خودزنی در روانشناسی
خودزنی در روانشناسی به چه معنی است؟
خودزنی یا خودآزاری غیر خودکشی (NSSI) به طیف وسیعی از رفتارهای ناراحتکننده و آزاردهنده اشاره دارد که شامل تخریب عمدی و خودآزاری بافت بدن بدون قصد خودکشی است و برای اهدافی انجام میشود که از نظر اجتماعی قابل مجازات نیستند. بنابراین NSSI از رفتارهایی که اگرچه برای فرد مخرب است، اما منجر به آسیب فوری به بافت بدن نمیشود (مثلاً غذا نخوردن و اعتصاب)، رفتارهایی که قصد خودکشی در آنها مشهود است (مثلاً مصرف بیش از حد داروهای تجویز شده) و رفتارهایی که گرچه به بافت بدن آسیب میرسانند اما از نظر اجتماعی قابلقبول هستند (مثلاً سوراخ کردن بدن، خالکوبی، جراحی زیبایی و رفتارهایی که ریشه و اهمیت معنوی، مذهبی یا قبیلهای دارند) جدا میشود.
بریدن شناخته شدهترین رفتار NSSI است، اما رفتارهای NSSI ممکن است بهصورت مشت زدن به خود، ضربه یا سیلی، خراشیدن، گاز گرفتن، سوزاندن، کندن، حک کردن کلمات یا نمادها بر پوست بدن، سوراخ کردن پوست با سنجاق، بهوجود بیایند. اگرچه ممکن است ترمیم بافت آسیبدیده راحت باشد، اما درمان NSSI دشوار است.
تاثیر شبکههای اجتماعی بر رفتارهای پرخطر خودزنی
در سطح عمومی افشای شیوههای خود آسیبی توسط افراد مشهوری مانند جانی دپ، آنجلینا جولی و کریستینا ریچی ممکن است به تقویت مفهوم NSSI بهعنوان یک رفتار قابلقبول یا حتی عادی برای افراد جامعه کمک کند. برای جوانانی که احساس انزوا میکنند، ارتباطات آنلاین و رسانههای اجتماعی میتواند جذاب باشد. این تعاملات ناشناس در شبکههای اجتماعی به ایجاد روابط مهم با دیگران کمک میکند تا از این طریق بتوانند با آنها ارتباط برقرار کنند.
جنبه منفی تاثیر رسانههای اجتماعی این است که احتمال سرایت اجتماعی این اختلالات را افزایش میدهند. زیرا بسیاری از جوانان آسیبپذیر از طریق مدلسازی اجتماعی در آهنگها، کتابها، فیلمها و سایر ارتباطات با نفوذ و پر مخاطب سعی میکنند به دیگران شبیه شوند. از طرف دیگر، ارتباطات آنلاین میتواند به کسانی که به خود آسیب میزنند، فرصتهای مثبتی برای ادامه رفتارها ارائه دهد.
تعریف اصطلاح خودزنی
طبق تعریف، NSSI یا خودآزاری یا خودزنی فاقد قصد خودکشی است و بهطور معمول شامل تلاشهایی برای کنترل پریشانی عاطفی شدید مانند اضطراب، غم، گناه، پوچی یا تجزیه شخصیت است تا فرد از این طریق بتواند تسکین یابد.
NSSI یا خودآزاری شیوع زیادی دارد و شامل چندین روش (مثلاً سوزاندن و برش بهجای روشهای کشندهتر مانند تیراندازی یا دار زدن خود) است که منجر به آسیب جسمی میشود. این آسیب از نظر پزشکی کم شدت است و در مقایسه با اقدام به خودکشی بهندرت منجر به مرگ میشود. در مقابل، رفتار خودکشی عموماً قصد خاتمه دادن به دردی غیرقابل تحمل (جسمی یا روانی) دارد و با انتخاب روشی کشنده به احتمال زیاد باعث پایان دادن به زندگی فرد میشود. اقداماتی چون تیراندازی، حلقآویز کردن، غرق شدن یا پریدن از یک مکان بلند. با این حال، تأکید مهم بر این است که اگرچه NSSI یا خودآژاری و رفتارهای خودکشی ممکن است اهداف متفاوتی داشته باشند، اما هردو میتوانند در یک فرد اتفاق بیفتند و این موضوع رابطه بین خودزنی و خودکشی را پیچیده میکند.
چه کسی به خود آسیب میزند؟
هر فردی ممکن است چنین رفتاری را مرتکب شود و نمیتوان از روی ظاهر افراد قضاوت صحیحی در مورد رفتارهای خودزنی آنها داشت. NSSI از قومیت، سن، جنسیت و طبقه اجتماعی عبور میکند. با این وجود، صدمه به خود بهطور معمول در اوایل دوره بلوغ آغاز میشود و در اواسط تا اواخر بلوغ به اوج خود میرسد. مطالعات نشان داده است 20 درصد از افرادی که به NSSI یا خودزنی مبتلا هستند، از 11 تا 13 سالگی این اختلال را گزارش دادهاند. شروع قبل از 12 سالگی با NSSI مکرر و شدیدتر و با احتمال بیشتر به همراه داشتن برنامه خودکشی است. برخی مطالعات نشان دادهاند پیک دوم در حدود 20 سالگی اتفاق میافتد و NSSI میتواند از اواسط میانسالی یا حتی بالاتر نیز شروع شود.
چرا برخی مردم خودزنی میکنند؟
از اواخر دهه 1990 بسیاری از نظریهها برای توضیح و تشریح عملکردهای NSSI مورد بررسی قرار گرفتهاند. نوک و پرینشتاین (2004) اولین محققانی بودند که مدلی با پشتیبانی تجربی برای توضیح چهار عملکرد اصلی رفتاری NSSI نوجوان ارائه دادند که در دو بعد دوگانه قابل بررسی است. عواقب رفتارهای خودآزاری میتواند بهصورت خودکار (درونفردی) یا اجتماعی (بینفردی) باشد و تقویت رفتار ممکن است مثبت باشد (بهدنبال آن یک رویداد یا محرک مطلوب بهوجود آید. مثلاً گرفتن حمایت بیشتر از خانواده) یا منفی (بهدنبال آن حذف یک محرک بیزاری، مثلاً طرد شدن از خانواده).
کلونسکی (2007) یک بررسی سیستماتیک از شواهد تجربی برای هفت تئوری عملکرد خودزنی عمدی انجام داد. 18 مطالعه در این بررسی به چندین سوال اصلی در مورد اینکه چرا افراد مرتکب خودزنی یا خودآزاری میشوند پاسخدادهاند. محققان دریافتند که:
تنظیم احساسات
تنظیم احساسات بهطور عمده متداولترین دلیل صدمه به خود در نمونههای بزرگسال و نوجوان از این اختلال شناسایی شده است. احساسات منفی مانند غم و اضطراب مقدم بر خودآزاری است. عمل خودآزاری یا خودزنی تحریک و احساسات منفی ناشی از افسردگی و اضطراب را کاهش میدهد. در نتیجه احساس آرامش و آسودگی ایجاد میکند.
عمدهترین جملات بیان شده از سوی افرادی که خودزنی میکنند در قالب جملات زیر هستند:
«آزاد كردن فشار عاطفی كه در درون فرد ایجاد شده است».
«كنترل استرس» یا «جلوگیری از احساسات بد».
بیش از نیمی از افرادیکه به خود آسیب میرسانند، تنبیه یا خشم درونی را بهعنوان انگیزهای برای خودزنی تأیید میکنند. این یافتهها مطابق با تحقیقات دیگریست که نشان میدهد یک سبک شناختی انتقادی شامل احساسات منفی شدید در مورد خود، ممکن است یک عامل خطر خاص برای خودزنی باشد. افرادی که مرتکب خودزنی میشوند، چندین نیاز را نشان میدهند. نیازهایی مانند تمایل به کمک گرفتن از دیگران یا تأثیرگذاری بر آنها، یا ایجاد نشانهای جسمی از پریشانی عاطفی خود. سایر نیازهایی که منجر به خودزنی میشوند، نیازهایی قابل شناسایی هستند که شامل رفتارهای ضد تجزیه (مثلاً ایجاد درد برای پایان بیحسی)، ضد خودکشی (مثلاً برای جلوگیری یا جایگزینی انگیزه خودکشی) و جستجوی احساس (مثلاً انجام کاری برای ایجاد هیجان) بودهاند.
اهمیت مراقبت
سوءتفاهمهای زیادی در مورد خودزنی در مراکز اورژانس و مراکز بستری وجود دارد. NSSI یا خودزنی اغلب بهعنوان اقدام به خودکشی تعبیر میشود، زیرا غالباً شامل بریدگی مچ دست است. افتراق بین NSSI و رفتارهای خودکشی برای شناسایی مناسب، مفهومسازی و درمان موثر این موضوعات بسیار مهم است.
اقدامات خودزنی که برای تنظیم برخی از پریشانیهای عاطفی انجام میشود، معمولاً بهصورت سرپایی قابل درمان است. بنابراین بسیارمهم است که پزشکان بدانند چگونه NSSI را از اقدام به خودکشی، برای تعیین یک برنامه درمانی، تشخیص دهند. NSSI یا خودزنی یک چالش است. از بسیاری جهات از رفتار خودکشی متمایز است و باید بر همین اساس مدیریت شود. با این حال، خصوصیات و اهداف مشخصی بین کسانی که خودزنی میکنند و کسانی که به قصد خودکشی اقدام به خودزنی میکنند، بهعنوان وسیلهای برای کنار آمدن با احساسات منفی، وجود دارد.
شاید یکی از پارادوکسترین ویژگیهای خودزنی این باشد که اکثر افرادیکه به خود آسیب میرسانند، این کار را بهعنوان وسیلهای برای تسکین درد عاطفی یا تسکین احساس پوچی و بیحسی گزارش میکنند. در مقابل، قصد خودکشی معمولاً شامل انتخاب روشی بسیار کشنده با هدف پایان دادن به زندگی است.
چیزی که ما میدانیم این است که رفتارهای خودآزارگری یا NSSI با افزایش خطر اختلالات روانی (مثلاً پریشانی، انزوا و مکانیسمهای مقابلهای ناسازگار) و خطرات جسمی (مثلاً جای زخم، عفونت و مرگ تصادفی) همراه است. در این حال روانشناس باید بیمار را با کنجکاوی محترمانهای ارزیابی کند. موضعی محترمانه و بدون قضاوت؛ و بهیاد داشته باشد که درک عملکردهای خودآزاری در فرد به زمان زیادی نیاز دارد.
درمان خودزنی در روانشناسی
کنار گذاشتن خودزنی بهدلیل تبدیل این رفتار به عادتی طبیعی، بسیار دشوار است. درمان موثر شامل آموزش مهارتهای رفتاری شناختی و آموزش راههای جدید برای تنظیم تجربیات عاطفی افراد است. که به آنها امکان میدهد از آسیبزدن به خود رها شوند. در این موارد، آنها ممکن است بدن خود را با تجربیاتی هولناک و آسیبزا مرتبط کنند.
نشان داده شده است که تعدادی از رویکردهای مختلف رواندرمانی برای افرادی که خودزنی میکنند، مفید است. این مسئله بهویژه هنگام تشخیص شیوع NSSI در میان نوجوانان و جوانان نگرانکننده میشود. در نتیجه، پزشکان با چند دستورالعمل بالینی عملی و درمانهای پشتیبانی تجربی برای این جمعیت سعی در درمان آنها میکنند. رویکردهای مختلفی در روانشناسی بیشترین تجربیات را برای کاهش رفتارهای خودزنی نشان دادهاند. بهویژه مداخلات CBT که یک مولفه حل مسئله را در درمان ادغام میکنند و رفتار درمانی دیالکتیکی (DBT) که برای رفع سایر نگرانیهای سلامت روان طراحی شدهاند.
درمان شناختی رفتاری خودزنی (CBT)
CBT بر تغییر نحوه تفکر افراد متمرکز است. افکاری که بر احساس آنها تأثیر میگذارد و به نوبه خود رفتار را هدایت میکند. تمرکز بر توسعه مهارتها به ویژه در حل مسئله وجود دارد. از جمله: توسعه استراتژیهای مقابلهای سازگار، تکنیکهایی برای برنامهریزی قبل از وقوع حادثه، مدیریت قرار گرفتن در معرض شرایط دشوار، تکنیکهای شناختی برای شناسایی و به چالش کشیدن افکار، باورها و نگرشهای ناکارآمد و تخمینهای بیش از حد احتمال نتیجه منفی و تکنیکهای آرامش و آرامسازی ذهنی.
رفتار درمانی دیالکتیک (DBT)
DBT یا رفتار درمانی دیالکتیکی خودزنی، شواهد محکمی برای کاهش رفتارهای خودزنی نشان داده است. DBT ترکیبی از مهارتهای آموزش، پیشگیری از مواجهه و پاسخ، مدیریت احتمالی، آموزش حل مسئله و استراتژیهای اصلاح شناختی با ذهنیت، اعتبارسنجی و استراتژیهای پذیرش است. نشان داده شده است که DBT بسیار کارآمد است. زیرا به بینظمی هیجانی که بر اساس عملکرد فرد تشکیل شده است، میپردازد.
DBT به افراد کمک میکند تا با تأثیرات و افکار منفی کنار بیایند و مهارتهای حل مسئله را پیدا کنند. این رویکرد برای استفادهی بزرگسالان سازگار شده است، اگرچه هیچ مطالعه کنترل تصادفی برای ارزیابی اثربخشی آن وجود نداشته است. با این حال، DBT به رویکردی برای کار با افرادی تبدیل شده است که در معرض خطر NSSI قرار دارند. شواهد نشان میدهد این یک روش درمانی موثر در کاهش رفتارهای خودزنی در بزرگسالان بهویژه در افرادی است که اختلال مرزی در آنها تشخیص داده شده است.
گروه درمانی هیجان محور (ERGT)
ERGT ترکیبی از بخشهای DBT، درمان متمرکز بر احساسات (EFT) و درمان بر اساس پذیرش و تعهد (ACT) است. و نویدبخش نوعی درمان در بزرگسالانی است که دچار خودزنی میشوند. ERGT برای کمک به NSSI و ساز و کارهای اساسی مشکلات در تنظیم احساسات و ایجاد روشهای سازگارتر برای پاسخ به احساسات ایجاد شده است. این ابعاد آگاهی عاطفی است برای درک و پذیرش و استفاده از استراتژیهای غیر اجتنابی برای تنظیم احساسات و پذیرش حالات شدید هیجانی، بهویژه تمایل به تجربه احساسات منفی بهعنوان بخشی از پیگیری فعالیتهای معنیدار و افزایش پذیرش عاطفی.
منبع:
https://www.psychology.org.au/for-members/publications/inpsych/2018/October-Issue-4/Hidden-side-of-a-visible-problem
سلام وقتی دارم شطرنج بازی می کنم و از حریف کلی جلو میافتم یهویی یه سوتی وحشتناک میدم که مثلا با وزیر بدون محافظ کنار شاه حریف میرم و کیشش می کنم . من تو شطرنج مقام دارم و این اشتباهات بچه گانه باعث میشه تو خونه محکم به سرم مشت بزنم و کلی سیلی بزنم . و به خودم بگم چقدر تو خنگی چرا این کارا کردی در صورتی که کلی وقت داشتی . الانم هم صورتم میسوزه هم سرم درد می کنه ۵۰ سالمه و کارمندم . لطفا راهنماییم کنید . baransabr1351@gmail.com
احتمالا شما دچار کمالگرایی هستید. مقاله درمان کمالگرایی را در سایت بخوانید