اکت چیست؟
درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT)
درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، درمانی رفتاری است که ریشه در تحقیق بر روی زبان و شناخت دارد. مدل نظری کاربردی ناشی از این تحقیق، هم آسیبشناسیهای روانی و هم ناخشنودیهای مردم عادی را بهفرایندهای زبانی عام نسبتمیدهد.
هدف درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد عبارت است از کاهش اجتناب از احساسات و فکرهای نامطلوب بهجهت افزایش انعطافپذیری روانی- توانایی لمس کامل لحظه اکنون به عنوان یک انسان و مدیریت رفتار به سویی که منتج به یک ارزش شود.
درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد شش فرایند مرتبط با توجه آگاهی و تغییرات رفتاری را نشانه میگیرد:
۱- تماس با لحظه اکنون
۲- پذیرش
۳- گسلش شناختی (مشاهده کردن افکار و نه باور جزء به جزء آن)
۴- خود بهعنوان چارچوب (در نظر گرفتن خود بهعنوان ناظر بر افکار و ایدهها)
۵- ارزشها (آنچه به زندگی فرد معنا میبخشد).
۶- عمل متعهدانه.
از آنجایی که فرایندهای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد ACT جنبه عام دارند، این درمان تنها مختص به شرایطی خاص یا گروه محدودی از مردم نمیشود. در عوض درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد ACT درمانگران را آموزش میدهد بهصورت کاربردی این تئوری را درک کنند تا با انعطاف بیشتری از این مدل استفاده کنند و از تکنیکهای موجود در جای مناسب بهره ببرند و یا آنکه خود تکنیکهایی را بر اساس نیاز خلق کنند. (محققین در این زمینه پروتکلهایی را تهیه کردند که برای تحقیق امری ضروری است و برای درمانگران تازهکار، راهگشا است). تکنیک ها شامل استفاده از استعارات و طیف وسیعی از تمرینات تجربی توجّهآگاهی، پالایش ارزشها و مداخلات رفتاری استاندارد هستند.
مثالی از درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد
مثالیکه در ادامه میآید بخشی از درمان بهروش ACT است که بسیاری از فرایندهای درمان در آن توضیح دادهشده. روزیتا دارای اضطراب مزمن است. در اوایل درمان، او احساس حضور عاطفی در کنار خانوادهاش را بهعنوان ارزشیکه بیش از هرچیز دیگری برایش مهماست، تشخیصداد. و صرف بیشتر وقت با فرزندش پابلو را بهعنوان یک عمل متعهدانه در رابطه با این ارزش درنظر آورد. با این وجود، وقتی از وی تقاضا شد صحنهبازی با فرزندش را در ذهن تصورکند، آشکارا دچار لرز شد.
شرح مثال
درمانگر: آیا مایلید تصورکردن را ادامهبدهید. (فرایند پذیرش)
رزیتا: بله
درمانگر: بسیارخوب، تلاشکنید آنچه را که تجربهمیکنید تغییر نداده و تقلیلنبخشید. بهخودتان اجازهدهید حستان را احساسکرده. و بهفکرتان بدون هیچگونه مقاومتی فکر کنید. {آگاهی بهلحظه اکنون و فرایند پذیرش} (لحظاتی مکث). متوجه چهچیزی میشوی؟ درمانگر مراجع را تشویقمیکند بدون هرگونه قضاوتی تجربیات لحظه به لحظه و متغیرش را بهدقت مشاهدهکند. او از مراجع میخواهد احساسات بدنی، هیجانات و شناختهایش را کشف و توصیفکند. سپس از آن تجربیات خارجشود یا آنها را تغییر دهد. درمانگر ادامهمیدهد:
درمانگر: شناختهایت در اینباره چهمیگوید؟ (فرایند گسلششناختی)
رزیتا: این احمقانه است. نباید از ریلکسکردن احساس اضطراب کنم، چیزی برای ترسیدن وجودندارد، باید بیشتر تلاشکنی، این خیلی مهمه.
درمانگر: پس ذهنت تلاش داره کمککنه زندگی شادتری داشتهباشی و درکل آنچه میگوید منطقی بهنظر میرسد. درسته؟ (فرایند گسلششناختی)
رزیتا: بله
درمانگر: با اینحال اجازه بده ببینیم تجربهت صرف وقت بیشتر با پابلو را مفیدمیداند؟ (گسلششناختی و فرایندهای ارزشی)
رزیتا: من آنقدر درگیر خلاصشدن از افکار و احساسات اضطرابزا هستم که حتی اگر با پابلو باشم، درواقع با او نیستم.
درمانگر: ام، مساله مهمیه. بنابراین باوجود اینکه ذهنت این کار را مفید میداند ولی در عمل کمکینمیکند. و شاید حتی کار را خرابتر میکند (فرایند گسلششناختی). میخوای این رو آزمایشکنی و کمی بیشتر دربارش بفهمی؟ (فرایند عملمتعهدانه)
رزیتا: بله
درمانگر: از چهطرقی قصد داری این کار را بکنی؟ (فرایند عملمتعهدانه)
رزیتا: من دوستدارم با پابلو بازیکنم و ببینم آیا میتوانم اجازهدهم حسهایم در من حضور داشتهباشند و تلاش برای خلاصشدن از آنها نداشتهباشم. همچنین میخواهم ببینم آیا با وجود این احساسات میتوانم در کنار پابلو باشم.
درمانگر: از نظر عاطفی؟
رزیتا: بله، از نظر عاطفی.
لازم بهذکر است این مداخلهدرمانی گرچه شامل مواجهه عامدانه با افکار و احساسات اجتنابیاست، لیکن هدف از آن کاهش نشانگان بیماری نمیباشد، بلکه منظور از آن افزایش پذیرش چنین تجربیاتی در خدمت انجام فعالیتی است که برای فرد بسیارمهم است.
انتقادهای وارد بر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد
متأسفانه در طول چند دهه گذشته بیش از صدها نفر ادعاکردند درمانهایی بدیع و موثر ایجاد و شکل دادهاند. بسیاری از این ادعاها یا غلط است یا آنکه حداقل میتوان گفت اثبات نشده است. وقتی چنین ادعاهایی عنوانمیشود مسأله مهمی که باید پرسید آنست که این درمان برای چه گروهی از مردم موثر است. و اینکه آیا این درمان واقعاً بدیع است. آیا به طرز قابل فهمی از فرایندها و مکانیسم متفاوتی نسبت به درمانهای تجربی موجود استفاده میکند؟
عدم اثبات بدیع بودن
در راستای نگرانی ذکر شده در رابطه با عدم اثبات ادعای بدیع بودن، بعضی از محققین درمان ACT را زیر سوال بردهاند. از یک سو، ارک و کراسک بیان کردند که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهدACT و شناختدرمانی سنتی در ظاهر با یکدیگر متفاوت هستند. مثلا هدف درمان شناختی کاهش نشانگان بیماری است درحالیکه هدف درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد ACT زندگانی ارزشمند است و به نشانگان توجهی ندارد. این هدفهای متفاوت بهطور آشکاری باعث ایجاد مداخلات درمانی متفاوتی میشوند.
در شناختدرمانی سنتی، مداخله درمانی ابتدایی عبارت است از بازسازی محتوای شناختی نامطلوب. همچنین در این روش ریلکسیشن و تکنیکهای تنفس جهت کاهش نشانگان بیماری به مراجعان آموزش داده میشود. در نقطه مقابل آن، مداخلات درمانی در درمان ACT شامل گسلش از محتوای شناخت بدون هرگونه تلاشی در جهت تغییر محتوای آن و همچنین پذیرش احساسات نامطلوب است.
از سوی دیگر، ارک و کراسک مشکوک شدند که بعضی از فرایندهای اساسی همانند مواجهه، کاهش اجتناب از افکار و احساسات و گسلش شناختی در هر دو نوع درمان مشترک هستند. آنها پیشنهاد کردند تحقیقات مشترک بیشتری بر روی هردو نوع درمان لازم است. تا مشخص شود کدام یک از فرایندها مشترک هستند و کدام یک مشترک نیستند. مولفین، برخی سوالات تحقیقی عمیق و جدی را برای کمک به روشن نمودن این اختلافات و شباهتها پیشنهاد کردند.
اختلافات بین درمان شناختی سنتی و اکت
همچنین، هافمن و اسموندسن تعدادی اختلاف بین درمان شناختی سنتی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد ACT را تایید کردند، لیکن از نظر آنها این دو روش بیش از آنکه مختلف باشند، به یکدیگر شباهت دارند. از نظر آنها درمان شناختیرفتاری از استراتژیهای تنظیم هیجانات مانند آموزش مراجع جهت ارزیابی مجدد علامات درونی و بیرونی هیجانات رخ داده استفاده میکند و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهدACT بر استراتژیهای متمرکز بر نتیجه همانند منع کردن از سرکوب فکر استفاده میکند. با این حال، این محققین تأکید دارند هر دو روش به تنظیم مناسب هیجانات مراجع کمک میکنند. آنها همچنین بیان کردند که هر دو روش از مداخلات رفتاری استفاده میکند و مشکل محور هستند. از دیدگاه هافمن و اسموندسن، استراتژیهای این دو نوع درمان با یکدیگر سازگار هستند و معتقدند احتمالاً هر کدام دارای مزایایی نسبت به یکدیگر در شرایط معین میباشند.
هافمن در مقالهای جداگانه پیشنهاد میکند که مداخلات درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد مختص به تئوری و فلسفه ACT نیستند. برای توضیح این فرض، وی بر همانندیهای بین درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد ACT و درمان کلنگر شرقی به نام موریتا تراپی تأکید میکند.
اظهارات هایس در مورد اکت
هایس اذعانداشت بسیاری از تکنیکهای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد ACT با درمان شناختیرفتاری و سایر درمانها همپوشانی دارد. با اینحال، این تکنیکها مبتنیبر فلسفه معین و تئوری قابلآزمایش بناشدهاند که درخلال یکسری از تحقیقات بنیادی راستیآزمایی شدند. این امر نشانگر تعهد بهمدل رشد علمی در مداخلات بالینی است. مثلا مداخله درمانی گسلش شناختی بر اساس تئوری بنیادی شناخت و زبان ACT و تئوری چهارچوب ارتباط زبانی شکل گرفتهاست. همچنین یافتههای تعداد محدودی مطالعه در زمینه مقایسه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد ACT با درمان شناختیرفتاری سنتی بیاننمودند که فرایند تغییر در این دو روش متفاوت است. با این حساب درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد ACT ممکناست تبدیلبه مداخلاتدرمانی بدیعی شود. بهواسطه تعهد ACT بهروش علمی، در طول زمان بایستی بتواند بهسوالاتی در زمینه بدیع و موثر بودن، در قیاس با سایر درمانها، پاسخهای قانع کنندهای داشته باشد.
از دیدگاه ما، گفتگو و بحث بین طرفداران روش شناختیرفتاری سنتی و ACT در حال رسیدن به نتایج مفیدی است. امیدواریم این امر منتج به برانگیختن انرژی، علاقه و بینش گردد و همچنین سوالات تحقیق مهمی را در هر دو زمینه به ذهن متبادر نماید.
خلاصهای از ادبیات تحقیقی ACT
اگرچه تعداد تحقیقات درباره درمان ACT بهشدت در حال افزایش است لیکن در مجموع تعداد اندکی تحقیق در این زمینه موجود است. بههمین دلیل چیزهای بسیاری از این درمان ناشناخته مانده است. با این وجود، در مجموع تحقیقات با روشهای متفاوتACT را دیدگاهی نویدبخش که برای افراد متفاوت موثر بوده است، در نظر میگیرند. این تحقیقات شدت اثر ACT را بر روی رفتار و کیفیت زندگی فارغ از تأثیر آن بر کاهش نشانگان بالا ارزیابی کردهاند. مثلا در مطالعات بر روی دردهای مزمن، اغلب تفاوتی بین ACT و شرایط کنترل در زمینه میزان درد وجود نداشت ولکن بیماران ACTکارایی بیشتر و ناتوانی کمتری از خود نشان میدادند. همچنین، بیماران گروه کنترل با علائم روانپریشی میزان کاهش بیشتری در علائم روانپریشانه نسبت به بیماران ACT از خود نشاندادند. با این حال بیماران ACT بهمیزان کمتری مجدداً در بیمارستان بستری شدند.