سولومون اش
زندگینامه سولومون اش (Solomon Asch)
سولومون اش در سال ۱۹۰۷ در ورشو به دنیا آمد. او یک روانشناس گشتالتنگر پرآوازهی آمریکایی بود که در زمینهی روانشناسی اجتماعی فعالیت مینمود. او در سالهای ۱۹۵۰ به دلیل آزمایش معروف خود شهرت یافت. این آزمایش که «آزمون همنوایی اش» نامیده میشود، نشان میدهد فشار اجتماعی میتواند به راحتی موجب شود فرد چیزی را بگوید که آشکارا غلط است. وی همچنین برنده جوایزی همچون کمک هزینه گوگنهایم شده بود. سولومون اش در سال ۱۹۹۶ در سن ۸۸ سالگی درگذشت.
آزمایش سولومون اش
خودتان را در چنین موقعیتی تصور نمایید: شما برای یک آزمایش روانشناسی ثبت نام میکنید و در یک تاریخ مشخص شما و هفت نفر دیگر که فکر میکنید آنها نیز شرکت کنندگانی مانند شما میباشند، در کنار یکدیگر دور یک میز و در یک اتاق کوچک مینشینید.
شما در آن زمان سایر افرادی که در آنجا حضور دارند را نمیشناسید، در حالیکه آنها در واقع همکاران آزمایشگر میباشند و رفتار آنها نیز با دقت نوشته میشود. در حقیقت شما تنها شرکتکنندهی واقعی هستید.
آزمایشگر وارد میشود و به شما میگوید: مطالعهای که در آن شرکتکردهاید در مورد تصمیمات و نظرات بصری افراد میباشد. او دو کارت را در روبروی شما قرار میدهد. کارتی که در سمت چپ شما قرار داده میشود شامل یک خط عمودی است و کارتی که در سمت راست شما قرار داده میشود سه خط که از لحاظ طول متفاوت میباشند را نشان میدهد.
آزمایشگر از شما میخواهد تا همگی یک به یک، انتخاب کنید که کدام یک از سه خط موجود در کارت سمت راست، از لحاظ طول با خط موجود در کارت چپ منطبق و برابر است. این کار چندین بار و با کارتهای مختلف تکرار میشود.
در برخی از مواقع، سایر شرکتکنندگان به اتفاق آرا، خطی اشتباه را انتخاب میکنند. این امر برای شما روشن است که آنها در اشتباه میباشند، اما در عین حال همهی آنها پاسخ مشابهی دادهاند. اگر شما در این آزمایش شرکت داشتید، فکر میکنید که چگونه رفتار میکردید؟ آیا شما با نظر اکثریت موافقت میکردید و یا اینکه شما به اسلحهی خود میچسبیدید (کنایه از پافشاری بر عقیده) و به چشمان خود اعتماد میکردید؟
سولومون اش : آزمایش همنوایی
سولومون اش معتقد بود که مشکل اصلی در خصوص آزمایش همنوایی شریف (۱۹۳۵) این بود که پاسخی صحیح به آزمایش مبهم اتوکینتیک وجود ندارد. چطور میتوانیم از همنوا شدن یک فرد در حالیکه هیچ پاسخ صحیحی وجود ندارد مطمئن باشیم؟
سولومون اش (۱۹۵۱) آنچه را که در حال حاضر به عنوان یک آزمایش کلاسیک در روانشناسی اجتماعی محسوب میشود را طراحی نمود که بهموجب آن یک پاسخ آشکار به یک قاعدهی خطی وجود دارد. اگر مشارکت کننده پاسخ نادرستی داد، واضح است که این امر به دلیل فشار گروهی بوده است.
هدف آزمایش همنوایی سولومون اش
سولومون اَش (۱۹۵۱) به منظور اندازهگیری اینکه کدام فشار اجتماعی از ناحیهی یک گروه اکثریتی میتواند یک فرد را تحتتاثیر خود قرار دهد، آزمایشی را انجام داد.
روش آزمایش همنوایی سولومون اش
اَش از آزمونی آزمایشگاهی برای بررسی همنوایی استفاده کرد که به موجب آن ۵۰ دانشجوی پسر از کالج اسوارتمور ایالات متحده آمریکا در یک «آزمون بصری» شرکت کردند. اَش با استفاده از یک عمل مربوط به قضاوت خطی، یک شرکتکننده ساده و بیخبر از همه جا را در یک اتاق با هفت نفر از همکاران خود قرار داد.
همکاران از قبل توافق کرده بودند که در هنگام مواجه شدن با خطوط، پاسخ آنها چه خواهد بود. شرکتکننده واقعی این موضوع را نمی دانست و بر این باور بود که هفت شرکتکننده دیگر نیز شرکتکنندگانی واقعی همانند خود او میباشند.
هر کدام از افرادی که در اتاق بودند، باید با صدای بلند میگفتند که کدام یک از خطوط (A، B یا C) در حالت مقایسهای بیشترین شباهت را به خط موردنظر دارد. پاسخ همیشه بدیهی بود. شرکتکنندهی واقعی نیز در انتهای ردیف نشسته و آخرین پاسخ را میداد.
در مجموع ۱۸ آزمایش انجام شد و همکاران در ۱۲ آزمایش پاسخی اشتباه را ارائه دادند (این آزمایشات، آزمایشهای بحرانی نامیده شدند). اَش علاقمند بود تا که ببیند آیا شرکتکنندهی واقعی با نظر اکثریت موافق است یا خیر. آزمایش اَش همچنین دارای شرایط کنترلی نیز بود که در طی آن هیچ همکاری وجود نداشت و فقط یک شرکت کننده واقعی در آن شرکت داشت.
نتایج آزمایش همنوایی سولومون اش
اَش تعداد دفعاتی که هر شرکتکننده با نظر اکثریت همنوا شده بود را مورد اندازهگیری قرار داد. بهطور متوسط، حدود یک سوم (۳۲٪) از شرکتکنندگان در این وضعیت قرار داشتند و با نظر نادرست و آشکار اکثریت در طی آزمایشات بحرانی همنوا میشدند. در طی ۱۲ آزمایش بحرانی، حدود ۷۵٪ از شرکتکنندگان حداقل یک بار همنوا شده و ۲۵٪ از شرکتکنندگان هرگز همنوا نشدند. در گروه کنترل، بدون هیچگونه فشاری برای همنوایی با همکاران، کمتر از ۱٪ از شرکتکنندگان پاسخ اشتباه ارائه دادند.
چرا شرکتکنندگان به راحتی همنوا میشدند؟ وقتی پس از آزمایش با آنها مصاحبه شد، اکثر آنها اظهار داشتند که واقعا جوابهای همنوایی خود را باور نداشتهاند، اما به دلیل ترس از اینکه مورد تمسخر قرار گرفته و یا در دید دیگران «غیرعادی» جلوه کنند، با گروه همنوا شدند. تعداد کمی از آنها گفتند که واقعا اعتقاد داشتند که پاسخ گروه درست میباشد.
ظاهرا افراد به دو دلیل اصلی همنوا میشوند: آنها میخواهند با گروه تناسب یابند (نفوذ هنجاری) و به این ترتیب آنها بر این باورند که اطلاعات گروه بهتر از آنها است (نفوذ اطلاعاتی).
ارزیابی آزمایش همنوایی سولومون اش
یکی از محدودیتهای مطالعه اینست که از یک نمونه جانبدارانه استفاده شدهاست. تمام شرکتکنندگان دانشجویان مرد بوده و همگی بهیک گروه سنی مشابه تعلقداشتند. این امر بدین معنیست که این مطالعه اعتبار جمعیتی ندارد. و نمیتوان نتایج را به زنان یا گروههای مسنتر مردم تعمیمداد.
مشکل دیگر اینست که این آزمایش از یک کار مصنوعی برای اندازهگیری همنوایی استفاده کردهاست– قضاوت درخصوص طول خطوط. اغلب ما تا چه میزان در طول زندگیمان با قضاوتهایی همانند موردی که اَش از آن استفاده کرده و دارای پاسخی ساده نیز میباشد روبرو میشویم؟ این امر بدین معنیست که مطالعه دارای اعتبار اکولوژیکی پایینی میباشد. و نتایج را نمیتوان بهسایر موقعیتهای همنوایی در زندگی واقعی تعمیمداد.
سولومون اَش پاسخداده که میخواسته وضعیت را در جاییکه شرکتکنندگان بدون شک میتوانستند پاسخ درستی داشتهباشند، بررسینماید. در این صورت او میتوانست محدودههای واقعی نفوذ اجتماعی را کشفکند.
