حرفهایی که نباید به والدین تک فرزندان گفت
والدین تک فرزندان
11 حرفی که نباید به والدین تک فرزندان گفت
والدین تک فرزندان میدانند که وقتی چنین نظراتی میدهید قصد آزار (یا تحریککنندهای!) ندارید، اما لطفاً این کار را نکنید.
من تک فرزندی هستم که فقط یک فرزند دارم، بنابراین یک عمر در مورد به اصطلاح «مضرات» تک فرزندی شنیدهام. اگرچه تحقیقات زیادی وجود دارد که میگوید به احتمال زیاد تک فرزندان هم به اندازه همسالان خود که خواهر و برادر دارند، شاد، سالم و سازگار هستند، اما کلیشههای قدیمی هنوز هم وجود دارند. البته بهتر است بگویم من همیشه پنج بچه میخواستم، یک خانواده پر سر و صدا و برای همیشه پر از عشق و هیجان. و هرگز به ذهنم خطور نکرده بود که ممکن است روزی انتخاب کنم که فقط یک بچه داشته باشم.
حال، با افزایش تعداد خانوادههایی که فقط یک فرزند دارند، زمان آن فرا رسیده است که همه ما با آنچه که تک فرزندان و والدین آنها از قبل میدانند کنار بیاییم: تک فرزندان ممکن است متفاوت رشد کنند، اما آنها به همان اندازه هم عالی هستند.
با در نظر گرفتن این موضوع – و البته کمک سایر والدین تک فرزندان – من این لیست از نظراتی را که ما را آزرده خاطر میکند و به هم میریزد، جمعآوری کردم.
۱- او واقعاً تنها است.
اول از همه، بین تنها بودن و تنهایی را انتخاب کردن تفاوت وجود دارد. با تجربهای که دارم میتوانم بگویم که تکفرزندان در واقع کمتر احساس تنهایی میکنند، زیرا آنها تجربه بیشتری از تنهایی دارند. آنها با خودشان راحت هستند و اغلب زندگی درونی غنیتری دارند. با این حال، مهم است که مطمئن شوید تکفرزندتان فرصتهای زیادی برای بازی با بچههای دیگر دارد.
۲- وقتی پیر شدی، کسی را نخواهی داشت که از تو مراقبت کند.
اگرچه این نظر ممکن است درست باشد، اما هیچ تضمینی وجود ندارد که فرزندان یک خانواده بزرگتر، کار مراقبت از والدین را هنگام سالمندیشان به عهده بگیرند. همه ما درباره خانوادههایی شنیدهایم که در آن یکی از خواهرها یا برادرها، چه بخواهد و چه نخواهد، عملاً سرپرست پدر و مادر سالمندش میشود. این وضعیتی است که پیشبینی آن غیرممکن است، و خیلی آزاردهنده است که کسی به خاطر آن احساس گناه کند.
۳- سر و کله زدن با فقط یک فرزند، خیلی راحت است!
خوب، هم بله و هم نه. بله، چون والدین تک فرزندان مجبور نیستند دعواهای خواهر و برادری را داوری کنند، فرمهای مدرسه را به تعداد بیشتری تهیه کنند، یا نزدیک به یک دهه را برای تعویض پوشک صرف کنند. برخی از ما این انتخاب را کردیم، چون میدانستیم که برای مدیریت یک خانواده بزرگتر با مشکل مواجه خواهیم شد. وقتی برخی والدین شروع به شکایت به خاطر استرسهای ناشی از چندفرزندشان میکنند، به آنها یادآوری میکنم که آنها خودشان تصمیم گرفتند خانواده بزرگتری داشته باشند. و اما نه، چون در هر صورت تک فرزند داشتن مشکلات خودش را دارد. مثلا باید وقت بیشتری را برای گذراندن با کودکمان تنظیم کنیم.
۴- تا زمانی که بیش از یک فرزند نداشته باشید، پدر و مادر واقعی به حساب نمیآیید.
چندین والدین به من گفتند که انواع مختلفی از این گفتار آزاردهنده را شنیدهاند، گویی که مادران تکفرزندان «در طیف چالش و تعهد، جایی بین مادر و خاله قرار میگیرند!». درست است که ما فقط یک فرزند داریم، اما ما هم وظیفهی مهم محافظت و پرورش آنها را داریم و همان ترسها، نگرانیها و عشق بی حد و حصری را که والدین دیگر احساس میکنند، ما هم احساس میکنیم.
۵- تو که نمیخواهی وقتی کودکت بزرگ شد، لوس باشد! درست است؟!
به من اعتماد کنید، والدین تک فرزندان این کلیشهها را چنان عمیقاً درونی کردهاند که اکثر ما بیش از حد مراقب هستیم که بچههایمان را «لوس» نکنیم. با این وجود، این امر مسلم است که تکفرزند توجه بیشتری را از سوی والدینش جلب میکند. تحقیقات نشان میدهد که این امر از نظر عزتنفس، موفقیت و حتی هوش، مثبت و خوب است. آنها حتی بیشتر عمر میکنند. خیلی وحشتناک است؟
۶- شما فردی خودخواه هستید که نمیخواهید فرزند دیگری داشته باشید.
وقتی فهمیدم یکی از دوستانم بعد از زایمان اولین فرزندش در سن 38 سالگی، این جمله را از دوستان و خانوادهاش شنیده، شوکه شدم. آیا این خودخواهانه است که نخواهیم دچار خطرات پزشکی شویم، دچار مشکل مالی شویم یا حتی از اینکه با کودکمان همگام شویم، احساس پیری کنیم؟ من آن را مسئولیتپذیری در قبال فرزندی که دارید مینامم.
۷- به همین دلیل است که او خیلی خجالتی است.
اول از همه، خجالتی یا درونگرا بودن هیچ اشکالی ندارد. کلیشهی خجالتی و گوشهگیر بودن تک فرزندان آنقدر فراگیر است که برای مدت طولانی واقعاً معتقد بودم که به همین دلیل کودکی خجالتی هستم. بعد دخترم را به دنیا آوردم. او به هرکسی اجازه میدهد که بغلش کند، به همهی کسانی که در پیادهرو از کنارمان رد میشوند سلام میکند و رهبر هر گروهی است که او عضوی از آن است.
درس آموخته شده: درونگرایی و برونگرایی به تعداد اعضای خانواده مربوط نمیشود.
۸- به نظر نمیرسد شبیه تک فرزندها باشد.
بعضیها هم از این جملات میگویند. همه بچهها لحظات خودخواهانه و بداخلاقی دارند، اما تک فرزندان خیلی سریعتر از بچههای خانوادههای بزرگتر، با این برچسبها تعریف میشوند. برعکس، برخی افراد، تکفرزندی را که در واقع دارای همدلی و مهارتهای اجتماعی است، به عنوان یک تکشاخ نادر میبینند. واقعیت این است که همه بچهها در حال کسب این مهارتها هستند و باید در حین رشد، اجازه اشتباهاتی را داشته باشند.
۹- اگر او بچهدار نشود و شما هرگز نتوانید مادربزرگ شوید چه؟
خب، بله، اگر هرگز پدربزرگ و مادربزرگ بودن را تجربه نکنیم، کمی ناامید خواهیم شد. اما داشتن بیش از یک فرزند فقط به خاطر پدربزرگ یا مادر بزرگ شدن، مثل یک قمار به نظر میرسد. بسیاری از مردم هرگز بچهدار نمیشوند. من میخواهم فرزندم طوری بزرگ شود که از انتخابهایش خوشحال باشد، نه با فشارهایی که من را مادربزرگ کند. بنابراین دوست دارم که به او بفهمانم بچهدار شدن انتخاب اوست، مهم نیست دیگران چه میگویند.
۱۰- بچه دیگری دارید؟!
بعضیها تا آدم را میبینند میپرسند: حتما بچه دیگری هم دارید درسته؟! البته به نظرم اینها سوالاتی بسیار شخصی هستند. برخی از افراد خوشحال خواهند شد که پاسخ دهند «همین یکی را داریم و قرار هم نیست بچه دیگری داشته باشیم». اما برخی دیگر ممکن است دلایل دردناکی در پشت خانواده خود داشته باشند؛ مثلا مشکلات مالی، مشکلات ازدواج، شرایط پزشکی.
من از پاسخ یکی از مادران به این سوال خیلی خوشم آمده است: «ما به چیزی که میخواستیم رسیدیم، پس بهتر است دست از تلاش بیهوده برداریم».
۱۱- کودکتان به یک خواهر و برادر نیاز دارد.
من فرزندم را صمیمانه دوست دارم، اما سخت تلاش میکنم که تسلیم هر هوس و خواسته او نشوم. و این دقیقا شامل خلق یک انسان دیگر برای او هم میشود تا با او بازی کند. جملهام برای کوبیدن خواهر و برادرها نیست. اتفاقا برای افرادی که پیوندهای عمیقی با خواهران و برادران خود دارند، خوشحالم (و کمی هم حسادت میکنم). اما هیچ تضمینی وجود ندارد که خواهر و برادر بعدا با هم دوست و صمیمی باشند. میخوای لوسش کنم یا یه چیز دیگه؟