اختلال شخصیت اسکیزوئید چیست؟
مقدمه
شخصیت عبارت است از الگوهای رفتاری مشخص و ثابت که بهواسطه آن فرد دنیا، دیگران و خودش را از آن طریق درک کرده و با آن ارتباط برقرار میکند. اختلالهای شخصیت از جمله اختلال شخصیت اسکیزوئید الگوهای سخت، غیرقابل انعطاف و ناسازگاری هستند که باعث ایجاد مشکل در روابط اجتماعی و کارکردهای فرد شده و باعث استرس در فرد میشوند. این الگوها بر همه جنبههای زندگی تاثیر میگذارند و با انتظارات فرهنگی دیگران بهشدت متفاوت هستند.
اختلال شخصیت اسکیزوئید
افرادی که این اختلال را دارند، کاملاً از روابط اجتماعی به دور هستند و ارتباطات اجتماعی ندارند. آنها توانایی ابراز هیجانات عاطفی را ندارند و جز در موقعیتهای محدود نمیتوانند هیجاناتشان را نشان دهند. بالاخص آنها در حضور جمع و در حین ارتباط، بسیار سرد و بیروح بهنظر میرسند.
برخلاف اختلال شخصیت اجتنابی که از ترس طرد شدن خود را کنار میکشد، مبتلایان به اختلال شخصیت اسکیزوئید هیچ تمایلی به رابطه صمیمانه ندارد و از هرگونه رابطه صمیمانه اجتناب میکند. آنها ترجیح میدهند ساعتها با خود و بهتنهایی وقت بگذرانند تا آنکه در یک جمع حاضر شده و معاشرت کنند. شخصیت اسکیزوئید را میتوان نمونه کلاسیک افراد تنها دانست.
فردی که اختلال شخصیت اسکیزوئید دارد، در بیان خشم خود در برخورد و مواجهه با وقایع مشکل دارد. آنها حتی در برابر اتفاقات تحریک کننده نیز نمیتوانند واکنشی نشان دهند. آنها در زندگی گیج و سرگردان بهنظر میرسند و گویی هیچ هدفی را دنبال نمیکنند. آنها در برابر اتفاقات مهم زندگی منفعل هستند و هیچ واکنش مناسبی از خودشان نشان نمیدهند.
شخصیت اسکیزوئید مهارتهای اجتماعی ندارد و هیچ میلی به رابطه جنسی نیز نشان نمیدهد. آنها دوستیهای بسیار محدودی دارند و بهندرت آنها را میبینند. تعداد زیادی از افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوئید ازدواج نمیکنند. آنها در مشاغلی که نیازمند ارتباط با دیگران است، وارد نمیشوند و در صورت ورود نمیتوانند وظایفشان را بهدرستی انجام دهند، ولی در مشاغلی که مستلزم تنهایی است و ارتباطی با اجتماع ندارد، موفق عمل میکنند.
شخصیت اسکیزوئید هوش هیجانی پائینی دارد و نمیتوانند حالتهای هیجانی در چهره و اندام دیگران را درک کنند. مثلاً او ممکن است پاسخ لبخند فرد دیگر را ندهد یا آنکه معنای اخم کسی را نفهمد. آنها در نگاه دیگران افرادی افسرده جلوه میکنند ولکن آنها فاقد هرگونه هیجان و احساس مثبت و منفی هستند.
شخصیت اسکیزوئید اکثر روز را با رویاهای خود سپری میکند و به حیوانات تعلق نشان میدهد. بر اساس شواهد، افرادی که این اختلال را دارند، تماس با واقعیت را از دست نمیدهند؛ ولکن آمادگی زیادی برای اسکیزوفرنی شدن دارند.
معرفی فیلم
برای آشنایی بیشتر با اختلال شخصیت اسکیزوئید میتوانید فیلمهای زیر را تماشا کنید:
- بازمانده روز (۱۹۹۳) با بازی اما تامپسون
- بیمار انگلیسی (۱۹۹۶) با بازی رالف فاینس
در دنیای واقعی نیز از جان نش، ایزاک اسیموف، چارلز داروین، الفرد هیچکاک، کارل مارکس، ایزاک نیوتن و بابی فیشر بهعنوان افرادی که اختلال شخصیت اسکیزوئید دارند، میتوان یاد کرد.
نشانههای اختلال شخصیت اسکیزوئید
- به روابط اجتماعی حتی روابط با اعضای خانواده نه تمایل دارد و نه از آن لذت میبرد؛
- همیشه فعالیتهای انفرادی را انتخاب میکند؛
- هیچ علاقهای و یا علاقه بسیار کمی به رابطه جنسی دارد؛
- هیچ لذتی نمیبرد و یا از تعداد بسیار محدودی از فعالیتها لذت میبرد؛
- دوستان نزدیک ندارد و بجز خویشاوندان درجه یک، محرم اسراری ندارد؛
- نسبت به تشویق و انتقاد دیگران بیتفاوت است؛
- در ابراز عواطف سرد و بیروح است و خلق آنها بدون تغییر است.
شیوع اختلال شخصیت اسکیزوئید
اختلال شخصیت اسکیزوئید مانند سایر اختلالهای شخصیت تنها در بزرگسالی تشخیص داده میشود، زیرا تا پیش از آن شخصیت در حال رشد و تغییر است و نشانههای این اختلال میتواند موقت بهوجود آمده باشد؛ در حالیکه اختلال شخصیت اسکیزوئید الگویی فراگیر و بلندمدت است. در صورتی که در کودکی و نوجوانی تشخیص این نوع اختلال گذاشته شود، نشانهها حداقل باید یکسال در فرد حضور داشته باشد.
بر اساس تحقیقات صورت گرفته، اختلال شخصیت اسکیزوئید ۳٫۱ تا ۴٫۹ درصد افراد جامعه را شامل میشود و در بین مردان بیشتر از زنان است. همانند سایر اختلالهای شخصیت، شدت نشانهها در این نوع اختلال در دهه چهارم و پنجم زندگی با افزایش سن کاهش مییابد.
علت شکلگیری شخصیت اسکیزوئید چیست
علم روانشناسی امروزه نمیداند چه چیز عامل ایجاد اختلال شخصیت اسکیزوئید است، اگرچه تئوریهای مختلفی در این زمینه وجود دارد. اکثر محققین ترکیبی از دلایل ۱) زیستی (ژنها و ارث) ۲) روانی (خلق و خو و شخصیت فرد که بهواسطه محیط و مهارتهای آموخته شده ایجاد میشود) ۳) اجتماعی (نحوه ارتباط با خانواده و دوستان در کودکی) را در این اختلال موثر میدانند و هیچ تک عاملی را بهتنهایی دلیل شکلگیری این اختلال نمیدانند.
بر اساس تحقیقات انجام شده، احتمال بروز این اختلال در افرادی که یکی از بستگان آنها اختلال شخصیت اسکیزوئید و یا اسکیزوتایپال و یا اسکیزوفرنی دارد، بیشتر است. داشتن والدی که سرد، غیرپاسخگو و بیتوجه به نیازهای عاطفی کودک است نیز احتمال این اختلال را بالا میبرد. رفتار شخصیت اسکیزوئید را میتوان نوعی رفتار دفاعی بهمنظور حفظ خود در یک محیط آشفته در دوران کودکی تلقی کرد. کودک برای حفظ خود از رابطه با دیگران پرهیز میکند تا کمتر آسیب ببیند.
اختلالات همراه با اختلال شخصیت اسکیزوئید
احتمال زیادی دارد که اختلالات زیر نیز با اختلال شخصیت اسکیزوئید ایجاد شود:
- اختلال شخصیت اسکیزوتایپال و اسکیزوفرنی و اختلالات دیگر توهمی
- اختلالهای شخصیتی دیگر
- اختلال اضطرابی
- افسردگی اساسی
ارتباط با اختلال شخصیت اسکیزوئید
اسکیزوئید و ازدواج
در درجه اول باید بدانید که شخصیت اسکیزوئید توانایی ارتباط عاطفی با شما را ندارد. او نه تنها نمیتواند، بلکه علاقهای به ارتباط صمیمانه ندارد. اگر آنها را بهحال خودشان رها کنید، مطمئناً بهسمت شما نخواهند آمد و آنها نیز شما را بهحال خودتان رها میکنند. اگر به نحوه آشنای خود فکر کنید حتما بیاد می آورید که این شما بودید که پیشنهاد ازدواج را مطرح کرده و پیشقدم شدید زیرا شخصیا اسکیزوئید بندرت پیشنهاد دوستی و ازدواج می دهد. پس از ازدواج با شخصیت اسکیزوئید نباید انتظار ارتباط عاطفی با او را داشته باشید. در نهایت او در کنار شما همزیستی خواهد کرد.