بعضی از منتقدان اینچنین استدلالکردند که سطوح بالای همنواییهایی که توسط سولومون اَش مورد کشف قرار گرفت، بازتابی از آمریکاییها و فرهنگ دهه ۱۹۵۰ بود که بیشتر درباره شرایط تاریخی و فرهنگی ایالاتمتحده در دههی ۱۹۵۰ به ما توضیحمیداد. در آن زمان آنها براساس پدیده همنوایی عملمیکردند.
در دهه ۱۹۵۰، آمریکا بسیار محافظهکار بود. و در تعقیب و گریزی ضدکمونیستی (که بهعنوان مککارتیسم شناختهمیشود) علیه هرکسی که گمان میکردند از دیدگاههای چپگرایانه حمایتمیکند قرارداشت. در نتیجه همنوایی با ارزشهای آمریکایی موردانتظار بود. مطالعات صورتگرفته طی دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ که نشاندهندهی نرخهای پایین همنوایی بوده، از این ایده پشتیبانیمیکند.
نظر اسپنسر و پرین
پرین و اسپنسر (۱۹۸۰) اظهار داشتند که اثر اَش همانند «یک کودک در زمان خود» بودهاست. آنها تکراری دقیق از آزمایش اصلی اَش را با استفاده از دانشجویان مهندسی، ریاضی و شیمی بهعنوان افراد شرکتکننده انجامدادند. آنها دریافتند تنها در یکی از ۳۹۶ آزمایش، یک شرکتکننده به اکثریت اشتباهکننده پیوست. آنها استدلالکردند که تغییر فرهنگی در ارزش صورت گرفته و در همنوایی، اطاعت و در موقعیت دانشجویان وارد شدهاست. دانشجویان در آمریکا و در دهه ۱۹۵۰ اعضای فاقد جسارت در جامعه بودند. اما در حالحاضر آنها نقشی پرسشگر و مطالبهگرایانه دارند.
با اینحال، یکی از مشکلات در مقایسه این مطالعه با مطالعهی اَش اینستکه طیف مختلفی از شرکتکنندگان مورداستفاده قرارگرفتند. پرین و اسپنسر از دانشجویان علوم و مهندسی استفادهکردند. که انتظار میرود بهدلیل آموزشهایی که دریافتمیدارند، هنگام انجام قضاوت ادراکی مستقلتر عمل کنند.
مسائل اخلاقی
در نهایت، مسائل اخلاقی نیز وجود دارد:
شرکتکنندگان از استرس روانشناختی که ممکناست در صورت عدم همرأی بودن با اکثریت در آنها به وجود آید مصون نیستند. شواهدی مبنی بر اینکه شرکتکنندگان در موقعیتهای آزمایش اَش بسیار احساسی بودند، توسط بک و همکارانش بهدست آمد. که طی آن دریافتند که شرکتکنندگان در آزمایش موردنظر اَش، تا حد زیادی با افزایش غیرارادی هیجان مواجه شدند. این یافته همچنین نشان میدهد که آنها در یک وضعیت کشمکشی با خود قرار داشتند. تصمیمگیری در این خصوص برای آنها دشوارست که آیا آنچه که دیدهاند گزارشکنند یا با نظر دیگران همنوا شوند.
سولومون اَش همچنین دانشجویان داوطلبی را که برای شرکت در آزمون «بصری» اعلام آمادگی میکردند را میفریفت و هدف از این کار این بود که ببیند شرکتکنندگان «سادهلوح» به رفتار همکاران او چگونه پاسخ میدهند. با این حال، فریب برای کسب نتایج معتبر لازم بود.
عوامل موثر بر همنوایی
در آزمونهای مجدد، اَش (۱۹۵۲، ۱۹۵۶) روش خود (به عنوان مثال، بهکارگیری متغیرهای مستقل) را به منظور بررسی اینکه کدام یک از عوامل موقعیتی (متغیر وابسته) سطح همنوایی را تحتتاثیر قرار میدهند، تغییر داد. دستاوردها و نتیجهگیری های او در زیر آمده است:
اندازهی گروه
اَش (۱۹۵۶) دریافت که اندازهی گروه همنوایی افراد را تحتتأثیر قرار داده است. گروه اکثریتی بزرگتر (بدون در نظر گرفتن همکاران)، افراد همنوای بیشتری را تا یک نقطهی معین ارائه میکند. با حضور یک شخص (به عبارت دیگر یک همکار) همنوایی یک گروه ۳٪ بود، با دو حضور دو همکار همنوایی به ۱۳% افزایش یافت و با حضور سه یا تعداد بیشتری از همکاران، همنوایی ۳۲% ( یا ۳/۱) بود.
مقدار بهینهی اثرات همنوایی (۳۲٪) با اکثریت ۳ نفر بود. افزایش میزان اکثریت بیش از سه نفر سطح همنوایی را افزایش نداد. براون و برن (۱۹۹۷) اظهار داشتند که اگر افرادی که اکثریت را شامل میشوند (گروه همکاران) به بیش از سه یا چهار نفر افزایش یابد، افراد شرکتکننده ممکن است تقلب کنند. باتوجه بهیافتههای هوگ و ووگان(۱۹۹۵)، استوارترین یافتهها مبنی بر اینست که همنوایی باوجود ۳ تا ۵نفر از اکثریت بهدست میآید. و اعضای اضافیتر اثر کمی بر روی افزایش آن دارند.
فقدان همبستگی گروهی یا حضور یک متحد
همانطوری که همنوایی با حضور پنج عضو یا تعداد بیشتری توقف مییابد، ممکن است دلیل این امر یکپارچگی گروه باشد (همکاران همه با یکدیگر موافق هستند) که این موضوع مهمتر از اندازه گروه است. در یکی دیگر از آزمایشات اصلی سولومون اش او همرأیی و اتفاقنظر (توافق کلی) گروه را با وارد ساختن یک همکار مخالف شکست. اَش (۱۹۵۶) دریافت که حتی حضور تنها یک همکار که در برابر انتخاب اکثریت بهشکل مخالف قرار گیرد، میتواند تا ۸۰٪ همنوایی را کاهشدهد. مثلا در آزمایش اصلی ۳۲٪ از شرکتکنندگان در آزمونهای بحرانی همنوایی داشتند. در حالیکه با ورود یک عضو همکار که پاسخ صحیح را در تمامی موارد آزمایش ارائهمیکرد، همنوایی به ۵٪ کاهشیافت.
این موضوع با مطالعه آلن و لوین (۱۹۶۸) مورد حمایت قرار گرفت. آنها در نسخهی آزمایشی خود، یک عضو مخالف (مخالف نظر گروه) را که عینکی با عدسی ضخیم برچشم داشت– به این ترتیب آنها میخواستند بگویند که فرد موردنظر دچار اختلال در بینایی است- را وارد آزمایش کردند. با اینحال حتی با حضور چنین مخالفی که ظاهراً ناکارآمد بهنظر میرسید، همنوایی از ۹۷٪ به ۶۴٪ کاهش یافت. بنابراین واضح است که حضور یک متحد، همنوایی را کاهش میدهد.
با عدم وجود یکپارچگی و همرأیی در گروه، همنوایی کلی کاهش مییابد. زیرا شرکتکنندگان احساس نیاز کمتری برای دریافت تصویب اجتماعی گروه (رجوع کنید به: همنوایی هنجاری) را در وجودشان احساسمیکنند.
دشواری کار
وقتی (بهمنظور مقایسه) خطوط (مثلا A، B، C) از طول مشابهتری برخوردارشدند، قضاوت سختتر و پاسخدرست و همنوایی نیز افزایشیافت. بهنظر میرسد وقتی ما نامطمئن هستیم، برای تایید به دیگران نگاهمیکنیم. کار دشوارتر، همنوایی بیشتری را به همراه دارد.
پاسخ خصوصی
وقتی شرکتکنندگان مجاز به ارائهی پاسخ بهشکل خصوصی بودند (یعنی سایر اعضای گروه پاسخ آن شخص را نمیدانند) همنوایی کاهشیافت. این امر بدین دلیلست که در این حالت فشارهای گروهی کمتری وجود داشته و نفوذ هنجاری چندان قدرتمند نیست. زیرا دیگر هیچ ترسی از رد شدن و عدم پذیرش از جانب گروه وجود ندارد.
خیلی خیلی کامل و دقیق