اختلال دوقطبی

کمک به بیمار دوقطبی

امتیاز

چگونه بفهمیم فردی مبتلا به اختلال دوقطبی است؟

اختلال دوقطبی که قبلاً به عنوان افسردگی شیدایی شناخته می‌شد، اختلالی در مغز است که منجر به تغییر خلق و خو، فعالیت، انرژی و عملکرد روزانه می‌شود. اگرچه نزدیک به ۶ میلیون بزرگسال آمریکایی مانند بسیاری از بیماری‌های روانی مبتلا به اختلال دوقطبی هستند، اما اغلب این اختلال درک نمی‌شود. در این مقاله قصد داریم روشهای کمک به بیمار دوقطبی را بررسی کنیم.

در فرهنگ عامه، مردم ممکن است بگویند فردی «دوقطبی» است که هر نوع نوسانات خلقی را نشان دهد، اما معیارهای تشخیصی اختلال دوقطبی بسیار دقیق‌تر است. در واقع انواع مختلفی از اختلال دوقطبی وجود دارد. در حالی که هر نوع اختلال دوقطبی جدی است، اما معمولاً از طریق ترکیبی از داروهای تجویزی و روان‌درمانی قابل درمان هستند.

اگر فکر می‌کنید فردی که می‌شناسید مبتلا به اختلال دوقطبی است، این مطلب را بخوانید تا چگونگی کمک به بیمار دوقطبی را درک کنید.

روش اول کمک به بیمار دوقطبی

آشنایی با اختلال دوقطبی

۱. اولین راه کمک به بیمار دوقطبی آشنایی با این اختلال است. به دنبال «دوره‌های خلقی» شدید و غیرمعمول باشید. یک دوره خلقی نشان دهنده یک تغییر قابل توجه و حتی شدید نسبت به خلق و خوی معمولی یک فرد است. در زبان عامه، ممکن است به این موارد «نوسانات خلقی» گفته شود. افرادی که از اختلال دوقطبی رنج می‌برند ممکن است به سرعت بین دوره‌های خلقی تغییر کنند، یا خلق و خوی آن‌ها ممکن است برای هفته‌ها یا ماه‌ها ادامه داشته باشد.

  • دو نوع اساسی از دوره خلقی وجود دارد: دوره‌های بسیار بالا یا شیدایی (مانیا) و دوره‌های بسیار افسرده یا افسرده کننده. همچنین ممکن است فرد دوره‌های ترکیبی را تجربه کند که در آن علائم شیدایی و افسردگی همزمان رخ می‌دهد.
  • یک فرد مبتلا به اختلال دوقطبی ممکن است دوره‌هایی از خلق و خوی «عادی» یا نسبتاً آرام را در بین دوره‌های خلقی شدید تجربه کند.

۲. درباره انواع مختلف اختلال دوقطبی یاد بگیرید. چهار نوع اصلی اختلال دوقطبی وجود دارد که به‌طور منظم تشخیص داده می‌شوند: دوقطبی نوع اول، دوقطبی نوع دوم، اختلال دوقطبی نامعین و اختلال خلق ادواری (سیکلوتایمی).

نوع اختلال دوقطبی که فرد به آن مبتلا شده است، بر اساس شدت، مدت آن و همچنین سرعت چرخه دوره‌های خلقی تعیین می‌شود. یک متخصص بهداشت روان آموزش دیده باید اختلال دوقطبی را تشخیص دهد؛ شما خودتان نمی‌توانید این کار را انجام دهید و نباید تلاش کنید.