نباید امید داشته باشید که همراه شما در میهمانیها و جمعها باشد. در صورت حضور نیز رفتارش مطمئنا مطلوب شما نمیباشد. او تنها در گوشهای بدون گفتگو با دیگران مینشیند و بهسختی با دیگران ارتباط برقرار میکند. در کنار آنها از نظر احساسی و عاطفی تامین نخواهید شد، زیرا آنها توان ابراز عاطفی ندارند و مسئولیت ارتباط و حفظ رابطه تنها بر دوش شما میباشد و در طول زمان این مساله شما را خشمگین خواهد کرد. فرد اسکیزوئید حتی به رابطه جنسی با شما نیز علاقمند نیست. بیتفاوتی آنها نسبتبه رابطه عاطفی و جنسی، عزتنفس شما را زیر سوال میبرد و به شما احساس خوب نبودن میدهد. وظیفه حفظ ارتباطات اجتماعی نیز برعهده شما میباشد. در صورتی که شغل و حرفهای بیابد که بهدور از دیگران و در خلوت انجام شود، شخصیت اسکیزوئید میتواند هزینه مالی زندگی را تامینکند؛ درغیر اینصورت وظیفه تامین مالی زندگی نیز برعهده شما خواهد بود.
چرا بعضی از افراد جذب شخصیت اسکیزوئید میشوند؟
خیلی از افراد جذب کسانی میشوند که بهنظر مرموز میرسند. دورنمای اسکیزوئیدها چنین ویژگی را از خود نشان میدهد. مرموز بودن دیگران تمایل به کشف را در آنها ایجاد میکند. دلیل دیگر آن است که اسکیزوئیدها بهدلیل عدم توانایی در ارتباط، شخصیتهای امن و وفاداری هستند و افرادی را که الگوی طرد و ترک دارند و همواره نگران از دست دادن رابطه عاطفی خود هستند، بهخود جلب میکنند. آنها به تصور آنکه شخصیت اسکیزوئید به آنها خیانت نخواهد کرد، جذب رابطه با آنها میشوند؛ غافل از آنکه شخصیت اسکیزوئید با دیگران ارتباطی برقرار نخواهد کرد، ولی با آنها نیز رابطه عاطفی نخواهد داشت.
دلیل دیگر آن است که ما فردی ایثارگر هستیم و نیازمند کسی هستیم که به کمک ما احتیاج دارد. ما میخواهیم به چنین فردی کمک کنیم. شخصیت اسکیزوئید فاقد مهارتهای اجتماعی و اعتماد به نفس است و ما میخواهیم همانند یک ناجی به کمک او بشتابیم. غافل از آنکه او هیچ علاقهای به ارتباط نداشته و احساس نیاز نیز نمیکند.
دلیل جذب شدن شما به شخصیت اسکیزوئید همچنین میتواند الگوی طردشدگی در شما باشد. شما جذب افرادی میشوید که شما را طرد میکنند. شما خواستار فردی هستید که شما را نمیخواهد. از خود بپرسید آیا والدینتان شخصیتهای طردکننده، گوشهگیر و منزوی داشتهاند؟ آیا توانایی ابراز علاقه و محبت داشتهاند؟ چنین تجربه تلخی ما را بهسمت افرادی شبیه به والدینمان میکشاند.
تفاوت اختلال شخصیت اسکیزوئید با اسکیزوفرنی و اختلال شخصیت اسکیزوتایپال
اگرچه اسامی این اختلالها به یکدیگر شباهت دارند و ویژگیهای مشترک زیادی از جمله ناتوانی و مهارت اندک در ارتباط اجتماعی و نیز فقدان ابراز هیجان داند، ولی تفاوتهای بارزی نیز دارند؛ از جمله:
- اختلال شخصیت اسکیزوئید با واقعیت در تماس است و احتمال کمی دارد به پارانویا و توهم دچار شود؛
- اختلال شخصیت اسکیزوئید وقتی صحبت میکند، جملاتش قابل درک است و میتوان آن را فهمید.
درمان اختلال شخصیت اسکیزوئید
افرادی که اختلال شخصیت اسکیزوئید دارند، همانند سایر اختلالهای شخصیت هیچ تمایلی به درمان ندارند و تا زمانی که مجبور نشوند و زندگی آنها را بهشدت تحتتأثیر قرار ندهد، اقدام به درمان نمیکنند. آنها هیچ نیازی به تغییر در خود احساس نمیکنند.
درمان این نوع اختلال مستلزم درمانگری است که در درمان اختلالهای شخصیت، مهارت و تجربه دارد. رابطه مبتنی بر اعتماد بین مراجع و درمانگر به آهستگی و کندی صورت میپذیرد، زیرا این افراد از هرگونه ارتباط اجتماعی با افراد دیگر از جمله درمانگر احتراز میکنند. درمان اختلال شخصیت اسکیزوئید غالباً امیدوار کننده نمیباشد.
