فرزند ناتنی
پدر ناتنی مادر ناتنی
چگونه یک رابطه سالم با فرزند ناتنی خود ایجاد کنیم؟
ازدواج با کسی که از قبل بچه دارد یا بعبارتی فرزند ناتنی میتواند چالش برانگیز باشد، اما همچنین میتواند یک موهبت عظیم باشد.
به عنوان والدین ناتنی، میتوانید در نقش یک دوست و مربی با کودک ارتباط داشته باشید، لازم نیست سعی کنید که به عنوان والدین سوم وارد عمل شوید.
برای ایجاد رابطه خوب با فرزند ناتنی خود و تقویت احترام و اعتماد متقابل تمرکز کنید. همچنین بهخاطر داشته باشیدکه تلاش شما برای ایجاد یک رابطه خوب برای هماهنگی و انسجام کل خانواده پراهمیت است.
آنها ممکن است هرگز به طور کامل شما را آنطور که دوست دارید نپذیرند، اما تمام تلاش خود را برای ایجاد یک رابطه همراه با احترام با آنها انجام دهید.
روش اول: نشان دادن علاقه به کودک
۱. یک ارتباط را آغاز کنید، اما اجازه دهید کودک سرعت آن را تنظیم کند.
به فرزند ناتنی خود اجازه دهید تا رابطهای که دوست دارد با شما داشته باشد را تعریف کند. علاقه خود را ابراز کنید، اما بگذارید حالت رابطه و پیشرفت آن به عهده فرزند ناتنی شما باشد تا ببینید او چگونه میخواهد پیش برود.
- سعی نکنید با عجله و به زور وارد رابطه شوید. به سادگی به فرزند ناتنی خود بگویید «من هیچ علاقهای به جایگزینی مادر یا پدر تو ندارم اما میخواهم که ما رابطه نزدیکی داشته باشیم. میتوانی من را به عنوان یک خاله، عمو یا یک دوست بالغ در نظر بگیری. این به نظرت چطور است؟»
- اگر فرزند ناتنی شما هیچ علاقهای به نزدیک شدن به شما نشان نمیدهد، برای مدتی عقبنشینی کنید. آنها ممکن است برای پذیرش رابطه به زمان نیاز داشته باشند.
۲. در مورد علایق آنها گفتگو کنید.
با فرزند ناتنی خود مانند هر کس دیگری، از طریق صحبت در مورد آنچه که آنها به آن علاقه دارند، دوست شوید. اگر فرزندخوانده شما که دختر است رقص باله دوست دارد، نظر او را درباره یک روتین رقص بپرسید. اگر فرزندخوانده شما که پسر است انیمه دوست دارد، به او بگویید که شما را در جریان برنامه مورد علاقهاش قرار دهد.
- هنگامی که آنها را تشویق به صحبت کردید، حتماً گاه به گاه تماس چشمی برقرار کنید و در مکالمه شرکت کنید تا نشان دهید که دارید گوش میدهید.
- سؤالات باز بپرسید که مکالمه را ادامه میدهد مانند «خب، چه چیزی شما را به آن علاقهمند کرد؟»
۳. یک زمان دونفره برای فعالیتی سرگرم کننده اختصاص دهید.
به سرگرمیهای فرزندخوانده خود علاقمند شوید، سرگرمیهای خود را با او به اشتراک بگذارید و سرگرمیهای جدیدی با یکدیگر ایجاد کنید. این به شما کمک میکند زمان باکیفیتی را با هم بگذرانید، بدون اینکه تلاش ناخوشایندی برای بیان موضوعات هیجانانگیز داشته باشید.
- برای مثال، اگر آنها بیسبال دوست دارند، با یک توپ در حیاط بازی کنید. اگر شما کار نجاری دوست دارید، یک دوره آموزشی برای آنها بگذارید و به آنها یاد دهید که چیزی بسازند.
۴. در روشی مشارکت کنید که برای آنها راحت باشد.
دوست شدن با فرزندخوانده خود میتواند چالش برانگیز باشد، به خصوص اگر کودک بترسد یا رفتار سردی داشته باشد. با قرار گرفتن در حالتی که آنها دارند، به آنها کمک کنید تا با شما آرامش داشته باشند. تعامل با آنها در یک سطح راحت میتواند به شکستن دیوارهایی که ممکن است ساخته باشند کمک کند.
- اگر آنها روی زمین با لگوها بازی میکنند، از نظر فیزیکی به آنجا بروید و با آنها بازی کنید.
- اگر آنها کمی خجالتی هستند، اصرار به گفتگوهای رو در رو نداشته باشید. سعی کنید در حین انجام یک بازی ویدئویی، تماشای یک فیلم یا هر فعالیتی که آنها ترجیح میدهند، با آنها تعامل داشته باشید.
روش دوم: ایجاد اعتماد
۱. اجازه دهید کودک شما را با هر اسمی که دوست دارد صدا کند.
آنچه کودک شما را صدا میکند به ترجیحات منحصربهفرد او بستگی دارد، اما مطمئناً نباید از آنها بخواهید که شما را «مامان» یا «بابا» صدا کنند. در این باره صحبت کنید و اسمی را انتخاب کنید که برای هر دوی شما مناسب باشد.
- ممکن است بگویید «پس دوست داری من را با چه اسمی صدا کنی پیتر؟ بیا به اسمی فکر کنیم که هر دو دوست داریم.»
۲. با فرزندخوانده خود روراست باشید.
برای ایجاد پیوند با فرزندخوانده خود، باید قدم اول را بردارید. اگر چیزهای زیادی را از او پنهان کنید، ممکن است او نسبت به شما بیاعتماد شود. بیاعتمادی میتواند مانع ایجاد پیوند شما شود، بنابراین صریح و صادق باشید.
- ممکن است بگویید «بیا با شناختن یکدیگر شروع کنیم. آیا چیزی هست که بخواهی راجع به من بدانی؟»
- حتی اگر آنها اول سؤالی ندارند یا چیزی نمیگویند، میتوانید بگویید «من همیشه حضور دارم اگر خواستی سؤالی بپرسی یا صحبت کنی. خب؟»
۳. واکنش کودک را در هنگام ابراز محبت بسنجید.
همانطور که به آرامی شروع به ایجاد رابطه با فرزندخوانده خود میکنید، این طبیعی است که بخواهید محبت خود را نشان دهید. قبل از اینکه این کار انجام دهید، به دنبال نشانههایی بگردید که فرزندخوانده شما برای تلاشهای شما آماده است و نسبت به آن احساس راحتی میکند.
- آیا اگر دستی روی شانه آنها بگذارید کنار میروند؟ اگر نه، پس احتمالاً با این امر مشکلی ندارند.
- ممکن است بخواهید از آنها بپرسید که در مورد محبت چه احساسی دارند. چیزی مانند «اشکالی ندارد اگر بغلت کنم؟» باید به شما کمک کند تا موضع آنها را در این مورد مشخص کنید.
۴. شما فردی نباشید که کودک را تنبیه میکند.
تنبیه باید حداقل در ابتدا به عهده والدین بیولوژیکی باشد. در اوایل، شما باید صرفاً روی ایجاد یک رابطه مثبت با فرزندخوانده خود تمرکز کنید.
- این به این معنی نیست که شما صدایی نخواهید داشت، فقط اجازه دهید همسرتان کسی باشد که هر تنبیهی را به صورت شفاهی بیان میکند.
- اگر همسرتان میخواهد شما در تصمیمگیری مشارکت کنید، صحبتهای مربوطه را به دور از بچهها انجام دهید.
۵. سعی کنید با والدین دیگر کودک محترمانه تعامل کنید.
در اینجا یکی از مهمترین چیزهایی که باید به یاد داشته باشید این است که همه شما عضو یک تیم هستید و همه شما خواستار بهترین علایق کودک هستید. بدون اینکه تفاوتها را در نظر بگیرید، سعی کنید رابطهای بالغ و صمیمانه با والدین دیگر حفظ کنید.
- در حضور کودک در مورد والدین اصلی او منفی صحبت نکنید.
- اگر کودک داستانی برای به اشتراک گذاشتن در مورد والدینش دارد، به آن گوش دهید و واکنش مثبت نشان دهید.
۶. صبور باشید و توجه زیادی نشان دهید.
هر شرایطی که منجر به پایان رابطه والدین اصلی فرزندخوانده شما شده است، احتمالاً برای او ناراحتکننده است. به آنها زمان دهید تا تمام تغییرات جدید را پردازش کنند و برای شما جایی در زندگی خود ایجاد کنند.
- ممکن است رابطه شما با فرزندخواندهتان هرگز «ایدهآل» نباشد. با این حال، اگر اجازه دهید هر چیزی بهطور طبیعی و بدون اجبار پیشرفت کند، شانس بسیار بیشتری برای ایجاد یک پیوند پایدار خواهید داشت.
روش سوم: با هم زندگی کنید
۱. نسبت به فرزندان ناتنی خود همان وظایف و انتظاراتی را داشته باشید که از دیگران دارید.
دستورالعملهای واضح و روشنی را در مورد آنچه در خانه خود انتظار دارید تنظیم کنید و این قوانین را برای همه افراد اعمال کنید، چه کسانی که بهطور ثابت در آنجا زندگی میکنند و چه کسانی که گاهی در آنجا هستند.
- با در نظر گرفتن همان قوانین و انتظارات از فرزندان ناتنی خود، در واقع آنها به جای اینکه هر زمان که به ملاقات شما میآیند احساس غریبگی کنند، به عضوی از خانواده تبدیل میشوند.
- اگر آنها بهطور ثابت در خانه شما زندگی میکنند، هم شما و هم همسرتان باید با آنها بنشینید و در مورد قوانین و انتظارات مربوط به خانواده خود صحبت کنید.
۲. فضایی را برای ارتباط کودک و والدین بیولوژیکی او در نظر بگیرید.
با توجه و ارتباط تمام وقت، احساس ناراحتی برای فرزندخوانده خود ایجاد نکنید. همینطور انتظار نداشته باشید که همیشه با آنها وقت بگذرانید. به آنها فرصت دهید تا بدون حضور شما در کنار همسرتان باشند.
- این کار نشان میدهد که شما به رابطهای که از قبل وجود دارد احترام میگذارید و به آنها اجازه میدهید رابطهای که با والدین خود به اشتراک میگذارند را پرورش دهند.
۳. ارتباط را به بخشی از زندگی روزمره خود تبدیل کنید.
صحبت کردن در مورد مسائل در همه خانوادهها مهم است، به خصوص خانوادههایی که با یکدیگر ترکیب شدهاند. عادتی را ایجاد کنید که در مورد همه چیز در طول کارهای روزمره و مراسمها بحث کنید تا همه در یک مسیر قرار داشته باشند.
- برای مثال، هرکسی ممکن است بخشی از روز خود را در زمان شام به اشتراک بگذارد. ارتباط برقرار کردن در حین انجام کارها یا سرگرمیها به شما کمک میکند تا بدون فشار گفتگوی رو در رو، با یکدیگر آشنا شوید.
- اگر کودک از برقراری ارتباط با شما خودداری میکند، سعی کنید از داستانهای شخصی استفاده کنید تا بیشتر در مورد خود به او بگویید. آنها ممکن است زمانی که شما را بهتر بشناسند، ارتباط نزدیکتری برقرار کنند.
۴. یک فضا برای هر فردی ایجاد کنید.
ترکیب خانوادهها هرگز کار آسانی نیست، اما تمام تلاش خود را بکنید تا هر تغییری که در خانه ایجاد میکنید، بچهها را در نظر بگیرید. مطمئن شوید که همه کودکان فضایی مخصوص به خود دارند، حتی اگر مجبور به استفاده از اتاقهای مشترک باشند.
- میتوانید با پرسیدن اینکه چه رنگی را برای اتاق خواب دوست دارند یا با هم خرید کردن برای دکور، در آنها احساس مشارکت بیشتری ایجاد کنید.
- همچنین به آنها آزادی عمل بدهید، مثلاً تابلویی را با عنوان «اتاق اسم فرزندتان» آویزان کنید تا آنها بتوانند فضای خود را مشخص کنند.
سؤالات متداول
چگونه میتوانم ناپدری خوبی برای یک دختر باشم؟
این امر در شرایطی که خودتان یک دختر بیولوژیکی نداشته باشید، ممکن است کمی سختتر باشد. از همسرتان راهنمایی بخواهید زیرا او فرزندش را بهتر میشناسد.
با آن دختر صادق باشید و به او بگویید که این تجربه جدیدی برای شما است اما از این بابت هیجانزده هستید. همچنین، به کودک علاقه فعال داشته باشید و در مورد دوستان، فعالیتها، مدرسه و جزئیات دیگری که مربوط به او هستند بیاموزید.
شما میتوانید در مراسمهای رقص، فعالیتهای تفریحی دخترانه و مراسمهای مدرسه شرکت کنید. فقط حضور داشته باشید و کسی باشید که آن دختر کوچک بتواند روی او حساب کند.
چگونه والدین مناسبی برای یک فرزند ناتنی باشید؟
شما با صبر، مراقبت و دوستی میتوانید این کار را انجام دهید. به رابطه خود با فرزند ناتنی فشار نیاورید و به آرامی یکدیگر را بشناسید؛ درست مانند کاری که برای هر فرد جدیدی در زندگی خود انجام میدهید.
چگونه یک فرزند ناتنی را تربیت کنید؟
این چیزی است که شما و شریک زندگیتان باید از قبل در مورد آن صحبت کنید و برای آن تصمیم بگیرید. بهتر است اگر تازه وارد رابطه با فرزند ناتنی شدهاید، تربیت را به عهده والدین بیولوژیکی او بگذارید.
بهتر است والدین ناتنی تنها قوانین اصلی والدین بیولوژیکی فرزند را تقویت کنند. به عنوان مثال، فقط بگویند که «این قانون پدرت است.»
چگونه با فرزند ناتنی ارتباط برقرار کنید؟
انتظار نداشته باشید که این کار سریع و آسان باشد. به کودک زمان بدهید تا شما را بشناسد. شاید بتوانید از طریق توجه به علایق و سرگرمیهای او ارتباط برقرار کنید. همیشه حواستان باشد که ممکن است آنها دلتنگ والدین بیولوژیکی خود شوند و به این مسئله توجه داشته باشید.
نکات کمکی
- به یاد داشته باشید که فرزندخوانده شما، بدون در نظر گرفتن شرایط، بیگناه است. بنابراین اگر با والدین دیگر او یا همسرتان مشکل دارید، این را به فرزندخوانده خود ابراز نکنید.
- واقع بین باشید، ممکن است فرزندخواندهتان هرگز به شما بسیار نزدیک نشود یا مانند فرزندان شما رفتار نکند. این به این معنی نیست که شما شکست خوردهاید یا والدین ناتنی بدی هستید. به سادگی برای یک رابطه مثبت و متمدن تلاش کنید.
- از شوخی استفاده کنید تا زمانی که تنش بیشتر میشود، آن را کم کنید. این موقعیت چالش برانگیزی است اما نباید احساس سنگینی داشته باشد. سعی کنید با نشاط و روشن فکر بمانید.
منبع:
https://www.wikihow.com/Build-a-Healthy-Relationship-with-a-Stepchild