نقش احساسات منفی در زندگی
فراتر از خوشبختی، کامل شدن
نقش احساسات منفی در زندگی چیست؟ آیا احساسات منفی چیزی مزاحم و دردسرساز است که باید هر چه زودتر و به هر طریقی از شر آنها خلاص شد و یا آنکه میتوان از وجود آنها برای رشد و تکامل خویش بهره جست. اصولاً اگر احساسات منفی تنها مایه بدبختی انسان است چرا مانند بسیاری از چیزهای دیگر در طول تاریخ تکامل از بین نرفته است.
همیشه کارشناسانی- مخصوصاً در روانشناسی- وجود دارند که استدلال میکنند یک روش خاص یا نوشدارویی برای درمان هر دردی (مانند خوشحالی، بردباری، خوشبینی) وجود دارد. به جای نشان دادن این که صرفا یک حالت برتر وجود دارد، ما پیشنهاد میکنیم که تمام احساسات انسانی حتی احساساتی مانند خشم، حقارت، اضطراب، شرم و … نیز شایسته و خوب هستند. ما معتقدیم- و تحقیقات جدید نیز حاکی از این است- که این ایده برای هر احساسی مفید است. حتی آن احساساتی که ما آنها را منفی میپنداریم، از جمله احساسات ناراحت کننده میتواند در این دسته جای بگیرد.
خشم
خشم نمونهی خوبی است. تحقیقات نشان میدهد که خشم تنها به ندرت به نوعی از عصبانیت فراگیر که منجر به خشونت میگردد تبدیل میشود.
در عوض، وقتی شما در معرض تجاوز به حقوق شخصی خود قرار میگیرید، خشم در وجود شما غلیان میکند. خشم باعث میشود تا شما از خود و دیگران در راستای مراقبت و حفظ مرزهای سلامتی و تندرستی دفاع کنید. به همین ترتیب، خجالت کشیدن یک نشانه ی هشدار دهنده ی زود هنگام از تحقیر و احساس حقارت است. در اغلب موارد، این نشانهای است که نشان میدهد ما یک اشتباه کوچک انجام دادهایم و یک اصلاح کوچک لازم است. حتی گناه به آن مهیبی یا ترسناکی که ممکن است شما خیال کنید نیست، بلکه گناه نشانهی این است که شما دستورالعملهای اخلاقی خود را نقض میکنید، پس باید اقدامات یا دستورالعملهای خود را تطبیق دهید.
همهی حالات روانشناختی دارای مزیت سازگاری هستند. به جای اینکه شما را تنها به سمت یک حالت احساسی خاص سوق دهیم، ما مصرانه خواستار این هستیم که شما مفید بودن بسیاری از این احساسات را درک کنید- به خصوص احساساتی که ما از آنها دوری میکنیم- (مانند حقارت، خشم، خجالت و…) و میخواهیم شما قابلیت کنترل و هدایت تمامی احساسات خود را داشته باشید. برای بعضی از افراد، دیدن جنبه مثبت زندگی بسیار دشوار میباشد. برای برخی دیگر، احساس ناراحتی یک رویداد غیر معمول تلقی میشود. ما پیشنهاد نمیکنیم تنها احساس خوشحالی برای خود ایجاد کنید یا احساسات منفی داشتهباشید؛ بلکه ما هردو را پیشنهاد مینماییم.
تعادل یا یکپارچگی
اگر شما بهطور مناسب درمیان ایندو حالت بهعقب و جلو بروید، میتوانید بهیک احساس متعادل و باثبات از یکپارچگی برسید. به عبارت ساده، افرادی که قادر به استفاده از طیف وسیعی از مواهب ذاتی روحی خود هستند – افرادی که با هر دو حالت مثبت و منفی راحت هستند و از طیف گستردهای از احساسات انسانی استفاده میکنند- سالمتر و اغلب موفقتر هستند.
با این وجود، یکپارچگی به راحتی حاصل نمیشود. ما با دنبال کردن یک مجموعه ی خاص از احساسات مثبت، حس رضایت بخشی را به دست میآوریم. آنها احساس ما را خوب میکنند. صرفنظر کردن از لحظهای مملو از سرمستی دشوار است. به یک بوسهی عالی که در آن لبهای شما به رطوبت لبهای شریک زندیگیتان آمیخته میشود و یا شنیدن تشویق و ترغیب همکاران خود در هنگامی که نام شما برای دریافت جایزه اعلام میگردد فکر کنید. احساسات دیگر، مانند احساس خشم و گناه، بسیار دردناک و ناراحت کننده میباشند. به همین دلیل ما از آنها اجتناب کرده و یا آنها را سرکوب میکنیم.
معلوم است که تردید، نا امیدی و احساس گناه ناشی از شکسته شدن یک قلب و یا از دست رفتن یک پرتاب پیش از شنیدن سوت پایان در بازی بستکبال و بهبار آوردن افتضاح در مصاحبهها، دانههای رشد آگاهی و کمال میباشند. این تجربیات منفی ناخواسته در نهایت به برخی از تجربیات خاطرهانگیز و الهامبخش در زندگی ما شکل میدهند. با یادگیری درک، پذیرش و بهرهبرداری از احساسات منفی و همچنین مثبت، ما خودمان را در جایگاه موفقیت قرار میدهیم.
کتاب «روشناییهای نیمه تاریک وجود» نوشته تاد کاشدان و رابرت بیسواس ترجمه دکتر کامیار سنایی که در دست انتشار میباشد، به احساساتی مانند خشم، غم، شرم و … میپردازد و نحوه مواجهه با آنها را بعنوان نیروهایی قدرتمند که میتوان از آنها درجهت تکامل و رشدفردی استفادهکرد شرحمیدهد.