پرسش‌های شما

پاسخ به سوالات شما با موضوع اضطراب

امتیاز

آن چه در این مقاله می خوانیم

سوال شما با موضوع اضطراب

در این ویدیو، دکتر کامیار سنایی به یکی از سوالات کاربران با موضوع اضطراب، پاسخ داده‌اند. شما می‌توانید سوالات خود را از طریق سایت دکتر سنایی به آدرس dr-sanaie.com یا از طریق اینستاگرام ایشان به آی.دی kamyarsanai مطرح نمایید تا در اسرع وقت به آن پاسخ داده شود.

متن سوال با موضوع اضطراب را می‌توانید در زیر نیز بخوانید:

سلام آقای دکتر. خواهش می‌کنم به سوال من هم پاسخ بدید. خواهرزاده من ۱۱ سالشه و دختر هست. از کودکی برای رفتن به مهد اضطراب داشت. بعد کم‌کم بهتر شد. در طول این ۱۱ سال هم گاهی دچار اضطراب و دلشوره می‌شد و بالا می‌آورد. تا اینکه ما دیشب رفتیم شهربازی و سوار یک وسیله بازی شد که خیلی هیجان داشت. البته اول قبول نمی‌کرد و دوست نداشت، اما بعد دوبار بلیط گرفت. یکبار با مادرش و یکبار هم با من سوار اون وسیله بازی شد و کلی هم بهش حال داده بود. اما خواهرم می‌گه وقتی رفتیم خونه، مسواکش رو زد و جلوی آینه به خودش نگاه می‌کرد و خیلی مضطرب بود. نشست روی مبل و خواهرم ازش پرسید چی شده؟ یهو گفت مامان من می‌ترسم. می‌ترسم بمیرم. خانم معلممون گفته کره زمین در حال نابودیه. خورشید داره از بین میره. من نمی‌خوام بمیرم و … . لباسش رو کشیده روی سرش و می‌گفته سرم داره منفجر میشه. خلاصه خواهرم گفت سریع من و پدرش بغلش کردیم و گفتیم هیچ اتفاقی قرار نیست بیفته تا اینکه کم‌کم خوب شد. آیا این حملات پانیک هست؟ آیا درمان داره؟

نوشته های مشابه

13 دیدگاه

  1. سلام خسته ناشید
    من یک نوجوان ۱۷ سال هستم من از موقعی به یاد دارم این مشکل یعنی استرس و اضطراب رو داشتم مثلا در کار هایی که ظاهراً راحت هستش استرس میگرم و نمیتونم انجام بدم مثلاً من هیچوقت رانندگی با موتور سیکلت رو یاد نگرفتم چون هر موقع میام یاد بگیرم و افزایش ضربان قلب ، انقباض خفیف عضلات ، بی حسی و گزگز کردن پا و در معده خفیف میگیرم یعنی همون علائم اضطراب و این علائم در حد حمله عصبی نیست و ولی در حدی هست که نتونم انجام بدم
    ایا راهی برای درمان وجود داره ؟؟
    و چی هستش

  2. سلام دکتر سنایی وقتتون بخیر،
    دکتر من یک مشکلی دارم که داره داغونم میکنه.
    من یک دختر نوجوان هستم. که با همسایمون رابطه خیلی خیلی خوبی داشتیم و من پسرشونو دوس داشتم اونم منو دوست داشت.
    بعدش من خیلی راحت بودم میتونستم برم تو کوچه با مامانش صحبت کنم
    با پدرش راحت بودیم
    بعد متاسفانه من اقدام به دوست شدن با این اقا کردم
    و خب خانواده دو طرف متوجه شدن
    و ابروی من کاملا جلوی خانواده پسر رفت.
    و از اونجایی که پسرشون سالم و درس خون هم بود، از من خیلی ناراحت و عصبانی شدن.
    بعدش من الان نمیتونم اصلا با این موضوع کنار بیام.
    دیگه با خجالت میرم تو کوچه..باترس.
    با مادرش دیگه نمیتونم حرف بزنم. خانواده هامون رابطشون بد شد…همه چی خراب شد…
    چیزایی که خیلی خیلی برای من دلخوشی بودن.
    الان از دستشون دادم.
    چکار کنم بتونم زندگی رو دوباره قشنگ ببینم؟
    چون دارم افسردگی میگیرم.

