شیوه های فرزند پروری در نظریه بامریند
والدین هلیکوپتری نباشید! جزئی از زندگی فرزندتان شوید.
قبل از پرداختن به فرزندپروری هلیکوپتری، باید نگاه کلی به سبکهای فرزند پروری داشته باشیم. از نظر تاریخی، پدر و مادر بودن چیزی به این معنی بود که اگر بچه داشتی، پدر و مادر بودی و اگر نداشتی، خب نبودی! فرزندپروری و سبکهای آن که به عنوان فعل یا صفت استفاده میشود، در واژهنامه انگلیسی نسبتاً جدید است. اکنون، ما بهعنوان والدین اینگونه فکر میکنیم که چگونه با بچههای خود ارتباط برقرار کنیم و آنها را تربیت نماییم.
سبکهای فرزند پروری
سبکهای فرزند پروری توسط دکتر دیانا باومریند، روانشناس رشد، رواج یافت. او مفهوم فرزندپروری را بر اساس مطالبهگری و پاسخگویی والدین به نیازهای کودک پایهریزی کرد. طبق نظر او، والدین در سه سطح فرزندپروری قرار میگیرند که در ادامه به این سبکهای فرزند پروری اشاره میکنیم.
۱- سبک فرزند پروری مستبندانه
این والدین از نظر مطالبات بسیار پرتوقع هستند، اما از نظر پاسخگویی به نیاز کودک در سطح پایین میباشند. آنها خشن و فاقد گرمای عاطفی لازم هستند.
۲- سبک فرزند پروری سهل گیرانه
این والدین از نظر مطالبات کم توقع، اما از نظر پاسخگویی در مقابل کودک بسیار آماده هستند. ممکن است این والدین از سمت کودکانشان بهعنوان بازیچه حساب شوند و اقتدار لازم در برخورد با کودکانشان نشان ندهند.
۳- سبک فرزند پروری مقتدرانه
از این روش بعضاً به عنوان فرزندپروری دموکراتیک یاد میشود. این والدین معمولاً در حد متعادلی از بچهها توقع دارند و به همین میزان معتدل به آنها پاسخگو هستند. بنابراین، آنها درگیر زندگی کودکشان میشوند، حدود و مرزها را تعیین میکنند و در عین حال، گرمای عاطفی، پذیرش و تشویق را برای کودکان فراهم میکنند.
محققان دیگری به ویژه مکوبی و مارتین، سایر شیوههای فرزندپروری را نیز به این نظریه اضافه کردند که یکی از آنها شامل سبک فرزندپروری «طرد کننده یا غافل» است. همانطور که از نام آن پیداست، این والدین هم از نظر خواستهها (کنترل کودک) و هم پاسخگویی (محبت به کودک) در پایینترین سطح قرار دارند.
باومریند و سایر محققان و صاحبنظران حوزه کودک، از فرزندپروری «مقتدرانه» به عنوان سبک فرزندپروری استاندارد یاد میکنند، زیرا نتایج سالمتری در پی دارد. ترکیبی از محبت و دخالت در زندگی کودکان به آنها تربیت صحیحی میدهد. بچهها عشق، توجه و مقبولیت مثبتی را که نیاز دارند با این شیوه بهدست میآورند، اما در عین حال با انتظارات و محدودیتها نیز مواجهند. نکته مهم این است که والدین مقتدر به رشد کودک حساس هستند. به طوری که با بزرگتر شدن کودک، از برخی جنبههای زندگی او عقبنشینی میکنند تا به وی فضای رشد، هویت و فرصت یافتن علایق خود را بدهند.
والدین هلیکوپتری
والدین هلیکوپتری، والدین بیش از حد درگیر، بسیار نگران و مضطرب را توصیف میکند که توجه زیادی به هر حرکت کودک دارند. آنها سعی میکنند کودکان را راهنمایی کنند، با آنها همکاری کنند یا مجبورشان کنند تا آنچه را که برایشان «بهترین» است، انجام دهند. آنها از نظر مدل اصلی بامریند، بسیار طلبکار هستند و این موضوع را خیلی قبول ندارند. محبتشان عمدتاً مشروط است، بهگونهای که کودکان زمانی عشق و توجه مثبت دریافت میکنند که انتظارات والدین را برآورده سازند.
والدین هلیکوپتر اغلب به شدت در مورد نمرات و سیر تحصیلی فرزندشان نگران هستند. به والدینی فکر کنید که دائماً نمرات کودک را بررسی میکند و از او میخواهد همه نمراتش عالی شود. او را مجبور به گذراندن پیشرفتهترین دورهها، تعقیب رتبهبندیهای کلاسی و مقایسه با دیگر همسالان میکنند. این والدین اغلب رفتارهایشان را توجیه میکنند، زیرا میخواهند فرزندشان در زندگی «موفق» باشد.
تغییر روش برای فرزندپروری بهتر
اساساً، هنگامیکه نیازهای فیزیولوژیکی ما برآورده میشود (مثلاً هوا، غذا، آب، خواب)، آنگاه نیازهای روانشناختی ما، رفتارمان را برمیانگیزد. این نیازهای روانشناختی برای حس برقراری ارتباط (مثلاً ارتباط اجتماعی)، افزایش حس شایستگی (یعنی احساس تسلط) و خودمختاری (یعنی حس عاملیت ما) اساسی است. در حالی که ما این نیازها را برآورده میکنیم، تمایل داریم که خوشحال و شاد نیز باشیم.
والدین بیش از حد درگیر و کنترلکننده، رشد روانی کودکان و نیازشان به استقلال و کسب هویت را نقض میکنند. والدین هلیکوپتری به بچهها این پیام را میدهند که «من به این موضوع اعتماد ندارم که بدون من میتوانی تصمیمات خوبی بگیری». در والدین هلیکوپتری یک پایگاه ترس ضمنی وجود دارد که حتی وقتی بچهها به دستاوردهای قابلتوجهی میرسند نیز این موفقیتها برای والدین لزوماً از اعتبار کامل برخوردار نیستند.
فرزندپروری یک عمل متعادلکننده است. هیچ کتاب درسی وجود ندارد که دقیقاً به ما بگوید درهر مرحله از سفرمان بهعنوان والدین باید چهکاری انجام دهیم. ما میخواهیم بچههایمان با موفقیت و خوشبختی بزرگ شوند. فرزندپروری مقتدرانه موثرترین رویکرد برای کمک به فرزندان ما در رسیدن به این اهداف گسترده زندگی است.
این سبک با درگیر شدن در زندگی بچههای ما، از طریق تأمین عشق و محبت عاطفی، القای حس پذیرش، راهنمایی، مشخص کردن مرزها و تعیین محدودیت کامل میشود. ما باید نسبت به رشد آنها حساس باشیم تا با بزرگتر شدن آنها به تدریج عقبنشینی کنیم. این به کودک امکان میدهد تا با استفاده از آزادی که دارد، مسوولیت راههایی که انتخاب میکند را بپذیرد. همچنین نیاز ذاتی خود را برای خودمختاری برآورده کند.
ما باید پیامی ثابت ارسال کنیم که متوجه شوند عشق و پذیرش آنها منوط به دستیابیشان به اهداف خاصی نیست. به ویژه اگر آنها اهدافی باشند که ما برای آنها در نظر گرفتهایم (مانند یک رشته خاص دانشگاهی). ما نمیخواهیم زندگی آنها را به طور کامل مدیریت کنیم. اما در جنبههای خاصی از زندگیشان، شاید لازم باشد که بیشتر از نسلهای گذشته درگیر این موضوع شویم. ما فقط باید والدین «به اندازه کافی خوبی» باشیم.