طرحواره بی اعتمادی بدرفتاری
مقدمه
آیا در روابط خود با دیگران فکر میکنید آنها قصد سوءاستفاده و خیانت به شما را دارند؟ آیا فکر میکنید باید همیشه حالت دفاعی داشته باشید چون ذیگران قصد آسیب رساندن به شما را دارند؟ آیا دنیا برای شما مکان خطرناکی است؟ آیا اعتماد کردن به دیگران و حتی نزدیکان برای شما دشوار است؟ اگر فردی نسبت بهشما با احترام و انسانی رفتار نماید، در ذهنتان گمانمیکنید حتماً میخواهد سرتان کلاهبگذارد زیرا رفتارش طبیعینیست؟ آیا همواره منتظر اتفاق بدی از جانب دیگران هستید؟ طرحواره بی اعتمادی چیست؟
پاسخ همه این سوالات را میتوان در سبک نگاه فرد به خود، دیگران و دنیا جستجو کرد. عینکی که در دوران کودکی بر چشم فرد گذاشتهمیشود، نوع نگاه او را به خود، دیگران و دنیا تعیینمیکند. در دنیای روانشناسی به عینکهایی که فرد بر روی چشم میگذارد «طرحواره» میگویند. طرحوارهها برای آن شکل میگیرند که فرد بتواند در محیطی قابل پیشبینی زندگی کند. مثلا وقتی کودکی در خانوادهای با ویژگیهای خاصی رشدمیکند، الگویی در ذهنش شکلمیگیرد. و بر اساس آنها، او رفتارهای دیگران و محیط اطراف خود را در آینده پیشبینی میکند. و در مقابل آنها رفتار مناسبی که بهبقای بیشترش کمکمیکند، در پیش میگیرد.
مثلا کودکی را تصور کنید که در خانه مورد تنبیه و انتقاد دائمی بوده. چنین فردی در بزرگسالی نیز همواره منتظر انتقاد و آسیب دیدن از سمت دیگران است. او در کودکی فرا میگیرد که چه رفتارهایی در مقابل تنبیه و انتقاد والدین نشان دهد. شاید سبک رفتاری او مبنی بر حمله بوده باشد، یعنی در بزرگسالی هر زمان احساس کند دیگران قصد انتقاد از او را دارند، سریعاً واکنش پرخاشگرانه نشان میدهد. شاید فردی کمالگرا شود، یعنی سعی میکند آنقدر در کارهایی که انجام میدهد وسواس بهخرج دهد تا مبادا کسی از او انتقاد کند.
طرحوارههای مثبت
اگرچه طرحوارههای انسان، مثبت نیز میتواند باشد؛ ولکن در روانشناسی تأکید بر طرحوارههای منفی است که به آن تله نیزمیگویند. در حدود ۱۸ نوع تله روانشناسی تاکنون کشف شده است که میتواند بیش از این نیز باشد. طرحوارهها یا تلهها ویژگیهای مشترکی دارند که در همه انواع آن وجود دارد.
ویژگی مشترک طرحوارهها
۱- تلهها خودشان باعث بازتولید خود میشوند.
از جمله ویژگیهای مشترک طرحوارهها آن است که این تلهها خودشان باعث بازتولید خود میشوند. بهزبان ساده، این تلهها باعث بروز رفتارهایی در فرد میشوند که این رفتارها باعث میشود باور غلط آنها بیش از پیش تقویت شود. بهطور مثال، اگر فردی تله بی اعتمادی بدرفتاری داشته باشد، باور دارد دیگران به او خیانت میکنند. بنابراین بهگونهای با دیگران رفتار میکند که دیگران واقعاً با او بد رفتاری کنند و در نهایت او را فریب دهند.
مثلا شما همواره به همسر خود شک دارید و بین شما و همسرتان فضای صمیمی و اعتماد حاکم نمیباشد. شما دائماً همسر خود را به پنهانکاری و خیانت در امور مالی و یا عاطفی متهم میکنید. کوچکترین موضوع برای شما نشانه خیانت همسر است. در نتیجهی این رفتارها، همسرتان از ترس شما و مجادله بیشتر با شما موضوعات را از شما پنهانمیکند. زیرا میترسد شما جار و جنجال بهراه بیندازید و او را متهم به خیانت کنید. زمانی که شما یکی از این موضوعات پنهان شده را کشف میکنید، به خیانت و صمیمی نبودن همسر نسبت به خودتان مطمئن میشوید؛ در حالیکه این رفتارهای خود شما بوده است که باعث شده همسرتان بهمرور زمان چیزهای بیشتری را از شما پنهان کند.
۲- شناختهای فرد بر اساس تلهها شکل میگیرد.
ویژگی مشترک دیگر طرحوارهها آن است که شناختهای فرد بر اساس آنها شکل میگیرد. مثلا وقتی فردی طرحواره بی اعتمادی بهدیگران دارد، هر رفتاری را نشانهای محکم از آن میداند که دیگری قابلاعتماد نیست. پائولو کوئیلو این مطلب را بهنحو زیبایی در داستان خود بیان میکند:
یک روز صبح مردی از خواب بیدار میشود و متوجه میشود تبرش دزدیده شده است. او به همسایهاش شک میکند که آن را دزدیده است و بههمین جهت تمام روز او را زیر نظر میگیرد.
او متوجه میشود که همسایهاش در دزدی مهارت دارد، مانند یک دزد راه میرود، مثل یک دزدی که قصد پنهان کردن چیزی را دارد پچ پچ میکند. او آنقدر از شک خودش مطمئن بود که تصمیم گرفت پیش قاضی برود و از همسایهاش شکایت کند.
وقتی وارد خانه شد تبرش را پیدا کرد. زنش جای تبر را عوض کرده بود. مرد از خانه بیرون رفت و دوباره همسایهاش را زیر نظر گرفت و متوجه شد او مثل یک آدم شریف راه میرود، حرف میزند و رفتار میکند.
پائولو کوئیلو میگوید: ما انسانها همیشه آن چیزی را میبینیم که دوست داریم ببینیم.
۳- در برابر تغییر مقاوم هستند.
ویژگی دیگر طرحوارهها آن است که در برابر تغییر بسیار مقاوم هستند. آنها همانند تبر نمیباشند که بهراحتی پیدا شوند، بلکه در صورتی که با تلاش و کوشش مداوم فرد اصلاح نشوند، تا همیشه با فرد باقی میمانند و زندگی و روابط او را تحتتاثیر قرار میدهند. آنها باورهای غلط از پیش تعیینشدهای هستند که باعث میشوند خود، دیگران و دنیا را با عینک غلطی مشاهده کنیم. این طرحوارهها برای فرد آشنا هستند و با وجود غلط بودن و آسیب رساندن به فرد، ولی چون او احساس آشنایی با آن میکند، فرد در درون طرحوارههای غلط احساس امنیت میکند. انسانها یک پدیده آشنای بد را به یک پدیده ناآشنای احتمالیِ خوب ترجیح میدهند، زیرا آنها در طول سالیان آموختهاند که با طرحواره خود چگونه زندگی کنند و چه راهکارهایی را بهکار بندند.
مثلا فردی که تله بی اعتمادی بدرفتاری دارد همواره باید درباره دیگران با شک و ظن بنگرد، زیرا در اینصورت احساس امنیت بیشتری میکند. او از کودکی فرا گرفته است که با شک بهدیگران بنگرد تا احتمال بقای خود را بیشتر کند. دنیای شک و ظن برای او آشنا است. در صورتیکه دیگران قصد فریب و آسیب به او را داشته باشند، او میداند و فرا گرفته است که چگونه رفتار کند؛ هرچند این رفتار نتیجه خوبی برایش نداشتهباشد.
صدام حسین بهبیماری ظن و شک مبتلا بود. جمله معروفی دارد که «من خائن را پیش از آنکه فکر خیانت به ذهن او برسد، تشخیصمیدهم!». او در دنیایی زندگی میکرد که همه قصد خیانت و آسیبرساندن داشتند، بنابراین همیشه بهدنبال کشف خیانت دیگران بود. دنیای او با دنیای فردیکه جهان و مردمان را مکانی قابلاعتماد مییابد، متفاوتاست.
اگر هر روز پیشبینی کنید فردا باران میبارد و با چتر و کلاه بیرون بروید، بالاخره روزی باران خواهد بارید و پیشبینی شما درست درخواهد آمد. اما این دلیل درست بودن فکر و رفتارتان نمیباشد. اگر همه افراد را کلاهبردار و خائن بدانیم، بالاخره کسی در آن میان کلاهبردار خواهدبود. اما فردیکه طرحواره بی اعتمادی دارد، آن مورد را نشانِ درست بودن فکر و رفتارش میداند و نتیجتاً طرحواره او بیشتر تائید و تقویتمیشود.
