خطاهای شناختی در روابط
۱۵ مورد از خطاهای شناختی مضر در روابط
خطاهای شناختی میتوانند در چندین زمینه زندگی تداخل داشته باشند و همچنین میتوانند تأثیر منفی بر روابط بگذارند. این انحرافات منجر به الگوهای فکری و رفتاری غیرمفید میشوند که در صورت ادامه میتوانند یک رابطه را خراب کنند.
در این مقاله، در مورد خطاهای شناختی در روابط یاد بگیرید تا الگوهای فکری خاصی را که ممکن است به ازدواج یا شراکت شما آسیب برساند، شناسایی کنید.
خطاهای شناختی چیست؟
خطاهای شناختی، الگوهای تفکر غیرمنطقی هستند که میتوانند منجر به افسردگی و سایر مشکلات سلامت روان شوند. این خطاها به دلیل افکار خودکار افراد در پاسخ به یک رویداد رخ میدهند.
افکار خودکار به باورهای اصلی مردم در مورد جهان و خودشان مرتبط هستند. زمانی که باورهای اصلی یک فرد جهت منفی داشته باشد، خطاهای شناختی ایجاد میشود که کل نحوه نگرش او به موقعیتها را تغییر میدهد.
با گذشت زمان، این خطاها باعث میشود که فرد رویدادهای خنثی یا حتی مثبت را منفی ببیند که منجر به احساسات منفی مانند افسردگی، تحریک پذیری و اضطراب میشود.
در روابط، این باورهای غلط درباره ازدواج و انحرافات فکری میتواند باعث شود که فرد در بیشتر مواقع به شریک زندگی و رابطه خود منفی نگاه کند و منجر به شکست رابطه شود.
علل باورهای نادرست در بین زوجین
بنابراین، چه چیزی باعث خطاهای شناختی میشود؟ یک دلیل واحد برای این خطاهای تفکر انتقادی وجود ندارد، اما عوامل متعددی میتوانند منجر به چنین افکاری شوند.
به عنوان مثال، این خطاها در روابط ممکن است ناشی از شرایط سلامت روان مانند اضطراب و افسردگی باشد.
الگوهای تفکر غیرمنطقی مرتبط با شرایط سلامت روان میتواند راه خود را به روابط باز کند و شروع به ایجاد ناراحتی کند، اما این تنها علت خطای شناختی نیست. کارشناسان مطرح کردهاند که خطاهای فکری در زمان استرس رخ میدهد و منجر به الگوهای تفکر مخرب میشود.
افرادی که در دوران کودکی به دلیل سوءاستفاده، فقر یا تروما در معرض استرس مزمن قرار میگیرند، ممکن است دچار خطاهای شناختی در روابط شوند، زیرا الگوهای تفکر غیرمنطقی تا بزرگسالی آنها ادامه دارد.
در نهایت، این خطاها میتوانند در دوران کودکی آموخته شوند. ما در اساس تعامل با بزرگسالان در زندگی خود، درک درستی از جهان ایجاد میکنیم. اگر والدین ما الگوهای تفکر غیرمنطقی را نشان دهند، ممکن است فرآیندهای فکری مشابهی را ایجاد کنیم.
۱۵ نوع خطای شناختی که روابط را خراب میکند
خطای شناختی میتواند منجر به مشکلاتی در روابط شود، اما انواع مختلفی از این خطاها وجود دارد. در ادامه، در مورد انواع مختلف خطاهای شناختی و نحوه تأثیر تفکر منفی بر روابط یاد بگیرید.
۱. انتزاع انتخابی
ممکن است تخیلی به نظر برسد، اما انتزاع انتخابی بسیار ساده است. این خطای شناختی زمانی اتفاق میافتد که افراد بهطور انتخابی بر جنبههای منفی یک موقعیت تمرکز میکنند در حالی که جنبههای مثبت را نادیده میگیرند.
این نوع خطای شناختی میتواند به روابط آسیب بزند زیرا ممکن است فرد شروع به تثبیت ویژگیهای منفی شریک زندگی خود کند در حالی که نکات مثبت او را نادیده میگیرد.
۲. تعمیم افراطی
افرادی که این ویژگی را دارند، تصور میکنند که چون یک تجربه بد در یک موقعیت خاص داشتهاند، همیشه در آینده تجربیات بدی با آن موقعیت خواهند داشت.
به عنوان مثال، اگر یک سفر با یک شخص مهم بد پیش برود، آنها تصور میکنند که تمام تعطیلات قرار است یک تجربه بد باشد.
۳. فاجعه سازی
یکی از بدترین خطاهای شناختی در روابط، فاجعه سازی است. این ویژگی به معنای تمایل به فرض بدترینها میباشد. کسی که فاجعه میسازد، ممکن است یک اختلاف جزئی را به عنوان «پایان دنیا» ببیند و سپس خود را متقاعد کند که رابطه به پایان رسیده است.
۴. تفکر همه یا هیچ
گاهی اوقات افرادی که دچار انحرافات فکری هستند، از تفکر همه یا هیچ استفاده میکنند؛ به این معنی که یک موقعیت را کاملاً منفی یا کاملاً مثبت میبینند.
تمایل به افراط اندیشی، دیدن «حد وسط» را برای فرد دشوار میکند و میتواند باعث شود که رابطه را کامل یا در نقطه مخالف آن، وحشتناک ببیند.
مشکل این خطای فکری این است که فردی که اینگونه فکر میکند، هر زمان که رابطه کمتر از حد عالی باشد، به سرعت شروع به بد نگاه کردن به آن میکند.
این افراد همچنین ممکن است در زمان اختلاف نظر یا درگیری دچار وحشت شوند زیرا فکر میکنند که ناگهان رابطه به دلیل یک مشاجره، وحشتناک است.
۵. خودارجاعی
انحراف فکری دیگری که میتواند به رابطه آسیب برساند، انحراف خودارجاعی است. این ویژگی زمانی رخ میدهد که افراد احساس کنند هر اشتباهی که مرتکب میشوند مرکز توجه همه است.
این خطای شناختی در روابط میتواند این احساس را در فرد ایجاد کند که انگار رابطهاش برای تمام دنیا به نمایش گذاشته شده است و همه در حال قضاوت در مورد آنها هستند.
این نوع از خطای شناختی در روابط میتواند فرد را درگیر نظرات بیرونی کند. آنها ممکن است سعی کنند رابطه خود را به عنوان یک تصویر خاص به بقیه جهان عالی نشان دهند. در نهایت، این حالت به رابطه فشار میآورد و موجب شکست آن میشود.
۶. شخصی سازی
افرادی که قربانی خطای شناختی شخصی سازی در روابط میشوند، احساس میکنند که به نوعی باعث اتفاقات بیرونی شدهاند، حتی اگر اینطور نباشد. اگر اتفاق وحشتناکی برای شریک زندگی آنها بیفتد، ممکن است به نوعی خود را متقاعد کنند که مقصر هستند.
همینطور اگر شریک زندگی آنها عصبانی باشد، ممکن است تصور کنند بهخاطر کاری است که خودشان انجام دادهاند. این ویژگی باعث ایجاد شک به خود و ناامنی در درون رابطه میشود.
۷. شریک زندگی خود را مسئول احساساتتان کنید
شاید مخربترین خطای شناختی در روابط، این باشد که شریک زندگی شما مسئول تمام احساساتتان است.
در حالی که میتوان از افراد در روابط متعهدانه انتظار داشت که از یکدیگر مراقبت کنند و حمایت عاطفی نشان دهند، شریک زندگی شما برای هر حال و هوای بدی که دارید مقصر نیست و همچنین همیشه مسئول خوشحال کردن شما نیست.
وقتی باور داشته باشید که شریک زندگی شما مسئول احساساتتان است، آنها هرگز نمیتوانند انتظارات شما را برآورده کنند. هیچکس کامل نیست و نمیتواند شما را همیشه خوشحال کند.
اینکه شریک زندگی خود را مسئول تنظیم احساسات خود کنید غیرواقعی است و در نهایت رابطه را از بین میبرد.
۸. همیشه حق به جانب بودن
افرادی که با این خطای شناختی در روابط زندگی میکنند نمیتوانند بپذیرند که دیدگاه شریک زندگی آنها ممکن است با دیدگاه خودشان متفاوت باشد. این میتواند باعث شود آنها احساسات یا نظرات شریک زندگیشان را نادیده بگیرند زیرا احساس میکنند که دیدگاه خودشان تنها دیدگاه معتبر است.
۹. انتظارات کمال
افرادی که انحرافات فکری نشان میدهند ممکن است انتظار داشته باشند که شریک زندگی آنها باید همیشه کامل باشد.
نمونههای خطاهای شناختی که در این دسته قرار میگیرند شامل این است که از شریک زندگیتان انتظار داشته باشید که همیشه بداند شما چه میخواهید یا هرگز اشتباه نکند. این امر واقع بینانه نیست و رابطه را به سمت شکست میبرد.
۱۰. بزرگ نمایی
افرادی که از خطای شناختی بزرگ نمایی در روابط استفاده میکنند، رویدادها را اغراق میکنند و آنها را نامتناسب میکنند.
به عنوان مثال، اگر طرف مقابلشان ۵ دقیقه برای شام تأخیر داشته باشد، ممکن است شکایت کنند که «تو تمام شب منتظرم گذاشتی!». حتی کوچکترین مشکلات برای کسانی که درگیر بزرگ نمایی هستند، به شکل یک مصیبت به نظر میرسد.
۱۱. آیندهنگری منفی
آیندهنگری منفی یکی دیگر از نمونههای خطاهای شناختی است. افرادی که این ویژگی را دارند، تمایل دارند نتیجه رویدادها را قبل از وقوع پیشبینی کنند و پیشبینیهای آنها معمولاً حالت منفی دارد.
به عنوان مثال، آنها ممکن است شکایت کنند که میدانند سفر آینده چندان سرگرم کننده نخواهد بود. این نوع تفکر منفی مانع ایجاد یک رابطه موفق میشود.
۱۲. استدلال احساسی
افرادی که با احساسات خود استدلال میکنند، مستعد ناراحتی و اضطراب در روابط هستند زیرا باور دارند اگر چیزی را احساس میکنند، باید حقیقت داشته باشد. مثلاً اگر میترسند که شریک زندگیشان به آنها خیانت کند، خود را متقاعد میکنند که یک خطر واقعی وجود دارد.
۱۳. تعصب خود خدمت
فردی که این ویژگی را دارد، در برابر تمام رویدادهای مثبت زندگی خود احساس مسئولیت میکند، اما مسئولیت هیچ اشتباهی را بر عهده نمیگیرد.
در یک رابطه، این افراد تمام لحظات موفقیت آمیز را به خودشان نسبت میدهند، اما هر اشتباهی که در رابطه رخ دهد را قبول نمیکنند.
این نوع تفکر، سازگاری یا حل درگیریها را دشوار میکند زیرا تعصب خود خدمت، فرد را به این باور میرساند که احتمالاً نمیتواند مقصر هر درگیری باشد.
۱۴. استدلال غلط در مورد تغییر
این خطای شناختی زمانی اتفاق میافتد که افراد باور دارند که اگر دیگران رفتارشان را تغییر دهند، آنها خوشحال خواهند شد.
این ویژگی باعث ایجاد مشکل در روابط میشود زیرا یکی از طرفین انتظار دارد که دیگری خود را مطابق با ترجیحات او تغییر دهد. این میتواند شامل کنار گذاشتن سرگرمیای باشد که طرف مقابل از آن لذت نمیبرد یا ممکن است از او بخواهد نحوه لباس پوشیدن خود را تغییر دهد.
۱۵. استدلال غلط در مورد انصاف
افرادی که بیش از حد در رابطه خود تسلیم میشوند، میتوانند در دام این خطای شناختی بیفتند. این ویژگی شامل این است که در نهایت نتیجه فداکاریها نوعی پاداش است.
در یک رابطه، ممکن است فردی باور داشته باشد که اگر برای شریک زندگی خود فداکاری کند و برای خوشحال کردن او کار جدیدی انجام دهد، رابطه به نحوی کامل میشود یا شریک زندگی او در موقعیت متفاوتی عشق و فداکاریاش را برمیگرداند.
وقتی باور مبتنی بر فداکاری به حقیقت نمیپیوندد، شخصی که قربانی این ویژگی شده است، احتمالاً نسبت به دیگری احساس رنجش میکند.
چه چیزی واقعاً اهمیت دارد؟
خطاهای شناختی در روابط اغلب نشانههای بدی هستند. آنها میتوانند باعث شوند که دید منفی نسبت به شریک زندگی خود داشته باشید و در هر شرایطی انتظار بدترین نتیجه ممکن را داشته باشید.
اگر با الگوهای خطای فکری در رابطه خود روبرو شدهاید، ممکن است یک بیماری سلامت روان زمینهای مانند اضطراب یا افسردگی داشته باشید. این احتمال هم وجود دارد که ترومای شناخته نشدهای داشته باشید که باعث ایجاد مشکلاتی در تفکر شما میشود.
اگر به تنهایی نمیتوانید خطاهای شناختی را اصلاح کنید، میتوانید از یک درمانگر کمک بگیرید تا روشهای سالمتر تفکر را یاد بگیرید و بتوانید از آنها استفاده کنید. در جلسات درمانی، به الگوهای تفکر غیرمنطقی میپردازید و یاد میگیرید که آنها را با الگوهای فکری منطقی و متعادل جایگزین کنید.
منبع:
https://www.marriage.com/advice/relationship/common-cognitive-distortions-in-relationships/