مهمترین سوالاتی که باید از درمانگرتان بپرسید
مهمترین سوالات مراجع از درمانگر در جلسه اول مشاوره
12 سوالی که باید از درمانگر جدیدتان بپرسید، قبل از اینکه تصمیم بگیرید آیا او درمانگرتان باشد یا نه!
در این مقاله، مهمترین سوالات مراجع از درمانگر در جلسه اول مشاوره، آورده شده است.
رفتن پیش یک درمانگر جدید میتواند بسیار شبیه رفتن به یک اولین قرار ملاقات ناخوشایند باشد (بدیهی است منهای چیزهای عاشقانه). وقتی زمان ملاقات حضوری فرا میرسد، احتمالاً عصبی هستید و شک دارید که این فرد غریبه کاملاً میتواند زندگی شما را بهبود بخشد یا نه. اما همچنین امیدوار هم هستید که ممکن است چیز خوبی در این ارتباط اتفاق بیفتد و کاملا بر خلاف میلتان نباشد. شاید در طول اولین ملاقات (یا دو، یا هفت جلسه اول!) مراقب خودتان باشید و احساس کنید که آیا واقعاً میتوانید با این شخص حال و هوای خوبی داشته باشید یا خیر. شما میدانید که باید سؤال بپرسید- و سؤالات زیادی هم دارید! – اما کمی محتاط هستید که خیلی خوب صحبت کنید و تصادفاً چیز اشتباهی نگویید.
مسئله این است که وقتی نوبت به یافتن یک درمانگر میرسد، شما شایسته این هستید که بدانید دارید خودتان را وارد چه رابطهای میکنید. مطمینا درمانگرتان نیز در جلسه اول از شما سوالاتی خواهد پرسید و کاملاً طبیعی است که در ابتدا نسبت به این فرآیند احساس بیاعتمادی کنید.
در اینجا برخی از رایجترین سؤالات به ظاهر ناخوشایندی (اما کاملاً عادی) که یک درمانگر در جلسه اول میشنود و دقیقاً نحوه رسیدگی به آنها آورده شده است. امیدوارم با پاسخ دادن به این سؤالات، بتوانم به شما کمک کنم که در اولین قرار ملاقات خود با یک درمانگر، حداقل کمی کمتر احساس ناراحتی کنید.
۱- دلیلی وجود دارد که شما روانپزشک/ روانشناس/ مددکار اجتماعی/ درمانگر خانواده یا … هستید؟ به جای عنوان دیگری؟
انواع مختلفی از ارائهدهندگان در فضای سلامت روان وجود دارد، و این میتواند وقتی به دنبال شخصی برای مشاوره هستید، شما را گیج کند. اصطلاح «درمانگر» کمی مبهم است و میتواند به هر فردی اشاره کند که قادر به ارائه درمان باشد. مثلا مددکاران اجتماعی (LCSW)، پرستاران (NP)، دستیاران پزشک (PA)، مشاوران سلامت روان (MHC یا LPC)، درمانگران ازدواج و خانواده (MFT)، روانشناسان (Psy) و روانپزشکان.
بنابراین، از اینکه از درمانگرتان بپرسید چرا تخصصش را انتخاب کرده است و چه چیزی او را برای مراقبت از شما به عنوان یک بیمار مناسب (یا نه) میکند، نترسید. حتی میتوانید قبل از اولین ملاقات، این را از او بپرسید تا مطمئن شوید که به سراغ فرد مناسبی میروید.
۲- واقعاً میتوانم اعتماد کنم که هر چیزی که به شما میگویم، بین من و شما بماند؟
پاسخ کوتاه به این سوال اکثراً بله است. همه چیزهایی که در جلسه به من (و سایر متخصصان سلامت روان) میگویید محرمانه است، مگر در مواردی که شما یک خطر قریبالوقوع برای خودتان یا شخص دیگری باشید، یا به دلیل بیماری روانی خود نتوانید از خودتان مراقبت کنید. در این شرایط، ما قانوناً موظف هستیم برای محافظت از شما یا شخصی که میخواهید به او آسیب برسانید، محرمانهها را زیر پا بگذاریم.
۳- اگر تعداد زیادی بیمار دارید، چگونه بفهمم که روی من هم متمرکز خواهید بود و به من اهمیت میدهید؟
من فقط میتوانم از جانب خودم در این مورد صحبت کنم، اما آموزشهایی که در این زمینه میگذرانیم به ما میآموزد که چند کار را به خوبی انجام دهیم. ما آموختهایم که به هر فرد و تجربیات آنها نگاه کنیم و آنها را با یک تشخیص یا بیماری خاص برچسب نزنیم (مثلاً شما یک اسکیزوفرنی نیستید، بلکه فردی هستید که دچار اختلال اسکیزوفرنی شدهاید). من به هر بیمار توجه، همدلی، و فضای فکر یکسانی میدهم و برای هر تعامل، ارزشی معادل قائل میشوم. اما فکر میکنم تنها راهی که میتوانید این موضوع را متوجه شوید این است که واقعاً به من اعتماد کنید، که البته گفتنش خیلی راحتتر از انجامش است! مخصوصا وقتی که به تازگی با درمانگری آشنا میشوید. اما من به بیمارانم که این شک و تردید را نشان میدهند میگویم: اعتماد کنید که من تمام تلاشم را میکنم تا از شما به عنوان یک فرد مراقبت کنم.
با این حال، اگر همیشه احساس میکنید که درمانگرتان به شما گوش نمیدهد یا شما و صحبتهایتان را به خاطر نمیآورد، واقعاً مهم است که این موضوع را با او در میان بگذارید. میتوانید بگویید: «وقتی به جلساتمان میآیم احساس میکنم داستان یا جزئیات من را به خاطر نمیآورید» یا «احساس میکنم چند چیز را در صحبتهایمان با هم تکرار کردهام و امیدوارم داستان من در ذهن شما گم نشود یا با دیگران اشتباه گرفته نشود». این مساله به درمانگرتان فرصتی میدهد تا بداند شما چه احساسی دارید و در جلسه به چه چیزی توجه میکنید. همچنین به درمانگرتان فرصتی برای بهتر کار کردن میدهد. بالاخره همه ما انسان هستیم. اما اگر همچنان ناراضی هستید، بهتر است سعی کنید درمانگر دیگری را پیدا کنید که بهتر با او ارتباط برقرار میکنید یا به نظر میرسد بیشتر به شما گوش میدهد.
۴- چطور بفهمم که شما به هویت من احترام میگذارید و مسایل شخصیام را درک میکنید؟
بسیار مهم است که با درمانگر جدیدتان در مورد هر موضوع هویتی که برای شما مهم است، گفتگوهای شفاف داشته باشید. این امر به ویژه درست است زیرا، حتی اگر تمام تلاشتان را بکنید تا درمانگر یا روانپزشکی را در منطقه خود بیابید که هویتی مطابق با هویت به حاشیه رانده شده شما داشته باشد، به دلیل تعداد زیاد، متأسفانه ممکن است ناموفق باشید.
۵- آیا قصد دارید با اصرار، راضیام کنید تا دارو مصرف کنم؟
این شایعترین سوالی است که از یک روانپزشک پرسیده میشود و همچنین رایجترین کلیشه در مورد رشته روانپزشکی است.
روانپزشک از شما سؤالات زیادی در مورد علائمتان، سایر علائم مرتبط احتمالی، سابقه روانپزشکی شما (از جمله داروها، تشخیصها و بستری در بیمارستان)، سابقه خانوادگی، تاریخچه اجتماعی شما (مواد، سیستم حمایتی، تحصیلات شما، وضعیت شما) و سابقه پزشکیتان خواهد پرسید. سپس سعی خواهد کرد از تمام اطلاعاتی که به او دادهاید استفاده کند تا تصمیم بگیرد بهتر است برای درمانتان از دارو نیز در کنار رواندرمانی استفاده کنید یا خیر.
اگر فکر کند که دارو میتواند برای شما مفید باشد، در مورد اینکه چرا فکر میکند دارو مفید است، بهخصوص چه دارویی منطقی است، خطرات آن دارو، فوایدش و جایگزینهایش، به شما مفصلا توضیح خواهد داد. پس واقعاً به شما بستگی دارد که آیا واقعاً میخواهید دارو را مصرف کنید یا نه.
در نهایت این انتخاب شماست، و روانپزشک فقط آنجاست تا حقایق و آنچه را که فکر میکند برای شما بهترین است، ارائه دهد و بیشترین کمک را به شما کند. موارد بسیار کمی وجود دارد که میتوان دارو را به هر فردی «اجبار» کرد، که همه آنها طبق تعریف، اورژانسی هستند.
۶- آیا باید برای همیشه دارو مصرف کنم؟
این یکی دیگر از سوالات مرتبط با دارو است که اغلب مراجعین میپرسند، و پاسخ کاملاً به تشخیص بیماری شما، مدت زمانی که آن را داشتهاید و تعداد دورههای بیماری شما بستگی دارد. مثلا در درمان اختلال دوقطبی و اسکیزوفرنی، شاید فرد نیاز داشته باشد که برنامه دارویی خود را به مدت طولانی یا شاید به طور دائم ادامه دهد. برای افراد مبتلا به این اختلالات، همیشه هدف روانپزشک این است که به آنها کمک کند دارو یا ترکیبی از داروهایی را دریافت کنند که تحملش را دارند و واقعاً احساس میکنند فواید بیشتری نسبت به خطراتش دارند.
اما برای برخی شرایط، مدت زمانی که فرد تحت دارو میماند، بسته به فرد ممکن است بسیار متفاوت باشد. یک مثال خوب برای این مورد، فردی مبتلا به افسردگی است: اگر قبلا هرگز افسردگی نداشتهاید و مدتی هم تحت درمان با استفاده دارو بودید و علائمتان کاملا از بین رفته است، احتمالا روانپزشک شما را تشویق میکند تا تحتنظرش، به مرور داروهای خود را قطع کنید. اما باید بدانید که تشخیص ادامهی مصرف دارو هرگز به این معنی نیست که روش درمانی شما شکست خورده است.
۷- چطور بفهمم توصیههای شما آنقدر خوب است که میتوانم قبولشان کنم؟
درمانگر به شما گوش میدهد. باور به فردی که به شما بگوید چه کاری باید انجام دهید تا «بهتر شوید»، بسیار سخت است. نکته جالب این است که درمانگران در واقع درمان را بیشتر به عنوان یک فضای امن برای کار کردن با چیزهایی که با آنها دست و پنجه نرم میکنید، در نظر میگیرند. من ممکن است به شما کمک کنم و ابزارهایی را به شما بدهم (یا به تقویت یا شناسایی نقاط قوت موجود در شما کمک کنم)، اما خودتان در واقع همه کار را انجام میدهید. ممکن است برخی چیزها را در این فضای امنی که با هم ایجاد میکنیم، در رابطه درمانیتان، تمرین کنید، اما پس از آن به تنهایی به دنیای خودتان میروید و امیدواریم از آنچه آموختهاید برای تقویت ارتباطات و روابط خارج از درمان استفاده کنید.
به عبارت دیگر، من هرگز طرح دقیقی برای چگونگی حل یک مسئله به شما ارائه نمیدهم. من به شما کمک میکنم خودتان و زندگی و روابطتان را بررسی کنید و محل اعتماد و امنیت شما هستم.
۸- اگر شما را در صف خواربارفروشی ببینم، چه باید بکنم؟
فرار کن! (شوخی بود!!!). من اگر شخصی را در ملاء عام ببینم، معمولاً تا زمانی که مرا نشناسد، ارتباط برقرار نمیکنم. اگر قبلاً در مورد احتمال این سناریو صحبت نکردهایم، گاهی میتواند باعث شود فرد احساس کند که من آنها را نادیده گرفتهام، به همین دلیل سعی میکنم ابتدا در موردش با بیمارانم صحبت کنم و به آنها بگویم که دست تکان نمیدهم و نام آنها را در محیط عمومی صدا نمیکنم.
من هنگام تعامل با بیماران در خارج از جلساتمان تا حدی به دلیل انگ (که باید ناپدید شود) مرتبط با مسائل سلامت روان، احتیاط میکنم. در واقع در محیط عمومی نمیخواهم یک فرد خارج از ارتباط ما متوجه شود که شما به رواندرمانگر مراجعه میکنید و بنابراین حتما مشکلی دارید.
همچنین میدانم مواردی را که با یک درمانگر در میان میگذارید ممکن است با کسی در میان نگذارید. بنابراین دیدن درمانگرتان در ملاء عام میتواند باعث شود احساس غریبگی یا آسیبپذیری کنید. پس سعی نمیکنم با وادار کردن شما به پذیرش من در محیطی متفاوت، بر آن تأکید کنم.
بنابراین، حتما با درمانگرتان در مورد کارهایی که تمایل دارند انجام دهند، در سناریویی که شما همدیگر را خارج از زمان حضوری میبینید، صحبت کنید. و به آنها بگویید که ترجیح میدهید چگونه با آن رفتار کنند.
۹- توهین نمیکنم، اما اگر شما را به عنوان درمانگرم دوست نداشته باشم، چه باید کنم؟
اگر گزینههای دیگری به عنوان انتخاب یک درمانگر جدید در دست دارید، باید ارتباطتان را با درمانگرتان قطع کنید، حتی پس از چند جلسه مشاوره.
مطالعات نشان میدهند که مناسب بودن رابطه درمانگر و مراجع، در واقع از قویترین شاخصهای موفقیت در درمان هستند. بههمین دلیل، اغلب به بیماران میگویم که چند جلسه اول را برای شناختن یکدیگر استفاده میکنیم و اشکالی ندارد که من را دوست نداشته باشید. من ترجیح میدهم کسی مرا ترک کند و شخص دیگری را پیدا کند و همچنان تحت درمان قرار گیرد تا اینکه از مشاوره بترسد.
باتوجه به آنچه گفته شد، به خاطر داشته باشید که چند بازدید اول (مخصوصاً اولین بازدید) جمعآوری دادههای بسیار سنگینی است. و باید سعی کنید برای تصمیم قطع ارتباط با درمانگرتان، بیش از یکبار به وی مراجعه کنید. اگر برخی جنبههای درمانگرتان را دوست دارید اما نه همهشان را، میتوانید به درمانگرتان بگویید که چه چیزی مؤثر نبوده. و سعی کنید به او فرصتی بدهید تا آن را برطرف کند.
۱۰- مزایا و معایب مشاوره تلفنی یا آنلاین با شما چیست؟
مطمئناً معایب و مزایایی برای مشاوره از راه دور، هم برای بیمار و هم برای درمانگر وجود دارد. یکی از مزایای مشاوره آنلاین این است که بیمار، همان امنیتی را که در اتاق مشاوره تجربه میکند، در خانهاش نیز تمرین و تجربه میکند. اغلب میبینم که بیماران تجربههای بزرگی را در اتاق مشاوره دارند، اما در حفظ این شیوهها در خانهشان بهدلیل نشانههای محیطی، با مشکل مواجه میشوند. مشاوره از راه دور یک گزینه عالی برای کاهش برخی از این عوامل برای مشارکت واقعی در یادگیری تجربی است.
اما، معایبی هم در ارتباط با مشاوره از راه دور وجود دارد که ارزش بررسی دارد. مثلا پیدا کردن مکانهای خلوت ممکن است برای فرد دشوار باشد و بیماران میتوانند از هر جایی از حمام گرفته تا ماشین تماس بگیرند. اتصال اینترنت نیز ممکن است قطع شود.
شما باید در مورد احساساتتان بابت مشاوره از راه دور و هر چالشی که با آن روبرو هستید، با درمانگرتان مشورت کنید. این کار میتواند به آنها کمک کند تا تصمیم خاصی بگیرند. مثلا اگر برای شما و درمانگرتان منطقیتر است، شاید بهتر باشد شخصاً به وی مراجعه کنید.