای خود وقت صرف کنید تا نقاط قوت خود را افزایش دهید.
9. دریافت کمک حرفهای
وابستگی از جمله مشکلات روانشاختی است که با سهولت بیشتری درمان میشود. با مراجعه به یک درمانگر با تجربه مسیر شما برای کسب استقلال هموارتر میشود.
راههای غلبه بر وابستگی عاطفی
۱. به تنهایی وقت بگذرانید. |
۲. خود واقعیتان را بپذیرید. |
۳. دست از کنترل دیگری بردارید. |
۴. مقابله با ترس رهاشدگی. |
۵. خروج از سیکل منفی. |
۶. پذیرش مسیولیت احساسات خود. |
۷. محدودیتهای دیگران را بپذیرید. |
۸. روابط اجتماعی خود را گسترش دهید. |
1. به تنهایی وقت بگذرانید.
سعی کنید با ذهن درونی خود ارتباط برقرار کنید و از تنهایی فرار نکنید. زمانهایی را تنها وقت صرف کنید. هر قدر از تنهایی بیشتر فرار کنید با قدرت بیشتری به شما حمله میکند. بنابراین ارادی و آگاهانه زمانهایی را بتنهایی بگذرانید تا ذهن شما درک کند که تنهایی ترسناک نیست بلکه این ترس از تنهایی است که آزار دهنده است. در زمان تنهایی خود را با تلفن و اینترنت مشغول نکنید و تنها با ذهن خویش وقت بگذرانید.
2. خود واقعیتان را بپذیرید.
شما وقتی تلاشی برای خوشایند بودن دیگری نمیکنید چه کسی هستید؟ ارزشهای واقعی خود را بشناسید. بدون در نظر گرفتن عوامل و فاکتورهای بیرونی، خود واقعی شما کیست و دوست دارید چه باشد. به این خود حقیقی فکر کنید.
3. دست از کنترل دیگری بردارید.
باید بپذیرید که دیگری افکار، احساسات، رفتار، باورها و ارزشهای خود را دارد و قرار نیست آنگونه که شما میخواهید فکر و رفتار کند.
4. مقابله با ترس رهاشدگی.
ترس از رهاشدن و طرد شدن ترسی جهانی و همهگیر و طبیعی است. اگرچه برخی این ترس را به نحو بسیار زیادی تجربه میکنند که در نتیجه به وابستگی آنها و چسبیدگی در رابطه منجر میشود. آنها هر کاری میکنند تا رابطه را حفظ کنند. در حالیکه خود این رفتارها احتمال طردشدگی را افزایش میدهد. باید بدانید که بدون او نیز روزهای خوب و زیبا خواهد آمد. مدتی در غم بسر میبرید و بتدریج حال شما بهبود مییابد.
5. خروج از سیکل منفی.
اگر احساس میکنید در یک سیکل منفی وابستگی هیجانی گرفتار شدهاید و نمیتوانید از آن بیرون بیایید، برای دریافت کمک از دیگران شک نکنید.
6. پذیرش مسیولیت احساسات خود.
در نهایت این شما هستید که باید مدیریت هیجانات و احساسات خود را بپذیرید. انتظار نداشته باشید که دیگران رفتارهای خود بدلیل آنکه باعث ناراحتی شما میشود تغییر دهند. زیرا مایوس میشوید. در عوض راههایی برای تطبیق با شرایط پیدا کنید.
7. محدودیتهای دیگران را بپذیرید.
قبول کنید که هر شخصی محدودیتها و تواناییهای خودش را دارد. در غیر اینصورت خشمگین و یا غمگین خواهید شد. اگر همسر شما موضوعی که برای شما مهم بوده است را فراموش کرد، آن را به حساب محدودیتهای طبیعی او بگذارید.
8. گسترش روابط اجتماعی.
سعی کنید با افراد زیادی در ارتباط باشید و دوستان زیادی برای معاشرت داشته باشید. همه انرژی و وقت خود را برای رابطه صرف نکنید و به روابط با خانواده و افراد دیگر نیز بپردازید.
آیا وابستگی عاطفی مضر است ؟
زمانی که اجازه میدهیم خوشحالی ما بیش از اندازه وابسته به فرد دیگری شود، این موضوع میتواند عواقب خطرناکی برای سلامت روان و آرامش ما داشته باشد. وابستگی عاطفی یک چالش واقعی و مشکلی است که گاه غلبه بر آن واقعاً سخت میشود. کاهش وابستگی در رابطه عاطفی به شهامت ما برای دیدن تواناییهایمان وابسته است تا ما را به سمت کاهش نیازمان به افراد دیگر راهنمایی کند. در این راه ما نیازمندیم تا پتانسیل واقعی وجودمان را کشف کنیم.
وجود مقدار مشخصی از وابستگی عاطفی بین زوجها امری طبیعی است اما زمانی که شادی ما وابسته به دیگری شود، باعث از بین رفتن تعادل زندگیمان میشود. مهم است که در زمان نیاز، ما از پارتنر خود حمایت کنیم و او را مورد توجه قرار دهیم، اما خارج از چارچوب استاندارد اگر این موضوع تبدیل به وابستگی شود، موجب آشفتگی رابطه میگردد.
بسیاری از اوقات ما احساسات مربوط به وسواس و وابستگی را با احساسات مربوط به عشق و جاذبه بین فردی اشتباه میگیریم. ممکن است به راحتی خودمان را در این احساسات اشتباه گم کنیم و در ادامه و در صورت عدم تفکیک این احساسات، راه پردازش صحیح افکارمان نسبت به رابطهمان را از دست بدهیم. یادمان باشد که وابستگی، عشق نیست.
این نوع تفکر از کودکی و از زمانی شکل میگیرد که توسط مهمترین افراد زندگیمان محبت و عشق لازم را دریافت نمیکنیم و این طرز تفکر ناشی از دوران کودکی همواره در روابطمان به ما آسیب میزند. زمانی که ما به عنوان کودک این عشق را دریافت نمیکنیم، به عنوان بزرگسال آن را در سایر انسانها جستجو میکنیم و با گذر زمان نه تنها این نیاز به وابستگی کاهش پیدا نمیکند، بلکه قویتر میشود.
تشخیص مشکل وابستگی در رابطه عاطفی
انسانهایی که دچار وابستگی عاطفی بیمارگونه میشوند، نه تنها احساس عدم امنیت میکنند، بلکه نیاز دارند تا در کنار دیگران به صورت افراطی قرار گیرند و این حس عدم امنیت خویش را به اضطراب در مورد آینده و وسواس از دست دادن رابطهی عاطفیشان تعمیم میدهند.
افراد با وابستگی بیش از حد، ترس شدیدی از خوب نبودن خود دارند که این موضوع به تجارب یا ناکامیهایشان در دوران کودکی باز میگردد. آنها همچنین از احساس اضطراب مداومی رنج میکشند که توانشان را در مقابله با رنجهای معمول یک رابطه و اتمام آن، به صورت قابلتوجهی کاهش میدهد. رنجهایی که در هر ارتباط و اتمام رابطه برای همهی افراد به وجود میآید و بخشی اجتنابناپذیر از رابطه است.
در یک محیط مناسب، فرد وابسته میتواند فردی بخشنده، عاشق و با محبت باشد اما تحریک وجوه آسیب پذیرش ممکن است او را به طور کامل به انسان دیگری تبدیل کند. زندگی در این شرایط برای وی بسیار مخرب خواهد بود و رمز ساختن یک رابطهی بادوام، پیشگیری از تجدید آسیبهای گذشته نخواهد بود؛ بلکه بسط تواناییها و قسمتهایی از وجودمان است که به ساخت آیندهمان کمک میکنند.
خطرات وابستگی عاطفی چیست ؟
وابستگی عاطفی زمانی خطرناکتر میشود که نتوانیم زمان شروع و تکرار الگوهای آن را در زندگیمان تشخیص دهیم. با توجه به این مشکلات که درون ما وجود دارند، وابستگی ما به دیگران برای شادیهایمان مانند ساختن قلعهای روی شنهای روان خواهد بود. شما خودتان را برای تجربه یک شکست آماده میکنید و خود را به خطر میاندازید. هرچند وابستگی عاطفی ریشه در کمبود عزت نفس دارد. اما خود نیز نابودگر عزت نفس است که به مرور زمان باعث آسیبهای جبرانناپذیر روحی و روانی ما میشود.
زمانی که بیش از حد وابستگی عاطفی به همسر یا پارتنرمان پیدا میکنیم، باعث میشویم تا ریسک از دست دادن وی را از طریق نادیده گرفتن خودمان افزایش دهیم. مشکلات و عقدههای ناشی از عدم احساس امنیت، اعتماد ما نسبت به خودمان و رابطهمان را از بین میبرد و باعث میشود ارتباطمان با فردی که با وی در رابطه هستیم را از دست بدهیم.
