تبدیل استعداد به نقاط قوت

تبدیل استعداد به نقاط قوت

در عصر حاضر توانایی‌های افراد و سازمان‌ها پول یا دارایی‌های فیزیکی آنها نیست، بلکه اصلی‌ترین مزایایی که باعث موفقیت افراد و سازمان‌ها می‌گردد:

• نقاط قوت/ Strength points
• توانمندی‌ها/ Abilities
• آرزوها و اهداف شغلی است.

برای شناسایی بهتر استعدادها موسسه نظرسنجی گالوپ اقدام به ایجاد مفهوم جدیدی به نام «نقاط قوت/ Strength points» کرده است که از ضرب دو عامل اساسی : «استعداد/ Talent» و «سرمایه‌گذاری/ Investment» ایجاد می‌شود.

در ادامه این موسسه اقدام به تعریف  هر یک از سه جزء فوق نموده است:

استعداد: طریقه طبیعی فکر کردن، حس کردن یا رفتار (هر فرد).

سرمایه‌گذاری: زمانی که صرف تمرین می‌کنید، توسعه مهارت‌هایتان، و ساختن (یا تقویت) بنیان دانشی‌­تان.

نقطه قوت: توانایی اینکه به‌صورت پیوسته و مداوم بتوانید عملکردی نزدیک به عالی ارائه بدهید.

رابطه ۳ عامل فوق باهم به شکل فرمول زیر است:

نقطه قوت = سرمایه گذاری X استعداد

۳۴ زمینه استعداد توسط موسسه گالوپ

در ادامه موسسه گالوپ اقدام به مشخص کردن ۳۴ زمینه/ Theme می‌کند و هر زمینه یک استعداد است که عبارتند از:

• به دست آورنده/ Achiever
• فعال‌ساز/ Activator
• سازگاری/ Adaptability
• تحلیل‌گر/ Analytical
• منظم کننده/ Arranger
• باور/ Belief
• فرمان/ Command
• معاشرت/ Communication
• رقابت/ Competition
• هم پیوند/ Connectedness
• ثبات قدم/ Consistency
• زمینه‌نگر/ Context
• تأملی/ Deliberative
• توسعه دهنده/ Developer
• انضباط/ Discipline
• یکدلی/ Empathy
• تمرکز/ Focus
• آینده‌نگری/ Futuristic
• هماهنگی/ Harmony
• ایده‌پردازی/ Ideation
• مشارکت‌طلب/ Includer
• شخص‌گرا/ Individualization
• وارد کننده/ Input
• اندیشه‌ورز/ Intellection
• یادگیرنده/ Learner
• حداکثرساز/ Maximizer
• مثبت‌اندیش/ Positivity
• ارتباط دهنده/ Relator:
• مسئولیت‌پذیری/ Responsibility
• دوباره سازنده/ Restorative
• معتمد به نفس/ Self-assurance
• مهم/ Significance
• استراتژیک/ Strategic
• محبوب دیگران/ WOO

همچنین تستی توسط دونالد کلیفتون (Donald O. Clifton) و تیمش برای شناسایی این نقاط قوت طراحی شده است تا به افراد در کشف زمینه‌ای که در آن استعداد دارند کمک کند. کلیفتون توصیه می‌کند که ۵ استعدادی که بیشترین امیتاز را به دست آورده‌اند، تقریباً به ترتیب همان ۵ استعداد اصلی و برتر هر فرد هستند.

نگاه مثبت و توانمندگونه موسسه گالوپ به انسان‌ها

امّا نکته جالب در مورد موسسه گالوپ و همچنین کلیفتون، نگاه مثبت و توانمند گونه آنها به انسان است (!)، به این معنا که آنها معتقدند همه انسان‌ها همه استعدادها را دارند، ولی در وجود هر فرد برخی استعدادها بر باقی استعددها برتری دارند و به نوعی استعدادهای دیگر در خدمت آن ۵ استعداد اصلی هستند.

امّا نکته‌ای که در خصوص این تست و ۳۴ نقطه قوت باید متذکر شد این است که منظور این تست این نیست که «نقاط قوت» افراد را می‌یابد (!)، بلکه این تست برای استعدادیابی طراحی شده است و خود فرد باید جزء سرمایه‌گذاری را بعد از کشف استعدادهایش به آن وارد کند تا بتواند استعدادهایش را تبدیل به نقاط قوت کند.

در ادامه توصیه گالوپ برای بهره برداری بیشتر از تست و نتیجه آن استفاده از مربی/ Coachهای دارای صلاحیت آن موسسه می‌باشد؛ افرادی که به خوبی با ۳۴ استعداد و نحوه توسعه آنها در افراد آشنا هستند.

۱۸ عنصر ضروری جهت موفق شدن

امّا شاید بتوان مهمترین نکته و کشف گالوپ را نه در ۳۴ زمینه استعدادی بلکه در جزء «سرمایه‌گذاری» یافت! با این تفکیک خاص گالوپ این مفهوم را می‌رساند که تنها داشتن استعداد برای موفقیت کافی نیست، بلکه عناصر دیگری هم بر این موضوع تاثیر گذارند که اینجانب تا کنون در مطالعات و پژوهش‌­هایم به ۱۸ عنصر ضروری جهت موفق شدن رسیده‌ام که عبارتند از:

• هدف/ Goal
• احساس/ Passion
• برنامه/ Plan
• برنامه‌ریزی/ Planning / Program
• شکست/ Fail
• تمرین/ Exercise
• خطا/ Mistake/Error
• شخصیت/ Personality
• عزت‌نفس/ Self esteem
• اعتماد به نفس/ Self Confidence
• یادگیری/ Learning
• نظم و ترتیب/ Discipline
• تداوم و استمرار/ Continuity
• صبر/ Patience
• درد و رنج مشروع/ Legitimate Pain & Suffering
• فعالیت فیزیکی (ورزش)/ ( Physical Activity (Sport
• شادی/ Happiness
• تغذیه/ Nutrition

استعداد در ابتدا شاید باعث تمایز فرد از دیگران شود – به چشم آمدن و متمایز شدن – امّا باعث «تضمین» موفقیت و نتیجه نهایی نمی‌شود! بلکه با توجه به ۱۸ عنصر فوق می‌بینیم که مثلاً عامل پشتکار یا صبوری و … چقدر ضروری هستند و در صورت عدم وجود آنها موفقیت نهایی و پایداری حاصل نمی‌شود! سوالی که اکنون پیش می‌آید این است که:

پس ضرورت کشف استعداد برای چیست؟

به این سوال از دو منظر می‌توان پاسخ داد:

پاسخ اول– نقطه‌ای برای شروع:

به هر حال باید از جایی کار بر روی خودمان/ فرزندمان/ پرسنلمان را شروع کنیم و چه نقطه و آغازگاهی بهتر از تشخیص استعدادهایمان؛ نقطه‌­ای که در آنجا سریعتر و بهتر یاد می­‌گیریم و رشد می‌کنیم؛ چرا؟ (جواب این سوال، پاسخ دوم است).

پاسخ دوم–

به این دلیل که با کشف استعدادمان، سریعتر آموزش می‌بینیم و یاد می‌گیریم (یادگیری)، نسبت به گذشته سریعتر توانمندی‌هایمان را رشد می‌دهیم، در انجام کارها «عزت‌نفس» و در ادامه آن «اعتماد به نفس» بیشتری خواهیم داشت. چون انجام آن کاری که در آن استعداد داریم برایمان لذت‌بخش است، در نتیجه «صبر کردن» تا رسیدن به موفقیت نهایی برایمان شیرین‌تر است و …؛ یعنی با کشف استعداد راحت‌تر می‌توانیم ۱۷ عنصر ضروری را رشد دهیم.

نکته:

امّا نکته مهمی هم وجود دارد و آن هم خطر «انسان تک ساحتی» شدن است! گالوپ در اصل این تست را برای موفقیت شغلی افراد و سازمان‌ها طراحی کرده و در نتیجه‌ی آن به نوعی بیشتر توجه‌اش به مبحث کار و کسب/ Business بوده است و دیگر جنبه‌های روانی انسان مانند حس زیبایی‌شناسی، هوش اجتماعی و … را چندان مورد توجه قرار نمی‌دهد! برای همین برخی از ۱۸ عنصر ذکر شده تنها با کشف استعداد به درستی رشد نمی‌کنند و نیاز به توجه ویژه و سرمایه‌گذاری جداگانه دارند، مثل: هوش اجتماعی و عاطفی، سلامت فیزیکی (ورزش). این توجهات اضافه به افراد کمک می‌کند تا از تبدیل شدن به یک انسان تک بعدی، به فردی سالم تبدیل شوند که در عین حال که وظایف شغلی و حرفه‌ای اش را درست انجام می‌دهد، وظایفی همچون: پدر/ مادر بودن، فرزند بودن، همسر بودن، شهروند بودن و … را هم به درستی انجام دهد.

باید یادمان باشد که در فرایند کشف استعداد، ما به یک «آدم آهنی با دانش تخصصی بالا در یک حوزه از علوم» نیازی نداریم؛ بلکه هدف هر فرد، والد و مربی باید رشد شخصیتی سالم باشد، که بلد است عاشق شود و عشق بورزد، صحبت کند، گوش کند و ارتباط برقرار کند و وظایف و نقش‌های گوناگون اجتماعی و خانوادگی خودش را به درستی ایفاء کند.