۴- طرحوارهها مستلزم موقعیتها و شرایطی برای فعالشدن هستند.
مثلا فردیکه طرحواره بی اعتمادی دارد، در صورتی که با یک فرد بد رفتار و خشن ازدواج کند طرحوارهاش تحریکمیشود. در صورتی که ماشین او دزدیده شود و یا حتی خبر دزدی و یا تجاوز بشنود، طرحواره او تحریک میشود. گروهی از طرحوارهها تنها در موقعیتهای محدودی فعال میشوند، ولکن گروهی دیگر در اکثر موقعیتها و روابط فرد تاثیر میگذارند.
از جمله طرحوارههایی که در اکثر مواقع فعال میشوند میتوان به طرحوارههای محرومیت هیجانی، طرد و ترک، بی اعتمادی بدرفتاری، نقص و ایثار اشاره کرد.
ویژگیهای طرحواره بی اعتمادی بدرفتاری
مشخصات و ویژگیهای زیر را در کسی که طرحواره بی اعتمادی بدرفتاری دارد میتوان تشخیص داد:
۱- روابط عاطفی فعلی آنها بهشدت مشکل دارد.
در مواقعیکه طرحواره بی اعتمادی بدرفتاری در فرد شدید باشد، او اصولاً نمیتواند هیچگونه رابطه عاطفی با دیگری داشته باشد. توان صمیمیت در چنین افرادی وجود ندارد، زیرا از شرایط یک رابطه عاطفی، خودآشکارسازی و نشان دادن نقاط ضعف خود به طرف مقابل است. فردی که طرحواره بی اعتمادی دارد، همواره میترسد از خود اطلاعاتی بدهد؛ زیرا میترسد روزی بر علیه او استفاده شود. همچنین او نقاط ضعف خود را به طرف مقابل نشان نمیدهد و در رابطه همیشه حالت دفاعی و آماده باش دارد تا اگر طرف مقابل قصد اسیب داشت، او آسیب نبیند.
هر میزان رابطه شما بیشتر به جلو برود، بیشتر احساس ناراحتی و عدم امنیت میکنید و رابطه برای شما پیشبینی ناپذیر و خطرناک جلوه میکند. طرف مقابل هر چقدر بیشتر به شما احترام بگذارد و بیشتر به شما عشق بورزد، شما نگرانتر میشوید؛ زیرا باور ندارید کسی بدون آنکه فکر سوءاستفاده داشته باشد، با شما آنقدر محترمانه رفتار کند و عشق بورزد.
۲- این افراد، جذب افرادی میشوند که بدرفتار و سوءاستفادهگرند؛
زیرا این افراد برای آنها آشنا هستند و آنها در مقابل افرادی که به آنها احترام میگذارند، گیج و سردرگم هستند و آنها را واقعی نمیدانند. آنها بهواسطه تجربیات بد کودکی خود برای زنده ماندن فرا گرفتهاند که چگونه با افراد بد رفتار و سوءاستفادهگر برخورد کنند، ولی راه تعامل با افراد مهربان و قابل اعتماد را بلد نیستند و چنین افرادی برای آنها غیرجذاب و کسلکننده هستند.
۳- این افراد همواره در حالت دفاعی بسر میبرند.
آنها همواره انتظار یک اتفاق ناگوار، یک تهدید و سوءاستفاده از سمت دیگران را دارند.
۴- نسبت به همه افراد دیگر از جمله نزدیکان خود با شک و سوءظن مینگرند.
گروهی از آنها با دیگران با خشونت و بد رفتاری برخورد میکنند. دیگران را تهدید میکنند و از فریب دادن دیگران احساس پیروزی دارند. آنها باور دارند در زندگی قبل از آنکه دیگران به آنها رو دست بزنند، آنها باید پیش دستی کنند.
۵- گروهی دیگر از افراد سبک مقابل رفتار فوق را از خود نشان میدهند.
بهعبارتی دیگر، به دیگران اجازه میدهند که با آنها با خشونت، توهین، تمسخر و بد رفتاری برخورد کنند. آنها بهدیگران اجازه میدهند تا از وی سوءاستفاده کنند. زیرا در کودکی نیز با آنها با بیاحترامی و بدرفتاری رفتار میشده است و بنابراین همین انتظار را از دیگران نیز دارند و بد رفتاری دیگران برای آنها امری عادی و طبیعی است و آنچه انتظارش را ندارند محبت، صمیمیت و احترام است.
