اختلالات وسواسروابط عاطفیروانشناسی رابطه

آیا من دچار وسواس در رابطه عاطفی هستم

امتیاز

وسواس در روابط عاطفی

وسواس در روابط عاطفی: چگونه آن‌ها را تشخیص دهیم و بر آن‌ها غلبه کنیم؟

بینش از روانشناسی و تجربه شخصی

نیاز انسان به محبت

به عنوان موجودات اجتماعی، ما برای ایجاد روابط عاطفی قوی با دیگران از لحظه‌ای که به دنیا می‌آییم، برنامه‌ریزی شده‌ایم. روابط قوی با دیگران بر رشد و عملکرد روانی و اجتماعی ما در طول زندگیمان تأثیر می‌گذارد.

وقتی نیاز ما به نزدیکی و صمیمیت برآورده نمی‌شود، به ویژه در دوران کودکی، ممکن است اثرات روانی مضر زیادی رخ دهد و دنیای روابط صمیمی برای ما دشوار می‌شود.

وسواس در روابط عاطفی
وسواس در روابط عاطفی

تعریف وسواس در روابط عاطفی

عشق بیمارگونه یا عشق وسواسی چیست؟ برای برخی افراد، نیازهای برآورده نشده می‌تواند منجر به ایجاد افکار و رفتارهای وسواسی شود که حول روابط صمیمی می‌چرخد. برای اکثر مردم این کاملاً طبیعی است که در روابط، اشکال این افکار و رفتارهای وسواسی را تجربه کنند، اما برای برخی افراد، آن‌ها می توانند نسبتاً ناکارآمد شوند و آسیب‌های عاطفی زیادی ایجاد کنند.

تجربه من در آن زمان

این اتفاق برای من هم افتاد. من از یک خانواده نسبتاً عادی هستم، با والدین دوست داشتنی، پدربزرگ و مادربزرگ و عموها، اما به دلایل متعدد، بسیاری از نیازهای عاطفی‌ام برای مدت طولانی از زندگی اولیه من برآورده نشد. من همچنین در مدرسه برای پیدا کردن حمایت عاطفی خوب مشکل داشتم و این بدشانسی را داشتم که تا اواخر نوجوانی دوستای خوب پیدا نکردم.

این مسئله باعث شد که من، وسواس ناسالم پیدا کردن آرامش در احساسات عاشقانه و رمانتیک کردن روابط صمیمی را بیش از حد توسعه دهم. من زمان زیادی را صرف خیال پردازی در مورد داستان عاشقانه کامل، گوش دادن به آهنگ‌های عاشقانه و جستجوی کسی کردم که سرانجام بتواند مرا ببیند و نیازهایم را درک کند.

وقتی هجده ساله شدم و اولین رابطه جدی‌ام را شروع کردم که تقریباً ده سال شد، با چالش‌های زیادی روبرو شدم و با تمایلات ایده‌آل‌سازی و مواجهه با واقعیت مسائل مشکل داشتم: روابط صمیمی بسیار متفاوت‌تر از آنچه همیشه تصور می‌کردم بود.

دو سال آخر رابطه سخت‌ترین بخش بود: به دلایل زیادی، کاملاً واضح بود وقت آن رسیده است که رها شوم، اما ترس من از رها شدن باعث شد وسواسم در مورد عشق و خود رابطه افزایش یابد، و واقعاً برایم سخت بود که همه چیز را به وضوح ببینم. من رابطه را محکم نگه داشتم و به خودم و احساساتم به روش‌های مختلف صدمه زدم آن هم به خاطر عشقی که حتی وجود نداشت.

روانشناسی در مورد وسواس در روابط عاطفی چه می‌گوید؟

به عنوان یک روانشناس، و فرد بسیار کنجکاو در طبیعت خود، من بسیار علاقه‌مند به تلاش برای درک چگونگی اتفاق افتادن تمام این مسائل شدم. یاد گرفتم که وقتی صحبت از وسواس عشق و رابطه می‌شود، برخی از روانشناسان اغلب از تشخیص وسواس فکری عملی رابطه یا اختلال عشق وسواسی استفاده می‌کنند، یا این وضعیت را به عنوان یک وضعیت شیفتگی وسواس‌ گونه می‌نامند.

من هرگز طرفدار دسته‌بندی‌ها و برچسب‌های دقیق در مورد مسائل روانی نبوده‌ام، بنابراین از آن‌ها استفاده نخواهم کرد و در پاراگراف‌های بعدی به هیچ شرایط خاصی اشاره نخواهم کرد.

وسواس در روابط عاطفی چگونه آشکار می‌شود؟ هنگامی که ما در حال حاضر در یک رابطه نیستیم، می‌توانیم زمان زیادی را صرف خیال‌پردازی در مورد عشق و روابط کنیم (به عنوان مثال، خیال پردازی در مورد شریک زندگی و داستان عشق کامل، فعالیت‌هایی که می‌توانیم با آن‌ها انجام دهیم و راه‌هایی که می‌توانیم زندگی خود را با هم بسازیم)، این امر می‌تواند منجر به از دست دادن بسیاری از تجربیات واقعی رابطه شود.

ما حتی می‌توانیم وسواس خود را به یک فرد خاص وابسته کنیم: می‌توانیم ایده‌آل‌سازی آن‌ها را شروع کنیم و وسواس شروع رابطه با آن‌ها را داشته باشیم. حتی وقتی این اتفاق نمی‌افتد، ما می‌توانیم حس حسادت و مالکیت داشته باشیم، زندگی آن‌ها را از طریق رسانه‌های اجتماعی دنبال کنیم و از حالت طبیعی خود خارج شویم تا توجه آن‌ها را جلب کنیم و کاری کنیم تا همانقدر که ما به آن‌ها فکر می‌کنیم، آن‌ها نیز به ما فکر کنند.

ممکن است به طور مداوم در مورد آن‌ها با دوستان و (یا) اعضای خانواده صحبت کنیم، تا در مورد آنچه باید انجام دهیم، به دنبال مشاوره باشیم. در برخی موارد دیگر، افکار ما در مورد فرد می‌تواند آنقدر پایدار باشد که پیدا کردن زمان و فضای لازم برای روابط موجود را دشوار بدانیم.

اگر ما در حال حاضر در یک رابطه هستیم (یعنی نسبتاً سالم)، پدیده های وسواسی ممکن است به شکل شک و تردید مزاحم در مورد رابطه و شریک زندگی ما ظاهر شوند، این امر می‌تواند ما را وادار کند تا به طور مداوم در مورد اینکه آیا رابطه یا شخص دیگر واقعاً برایمان «کامل» است، فکر کنیم.

این باعث ایجاد افکار مزاحم در مورد دیگران می‌شود و آن‌ها را در ذهنمان به افرادی تبدیل می‌کند که به طور بالقوه برای ایجاد رابطه مناسب‌تر هستند، که منجر به احساسات و حالت‌های اضطراب می‌شود. این می‌تواند باعث ترس ما شود که ممکن است شریک زندگیمان به راحتی به ما آسیب برساند و خیانت کند، که باعث می‌شود حسادت شدیدی را تجربه کنیم و احساس کنیم که باید دائماً آن‌ها را کنترل کنیم.

همه این تظاهرات وسواسی می‌تواند باعث شپذ به طور مداوم افکار خود را بررسی کنیم و (یا) به طور مداوم از سمت شریک زندگی، افراد دیگر یا منابع دیگر (به عنوان مثال اینترنت) اطمینان حاصل کنیم. در حالی که اطمینان به ما کمک می‌کند تا افکار و احساسات خود را برای مدتی آرام کنیم، اما معمولاً در دراز مدت آن‌ها را بدتر می‌کند.

چه در حال حاضر در یک رابطه باشیم یا نه، افکار وسواسی در مورد عشق و روابط معمولاً با ترس شدید از طرد و رها شدن همراه است. آن‌ها با عزت نفس پایین و تمایلات کمال‌گرایی مرتبط هستند و اغلب به سختی می‌توانند بپذیرند که بسیاری از چیزها در زندگی خارج از کنترل اختصاصی ما هستند.

انتظارات سالم در رابطه
وسواس در روابط عاطفی

تفاوت بین علاقه طبیعی و وسواس در روابط عاطفی

علاقه طبیعی

  • تعادل: در علاقه طبیعی، فرد هم به رابطه اهمیت می‌دهد و هم به جنبه‌های دیگر زندگی خود.
  • احترام به مرزها: فردی که علاقه طبیعی دارد، به حریم شخصی طرف مقابل احترام می‌گذارد و به او فضا می‌دهد.
  • اعتماد: در این نوع رابطه، اعتماد متقابل وجود دارد و هر دو طرف به یکدیگر اطمینان دارند.
  • انعطاف‌پذیری: افراد در روابط سالم، توانایی سازگاری با تغییرات و مشکلات را دارند.
  • لذت بردن از زندگی: علاقه طبیعی به فرد دیگری، باعث می‌شود که فرد از زندگی لذت ببرد و به دنبال رشد شخصی خود باشد.

وسواس عاطفی

  • وابستگی شدید: فردی که وسواس عاطفی دارد، وابستگی شدیدی به طرف مقابل احساس می‌کند و بدون او احساس می‌کند که نمی‌تواند زندگی کند.
  • ترس از طرد شدن: ترس از دست دادن طرف مقابل، باعث اضطراب و نگرانی دائمی می‌شود.
  • کنترل‌گری: فرد وسواسی سعی می‌کند رفتار و افکار طرف مقابل را کنترل کند.
  • نادیده گرفتن نیازهای خود: فرد وسواسی، نیازهای خود را فدای نیازهای طرف مقابل می‌کند.
  • احساسات شدید و نوسانی: احساسات فرد وسواسی بسیار شدید و نوسانی است و می‌تواند از عشق شدید تا نفرت ناگهانی تغییر کند.
  • مشکل در ایجاد روابط سالم: فرد وسواسی، به دلیل وابستگی بیش از حد و رفتارهای کنترل‌گرانه، در ایجاد روابط سالم با دیگران مشکل دارد.
وسواس در روابط عاطفی
وسواس در روابط عاطفی

علائم وسواس در روابط عاطفی:

افکار مکرر درباره رابطه و شریک عاطفی

  • تکرار مداوم افکار: فرد مبتلا به وسواس در روابط عاطفی، به طور مداوم به شریک عاطفی خود فکر می‌کند و این افکار، تمرکز او را از سایر جنبه‌های زندگی‌اش می‌گیرد.
  • تجزیه و تحلیل بیش از حد تعاملات: هر تعامل کوچک با شریک عاطفی به دقت تجزیه و تحلیل می‌شود و فرد به دنبال یافتن نشانه‌هایی از خیانت یا بی‌علاقگی است.
  • سناریوهای منفی: فرد مبتلا به وسواس، سناریوهای منفی و ترسناک درباره آینده رابطه خود می‌سازد.

نیاز به کنترل و نظارت دائمی بر رفتار شریک

·       کنترل رفتار شریک: فرد وسواسی سعی می‌کند رفتار شریک عاطفی خود را کنترل کند و او را به انجام کارهایی که خودش می‌خواهد، وادار کند.

·       حسادت شدید: حسادت بی‌دلیل و شدید به هر فرد یا چیزی که به شریک عاطفی نزدیک شود.

·       نظارت بر فعالیت‌های شریک: فرد وسواسی ممکن است به صورت مخفیانه به تلفن همراه، ایمیل یا شبکه‌های اجتماعی شریک خود سرک بکشد.

ترس شدید از دست دادن و احساس ناامنی

  • ترس از طرد شدن: ترس مداوم از اینکه شریک عاطفی آن‌ها را ترک کند، باعث اضطراب و نگرانی شدید می‌شود.
  • احساس ناامنی: فرد وسواسی احساس می‌کند که به اندازه کافی خوب نیست و شریک عاطفی‌اش هر لحظه ممکن است او را ترک کند.
  • وابستگی شدید: فرد به شدت به شریک عاطفی خود وابسته است و احساس می‌کند بدون او نمی‌تواند زندگی کند.

نیاز به تأیید مداوم از طرف شریک عاطفی

  • جستجوی مداوم اطمینان: فرد وسواسی به دنبال تأیید مداوم از سوی شریک عاطفی خود است و می‌خواهد به او اطمینان داده شود که دوستش دارد.
  • ترس از رد شدن: ترس از اینکه شریک عاطفی آن‌ها را دوست نداشته باشد، باعث می‌شود که به دنبال راه‌هایی برای جلب توجه و تأیید او باشند.

تردید مداوم نسبت به صداقت و وفاداری طرف مقابل

  • مشکوک بودن: فرد وسواسی به طور مداوم به صداقت و وفاداری شریک عاطفی خود شک می‌کند.
  • تفسیر نادرست رفتارها: هر رفتار کوچکی از سوی شریک عاطفی به عنوان نشانه‌ای از خیانت یا بی‌علاقگی تفسیر می‌شود.

علل وسواس در روابط عاطفی

عوامل شخصیتی

  • اضطراب: افراد مبتلا به اضطراب اغلب نگرانی‌های بیش از حد دارند و به دنبال اطمینان و امنیت هستند. این نگرانی‌ها می‌تواند در روابط عاطفی به شکل وسواس بروز کند.
  • خودباوری پایین: افرادی که اعتماد به نفس پایینی دارند، ممکن است به شدت به تأیید و توجه شریک عاطفی خود نیاز داشته باشند و از دست دادن او را به عنوان یک تهدید بزرگ تلقی کنند.
  • نیاز به وابستگی: برخی افراد به دلیل تجربیات کودکی یا دلایل دیگر، نیاز شدیدی به وابستگی به دیگران دارند و این نیاز می‌تواند به شکل وسواس در روابط عاطفی بروز کند.

تجربیات قبلی

  • ترس از خیانت: افرادی که در گذشته تجربه خیانت یا فریب را داشته‌اند، ممکن است در روابط بعدی خود به شدت به شریک عاطفی خود مشکوک باشند و ترس از تکرار این تجربه در آن‌ها ریشه دوانده باشد.
  • ترس از جدایی: افرادی که در کودکی تجربه جدایی از والدین یا افراد مهم دیگر را داشته‌اند، ممکن است از جدایی در روابط عاطفی به شدت بترسند و به همین دلیل به شدت به شریک عاطفی خود وابسته شوند.
وسواس در روابط عاطفی
وسواس در روابط عاطفی

تأثیرات اجتماعی و فرهنگی

نقش انتظارات اجتماعی در تشدید وسواس عاطفی: انتظارات فرهنگی و اجتماعی درباره روابط عاطفی می‌تواند بر افراد تأثیر گذاشته و باعث ایجاد وسواس در آن‌ها شود. به عنوان مثال، در برخی فرهنگ‌ها، انتظار می‌رود که زنان به مردان وابسته باشند و این انتظار می‌تواند باعث ایجاد وابستگی بیش از حد در زنان شود.

  • مدل‌های رفتاری: مشاهده روابط والدین و اطرافیان می‌تواند بر الگوهای رفتاری افراد تأثیر بگذارد. اگر فردی در کودکی شاهد روابطی پر از کنترل و وابستگی بوده باشد، ممکن است این الگوها را در روابط خود تکرار کند.

عوامل دیگری که می‌توانند در ایجاد وسواس در روابط عاطفی نقش داشته باشند عبارتند از:

  • اختلالات شخصیتی: برخی اختلالات شخصیتی مانند اختلال شخصیت وابسته یا اختلال شخصیت مرزی می‌توانند با وسواس در روابط عاطفی همراه باشند.
  • تغییرات هورمونی: تغییرات هورمونی در دوران بلوغ یا بارداری می‌تواند بر خلق و خو و احساسات فرد تأثیر گذاشته و باعث ایجاد وسواس شود.
  • مصرف برخی داروها: برخی داروها می‌توانند عوارض جانبی مانند اضطراب و افسردگی داشته باشند که این عوارض می‌توانند بر روابط عاطفی فرد تأثیر بگذارند.

چگونه می‌توان بر وسواس در روابط عاطفی غلبه کرد؟

درست مانند همه چیزهایی که مربوط به حالات روانشناختی است، یک پاسخ به این سؤال وجود ندارد. با این حال، به طور کلی، می‌توان از دیدگاه های مختلف با این مشکل روبرو شد. اول از همه، این می‌تواند مفید باشد که تمایلات ایده‌آل‌سازی خود را تشخیص دهیم و سعی کنیم روی این کار کنیم که تسلیم آن‌ها نشویم و با گذشت زمان آن‌ها را کاهش دهیم. در عین حال، کار بر روی استقلال و عزت نفس ما می‌تواند مفید باشد.

احساس امنیت بیشتر در خودمان و یادگیری اینکه ما واقعاً می‌توانیم به خودمان اعتماد کنیم تا بیشتر نیازهایمان را برآورده کنیم و از افکار و احساسات خود مراقبت کنیم، به ما کمک می‌کند تا به دیگران آنقدر اعتماد نکنیم که مسئولیت رفاه ما را برعهده بگیرند.

در آن لحظاتی که افکار و احساسات وسواسی بیش از حد غیرقابل تحمل می‌شوند، این می‌تواند مفید باشد که چند فعالیت مورد علاقه داشته باشیم تا به عنوان اشکال حواس پرتی سالم به آن‌ها بپردازیم. ورزش کردن، رقصیدن، آواز خواندن، نقاشی کردن، بازی کردن، نواختن یک ساز، هر کاری می‌تواند باشد.

در عین حال، یادگیری نحوه تمرین تفکر آگاهانه برای کمک به آن لحظات مهم است. یادگیری ماندن در لحظه با افکار و احساسات، پذیرش آن‌ها و تلاش برای کنترل و رها کردن آن‌ها، می‌تواند در دراز مدت معجزه کند، زیرا افکار وسواسی معمولاً وقتی سعی می‌کنیم در برابر آن‌ها مقاومت کنیم و از شرشان خلاص شویم، پایدارتر می‌شوند.

به همین ترتیب، اگر متوجه شدیم که تمایل داریم به عنوان راهی برای کاهش اضطراب خود به دنبال اطمینان (چه در درون و چه در بیرون) باشیم، بهتر است به خودمان یاد دهیم که این کار را نکنیم، زیرا اطمینان صرفاً وسواس‌هایمان را حل نمی‌کند بلکه حتی آن‌ها را تشدید می‌کند.

تأثیرات منفی وسواس در روابط عاطفی

کاهش کیفیت رابطه به دلیل فشار و استرس مداوم

  • فشار روانی: فرد مبتلا به وسواس، به دلیل نگرانی‌های مداوم و ترس از دست دادن، تحت فشار روانی شدیدی قرار دارد. این فشار روانی نه تنها به خود فرد آسیب می‌زند، بلکه بر شریک عاطفی او نیز تأثیر می‌گذارد.
  • کاهش لذت: لذت بردن از لحظات شیرین رابطه، برای فرد وسواسی دشوار است. زیرا مدام در حال نگرانی درباره آینده رابطه و یا پیدا کردن عیب و نقص در رفتار شریک خود است.

بروز تنش و تعارضات در روابط به دلیل رفتارهای وسواسی

  • کنترل‌گری: رفتارهای کنترل‌گرانه فرد وسواسی، باعث ایجاد تنش و درگیری در رابطه می‌شود.
  • حسادت بی‌جا: حسادت بی‌دلیل و مکرر، به رابطه آسیب می‌زند و باعث ایجاد فاصله بین دو طرف می‌شود.
  • انتقاد بیش از حد: فرد وسواسی، به دلیل ترس از دست دادن، به دنبال ایرادگیری از شریک خود است و این امر باعث ایجاد تنش و دلخوری می‌شود.

احساس خستگی و فشار روانی در هر دو طرف رابطه

·       خستگی عاطفی: هم فرد وسواسی و هم شریک عاطفی او، به دلیل فشار روانی مداوم، احساس خستگی و فرسودگی می‌کنند.

·       کاهش انگیزه: این فشار روانی می‌تواند باعث کاهش انگیزه برای ادامه رابطه شود.

آسیب به اعتماد و احترام متقابل در رابطه

·       کاهش اعتماد: رفتارهای مشکوک و کنترل‌گرانه فرد وسواسی، باعث کاهش اعتماد شریک عاطفی او می‌شود.

·       آسیب به احترام متقابل: وقتی فردی به طور مداوم به شریک عاطفی خود مشکوک باشد و به او اعتماد نداشته باشد، به احترام متقابل در رابطه آسیب می‌زند.

رابطه- تصویر ۱- دکتر کامیار سنایی روانشناس
وسواس در روابط عاطفی

عواقب دیگر وسواس در روابط عاطفی:

  • مشکل در ایجاد روابط سالم: فرد وسواسی ممکن است در ایجاد روابط سالم با دیگران مشکل داشته باشد.
  • افسردگی و اضطراب: وسواس در روابط عاطفی می‌تواند باعث ایجاد افسردگی و اضطراب شود.
  • انزوا: فرد وسواسی ممکن است به دلیل ترس از طرد شدن، از روابط اجتماعی خود فاصله بگیرد.

روش‌های مقابله با وسواس عاطفی

درمان شناختی-رفتاری (CBT): تغییر الگوهای فکری و رفتاری ناسالم

یکی از مؤثرترین روش‌های درمان وسواس عاطفی، درمان شناختی-رفتاری است. در این روش، درمانگر به شما کمک می‌کند تا الگوهای فکری و رفتاری ناسالم خود را شناسایی کرده و آن‌ها را با الگوهای سالم‌تری جایگزین کنید. با استفاده ازCBT، شما یاد می‌گیرید که چگونه موارد زیر را انجام دهید:

  • افکار منفی را به چالش بکشید: به جای اینکه افکار منفی و نگرانی‌های بی‌جا را باور کنید، آن‌ها را به چالش بکشید و به دنبال شواهدی برای رد آن‌ها باشید.
  • مهارت‌های مقابله‌ای را بیاموزید: تکنیک‌هایی مانند تنفس عمیق، مدیتیشن و ورزش را برای مدیریت اضطراب و استرس بیاموزید.
  • رفتارهای خود را تغییر دهید: رفتارهایی که باعث تقویت وسواس شما می‌شوند را شناسایی کرده و آن‌ها را تغییر دهید.

مدیریت اضطراب: تمرینات آرام‌سازی و مدیتیشن برای کاهش اضطراب

  • تمرینات آرام‌سازی: تکنیک‌هایی مانند تنفس عمیق، آرام‌سازی عضلانی پیشرونده و مدیتیشن می‌توانند به کاهش اضطراب کمک کنند.
  • یوگا و ورزش: فعالیت بدنی منظم به کاهش استرس و بهبود خلق و خو کمک می‌کند.
  • مدیریت زمان: برنامه‌ریزی و مدیریت زمان می‌تواند به شما کمک کند تا احساس کنترل بیشتری بر زندگی خود داشته باشید.

ارتباط سالم: تقویت مهارت‌های ارتباطی برای بهبود روابط و کاهش سوءتفاهمات

ارتباط موثر یکی از کلیدهای موفقیت در روابط است. با تقویت مهارت‌های ارتباطی خود، می‌توانید سوءتفاهمات را کاهش داده و روابط سالم‌تری برقرار کنید. برخی از مهارت‌های مهم ارتباطی عبارتند از:

  • گوش دادن فعال: به طور کامل به صحبت‌های شریک عاطفی خود گوش دهید و تلاش کنید تا دیدگاه او را درک کنید.
  • بیان احساسات به صورت آشکار: احساسات خود را به طور واضح و صادقانه با شریک عاطفی خود در میان بگذارید.
  • حل مسئله: به جای سرزنش کردن، به دنبال راه حل‌های مشترک برای مشکلات باشید.

تقویت خودباوری: راهکارهایی برای افزایش اعتماد به نفس و کاهش نیاز به تایید دائمی

داشتن اعتماد به نفس بالا، به شما کمک می‌کند تا کمتر به تأیید دیگران نیاز داشته باشید و در روابط خود احساس امنیت بیشتری کنید. برای تقویت خودباوری می‌توانید موارد زیر را انجام دهید:

  • به نقاط قوت خود توجه کنید: بر روی توانایی‌ها و دستاوردهای خود تمرکز کنید.
  • اهداف واقع‌بینانه برای خود تعیین کنید: موفقیت در دستیابی به اهداف کوچک، به شما اعتماد به نفس بیشتری می‌دهد.
  • از دیگران کمک بگیرید: از دوستان، خانواده یا یک درمانگر کمک بگیرید تا بر مشکلات خود غلبه کنید.

حفظ تعادل در روابط: کلید یک رابطه سالم و پایدار

حفظ تعادل در روابط، همانند رقصی هماهنگ است که در آن هر دو طرف با هم حرکت می‌کنند و به یکدیگر احترام می‌گذارند. این تعادل، به معنای ایجاد یک رابطه سالم و پایدار است که در آن، نیازهای فردی و نیازهای رابطه به طور همزمان برآورده می‌شوند.

اهمیت ایجاد تعادل بین استقلال فردی و وابستگی عاطفی

·       استقلال فردی: هر فرد نیاز دارد تا هویت و استقلال خودش را حفظ کند. داشتن علایق، دوستان و فعالیت‌های شخصی، به شما کمک می‌کند تا احساس رضایت بیشتری از زندگی خود داشته باشید.

·       وابستگی عاطفی: وابستگی عاطفی به شریک زندگی، احساس امنیت و آرامش را به همراه دارد. اما این وابستگی نباید به حدی برسد که استقلال شما را تهدید کند.

یادگیری اعتماد و احترام متقابل به نیازهای هر دو طرف

·       اعتماد: اعتماد به شریک زندگی، پایه و اساس هر رابطه سالمی است. برای ایجاد اعتماد، باید به وعده‌هایتان عمل کنید، صادق باشید و به حریم خصوصی یکدیگر احترام بگذارید.

·       احترام: احترام به نیازها، خواسته‌ها و احساسات شریک زندگی، به همان اندازه مهم است که احترام به نیازهای خودتان است.

تمرین واگذاری بخشی از کنترل رابطه به شریک عاطفی

·       کنترل‌گری: تلاش برای کنترل همه چیز در رابطه، می‌تواند به آن آسیب برساند. سعی کنید به شریک زندگی خود اجازه دهید تا تصمیمات خودش را بگیرد و مسئولیت برخی از جنبه‌های رابطه را بر عهده بگیرد.

  • انعطاف‌پذیری: انعطاف‌پذیری در رابطه، به شما کمک می‌کند تا با تغییرات سازگار شوید و در صورت بروز اختلاف، به دنبال راه حل‌های مشترک باشید.

راهکارهای دیگر برای حفظ تعادل در رابطه

  • ارتباط موثر: ارتباط باز و صادقانه، به شما کمک می‌کند تا نیازها و خواسته‌های خود را به شریک زندگی‌تان منتقل کنید و درک بهتری از یکدیگر پیدا کنید.

·       وقت گذرانی با هم: اختصاص دادن زمان کافی برای با هم بودن و انجام فعالیت‌های مشترک، به تقویت پیوند عاطفی شما کمک می‌کند.

·       فضای شخصی: به یکدیگر فضای شخصی بدهید و به علایق فردی هم احترام بگذارید.

·       حل مسئله: در صورت بروز اختلاف، به جای سرزنش کردن، به دنبال راه حل‌های مشترک باشید.

·       توجه به نیازهای خود: فراموش نکنید که به نیازهای خود نیز توجه کنید و برای ارضای آن‌ها تلاش کنید.

رابطه بدون سرانجام
وسواس در روابط عاطفی

تجربه من در حال حاضر

بعد از رابطه تقریباً ده ساله‌ام، و بعد از چند سال که تصمیم گرفتم خودم بمونم، روی خودم کار کنم و به چیزهای دیگر در زندگی‌ام اولویت بدم، بالأخره با یک فرد مهربان و دوست داشتنی آشنا شدم و از آن زمان یک سال است که با هم رابطه داریم.

شش ماه پیش، دوره‌ای بود که وسواس من دوباره افزایش یافت، با وجود اینکه من بالأخره سالم‌ترین رابطه زندگی‌ام را تجربه کردم، رابطه‌ای که هرگز فکر نمی‌کردم بتوانم داشته باشم. وسواس‌ها حدود سه ماه ادامه داشت و برایم سخت بود که با آن روبرو شوم.

تمرین ذهن آگاهی به من کمک زیادی کرد: به من کمک کرد ترس و اضطراب افکارم و احساسات ناشی از آن را کاهش دهم. من به تدریج یاد گرفتم بدون اینکه کاری در مورد احساساتم انجام دهم، با آن‌ها بمانم؛ اکنون آن افکار کاملاً از بین رفته‌اند، یا مانند یک سر و صدای پس زمینه دور در روزهایی که به ویژه به دلیل سایر رویدادهای زندگی خسته هستم، صدا می‌کنند.

عدم اطمینان نیز به من کمک کرد تا احساس آشنایی و پذیرش ذهن و احساساتم را داشته باشم. با کمک یک روانشناس، (روانشناسان نیز به روانشناسان نیاز دارند!) من در حال تلاش برای تغییر اهمیت وسواسی هستم که همیشه به عشق داده‌ام و در عین حال در حال کار بر روی تقویت عزت نفس خود در روابط هستم.

چه زمانی باید به مشاور مراجعه کرد؟

نشانه‌های نیاز به مشاوره روانشناسی در صورت تداوم وسواس:

وسواس در روابط عاطفی، اگرچه تجربه رایجی است اما وقتی به صورت مزمن و شدید بروز کند، می‌تواند به کیفیت زندگی و روابط شما آسیب برساند. در اینجا چند نشانه وجود دارد که نشان می‌دهد شاید زمان آن رسیده باشد که به دنبال کمک حرفه‌ای باشید:

  • تداوم نگرانی‌ها: اگر نگرانی‌های شما درباره رابطه به طور مداوم وجود داشته باشد و با گذشت زمان کاهش نیابد.
  • تداخل در زندگی روزمره: اگر وسواس شما باعث اختلال در کار، تحصیل، روابط اجتماعی یا خواب شما شود.
  • احساس خستگی و فرسودگی: اگر به دلیل نگرانی‌های مداوم احساس خستگی، بی‌حوصلگی و فرسودگی کنید.
  • تلاش‌های ناموفق برای کنترل وسواس: اگر تلاش‌های شخصی شما برای کنترل وسواس بی‌نتیجه باشد.
  • تخریب روابط: اگر وسواس شما به روابط شما با شریک عاطفی و اطرافیان آسیب برساند.
  • احساس انزوا: اگر به دلیل ترس از قضاوت یا طرد شدن، از روابط اجتماعی خود فاصله بگیرید.
  • افکار خودکشی: اگر افکار خودکشی یا آسیب رساندن به خود داشته باشید.

نقش مشاوره در بهبود روابط عاطفی و مدیریت وسواس:

مشاوره روانشناسی می‌تواند نقش بسیار مهمی در بهبود روابط عاطفی و مدیریت وسواس داشته باشد. یک مشاور باتجربه می‌تواند به شما کمک کند تا:

  • علل ریشه‌ای وسواس را شناسایی کنید: مشاور با بررسی تاریخچه شخصی و خانوادگی شما، به شما کمک می‌کند تا ریشه‌های وسواس خود را بهتر درک کنید.
  • مهارت‌های مقابله‌ای را بیاموزید: مشاور به شما تکنیک‌های مختلفی برای مدیریت اضطراب، کنترل افکار منفی و بهبود مهارت‌های ارتباطی آموزش می‌دهد.
  • الگوهای فکری نادرست را تغییر دهید: مشاور به شما کمک می‌کند تا الگوهای فکری نادرستی که باعث تقویت وسواس می‌شوند را شناسایی کرده و آن‌ها را با الگوهای سالم‌تری جایگزین کنید.
  • اعتماد به نفس خود را افزایش دهید: با تقویت اعتماد به نفس، شما کمتر به تأیید دیگران نیازمند خواهید بود و در روابط خود احساس امنیت بیشتری خواهید کرد.
  • مهارت‌های ارتباطی خود را بهبود بخشید: با یادگیری مهارت‌های ارتباطی موثر، می‌توانید بهتر با شریک عاطفی خود ارتباط برقرار کنید و سوءتفاهمات را کاهش دهید.

نتیجه‌گیری: اهمیت تشخیص وسواس عاطفی و نقش آن در بهبود کیفیت روابط

وسواس عاطفی، اگرچه ممکن است به عنوان نشانه‌ای از عشق عمیق تلقی شود، اما در واقع می‌تواند به یک رابطه آسیب جدی وارد کند. این وابستگی بیش از حد و ترس از دست دادن، نه تنها برای فرد مبتلا به وسواس، بلکه برای شریک زندگی او نیز عواقب ناخوشایندی به همراه دارد.

اهمیت تشخیص:

  • آگاهی از مشکل: تشخیص به موقع وسواس عاطفی، اولین قدم برای مقابله با آن است. با شناخت علائم و تبعات وسواس، فرد می‌تواند به دنبال کمک حرفه‌ای باشد.
  • کاهش اضطراب: تشخیص دقیق، به فرد کمک می‌کند تا اضطراب و نگرانی‌های خود را درک کرده و به دنبال راه حل باشد.
  • انتخاب روش درمانی مناسب: با تشخیص دقیق، می‌توان روش درمانی مناسب را انتخاب کرد و به بهبود سریع‌تر دست یافت.

نقش تشخیص در بهبود کیفیت روابط:

  • ارتباط موثر: تشخیص وسواس عاطفی، به فرد کمک می‌کند تا در مورد احساسات و نیازهای خود با شریک زندگی‌اش به صورت صادقانه و باز صحبت کند.
  • کاهش تنش: با شناسایی ریشه‌های وسواس و مدیریت آن، می‌توان تنش و درگیری در رابطه را کاهش داد.
  • تقویت اعتماد: با درمان وسواس، فرد می‌تواند اعتماد به نفس خود را افزایش داده و به شریک زندگی‌اش اعتماد بیشتری کند.
  • بهبود کیفیت رابطه: با بهبود مهارت‌های ارتباطی و کاهش اضطراب، می‌توان کیفیت رابطه را به طور قابل توجهی بهبود بخشید.

روابط پیچیده هستند، و ما در مورد آن‌ها (و راهی که می‌توانیم آن‌ها را هدایت کنیم)، در تمام طول زندگیمان یاد می‌گیریم. پس باید بدانیم که عجله‌ای نداریم: یک قدم در یک زمان بیش از حد کافی است.

 Obsessions in Intimate Relationships: How to Recognize and Overcome Them

منبع:

https://medium.com/@alessandracecalupo/obsessions-in-intimate-relationships-how-to-recognize-and-overcome-them-e99a0f4a4ba0

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا
فعالسازی سامانه پیامکی الزامی میباشد!