روابط عاطفی

عشق یک طرفه

امتیاز

آن چه در این مقاله می خوانیم

عشق یک طرفه به چه معناست؟

عشق یکطرفه احساس دوست داشتن شخصی است که در مورد شما احساس یکسانی ندارد. به طور خلاصه می‌توان از عشق یک طرفه به عنوان یک شیفتگی یاد کرد. در عین حال باید به یاد داشت که این عشق، یک علاقه‌ی واقعی است.

عشق یک‌ طرفه شامل داشتن احساسات عاشقانه قوی نسبت به شخص دیگری است که چنین احساسی ندارد. این یک تجربه یک‌طرفه است که می‌تواند افراد را با احساس درد، اندوه و شرم مواجه کند.

این احساس در مورد کسی است که احساسات شما را جبران نمی‌کند. فردی که عشق یک طرفه را تجربه می‌کند، این امید را در قلب خود دارد که روزی آن شخص خاص او را دوست خواهد داشت.

ممکن است فکر کنید که تشخیص عشق یک‌ طرفه آسان می‌باشد، اما این همیشه واضح نیست و می‌تواند باعث سردرگمی و آشفتگی عاطفی زیادی شود. یاد بگیرید که به دنبال چه چیزی باشید و چگونه به موقعیت رسیدگی کنید.

ممکن است فردی را که دوست دارید، مطابق خصوصیات شما نباشد. او ممکن است در شهر دیگری زندگی کند یا خیلی پیر یا جوان باشد. او ممکن است نسبت به شخص دیگری احساساتی داشته باشد و یا ممکن است در حال حاضر برای یک رابطه آماده نباشد.

عشق یک طرفه می‌تواند باعث ناامیدی شود، زیرا شما به شخصی اهمیت می‌دهید که احساس مشابه شما را ندارد. عشق یک طرفه حتی بین زوج‌هایی که در رابطه هستند نیز امکان‌پذیر است. جایی که یکی از زوج‌ها با صد در صد فداکاری رابطه را دوست دارد و شریک زندگی به سختی به زندگی مشترک اهمیت می‌دهد.

عشق یک طرفه- تصویر ۱- سایت تخصصی روانشناسی دکتر کامیار سنایی

 

انواع عشق یک‌ طرفه

عشق یک‌طرفه ممکن است انواع مختلفی داشته باشد، از جمله:

  • دوست داشتن کسی که احساسات مشابهی ندارد.
  • داشتن احساسات شدید نسبت به کسی که در دسترس نیست.
  • کشش متقابل بین افرادی که هر دو در روابط دیگری هستند.
  • میل به همسر سابق پس از پایان یک رابطه.

تشخیص این مسئله مهم است که معمولاً افراد در برخی مواقع احساسات یک‌طرفه را تجربه می‌کنند. تشخیص نشانه‌های عشق یک‌طرفه ممکن است به شما کمک کند تا یاد بگیرید که با آن به‌طور مؤثرتری کنار بیایید و راه‌هایی برای پشت سر گذاشتن آن پیدا کنید.

نشانه‌های عشق یک طرفه

نشانه‌هایی وجود دارد که می‌تواند به شما کمک کند بفهمید چه اتفاقی در حال رخ دادن است و آیا عشقی که به کسی دارید متقابل است یا خیر. برخی از افراد احساس می‌کنند که انگار از یک علاقه عشقی «علائم مختلفی» دریافت می‌کنند و بعد متوجه می‌شوند که در واقع عشق یک‌ طرفه است.

شما برای ارتباط تلاش می‌کنید

آیا شما تنها کسی هستید که برای برقراری ارتباط تلاش می‌کنید؟ آیا شما تنها کسی هستید که می‌خواهید با طرف مقابل تماس بگیرید تا ببینید روزش چگونه می‌گذرد یا بفهمید چه مسائل مهمی در زندگی‌اش اتفاق می‌افتد؟

زمانی که شما تنها کسی هستید که برای تماس و ارتباط با طرف مقابل وقت می‌گذارید، مسائل را با او پیگیری می‌کنید یا سؤال‌هایی در مورد زندگی‌اش می‌پرسید، این می‌تواند نشانه‌ای از یک‌طرفه بودن این عشق باشد.

در جریان سالم، دو شریک که به یکدیگر اهمیت می‌دهند، انگیزه برقراری ارتباط با یکدیگر و سهیم شدن در الگوی ارتباط مؤثر و سالم را دارند. انرژی متقابل بین شرکا در یک رابطه سالم، حالت متعادلی دارد و مسئولیت برقراری ارتباط را بر عهده یک نفر نمی‌گذارد.

تحقیقات نشان داده است افرادی که محبت دیگران را رد می‌کنند اغلب احساس گناه می‌کنند. چنین افرادی تمایل دارند عاشقان بالقوه را غیرمنطقی، خود فریبنده و آزاردهنده ببینند. از سوی دیگر، عاشقان بالقوه تمایل دارند این افراد را مرموز و ناسازگار ببینند.

شما مشتاق تماس فیزیکی هستید

آیا تمایل دارید طرف مقابل را لمس کنید، دستانش را بگیرید، او را ببوسید یا در آغوش بگیرید؟ اشتیاق برای ارتباط اغلب شامل میل به تماس فیزیکی است؛ زمانی که افراد به یک اندازه جذب یکدیگر می‌شوند و به صمیمیت فیزیکی تمایل دارند، هر دو طرف می‌خواهند در سطح فیزیکی با هم ارتباط برقرار کنند.

اگر متوجه شدید که شما همیشه شروع کننده هرگونه تماس فیزیکی هستید یا زمانی که سعی می‌کنید به صورت فیزیکی با هم ارتباط برقرار کنید، با مقاومت مواجه می‌شوید یا طرف مقابل خود را کنار می‌کشد، این می‌تواند به دلیل اشتیاق یک‌طرفه باشد.

شما آن فرد را بیش از حد ایده‌آل می‌بینید

بسیاری از اوقات، در شرایط عشق یک‌طرفه، یک نفر دیگری را بیش از حد ایده‌آل می‌بیند؛ به‌طوری که آن فرد را تقریباً کامل می‌بیند و هرگونه نقص به راحتی از بین می‌رود. در این نوع از عشق، به ندرت مرزهای سالمی تعیین می‌شود.

وقتی افراد یک پیوند عاشقانه سالم ایجاد می‌کنند، هر دو همچنان می‌توانند خطاها، آسیب‌پذیری‌ها یا نقص‌های یکدیگر را ببینند. روابط سالم فضایی را برای افراد فراهم می‌کند تا اشتباه کنند و از این فرصت‌ها برای کمک به ایجاد پیوندهای نزدیک‌تر استفاده کنند.

هر یک از طرفین می‌توانند یکدیگر و نقاط آسیب‌پذیرشان را ببینند و بشنوند. در ارتباط عشق یک‌طرفه، تنها فردی که احساسات عاطفی دارد قادر به دیدن و شنیدن طرف مقابل است. در چنین عشقی، یک پذیرش متقابل و سالم از یکدیگر وجود ندارد.

او هرگز برای شناختن شما وقت نمی‌گذارد

شناخت شخص دیگری زمان می‌برد. در طول زمان، شرکای یک رابطه سالم، تجربیات خود را با هم مرور می‌کنند، سؤال می‌پرسند و تلاش می‌کنند تا یکدیگر را درک کنند. در ارتباط عشق یک‌طرفه، سرمایه‌گذاری عاطفی تنها در یک طرف وجود دارد.

ممکن است متوجه شوید که شما کسی هستید که همیشه سؤال می‌پرسید، تماس را آغاز می‌کنید و تلاش می‌کنید تا فرد را به گفتگو یا تجربیات دعوت کنید. در مقابل این حالت شما، شخص دیگر ممکن است اصلاً چیزی درباره شما نداند، هرگز از شما سؤالی نپرسد یا هرگز به نظر نرسد شما را به گفتگوی معناداری درباره خودتان، مانند خواسته‌ها، علایق، اهداف یا سرگرمی‌هایتان دعوت کند.

ممکن است آرزو داشته باشید که طرف مقابل شما را بشناسد، اما به‌ نظر می‌رسد فرصت‌هایی برای صحبت در مورد این موارد با او وجود ندارد.

بطور خلاصه نشانه های عشق یک طرفه عبارتند از:

۱- معشوق برای شما کاملاً عالی به نظر می‌رسد. شما کمبودها و خطاهای او را نمی‌بینید. شما همیشه اشتباهات و گفته‌های او را توجیه می‌کنید.

۲- عشق یک طرفه باعث می‌شود احساس خستگی کنید، زیرا همه چیز را به آن معطوف می‌کنید و در عوض هیچ چیز مثمر ثمر و رضایت‌بخشی دریافت نمی‌کنید.

۳- اولویت روابط دیگر در زندگی شما کاهش می‌یابد و شما فقط به آن شخص خاص اهمیت می‌دهید.

۴- شما هرگز اولویتی که سزاوار آن هستید را پیدا نمی‌کنید و فقط در دنیای خیالی خود به زندگی ادامه می‌دهید.

۵- شما برای ملاقات با شخصی که دوستش دارید مدام دلیل می‌آورید، زیرا فقط دیدن او روز شما را شاد می‌کند.

۶- حتی اگر معشوق شما علائمی به علاقه شما نشان دهد، باز هم امیدوارید که او روزی شما را دوست داشته باشد.

۷- شما احتمالاً پیگیر پروفایل‌های شبکه‌های اجتماعی او و علائقش هستید و تمام حرکات و فعالیت‌های وی را از نزدیک پیگیری می‌کنید.

۸- زمانی افسرده و ناراضی می‌شوید که شخصی که دوستش دارید، شما را نادیده بگیرد یا نتواند پیامکی ارسال کند یا با شما تماس بگیرد.

۹- شما کل روز راجع به او با دوستانتان صحبت می‌کنید.

۱۰- شما کسی هستید که همیشه مکالمه را با او آغاز می‌کنید.

بدیهی است که عشق یک طرفه صدمه‌زننده است، زیرا شما مدام وقت و انرژی خود را برای شخصی تلف می‌کنید که حتی زحمت شما و توجه‌تان به احساساتش را در نظر نمی‌گیرد. اما آیا می‌شود سعی کرد تا عشق یکطرفه را به عشق دو طرفه تبدیل کرد؟

خرید اینترنتی کتاب اسرار دلربایی

کلیک نمایید

۱۰ راه برای موفقیت یک طرفه عشق 

در اینجا چند نکته مهم آورده شده است که می‌توانید برای تبدیل عشق یکطرفه به علاقه‌ای متقابل از آنها استفاده کنید.

۱) سعی کنید برای معشوق خود دوست خوبی باشید

گام به گام پیش بروید. قبل از اینکه به فکر شروع رابطه با کسی باشید، بسیار مهم است که دوست خوب وی یا حتی بهترین دوست او شوید. بنابراین اولین و مهمترین قدم این است که دوست خوبی برای محبوب خود باشید و اعتماد او را جلب کنید.

وقتی معشوق شما شروع به شناخت کامل شما به عنوان یک شخص کند، می‌تواند به فکر رابطه با شما باشد.

۲) بیش از حد وسواس پیدا نکنید

اگر اجازه دهید عشق یک طرفه‌تان کاملاً تحت تاثیرتان قرار دهد، برای شما و عشقتان بسیار ناسالم و مضر است. شما همیشه باید حدود مشخصی ایجاد کنید. به فرد در مورد احساسات و عواطف خود اطلاع دهید و به او بفهمانید که شما ارزشمندید.

معشوق خود را باور کنید و بیش از حد نسبت به او وسواس نشان ندهید. اگر بیش از حد حساسیت نشان دهید، ممکن است کاملاً شما را نادیده بگیرد و هرگز حرف‌های شما را اولویت نگذارد.

عشق یک طرفه- تصویر ۲- سایت تخصصی روانشناسی دکتر کامیار سنایی

۳) با معشوق خود ارتباط برقرار کنید

شما باید سعی در برقراری ارتباط و ایجاد مکالمه کنید. برای اینکه فرد محبوبتان را متوجه ارزش خود کنید، باید به طور منظم با او ارتباط برقرار کنید.

خیلی ناامید نشوید و به او فضا و زمان شخصی بدهید تا بتواند پاسخ دهد. از طریق مکالماتتان به او بگویید که شما همیشه آنجا و در کنارش هستید.

۴) از احساسات خود آگاه شوید

اول از همه، شما باید در مورد احساسات خود مطمئن باشید. فقط با باطن خود در تماس باشید و سعی کنید بدانید که آیا واقعاً می‌خواهید عشق یک طرفه را یک عشق دو طرفه کنید؟

بیشتر عاشقان یک طرفه از دنبال کردن محبوب خود پشیمان می‌شوند، زیرا بعداً می‌فهمند که عشق آنها چیزی که فکر می‌کرده‌اند، نبوده است.

۵) درک کنید که شرایط بد است، نه شما

فرض کنید ما به دنبال شخصی افتاده‌ایم که احساس مشابهی با ما ندارد. اولین کاری که همه ما انجام می‌دهیم این است که شروع به سرزنش خود می‌کنیم. کاملا اشتباه است! خودتان را به دلیل خوب نبودن سرزنش نکنید و سعی کنید این واقعیت را بپذیرید که فقط شرایط شما بد است.

همه ما سلیقه‌ها و رفتارهای گوناگونی داریم. مثل اینکه از یک غذا خوشمان می‌آید یا نه؛ اما این به این معنی نیست که ما در کل انسان خوبی نیستیم. بنابراین اگر کسی همان احساسی را که شما نسبت به او احساس می‌کنید تجربه نمی‌کند، درک کنید که در موقعیتی قرار دارید که هیچ کنترلی بر آن ندارید و آن را بپذیرید.

عشق در یک نگاه- دکتر کامیار سنایی روانشناس۶) بگذارید محبوب شما بهترین‌های شما را ببیند

شما فقط باید همانطور که هستید، واقعی و خودتان باشید. این نکته به این معنی نیست که شما مجبورید کارهای جالب انجام دهید تا محبوب خود را تحت‌تأثیر قرار دهید. این فقط به این معنی است که شما باید نسبت به خود صادق باشید و به عشق خود کمک کنید تا شما را بهتر درک کند.

سعی نکنید عیب‌های خود را پنهان کنید، زیرا باید به عشق خود اجازه دهید که ظاهر و باطن شما را بشناسد. از این طریق احتمالاً او قادر خواهد بود به طور کامل با شما ارتباط برقرار کند.

۷) به معشوق خود احترام بگذارید و از او مراقبت کنید

در مورد همه جنبه‌های زندگی به او احترام بگذارید و یاد بگیرید که او را با تمام وجود قبول کنید؛ نه فقط برای تحت‌تأثیر قرار دادن. اگر نسبت به او احترام، مراقبت و عشق داشته باشید، او به وجوه واقعی شخصیتتان پی می‌برد.

۸) برای شخصی که دوستش دارید، حضور داشته باشد

هر فردی همیشه دلش می‌خواهد یک نفر به عنوان حامی و پشتیبان داشته باشد. بسیار مهم است که شما برای عشق خود حاضر باشید. مخصوصا در لحظات سخت. با حمایت از او در دوران سخت و در کنار او بودن، حتی در اوقات خوب، می‌توانید ارزش خود را در ذهن او تحقق بخشید.

به یاد داشته باشید که به تنهایی هرگز نمی‌توانید عشق یک طرفه را موفق کنید. فرد مقابل نیز باید تلاش کند تا پاسخ‌های مناسبی را به شما بازگرداند. با این حال، شما می‌توانید به معشوق خود اطمینان دهید که رابطه بین شما برقرار است و شما واقعاً او را دوست دارید.

۹) درباره احساسات خود دوباره و دوباره نگویید

اگر او به احساساتتان اهمیتی نمی‌دهد، نباید مرتباً به او درباره خود بگویید. احساسات خود را حفظ کنید و از زندگی خود لذت ببرید. اگر فکر می‌کنید تکرار بیان احساسات می‌تواند در او تاثیر بگذارد، کاملاً اشتباه است. این حرکت کاملاً ناسالم است و باعث دوری او از شما می‌شود. بنابراین عزت نفس خود را حفظ کنید و منتظر زمان مناسب باشید.

۱۰) انتظارات کمتری داشته باشید

این مهمترین قانون عشق یک طرفه است. هرگز انتظار زیادی نداشته باشید، زیرا در این صورت هر اتفاقی می‌تواند بیفتد و شما باید آماده رویارویی با شرایط باشید. مسئولیت امور را به دوش نکشید. فقط این کارها را آسان انجام دهید و با روند کار پیش بروید.

عشق وسواسی- تصویر ۱- سایت تخصصی روانشناسی دکتر کامیار سنایی۵ راه موثر برای ترک عشق یک طرفه

دلایل زیادی وجود دارد که شما می‌خواهید از احساس یک طرفه خود عبور کنید. برای این کار می‌توانید روش‌های زیر را امتحان کنید.

۱) فاصله را حفظ کنید

شما باید تمام ارتباطات احتمالی خود را با فرد مورد علاقه‌تان، به خصوص اگر روزانه در مکان‌هایی مانند اداره، دانشگاه و غیره او را ملاقات می‌کنید، قطع کنید. دلیل این امر این است که اگر زمان بیشتری را با وی سپری کنید، خاطره‌هایی برای یادآوری در طول زندگی ایجاد می‌کند که به شما آسیب می‌زند. بنابراین سعی کنید از او فاصله بگیرید.

۲) اهداف دیگر زندگی خود را به‌خاطر بسپارید

شما باید یک نکته را به‌خاطر بسپارید: او همه‌ی زندگی شما نیست. شما باید اهداف زیادی را دنبال کنید یا زندگی خود را متمرکز کنید. به اشتیاق‌ها، سرگرمی‌ها و علایق خود وقت اختصاص دهید. آنها به شما کمک می‌کنند تا به اهداف زندگی خود برسید.

۳) فراموش نکنید که شما نیز عشق یک طرفه کسی هستید

اگر او را یک طرفه دوست دارید، فراموش نکنید که ممکن است شخصی وجود داشته باشد که شما را یک طرفه دوست داشته باشد. شروع به فکر کردن در مورد عشقی کنید که دیگران نسبت به شما احساس می‌کنند.

۴) یک فرصت دوم به زندگی خود بدهید

در زندگی خود فقط به خاطر عشق ناموفق‌تان درجا نزنید. آغوش خود را باز کنید و سعی کنید تجربیات جدید را بپذیرید. به زندگی عاشقانه خود یک فرصت دیگر بدهید. شاید کسی را پیدا کنید که برای شما بسیار مهم باشد و شما را بسیار دوست داشته باشد.

۵) بپذیرید که عشق شما مال دیگری است

اگر کسی را که دوست دارید در حال حاضر در یک رابطه عاطفی دیگر قرار دارد، پس به من اعتماد کنید که بهترین گزینه، خلاص شدن از شر این دوست داشتن است. هیچ راهی و دلیلی برای صبر کردن شما باقی نمی‌ماند. بپذیرید که او مال شما نیست و آنها دارای زندگی دیگری هستند.

عشق وسواسی- سایت روانشناسی دکتر کامیار سناییدلایل احتمالی عشق یک‌ طرفه

اینکه طرف مقابل چه احساسی دارد، بیشتر به او مربوط می‌شود تا شما. اما نحوه واکنش شما به این احساسات ممکن است به دلیل درگیری‌ها یا چالش‌هایی باشد که با آن‌ها دست و پنجه نرم می‌کنید.

گاهی اوقات، ممکن است آن شخص را دوست داشته باشید زیرا او را در ذهنتان ایده‌آل کرده‌اید. شما به آن نسخه ایده‌آل وابسته هستید و واقعاً آن فرد را به عنوان یک انسان کامل و پیچیده با نقص‌ها و حتی ویژگی‌های ناخوشایند نمی‌بینید.

برای برخی افراد، ممکن است به سادگی به این دلیل باشد که کسی را می‌خواهند که می‌دانند نمی‌توانند داشته باشند. این واقعیت که هرگز یک ارتباط واقعی نمی‌تواند وجود داشته باشد، بخشی از جذابیت است. برای کسی که سبک دلبستگی ناامن دارد، عاشق شدن با کسی که این احساسات را بر نمی‌گرداند به این معنی است که فرد می‌تواند یک رابطه دور، بدون برقراری ارتباط‌های واقعی دیگر داشته باشد.

دوست داشتن کسی و در مقابل دوست داشته شدن، مستلزم این است که خود را آسیب‌پذیر کنید و بپذیرید که روابط واقعی و دوطرفه شامل ریسک و پاداش است. ماندن در عشق یک‌طرفه به شما این امکان را می‌دهد که در امنیت موقت رابطه بمانید؛ چرا که چنین رابطه‌ای هرگز نمی‌تواند واقعی باشد و هرگز نیاز نخواهد داشت که آسیب‌پذیر شوید، ریسک را بپذیرید و به شخص دیگری متعهد شوید.

تأثیر عشق یک‌ طرفه

عشق یک‌ طرفه می‌تواند منبع استرس و آشفتگی عاطفی باشد. برخی از اثرات بالقوه تجربه عشق یک‌طرفه عبارتند از:

  • عزت نفس ضعیف: اگر به احساس عمیق عشق نسبت به کسی که آن را بر نمی‌گرداند ادامه دهید، این می‌تواند عزت نفس شما را از بین ببرد. احتمال دارد احساس طرد شدن کنید و نگران شوید که ارزش محبت‌های آن فرد را ندارید.
  • انزوا: وقتی کسی به احساساتتان پاسخ نمی‌دهد، این می‌تواند شما را منزوی و تنها کند. این امر ممکن است به ویژه در صورتی برجسته شود که شما نتوانید روابطتان را با دیگران دنبال کنید.
  • استرس: روابط سالم به عنوان یک محافظ در برابر اثرات منفی استرس عمل می‌کنند. دوست داشتن کسی که شما را دوست ندارد می‌تواند یک موقعیت ناسالم یا بالقوه سمی باشد که ممکن است استرس شما را افزایش دهد، احساس ناراحتی ایجاد کند یا حتی باعث شود احساسات اضطراب و افسردگی داشته باشید.

چگونه دلشکستگی را درمان کنیم

کارهای زیادی وجود دارد که می‌توانید انجام دهید تا بعد از دلشکستگی عشق یک‌طرفه پیش بروید. این ممکن است در حال حاضر غیرممکن به نظر برسد، مخصوصاً زمانی که فرایند بهبودی را شروع می‌کنید، اما بدانید که این کار زمان می‌برد و بهبودی ممکن است.

اگرچه عشق یک‌طرفه می‌تواند بسیار دردناک باشد، اما می‌تواند فرصتی برای رشد به روش‌های غیرمنتظره ایجاد کند.