درمانگر باید به حد و مرزهای مراجع دقت داشته باشد و بیپروا وارد آن نشود. بهتر است در درمان بر مشکلات کوتاهمدت مراجع تاکید شود و تلاش شود بر روی استرسهای زندگی مراجع کار شود؛ زیرا بر اساس تحقیقات صورت گرفته، درمان بلندمدت ویژگیهای شخصیتی مراجع موفقیتآمیز نمیباشد.
دارو درمانی برای این اختلال همانند سایر اختلالهای شخصیت، کارائی ندارد و تنها در صورتی که مراجع از افسردگی رنج میبرد و یا افکار خودکشی دارد، میتوان از دارو بهره برد. بنابراین دارو تنها برای اختلالهای همراه اختلالهای شخصیت کاربرد دارد و نه خود اختلالهای شخصیت.
بلی تمام این علایم شامل حال من میشود اما تمایل جنسی زیاد دارم اما گوشه گیر استم و احساساتم را نمیتانم ابراز کنم. و نسبت وبه قضاوت مردم بی تفاوت استم و حتی باخانواده هم ارتباط ندارم و هیچ لذتی از روابط نمیبرم با دیگران پس راه حل چیست؟ جناب دکتر
برای درمان اختلال شخصیت اسکیزویید باید تمرین ارتباط با دیگران انجام بدهید. یعنی تلاش کنید با دیگران گفتگو کنید تا بتدریج مهارت ارتباط با دیگران در شما افزایش بیابد.
اقای.دکتر.من.بیشتر.خصوصیات.افرادی.که.دچار.اختلال.شخصیت.اسکیزوئید.هستن.را.دارم.ولی.به.تشویق.وانتقاد.به.شدت.حساس.هستم.میل.جنسی.زیادی.دارم.به.نظرم.من.دچار.اختلال.شخصیت.اجتنابی.شدم.تمام.خصوصیات.این.افراد.را.دارم.با.اینحال.چون.پدرم.مبتلا.به.بیماری.اسکیزوفرنی.است.میترسم..من.هم.به.این.اختلال.مبتلا.شوم.ویژگی.های.عجیبی.ام.دارم.به.گربه.ها.علاقه.شدیدی.دارم.از.رابطه.با.خوانواده.ام.حتی.پدر.و.مادرم.فراری.هستم.در.مدرسه.هم.هیچ.دوستی.نداشتم.انقدر.که.با.گربه.ها.بودم.با.انسانها.نبودم.بیشتر.وقتم.را.در.تنهایی.به.رویاپردازی.میگذرانم.از.شغلهای.مثل.مهندسی.که.نیاز.به.کار.گروهی.داره.هراس.دارم.ومشاغلی.مثل.رشته.ریاضی.مالی.یا.اقتصاد.راترجیح.میدم.توجه.کنید.بابی.فیشر.نیوتون.و.جان.نش.هم.مثل.من.تیپ.شخصیتیشون.intgبود.خواهش.میکنم.راهنمایی.ام.کنید
وقت بخیر. نوع نگارش شما و محتوی ان نشانگر وسواس در شما است. حتما به یک روانشناس مراجعه کنید. بسیاری از ایراداتی که برشمردید در خود همگی نشانگر وسواس فکری در شما است.
متشکرم . البته من به مرور زمان و با تصمیم به اینکه شغل خود را رها کرده و وارد اجتماع شدم تونستم این مشکلات رفتاری خودم را پیدا کنم و فکر اصلاح بیفتم باید بگویم پدر بنده هم همین گونه بود و در خودش بود و تمام اینها ارثی است مهمتر اینکه من نمی تونم خشم خود را به موقع بروز بدم بعدا با تفکر ناراحت می شم که این مورد را اصلاح کردم که در خودم نریزم اما دیگر مشکل من که عمری در خود مانده بود اوتیسم حل شده و دیگه تو خودم نمیرم چون شاداب شده ذهنم اما ویژگی های اسکیزویید عدم تمایل به ازدواج و گوشه گیری و دیر خشم و بروز دادن و عدم اعتماد به نفس باقی است همچنان
عزیزم من نمی توانم بپذیرم که شما دچار اوتیسم بودید و اکنون بهبود یافتید. از ابتدا تشخیص درستی برای شما نداده اند. شما حتی اختلال شخصیت اسکیزوئید نیز ندارید زیرا برای غلبه بر مشکلات خود اقدام کرده اید. نهایت شما دارای اختلال شخصیت اجتنابی هستید. باز هم خوشحالم که برای بروز توانایی های خود می کوشید.