  • اختلال دوقطبی نوع اول شامل دوره‌های شیدایی یا ترکیبی است که حداقل هفت روز طول می‌کشد. همچنین ممکن است فرد دچار دوره‌های شیدایی شدید شود و این دوره‌ها به قدری او را در معرض خطر قرار دهند که به مراقبت فوری پزشکی نیاز داشته باشد. در این نوع دوقطبی، دوره‌های افسردگی نیز رخ می‌دهد که معمولاً حداقل دو هفته طول می‌کشد.
  • اختلال دوقطبی نوع دوم شامل دوره‌های نیمه‌شیدایی است که به ندرت به شیدایی کامل و دوره‌های طولانی‌تر افسردگی تبدیل می‌شود. نیمه‌شیدایی یک حالت شیدایی خفیف‌تر است که در آن فرد احساس بسیار «بالایی» دارد، یعنی بسیار فعال است و به نظر می‌رسد که به خواب کمی نیاز دارد.                                              سایر علائم شیدایی مانند جریان سریع افکار، گفتار سریع و ذهن سرگردان نیز ممکن است وجود داشته باشد؛ اما برخلاف افرادی که در دوره‌های شیدایی هستند، افرادی که نیمه‌شیدایی را تجربه می‌کنند به‌طور کلی ارتباط خود را با واقعیت از دست نمی‌دهند و توانایی عملکردشان تغییری نمی‌کند. بدون درمان، این نوع حالت شیدایی ممکن است به شیدایی شدید تبدیل شود.
  • دوره‌های افسردگی در اختلال دوقطبی نوع دوم، عموماً شدیدتر و طولانی‌تر از دوره‌های افسردگی در اختلال دوقطبی نوع اول فرض می‌شوند. توجه به این نکته مهم است که طیف گسترده‌ای از علائم ممکن است با هر دو نوع اول و دوم مرتبط باشد، همینطور تجربیاتی که هر فرد از آن‌ها رنج می‌برد، متفاوت هستند.
  • اختلال دوقطبی نامعین (BP-NOS) تشخیصی است که زمانی انجام می‌شود که علائم اختلال دوقطبی وجود داشته باشد اما معیارهای تشخیصی کلاسیک DSM-5 (راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی) را برآورده نمی‌کند.
  • اختلال خلق ادواری (سیکلوتایمی) شکل خفیفی از اختلال دوقطبی است. دوره‌های نیمه‌شیدایی با دوره‌های کوتاه‌تر و خفیف‌تر افسردگی جایگزین می‌شوند. این باید حداقل دو سال ادامه داشته باشد تا معیارهای تشخیصی برآورده شود.
  • یک فرد مبتلا به اختلال دوقطبی همچنین ممکن است «اختلال دوقطبی پیشرونده یا تناوب سریع» را تجربه کند که در آن چهار یا تعداد بیشتری از دوره‌های خلقی را در یک دوره ۱۲ ماهه تجربه می‌کند. به نظر می‌رسد اختلال دوقطبی پیشرونده زنان را کمی بیشتر از مردان تحت تأثیر قرار می‌دهد و می‌تواند بیاید و برود.

۳. برای کمک به بیمار دوقطبی باید بدانید که چگونه یک دوره شیدایی را تشخیص دهید. نحوه بروز یک دوره شیدایی ممکن است از فردی به فرد دیگر متفاوت باشد. با این حال، این نشان دهنده یک خلق و خوی به‌طور چشمگیری افزایش یافته یا «بسیار هیجان زده» از حالت عاطفی «عادی» یا پایه‌ای فرد است. برخی از علائم شیدایی عبارتند از:

  • احساس شادی، خوشحالی یا هیجان شدید. فردی که دچار یک دوره شیدایی می‌شود ممکن است چنان احساس «سرخوشی» یا خوشحالی کند که حتی اخبار بد نیز نتواند به روحیه او آسیب برساند. این احساس شادی شدید حتی بدون دلایل ظاهری نیز ادامه دارد.
  • اعتماد‌به‌نفس بیش از حد، احساس آسیب‌ناپذیری و توهمات عظمت. فردی که دچار یک دوره شیدایی می‌شود، ممکن است یک ایگوی بیش از حد افزایش یافته یا احساس عزت نفس بالاتری نسبت به آنچه برای او معمول است داشته باشد. آن‌ها ممکن است باور داشته باشند که می‌توانند کارهای بیش از حد ممکنی را انجام دهند، به‌طوری که هیچ چیز مطلقاً نمی‌تواند مانع آن‌ها شود. آن‌ها ممکن است تصور کنند که ارتباطات خاصی با اشخاص مهم یا پدیده‌های ماوراء طبیعی دارند.
  • تحریک ‌پذیری و عصبانیت افزایش یافته و ناگهانی. فردی که دچار یک دوره شیدایی است ممکن است حتی بدون محرک، عصبانیت خود را سر دیگران خالی کند. آن‌ها به احتمال زیاد در خلق و خوی «معمولی» خود «زودرنج» یا به راحتی عصبانی می‌شوند.
  • بیش فعالی. فرد ممکن است چندین پروژه را به‌طور همزمان انجام دهد یا کارهای بیشتری را برای انجام در یک روز برنامه‌ریزی کند، به‌طوری که روند انجام کار بیش از حد معقول باشد. آن‌ها ممکن است به جای خوابیدن یا خوردن، فعالیت‌هایی را انتخاب کنند، حتی کارهایی که به ظاهر بی‌هدف هستند.
  • افزایش پرحرفی، گفتار پراکنده و جریان سریع افکار. فردی که دچار یک دوره شیدایی می‌شود، اغلب در جمع‌آوری افکار خود مشکل دارد، حتی اگر به شدت پرحرف باشد. آن‌ها ممکن است خیلی سریع از یک فکر یا فعالیت به فکر یا فعالیت دیگری بپرند.
  • احساس عصبی یا آشفتگی. ممکن است فرد احساس آشفتگی یا بی‌قراری کند و به راحتی حواسش پرت شود.
  • افزایش ناگهانی رفتار پرخطر. فرد ممکن است کارهایی را انجام دهد که برای وضعیت اولیه عادی او غیرمعمول است و خطراتی را به همراه دارد، مانند داشتن رابطه جنسی ناامن، رفتن به خرید از روی سرخوشی و قمار. فعالیت‌های بدنی پرخطر مانند سرعت غیرمجاز یا انجام ورزش‌های شدید یا کارهای ورزشی (به ویژه فعالیت‌هایی که فرد آمادگی کافی برای آن‌ها ندارد) نیز ممکن است رخ دهد.
  • عادات خواب کم. ممکن است فرد خیلی کم بخوابد، اما ادعا کند که احساس آرامش می‌کند. آن‌ها ممکن است بی‌خوابی را تجربه کنند یا به سادگی احساس کنند که به خواب نیاز ندارند.

۴. برای کمک به بیمار دوقطبی باید بدانید که چگونه یک دوره افسردگی را تشخیص دهید. اگر یک دوره شیدایی باعث شود فرد مبتلا به اختلال دوقطبی احساس کند که «در بالای جهان است»، یک دوره افسردگی احساس له شدن در پایین دنیا است. علائم ممکن است بین افراد متفاوت باشد، اما برخی از علائم رایج وجود دارد که باید مراقب آن‌ها بود:

  • احساسات شدید غمگینی یا ناامیدی. مانند احساس شادی یا هیجان در دوره‌های شیدایی، این احساسات ممکن است دلیلی نداشته باشند. فرد ممکن است احساس ناامیدی یا بی‌ارزشی داشته باشد، حتی اگر شما تلاش کنید تا او را شاد کنید.
  • آنهدونیا. این یک روش فانتزی برای گفتن این است که فرد دیگر به کارهایی که قبلاً از انجام آن‌ها لذت می‌برد، علاقه یا لذتی نشان نمی‌دهد. میل جنسی نیز ممکن است کمتر باشد.
  • خستگی. معمولاً افرادی که از افسردگی شدید رنج می‌برند همیشه احساس خستگی می‌کنند. آن‌ها همچنین ممکن است از احساس زجر یا درد شکایت کنند.
  • اختلال در الگوی خواب. عادات «عادی» خواب فرد با افسردگی، به نوعی مختل می‌شود. برخی از افراد بیش از حد می‌خوابند در حالی که برخی دیگر ممکن است خیلی کم بخوابند. در هر صورت، عادات خواب آن‌‌ها به‌طور قابل توجهی با آنچه برای آن‌ها «طبیعی» است متفاوت است.
  • تغییر اشتها. افراد مبتلا به افسردگی ممکن است کاهش وزن یا افزایش وزن را تجربه کنند. آن‌ها ممکن است پرخوری کنند یا به اندازه کافی غذا نخورند. این بسته به فرد متفاوت است و نشان دهنده تغییری نسبت به آنچه برای آن‌ها «طبیعی» است می‌باشد.
  • مشکل در تمرکز. افسردگی می‌تواند تمرکز یا حتی تصمیم‌گیری‌های کوچک را دشوار کند. یک فرد ممکن است در هنگام تجربه یک دوره افسردگی تقریباً احساس ناتوانی کند.
  • افکار یا اعمال خودکشی. تصور نکنید که هرگونه ابراز افکار یا قصد خودکشی «فقط برای توجه» است. خودکشی یک خطر بسیار واقعی برای افراد مبتلا به اختلال دوقطبی است. اگر فرد مورد علاقه شما افکار یا قصد خودکشی را ابراز کرد، فوراً با کمک‌های فوری یا خدمات اورژانس تماس بگیرید.

۵. برای کمک به بیمار دوقطبی هرچه می‌توانید در مورد این اختلال بخوانید. شما با جستجوی این مقاله اولین قدم عالی را برداشته‌اید. هرچه بیشتر در مورد اختلال دوقطبی بدانید، بهتر می‌توانید از فرد مهم خود حمایت کنید. اگر دوست یا عضو خانواده فردی مبتلا به اختلال دوقطبی هستید، حمایت شما می‌تواند به او در مدیریت علائم خود کمک کند.

۶. برخی از افسانه‌های رایج در مورد بیماری روانی را رد کنید. بیماری روانی معمولاً به عنوان چیزی «اشتباه» در فرد لکه ‌دار می‌شود. همینطور ممکن است به عنوان چیزی در نظر گرفته شود که اگر «به اندازه کافی تلاش کنند» یا «مثبت‌تر فکر کنند» می‌توانند «از آن خارج شوند».

واقعیت این است که این ایده‌ها به سادگی درست نیستند. اختلال دوقطبی نتیجه عوامل تعاملی پیچیده‌ای از جمله ژنتیک، ساختار مغز، عدم تعامل شیمیایی در بدن و فشارهای اجتماعی و فرهنگی است. یک فرد مبتلا به اختلال دوقطبی نمی‌تواند به سادگی از ابتلا به این اختلال جلوگیری کند. با این حال، اختلال دوقطبی نیز قابل درمان است.

کمک به بیمار دوقطبیروش دوم کمک به بیمار دوقطبی

صحبت کردن با فرد مهم خود

۱. برای کمک به بیمار دوقطبی با فرد مبتلا گفتگو کنید. از زبان آزار دهنده بپرهیزید. برخی از افراد حتی اگر بیماری روانی در آن‌ها تشخیص داده نشده باشد ممکن است در توصیف خود به شوخی بگویند که «کمی دوقطبی» یا «اسکیزوفرنی» هستند، . این نوع زبان علاوه بر نادرست بودن، تجربه افراد مبتلا به اختلال دوقطبی را بی‌اهمیت جلوه می‌دهد. هنگام بحث در مورد بیماری روانی محترمانه رفتار کنید.

۲. در مورد نگرانی‌هایتان با فرد مهم خود صحبت کنید. ممکن است از ترس ناراحت کردن عزیزانتان نگران صحبت کردن با آن‌ها باشید. این در واقع برای شما بسیار مفید و مهم است که با فرد مورد علاقه خود در مورد نگرانی‌هایتان صحبت کنید.

