عملیات انتزاعی یا صوری در رشد شناختی
مقدمه
عملیات انتزاعی یا صوری در رشد شناختی در حدود دوازده سالگی شروع میشود و به بزرگسالی ختم میشود. به همان نسبتی که نوجوانان به این مرحله وارد میشوند، توانایی تفکر را به شیوه انتزاعی و با استفاده از ایدهها در ذهن خود بدون هیچگونه وابستگی در بهکار بردن موارد عینی به دست میآورند (Inhelder & Piaget, 1958). کودک میتواند محاسبات ریاضی را انجام دهد، به طور خلاقانه فکر کند، از استدلال انتزاعی خود استفاده کرده و نتیجهی اقدامات خاص خود را تصور کند.
یک نمونه از تمایز بین مراحل عملیات عینی و عملیات انتزاعی یا صوری در رشد شناختی پاسخ به این سوال است: «اگر امیر بلندتر از علی و علی نیز از احمد بلندتر باشد، کدام یکی بلندتر است؟» این نمونهای از استدلال استنباطی است که در حقیقت توانایی فکر کردن درباره چیزهایی است که کودک در واقع آنها را تجربه نکرده و صرفاً برای پاسخ به آن، از تفکر خود نتیجهگیری کرده است. کودکانی که نیاز به تصویر و یا استفاده از اشیاء دارند، همچنان در مرحله عملیات عینی هستند، در حالیکه کودکان که میتوانند برای پاسخدهی از ذهن و فکر خود کمک بگیرند، از تفکر عملیات انتزاعی یا صوری استفاده میکنند.
تفکر عملیات انتزاعی
فرض قیاس استقرایی
فرض قیاس استقرایی توانایی اندیشیدن علمی از طریق تولید پیشبینیها یا فرضیهها در مورد جهان، بهمنظور پاسخ دادن به سوالات است. فرد در این حالت نه از طریق آزمون و خطا، بلکه به شیوهای منظم و سازمانیافته با مسائل روبرو میشود.
اندیشه انتزاعی
عملیات عینی بر روی اشیاء انجام میشود، در حالی که عملیات انتزاعی یا صوری در رشد شناختی بر روی ایدهها صورت میپذیرد. فرد میتواند در مورد مفاهیم فرضی و انتزاعی که هنوز تجربه نکرده است، فکر کند. اندیشه انتزاعی برای برنامهریزی در مورد آینده بسیار مهم میباشد.
پیاژه چگونه عملیات انتزاعی را مورد آزمون قرار داد؟
پیاژه (۱۹۷۰) چندین آزمون را در خصوص اندیشه عملیات انتزاعی طراحی کرده است. یکی از سادهترین آنها، «مسأله چشم سوم» بود. از کودکان پرسیده شد که اگر آنها قادر بودند که یک چشم سوم داشته باشند، آن را کجای بدن خود قرار میدادند و چرا؟
شفر (۱۹۸۸) گزارش داد وقتی این سوال پرسیدهشد، تمام کودکان ۹ ساله پیشنهاد کردند که چشمسوم باید روی پیشانی باشد. با این حال، ۱۱ سالهها نوآورانهتر بودند. به عنوان مثال؛ آنها پیشنهاد کردند که چشم سوم در دست قرار داده شود تا بتوان از آن برای دیدن گوشههای ناپیدای یک جسم گرد استفاده کرد.
تفکر عملیات انتزاعی یا صوری در رشد شناختی به صورت آزمایشگاهی و با استفاده از آزمون آونگ نیز مورد آزمایش قرار گرفته است (Inhelder & Piaget, 1958). این روش شامل رشتهها و مجموعهای از وزنهها بود. شرکتکنندگان باید سه عامل (متغیر) طول رشته، سنگینی وزنه و قدرت فشار را در نظر میگرفتند. وظیفه این بود که شرکتکننده بگوید فاکتور مهم در تعیین سرعت نوسان آونگ چیست.
شرکتکنندگان میتوانستند طول رشته آونگ و همچنین وزن را تغییر دهند. آنها میتوانستند سرعت آونگ را با شمارش تعداد نوسانات در هر دقیقه اندازهگیری کنند. برای پیدا کردن پاسخ صحیح، مشارکت کننده باید ایدهی روش تجربی را درک کند. بهعبارت دیگر، تغییر متغیر را در زمانی واحد محاسبه کند (مثلا تلاش برای امتحان طولهای مختلف با وزنی یکسان). شرکتکنندهای که طولهای مختلف با وزنهای مختلف را همزمان آزمایش میکند، احتمالا در هنگام نتیجهگیری پاسخ اشتباه را ارائه میدهد.
کودکان در مرحلهی عملیات انتزاعی در رشد شناختی به طور سیستماتیک، برای دیدن تأثیر یک متغیر (مانند تغییر طول رشته)، فقط همان یک متغیر را در یک زمان واحد تغییر میدهند. با اینحال، کودکان کمسن و سالتر، بهطور تصادفی این تغییرات را امتحانکرده یا دو متغیر را در زمانی واحد تغییردادند. پیاژه نتیجهگرفت رویکرد سیستماتیک نشان داده که کودکان بهطور منطقی تفکر کرده و میتوانند روابط بین چیزها را ببینند. این خصوصیات بارز مرحله عملیات انتزاعی است.
ارزیابی انتقادی
روانشناسانی که این تحقیق را تکرار کرده یا از یک مسألهی مشابه استفاده کردهاند، به طور کلی متوجه شدهاند که کودکان تا زمانی که سنشان بالاتر نرفته، نمیتوانند موفق شوند. رابرت سیگلر (۱۹۷۹) کودکان را در آزمایشی که مربوط به تعادل بود شرکت داد. در این آزمایش، دیسکهایی در هر دو طرف مرکز تعادل قرار داشتند. محقق برخی دیسکها را تغییر داد (یعنی تعدادشان را کم یا زیاد کرد) یا آنها را از مرکزتعادل دور ساخت.
او پاسخهای داده شده توسط کودکان پنج سال به بالا را مورد مطالعه قرار داد. و نتیجهگرفت آنها قوانینی را اعمالمیکنند که توالی یکسانی را طی کرده و به این ترتیب، یافتههای پیاژه را بازتابمیدهند. همانند پیاژه، او نیز دریافت که درنهایت کودکان قادربه درنظر گرفتن تعامل بین وزن دیسک و فاصله از مرکز شده. و بنابراین با موفقیت تعادل را پیشبینی میکنند. با این حال، این اتفاق تا زمانی که شرکتکنندگان بین ۱۳ تا ۱۷ ساله بودند رخ نداد. او نتیجه گرفت که رشد شناختی کودکان بر طی مراحل رشدی متکی نیست (یعنی چندان به سن کودک مربوط نمیباشد). بلکه بر دستیابی و استفاده از قوانین در موقعیتهایی که به طور فزاینده پیچیدهتر میشوند، مبتنی میباشد.
توجه کنید که باور به تثلیت باعث پاسخ کود کان در پیشانی شد در فرهنگ های دیگر کودکان متفاوت برخورد می کنند
سپاس