از طریق تجربه عشق یک‌طرفه، شما می‌توانید درک بهتری از نیازهای خود، الگوهایتان در یک رابطه و چگونگی تبدیل شدن به یک شریک سالم و مثبت در آینده را به دست آورید.

برای ابراز ناراحتی خود وقت بگذارید

عشق یک‌طرفه معمولاً منجر به دلشکستگی عمیق و احساس طرد شدگی می‌شود. وقتی از نظر عاطفی روی شخصی سرمایه‌گذاری می‌کنید و به نظر می‌رسد که او چنین احساسی نسبت به شما ندارد، ممکن است ارزش خود را زیر سؤال ببرید یا از خودتان بپرسید که آیا هرگز احساس دوست داشته شدن خواهید داشت.

اینکه برای ابراز ناراحتی خود وقت بگذارید، مسئله‌ای مهم است. شما مطمئناً در تجربه‌تان تنها نیستید، زیرا بسیاری از افراد در موقعیت‌هایی قرار گرفته‌اند که عشق آن‌ها به شخص دیگری متقابل نبوده است.

افکاری را که ممکن است به شما بگوید مشکلی در شما وجود دارد یا کافی نیستید را به چالش بکشید. دلایل مختلفی برای عشق یک‌طرفه وجود دارد که ربطی به ارزش یا «کافی بودن» شما ندارد.

مشغول بمانید

این سخت است که از درد طرد شدن بگذرید وقتی فکر و تمرکزتان بر روی دلشکستگی‌تان است. این بدان معنا نیست که شما باید به‌طور کامل از آنچه اتفاق افتاده است اجتناب کنید، بلکه باید راه‌هایی برای مشغول ماندن پیدا کنید تا در افکار منفی غرق نشوید.

وقت خود را با دوستانی بگذرانید که می‌توانند برایتان مفید باشند و به شما کمک کنند. با گذشت زمان، متوجه خواهید شد که درد کاهش می‌یابد و در موقعیت بهتری هستید تا با واقع‌گرایی بیشتری به تجربه نگاه کنید.

الگوها را درک کنید

این ممکن است اولین تجربه شما با عشق یک‌طرفه باشد یا ممکن است متوجه شوید که این برایتان یک الگو است. بسیاری از دیدگاه و تجربه مردم از روابط بزرگسالان به چیزهایی مربوط می‌شود که در دوران رشد یاد گرفته‌اند، آنچه مشاهده کرده‌اند و آنچه در مورد عشق و روابط به آن‌ها آموزش داده شده است.

سبک دلبستگی می‌تواند بر نحوه ایجاد و حفظ روابط عاشقانه بزرگسالان تأثیر بگذارد. دلبستگی، همانطور که توسط روانشناس مشهور جان بالبی توصیف شده است، یک پیوند عاطفی عمیق و پایدار است که افراد را به یکدیگر متصل می‌کند. تحقیقات بیشتر که عمدتاً در مورد پویایی والد و کودک است، نشان می‌دهد که سبک دلبستگی تا حد زیادی با روابط عاشقانه بزرگسالان نیز ارتباط دارد.

درک سبک دلبستگی به شما این امکان را می‌دهد که در مورد الگوهای رابطه خود، نیازهایتان و چگونگی ایجاد ارتباطات سالم، شناخت بیشتری پیدا کنید.

روی خودتان سرمایه‌گذاری کنید

هنگامی که عشق یک‌طرفه را تجربه کرده‌اید، به این معنی است که شما به احتمال زیاد انرژی عاطفی زیادی را صرف شخص دیگری کرده‌اید و این ممکن است باعث شده باشد که احساس خستگی کنید. برای اینکه به روشی سالم پیش بروید، بسیار مهم است که انرژی را دوباره روی خودتان، علایق، سرگرمی‌ها و اهداف شخصی‌تان سرمایه‌گذاری کنید.

حس شما از خودتان ممکن است در هنگام تجربه عشق یک‌طرفه از بین رفته باشد، زیرا این حس می‌تواند به شدت به علاقه عشقی شما و اشتیاق مداوم شما برای بازگرداندن آن عشق مرتبط باشد. در عوض سعی کنید این موارد را انجام دهید:

  • یک لیست از علایق خود، چیزهایی که به شما احساس آرامش و شادی می‌دهند و چیزهایی که شما را تعریف می‌کنند، تهیه کنید.
  • اهداف و ارزش‌های خود را ارزیابی کنید و اجازه دهید که آن‌ بخش‌های شما در تصمیم‌گیری و رفتارتان تأثیر داشته باشند.

چه زمانی برای دریافت کمک مراجعه کنید

مقابله با عشق یک‌طرفه، جدایی یا نوع دیگری از ناراحتی در رابطه می‌تواند منجر به احساسات پیچیده غم، خشم و گاهی افسردگی شود. اگر در تلاش برای مقابله با عشق یک‌طرفه یا مشکل دیگری که به رابطه مربوط می‌شود، مشکل دارید، از یک متخصص سلامت روان کمک بگیرید.

یک درمانگر می‌تواند در موارد زیر به شما کمک کند:

  • در بازگشت به روال عادی خود مشکل داشته باشید.
  • احساس افسردگی بعد از جدایی را تجربه می‌کنید.
  • روی احساسات منفی متمرکز هستید.
  • افکار خودکشی یا خودآزاری داشته باشید.
  • الگوهایی که منجر به روابط عاشقانه ضعیف می‌شود را دنبال می‌کنید.

اگر افکار خودکشی دارید، برای حمایت و کمک با یک مشاور معتبر تماس بگیرید. اگر شما یا یکی از عزیزانتان در معرض خطر فوری هستید، با اورژانس تماس بگیرید.