صحبت نکردن در مورد بیماری روانی باعث ترویج لکه دار کردن آن به طور ناعادلانه‌ای می‌شود و ممکن است افراد مبتلا به این اختلال را تشویق کند که به اشتباه باور کنند «بد» یا «بی‌ارزش» هستند یا باید از بیماری خود احساس شرم کنند. هنگامی که به فرد مورد علاقه خود نزدیک می‌شوید، روراست و صادق باشید و دلسوزی نشان دهید. حمایت از فردی که از اختلال دوقطبی رنج می‌برد، می‌تواند به بهبودی و مدیریت بیماری او کمک کند.

۳. از جملات «من» برای انتقال احساسات خود استفاده کنید. هنگام صحبت با شخص دیگری، بسیار مهم است ‌طوری به نظر نرسید که می‌خواهید به او حمله کنید یا قضاوتش کنید. افراد مبتلا به بیماری روانی ممکن است احساس کنند که دنیا با آن‌ها مخالف است. این مهم است که نشان دهید در کنار عزیزتان هستید و برای حمایت از او و کمک به بهبودی او در کنارش هستید.

۴. از تهدید و سرزنش بپرهیزید. شما ممکن است نگران سلامتی فرد مهم خود باشید و احساس کنید تمایل دارید تا «به هر وسیله‌ای که لازم است» مطمئن شوید که او کمک دریافت می‌کند. با این حال، هرگز نباید از اغراق، تهدید، القای احساس گناه‌کار بودن یا اتهام برای متقاعد کردن طرف مقابل جهت کمک گرفتن استفاده کنید. این‌ها فقط طرف مقابل را تشویق می‌کند که باور کند چیزی «اشتباه» در او می‌بینید و حاضر نیستید به او کمک کنید یا ازش حمایت کنید.

۵. بحث را به عنوان یک نگرانی در مورد سلامتی تنظیم کنید. برخی از افراد ممکن است از اعتراف به اینکه مشکلی دارند بیزار باشند. هنگامی که یک فرد دوقطبی یک دوره شیدایی را تجربه می‌کند، اغلب آنقدر احساس «بالا بودن» می‌کند که اعتراف به وجود مشکل دشوار است.

زمانی که فردی یک دوره افسردگی را تجربه می‌کند، ممکن است احساس کند مشکلی دارد اما نمی‌تواند امیدی برای درمان ببیند. شما می‌توانید نگرانی‌های خود را به عنوان نگرانی‌های پزشکی، مانند خطر بالای آسیب رساندن به خود و خودکشی که اختلال دوقطبی می‌تواند ایجاد کند، در نظر بگیرید، که ممکن است برایتان مفید باشد.

۶. برای کمک به بیمار دوقطبی او را تشویق کنید تا احساسات و تجربیات خود را با شما در میان بگذارد. این آسان است که در یک مکالمه نگرانی خود را بیان کنید و آن به نصیحت کردن برای عزیزتان تبدیل شود. برای جلوگیری از این امر، از فرد مهم خود دعوت کنید تا در مورد آنچه که فکر می‌کند و احساس می‌کند، به زبان خودش صحبت کند تا امکان گفتگوی واقعی در مورد بیماریش فراهم شود. به یاد داشته باشید: در حالی که ممکن است شما تحت تأثیر اختلال این فرد باشید، این مسئله به شما مربوط نیست.

۷. افکار و احساسات فرد مورد علاقه خود را به عنوان «غیر واقعی» یا بی‌ارزش در نظر نگیرید. حتی اگر احساس بی‌ارزشی ناشی از یک دوره افسردگی باشد، برای فردی که آن را تجربه می‌کند بسیار واقعی است. نادیده گرفتن مستقیم احساسات یک فرد، او را تشویق می‌کند که در آینده در مورد آن‌ها چیزی به شما نگوید. در عوض، احساسات فرد را تأیید کنید و همزمان ایده‌های منفی را به چالش بکشید. هر فردی که از اختلال دوقطبی رنج می‌برد، تجربه متفاوتی دارد و با اجتناب از تأثیرات منفی می‌توان به بهبود و مدیریت کمک کرد.

۸. فرد مورد علاقه خود را تشویق کنید تا آزمایش غربالگری انجام دهد. شیدایی و افسردگی هر دو از علائم اختلال دوقطبی هستند. برخی از وب‌سایت‌ها، آزمایش‌های غربالگری مناسبی برای شیدایی و افسردگی دارند.

۹. تأکید بر نیاز به کمک حرفه‌ای کنید. اختلال دوقطبی یک بیماری بسیار جدی است. اگر درمان نشود، حتی اشکال خفیف این اختلال می‌تواند بدتر شود. از سوی دیگر، درمان می‌تواند بسیار مفید باشد و به روابط بهتر و کیفیت زندگی کمک کند. فرد مورد علاقه خود را تشویق کنید که فوراً به دنبال درمان باشد.

روش سوم کمک به بیمار دوقطبی

حمایت از فرد مورد علاقه خود

۱. بدانید که اختلال دوقطبی یک بیماری مادام‌ العمر است. ترکیبی از دارو و  روان‌درمانی می‌تواند تا حد زیادی برای فرد مورد علاقه شما مفید باشد. بسیاری از افراد مبتلا به اختلال دوقطبی با درمان، بهبود قابل توجهی را در عملکرد و خلق و خوی خود تجربه می‌کنند. با این حال، هیچ «درمانی» برای اختلال دوقطبی وجود ندارد و علائم می‌تواند در طول زندگی فرد دوباره رخ دهد. سعی کنید با عزیزتان صبور باشید.

۲. بپرسید چگونه می‌توانید کمک کنید. جهان ممکن است برای یک فرد مبتلا به اختلال دوقطبی، به ویژه در طول دوره‌های افسردگی، احساس ناراحتی داشته باشد. از طرف مقابل بپرسید چه چیزی برای او مفید است. شما حتی می‌توانید پیشنهادات خاصی را ارائه دهید اگر احساس می‌کنید که چه چیزی بیشترین تأثیر را بر روی فرد مورد علاقه‌تان دارد. اگر آن‌ها احساس حمایت کنند، ممکن است بهتر بتوانند بیماری‌‌ روانی خود را مدیریت کنند.

۳. علائم را پیگیری کنید. پیگیری علائم عزیزتان می‌تواند از راه‌های مختلفی کمک کند. اول، می‌تواند به شما و عزیزتان کمک کند تا علائم هشدار دهنده یک دوره خلقی را بیاموزید. این امر می‌تواند اطلاعات مفیدی را برای یک پزشک یا متخصص سلامت روان فراهم کند. همچنین می‌تواند به شما کمک کند تا محرک‌های بالقوه دوره‌های شیدایی یا افسردگی را یاد بگیرید.

  • علائم هشدار دهنده شیدایی عبارتند از: کم‌خوابی، احساس «بالا بودن» یا تحریک‌پذیری، افزایش تحریک‌پذیری، بی‌قراری و افزایش سطح فعالیت فرد.
  • علائم هشدار دهنده افسردگی عبارتند از: خستگی، اختلال در الگوهای خواب (کم یا بیشتر خوابیدن)، مشکل در تمرکز، عدم علاقه به چیزهایی که فرد معمولاً از آن‌ها لذت می‌برد، کناره‌گیری اجتماعی و تغییر در اشتها.
  • محرک‌های رایج برای دوره‌های خلقی عبارتند از: استرس، سوءمصرف مواد و محرومیت از خواب.

۴. بپرسید که آیا فرد مورد علاقه شما داروهایش را مصرف کرده است یا خیر. برخی از افراد ممکن است از یک یادآوری ملایم بهره ببرند، به خصوص اگر در حال تجربه یک دوره شیدایی هستند که در آن ممکن است دچار تنبلی یا فراموشی شوند. همچنین ممکن است فرد فکر کند که احساس بهتری دارد و بنابراین مصرف دارو را متوقف کند. به فرد مورد علاقه خود کمک کنید تا با جریان درمان خود پیش برود، اما جوری برخورد نکنید که انگار به او تهمت می‌زنید.

۵. طرف مقابل را تشویق کنید تا سالم بماند. علاوه بر مصرف منظم داروهای تجویز شده و مراجعه به درمانگر، حفظ سلامت جسمانی می‌تواند به کاهش علائم اختلال دوقطبی کمک کند. افراد مبتلا به اختلال دوقطبی در معرض خطر بیشتری برای چاقی هستند. فرد مورد علاقه خود را تشویق کنید که خوب غذا بخورد، ورزش منظم و متوسط داشته باشد و برنامه خواب خوبی داشته باشد.

۶. از خودتان نیز مراقبت کنید. دوستان و خانواده افراد مبتلا به اختلال دوقطبی باید مطمئن شوند که از خودشان نیز مراقبت کنند. شما نمی‌توانید از فرد مورد علاقه خود حمایت کنید اگر خسته باشید یا استرس داشته باشید.

۷. مراقب افکار یا اعمال وابسته به خودکشی باشید. خودکشی یک خطر بسیار واقعی برای افراد مبتلا به اختلال دوقطبی است. افراد مبتلا به این اختلال بیشتر از افراد مبتلا به افسردگی شدید، به فکر خودکشی هستند یا به آن اقدام می‌کنند. اگر عزیزتان به خودکشی اشاره کرد، حتی به صورت اتفاقی، فوراً کمک بگیرید. قول ندهید که این افکار یا اعمال را مخفی نگه دارید.

نکات مهم

  • اختلال دوقطبی، مانند سایر بیماری‌های روانی، تقصیر هیچکس نیست. نه تقصیر عزیزتان است و نه تقصیر شما. با فرد مورد علاقه‌تان و خودتان مهربان و دلسوز باشید.
  • شما می‌توانید از کمک‌های فوری یا خدمات اورژانس کمک بگیرید.
  • همه چیز را به بیماری ربط ندهید. این آسان است که بیش از حد به فرد عزیزتان برسید یا همه چیز را به بیماری او ربط دهید. به یاد داشته باشید که فرد مورد علاقه‌تان چیزی بیشتر از این بیماری است. آن‌ها سرگرمی‌ها، علایق و احساسات نیز دارند. لذت ببرید و فرد عزیزتان را به سمت زندگی تشویق کنید.

هشدارها درباره بیمار دوقطبی

  • افراد مبتلا به دوقطبی در معرض خطر بالایی برای خودکشی هستند. اگر یکی از دوستان یا اعضای خانواده با این وضعیت زندگی می‌کند و شروع به صحبت در مورد خودکشی کرد، آن‌ها را جدی بگیرید و مطمئن شوید که فوراً تحت مراقبت روانپزشکی قرار می‌گیرند.
  • اگر می‌توانید، در یک بحران، سعی کنید قبل از درگیر کردن پلیس، با یک متخصص مراقبت‌های بهداشتی یا خط تلفن خودکشی تماس بگیرید. مواردی وجود داشته است که مداخله پلیس برای افرادی که دچار بحران روانی هستند، منجر به ضربه روحی یا مرگ شده است. در صورت امکان، فردی را که مطمئن هستید تخصص و آموزش لازم برای مقابله با سلامت روان یا بحران‌های روانپزشکی دارد، درگیر کنید.

منبع:

https://www.wikihow.com/Tell-if-Someone-Is-Bipolar

نوشته های مشابه

2 دیدگاه

  1. سلام دکتر من با یک فرد افسرده شخصیت وابسته به همسر سابقش آشنا شدم چطور میشه کمک کرد ایا موندن در این رابطه خوبه یا منم فقط حالم بدتر میشه ونتیجه نداره منم خودم دچار مشکلات هستم ولی این اقا از همسرش جدا شده ولی حالش بده باتمام مشکلات وبی مهریها بازم همسر!سابقشو دوست داره وابستگی شدید داره ایا میشه کمکش کرد فراموش کنه من احساس میکنم باید کمکش کرد چون پسر خودمم افسردگی داره بیشنر درکش کردم کمکم کنید باسپاس

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا