راهکارهایی برای اینکه اجازه ندهید زندگیتان حول محور شریک زندگی تان بچرخد
وقتی واقعاً کسی را دوست دارید، طبیعی است که احساس کنید آن فرد تمام دنیای شماست؛ اما اینکه اجازه دهید زندگیتان حول محور شریک زندگی تان بچرخد و توجه وسواسی نشان دهید، می‌تواند جنبه‌های منفی خود را داشته باشد. ممکن است شروع به از دست دادن ارتباط با سایر افراد مهم زندگیتان کنید و اجازه دهید اهداف و سرگرمی‌هایتان فراموش شوند.
خوشبختانه، این امکان وجود دارد که زندگی خارج از رابطه خود را بدون قربانی کردن رابطه با نزدیکی با شریک زندگی تان، تقویت کنید. به خواندن این مطلب ادامه دهید تا یاد بگیرید چگونه مستقل باشید و به خودتان وفادار بمانید و در عین حال، رابطه سالم و حمایتی با شریک زندگی تان داشته باشید.
۱. بجای تمرکز روی شریک زندگی تان روی سرگرمی‌هایتان تمرکز کنید.
به کارهایی که دوست داشتید قبل از شروع رابطه انجام دهید، بپردازید. فرقی ندارد که این بسکتبال، نواختن گیتار یا دویدن باشد، هر هفته زمانی را به سرگرمی‌ها و علایق خود اختصاص دهید. این می‌تواند به شما کمک کند به یاد بیاورید که جدا از رابطه‌تان، چه کسی هستید. همانطور که این روند را تمرین می‌کنید و بهتر می‌شوید، احتمالاً اعتمادبهنفس شما نیز افزایش می‌یابد.
اگر از دوچرخه‌سواری لذت می‌برید، مسیرهای دوچرخه‌سواری را در منطقه‌تان امتحان کنید یا به یک باشگاه دوچرخه‌سواری بپیوندید.
شاید دوست دارید درام بزنید. آن را هر هفته تمرین کنید و به ایجاد یک گروه موسیقی فکر کنید!
اشکالی ندارد که علایق خود را با شریک زندگیتان به اشتراک بگذارید، اما به یاد داشته باشید که روی موارد غیر مشترک نیز تمرکز کنید. این برای شما و شریک زندگیتان خوب است که علایق جداگانه‌ای داشته باشید.
۲. روی اهدافتان سرمایه‌گذاری کنید.
بجای سرگرم شدن بر افکار وسواسی روی هدفهای خود فکر کنید. این مهم است که وقتی با کسی وارد رابطه می‌شوید، جاه‌طلبی خود را از دست ندهید. قبل از شروع رابطه با شریک زندگی تان، احتمالاً اهداف یا پروژه‌های شغلی خاصی داشتید که می‌خواستید آن‌ها را شروع کنید. مطمئن شوید که هنوز برای رسیدن به آن رویاها تلاش می‌کنید و تمام سعی خود را بکنید که اجازه ندهید رابطه شما تمرکزتان را از رسیدن به آن‌ها منحرف کند.
اگر به دنبال چیزی که در زندگی می‌خواهید بروید، احساس بهتری نسبت به خودتان خواهید داشت و این به شما کمک می‌کند که با وجود داشتن یک رابطه متعهد، مستقل بمانید.
به تلاش در مسیر پیشرفت شغلی ادامه دهید. اگر از شغل خود راضی نیستید، کلاس‌هایی را انتخاب کنید یا مسیر شغلی‌تان را تغییر دهید. هیچ‌وقت برای دنبال کردن رویاهایتان دیر نیست.
تمام تلاش خود را بکنید تا به‌خاطر شریک زندگیتان، خودتان را کوچک نکنید یا فرصت‌ها را از دست ندهید. اگر او یک شریک سالم و حمایتگر باشد، برای شما خوشحال خواهد شد.
۳. وقت خود را با دوستان و خانواده‌تان بگذرانید.
این غیر ممکن است که هر آنچه را که نیاز دارید، فقط از یک نفر بدست آورید. برای جلوگیری از اتکای بیش از حد به شریک زندگی تان، زمان زیادی را با دوستان و خانواده خود بگذرانید. از طریق برنامه‌ریزی اغلب و همراهی با آن‌ها، یک دوست و عضو خانواده حمایتگر باشید. این امر باعث می‌شود که زندگیتان کامل‌تر احساس شود و به شما کمک می‌کند تا با شریک زندگی تان احساس امنیت بیشتری کنید (چرا که او تمام زندگیتان نخواهد بود و فقط به عنوان بخشی از آن محسوب می‌شود).
با دوستان خود ناهار بخورید، اگر خانواده‌تان در نزدیکی شما زندگی می‌کنند، به دیدن آن‌ها بروید و با دوستان و اعضایی از خانواده که خارج از شهر زندگی می‌کنند، تماس بگیرید.
از برنامه‌ریزی مجدد یا لغو برنامه‌هایتان برای هماهنگی با شریک زندگی تان اجتناب کنید. اگر زمانی که با یکی از دوستانتان بیرون رفته‌اید، شریک زندگی تان از شما خواست تا با او وقت بگذرانید، به او بگویید که سرتان شلوغ است و زمان دیگری را با هم هماهنگ کنید.
۴. با تنهایی راحت باشید.
شما برای احساس کامل بودن به شخص دیگری نیاز ندارید. سعی کنید حداقل یک بار در هفته به یک ماجراجویی انفرادی بروید. این می‌تواند به شما کمک کند تا چیزهای جدیدی در مورد خودتان یاد بگیرید و به تنهایی احساس آرامش بیشتری کنید. به این ترتیب، می‌توانید از احساس وابستگی بیش از حد به شریک زندگی تان یا ترس از کنار او نبودن، جلوگیری کنید.
سعی کنید خودتان به تماشای فیلم در یک سینمای محلی بروید. مقداری ذرت بو داده و یک نوشابه سفارش دهید و یک شب خوب داشته باشید.
یک روز را به مطالعه در پارک یا کافی شاپ محلی اختصاص دهید.
5. در مورد نیازها و مرزهای خود روراست باشید.
صادق بودن به شما کمک می‌کند تا استقلال خود را حفظ کنید. اگر احساساتتان را سرکوب کنید، در ریسک به خطر انداختن ارزش‌های خود و از دست دادن خود در رابطه قرار می‌گیرید. دفعه بعد که نگرانی داشتید، آن را با احترام و مستقیم به شریک زندگی تان بگویید. گفتگوهایی مانند این به شما و شریک زندگی تان کمک می‌کند تا هویت‌های خود را در رابطه‌تان به یاد داشته باشید. می‌توانید از چنین جملاتی استفاده کنید.
«من کاملاً درک میکنم که شما دوست دارید آپارتمان ما را به روش خاصی نگه دارید، اما من هم دوست دارم تزئیناتم را به فضا اضافه کنم.»
«من دوست دارم هر روز با شما وقت بگذرانم، اما فکر میکنم باید یک روز را به خودم اختصاص دهم.»
۶. به شریک زندگی تان کمی فضا بدهید.
شریک زندگی شما برای تنها بودن و دیدن دوستان و خانواده‌اش به زمان نیاز دارد. ممکن است در ابتدا دوری از او سخت باشد، اما این امر برای یک رابطه سالم لازم است. شریک زندگیتان را تشویق کنید تا اوقاتی را به تنهایی بگذراند یا با دوستان و خانواده‌اش وقت بگذراند. وقتی او بیرون است، تمام سعی‌تان را بکنید که او را چک نکنید. شریک زندگیتان از اینکه به فضای او احترام می‌گذارید قدردانی می‌کند و وقتی دوباره ملاقات می‌کنید، از نزدیک شدن به شما لذت خواهد برد.
وقتی شریک زندگیتان بیرون است، به جای اینکه کنار گوشی منتظر بمانید، برنامه‌های خود را تنظیم کنید. اگر کاری برای انجام دادن داشته باشید، دوری از او آسان‌تر خواهد بود.
وقتی او با دوستان و خانواده‌اش بیرون است، پیامک خود را به حداقل برسانید. ارسال بیش از یک یا دو پیامک به او، ممکن است باعث شود احساس کند به او اعتماد ندارید یا به فضای او احترام نمی‌گذارید.
۷. احساس حسادت را درباره شریک زندگی تان از خود دور نگه دارید.
تمام تلاش خود را بکنید تا به افراد دیگری که در زندگی شریک تان هستند، به عنوان تهدید نگاه نکنید. اگر شریک زندگیتان تمام دنیای شماست، ممکن است دیدن اینکه او با دیگران وقت می‌گذراند، شما را مضطرب یا عصبی کند. هر زمان که چنین افکاری در ذهنتان ایجاد شد، به خودتان یادآوری کنید که این یک چیز مثبت است که دیگران شریک زندگی تان را دوست دارند و از او حمایت می‌کنند.
دفعه بعد که احساس حسادت کردید، افکارتان را در یک دفتر یادداشت کنید یا با یک دوست تماس بگیرید. این می‌تواند به شما کمک کند احساساتتان را پردازش کنید و دیدگاهی بدست آورید. ممکن است متوجه شوید که در واقع هیچ دلیلی برای این احساس ندارید!
اگر شریک زندگیتان کاری را انجام می‌دهد که باعث ناراحتی شما می‌شود، صادقانه و محترمانه به وضعیت رسیدگی کنید. گاهی اوقات، حسادت به این معنی است که شریک زندگیتان از یک مرز عبور کرده است و لازم است که صحبت کنید.
ممکن است بگویید: «من درک میکنم که شما و آن فرد دوست خوبی هستید، اما اینکه شب‌ها تعداد زیادی پیامک ارسال می‌کنید، من را کمی ناراحت می‌کند.»
۸. کمی از گوشی خود فاصله بگیرید.
پیام دادن بی‌وقفه به شریک زندگیتان ممکن است ذهنتان را به هم بریزد. اگر شریکتان را دوست دارید، این منطقی است که بخواهید همیشه با او صحبت کنید. این امر می‌تواند تمرکز بر دیگر علایق، مسئولیت‌ها و روابط شما را دشوار کند. با کنار گذاشتن گوشی خود برای چند ساعت در روز، تعادل را ایجاد کنید. به این ترتیب، می‌توانید خود را به‌طور کامل به سایر جنبه‌های زندگیتان اختصاص دهید. همچنین دفعه بعد که با او تماس گرفتید، مسائل بیشتری دارید که در مورد آن‌ها صحبت کنید.
در مقابل این تمایل که همیشه به شریک زندگیتان پاسخ فوری بدهید، مقاومت کنید. این اشکالی ندارد که اگر مشغول هستید، چند ساعت صبر کنید تا پاسخ دهید.
اگر پاسخ شریکتان بیشتر از حد معمول طول می‌کشد، ناراحت نشوید. ممکن است او فقط مشغول باشد! گوشی خود را کنار بگذارید و کار دیگری برای یک حواس پرتی سالم انجام دهید.
۹. خودمراقبتی را تمرین کنید.
ایجاد یک زندگی جدا از رابطه‌تان به تلاش نیاز دارد. روابط ممکن است کمی طاقت‌فرسا باشند و حتی مستقل‌ترین افراد گاهی اوقات با احساس وابستگی به شریک زندگی خود روبرو می‌شوند. خود-دلسوزی را تمرین کنید و مطمئن شوید که به خوبی از خود مراقبت می‌کنید. همچنین از اینکه هر از چند گاهی برای خودتان وقت بگذارید، نترسید. مهربانی با خود می‌تواند به شما کمک کند تا یاد بگیرید که چگونه بهترین دوست خود باشید.
هر شب استراحت کافی داشته باشید، یک رژیم غذایی سالم و متعادل داشته باشید و به‌طور منظم ورزش کنید.
اگر متوجه شدید که احساس وابستگی بیش از حدی دارید، سعی کنید خود را به‌خاطر آن سرزنش نکنید. احساس خود را بپذیرید، خود را ببخشید و تغییرات مثبتی در آینده ایجاد کنید.
۱۰. اعتمادبهنفس خود را تقویت کنید.
سعی کنید در خارج از رابطه خود، کسی که هستید را دوست داشته باشید. توسعه اعتمادبهنفس یک مسیر همیشگی است که می‌تواند به شما کمک کند تا به تنهایی نسبت به خودتان مطمئن‌تر و راحت‌تر شوید. با ایمان به توانایی‌ها و استعدادهای منحصربه‌فرد خود، نسبت به آنچه که هستید (در درون و خارج از رابطه‌تان) احساس امنیت بیشتری خواهید کرد و احتمال اینکه خود را با افراد دیگر مقایسه کنید، کمتر می‌شود. در ادامه چند راه ذکر شده است که با استفاده از آن‌ها می‌توانید اعتمادبهنفس خود را تقویت کنید:
فهرستی از ویژگی‌هایی که در مورد خود دوست دارید بنویسید و هر موقع که احساس ناراحتی کردید، آن لیست را بخوانید.
افکار منفی در مورد خود را با چیزهای مثبت جایگزین کنید. اگر متوجه شدید که به چیزی مانند «من هرگز هیچ کاری را درست انجام نمی‌دهم» فکر می‌کنید، این فکر را با «من تمام تلاشم را میکنم» جایگزین کنید.
عبارتی مانند «من زیبا، باهوش و سرگرم کننده هستم» یا «خودم را دوست دارم» را تکرار کنید.
با عقب نگه داشتن شانه‌ها و بالا نگه داشتن سر، زبان بدن خود را با اعتمادبهنفس حفظ کنید.
به یاد داشته باشید که اعتمادبهنفس یک مسیر طولانی مدت است. وقتی در آن دچار مشکل می‌شوید، خودتان را ببخشید و به تلاش ادامه دهید.
۱۱. با یک درمانگر یا مشاور صحبت کنید.
هیچ شرمی در کمک گرفتن از بیرون وجود ندارد. اگر احساس می‌کنید بیش از حد به شریک زندگی تان وابسته هستید، این ممکن است نتیجه پویایی رابطه‌‌ای باشد که در کودکی یاد گرفته‌اید. تروما در گذشته شما نیز می‌تواند باعث شود که با این موضوع درگیر شوید. یک درمانگر می‌تواند به شما کمک کند ریشه این احساس را پیدا کنید و راهکارهای مقابله‌ای را برای پیشروی به شما ارائه دهد. اگر می‌خواهید با یک مشاور یا درمانگر این روند را طی کنید، از پزشک خود معرفی بگیرید یا آن را به صورت آنلاین جستجو کنید.
برای مثال، اگر با یک والدین غیرصمیمی بزرگ شده‌اید، ممکن است در بزرگسالی در رابطه با احساس امنیت نسبت به روابط خود دچار مشکل شوید.
داشتن سابقه روابط آسیب‌زا یا آزاردهنده ممکن است باعث شود در روابط عاشقانه نیز آسیب‌پذیرتر شوید.