ما ممکن است با یافتن خودمان در چنین موقعیتهایی از ارتباط با دیگران اجتناب کنیم. و در یک واکنش افراطی از دوستانمان فاصله بگیریم. در نتیجه زمانی که ارتباط خود را با دنیای بیرون از دست دهیم، بهسرعت تواناییهای ارتباط اجتماعیمان کاهشمییابد. و این موضوع تاثیرات منفی بر شادی و رضایت ما از زندگی میگذارد.
احساس درگیر شدن با مشکل وابستگی عاطفی، زمانی که به شما حس گیر افتادن در یک تله را بدهد، باعث ایزوله شدن شما در برابر چیزها و آدمهایی میشود که به شما و زندگیتان احساس شادی و لذت میدهند. همچنین این مشکل به مرور زمان ما را به سمت در خود فرورفتگی و انتقاد از خویشتن و نابودی عزتنفسمان سوق میدهد.
سوالات متداول :
آیا کم کردن وابستگی عاطفی برای فرد مضر است؟
بسیاری از افرادی که دچار وابستگی عاطفی هستند میترسند که در جهت استقلال حرکت کنند. زیرا نگران از دست رفتن و خراب شدن رابطه خود هستند. این درحالی است که استقلال عاطفی فرد را جذابتر میکند و فردی که دچار وابستگی عاطفی است بتدریج اهمیت و ارزش خود را نزد دیگری از دست میدهد.
بنابراین اگر میخواهید رابطه خود را حفظ کنید، باید بهسمت استقلال عاطفی حرکت کنید. باید یادآوری کرد که استقلال عاطفی بمعنای بیتوجهی به دیگری نیست. بلکه بمعنای آن است که من بدون تو نیز میتوانم زندگی کنم، اما دوست دارم در کنار تو باشم.
چگونه وابستگی ایجاد میشود؟
کمبود عشق برآورده نشدهی کودکی، ما را به احساس کمبود عزت نفس هدایت میکند. این عدم توانایی در ارزشگذاری و اعتماد به خویشتن سبب میشود چرخهی منفی از احتیاج آغاز شود که غذای آسیبهای روانی ما را تامین میکند و همین چرخهی نیاز ما را به جستجوی مداوم برای پیدا کردن امنیت در دیگران وادار خواهد کرد.
در نتیجهی همین باج دادنهای عاطفی است که ما میآموزیم برای کسب ارزش باید با خواستههای غیرممکن و دشوار دیگران روبرو شویم. بارها و بارها ما خود را در این جایی میبینیم که آرزو میکنیم ای کاش میتوانستیم آسیب سالها رنج وابستگیمان را کاهش دهیم. کاهش وابستگی به افراد با کمک فرد متخصص غیرممکن نیست اما مهم این است که شما از آن کودک درون آسیبپذیرتان، خود مراقبت کنید.
من ۱ساله با یه خانم آشنا شدم ولی خودمم دخترم ولی بهش خیلی علاقه دارم و همیشه بهش فکر میکنم چون کمی باهم رفت آمد داریم ولی من نمیخام بهش وابسته باشم ولی نمیدونم باید چیکار کنم؟
سعی کنید با افراد دیگر ارتباط برقرار کنید و روابط خود را با دیگران گسترش دهید تا تمام نیاز عاطفی تان معطوف به 1 نفر نشود
سلام وقتتون بخیر…من ۳ساله با دوست پسرم در رابطم…خیلی بهش علاقه مند و وابسته شدم..میترسم یه روز از دستش بدم اونم منو دوست داره اما بهم وابسته نیست..استرس و دلهره چند روزه ولم نمیکنه و فکرم و همش درگیر کرده چجوری وابستگیم کم بشه تا ارامش داشته باشم
مقاله تله رهاشدگی را در سایت مطالعه کنید
سلام وقتتون بخیر
من به دوستم(دختر)خیلی وابستم و هردمون داریم اذیت میشیم
با رفتار و حرفاش خیلی ناراحتم میکنه و اصلا واسش اهمیتی نداره
من نمیخام این دوستی رو حداقل اینجوری ادامه بدم چون همیشه من دارم خورد میشم و ترس از دست دادنشو دارم
ولی با اینکه منوو خیلی بهم میریزع نمیتونم ولش کنم با اینکه میخام ولی نمیشه
بودنش بهمم میریزع نبودنش نابودم میکنه
سلام وقتتون بخیر…من ۳ساله با دوست پسرم در رابطم…خیلی بهش علاقه مند و وابسته شدم..میترسم یه روز از دستش بدم اونم منو دوست داره اما بهم وابسته نیست..استرس و دلهره چند روزه ولم نمیکنه و فکرم و همش درگیر کرده چجوری وابستگیم کم بشه تا ارامش داشته باشم
مقاله تله رهاشدگی را در سایت مطالعه کنید
خیلی به دوستم وابسته ام اما برامون بهتره ک با هم کات کنیم چیکار کنم این وابستگیو
زمان بیشتری با دوستان دیگر صرف کنید و روابط اجتماعی خود را گسترش دهید
سلام ،من چهار ساله ک با یه پسر تو رابطم و اوایل وابستگیم زیاد نبود ولی الان طوری شده ک هی فکر میکنم اگه نباشه باید چیکار کنم ،یه حس ترس بهم غلبه کرده ب دلیل وابستگی شدید ،باید چیکار کنم این وابستگی کمتر بشه خودمم دارم اذیت میشم
سعی کنید زندگی هدفمند و پرباری داشته باشید تا همه زندگی تان معطوف رابطه نشود. ئرزش- تحصیل- موسقی -یادگیری یگ حرفه و شغل و…
سلام وقت بخیر من با یک دختر 19 ساله تو دانشگاه اشنا شدم الان رفتیم تو 4 ماه رابطه جنسی هم داشتیم باهم 3 بار بعد خانواده هارو در جریان قرار دادیم برای ازدواج چند هفته ای میشه که من متوجه شدم که این دختر خانوم به من خیلی وابسته شده من نمیخوام باهاش ازدواج کنم میخوام جدا بشم باید چیکار کنم کمتر اسیب ببینه
با تشکر امیر 21
هر دختری به شما علاقمند شود شما علاقه خود را از دست می دهید. این یک مشگل است. تله رها شدگی را در سایت مطالعه کنید
تو خیلی … خوردی که وقتی نمیخواستی. باهاش ازدواج کنی باهاش رابطه برقرار کردی
سلام یک پسر دقیقا چند وقت قبل وارد زندگیم شد کلی تلاش کرد بدستم بیاره ولی خب اوایل ازش خوشم نمیومد چون معلوم بود چطور ادمیه خلاصه بعد ۱۰ روز تلاش رل زدیم ۳ روز با هم بودیم ولی من پیچوندمش و جدا شدیم اونقدر دعوا کردیم باز بعد کلی دعوا چند وقت بعدش دوباره بهم پیشنهاد داد ردش کردم حالم بد بود بعد چند وقت انگار حس بهش پیدا کردم و ایندفعه دعوامون به فوش های رکیک رسید ولی باز معضرت خواهی کرد و رل زدیم به مدت یک روز که باز دعوامون شد بلاکم کرد ایندفعه من واقعا بهش علاقه پیدا کردم میدونم اونقدر سرم داد که باید برعکس علاقمو از دست میدادم ولی نه بعد بلاکم اونقدر بهم فوش داده بود بلخره تونستم بهش پی بدم و ازش درخواست رل زدن کنم تا جوابشو ببینم اول گفت رل دارم بعد گفت اوکی ازم عکس خواست همون لحضه که من بهش دادم و همون لحضه جوابم نداد که یکی بهم گفت بهش گفته به من بگه که منو نمیخواد منم اوکی بودم و تمومش کردیم و اخرش بلاکم کرد ولی اون اینقدر مریضه دعوا الکی دیشب راه انداخت و تهدید به عکس پخش کردن کرد کل هدفش از جواب مثبت بهم این بود عکسم بگیره بره و با اون تهدیدم کنه ولی خب نمیتونه ولی بدتر از اینا اینه که من بهش علاقه پیدا کردم و اینکه به همچین ادمی که اینقدر سرم داده خیلی غیر طبیعیه من نیاز به کمک دارم لطفا کمکم کنین
مقالت تله رها شدگی و تله بی اعتمادی را در سایت بخوانید. شما باید درک کنید چرا به همچین فردی علاقمند شدید.
سلام
من مشگلم وابستگی بیش از حد ام به مادرم!
یعنی وقتی که باهام قهر میکنه نابود میشم
میخوام این وابستگی رو از بین ببرم و برام مهم نباشه چیکار کنم؟
دختر ام ۱۷ سالمه
مقاله تله رهاشدگی را در سایت بخوانید.