با درود . عرض کردم که یک سایت روانشناسی با دادن علائم رفتاری خود از طریق ایمیل برایشان تشخیص اسکیزوئید و اوتیسم (طیف خفیف ) و افسرگی را دادند . البته من هم زمانی به فکر شناخت و حل مشکلات خودم شدم که افسرگی و عصبی بودنم را برطرف کرم و در اجتماع رفتار ها و شخصیت های گوناگونی را دیدم و پی به مشکلات خودم بردم . من هنگام کار کمترین درگیری را میخام داشته باشم و به این زودی عصبانی نمیشوم و نمیتوانم خشمم را بروز دهم . از طرفی هر از گاهی به دوران کودکی خود سر می زنم که خاطرات روزهایی را که بچه بودم و مدرسه میرفتم مرور میکنم که چقدر آرام و کم حرف بودم و تقریبا دوستی نداشتم . بنده در دوستیابی خیلی ضعیف بودم و هستم . قبلا خیلی تو خودم بودم و آرامش خاصی داشتم الان باز کمی با بیرون ارتباط دارم
با عرض سلام و تشکر بابت تشریح انواع اختلال ها و علی الخصوص اسکیزوئید
من از بچگی فردی بودم که در خودم بودم و در خودم مانده بودم و با دیگران ارتباط برقرار نمیکردم و دوستی و بازی نمیکردم و فقط وظایف خودم رو که درس خوندن بود انجام میدادم در دوران نوجوانی و جوانی به افسردگی های شدیدی مبتلا شدم . (همیشه به فکر خودکشی بودم )با اینکه کارشناسی خودم رو گرفتم اما در محیط کار فقط وظایف خودم رو انجام می دادم و از ارتباط دوستانه و صمیمی دوری میکردم که این باعث ناراحتی همکاران شد و اخراجم کردند . زمانی که تماس گرفتن که برگردم هیچ گونه نتوانستم به محل کار بازگرم . در مشاوره از طریق ایمیل با یکی از سایت های روانشناسی و با گفتم علائم رفتاری خوم انها به من گفتند که عارضه اوتیسم (خفیف)و اسکیزویید و افسردگی در من وجو د دارد و من شروع به درمان کردم که افسردگی و استرس برطرف شد و لی مشکل من اینه که خاطرات خوبی از گذشته خودم و دوران بچگی و مدرسه و حتی زمانی که با خانواده بودم ندارم و از ان موقعیت ها استفاده نکردم چون سرد و بی روح و افسرده و غیر عاطفی بودم و بیشتر وقت من صرف این میشه که دوران کودکی و مدرسه خودم رو به یاد بیارم و آن خاطرات رو تو ذهنم تجسم کنم . همه فکر میکنن میکنن من خیلی سادم و نمیفهمم به خاطر عدم توانایی در بروز عواطف و خشم که من در آخر خشم خودم رو بروز میدم . گذشته من و بازسازی گذشته ام باعث شد آینده من تحت تاثیر قرار بگیره و بیکار بمونم و سنم افزایش پیدا کنه . حتی از ازدواج می ترسم که نتونم احساسات خودم رو بروز بدم نست به همسرم . نمیدونم چطور گذشته رو که ازش بهره نبردم و زندگی نکردم تو دوره های مختلفش ترمیم کنم و نمی دونم چطور خودم رو و احساساتم رو و مخصوصا خشمم رو نشون بدم
سلام. خیلی خوشحالم که نسبت به حالات خود اینقدر اگاه هستید و توانایی این را دارید که از بیرون به خود بنگرید. این اولین و مهمترین قدم در بهبود شما است. توصیفتان از خود نشانه هوش بالا در شما است که به تجربه دریافته ام هوش می تواند در درمان شما و کمکتان به خود بسیار موثر باشد. حتما با یک روانشناس چندین جلسه مشاوره کنید. در صورت عدم توانایی خودتان هرجه بیشتر درباره مشکل خود اگاهی کسب کنید تا بتوانید درک کنید دنیا را بگونه دیگری نیز می توان یافت. درباره تصحیح خطاهای شناختی که در شما وجود دارد مقاله موجود در سایت را بخوانید و این خطاها را در فکر خود پیدا کرده و با فکر صحیح جایگزین کنید.