خشم چیست؟
خشم چیست؟
آیا شما فردی عصبانی هستید؟ وقتی عصبانی میشوید چه حسی دارید؟ آیا خشم همیشه بد است؟ آیا خشم خود را کنترل میکنید یا اجازه میدهید خشم شما را کنترل کند؟
یا شاید بهتر باشد اینطور بپرسم: خشم چیست؟
خشم احساسی است که ما در موقعیتهای مختلف تجربه میکنیم. مثل احساس خوشحالی، غم یا هیجانزدگی که گاهی اوقات سراغمان میآیند. اما نکته مهم این است: احساسات به دیگران آسیب نمیرسانند، این رفتارها هستند که ممکن است آسیبزا باشند.
احساس خشم در ما در ابتدا فقط یک احساس درونی است و قبل از این که دیگران متوجه آن شوند، میتوانیم آن را تشخیص دهیم و کنترلش کنیم. در واقع زمان و نحوهی بیان خشممان را میتوانیم مدیریت کنیم.
احساس خشم در وجود ما همیشگی نیست و فقط گاهی اوقات احساس عصبانیت سراغمان میآید. به عبارت دیگر برخی موقعیتها و اتفاقات ما را عصبانی میکنند و چون خشم موروثی نیست، ما میتوانیم جلوی رفتارهای خشن و ناسالمی را که گاهی ممکن است بروز دهیم، بگیریم.
دو راه کلی برای تغییر
در زندگی، دو راه کلی برای تغییر وجود دارد: ما میتوانیم موقعیتهایی که در آن قرار داریم را کنترل کنیم یا این که میتوانیم کنترل واکنشهایمان را در دست بگیریم. البته اغلب خودمان را در موقعیتهایی قرار میدهیم که نمیتوانیم کنترلشان کنیم.
شرایطی را تصور کنید که یک میخ زنگزده در بزرگراه باعث پنچری لاستیک ماشینتان شود و شما مجبورید ساعتها منتظر باشید تا مکانیک بیاید. یا شاید هم نوبت دندانپزشک کودکتان را اشتباه بگیرید و وقتی به مطب مراجعه میکنید، متوجه شوید که نوبتتان دیروز بوده است.
اما مساله مهم این است که این اتفاقات دائم رخ نمیدهند. یعنی همیشه هنگام رانندگی در بزرگراه، لاستیکمان پنجر نمیشود. همچنین هر دفعه تاریخ دندانپزشکی کودکمان را اشتباه نمیگیریم. بنابراین نکته دیگر این است که در هر کدام از این موقعیتها چگونه عمل کنیم (یا هر موقعیت دیگری که در آن دچار مشکل، سرخوردگی و … میشویم).
من به تغییر و کنترل احساسات از طریق مراقبه، توجه آگاهی و دیگر شیوههای شناختی و رسم و رسوماتی که وجود دارند، علاقهمند هستم؛ اما بسیاری از ما نمیتوانیم ساعتها برای مدیتیشن وقت بگذاریم و گاهی نیز این برنامههای درمانی برای ما خوب نیستند. پس اگر قصد نداریم احساساتمان را در آینده نزدیک تغییر دهیم، چرا خودمان را با مدیریت خشم اذیت کنیم؟
به هرحال، خشم نوعی احساس است و مدیریت خشم نیز تلاش برای کنترل این احساس است. پس بهنظر نمیرسد که این کار بیهوده باشد.
مدیریت رفتار
شاید بهتر باشد الگوی بهبود را تغییر دهیم و بیشتر بر مدیریت رفتار متمرکز شویم. صرفنظر از موقعیتهایی که خودمان را در آن مییابیم، میخواهیم به آنچه که احساس میکنیم آگاه شویم، اما لزوما به رفتاری که بروز میدهیم نیازی نداریم.
احساسات به انسانها آسیب نمیزنند، رفتارها این کار را میکنند (آسیب میتواند شکلهای مختلفی داشته باشد) و حتی اگر ما از جلسات درمانی برای کشف ریشهی عصبانیت استفاده کنیم، هنوز مساله آسیبهایی که در حال حاضر به دیگران میرساند را حل نکردهایم.
وقتی مراجعهکنندگان به من میگویند که عصبانی هستند، معمولاً به آنها پاسخ میدهم: «چرا عصبانی هستید؟». این بدان معنا نیست که من نمیدانم آنها با چه چالشی رو به رو هستند و نیاز دارند به آن غلبه کنند، یا اینکه نمیخواهم به آنها کمک کنم.
در حقیقت هدف من این است که این موارد را بررسی کنم: «چه رفتارهایی از خودتان بروز میدهید؟»؛ «چرا این رفتارها را انتخاب کردید؟»؛ و «چرا شما تصمیم گرفتید که به نحوی متفاوت رفتار کنید، درحالی که قبلا رفتار دیگری داشتید؟»
احساس خشم، گذرا است
در هنگام تغییر کانون توجه جلوههای خشممان از احساسی به رفتاری، به این مورد میپردازیم که چرا وقتی موقعیت پیش آمده خشمبرانگیز نیست، افراد خشن رفتار میکنند. و معمولا به خودشان آسیب میزنند (گاهی نیز به کسی که برای کمک میآید، آسیب میزنند) و یا با کسانی که موجب ناراحتی و اذیت آنها شدهاند، بد رفتار میکنند (چه در حد یک سوءاستفاده کم باشد و چه شدید و زیاد).
بنابراین، دفعه بعد که عصبانی بودید، بهجای اینکه وقت خود را صرف تجزیه و تحلیل خشم خود کنید، سعی کنید به دنبال این باشید که بفهمید آیا رفتاری که میخواهید بروز دهید، درست است یا نه! اگر رفتارهای زودهنگام شما با ارزشهایتان مطابقت نداشت، تصمیم بگیرید آن را انجام ندهید یا به روشی دیگر عمل کنید.
احساس خشم، گذرا است (میآید و میرود). اما رفتارهای بدی که نشان میدهید، اثرات ماندگار بیشتری نسبت به احساسات درونیتان برجای خواهند گذاشت. و احساسات درونی خوب هستند. ما میتوانیم در همهی لحظات زندگیمان بر روی شخصیتمان کار کنیم و آن را ارتقا ببخشیم.
منبع:
https://www.psychologytoday.com/
سلام آقای دکتر
آیا خشم سرکوب شده باعث افسردگی و اختلالات سایکوسوماتیک میشه؟درمان خشم سرکوب شده چگونه است؟
بله. خشم دلیل هردو می تواند باشد.
مدیریت خشم کمک می کند.
با یک درمانگر مشاوره کنید
آقای دکتر در این زمینه طرحواره درمانی بهتره یا CBT یا ISTDP؟
اگر کسی را پیدا کنید ISTDP انجام دهد بهتر است
البته طرحواره نیز خوب است زیرا به گذشته می پردازد
دکتر میشه از کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید استفاده کرد؟
خیلی مفید است ولی شاید در این زمینه چندان مرتبط نباشد
سلام وقت بخیر
ایا ممکنه خشم نشانه عشق باشه؟و انتقام گرفتن ی نشونه دیگه؟
خشم نشانه عشق نیست ولی نشانه اهمیت داشتن شخص مقابل می باشد. مقابل عشق بی تفاوتی است. فرد پس از عشق معمولا به غم یا خشم دچار می شود.