  3. سلام. آقای دکتر من بدنم درد می کنه و احساس ضعف می کنم. بدون هیچ مشکل پزشکی. به نظرتون این به خاطر اضطراب هست؟ چون این موضوع در عصر ها و شب ها پیش میاد. احساس زنده بودن و واقعی بودن محیط هم نمی کنم برای همین می ترسم یه اتفاقی برام بیوفته.

      1. باشه. من این حالت ها رو وقتی تو جمع هستم کم تر میشه و یا بهش فک نکنم ولی اینکه می ترسم دیوونه بشم یا کنترل خودم رو از دست بدم یا یه وقتایی قلبم تند تر میزنه و اون جاهایی رو که قبلا رفتم دوست ندارم دوباره برم طبیعی هست؟ چون می ترسم دوباره اون حالت های بد تو اون مکان به من دست بده و این که این احساس اینکه اطرافم واقعی نیست خیلی اذیتم می کنه براش چی کار کنم؟ می ترسم یه اتفاقی برام بیوفته یا یه بیماری خطر ناک داشته باشم. تورو خدا راهنمایی کنین اصلا نمی دونم مشکلم چیه. همش احساس می کنم یه چیزی داره منو اذیت می کنه و اعصاب منو به هم می ریزه در واقع همون احساس های بدی هست که گفتم. از نظر همه هیچ مشکلی ندارم ولی خودم احساس بدی دارم و خیل یا اذیت کننده و ناراحت کننده هست. اصلا جاهایی که قبلا رفتم دوست ندارم برم حتی تو خونه هم مدام جام رو عوض می کنم

        1. شما با این توصیف دچار حملات پانیک هستید. تکرار این حملات باعث می شود فرد به آگروفوبیا دچار شود. سریعتر با یک متخصص تماس بگیرید. زیرا در صورتی که زودتر مراجعه کنید درمان راحت تر انجام می شود

  4. سلام آقای دکتر من امسال کنکور دارم و باید شروع کنم براش بخونم. سایت پانیک شمارو خوندم و متوجه شدم که پانیک دارم البته نه خیلی شدید خودم نمی دونم دلیلش چیه ولی حدس می زنم به خاطر همین کنکور و اینا باشه. اطرافیانم خیلی اعصابم رو خورد می کنن همش بهم می گن اصلا درس نمی خونی و هیچی نمی شی و بدتر همه این هست که به بقیه هم می گن یکم نصیحتش کن. اعصابم رو خورد کردن نمی دونم چی کار کنم. دلم می خواد بعضی وقتا گریه کنم. من دانش آموز خیلی درس خونی بودم و همیشه توی همه چی برتر بودم. اما از وقتی کلاسا مجازی شده و نشانه های پانیک در من ظاهر شده خیلی اذیت شدم و نمی تونم درست درس بخونم. حتی انگیزه ام هم خیلی کم شده. خودم استرس و اضطراب اون رو دارم بقیه هم مدام اینو بیشتر می کنن اصلا هم بهش توجه نمی کنن چون ظاهرا چیزیم نیست ولی من احساس زنده بودن نمی کنم و می ترسم دیوونه بشم بقیه اصلا منو درک نمی کنن بعضی وقتا می گم بمیرم تا راحت بشم. خیلی اوضاع بدیه خسته شدم. چی کار کنم؟ مگه آدم چقدر تحمل داره آخه؟ می شه راهنمایی کنین من الان چی کار کنم؟ دوست دارم بشینم بخونم از طرفی هم حال ندارم بخونم.
    میشه لطفا بهم کمک کنین؟

    1. وقت بخیر. هر روز بمدت حداقل 50 دقیقه ورزشهای هوازی مانند دویدن- شنا- راه رفتن تند- دوچرخه سواری کوهنوردی انجام بدهید. بشدت اضطراب شما را کاهش می دهد. مقاله درمان اضطراب بدون دارو را در سایت مطالعه کنید کمک زیادی به شما می کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا