طرحواره استحقاق
طرحواره استحقاق
افرادی که محدودیتهای گیجکننده، ناسازگار یا مختل شده را تجربه میکنند، ممکن است یکی یا هردو مورد از این دو طرحواره را در خود داشته باشند: استحقاق و عدم کنترل خود.
همه ما ممکن است گاهی اوقات به دلیل سختکوشی برای کاری، به خودمان امتیازات ویژهای بدهیم یا از برخی قوانین که از نظر ما غیرضروری است یا دوست نداریم شامل ما هم شوند، متنفر شویم.
اگر شما طرحواره استحقاق داشته باشید، ممکن است این احساس مداوم را تجربه کرده باشید که به دلیل ویژگیهای خاص، مستحق امتیازات خاص، قوانین و برتری نسبت به اطرافیان خود باشید یا بخواهید قوانین خود را مطابق آنچه میخواهید تنظیم کنید.
طرحواره استحقاق همچنین ممکن است در تمایل به کسب ثروت، قدرت، شهرت یا موفقیت بهعنوان وسیلهای برای برتری نسبت به دیگران منعکس شود. وقتی طرحواره استحقاق فعال میشود، ممکن است روابط بینفردی شما را تحتتاثیر قرار دهد. زیرا شما سعی میکنید نیازهایتان را با نیازهای اطرافیان متعادل کنید، در حالیکه کمتر پیش میآید اطرافیان بتوانند با غرور کاذب و برتریطلبی شما کنار بیایند.
همچنین طرحواره استحقاق منجر به رقابت بیش از حد میشود، که میتواند سلامتی شما را به خطر بیاندازد. نیاز واقعی در پشت این طرحواره، نیاز به احساس ارزش روابط اجتماعی و پذیرفتن افرادی است که به دلیل اعتماد به نفس کم، دچار خودبزرگبینی بیش از اندازه میشوند.
اگر فکر میکنید دچار طرحواره استحقاق هستید، شروع به مشاهده نحوه بروز آن در زندگی روزمرهتان کنید. شناخت، کلید تغییر الگوهایی است که شما را در رسیدن به اهدافتان کمک میکند.
۱۰ عبارتی که مشخص میکند به طرحواره استحقاق دچارید یا خیر.
اگر با 5 جمله یا بیشتر از این جملات موافق باشید، احتمالاً طرحواره استحقاق در شما فعال است.
1.برای من سخت است که جواب منفی بگیرم.
2.احساس میکنم مجبور نیستم از قوانین و محدودیتهای عادی جامعه پیروی کنم.
3.اعتراف به اشتباه بودن برای من دشوار است، زیرا من معمولاً درست میگویم.
4.من معتقدم که نیازها و احساسات من بیش از دیگران اهمیت دارد.
5.من همیشه خودم را در اولویت قرار میدهم.
6.دیگران به من گفتهاند بسیار كنترلكننده و سلطهجو هستم.
7.من نمیتوانم تحمل کنم که به من بگویند چه کاری انجام دهم.
8.من احترام کمی برای اقتدار دیگران قائلم.
9.احساس میکنم به نوعی نسبت به اکثر افرادی که میشناسم، برتر هستم.
10.احساس میکنم وقتی که اراده میکنم، باید بتوانم آنچه را که میخواهم انجام دهم.
افراد مبتلا به طرحواره استحقاق احساس میکنند خاص هستند. معتقدند که آنها از افراد دیگر بهتر هستند و از حق و امتیازات ویژهای برخوردارند. آنها احساس نمیکنند که باید در روابط متقابل برابر عمل کنند و سعی میکنند دیگران را وادار کنند تا نیازهایشان را برآورده کنند. آنها بهندرت هزینه اقدامات خود بر دوش دیگران را در نظر میگیرند و ظرفیت بسیار کمی برای همدلی واقعی دارند. آنها میتوانند بسیار سلطهگر و کنترلکننده باشند و غالباً از موقعیت قدرت برای سوءاستفاده از دیگران استفاده میکنند.
رفتارهای معمول شامل رقابت شدید، اعمال خودخواهانه، نادیده گرفتن قوانین و مقررات و مجبور کردن نظر و دیدگاه خودشان بر دیگران است. گاهی اوقات آنها میتوانند بسیار کاریزماتیک باشند و از این امر برای کنترل افراد آسیبپذیرتر یا دستکاری طرز فکر دیگران استفاده کنند.
دو نوع افراد با طرحواره استحقاق
دو نوع اساسی از افراد با طرحواره استحقاق وجود دارد. کسانی که دارای استحقاق «خالص» هستند و کسانی که به طور معمول «خودشیفته» توصیف میشوند.
استحقاق خودشیفتگی یا استحقاق «شکننده»، یک استراتژی جبران احساس عمیق شرم و ناکافی بودن است. این احساس ناشی از یک طرحواره زمینهای نقص و شرم و یک طرحواره محرومیت عاطفی است. استحقاق خالص از پسزمینهای ناشی میشود که کودک در دوران کودکی مجاز بوده هر کاری که میخواهد انجام دهد و هر چیزی که میخواهد خراب کند و در اینباره بیش از حد افراط کرده است. هرگز محدودیتهایی به آنها آموزش داده نشده و هرگز مجبور نبودهاند از قوانین و مقرراتی که برای سایر کودکان وضع شدهاند، پیروی کنند. اعتقاد به خاص بودن آنها عمیقا در بخش ناخودآگاهشان نهفته است.
این طرحواره به دو دلیل یکی از دشوارترین طرحوارهها است.
1. فرد مزایای زیادی از این طرحواره کسب میکند. مردم بر اساس این طرحواره هر کاری که میخواهند انجام میدهند و در نتیجه تلاشی نمیکنند تا آن را کنار بگذارند.
2. افراد مبتلا به این طرحواره باور ندارند کاری که انجام میدهند مشکلی دارد. آنها معتقدند مشکلات مربوط به دیگران است و آنها عیبی در کار خود نمیبینند.
افرادی که دارای استحقاق هستند، معمولاً فقط وقتی به درمان وارد میشوند که یکی از افراد نزدیک در زندگیشان آنها را وادار به مراجعه نزد درمانگر کند. اغلب همسر یا فرزندی که تحتتأثیر رفتار آنها آسیب دیده است، ممکن است فرد را به سمت درمان حرکت دهد.
بروز مشکلات ناشی از طرحواره استحقاق
افراد دارای تله استحقاق همان احساسات عاطفی ما را دارند. آنها ممکن است برخی از این احساسات را از طریق کارهای سطحی و غیرمستقیم برآورده کنند، اما در اصل احساس تنهایی، افسردگی و عدمتحقق میکنند و دلیل آن را نمیفهمند. این سردرگمی زمانی بیشتر میشود که در زندگی خود موفقیتهایی نیز کسب کرده باشند.
افرادی که تله استحقاق دارند، اغلب از افسردگی رنج میبرند، اما متوجه این موضوع نیستند. چرا که آنها در حرفه خود یا از نظر اقتصادی، موفقیتهای زیادی کسب کردهاند و چیزهایی که در گذشته به آنها انگیزه میداد، دیگر آنها را راضی نمیکند.
اگر این طرحواره در یک نفر در انتهای طیف خودشیفتگی باشد، به دلیل دستکاریهای مداوم و سوءاستفادههای ابزاری از دیگران، فرد به عنوان شریکی کاملا بیثبات شناخته میشود که کمتر به او اعتماد میشود. برخی از افراد مبتلا به طرحواره استحقاق ممکن است در مشاغل خود مشکل داشته باشند، زیرا دوستی ندارند که آنها را به درستی راهنمایی کند و معتقدند تا زمانی که هدف وسیله را توجیه میکند، نیازی به رعایت اخلاقیات وجود ندارد.
منبع:
https://www.mind-balance.org/post/entitlement-schema
https://www.schematherapyonline.com/entitlement-grandiosity/
با سلام متاسفانه منمدچار تله محرومیت هیجانی هستم همش هر اتفاقی که می افته می گم خانواده یا اطرافیانم منو دوست ندارند، در حقم بی انصافی شده، زندگیم بینه این ادما تباه شده کاش میشد مهاجرت کنم برای همیشه این ادمهارو نبینم اینها بعد دوری و دلتنگیه من تازه بفهمن چه کسیرو از دست دادن. اینکه از بچگی حس کنی کسی نبودا درکت کنه دردهاتو بفهمه خیلی غم انگیزه
سلام. من فکر میکنم در همسر من این تله هست. اون هیچ دوست صمیمی ندارد. به غیر از مامانش تقریبا باهیچ کس در مدت زیاد نمیتونه باشه. و برهمه چیز کنترل وونظارت دارد و باید نظرش اعمال بشه با تهدید پرخاش یا….، تلاشی برای کنترل خشم و… نمیکنه و معتقده دیگران باید قلقش را بدونن ، همیشه یک دلیلی داره که دیگران باید درکش کنن ملاحظه ش را بکنن و…
با توجه به اینکه یک فرزند پسر دارم ،من واقعا نمیدونم چه طور باید ابن مشکل را کاهش بدگ و ارامش را در زندگیمون ایجاد کنم. چون اون خودش هیچ تلاشی واسه بهبود نمیکنه. خیلی مستاصل هستم
باید خود ایشان بپذیرند که نیاز به تغییر دارند
همیشه میگفتم کودکی بسیار خوبی داشتم ولی الان متوجه شدم این خوب بودن بیش از حدش هم به نوعی آسیب زننده بوده و منو دچار تله ی استحقاق کرده! ازادی بیش از حدی که تو خونه داشتم و مادرم بنده خدا مثل یه خدمتکار همه ی کارهامو انجام میداد جدا از این موضوع علاوه بر این موارد و تک فرزند بودنم مدام هم زیر گوشم میخوندن که تو با بقیه ی بچه ها فرق داری بااستعداد و باهوشی و البته حرفاشون ناشی از توهم نبود واقعیت بود ولی خب الان که بخاطر شرایط زندگی نشد به جایگاهی که میخوایم برسم دچار افسردگی شدید شدم و مدام با خودم میگم این زندگی شایسته ی من نیست! زندگی ای که شاید برای خیلیا ارزو باشه برای من اونقدر کافی نیست که مثل یه کابوس شده!
مقاله درمان کمالگرایی را نیز در سایت مطالعه کنید و ببینید احتمالا دچار کمالگرایی نیز هستید
درسته دکتر متاسفانه دچار کمالگرایی شدید هستم که بسته به موقعیت زندگی گاهی خیلی ازاردهنده میشه ممنون از توصیتون الان مطالعه میکنم
سلام آقای دکتر. در آزمون طرحواره، برای من چهار طرحواره ایثار، اطاعت، استحقاق و بی اعتمادی زیاد بود. به نظر شما همزمانی طرحواره ایثار و اطاعت با استحقاق/ بزرگ منشی عجیب نیست؟ چطور کسی که در ایثار نیازهای دیگران را اولویت میدهد به استحقاق هم دچار شده؟
با سپاس بسیار
خیر عجیب نیست. مشکل انسان در تضادهای موجود در اوست. بخشی از وجود او را بسمتی و بخشی دیگر بسمت دیگر می کشاند. شخص اگر حتی در بدی کردن درون خویش تضادی احساس نکند مشکلی نیز نخواهد داشت.