۸ راز خوشحالی حتی در شرایط بد زندگی
مقدمه
خوشحالی چیست: انسانها همواره در طول تاریخ بهدنبال شادی و خوشحالی بودهاند و بحثهای فلسفی زیادی نیز در اینباره شکل گرفته است. ما انسانها گمان میکنیم داشتن چیزها به ما احساس خوشحالی میدهد. ماشین مدل بالا،خانه لوکس و یا حتی تحصیلات و یا زیبایی. این در حالی است که تحقیقات روانشناسی مثبتگرا نشان داده است خوشحالی انسانها در داشتنهای آنها نمیباشد بلکه در روند شدنها است که انسانها احساس خوشحالی میکنند.
به عبارت سادهتر خوشحالی مقصد نیست بلکه راه و مسیر است. رسیدن به یک مقصد دلیل خوشحالی انسان نمیباشد بلکه این گام برداشتن در مسیر رسیدن به مقصد است که علت خوشحالی انسان است. گرفتن مدرک تحصیلی و یا خریدن یک خانه لوکس نمیتواند انسان را برای مدت طولانی خوشحال کند اما مسیر گام برداشتن در جهت قابلیت کسب مدرک تحصیلی و خرید یک خانه میتواند انسان را شاد نگاه دارد. البته پر واضح است که بهمحض وصول به هدف، فرد بایستی مقصد دیگری را برای خود تعیین کرده و در جهت آن تلاش کند تا دچار بیهدفی و غم نگردد. نکته مهم دیگر آن است که فرد پس از وصول به حداقل نیازهای مادی، باید اهدافی خارج از وجود خویشتن برگزیند.
زیرا اهداف معطوف به خود پس از مدتی دیگر احساس خوشحالی در فرد ایجاد نمیکند. وقتی نیازهای حداقلی مادی فرد از جمله غذا، پوشاک، مسکن، برطرف شد فرد باید نیازهای دیگر خود را نشانه گیرد. نیازهایی چون عشق، احترام و خودشکوفایی که جز از طریق گذشتن از خویشتن محقق نمیشود. فرد در این مرحله باید نیازهای خویش را فراموش کند و به تحقق نیازهای دیگران بپردازد. من همواره به مراجعان خود که میگویند دچار افسردگی و غم هستند میگویم به خدمات اجتماعی بپردازند. در مهدکودکها و خانه سالمندان و … به خدمت دیگران بپردازند. به جای تمرکز بر خوشحال نگاه داشتن خود و ارضا خواستههای خود (خواستهها با نیازها متفاوت است) بر تحقق نیازهای دیگران تمرکز کنند. این مسیر مستقیم خوشحالی است.
خطای شناختی، از بینبرنده خوشحالی
یک خطای شناختی شادی و خوشحالی را از انسان سلبمیکند. وقتی مردم درباره این خطا میشنوند، شوکهمیشوند که چگونه بدون آنکه بدانند تمام زندگیشان تحتتاثیر آن بوده. این خطا براساس عدمتمایز بین خواستن چیزی و دوستداشتن چیزی بوجود میآید. مثلا ممکناست یک سگ خانگی بخواهید، اما این خواسته بسیار بیشتر از علاقهی واقعی شما برای داشتن یک سگ خانگی است. تحقیقات علوم اعصاب از این ایده پشتیبانی میکند که اینها دو فرآیند روانشناختی جداگانه هستند: خواستن، که یک تمایل یا اشتیاق محسوبمیشود، با یک ناحیه از مغز مرتبط است، در حالیکه لذت یا دوستداشتن، با ناحیهای دیگر همراهاست. ما نمیخواهیم با اصطلاحاتی مانند پالادیوم ونترال، نوکلئوس آکومبنس و سیستمهای دوپامین مزوتلنسفالیک شما را آزرده و کسل کنیم، اما لطفا بهما در این زمینه اعتماد کنید که محققان متخصص- اصلیترین در میان آنها کنت بریج میباشد- تشخیصدادهاند که خواستن و دوست داشتن دو سیستم جداگانه اما مرتبط با مغز است.
میل شدید به چیزی، یک کار جدید، اسباببازی جدید و یا شیرینی خامه ای باشد، می تواند از لحاظ روانشناختی و حتی فیزیولوژیکی برانگیزاننده باشد. ما تمایل داریم چیزها را بشدت بخواهیم. وقتی آنها را بهدست آوردیم از لحاظ هیجانی دیگر آن برانگیختگی قبل را نخواهیم داشت. ما هر آنچه به اندازه کافی خوب است را دوست میداریم اما نه به اندازهای که آنها را میخواستیم. در واقع دیدارهای طولانی، رفت و آمد زیاد و سیاستهای تند و زننده محل کار جدید را هرگز دوست نخواهیم داشت، هر چند در ابتدا میل شدیدی به کسب آن کار داشتیم. از این منظر ما همانند افراد معتاد به مواد عمل میکنیم، خریدها و سایر انتخابهای زندگیمان بر اساس یک میل شدید است، بدون آنکه قادر باشیم و یا انگیزه داشته باشیم تا اثرات بلندمدت آن را در نظر بگیریم.
تمایز بین تمایل و علاقه
در جایی که موضوع شادمانی موردنظر است، تمایز بین تمایل و علاقه در بیشترین حد از اهمیت قرار دارد، زیرا ما اغلب فرض میکنیم که این دو یکسان میباشند. منطق شهودی میگوید اگر من چیزی میخواهم، اگر آن را بهدست بیاورم دوستش خواهم داشت. درست نیست. سفر به هاوایی، روابط خارج از ازدواج، کسب جایگاه مدیریت منطقه در محل کار، یک ساعت رولکس: تمایل به خواستن این چیزها در کوتاهمدت، به مراتب بیش از آن میزانی است که ما واقعا در دراز مدت آنها را دوست خواهیم داشت. هر کسی میتواند مستعد قرار گرفتن در معرض این دو تجربه باشد، در نتیجه ما میتوانیم در ارتباط با شادی تصمیمات بسیار وحشتناکی بگیریم. خطاهای مذکور در بالا در دنیای واقعی منجر به بر باد دادن سالانه میلیاردها دلار پول و گرفتن تصمیماتی هوسگونه و غیر اندیشمندانه میشود که هیچکدام از اینها شادمانی مورد انتظار ما را حاصل نمیآورد.
خوشحالی به لحاظ علمی مرتبط با سلامت است، یعنی خوشحالی در واقع شما را سالمتر میکند. شلدون کوهن و همکارانش در یک نمایش دراماتیک در مورد این نکته، پس از ارائهی نخستین پرسشنامهی شادابی، شرکتکنندگانی که مایل بودند را به ویروس سرماخوردگی آلوده ساختند. در طول روزهای بعدی، تیم تحقیقاتی شرکتکنندگان را به منظور کنترل رژیم غذایی آنها و همچنین افرادی که با آنها تماس میگرفتند، قرنطینه کردند. در طول این مدت، درجهی حرارت بدن شرکتکنندگان گرفته میشد، فشار خون آنها اندازهگیری میشد و حتی از آنها برای برای تهیه نمونههای مخاطی درخواست شد.
علاوه بر این، آنها نظرسنجیها را با توجه به نشانههای مختلفی مانند سردرد، سفتی عضلات و درد بدن انجام دادند. آنچه که محققان کشف کردند این بود که خواه آنکه شما درجهی غلظت مخاط و سطوح ایمونوگلوبولین را بوسیلهی نمونههای بیولوژیکی مورد ملاحظه قرار دهید (دادههای عینی) و خواه آنکه از شرکتکنندگان در مورد چگونگی احساس آنها بپرسید (دادههای انتزاعی یا ذهنی)، افراد شادتر تا ۵۰ درصد نسبت به همتایان غیرشاد خود از احتمال کمتری برای سرما خوردن و گسترش آن برخوردار بودند. بنابراین، اگر چه خوشحالی ممکن است سرطان را درمان نکند، اما به نظر میرسد که عملکرد سیستم ایمنی بدن را تقویت میکند.
تحقیقات لوبومیرسکی درباره شادمانی
روانشناس سونیا لووبومیرسکی و همکارانش با بررسی ۲۲۵ مقاله علمی درباره شادمانی، دریافتند که احساس شادمانی با تمام مزایای یک زندگی واقعی ارتباط دارد. افرادی که احساسات دایمی و همیشگی مثبت بودن دارند:
- رفتارهای سالمتری مانند بستن کمربند ایمنی را انجام میدهند
- پول بیشتری در میآورند
- ازدواج شادتری دارند
- نمرهی ارزیابی بهتری از سوی مشتریان و سرپرست خود در محل کار کسب دریافت میکنند
- سخاوتمندتر هستند
- و در نهایت بیشتر توسط کارفرمایان ارتقا مییابند.
هر کسی که هستی، بهانههایی برای خوشحالی خواهی داشت.
برخی فکر میکنند در عصر بسیار آشفتهای زندگی میکنیم. قتل، تبعیض و نقض حقوق بشر کاملاً شایع است. با این وجود، تحقیقات نشان میدهد که امروزه ما در مقایسه با صدسال گذشته، در آرامترین و سازمانیافتهترین جهان زندگی میکنیم. پس چه اتفاقی برای درک عمومی ما رخ داده است؟
حقیقت این است که ما تحتتأثیر سوگیری شناختی خود قرار گرفتهایم. ما واقعیت خود را به نحوی اشتباه میبینیم. اغلب، درک ما سبب تهییج باورها و اعمال میشود. اگر ما جهان را مکانی آشفته برای زندگی ببینیم، احساس ناامیدی و ناراحتی خواهیم کرد. البته انچه در رسانه اجتماعی و خبرها می شنویم نیز تاثیر بسزایی بر نگاه منفی ما به دنیا دارد. همه رسانه های دنیا پر است از خبرهای بد جنگ، جنایت، عداوت، قحطی و بلایای طبیعی و خبرهای خوب پوشش داده نمی شود. خبرهایی مانند خدمات اجتماعی انسانها برای رفاه و سعادت انسانهای دیگر، عشق و علاقه انسانها نسبت به همنوع، پیشرفت های علمی و فناوریها، مقابله و کشف راه های غلبه بر بیماری ها و…هیچکدام به اندازه خبرهای بد سیاسی پوشش داده نمی شود.
شادی به انتخابهای ما بستگی دارد
بله، شاید دستیابی به خوشحالی دشوار باشد. افزایش میزان اضطراب و افسردگی (درمان افسردگی بدون دارو) را میتوان دلیل این امر دانست. بااینوجود، واقعیت این است که ما میتوانیم زندگی شادی داشته باشیم. بله! درست متوجه شدید! شادی چندان به اصالت وجودی شما وابسته نیست؛ بلکه به انتخابهای شما وابسته است.
ما میتوانیم افرادی را بیابیم که تقریباً هیچچیز ندارند؛ اما خوشحال هستند. در مقابل، میتوانیم افراد میلیونر اما افسردهای را نیز بیابیم. در حقیقت خوشحالی ربطی به دارایی ندارد. این بدان معنی است که همه ما اگر تصمیم بگیریم، میتوانیم خوشحال باشیم. آنچه را که دیروز اتفاق افتاده است، فراموش کنید. زمان حال تنها چیزی است که اکنون اهمیت دارد. زمان حال تنها هدیه واقعی است.
نتیجه دیگر سوگیری شناختی زمانی است که گذشته، حال ما را دیکته میکند. درست است که گذشته شاید تاثیرات خاصی بر زندگی حال شما داشته باشد؛ اما حال، بخشی از وجود شماست که تا حدودی روی آن کنترل دارید.
واقعیت این است که شما نمیتوانید زمان را معکوس کنید، به عقب برگردید و هر آنچه که ناخوشایند بود را دوباره انجام دهید. تلاش برای رها نکردن گذشته، فقط زمان و انرژی را بیهوده تلف میکند. شما میتوانید صرفنظر از گذشته، اینک زندگی شادی داشته باشید. شما دلایلی برای خوشحالی دارید. موارد زیر میتوانند دلایلی برای خوشحالی باشند.
روانشناسی شاد بودن
۱. تا جاییکه میتوانید، زمان را مغتنم شمارید
ممکن است ۴۰ ساعت در هفته یا بیشتر به کاری بسیار استرسزا مشغول باشید. یا اگر دانشآموز باشید ممکن است بهخاطر فعالیتهای مدرسه همانقدر استرس را حس کنید. هنگامی که به خانه میرسید، انرژی شما تحلیل رفته؛ در نتیجه ممکن است وقت کافی نداشته باشید تا با عزیزان خود صرف کنید. هنگامی که بر تجربه منفیتان متمرکز میشوید، استرس بیشتری احساس خواهید کرد. این امر، معنای واقعی زندگی را طنینانداز نمیکند. زندگی بهمعنای خوشحال بودن است؛ بههمین دلیل باید خودتان را از شغل، رئیس یا معلم استرسزا رها کنید.
وقت خود را صرف لذت بردن از لحظه کنید. هنگامی که به خانه رسیدید، مسئولیت کاری خود را پشت در قرار دهید. با عزیزانتان بگویید و بخندید یا با حیوانات خانگی خود بازی کنید. فقط بهدنبال کشف دلایلی برای شادی باشید.
خود را از هرگونه حواسپرتی رها کنید. اوقات فراغت از پول مهمتر است. پژوهشی نشان داد که زمان، همان عاملی است که سبب شادی میشود. افرادی که اوقات فراغت بیشتری دارند، شادتر از افرادی هستند که پول بیشتری دارند.
۲. شاکر موهبت عالی در وجود خود باشید
شما دوست دارید درباره موفقیت و شادی چند سال آینده خود، رویایی در سر داشته باشید. اما ممکن است در این روند داراییهای واقعی خود را نادیده بگیرید. شما در حال حاضر چیزی دارید که باید برایش جشن بگیرید. شاکر باشید! اهداف آتی شما دور از دسترس هستند. بهعبارت دیگر، مطمئن نیستید که آیا میتوانید به این اهداف دست یابید یا خیر. اکثر افراد با انتظارات فراوانی که درباره اهداف آتی خود دارند، سبب استرس خود میشوند. اما مسئله غمانگیز این است که اکثر آنها قدر داشتههای خود را نمیدانند و از آن بهره نمیگیرند. خوشحالی به رضایت شما از داشتههایتان مربوط است نه به مقدار آنها.
۳. اگر برای شاد بودن دلایلی دارید؛ آیندهای روشن در انتظار شماست
پژوهش «دکتر داچر کلتنر» از دانشگاه کالیفرنیا نشان داد که خوشحالی علت پیشبینی موفقیت در آینده است. افرادی که شاد بودند، به ازدواج، شغل و رفاهی موفق تمایل داشتند. این امری تعجبآور نیست. در حقیقت روانشناسی مثبتگرا (شاخهای از روانشناسی) ادعا میکند که شادی میتواند مزایای متعددی در بسیاری از حیطههای زندگی بشر داشته باشد.
شاد کردن خودتان حتی ۱۰ سنت هم برایتان هزینه ندارد. فقط نیازمند نگاه به اطراف و یافتن چیزی است که مرهون قدردانی باشد. این چیز میتواند یک هنر، یک شعر، دوستان و عزیزانتان یا غیره باشد. بهجای مشغول کردن خود با تصورات منفی، بر آنچه که باعث خوشحالیتان میشود متمرکز شوید. افرادی که بر رویدادهای منفی زندگیشان متمرکز میشوند، نه فقط تنها هستند بلکه از سلامت روانی و فیزیکی نامناسبی نیز برخوردارند.
۴. خوشبینی میتواند یکی از دلایل شما برای خوشحالی باشد
خوشبینی، بخش عظیمی از دستیابی به اهداف شما است. همیشه تمامی کارها بر اساس برنامه پیش نمیروند. برخی از اهداف شما ممکن است شکست بخورند؛ اما این امر نباید سبب توقف شما در رسیدن به آمال در زندگی شود.
افرادی که خوشبین نیستند ممکن است خیلی زود به حرکت خود پایان دهند. آنها نمیدانند که موفقیت همیشه یک مسیر مستقیم نیست؛ اما افردی که خوشبین هستند همیشه به خط پایان خواهند رسید.
اگر بهقدر کافی خوشبین باشید، همیشه به اهدافتان نزدیک هستید. بنابراین از وجود حوادث نگران نباشید. فقط خوشحال بمانید؛ زیرا دیر یا زود موفق خواهید شد.
۵. سعی کنید جزو افراد خوشحال باشید
خوشحالی یکی از مفاهیم بحثبرانگیز در روانشناسی است. برخی از کارشناسان معتقدند که خوشحالی، جاری (سیال) است. به این معنی که نمیتوانید آن را برای همیشه در خود داشته باشید؛ بنابراین شادی دائمی، امری غیرممکن است.
البته، همه رویدادها در زندگیتان خوشایند نیستند. برخی از آنها ویرانگرند که میتوانند پنهانی به احساسات شما آسیب برسانند؛ اما شما قادر خواهید بود احساسات خود را از طریق تمرین کنترل کنید. بهیاد داشته باشید که شادی، بهشدت به نحوه درک شما از اوضاع بستگی دارد.
باور کنید یا نه! نکته کلیدی، تمرکز بر احساسات مثبت است. مهم نیست یک وضعیت چقدر بد است، همیشه جایی برای خوشحالی وجود دارد. اگر شادی را انتخاب کنید، میتوانید همیشه شاد باشید.
۶. نگران نباشید، امروز همان روزی است که میتوانید بدرخشید
مهم نیست که دیروز شما چقدر بد بوده، امروز یک روز تازه است. «هماکنون»تان، فرصتی عالی برای هدایت قایق زندگی است. اکنون میتوانید روایتی بهتر از خودتان را بهوجود آورید.
شما هنوز هم خوششانس هستید، چون اینجایید. پس به عقب نگاه نکنید. پارو بزنید. دریا بیکران است و امروز ماجراهای بسیاری پیش روی شما وجود دارد که باید انجام دهید. بزرگترین اشتباه اکثر افراد این است که خودشان را در گذشته حبس کردهاند. در نتیجه، اغلب فرصت شاد بودن را از دست میدهند؛ اما شما میتوانید با گسترش ذهن، مسیر دیگری را در پیشگیرید. دلایل خود را برای شاد بودن پیدا کنید.
۷. شما به اندازه کافی قدرت دارید تا فردی شوید که میخواهید
ممکن است با خود فکر کنید که فردی آسیبپذیر، ضعیف و حقیر هستید و حق ندارید شاد باشید. خب، اشتباه میکنید! شما مثل هر فرد دیگر، برای رسیدن به چیزهایی که میخواهید، حقی برابر دارید. تنها چیزهایی که نمیتوانید کنترلشان کنید آفتاب، باران و باد هستند. بقیه موارد به شما بستگی دارد. شما انتخاب میکنید که میخواهید کجا باشید. فردی را برای ادامه زندگی انتخاب کنید و تصمیم بگیرید که زندگیتان طی چندین سال آینده چگونه بهنظر برسد. اکثر افراد فراموش میکنند که چقدر قوی هستند؛ بنابراین در نهایت همیشه شکایت میکنند.
زندگی، بیانصاف است. این را باید بدانید. اما نباید بهخاطر آن افسرده باشید. شما میتوانید تغییراتی در زندگی خود ایجاد کنید. تغییر ایجاد کنید و بهخاطر بسپارید تا همواره شاد باشید.
۸. انتخاب شادی، میتواند زندگی سایر افراد را نیز تحتتأثیر قرار دهد
داشتن یک زندگی شاد، شگفتانگیز است. بیش از آن، لبخند شما نیز افرادی را که در اطراف شما حضور دارند، شگفتزده خواهد کرد. شادی مانند بیماریهای جسمی، مسری است. اگر همیشه شاد باشید اطرافیان تحتتأثیر قرار خواهند گرفت. آنها نیز لبخند بر لبشان ترسیم خواهد شد. بنابراین؛ شاد بودن کمک بزرگی برای دیگران است. نکته خوب پیرامون این موضوع این است که هر چقدر بیشتر به دیگران کمک کنید، خوشحالتر خواهید شد و این سلسله تأثیرات ادامه خواهد یافت.
خب، این هم انتهای این مطلب! آیا دلایل خود را برای شاد بودن یافتید؟ امیدوارم اینگونه باشد. من نیز امیدوارم که اکنون با برخی از مفاهیم زندگی خود آشنا شده باشید.
مایلم این مقاله را با گفتن این جمله تمام کنم که شما تمام قدرت موردنیاز برای تغییر و کنترل زندگی خود در جهان را در اختیار دارید. شما اگر بخواهید میتوانید هر زمان که دوست دارید یا حتی همیشه، خوشحال باشید. تمام کاری که باید انجام دهید این است که احساسات و آینده خود را انتخاب کنید.
به خودتان افتخار کنید. بهیاد داشته باشید که شادی به میزان دارایی شما مربوط نیست؛ بلکه به ارزشی وابسته است که برای داراییهای خود قائل هستید. بخواهید که خوشحال باشید و بخواهید که به این شادی متعهد باشید.
آیندهای روشن در انتظار شماست!
من یه خواهر کوچیکتر دارم ۱۲ سالشه ،اصلا خوشحال نیست و نیمه خالی لیوانو میینه و همش داشته های خودشو با کشور های دیگه و بچه پولدارای دیگه مقایسه میکنه و میگه من هیچ دلیلی برای شاد بودن و شکرگزاری ندارم در حالیکه واقعا اینطور نیست و حتی وضعیت مالیمون هم بد نیست . شما راهکاری ندارید که چطور بهش بفهمونم که شادی واقعی به محیط بستگی نداره و باید درون خودش این حسو داشته باشه؟ چجور راهو بهش نشون بدم ؟
https://dr-sanaie.com/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D8%B4%D8%A7%D8%AF/
مقاله بالا و پایین را مطالعه کنید
https://dr-sanaie.com/%D8%B1%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D8%B4%D8%A7%D8%AF%DB%8C/
مقاله بالا را مطالعه کنید
از بند آخر خیلی خوشم اومد “به خودتان افتخار کنید. بهیاد داشته باشید که شادی به میزان دارایی شما مربوط نیست؛ بلکه به ارزشی وابسته است که برای داراییهای خود قائل هستید. بخواهید که خوشحال باشید و بخواهید که به این شادی متعهد باشید.
آیندهای روشن در انتظار شماست!”
خوشحالم مورد توجه قرار گرفت
یدار شو !
امروز یعنی خوشبختی..
هدف تلاش…
امروز برای تو …
دقیقا همانیست که…
منتظرش بودی…
و حرکت کن با قدرت و شجاعت.