کتاب شناسی

کتاب تئوری انتخاب

امتیاز

آن چه در این مقاله می خوانیم

کتاب تئوری انتخاب

اثر ویلیام گلاسر

آنچه اتفاق افتاده، آنقدرها که دوست داریم آن را باور کنیم «واقعیت» نیست.

واقعیت این است که ما ادراک خود را از واقعیت انتخاب می‌کنیم و ارزش‌ها و اعتقادات خود را در مورد آن اعمال می‌کنیم.

واقعیت این است که ما توانایی مدیریت احساسات خود را داریم.

در حالی که نمی‌توانیم در واکنش سریع به چیزی از آمیگدال (قسمتی از مغز مربوط به هیجانات و خاطرات) عبور نکنیم، اما مجبور نیستیم در آنجا معطل بمانیم و مجبور نیستیم بر اساس احساسات خود اقدامی انجام دهیم.

ما در مورد چگونگی حرکت از نردبان و مکث‌هایی که قبل از حرکت از پله‌ای به پله بعدی حق انتخاب داریم.

دکتر گلاسر در کتاب تئوری انتخاب معتقد است که ما دنیای درونی خودمان را داریم که شامل مواردی است که برای ما مهم هستند.

دنیای درونی دنیایی است که ما از آن کار می‌کنیم. ما دنیای واقعی را از درون این دنیای با کیفیت مشاهده می‌کنیم.

این کتاب کمک می کند دست از کنترلگری دیگران برداریم.

این دنیا مانند پنجره ای است که ما برای مشاهده دنیای واقعی از آن استفاده می کنیم. 

ما عصبانی می‌شویم زیرا افراد در دنیای واقعی انتظارات ما را با نسخه‌هایی که در دنیای با کیفیت خود داریم، مطابقت نمی‌دهند.

این دیدگاه با این ایده که بودایی‌ها معتقدند عصبانیت صرفاً ناامیدی است، همخوانی دارد.

ما ناامید شده‌ایم، زیرا واقعیت با دیدگاهی که در جهان با کیفیت خود داریم مطابقت ندارد.

از سوی دیگر دیدگاه رقابتی انتخاب این است که ما قادر به کنترل دیگران هستیم و همچنین خودمان نیز تحت کنترل هستیم.

کنترل یک خیابان دو طرفه است و هر فرد کنترلگری، خود نیز تحت کنترل است.

مسئله این است که همه ما می‌خواهیم کنترل کنیم و هیچ کس نمی‌خواهد کنترل شود.

جایی که دکتر گلاسر بیشترین تلاش را برای بهبود بخشیدن به مراجعان خود داشته این ایده بوده است که گذشته مشکل شما نیست.

قطعاً درست است که شما نمی‌توانید گذشته خود را تغییر دهید و گذشته شما به طور مستقیم و به معنای واقعی کلمه مشکل امروز شما نیست.

در حالی که روان‌درمانی سنتی بر بررسی گذشته شما برای یافتن مشکلاتتان متمرکز است.

دکتر گلاسر در تئوری انتخاب توضیح می‌دهد که مشکل واقعی شما زندگی امروز شماست. شاید بهتر است بگوییم هردو دیدگاه درست و هردو نادرست هستند.

در برخی از سطوح گذشته واقعاً گذشته است. امروز نمی‌تواند مستقیماً به شما آسیب برساند.

با این حال، همانطور که فردی از زخمی قدیمی ممکن است هنوز شکایت کند، نمی‌توان گذشته را نادیده گرفت.

اما در عین حال گاه افراد ناخودآگاه باری از گذشته را بر دوش می‌کشند که فقط شانه‌هایشان را خسته می‌کند.

ویلیام گلاسر معتقد است شما و زندگیتان حاصل انتخاب‌هایتان هستید.

5 نیاز اصلی

انتخاب‌هایی که بر اساس پنج نیاز اصلی در شما شکل می‌گیرند. کمبود توجه به یک نیاز باعث می‌شود شما خواسته یا ناخواسته تلاش کنید تا آن را جبران کنید.

او بیان می‌کند که هرچه کنترل درونی انسان قوی‌تر باشد و کمتر تحت‌تاثیر عوامل کنترل بیرونی مانند جامعه قرار نگیریم، بیشتر می‌توانیم به اصالت خود نزدیک شویم.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا