اختلال شخصیت اسکیزوتایپال چیست؟
مقدمه
شخصیت عبارت است از الگوهای رفتاری مشخص و ثابت که بهواسطه آن، فرد دنیا، دیگران و خودش را از آن طریق درک کرده و با آن ارتباط برقرار میکند. اختلالهای شخصیت از جمله اختلال شخصیت اسکیزوتایپال الگوهای سخت، غیرقابل انعطاف و ناسازگاری هستند که باعث ایجاد مشکل در روابط اجتماعی و کارکردهای فرد شده و باعث استرس در فرد میشوند. این الگوها بر همه جنبههای زندگی تاثیر میگذارند و با انتظارات فرهنگی دیگران بهشدت متفاوت هستند.
اختلال شخصیت اسکیزوتایپال
افرادی که تشخیص اختلال اسکیزوتایپال برای آنها گذاشته میشود، اغلب بهعنوان افرادی عجیب و غیرعادی توصیف میشوند و ارتباطات نزدیک ندارند و یا آنکه بهندرت دارند. آنها اصولا نمیدانند یک ارتباط چگونه شکل میگیرد و تاثیر رفتار خود را بر روی دیگران نمیتوانند درک کنند. آنها انگیزه و رفتار دیگران را درست تفسیر نمیکنند و بههمین خاطر نسبت بهدیگران بهشدت بیاعتماد هستند. این افراد باور به قدرتها و تواناییهای جادویی دارند و باور دارند این نیروها بر وقایع زمینی و زندگی روزانه تاثیر میگذارد. باور دارد که شخصیتهای مهم فیلم سعی دارند پیامی به او بدهند و از اینکه شما سخن او را در اینباره قبول نمیکنید ناراحت میشود. وقایع و اتفاقات عادی از نگاه شخصیت اسکیزوتایپال دارای معنا و مفهوم است.
فرد دچار اختلال شخصیت اسکیزوتایپال معمولا به بهداشت و ظاهر خود چندان رسیدگی نمیکنند، زیرا تمرکز و انرژی آنها صرف افکار و باورهای درونیشان میشود. رفتارهای عجیب و غریب او باعث میشود دیگران او را مسخره و طرد کنند. بنابراین شخصیت اسکیزوتایپال همواره تنها است و به دیگران احساس بیاعتمادی میکند. به همین دلیل او مهارت اجتماعی نیز ندارد. اما برخلاف فرد اسکیزوفرنی او با تنهایی خود راحت نیست و از آن رنج میبرد.
برای درک بهتر اختلال شخصیت اسکیزوتایپال به کاراکتر ناپلئون در فیلم دینامیت ناپلئون دقت کنید. یک فرد بیعرضه و دست و پا چلفتی که همیشه غرق در افکار و خیال پردازیهای خودش است. او دوستان کمی دارد و مهارتهای اجتماعیش رشد نکرده است. شیوه لباس پوشیدنش عجیب و غریب است و ظاهر او نشان میدهد که به وضع ظاهری خود بیاعتنا است.
این مشکلات منجر به اضطراب شدید در آنها میشود. آنها اضطراب اجتماعی زیادی دارند. حتی اگر با گروهی بهمدت طولانی برخورد داشته باشند، باز هم اضطراب اجتماعی آنها کاهش نمییابد. افرادی که این نوع اختلال را دارند، نشانههای اجتماعی را درست درک نمیکنند و بنابراین پاسخ مناسب نمیدهند و باورهای عجیب و غریبی دارند.
معرفی شخصیتها و فیلم
مهمترین شخصیتهایی که از آنها بهعنوان اسکیزوتایپال یاد میشود، میتوان به وینسنت ونگوک (نقاش)، امیلی ویکینسون (شاعر آمریکایی) و کیم جونگ ایل (رهبر کره شمالی) نام برد.
برای آشنایی بیشتر با این شخصیت میتوانید کاراکتر ویلی وونکا (Willy Wonka) در فیلم مخصوص کودکان بهنام ویلی وونکا و کارخانه شکلات را تماشا کنید.
نشانههای اختلال شخصیت اسکیزوتایپال
اختلال شخصیت اسکیزوتایپال بهطور معمول پنج یا تعداد بیشتری از نشانههای زیر را دارد:
- تنها است و ارتباط نزدیک بهغیر از خویشاوندان درجه یک ندارد،
- اتفاقات را غلط تفسیر میکند. بهطور مثال احساسی را که کاملاً بیخطر است، او یک معنای مستقیم شخصی برایش قائل میشود؛
- باور، افکار و رفتار عجیب و غریب و غیرمعمول دارد،
- لباسهای عجیب میپوشد، بهطور مثال لباسهایی که باهم هماهنگ نیستند،
- باور به قدرتهای عجیب مانند تله پاتی ذهنی و یا خرافات دارد،
- ادراکات غیرمعمول دارد، مانند احساس کسی که حضور ندارد. توهم دارد.
- اضطراب اجتماعی شدید و همیشگی دارد،
- گفتار عجیب و غریب دارد. بهطور مثال الگوی گفتار مبهم و غیرمعمول دارد،
- افکار سوءظن و پارانوئید دارد. درباره وفاداری دیگران همیشه مظنون است،
- از نظر هیجان عاطفی، کرخت است و پاسخهای هیجانی مناسبی نمیدهد.
تفاوت اختلال شخصیت اسکیزوتایپال با اسکیزوفرنی
اختلال شخصیت اسکیزوتایپال معمولاً با اسکیزوفرنی که بیماری روانی شدیدتری است و ارتباط فرد با واقعیت قطع میشود، اشتباه گرفته میشود. اگرچه فرد دچار این نوع اختلال دورههایی از روانپریشی را دارد که همراه با توهمات و هذیانها است، ولی این توهمات و هذیانها مداوم نمیباشد، شدت آن کمتر است و مدت آن کوتاه است.
تفاوت دیگر آن است که میتوان افراد دچار این اختلال را نسبت به تفاوت بین باورهای غلط و واقعیت آگاه نمود، درحالیکه فرد دچار اسکیزوفرنی را نمیتوان از توهمات و هذیانها جدا کرد.
البته لازم بهذکر است که گروهی از محققین، این اختلال را با اسکیزوفرنی از یک طیف محسوب میکنند و اسکیزوتایپال را شکل خفیف اسکیزوفرنی میدانند.
شیوع اختلال شخصیت اسکیزوتایپال
اختلال شخصیت اسکیزوتایپال مانند سایر اختلالهای شخصیت تنها در بزرگسالی تشخیص داده میشود، زیرا تا پیش از آن شخصیت در حال رشد و تغییر است و نشانههای اختلال میتواند موقت بهوجود آمده باشد، در حالیکه این نوع اختلال الگویی فراگیر و بلندمدت است. در صورتی که در کودکی و نوجوانی تشخیص این اختلال گذاشته شود، نشانهها حداقل باید یکسال در فرد حضور داشته باشد.
بر اساس تحقیقات صورت گرفته، اختلال شخصیت اسکیزوتایپال ۳٫۱ تا ۴٫۹ درصد افراد جامعه را شامل میشود و در بین مردان بیشتر از زنان شایع است. همانند سایر اختلالهای شخصیت، شدت نشانهها در این اختلال در دهه چهارم و پنجم زندگی با افزایش سن کاهش مییابد.
سببشناسی اختلال شخصیت اسکیزوتایپال
علم روانشناسی امروزه نمیداند چه چیز عامل ایجاد این نوع اختلال است، اگرچه تئوریهای مختلفی در این زمینه وجود دارد. اکثر محققین ترکیبی از دلایل ۱) زیستی (ژنها و ارث) ۲) روانی (خلق و خو و شخصیت فرد که بواسطه محیط و مهارتهای آموخته شده ایجاد میشود) ۳) اجتماعی (نحوه ارتباط با خانواده و دوستان در کودکی) را در این اختلال موثر میدانند و هیچ تک عاملی را بهتنهایی دلیل شکلگیری این اختلال نمیدانند.
بر اساس تحقیقات انجام شده، احتمال بروز این نوع اختلال در افرادی که یکی از بستگان آنها اختلال شخصیت اسکیزوتایپال، اسکیزوفرنی و یا یک اختلال شخصیت دارد، بیشتر است. داشتن والدی که سرد، غیرپاسخگو و بیتوجه به نیازهای عاطفی کودک است نیز احتمال این نوع اختلال را بالا میبرد. در اینصورت کودک مجبور است به دنیای تخیلات خود پناه ببرد. ممکن است والدیت شخصیت اسکیزوتایپال افرادی خشن و تحقیرگر بودهاند و از ذاشتن چنین فرزندی احساس خجالت میکردهاند. در نتیجه کودک از ترس آزار و اذیت از دیگران کنارهگیری میکند.
عامل دیگر وجود والدینی است که رفتارهایشان بدون منطق و دلیل است. بهطور مثال ممکن است کودک را برای کاری عادی تنبیه کنند و کودک نمیتواند رفتار آنها را پیشبینی کند. در نتیجه کودک برای تفسیر رفتار والدین قدرت جادویی را به آنها نسبت میدهد و این امر به تفکر جادویی در او منجر میشود.
رابطه عاطفی با اختلال شخصیت اسکیزوتایپال
اسکیزوتایپال و ازدواج
ارتباط و یا رابطه عاطفی با این افراد بسیار سخت است. شاید بهتر است بگوئیم هیچ رابطه عاطفی شکل نمیگیرد. هیچ پاسخ و واکنشی از او در قبال خودتان دریافت نمیکنید و او همواره در قبال شما از لحاظ عاطفی کرخت و یکنواخت است. هیچوقت برای بغل کردن و نوازش شما اقدام نخواهد کرد. هیچ اقدامی برای ابراز عاطفه و حمایت از سوی او نخواهید داشت. وظایف مدیریت امور اقتصادی نیز بر دوش شما خواهد بود.
چرا شما به فرد دچار اختلال شخصیت اسکیزوتایپال جذب میشوید؟
۱- احتمال دارد شما پدر و یا مادری داشتید که آنها نیز دارای باورهای عجیب و غریب بودهاند. در اینصورت شخصیت اسکیزوتایپال برای شما یادآور والدینتان میباشد و شما جذب رابطه با والدین خود میشوید.
۲- دلیل دیگر جذب شدن شما به شخصیت اسکیزوتایپال آنست که احتمالا خودتان نیز دارای عقاید عجیب و غریب هستید. عقاید کلیشهای مانند فقط یک نفر در دنیا است که من را درک میکند، کبوتر با کبوتر و … . یعنی شما بهدنبال فردی هستید که به خودتان شباهت دارد و او نیز باورهایی عجیب و غریب مانند شما دارد.
۳- اما دلیل دیگر آن است که شما الگوی ایثارگری دارید و خودتان را موظف به حمایت از افراد زخم خورده میدانید و از سر دلسوزی عاشق اینگونه افراد میشوید و در نهایت بهدنبال تغییر و بهبود حال او میروید.
در صورت ازدواج با شخصیت اسکیزوتایپال باید آمادگی داشته باشید که دوستان و آشنایان و حتی خانوادهتان بهخاطر چنین فردی از شما فاصله بگیرند. شما باید آماده باشید تا بارها و بارها از دست او عصبانی شوید. ازدواج با شخصیت اسکیزوتایپال اگرچه ممکن است در ابتدا جذاب و منحصر بفرد بهنظر برسد، ولکن پس از گذشت زمان متوجه عجیب و غیرطبیعی بودن رابطه خود خواهید شد.
درمان اختلال شخصیت اسکیزوتایپال
افرادی که این نوع اختلال را دارند، همانند سایر اختلالهای شخصیت هیچ تمایلی به درمان ندارند. و تا زمانی که مجبور نشوند و زندگی آنها را بهشدت تحتتأثیر قرار ندهد، اقدام به درمان نمیکنند. آنها هیچ نیازی به تغییر در خود احساس نمیکنند.
درمان اختلال شخصیت اسکیزوتایپال مستلزم درمانگری است که در درمان اختلالهای شخصیت، مهارت و تجربه دارد. رابطه مبتنی بر اعتماد بین مراجع و درمانگر به آهستگی و کندی صورت میپذیرد، زیرا این افراد از هرگونه ارتباط اجتماعی با افراد از جمله درمانگر احتراز میکنند. درمان اختلال شخصیت اسکیزوتایپال غالباً امیدوار کننده نمیباشد.
دارو درمانی برای این نوع اختلال همانند سایر اختلالهای شخصیت کارائی ندارد و تنها در صورتی که مراجع از افسردگی رنج میبرد و یا افکار خودکشی دارد و یا برای کاهش حالتهای روانپریشی میتوان از دارو بهره برد. بنابراین، دارو تنها برای اختلالهای همراه اختلالهای شخصیت کاربرد دارد و نه خود اختلالهای شخصیت.
روان درمانی به فرد کمک میکند تا یاد بگیرد با دیگران چگونه ارتباط برقرار کند. و با افزایش مهارتهای اجتماعی، فرد فرامیگیرد که چگونه در جمع احساس راحتی بیشتری کند. درمانگر به مراجع میآموزد تا در هر موقعیت، چگونه رفتار کند و نشانههای اجتماعی چه معنایی دارد. البته باید بهخاطر داشت که اختلال شخصیت اسکیزوتایپال پیشرفت چندانی نخواهند داشت. بنابراین باید به آنها آموخت که چگونه تنهایی خود را رضایتبخشتر و مفیدتر سپری کنند. در عین حال، رواندرمانی برروی مشکلات کوتاهمدت مراجع نیز کار میکند.
منابع:
www.psychologytoday.com
https://psychcentral.com