مشاوره کوتاه مدت چیست
مشاوره کوتاه مدت بر پایه حل مساله
در روانشناسی رویکردهای درمانی زیادی وجود دارند که مراجع میتواند با توجه به زمان، میزان هزینه، نوع ارتباطگیری با مشاور و بررسی نکات دیگر، هر یک از این درمانها که برایش مناسبتر است را انتخاب کند. یکی از این رویکردها، رویکرد مشاوره کوتاه مدت است که بر حل مساله تکیه دارد.
این سناریو را تصور کنید: شما در شرکتی کار میکنید که ابزاری تولید میکند. شما در یک جلسه مهم تجاری هستید و در آنجا میخواهید درباره برخی از مشکلات شرکت در تولید بحثکنید.
در جلسه توضیح میدهید که چه عواملی باعث بروز این مشکلات شده است: دستگاه تولید ویجت که شرکت شما از آن استفاده میکند قدیمی شده و سرعت آن کم است. دستگاه از صدها قطعه کوچک ساخته شده که بهصورت هماهنگ کار میکنند و جایگزینی هریک از این قطعات قدیمی و فرسوده بسیار گرانتر از خرید دستگاه تولید ویجت جدید است.
شما امیدوارید که تأثیر این بررسی و اهمیت خرید دستگاه جدید تولید ویجت را به سایر شرکتکنندگان در جلسه برسانید. شما مروری جامع بر مشکل و چگونگی تأثیر آن بر تولید دارید.
یکی از حاضران در جلسه میپرسد: «بنابراین دقیقاً کدام قسمت از ماشین فرسوده میشود؟». دیگری میگوید: «لطفاً با جزئیات درباره نحوه کارکرد دستگاه تولید ویجت ما توضیح دهید.»
با این حال دیگری میپرسد: «چگونه ماشین جدید هریک از اجزای دستگاه را بهبود میبخشد؟». چهارمین شرکتکننده میپرسد: «چرا فرسوده میشود؟ ما باید در مورد چگونگی ساخت دستگاه بحث کنیم تا کاملاً بدانیم چرا اکنون فرسوده شده است.»
شما احتمالاً از اینکه همکارانتان به مسئله واقعی نمیپردازد ناامید شدهاید. ممکن است فکر کنید «فرسودگی دستگاه در مقابل خرید دستگاه جدید چه اهمیتی دارد که این مشکل را مدام بررسیمیکنند؟»
در این سناریو، خرید دستگاه تولید ویجت جدید بسیار مهمتر از درک این مسئلهست که چرا ماشینآلات با گذشتزمان فرسودهمیشوند.
وقتی به دنبال راهحل هستیم، غافل شدن از جزئیات همیشه مفید نیست. ما میخواهیم نتیجه بگیریم، نه اینکه روایتی درمورد چگونگی یا چرایی کارها به روشی که هست بهدست آوریم.
تمرکز مشاوره کوتاه مدت در چیست؟
این ایده اصلی درمان کوتاه مدت متمرکز بر راهحل است. برای بسیاری از افراد، یافتن راهحل اغلب مهمتر از تحلیل دقیق جزئیات مسئله است. در این مقاله، نحوه استفاده و محدودیتهای آن توضیح داده خواهد شد.
درمان متمرکز بر راهحل چیست؟
درمان متمرکز بر راهحل که یکی از انواع مشاوره کوتاه مدت است و به آن درمان کوتاه متمرکز بر راهحل (SFBT) نیز گفته میشود، نوعی درمان است که در آن اهمیت بحث در مورد راهحلها بیش از مشکلات است.
مطمئناً، برای یافتن راهحل باید در مورد مسئله بحث کنید. اما فراتر از درک اینکه مشکل چیست و تصمیمگیری در مورد چگونگی حل آن، درمان متمرکز بر راهحل به جزئیات مسئلهای که تجربه میکنید نخواهد پرداخت.
درمان کوتاهمدت مبتنی بر راهحل، نیازیبه فرورفتن عمیق در دوران کودکی و راههایی که گذشتهتان در حال شما تأثیرگذارست، ندارد.
درعوض، این جلسات شما را محکم در زمان حال نگه میدارد و سپس به سمت آیندهای تمرکز میکنید که مشکلات فعلی شما تأثیر کمتری در زندگی شما داشته باشد.
درمانی متمرکز بر موفقیتهایی که میتوانید به دست آورید. روش درمانی راهحل محور در دهه 1980 از حوزه خانواده درمانی ریشه گرفت. استیو دو شاذر و اینسو کیم برگ متوجه شدند که بیشتر جلسات درمانی صرف بحث در مورد علائم، مسائل و مشکلات میشود.
شاذر و برگ، فرصتی برای تسکین سریعتر علائم منفی در شکل جدیدی از درمان دیدند که بهجای حل یک بحث مداوم درباره خود مسئله، بر حل سریع و خاص مسئله تأکید داشت.
کلمه «کوتاهمدت» در درمان راهحل محور کلیدی است. هدف SFBT یافتن و پیادهسازی راهحل برای مشکل یا مشکلات در اسرع وقت میباشد. برای به حداقل رساندن زمان صرفشده در درمان و مهمتر از آن، کاهش زمان صرف مبارزه یا کشیدن رنج است.
SFBT متعهد است در اسرع وقت راهحلهای واقعی و عملی را برای مراجعان پیدا کند و اثربخشی این روش درمانی بر گسترش آن در سراسر جهان و استفاده از آن در زمینههای مختلف تأثیر گذاشته است.
SFBT با موفقیت در درمان فردی، زوجین و خانواده اعمال شده است و مشکلاتی که میتواند برطرف کند دامنه وسیعی دارد. از عوامل استرسزای طبیعی تا رویدادهای سخت زندگی که تاثیرات شدیدی مانند اضطراب و افسردگی در پی دارند.
تنها حوزهای که بهطور کلی SFBT در آن توصیه نمیشود، مربوط به موارد شدیدتر اختلالات روان مانند اسکیزوفرنی یا اختلال افسردگی اساسی است.
دیدگاه اصلی رویکرد متمرکز بر راهحل
رویکرد SFBT متمرکز بر راهحل، این موضوع را مطرح میکند که راهحل مشکلات شخص را بهطور معمول در «موارد استثنا» برای مسئله میتوان یافت.
این روش یک رویکرد منطقی و واقعگراست برای یافتن یک راهحل پایدار برای یک مسئله. در این رویکرد منطقی است که ابتدا به زمانهایی که مشکل فاقد قدرت معمول خود است، نگاه کنیم.
مثلا اگر مراجعی با کمرویی طاقتفرسا دست و پنجه نرم میکند اما بهطور معمول در گفتگو با همکاران خود مشکلی ندارد، درمانگر متمرکز بر راهحل، تعاملات مراجع در محل کار را به استثنای کمرویی معمول مشتری هدف قرار میدهد.
هنگامی که مراجع و درمانگر یک استثنا را کشف کردند، بهعنوان یک تیم کار خواهند کرد تا دریابند تفاوت این استثنا با تجارب معمول مراجع در چیست و چگونه میتوان آن را حل کرد.
درمانگر به مراجع کمک میکند تا راهحل مبتنی بر آنچه سناریوی استثنا را متمایز میکند، پیدا کند. و در تعیین اهداف و اجرای راهحل به او کمک میکند. شاید متوجه شده باشید که این نوع درمان بیشتر به همکاری درمانگر و مراجع باهم بستگی دارد.
در واقع، SFBT بر این فرض کار میکند که هر فردی حداقل مقداری از انگیزه را برای رسیدگی به مشکل یا مشکلات خود و یافتن راهحلهایی برای بهبود کیفیت زندگی خود دارد. ایجاد چنین انگیزهای محرک اصلی است که درمان راهحل محور را پیش میبرد.
مدل مشاوره متمرکز بر راهحل
در حالی که هیچ مدل رسمی مانند اینکه «A منجر به B میشود و بعد منجر به C» برای SFBT وجود ندارد، یک شیوه کلی وجود دارد که به عنوان پایه و اساس این نوع درمان عمل میکند. نظریهپردازان و درمانگران متمرکز بر راهحل معتقدند که بهطور کلی، افراد الگوهای مسئله پیشفرض و همچنین الگوهای حل پیشفرض را بر اساس تجربیات خود ایجاد میکنند.
این الگوها روش معمول فرد برای تجربه یک مشکل و کنار آمدن با مشکلات را تعیین میکنند. مدل متمرکز بر راهحل معتقد است که تمرکز صرف بر مشکلات، راهی موثر برای حل آنها نیست.
در عوض، SFBT الگوهای راهحل پیشفرض را هدف قرار میدهد، آنها را از نظر کارآیی ارزیابی میکند و آنها را با رویکردهای حل مسئله اصلاح یا جایگزین میکند.
بهعبارت سادهتر، هرفردی بنابر تجربیات زندگیش عینکی بهچشم دارد که مشکلات و راهحلهای آنها را از طریق این عینک میبیند. در این درمان تمرکز بر تغییر دید و درصورت لزوم تغییر عینک برای مشاهده مشکلات به آن صورتیکه هستند، میباشد.
علاوه بر این باور بنیادی، مدل SFBT بر اساس فرضیات زیر عمل میکند:
تغییر جزیی از درمان و قطعی است.
تأكيد بايد بر آنچه قابل تغيير و ممكن است باشد.
مراجعان باید بخواهند تغییر کنند.
مراجعان در حال حاضر منابع و قدرت لازم برای حل مشکلات خود را دارند.
درمان کوتاه مدت است.
تمرکز باید بر روی آینده باشد و گذشته مراجع بخشی اصلی از این نوع درمان نیست.
بر اساس این مفروضات، این مدل به درمانگران دستور میدهد در جلساتشان با مراجع موارد زیر را رعایت کنند:
به جای فروش پاسخ بر سوالات درست تمرکز کنید.
توجه و تقویت شواهد مربوط به ویژگیهای مثبت مراجع، نقاط قوت، منابع و صلاحیت مراجع برای حل مشکلات وی.
بهجای تمرکز روی کاری که نمیتوانند انجام دهند، بر کارهایی که مردم میتوانند انجام دهند تمرکز کنید.
رفتارهایی را که مراجع قبلاً انجام داده، مفید و موثر بدانید. و روشهای جدیدی برای تسهیل حل مسئله از طریق این رفتارها پیدا کنید.
به جای مشکل، روی جزئیات راهحل تمرکز کنید.
برنامههای عملیاتی ایجاد کنید که برای مراجع مفید باشد.
درمانگران SFBT قصد دارند مهارتها، نقاط قوت و تواناییهایی را که مراجع از قبل در خود دارد، بهظهور برسانند.
در رویکرد درمان متمرکز بر راهحل یا مشاوره کوتاه مدت صلاحیت مراجع یکی از دلایلی است که روش درمانی میتواند بر اساس آن در یک بازه زمانی کوتاه انجام و مفید واقع شود. بهرهگیری سریعتر از منابعی که مراجعان در حال حاضر دارند نسبت به ایجاد و پرورش منابع جدید در اولویت است.
فراتر از این فعالیتهای اساسی، بسیاری از تکنیکها و تمرینات در SFBT برای ارتقای مهارت حل مسئله و افزایش توانایی مراجعان برای کار با مشکلات خود استفاده شده است.
خیلی سخت نوشتید
سپاس از نظر شما در مورد مقاله مشاوره کوتاه مدت چیست