۶- نسبت به خبرهای تجاوز، قتل، کلاهبرداری و … بسیار حساس هستتند
و این خبرها بیشتر از خبرهای دیگر توجه آنها را بهخود جذب میکند.
۷- بهمقدار زیادی در رابطه با آزارگری و آزار دادن خیالپردازی میکنند.
آنها در تصوراتشان همواره با دیگران در حال درگیری و مشاجره هستند.
دلایل شکلگیری طرحواره بی اعتمادی بدرفتاری
- در کودکی در معرض تنبیه و کتک خوردن بودن
- در کودکی در معرض سوءاستفاده، تحقیر و توهین بودن
- والدین پس از آنکه کودک راز خود را به آنها میگفته است، اسرار او را فاش میکردند و آن را بر ضد خودِ کودک استفاده میکردند.
- اعضای خانواده قابل اعتماد نبودند. دروغ میگفتند و به قول و قرار خود متعهد و پایبند نبودند.
- کودک با زور، اجبار و تنبیه وادار به اجرای خواستههای والدین و اطرافیان میشد.
- والدین بهطور مداوم کودک را از محیط پیرامون و اطرافیان میترساندهاند و به او هشدار میدادند که بهغیر خانواده بهکسی اعتماد نکند.
- فضای خانه کودک، فضای جنگ و جدال و درگیری بوده است.
روشهای مواجهه با طرحواره بی اعتمادی بدرفتاری
اگر شما نشانههای طرحوارههای بی اعتمادی بدرفتاری را در خود پیدا میکنید و یا بر اساس آزمون طرحواره، داری طرحواره بی اعتمادی بدرفتاری هستید؛ موارد زیر را میتوانید بهکار ببرید:
۱- اگر طرحواره بی اعتمادی بدرفتاری دارید، انسانها را سیاه و سفید میبینید.
باید بهخود متذکر شوید که انسانها همگی دارای ویژگیهای مثبت و منفی هستند. فردی شاید بخشنده باشد، ولی انسان صبوری نباشد. دیگری شاید فرد مهربانی باشد، ولی فرد منظمی نباشد. حتی در یک ویژگی اخلاقی نیز نمیتوان فردی را بهصورت مطلق در نظر گرفت. حتی یک فرد صبور نیز گاهی ممکن است بیصبری از خود نشان دهد. اگر یکبار فردی به شما دروغ گفت، بهمعنای آن نیست که او انسان دروغگویی است و باید بهطور کامل به او بیاعتماد بود.
باید توان آن را پیدا کنید که انسانها را بهصورت طیف ببینید. این توانایی به شما کمک میکند تا با دیدن یک نکته منفی، کل فرد از نظر شما بد و بیاعتماد جلوه نکند و بتوانید با قسمتهای مثبت و خوب هر فرد ارتباط پیدا کنید.
۲- از رابطه اجتناب نکنید
زیرا هر چقدر بیشتر از رابطه اجتناب کنید باورتان مبنی بر آنکه به دیگران نمیشود اعتماد کرد، بیشتر میشود. ولکن باید پیش از ارتباط با ویژگیهای خود آشنا شوید و درک کنید که شما تمایل زیادی دارید که جذب افراد نامطمئن و سوءاستفادهگر بشوید. در کنار یک رواندرمانگر با ویژگیهای خود آشنا شوید و درک کنید که آیا رابطه جدید شما بر اساس الگوی طرحواره بیاعتمادی بدرفتاری شما است و یا یک رابطه سالم است. زیرا یک رابطه ناسالم با یک فرد سوءاستفادهگر، طرحواره شما را شدیدتر میکند.
از سوی دیگر، یک رابطه سالم و مطمئن در طول زمان به شما کمک میکند تا تجربه جدید امنی را بر خلاف تجربیات گذشته خود داشته باشید و اندک اندک ذهن شما باور پیدا میکند که میتوان بهدیگران اعتماد کرد.
۳- بهخود یادآوری کنید طرحواره بی اعتمادی بدرفتاری دارید و همیشه نیمه خالی لیوان را میبینید.
بهخود یادآور شوید که بهدیگران سوءظن دارید و رفتارهای آنها را مشکوک و فریبکارانه و آسیبزننده میبینید. بهخود بگویید آیا رفتارها و گفتارهای دیگری را میتوان به طریق دیگری نیز تفسیر کرد؟ آیا دیگران نیز در این شرایط لزوماً این اتفاق را به همینگونه تفسیر میکنند؟ از مشاور خود سوال کنید و یا از دوستان خود نظر آنها را جویا شوید.
۴- اگر طرحواره بی اعتمادی بدرفتاری دارید، در بسیاری از مواقع ذهنخوانی میکنید.
یعنی بدون آنکه شواهد کافی داشته باشید، حدس میزنید که دیگران چه منظوری دارند و چه فکری در سرشان میپروانند. بهتر است از خودشان بهصراحت بپرسید و آن را ملاک خود قرار دهید. بیجهت به بهانه آنکه دیگران صادق نیستند، بدون شواهد کافی حدسیات خود را معیار قضاوت قرار ندهید؛ زیرا ذهن شما بر اساس تجربیات بد گذشته خود، تمایل زیادی دارد که هر رفتار و گفتار را نشانه سوءاستفاده، خیانت و فریب در نظر بگیرد.
با سلام در طرحواره بى اعتمادى ، فقط بى اعتمادى به دیگران هست یا بى اعتمادى به خود هم جزوش هست؟
بی اعتمادی به خود مفهوم عزت نفس پیدا می کند. مقاله رشد و افزایش عزت نفس را در سایت بخوانید
ولی من 47سالم هست واز پنج سال به اینور تله بی اعتمادی دچار شدم، چون آدم ساده ای هستم ومجبورم برای اینکه دیگران ازم سواستفاده نکنند به دیگران بی اعتماد باشم
ذهنم دائما اماده شک کردن به ادمای اطرافم هست و دائم دنبال اینم که به خودم ثابت کنم که همه خیانت کارهستن. یجور انگار که من دنبال اینم که ادمای اطرافم بهم خیانت کنن اینجوری اول خیالم راحت میشه به خودم میگم دیدی حق با من بود بعد با دامن زدن به تصورات و جستجو بیشتر روح خودمو بیشتر و بیشتر آزار میدم.جوری که از دنیایی که توش زندگی میکنم هراس دارم از ادما
باید سعی کنید بدنبال تایید یا تکذیب فرض خود نباشید. بذهن خود یاد بدهید که در حالت تردید ولی اطمینان زندگی کنید. سعی به چک کردن، امتحان کردن دیگران نکنید.
کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید را مطالعه کنید
سلام آقای دکتر
برای درمان طرحواره بی اعتمادی بد رفتاری حدودا چقدر زمان لازم است؟اگه از روی کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید استفاده کنیم روزی چند ساعت و به مدت چقدر باید کار کرد تا برطرف بشه؟
بستگی به شدت طرحواره دارد
اقای دکتر برای نجات پیدا کردن از این حال و این شکنجه روحی چکار باید بکنم اصلا دست خودم نیس یک لحظه ارومم و لحظه بعد ذهنم شروع میکنه .لطفا کمکم کنید اینجور زندگی کردن برام خیلی سخت شده
کاش زودتر میفهمیدم که من نیمه ی خالی رو میبینم همیشه فکر میکردم چون مثبت اندیشم پس خوبه ولی این فرق داره من دقیقا سوظن دارم و آدمها رو بر اساس نگاهشون حتی قضاوت میکنم و دست آخر اینقدر توی ذهنم با اون فرد جنگیدم و اونو در حال خیانت میبینم که این اتفاق میافته چقد خوب که الان فهمیدم
خوشحالم مقاله تله بی اعتمادی بدرفتاری مورد نظر قرار گرفت
سلام مطالب جامع وپرمحتوا بود
کتاب بروز درخصوص طرحواره میتونید معرفی کنید
در صورت امکان ایمیل یا پیام بدین متشکرم نصیری
کتاب زندگی خود درباره را دوباره بیافرینید اثر جفری یانگ.
کتاب طرحواره درمانی جلد اول اگرچه برای متخصصین است ولکن پس از مطالعه کتاب بالا می تواند مفید فایده باشد
این مطلب عالی بود ممنون از شما
آیا طرحواره ها در زمانی کودکی شکل میگیرن؟ من فکر میکنم ریشه های تله بی اعتمادی و طرد شدگی رو در دوران نوجوانی و دبیرستان خودم پیدا کردم.آیا ممکنه این ریشه ها به سنین ١۴ تا ٢٠ سالگی یا حتی بیشتر برگرده؟
در کودکی شرایط نامطلوب اندک نیز می تواند منجر به شکل گیری طرحواره شود ولی در نوجوانی و سنین بالاتر شرایط نامطلوب باید شدید باشد تا طرحواره را شکا دهد