نکاتی برای فردی که احساس مشابه ندارد

اگر شما فردی هستید که احساسات عشق دیگری را بر نمی‌گردانید، مقابله با آن نیز می‌تواند چالش برانگیز باشد. اینکه شخص دیگری را رد کنید کار آسانی نیست، به خصوص اگر بدانید که چقدر عمیقاً آسیب می‌بیند. با این حال، برای جلوگیری از عوارض بیشتر، باید سعی کنید منظور خود را واضح انتقال دهید.

  • از موقعیت اجتناب نکنید: اینکه فقط تلاش کنید تا از یک مکالمه ناراحت کننده جلوگیری کنید، می‌تواند در دراز مدت اوضاع را بدتر کند. اگر احساسات مشابهی ندارید، مستقیماً به آن فرد بگویید.
  • مبهم نباشید: ممکن است اینطور به نظر برسد که شما از آسیب زدن به احساسات دیگری جلوگیری می‌کنید، اما مستقیم نبودن ممکن است تنها احساسات منفی طرف مقابل را بیفزاید. سعی کنید آن فرد را در حالت امید یا انتظار رها نکنید.
  • دلسوز باشید: رد شدن می‌تواند دردناک باشد، بنابراین وقتی فرد را رد می‌کنید، سعی کنید تا جایی که می‌توانید مهربان و دلسوز باشید.

خلاصه مطلب

عشق یک‌طرفه دردناک است، اما می‌توان از این تجربه بهبود یافت، رشد کرد و گذشت. این مهم است که کمبود احساسات طرف مقابل را شخصی برداشت نکنید، چرا که چنین مسئله‌ای احتمالاً بیشتر به او مربوط می‌شود تا شما. هنگامی که بتوانید واقعیت موقعیت را بپذیرید، می‌توانید فاصله و دیدگاهی به دست آورید که به شما امکان می‌دهد ادامه دهید و شروع به ایجاد یک رابطه متقابل کنید.

https://www.verywellmind.com/unrequited-love-4175362

نوشته های مشابه

26 دیدگاه

  1. سلام آقای دکتر
    من مردی ۳۷ ساله هستم که از ۱۰ سالگی عاشق دختر دایی ام شدم. اختلاف سنی مون یک سال بود. وقتی ۱۴ سالش بود بهش فهموندم که دوسش دارم. کلا با من قطع رابطه کرد. ۲بار رسما از خانواده اش خواستگاری اش کردم،همه موافق بودن جز خوش. اخرش هم با دیگری ازدواج کرد. منم تصمیم گرفتم از این حس ناخوشایند استفاده کنم،پس به خودم تکیه کردم و به خدا توکل. الان خانواده دارم و شغل و وضع مالی مناسب.حالا خودش آمده ارتباط برقرار کنه ولی من فاصله رو حفظ می‌کنم. خواستم به همه بگم که عشق یکطرفه احساس قدرتمندیه که اگه به چشم فرصت بهش نگاه کنید ،میتونه دگرگون تون کنه

  2. سلام دکتر لطفا جواب بدین
    چون من میخان شماک یک روانشناس هستید بگید بهترین کار چیه
    دکتر من دوس پسرم بخاطر نقل مکان ولم کرد و زمانی ک میگفت نمیخام باهم باشیم من خیلی التماسش میکردم و گریه کردم.
    بعد اونموقه ب خودم میگفتم تو یک عاشق واقعی هستی نباید مغرور باشی اما الان خیلی پشیمونم و دائم خودم رو سرزنش میکنم و از خودم متنفرم و حس میکنم باید خودکشی کنم.
    دکتر ایا من برای بالا بردن ارزشم باید بهش پیامی پر از فوش بدم و بلاکش کنم؟؟؟
    یا هیچ کاری نکنم ؟؟
    چطور با اینکه قبلا خودم رو کوچیک کردم و سرزنش هام کنار بیام؟؟؟

  3. سلام دکتر لطفا جواب بدین چون من میخوام شما‌ که روانشناس هستید بگید چکاری درسته
    دکتر من یک پسری بخاطر نقل مکان کردنشاز شهرمون که دوست بودیم ولم کرد
    ۶ماهه جدا شدیم
    بعد من تو اون مدتی ک میگفت نمیخام باهم باشیم خیلی التماسش کردم
    و گریه میکردم و اون خیلی باهام بد رفتار کرد.
    الان بشدت پشیمونم و خودم رو سرزنش میکنم
    دکتر ایا من برای بالا بردن ارزشم باید یک پیام پر از فوش براش بنویسم و بلاکش کنم ؟
    یا هیچ کاری نکنم؟؟
    چطور با این همه خورد کردن خودم و سرزنش خودم کنار بیام؟؟
    از خودم متنفرم و وقتی یادم میفته که انقد ارزش خودم رو پایین اوردم دوس دارم خودکشی کنم….اونموقه ب خودم میگفتم تو یه عاشق واقعی هستی پس غرور نداشته باش اما الان خیلی پشیمونم…

  4. سلام دکتر وقت شما بخیر.
    من دختری هستم 17ساله که دوست پسرم 18سالش هست.
    بعد ما همدیگه رو خیلی وقته دوست داریم و خانواده ها هم رو میشناسن و باهم 1ساله دوستیم.
    و خب من خیلی بهش وابسته شدم.
    بعد متاسفانه بخاطر کار پدرش میخان برن جزیره کیش.
    و به من میگه من میخام برم اونجا زندگیمو بسازم و بامن بی محل شده بهش میگم چرا کم محلی میکنی میگه چون نمیخام وابستم باشی.
    دکتر من بهش میگم یعنی همه چی تموم میشه هی میگه خب وقتی من برم واسه همیشه اونجا و هیچ وقت نیام؟
    بعد بهش گفتم برا ازدواج ؟
    گفت تو این بدبختی میشه ام ازدواج کرد؟منم که معلوم نیست کی ازدواج کنم……
    ولی دکتر هی برام پیام میده و بازم میخاد باهم باشیم.
    من چکار کنم؟اگر قرارع بره و بعدا هم با یکی اونجا ازدواج کنه از همین الان بامن نباشه….چرا اینجوری میکنع؟ یعنی ممکنه برا ازدواج یروزی بیاد؟ من هیچی متوجع نمیشم و سردرگمم…
    و اینکه تمام فامیل هاش اینجان بعد به من میگع من که هیچ وق دیگ نمیام شهرمون که بخای با من ازدواج کنی!!!!
    اخه یعنی چه؟
    چرا اینجوری میگه ولی بازم باهامه و میگه دوست دارم؟
    من چند روزع حالم خیلی بده و واقعا دنیا برام سیاه شده. چرا باید رفتن به یه شهر دیگه باعث بشه هیچ وقت بامن ازدواج نکنه؟چرا دوستم نداره؟
    دکتر من دیگه بحثی باهاش نکردم و عادی دوباره باهم حرف میزنیم مثل قبل. اما این احمق بودن منه؟باید جدا شم و قهر و دعوا کنم؟

