نظریه های شخصیت
نظریه های شخصیت چه میباشند؟
آن چیزی که ما آن را شخصیت یا نظریه های شخصیت مینامیم، در حقیقت چیست؟ تعاریف زیر را در نظر بگیرید، چه چیزی در بین آنها مشترک است؟
«شخصیت سازمانی پویا و درونفردی از سیستمهای روانشناختی است که رفتار و اندیشههای یک فرد را مشخص میکند» (Allport, 1961).
«ویژگیها و یا ترکیبی از ویژگیها که یک شخص را منحصر به فرد میسازد» (Weinberg & Gould, 1999).
هر دو تعریف بر منحصر بودن فرد و در نتیجه تصویب یک دیدگاه ایدئوگرافیک تأکید دارند.
دیدگاه ایدئوگرافیک فرض میکند که هر فرد دارای یک ساختار روانشناختی منحصر به فرد است و برخی از صفات را تنها یک فرد در اختیار دارد. در نتیجهی این امر؛ زمانهایی وجود دارد که امکان مقایسهی یک شخص با دیگران وجود ندارد. به همین دلیل، ما به سمت انجام مطالعات موردی گرایش مییابیم.
از سوی دیگر، دیدگاه علمی بر قابلیت مقایسه بین افراد تاکید دارد. این دیدگاه، صفات را در همهی افراد با یک معنای روانشناختی در نظر میگیرد. این رویکرد مستلزم استفاده از سوالات شخصیتی خوداظهاری، آنالیز عوامل و سایر موارد است. افراد در امتداد یک پیوستگی در مجموعهای یکسان از صفات، هنگامی که در موقعیت و شرایط مختص به خود بررسی میشوند، متفاوت میباشند.
ما همچنین باید تأثیر و اثر متقابل طبیعت (زیستشناسی، ژنتیک و غیره) و پروراندن (محیط، تربیت) را در نظر بگیریم. نظریه های شخصیت به این معنا است که شخصیت مبتنی بر زیستشناختی است، در حالی که نظریههای تشریحی همانند نظریه یادگیری اجتماعی بندورا (۱۹۷۷) بر نقش پرورش و تاثیرات محیطی تأکید دارند. نظریه روانشناختی شخصیت زیگموند فروید بر این فرض استوار است که تعاملی میان طبیعت (غرایز ذاتی) و پرورش (تأثیرات والدین) وجود دارد.
ما در مقالات بعدی به شرح چند نظریه از نظریه های شخصیت بسنده میکنیم که عبارتند از:
نظریه فروید، نظریه شخصیت آیزنک، نظریه صفات شخصیتی ریموند کتل و نظریه شخصیت آلپورت. هر کدام از این روانشناسان نظریه های خود را داشته اند که با نظریه روانشناسان دیگر شخصیت متفاوت است.