همسر شکاک
برخورد با همسر شکاک: ۴ مرحله مهم
اعتماد پایه و اساس هر رابطه عاشقانه است. یک همسر شکاک می تواند روابط محبت آمیز را به ظن و تردید بدل کند و روابط بتدریج بسمت یاس و ناامیدی برود.
یک رابطه بدون اعتماد نمیتواند واقعاً شکوفا شود و سالم باشد زیرا فردی که اعتماد ندارد، انرژی عاطفی زیادی را صرف ترسهای خود میکند.
این رابطه به جای مکانی از عشق و آرامش، به منبعی از استرس و اضطراب تبدیل میشود.
اما این به این معنی نیست که افرادی که مشکلات اعتماد دارند نمیتوانند رابطه عاشقانه و شاد داشته باشند.
با این حال، آنها باید تمایل داشته باشند که از منطقه امن خود خارج شوند تا بتوانند با مشکلات اعتماد خود مقابله کنند و بر آنها غلبه کنند.
چرا افراد مشکلات اعتماد را تجربه میکنند؟
دنیا جای ناامنی است و مردم همیشه با مهربانی با دیگران رفتار نمیکنند.
ترس و خشم به اندازهای جنبههای رفتار انسان را برمیانگیزد که برداشتن یک رشته میتواند باعث شود چندین رشته دیگر از هم باز شود.
دلایل زیادی میتواند وجود داشته باشد که چرا فرد در یک رابطه دچار مشکلات اعتماد میشود و بعنوان همسر شکاک شناخته شود.
در ادامه به برخی از مهمترین آنها اشاره شده میکنیم.
۱. آنها در دوران رشد با روابط ناسالم احاطه شدهاند
افرادی که در خانههای خراب یا پر هرج و مرج بزرگ میشوند ممکن است برای آنها دید نادرستی از روابط ایجاد شود. همسر شکاک احتمال زیاد در خانه ای ناامن رشد کرده است.
آنها ممکن است به کارهایی که والدینشان با یکدیگر کردهاند نگاه کنند و فکر کنند که همه روابط به همین شکل است.
از این رو، با فرض اینکه قرار است بدترین اتفاق بیفتد، وارد روابط خود میشوند.
بیاعتمادی آنها بر این فرض بیان شده است که باید برای آسیب دیدن آماده شوند و اینکه از نظر عاطفی فاصله بگیرند، به کاهش آسیب دیدن آنها کمک میکند.
۲. در روابط قبلی مورد آزار و اذیت یا مورد خیانت قرار گرفتهاند
خیانت میتواند هر چیزی که یک فرد در مورد دنیای خود فکر میکند را از بین ببرد.
این به سادگی نقض اعتماد نیست. چرا که فرد ممکن است مسائلی مانند اینکه چه چیزی باعث شده چنین شریکی را انتخاب کند، چه نکاتی را نادیده گرفته یا انکار کرده است و همینطور ارزش خود را زیر سؤال ببرد.
خیانت کسی که دوستش دارید و به او احترام میگذارید چیزی است که میتواند عمیقاً یک شخص را تغییر دهد.
۳. ممکن است اعتماد در رابطه دچار مشکل شده باشد
گاهی اوقات مسائلی در رابطه اتفاق میافتد و زن و شوهر سعی میکنند آن مسائل را حل کنند تا بتوانند با هم بمانند.
اما گاهی اوقات مسائل قابل حل نیستند.
اعتماد کردن به سابقهای که فریبکاری در آن باشد سخت است و بهبودی از خیانت دشوار است.
بهبودی مستلزم آن است که طرفی که کار اشتباهی نسبت به او انجام شده است، تمام احساسات مربوط به نقض اعتماد را ببخشد، روی آن کار کند و آن را مدیریت کند.
چنین کاری شامل سوءظن و ترس از اینکه آیا یا چه زمانی دوباره این اتفاق میافتد، میشود، حتی اگر مصمم باشید که اجازه ندهید آن اتفاق دوباره تکرار شود.
افراد زیادی نمیتوانند این کار را انجام دهند. گاهی اوقات یک رابطه به حدی خراب میشود که دیگر قابل ترمیم نیست و فقط باید پایان یابد.
اما اگر در حال شروع یک رابطه هستید یا برای تلاش در یک رابطه مصمم هستید، چه کاری باید انجام دهید؟ مراحل ذکر شده در ادامه میتواند کمک کننده باشد.
بسیاری از مردم انجام این مراحل را به همراه یک متخصص روابط در کنار خود مفید میدانند. چه به تنهایی و چه به عنوان یک زوج، داشتن کسی که به مسائلی که با آن روبرو هستید گوش دهد و به شما توصیههای خاصی بدهد، بسیار ارزشمند است. برای این کار، بهتر است از یک متخصص روابط کمک بخواهید.
مرحله اول: تعیین حد و مرزهای قابل قبول و غیر قابل قبول.
مرزها بخش مهم محافظت از خود در برابر استرسی است که میتواند به دلیل روبرو شدن با این مسائل ایجاد شود.
مرزها به عنوان راهی برای کاهش تأثیر احساسات، انتظارات و رفتارهایی هستند که میتوانند از فقدان اعتماد به وجود بیایند.
در چنین شرایطی، انتظارات منطقی و غیرمنطقی وجود دارد که ممکن است آنها را تجربه کنید.
انتظارات منطقی شامل موارد زیر هستند:
- به شریک زندگی خود بگویید که کجا میروید و چه زمانی به خانه خواهید رسید.
- زمانی که برای مدت طولانی دور از هم باشید، اعلام حضور کنید.
- کاری که انجام میدهید و جایی که میروید را پنهان نکنید.
انتظارات غیرمنطقی که توهینآمیز میباشند شامل موارد زیر هستند:
- نظارت بر ارتباط شریک زندگی خود با دوستان و خانواده.
- کنترل یا قطع دسترسی به دوستان و خانواده.
- استفاده از خدمات نظارت بر موقعیت مکانی در دستگاههای تلفن همراه.
- وقتی با دوستان خود بیرون هستید یا در حال کار هستید، مجبور باشید که هر ساعت یک بار تماسهای شریک زندگیتان را چک کنید.
- متهم کردن شما به خیانت بدون دلیل واقعی.
- هر رفتاری که سعی در اعمال قدرت یا کنترل بر شما دارد.
همینطور شرایط مبهم بسیاری وجود دارد که باید به صورت فردی مورد توجه قرار گیرند.
به عنوان مثال، برخی از افراد از اینکه شریک زندگیشان با شریک سابق زندگی خود رفت و آمد داشته باشند راحت نیستند. با این حال، ممکن است شما در رابطهای باشید که شریک زندگیتان با شریک سابق خود، برای منفعت فرزندشان، به عنوان والدین مشترک پیش بروند.
بهتر است که در مورد مرزهای خود با احترام نسبت به مشکلات اعتماد آنها صحبت کنید تا هردوی شما بدانید که چه رفتاری قابل تحمل و چه رفتاری غیرقابل تحمل خواهد بود.
در حالی که برخی موقعیتها همیشه واضح نیستند و درک درست و غلط در آنها معلوم نیست، شما هیچوقت نباید سوءاستفاده را تحمل کنید تا همسرتان احساس راحتی کند.
این در درازمدت به شما آسیب بسیار بیشتری میزند و هیچ خدمت بزرگی به شریک زندگیتان نخواهد بود.
شما پرستار کودک آنها نیستید. آنها باید یاد بگیرند که از آسیبهای روحی خود بهبود یابند و احساسات خود را مدیریت کنند.
مرحله دوم: انتظارات خود را برای تلاشهای حال و آینده تعیین کنید.
دلیلی برای بیاعتمادی فرد در یک رابطه وجود دارد و اگر آنها آماده یا مایل به تلاش برای حل آن مشکل نیستند، قادر به مشخص کردن و رفع آن نخواهند بود.
این احتمال بسیار زیاد است که آنها به چیزی بیشتر از برخی مقالات اینترنتی یا یک دوست که به صحبتشان گوش دهد نیاز داشته باشند تا به منبع بیاعتمادی خود بپردازند.
این انتظار باید در صورت امکان با عمل روبرو شود.
شاید آنها نمیتوانند در حال حاضر بهخاطر مخارج، برای حل این مشکلات به یک مشاور مراجعه کنند، اما شاید زمانی که از نظر مالی باثباتتر هستند، مایل به این کار باشند.
انتظار اصلی شما از آنها باید درک واقعی از طرف آنها باشد که این مشکلی است که باید حل شود.
اگر قرار نباشد به این مشکل رسیدگی شود، ممکن است فرد از نظر عاطفی به اندازه کافی در دسترس نباشد که بتواند در حال حاضر یک رابطه سالم داشته باشد. این اتفاق میافتد.
اجازه ندهید این مسئله با ملایمت کمرنگ شود یا از بین برود. شما نمیتوانید به کسی کمک کنید که نمیخواهد به خودش کمک کند و نمیتوانید این مشکل را برای آنها حل کنید. باید خودشان این مشکل را درست کنند.
تنها کاری که میتوانید انجام دهید این است که سعی کنید هر حمایتی را که احساس میکنید منصفانه و مناسب است ارائه دهید.
گام سوم: برای ایجاد اعتماد فردی قابل اعتماد باشید.
اگر شما به عنوان یک فرد قابل اعتماد به نظر نیایید، ایجاد اعتماد دشوار است.
اینکه نشان دهید قابل اعتماد هستید، آنقدرها هم که مردم فکر میکنند سخت نیست.
این امر در مورد چیزهایی مانند انجام آنچه که میگویید انجام میدهید، به موقع حضور داشتن، تماس گرفتن زمانی که میگویید تماس میگیرید و تلاش برای صداقت در گفتار و اعمالتان است.
جملات تأکیدی مثبت و حمایت در زمانهای سخت میتواند در تلاش برای نشان دادن اینکه شما در کنار فردی هستید و برای مبارزه آنها حضور دارید، بسیار کمک کند.
آنها ممکن است برای پذیرش این مسئله مشکل داشته باشند اما انجام آن ارزش دارد.
مردم زمانی که تفاوتها و ناسازگاریها وجود دارند، متوجه آنها میشوند. افرادی که بیاعتماد هستند و دائماً به دنبال چیزی برای بررسی هستند، به ویژه در برداشتن این ناسازگاریها خوب هستند.
اگر میخواهید به شما اعتماد شود، باید به روشی قابل اعتماد عمل کنید.
گام چهارم: صبور باشید و مایل باشید که به فرد اجازه دهید مشکلات خود را حل کند.
صبر و حوصله ویژگی است که در جامعه امروزی وجود ندارد. همه ما خیلی مشغول هستیم، کارهای زیادی برای انجام دادن داریم و به لذت فوری از طریق تکنولوژی خود عادت کردهایم.
با این حال، فرآیند اصلاح خود و پیشرفت چیزی نیست که یک شبه اتفاق بیفتد.
بهبود زخمهایی که ممکن است سالها در سکوت بیشتر شده باشند، نیازمند زمان و تلاش مداوم است.
برای اینکه شریک کسی باشید که در حال حل مشکلات اعتمادش است، به صبر نیاز دارید.
آنها باید زمان کافی برای باز کردن بارهای عاطفی، مرتب کردن آنها، بهبودی از آنها و یاد گرفتن راههای سالمتر برای عملکرد در روابط داشته باشند.
ممکن است در طول این فرآیند مشاجره و ناراحتی وجود داشته باشد، اما تعیین حد و مرزها به شما کمک میکند تا در فضای ذهنی سالمتری باقی بمانید.
اما اگر بتوانید این کار را انجام دهید، متوجه خواهید شد که با یک رابطه عمیق صمیمی که از عشق و احترام رشد میکند، از این روند عبور میکنید.
طی کردن مسیر بهبودی با کسی کار کوچکی نیست و مردم را به اندازهای به یکدیگر نزدیک میکند که چیزهای کمتر دیگری چنین تأثیری را دارند.
متأسفانه، همه افراد مایل نیستند یا نمیخواهند که روی مشکلات خود کار کنند.
شاید آنها امکانات لازم را ندارند. ممکن است آنها متوجه نشده باشند مشکلی وجود دارد که باید حل شود. یا شاید آنها فقط لجباز هستند.
دلیل آن هر چیزی که باشد، ممکن است مجبور شوید تصمیم بگیرید که آیا این رابطه برای شما انتخاب سالمی است یا خیر.
ممکن است نباشد و این اشکالی ندارد.
هنوز مطمئن نیستید که چگونه باید برخورد با همسر شکاک را انجام دهید؟ قرار گرفتن در این موقعیت آسان نیست و همه این حالت ممکن است سختتر باشد اگر شما کسی را نداشته باشید که با او در مورد این مسئله صحبت کنید. صحبت کردن با یک نفر راه عالی برای دور کردن افکار و نگرانیهایتان از ذهنتان است تا بتوانید روی آنها کار کنید.
در اینجا واقعاً توصیه میشود که به جای یک دوست یا یکی از اعضای خانواده، با یک متخصص روابط با تجربه صحبت کنید. آنها میتوانند به شما گوش دهند و توصیهای که به خوبی در نظر گرفته شده است را پیشنهاد دهند تا به شما کمک کنند با این مسئله کنار بیایید و بهطوری با مشکلات اعتماد همسرتان برخورد کنید که از سلامت روان شما محافظت شود و آن را ارتقاء دهد.
در حالی که شما میتوانید با خودتان یا به عنوان یک زوج از این وضعیت عبور کنید، ممکن است مشکل بزرگتر از آن باشد که خودیاری بتواند آن را حل کند. و اگر این مشکل روی رابطه و رفاه روانی شما تأثیر میگذارد، موضوع مهمی است که باید حل شود.
بسیاری از افراد، چه زوجها و چه افراد، تمام تلاش خود را میکنند تا مشکلاتی را حل کنند که هرگز با آنها دست و پنجه نرم نمیکنند. اگر در شرایط شما امکان پذیر است، صحبت با یک متخصص روابط ۱۰۰ درصد بهترین راه برای پیشرفت در برخورد با همسر شکاک است.
شما از پیش با جستجو و خواندن این مقاله اولین قدم را برداشتهاید. بدترین کاری که میتوانید در رابطه بابرخورد با همسر شکاک الان انجام دهید این است که هیچ اقدامی نکنید. بهترین کار این است که با یک مشاور صحبت کنید. بهترین کار بعدی این است که همه چیزهایی که در این مقاله یاد گرفتهاید را توسط خودتان انجام دهید. انتخاب با شماست.
منبع:
https://www.aconsciousrethink.com/12467/my-partner-doesnt-trust-me/