  5. سلام
    من 26 سالمه و از دوران دبیرستان عاشق یکی از اقوام نزدیکمون شدم و از اون موقع تا الان این حس یه طرفه از بین نرفته هرقدر هم تلاش کردم متاسفانه مثمر ثمر نبوده و هنوزم کاملا عاشق اون پسرم این موضوع این اواخر بهم خیلی فشار آورده مخصوصا که به تازگی فهمیدم با یکی دوست شده. تو این مدت بخاطر این حس یک طرفه به تمام پیشنهادی خوبی که بهم شد گفتم نه بدون تردید. می‌دونم ممکنه هیچ شانسی نداشته باشم. واقعا نمی‌دونم باید چیکار کنم و حس درماندگی میکنم

  6. سلام دکتر سنایی وقت شما بخیر،
    دکتر من یک دخترم و شانزده سالمه.
    یسوال و مشکلی تو ذهنم هست که واقعا میخام بدونم دلیلش چیه.
    من یک دوستی دارم که دوست پسر داره. و دوست پسرش اونقدر دوستش داره که روز تولدش اومده بود دم در مدرسه دنبال و منتظرش. بعد دوستم میره پسره بهش میگه برو من رو از بلاکی درار کارت دارم.جالبه مامانش همون موقه میرسه و پسره با اینکه مامانش رو میبینه نمی ترسه.
    بعد رفیق من میره از بلاکی بازش میکنه
    یه کلیـپ تولد براش درست کرده بوده و داده به یک گوینده اسم دوستمو توش میگه،..دوستمم میبینه کلیپ رو و بلاکش میکنه…

    !!!!
    دکتر من میخام بدونم ، چجوری انقد یک پسر عاشق یه دختر میشه؟چجوری با اینکه خانواده هاشون دعوا کردن و به پسره دعوا کردن، خود دختره بلاک کرده اون رو، بازم دوستش داره؟
    و مثلا دوست من نه خیلی خوشگله،نه خیلی خانواده پولدار و….
    ولی چرا بعضیا انقد یکی عاشقشون میشه
    بعد واسه ما حتی با این که خودمون رو میکشیم برا کسی، اصلا دوستمون نداره؟

  7. سلام
    دکتر لطفا جواب بدین
    من دختر 17ساله ای هستم که دوست پسرم 19سالشه،بعد خیلی دلم میخاد دوباره باهم باشیم، چون ازهم جدا شدیم،
    بخاطر اینکه خانواده هامون نزاشتن باهم باشیم،
    بعد همش ناراحتم و از خودم میپرسم چرا حتی یک درصد دلش برام تنگ نشده و دوسم نداره که نمیاد پیام بده؟
    چرا من مثل همیشه باید برم پیام بدم؟
    وقتی ام به دوستام میگم میگن خب پسرا مغرورن یا دوست پسر تو درون گراست.
    ایا واقعا بخاطر درون گرا و خجالتی و مغرور بودنش هست؟ و ترس از خانواده ها؟
    ولی با این حال بازم چرا عاشقم اونقدر نیست که پیام بده؟
    من واقعا دیونش بودم و خودش میدونه چقد دوسش داشتم. دوستام میگن شاید فکر میکنع دوسش نداری الان
    ولی درکل خیلی ناراحتم و در تعجبم که چرا جوری نبودم که بیاد پیام بده.

  8. سلام آقای دکتر
    من یه دختر ۱۸ ساله‌ام که بیشتر از یک ساله عاشق پسری شدم و بهش ابراز علاقه کردم.
    از اون تایم تا حالا این پسر با اینکه ۲۴ سالشه ولی همش تصمیماتش عوض میشه و اصلا ثبات نداره ، یه وقتایی طوری رفتار میکنه که انگار هفت پشت غریبه‌ایم
    و وقتای دیگه طوری رفتار میکنه که انگار سالهاس عاشقمه(در صورتی حتی ذره‌ای حس بهم نداره)

    رفتارای عاشقانه‌اش منو امیدوار میکنه و رفتارای بدش منو سرد میکنه

    و منو تو شرایط کاملا بلا تکلیفی قرار میده

    به نظر شما چیکار باید کنم؟

  9. سلام جناب دکتر وقت بخیر
    من18سالمه و حدود 7_8سالی هستش که عاشق دختری شدم ولی به شخص دیگری علاقه منده و به ازمن بدش میاد
    جناب دکتر،من هرچقدر به خودم میگم که دوستم نداره و بیخیالش میشم اما همیشه توفکروذهنمه و همیشه هم استرس دارم و قلبم به شدت ازنگرانی میزنه و بینهایت هم عاشقشم
    میشه لطف کنین بگین آیا راهکاری وجودداره؟

  10. سلام و روز بخیر
    جناب سنایی من ۱۶ سالمه و پسر هستم
    از وقتی که یادمه شاید زمانی ۷-۸ ساله بودم ، گاهی یه خانم بازیگر رو توی یه سریال می دیدم و تا مدت ها بهشون فکر میکردم (دقیقا یادمه حدود ۷-۸ سالگی عاشق یه بازیگر خانوم توی سریالی از شبکه ۲ شدم) ؛ کلاس چهارمی اینطوری ، پنجمی و تا الآن چندین ساله که اینطورم.
    گاهی خوب میشم و از فکرشون درمیام ولی الآن هم گرفتار یه خانومی توی سریال شبکه ۳ شدم.
    در طول روز همش درگیر خیالپردازی هستم و از این لذت می برم ؛ به نظرتون مشکل چیه؟ چطور درمانش کنم؟

    1. وقت بخیر. خیالپردازی در سنین نوجوانی طبیعی است. نگران نباشید. اگر از حال به بعد بتدریج کن نشد نشانه تنهایی شما است. باید معاشرتهای خود را با دوستان بیشتر کنید. ولی تا سنین 17 و 18 سالگی این خیالات بوجود می آید و طبیعی است. بخصوص اگر در جایی زندگی کنسد که روابط دختر و پسر براحتی انچام نشود.

  11. سلام مجدد
    ممنون از پاسخگویی شما به کامنت قبل
    جناب دکتر در ادامه همون کامنت ، چندتا مسئه داشتم:
    ۱) خانواده من برای تحصیل بنده ، اصرار دارند که به مشاور تحصیلی مراجعه کنم و روش آنها رو بپذیرم ؛ اما من به شدت مقاوم هستم و نمی پذیرم ؛ این نشانه ocpd نیست؟؟
    ۲) خیالپردازی هایی که فرمودید در نوجوانی امری معمول است ، گاهی (نه همیشه) شدت میگرد و مانع پیشرفت است ؛ این نشانه md نیست؟ ممکنه علتش رو بفرمائید؟
    ۳) راهکار های واقعا موثری برای جلوگیری از این افکار هست؟ چون واقعا مانع از پیشرفت و مطالعه متمرکز هستند.‌ اگر ممکنه این راهکارها رو بفرمائید.

    با تشکر فراوان

    1. 1. خیر
      2. باید با ذکر جزییات شدت ان مورد بررسی قرار بگیرد که چقدر وقت شما را اشغال می کند در طول روز
      3. بررسی کنید چه زمان بیشتر چار خیالپردازی هستید. همراه با موسیقی، رانندگی، تماشی فیلم و…. انها را حذف کنید. برای خود با ساعت یاداوری کننده بگذارید تا اگر به رویا فرو رفتید به شما یاداوری کند که بیرون بیایید.

  12. سلام
    جناب دکتر سنایی من تمام مطالب سایتتون رو خوندم ، واقعا علمی ، موثر و منطقی هست و بسیار استفاده کردم
    اما دکتر من متاسفانه دچار مشکل خیالپردازی شدم
    موضوعات خیالپردازی هم گاهی درباره تحصیل من هستش (من دانش آموز دبیرستان تیزهوشان هستم)
    گاهی هم راجع به هنرمندان خیالپردازی دارم
    و گاهی موارد دیگه
    این حس ، بسیار اذیت کنندست که فقط فکر کنی و نتونی ازش دل بکنی
    البته یه مدت بهتر شدم ، اما گاهی دوباره بهش گرایش پیدا میکنم
    و اینکه به نظر میاد من یا شخصیت وسواس جبری دارم یا کمالگرا هستم
    چون در درس خوندن و موارد دیگه ، به شدت ریز و با برنامه هستم اما بسیار اوقات کارهام نیمه تموم هستن و همیشه دنبال بهترین زمان شروع هستم و…
    اگر لطف کنید راهکاری در اختیارم بگذارید ممنون میشم
    و اینکه من مطمئنم مثل من خیلی زیاد هست ، اگر یک مطلب علمی جامع مثل مطلب “درمان قطعی وسواس” تهیه کنید و روی سایت بگذارید ، قطعا برای بسیاری مفید خواهد بود.
    با تشکر

    1. خیالپردازی در دوران نوجوانی امری غیر معمول نمی باشد و طبیعی محسوب می شود. زیرا فرد از طریق خیالپردازی می تواند به هویت خود در آینده دست بیابد.
      مقاله درمان کمالگرایی را در سایت مطالعه کنید. پاسخ شما در این مقاله داده شده است

      1. سلام دکتر سنایی
        من عاشق پسری هستم و باهاش یک سال هم دوست بودم
        اما بخاطر یکسری مسائل و
        رفتارهای اشتباه خودم
        رفت و هیچ جوره نمیخواد باهام چت کنه و در ارتباط باشه و منم اصلا بدون اون نمیتونم زندگی کنم اصلا…
        و مثلا امسال کنکور دارم و تا با اون نباشم و مطمئن نشم دوسم داره نمبتونم درس بخونم
        فقط اخرین بار بهم گفت اگ خواستم از ازدواج کنم میام باتو ازدواج میکنم…

        حتی بهم گفت باید دکتر بشی و من انگیزه ازش گرفتم
        اما الان خیلی مبهمم و زندگیم پاشیده همش گریه میکنم
        و دوس دارم باهاش باشم
        بهشم پیام دادم گفت پیام نده وگرنه بلاک میکنم
        و میگ انقد بدبختی دارم ک حوصله این مسخره بازی هارو ندارم
        باید چیکار کنم؟؟
        ایا باید از طریق خانوادم التماس کنم؟
        ایا براش کادو بخرم؟؟
        چیکار کنم واقعا…

        1. شما شاید در طول زندگی بارها با تلاطمات عاطفی روبزو شوید. ارتباطهایی که ایجاد و سپس تمام می شوند. این اتفاق در زندگی همه می افتد و درمان آن گدر زمان است. مقاله 9 قدم برای بهبودی را در سایت مطالعه کنید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا