آگورافوبیا

درمان آگورافوبیا چیست

امتیاز

آن چه در این مقاله می خوانیم

آگورافوبیا چیست؟

آگورافوبیا یا گذرهراسی یکی از انواع اختلالات اضطرابی است که فرد از شرایط و مکان‌هایی که ممکن است باعث ایجاد پانیک در او شوند و یا در وی احساس به دام افتادن، شرمساری و درماندگی ایجاد کند، می‌ترسد و اجتناب می‌کند.

در این حالت، فرد از یک موقعیت واقعی و یا تصوری مانند حمل و نقل عمومی، بودن در فضاهای باز و یا بسته، در صف ماندن و یا در جمعیت بودن می‌ترسد. در موارد حاد، فرد تنها در خانه خود احساس امنیت می‌کند. اضطراب با این فکر که اگر اضطراب من شدید شود راهی برای فرار و یا کمک گرفتن ندارم، ایجاد می‌شود.

اکثراً آگورافوبیا یا گذرهراسی بعد از یک یا دو حمله پانیک ایجاد می‌شود و پس از آن فرد همواره نگران آن است که بار دیگر دچار حمله نشود، بنابراین از مکان‌ها و شرایطی که تصور می‌کند ممکن است دچار حمله شود، اجتناب می‌کند. گروه کوچکتری از افراد مبتلا ممکن است به آگورافوبیا بدون حملات پانیک دچار شوند. در این افراد، ترس ممکن است از وقایع اضطراب‌زای کوچکتری مانند بیماری، تصادف و حتی یک تنبیه و انتقاد به‌وجود بیاید.

آگورافوبیا- تصویر ۱- سایت تخصصی روانشناسی دکتر کامیار سنایی

ریشه آگورافوبیا

متخصصین باور دارند که ریشه آگورافوبیا یا گذرهراسی، ترس و حساس شدن نسبت به نشانه‌های فیزیکی و روانی اضطراب و ترس از دست دادن کنترل و در نتیجه خجالت زده شدن می‌باشد.

به‌عبارت دیگر، فرد مبتلا به آگورافوبیا (گذر هراسی) به نشانه‌هایی مانند ضربان قلب، لرزش دست و سرگیجه در خود حساس می‌شود و کوچکترین میزان تغییر در هر یک از آنها که می‌تواند کاملاً عادی باشد، برای او نشانه از دست دادن کنترل و در نتیجه خجالت زده شدن تعبیر می‌شود.

افراد مبتلا به آگورافوبیا یا گذر هراسی معمولاً از مکان‌های عمومی و شلوغ و تجمعات اهتراز می‌کنند و احساس امنیت نمی‌کنند. برای آنکه به یک مکان عمومی بروند، ترجیح می‌دهند با یک دوست و یا یک فامیل و آشنا به آنجا بروند. آنها در درجه اول ترجیح می‌دهند خانه را ترک نکنند.

نکته بسیار مم درباره آگورافوبیا یا گذر هراسی آن است که شدت این مشکل به‌تدریج و با گذشت زمان افزایش پیدا می‌کند و بیمار هرچه سریعتر به‌جهت درمان اقدام کند، آسان‌تر و با دشواری کمتری بر آن غلبه می‌کند. در طول زمان، فرد محیط‌های بیشتری را در ذهن خود ناامن احساس می‌کند و بنابراین شعاع حرکتی او کوچکتر و کوچکتر می‌شود، به‌نحوی که تنها در خانه خود و گاهاً تنها در اتاق خود احساس امنیت می‌کند.

آگورافوبیا (گذر هراسی) به‌شدت شما را در کار، روابط اجتماعی و کارها و فعالیت‌های روزمره زندگی محدود می‌کند و توانایی‌هایتان را از شما می‌گیرد. آنها از ملاقات و معاشرت با دوستان و بستگان خود محروم می‌شوند، نمی‌توانند در جشن‌ها و میهمانی‌ها و وقایع مهم شرکت کنند. در طول زمان، آنها به‌شدت به دیگران وابسته می‌شوند.

نشانه‌های آگورافوبیا یا گذر هراسی

در خانه تنها ماندن؛

شلوغی و ماندن در صف؛

فضاهای بسته مانند سینما، آسانسور و یا فروشگاه‌های کوچک؛

فضاهای باز مانند پل‌ها یا محوطه پارکینگ؛

حمل و نقل عمومی مانند اتوبوس، هواپیما یا قطار؛

از دست دادن کنترل در مکان‌های عمومی؛

قرار گرفتن در مکان‌هایی که فرار کردن و یا کمک گرفتن از دیگران دشوار باشد.

 دلایل آگورافوبیا یا گذر هراسی

دلایل حقیقی آگورافوبیا هنوز مشخص نمی‌باشد، اما حضور و وجود عواملی احتمال بروز آگروفوبیا را افزایش می‌دهد؛ از جمله شرایط سلامتی و ژنتیک، خلق و خوی اضطرابی، یادگیری و روش تعلیم و تربیت و استرس‌های محیطی، افسردگی، سایر اختلالات اضطرابی مانند پانیک، وسواس، فوبیا و اختلال اضطراب منتشر، تاریخچه سوءاستفاده جنسی و سوء مصرف مواد و وجود فردی در خانواده که دچار آگروفوبیا می‌باشد و افرادی که در برابر اضطراب، واکنش اجتنابی از خود نشان می‌دهند، همگی در ایجاد آگروفوبیا می‌تواند نقش داشته باشد.

آگورافوبیا به‌طور معمول در اواخر نوجوانی و یا اوایل بزرگسالی (۱۸ تا ۳۵ سالگی) شروع می‌شود. اگرچه در کودکی نیز احتمال دارد به‌وجود بیاید. احتمال آگورافوبیا در زنان دو برابر بیشتر از مردان می‌باشد.

آگورافوبیا با اختلالات دیگری چون افسردگی، سوء مصرف مواد و الکل و اختلالات اضطرابی دیگر و نیز اختلالات شخصیتی همپوشانی دارند.

درمان آگورافوبیا (گذر هراسی)

روش‌های زیر برای درمان آگورافوبیا یا گذر هراسی به‌کار می‌روند:

۱. آموزش روانی

درمان شناختی رفتاری یکی از موثرترین روش‌ها برای درمان اختلالات اضطرابی و از جمله درمان آگورافوبیا می‌باشد. هدف از درمان شناختی رفتاری آموزش مهارت‌هایی به فرد می‌باشد تا بتواند بهتر اضطراب را تحمل کند و با نگرانی‌های خود به چالش برخیزد و به این ترتیب به‌تدریج وارد فعالیت‌هایی شود که به‌خاطر اضطراب از آنها اجتناب می‌کرده است.

درمان شناختی

در درمان شناختی تاکید بر آنست که هرچقدر بیمار اطلاعات بیشتری درباره مشکلش و نحوه ایجاد و تداوم اضطراب پیدا کند، تسلط بیشتری بر بیماری‌اش می‌یابد. موارد زیر به‌بیمار کمک شایانی می‌کند:

زمانی‌که اجدادمان در جنگل‌ها ساکن بودند، در معرض انواع بلایای طبیعی قرار داشتند. طبعاً اگر شب با نگرانی از حمله شیر و پلنگ نمی‌خوابیدند، به چنان خواب عمیقی فرو می‌رفتند که حضور شیر یا پلنگ را متوجه نمی‌شدند و طعمه‌شان می‌شدند. بنابراین، ما نوادگان اجدادی هستیم که نگران خطرات اطرافشان بودند و در حالت گوش بزنگی قرار داشتند.

کارکرد اضطراب، حفظ بقای نسل است و هنگامی به‌کار می‌افتد که فرد احساس خطر می‌کند. حال این خطر می‌تواند واقعی یا تصور فرد باشد. در این زمان، اضطراب در بدن فرد به‌کار افتاده و او را برای جنگ یا گریز (یا فرار) آماده‌می‌کند. یعنی جایی‌که امکان حمله هست، حمله به‌عامل ترس و در غیراینصورت، فرار از عامل ترس صورت‌می‌گیرد. به‌منظور آماده کردن بدن برای جنگ یا گریز، تغییراتی در بدن انجام می‌شود. از جمله، افزایش انگیختگی دستگاه عصبی خودمختار که کنترل بسیاری از فرآیندهای بدنی‌مان مانند دستگاه قلبی- عروقی و معدی- رودی را برعهده دارد.

هنگام اضطراب، جریان خون به‌سمت اندام‌های انتهایی بدن مانند دست‌ها، پاها و بازوها افزایش‌می‌یابد. و از جریان خون به‌سمت سر و اندام‌های داخلی کاسته‌می‌شود. ضربان‌قلب و آهنگ تنفس سرعت‌می‌یابد و عمل هضم کندتر می‌شود. این تغییرات باعث نشانه‌هایی چون افزایش ضربان‌قلب، تنگی‌نفس، سرگیجه، گزگز انگشتان دست و پا، احساس ضعف و احساس تهوع می‌شود. این علائم همگی به‌معنای آماده باش بدن برای مواجهه با یک عامل خطرست. خودشان، فی‌نفسه، خطرناک نمی‌باشند؛ چون به‌جهت حفظ و بقای فرد به‌کار افتاده و نه آسیب‌رساندن به آن.

مشکل زمانی ایجاد می‌شود که این سیستم حفاظت از بقای فرد، بیش از اندازه حساس شود. مانند دزدگیری که حساسیتش بیش از اندازه است، در زمان‌های غیرضروری و غیرمفید به‌صدا درآید.

خطای شناختی

عامل فیزیولوژیک که در بالا توضیح داده شد، در کنار عامل شناختی می‌تواند بیماری آگروفوبیا را تشدید کند. اگر فرد دچار خطای شناختی باشد، میزان خطر را بیشتر از حد واقعی می‌بیند. نتایج آن را فاجعه‌بار می‌داند، و تصور می‌کند توان مقابله و مواجهه با موضوع اضطرابش را ندارد. راهکاری که فرد دچار آگروفوبیا برای مقابله با خطر ذهنی و تصوری‌اش انتخاب‌می‌کند، فرار است. او با خانه ماندن یا محدود کردن فضای حرکتی‌اش، به‌دنبال امنیت و ایمنی است. غافل از آنکه هرچقدر بیشتر از اضطراب‌هایش فرار کند، اضطراب بزرگتر شده و امنیت بیشتری از فرد طلب‌می‌کند. زیرا به باورهای غلطش مبنی بر خطرناک بودن شرایط و موقعیت‌های بیرون از خانه بیشتر اعتماد می‌کند.

آگورافوبیا- تصویر ۲- سایت تخصصی روانشناسی دکتر کامیار سنایی

بنابراین دلیل آنکه فرار از اضطراب بیماری فرد را شدیدتر می‌کند آنست که افکار اتوماتیک را در او تشدید می‌کند. زمانی‌که فرد افکار اتوماتیک دارد، فاجعه‌سازی می‌کند و بدترین سناریوهای ممکن را در ذهنش می‌سازد. ذهن فرد دچار نتیجه‌گیری شتابزده می‌شود و بدون هیچگونه دلیل و مدرکی ذهن‌خوانی و پیشگویی می‌کند. برای خطر، احتمال بیش از اندازه قائل می‌شود و … .

بنابراین افرادی‌که دچار آگورافوبیا هستند به‌دلیل اضطرابشان دنیا را واقعی نمی‌بینند. بلکه به‌خاطر خطاهای شناختی که دارند دنیا را کج و معوج و پس از عبور از عینک خطاهای شناختی می‌بینند. مثلاً آنها فکر می‌کنند:

  • اگر بیرون بروند و دچار اضطراب و حمله شوند و کسی آنها را ببیند، تا ابد در ذهنشان حقیر می‌شوند (احتمال بیش از حد و ذهن‌خوانی).
  • ممکن است بیفتند یا تعادلشان را از دست بدهند و آبروریزی شود که غیرقابل جبران باشد (احتمال بیش از حد، فاجعه‌سازی).
  • در صورت بروز اضطراب کاری از دست آنها برنمی‌آید (درشت‌بینی و ریزبینی).
  • من نباید هیچ نقصی داشته باشم یا کسی نباید بداند مشکلی دارم (بایداندیشی).
  • اگر دیوانه شوم چه؟ (فاجعه‌سازی).
  • اگر دچار حمله شوم، دیگران چه قضاوتی درباره‌ام می‌کنند (ذهن‌خوانی).

با کمک درمانگر، فرد به افکار غلطش پی‌می‌برد و دنیا را واقعی‌تر و آنگونه که هست می‌بیند، نه آنگونه که خطاهای شناختی و افکار اتوماتیک به او دیکته می‌کند.

عامل رفتاری

عامل دیگر در آگورافوبیا عامل رفتاری است. پس از آنکه فرد دچار حمله پانیک شد (در مواردی که آگروفوبیا همراه با پانیک است) و یا به‌واسطه موقعیتی مانند تصادف و تنبیه دچار اضطراب بدون حمله پانیک شد؛ برای مقابله با خطر وقوع مجدد آن، دو راهکار را اتخاذ می‌کند که هردو باعث تداوم بیشتر بیماری آگورافوبیا می‌باشد: ۱. ایمنی‌جویی، ۲. اجتناب.

ایمنی‌جویی

در ایمنی‌جویی فرد سعی می‌کند تا با به‌کارگیری چیزهایی که احساس اطمینان به او می‌دهند، احساس خطر درونی خود را کاهش دهد. به‌طور مثال، هر جا می‌رود دوست و یا والدین خود را همراه می‌برد.

در مورد هر مراجع باید تحقیق کرد که از چه عواملی به‌عنوان ایمنی‌جویی استفاده می‌کند تا پس از شناسایی موارد آن، اندک‌اندک مراجع بدون آنها با خطر تصوری خود مواجه شود. در برخی موارد استفاده از داروهای آرام‌بخش نیز به‌عنوان موارد ایمنی‌جویی محسوب می‌شود، زیرا فرد تصور می‌کند این داروها هستند که اضطراب او را کم کرده‌اند و بنابراین لازم است مواجهه‌سازی‌ها پس از مدتی در هنگام قطع دارو انجام شود تا فرد نسبت به‌خود احساس اطمینان پیدا کند.

اجتناب

در اجتناب، فرد از حضور در مکان‌ها یا موقعیت‌هایی که معتقد است احتمال وقوع حمله پانیک و یا اضطراب در او زیاد است اجتناب می‌کند. این امر باعث می‌شود فرد هیچ وقت نفهمد که این موقعیت‌ها خطرناک نیستند، بلکه با اجتناب فرض او تقویت می‌شود که اگر دچار حمله نشده است به‌خاطر آن است که از این موقعیت‌ها اجتناب کرده است.

مشکل آن است که اجتناب تنها در یک محدوده باقی نمی‌ماند و دایماً گسترش پیدا می‌کند. در ابتدا فرد تنها می‌ترسد خارج از شهر دچار حمله شود و به خود می‌گوید برای آنکه دچار حمله و یا اضطراب نشود، بهتر است خیلی دور از شهر نشود. ولی در صورتی که به فکر خود عمل کرده و اجتناب کند، گفتگوهای درونی تهدیدآمیزتر شده و اینبار به او می‌گوید از کجا معلوم که داخل شهر نیز دچار حمله و یا اضطراب نشوی. پس از مدتی مجدداً گفتگوی درونی به او می‌گوید از کجا معلوم که در فاصله بیش از ۱ کیلومتر از خانه دچار حمله وحشت‌زدگی نشوی. و در نهایت به مرحله‌ای می‌رسد که فرد از خانه نمی‌تواند خارج شود، زیرا فرد باور پیدا کرده است که اجتناب و ایمنی‌جویی او بوده که باعث شده است او دچار حمله پانیک نشود.

۲. درمان شناختی آگورافوبیا

بازسازی شناختی، فرایند جابجا کردن افکار مضطربانه خودکار یا خطاهای شناختی (توضیح کاملتر را می‌توانید در مقاله تحریفات شناختی بیابید) با افکار واقع‌گرایانه‌تر است. این امر شامل آموزش خطاهای شناختی بابت اضطراب (بیش‌برآورد خطر و فاجعه‌سازی) به‌درمانجو و نحوه شناسایی افکار مضطربانه خودکارش می‌شود. سپس، به آنها آموزش می‌دهند چگونه این افکار را به‌عنوان فرضیه تلقی‌کنند و برای تأیید یا ردشان، شواهدی جمع کنند. در نهایت، آنها تشویق می‌شوند فرضیه‌های جایگزین ایجاد کنند و برای تأیید و رد آنها شواهدی جمع کنند.

به‌مراجع توضیح‌می‌دهند افکار مضطربانه می‌توانند «خودکار» باشند و خیلی‌سریع و بدون‌آگاهی کامل رخ‌دهند، ولکن می‌توانند بر احساسات و اَعمال اثربگذارند. محتوای این افکار، خاص است و ممکن است در موقعیت‌ها و زمان‌های مختلف، متفاوت باشد. متعاقباً، شناسایی یا پیش‌بینی محتوای خاصی که در موقعیت‌های خاص، اضطراب ایجاد می‌کند، اهمیت دارد.

به مراجع آموزش داده می‌شود از تکنیک «پیکان رو به پایین» برای شناسایی این افکار خودکار خاص، استفاده کند. این تکنیک اینگونه عمل می‌کند: درمانجویان از خودشان می‌پرسند، مثلاً در یک موقعیت فرضی، از چه چیزی می‌ترسند. سپس، تشخیص می‌دهند اگر این ترس‌ها واقعی بودند، چه معنایی داشتند و چه اتفاقی می‌افتاد. آنگاه، معنای افکار لایه‌های زیرتر بررسی می‌شود و این فرایند ادامه پیدا می‌کند تا فکر مرکزی خودکار مضطربانه شناسایی ‌شود.

درمان شناختی تینا

مثلاً تینا در فرم نظارتی‌اش نوشت که هنگام رانندگی، وقتی ضربان‌قلبش تند شد، ترسید. بنابراین ماشین را کنار زد و مادرش جای او پشت فرمان نشست.

برای پرده برداشتن از فکر خودکارش، درمانگر باید از او بپرسد اگر قلبش به تندزدن ادامه می‌داد، چه اتفاقی می‌افتاد. درمانگر در جواب تینا که می‌گوید: «این وحشتناک است!» می‌تواند بپرسد که او تصور می‌کند چه اتفاقی می‌افتاد که از نظر او وحشتناک است. مجدداً درمانگر در جواب به تینا که می‌گوید: «قلبم تندتر می‌زد، من شروع به لرزش می‌کردم و غش می‌کردم» می‌تواند بپرسد که از نظرش، اگر آن احساسات را واقعاً تجربه می‌کرد، چه اتفاقی می‌افتاد. درمانگر می‌تواند این پرسش‌ها را ادامه دهد تا به باور مرکزی اضطراب او برسد، این باور که اگر ماشین را کنار نمی‌زد، غش می‌کرد، ماشین تصادف می‌کرد و خود و مادرش را به کشتن می‌داد. توضیح داده‌می‌شود که شناسایی فکر خودکار، نخستین‌گام در بازسازی شناختی‌ست و باید به‌عنوان بخشی از تکلیف خودارزیابی این هفته تمرین‌شود.

سپس، به مراجعین آموزش می‌دهند به افکارشان نه به‌عنوان حقایق مسلم، بلکه به‌عنوان فرضیه نگاه کنند. از روش پرسش سقراطی برای کمک به آنها در جمع‌آوری شواهد برای تعیین یک احتمال واقع‌بینانه‌تر، استفاده می‌شود. برای مثال، تینا فکر می‌کند احتمال از دست دادن کنترل ماشین و تصادف‌کردن حین حمله وحشت‌زدگی نزدیک به ۱۰۰٪ است. از او سوال می‌شود آیا این اتفاق قبلاً هم افتاده است. آیا مدرکی برای وقوع یا عدم‌وقوع آن در دست دارد. پس از رسیدن به یک احتمال واقع‌بینانه‌تر، در ایجاد افکار جایگزین به مراجع کمک می‌شود. برای تینا، یک فرضیه جایگزین ممکن است این باشد: من فقط در حال تجربه اضطراب هستم و هنگام تجربه افکار و احساسات بدنی مضطربانه، قادر به رانندگی هم هستم.

۳. درمان رفتاری آگورافوبیا از طریق مواجهه‌سازی

مواجه شدن با آنچه فرد از آن می‌ترسد، بهترین راه درمان آگورافوبیا می‌باشد. قرارگیری مکرر در معرض احساسات ترس‌برانگیز بدنی (مواجهه‌سازی بدنی) و موقعیت‌های ترس‌برانگیز (مواجهه‌ در موقعیت‌های طبیعی) برای رد ارزیابی نادرست شناختی و خاموش‌سازی واکنش‌های هیجانی شرطی به این احساسات و موقعیت‌ها از جمله اصلی‌ترین روش‌های درمان آگورافوبیا همراه با پانیک و یا بدون پانیک می‌باشد.

فرد به‌همراه درمانگر جدول سلسله مراتب خطر را ایجاد می‌کنند تا در مواجهه‌سازی از آن استفاده کند. میزان مواجهه‌سازی باید به‌میزانی باشد که فرد توان انجام آن را داشته باشد، ولکن نباید به‌گونه‌ای باشد که هیچ اضطرابی را در فرد ایجاد نکند. فرد در موقعیت خطر آنقدر می‌ماند تا اضطراب او کاهش بیابد. هر مرحله چندین بار انجام می‌شود تا فرد نسبت به آن مرحله احساس راحتی کند. آنگاه مواجهه‌سازی مرحله بعدی را شروع می‌کند.

جدول سلسله مراتب خطر:

نوع فعالیت میزان خطر برآورد شده در ذهن از ۰ تا ۱۰
همراه با دوست خود به پارکینگ رفتن ۵
به تنهایی به پارکینگ رفتن ۶
به کوچه رفتن به‌همراه یکی از دوستان ۷
۵۰۰ متر دور شدن از خانه ۸
به‌همراه خانواده به یک جشن عروسی رفتن ۹
به یک فروشگاه شلوغ رفتن به تنهایی ۱۰

 

۴. تکنیک‌های ریلکسیشن

بازآموزی تنفس به‌عنوان یک مهارت انطباقی در توقف واکنش‌های بیش از حد فیزیولوژیکی در درمان پانیک معرفی می‌شود. مکانیسم‌هایی که به‌وسیله آنها بازآموزی تنفس موثر واقع می‌شود و میزان مؤثر بودن آن برای وحشت‌زدگی، همچنان تحت بررسی هستند. با وجود این، مهم است که درمانجوها از آن به‌عنوان وسیله‌ای برای اجتناب از احساسات منفی استفاده نکنند. به درمانجو، تنفس دیافراگمی آموزش داده می‌شود: تنفس از شکم به‌جای سینه. قرار است درمانجو با شمارش دَم (یک) و فکر کردن به کلمه‌ی «آرامش» هنگام بازدم، روی تنفس‌ خود تمرکز کند. درمانجو برای نخستین هفته تمرین‌، باید با میزان و سرعت نرمال نفس بکشد. بعد از سه تا پنج دقیقه تمرین در جلسه، تکلیف بازآموزی تنفس برای هفته آینده به مراجع محول می‌شود: ده دقیقه تمرین، دوبار در روز در یک مکان راحت و آرام. (توضیح کامل‌تر را می‌توانید در مقاله اضطراب بیابید)

تکنیک دیگر مورد استفاده در درمان پانیک، آرمیدگی تدریجی عضلات است. (توضیح کامل‌تر را می‌توانید در مقاله اضطراب بیابید).

۵. درمان دارویی آگورافوبیا

داروی اضطراب اجتماعی چیست؟ داروهای SSRI و یا SNRI برای درمان دارویی آگورافوبیا مورد استفاده قرار می‌گیرند. ضد افسردگی‌ها مانند فلوکستین و سرترالین که بر روی هورمون سروتونین موثر هستند، به‌طور معمول موثرتر از ضد اضطراب‌ها عمل می‌کنند.

داروهای ضد افسردگی چند هفته زمان می‌برد تا تاثیر بگذارند. ممکن است روانپزشک معالج مجبور شود داروی شما را چند بار تغییر دهد تا موثرترین دارو را که اثرات جانبی کمتری نیز داشته باشد، برای شما بیابد. روانپزشک چه در زمان شروع و چه قطع دارو باید قانون تدریج را رعایت کند.

41 دیدگاه

  1. اقای دکتر اگه لطف کنید یه روانشناس کاربلد تو مشهد بهم معرفی کنید تا آخرعمر دعاتون میکنم.

  2. سلام جناب دکتر… من ۳۹سالمه و ۱۵سال قرص اعصاب مصرف کردم و دوسال پیش با طب سنتی و ماساژ درمانی قرصامو قطع کردم و یکسال خیلی حالم خوب بود تا اینکه پدرم پارسال فوت کردن و من شوک بدی بهم وارد شد… بخاطرحال بد مادرم کارمو و تفریح و دوستامو و همه چیرو گذاشتم کنار وکنار مادرم موندم..الان حدود ۸ماهه که دچار اضطراب و ضعف جسم و روح شدم و حدود دوماهم میشه که از بیرون رفتن و اجتماع میترسم و از اینکه دادبزنم و دیونه بشم و کنترلمو از دست بدم میترسم و حالم بد میشه… درضمن اعصابمم خیلی ضعیف شده و حوصله صدا و حرفزدن با هیچکس حتی مادرمو ندارم…. خیلی خیلی دارم زجر میکشم و اذیت میشم… خواهش میکنم کمکم کنید… فکر کنم پانیک و آگورافوبیا دارم… ممنون میشم راهنماییم کنید… باتشکر

    1. اقای دکتر اگه لطف کنید یه روانشناس کاربلد تو مشهد بهم معرفی کنید تا آخرعمر دعاتون میکنم.

  3. سلام ، مطالب روی سایت عالی هستن. تقریبا چکیده ای از کتابهای خوب و موثر روانشناسی که قبلا مطالعه کردم. از این بابت واقعا متشکرم.
    آقای دکتر من ترس از رانندگی در موقعیتهایی که نمی شناسم دارم. البته به مرور زمان با تکینیک مواجهه سازی به محل هایی رفتم ولی هنوز هم بعد از مدتها رانندگی ترجیح میدم خیلی از خونه دور نشم! می ترسم وارد خیابونهایی بشم که از وضعیت شون اطلاعی ندارم. مثلا رانندگی در خیابون های تنگ و باریک منو دچار وحشت میکنه. یا وقتی به سمت ارتفاعات حرکت می کنم خیلی زیاد وحشتزده میشم چون رانندگی تو این مسیرها برام سخت میشه و میترسم از پسش برنیام و دردسری درست کنم…. واقعا با منطق جور در نمیاد ولی این یه جور فوبیاس و منو بسیار محدود کرده و مجبور شدم از ایمنی جویی و اجتناب استفاده کنم که طبق مقاله شما کار درستی نیست و اوضاع رو بدتر میکنه. در واقع، من در چنین موقعیتهایی دچار اضطراب میشم. نه به شکل غیرقابل کنترل.. اما لرزش کم دست و پا که گاهی کنترل کلاژ رو سخت میکنه و مشکل ساز میشه. نمیدونم این مشکل من همون گذرهراسی محسوب میشه یا خیر! اما با مراجعه به پزشک فقط دارو درمانی شدم برای رفع اضطراب. متاسفانه روان درمانگری که بتونه کمکم کنه نمی شناسم. ممنون میشم راهنمایی بفرمایید. اگر کتاب مناسبی که کاربردی باشه هم معرفی بفرمایید حتما استفاده میکنم. بسیار سپاسگزارم.

    1. درمان مشکل شما مواجهه سازی است. باید مواجهه بکرات و بمدت زیاد باشد. یعنی هربار که مواحهه انجام می دهید باید تا زمان پایین امدن اضطراب در موقعیت بمانید. نباید در حین بالا بودن اضطراب از موقعیت خارج شوید

    2. اقای دکتر من نمیخوام دوباره برم سراغ قرص… اگه لطف کنید یه روانشناس کاربلد تو مشهد بهم معرفی کنید تا اخر عمر دعاتون میکنم

  4. سلام ، ببخشید من این هراس از تنها بودن در جمع رو دارم ، ولی دچار حمله نمیشم ، ولی به شدت از توی چشم بودن در جمع و انجام کاری تو جمع میترسم و اضطراب میگیرم .
    حمله ها چطوری هستن ؟
    گاهی وقتاهم چون خیلی خواب های بد میبینم ، میترسم بخوابم .
    وضعیتم چطوره ؟ با روانکاوی حل میشه ؟ دوست ندارم قرص بخورم .

      1. من یه معلمم و بیرون هراسی دارم ، عجیبه تو بعضی مکان ها خیلی خوش صحبتم ولی خیلی از مکان ها مخصوصن مکان های عمومی احساس شرم و ترس میکنم. از تو صف بودن و تو خیابون بودن به ترس اینکه مبادا آشنایی منو ببینه هراس دارم آیا اینم عادات من جز بیماری اگورافوبیاست؟

  5. سلام من این سه ساله که دچار آگورافوبیا شدم به حدی که الان از خونه خارج نمیشم وتو اتاق میشینم همیشه این ترس باهامه که نکنه موقعیتی پیش بیاد که مجبور بشم از خونه برم بیرون همه ی روزمو با استرس واضطراب شدید میگذرانم

    1. سلام زینو جان.. هنوزم همین مشکل و داری؟ میخوام باهات بیشتر صحبت‌ کنمم..

    2. سلام من هم دقیقا به مانند شما ۵ ساله درگیر این بیماری هستم که البته باید اقرار کنم‌ باندازه کافی‌ برای بهبودش تلاش نکردم.
      هر کس بتونه این بیماری من رو درمان کنه حاضرم هر کاری براش انجام بدم

    3. البته بگم که میدونم تنها راهش برای خوب شدن مواجه شدن باهاشه. برای من انقدر زیاد شده که حتی از تنها بودن و تنخا خوابیدن هم وحشت دارم. و واقعا نیاز به یه روان‌درمانگر دارم. البته من از کودکی از ساختمان‌های بزرگ و سالن وحشت داشتم.

  6. سلام.منم خیلی وقته درگیرشم.البته چون سعی میکنم باهاش رو ب رو بشم خیلی خیلی بهتر شدم.اما هنوزم گاهی اذیت میشم.من فقط تنهایی خونه موندن و یا تنهایی بیرون رفتن حالمو بد میکنه.یعنی میرسه روزی ک کامل خوب شم؟

      1. مرسی.از اینکه همه میگن رو ب رو شدن با ترسا حالتو خوب میکنه خیلی خوشحالم.اگرچه دردناک اما امکان پذیره.از این ب بعد محکم تر و مطمئن تر باهاشون رو ب رو میشم.

  7. سلام من ۴ ساله پنیک اتک دارم. و الان یکسال هست که از ترافیک به شدت میترسم. چون در تهرانم زندگی میکنم واقعا دارم زجر میکشم. از خیلی چیزا منو انداخته. لطفا اگه کسی راهشو بلده به این شماره پیام بده

  8. سلام من نمیتونم از خانه خارج بشم اصلا نمیتونم کارهای خودمو انجام بدم از هم صحبتی با دیگران میترسم لطفا راهنمایی کنید؟

    1. سلام عزیزم. شما کامل توصیح ندادید مشکل خودتان. احتمالا شما دچار حمله های وحشت هم شدید قبلا. یعنی ترس از خارج شدن از خانه به احتمال زیاد ناشی از حمله های قبلی شما است. در این صورت مقاله زیر را مطالعه کنید تا با مشکل خود بیشتر اشنا شوید.
      https://dr-sanaie.com/%D8%AD%D9%85%D9%84%D9%87-%D9%BE%D8%A7%D9%86%DB%8C%DA%A9-%D9%88-%D8%AF%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%BE%D8%A7%D9%86%DB%8C%DA%A9/
      در صورتی که علامتهای بالا را ندارید لطفا مقاله زیر را مطالعه کنید.
      https://dr-sanaie.com/%D8%AF%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B6%D8%B7%D8%B1%D8%A7%D8%A8-%D8%A7%D8%AC%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%B9%DB%8C/

  9. من نمیتونم از خانه خارج بشم اصلا نمیتونم کارهای خودمو انجام بدم از هم صحبتی با دیگران میترسم.

  10. آقای دکتر ایشان قرص والزومیکس هم بخاطر فشارخون میخورندآیا احتمال دارد بخاطر این قرص باشد؟ چون بخاطر قهوه ی زیاد خوردن دچار فشارخون شد و قهوه را کنار گذاشتند و شروع به خوردن این قرص کردند حالا میگم شاید به این قرص هم ربط داشته باشد

    1. قرص والزومیکس نمی تواند این اثر را داشته باشد ولی فشار خون بالا که باعث سرگیجه می شود می تواند فرد را ترسانده و دچار دور اضطراب شود که در مقاله پانیک توضیح داده ام.

  11. برادر من هم بعد از ترک قهوه به یکباره دچار این فوبیای بیرون هراسی شده و اصلا نمیتونه رانندگی کنه به محض اینکه از شهر بیرون میره حملات هراس سراغش میان و مجبور میشه برگرده. خواهش میکنم بگید آیا خوب میشه به مرور زمان؟ چون نمیخواد داروهای اعصاب بخوره

    1. سلام. اینکه بعد از ترک قهوه دچار این حالت شده است نشانه عوارض ترک است. یعنی ایشان بگونه ای معتاد به کافیین بودند. ایشان خوب خواهند شد ولی نه با گذشت زمان. بهیچوجه نگذارید حملات پانیک در ایشان کهنه شود و آگرافوبیای او تسری پیدا کند. زیرا کم کم ایشان برای احساس امنیت مجبور می شود خانه را ترک نکند. مقاله درمان پانیک را در سایت مطالعه کنند. تصحیح خطاهای شناختی و باورهای غلط به درمان او کمک بسیاری می کند. هرچقدر بیشتر بخواهد امنیت بدست بیاورد مشکلش بیشتر می شود. باید به سمت ترسهایش برود. بتدریج باید از شهر خارج شود. لینک درمان پانیک را در ادامه خواهم گذاشت.
      https://dr-sanaie.com/%D8%AD%D9%85%D9%84%D9%87-%D9%BE%D8%A7%D9%86%DB%8C%DA%A9-%D9%88-%D8%AF%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%BE%D8%A7%D9%86%DB%8C%DA%A9/
      مقاله دوم
      https://dr-sanaie.com/%D9%BE%D8%A7%D9%86%DB%8C%DA%A9-%DA%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA/

  12. با سلام. اولین کاری که باید انجام داد توکل است بعد آموزش ها و دارو و در نهایت باز هم توکل به خدا که قوی ترین مسکن روح و جسم است

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا