روان تنی یا سایکوسوماتیک
سایکوسوماتیک (Psychosomatic) چیست؟
اصطلاح «روان تنی» دو کلمه یونانی psykhē (ذهن) و sōma (بدن) را با هم ادغام میکند و به معنای ارتباط ذهن و بدن است. اختلال روان تنی، بیماری است که هم ذهن و هم بدن را درگیر میکند.
تاریخچه اختلالات سایکوسوماتیک
این کلمه اولین بار در قرن نوزدهم توسط منبع آلمانی یا انگلیسی ثبت شد. گفته میشود پایه و اساس دردهای روان تنی 2500 سال پیش در یونان باستان گذاشته شد. در قرن پنجم پیش از میلاد، اصول بقراطی بر مواردیکه بهعنوان اصول اصلی روانپریشی در نظر گرفته شده، تأکید کردند. پزشكانی كه به نوشتن هیپوكراتس (مجموعهای از حدود 60 اثر پزشكی اولیه یونان باستان) كمك كردهاند، مانند سورانوس افسس (1 تا 2 میلادی) جالینوس (1 تا 2 میلادی)، آریتئوس از كاپادوكیا (2 تا چهارم میلادی) و اورلیانوس (قرن پنجم میلادی) اختلالات روان تنی را از نظر تشابه مانند آنچه در طب مدرن استفاده میشود، توصیف کردند.
اختلال روان تنی یک بیماری جسمی است که در اثر عوامل ذهنی ایجاد یا بدتر میشود. مثلاً افراد مبتلا به افسردگی شدید اغلب به نیازهای جسمیشان مانند غذا خوردن، خوابیدن و بهداشت شخصی رسیدگی نمیکنند. در نتیجه از نظر جسمی بیمار میشوند. این اصطلاح همچنین هنگامی به کار میرود که عوامل ذهنی، علائم درد جسمی ایجاد کنند. اما هیچ عامل فیزیکی را نتوان بهعنوان علت اصلی بیماری پیدا کرد.
مثلاً ممکن است بیمار درد قفسه سینه ناشی از استرس را تجربه کند و هیچ علت فیزیکی در عملکرد اعضای بدنش نتوان پیدا کرد. برخی از بیماریهای جسمی مستعد ابتلا به عوامل ذهنی مانند استرس و اضطرابند. وضعیت روانی فرد میتواند بر میزان شدت بیماری جسمی تأثیر بگذارد.
علائم جسمی که در اثر عوامل ذهنی ایجاد میشوند، سوماتیزاسیون یا اختلالات سوماتوفورم نیز مینامند. این علائم به دلیل افزایش فعالیت تکانههای عصبی است که از مغز به نقاط مختلف بدن ارسال میشود. بین ذهن (اعتقادات، افکار و عواطف) و قسمتهای مختلف بدن و مشکلات جسمی ارتباط عمیقی وجود دارد.
آیا اختلالات روان تنی ممکن است کاملاً جسمی باشند؟
اختلالات روان تنی ممکن است کاملاً جسمی باشد. اما از احساساتی ناشی میشود که ناخودآگاه یا از هوشیاری جدا هستند. صدها بیماری و اختلال وجود دارد كه كاملاً روان تنی هستند یا دارای یك مولفه روان تنی هستند. با این وجود و علیرغم شیوع این اختلالات، جامعه پزشكی در پذیرفتن اهمیت پیوند ذهن و بدن كند عمل كرده است.
در طب غربی، دوگانگی فلسفی بین ذهن و بدن بسیار پیش از آن بود که در پی آن رنه دکارت، فیلسوف (قرن هفدهم) ادعا کرد ذهن و بدن همانند موجوداتی جداگانهاند. این قطع ارتباط نحوه تکامل طب غربی را هدایت کرده است. تا همین اواخر، بیشتر اقدامات پزشکی غربی تمایل به درمان جداگانه از ذهن و بدن داشتند. با این حال، در چند دهه گذشته، تأکید بر ارتباط ذهن و بدن ایجاد شده است. پزشکان از جنبههای روانشناختی بیماری جسمی آگاهی بیشتری پیدا کردهاند.
اکنون تصور میشود ذهن و بدن هردو بخشی از یک پیوستار واحدند. امروزه مشخصشده که عوامل عاطفی در ایجاد تقریباً همه بیماریهای ارگانیک نقش دارند و علائم جسمی تجربهشده توسط بیماران با بسیاری از عوامل بیولوژیکی، روانشناختی و محیطی مرتبط است. هر فرد بهروشی منحصر به فرد به استرس پاسخ میدهد. احساسات روی حساسیت فرد عناصر تحریککننده در محیط، حساسیت به عفونت و توانایی بهبودی بیماری تأثیر میگذارد.
عمل پزشکی روان تنی بر ارتباط بین ذهن و بدن تأکید دارد و ترکیبی از رواندرمانیها (معطوف بهذهن) و تکنیکهای آرامسازی (معطوف بهبدن) است. با استقراض سنتهای شرقی، که بدن، ذهن و روح را پیوسته بههم و ناشی از یک منبع میدانند، پزشکی روان تنی از فعالیتهایی مانند مراقبه، یوگا، چیکونگ، تنفس و تکنیکهای تجسم برای آرامش استفاده میکند. در 60 سال گذشته، پزشکی روان تنی یک چارچوب مرجع برای چندین موضوع پزشکی بالینی (پدیده سوماتیسم، افزایش روز افزون علائم مرموز، تقاضا برای رفاه و کیفیت زندگی)، فراهم کرده است.
با اینحال، این نوع درمان رابطه نزدیکی با درمانهای جایگزین دارد. برخلاف پزشکی روان تنی که همیشه برای عموم مردم حاشیهساز بوده، درمانهای ذهن و بدن بسیار محبوببوده و مفاهیم کلیدی روانی را که شامل مراقبت و آموزش برای سلامت جسمی، روحی، عاطفی و ذهنیست، بسیار موثر میدانند.
نشانههای روان تنی
همه افراد در بعضی مواقع علائم روان تنی را تجربه میکنند. تا به حال وقتی ترسیدهاید متوجه ضربان قلب خودتان شدهاید؟ این نمونهای از یک اثر سایکوسوماتیک ابتدایی است. در مواقع دیگر وقتی ناامید میشوید، دندانها یا عضلات خود را میفشارید. وقتی خجالت میکشید، خون به صورت شما هجوم میآورد.
روان تنی زمانی اتفاق میافتد که پریشانی عاطفی با احساسات مختلف در بدن ما بروز کند. وقتی به نظر میرسد علائم جسمی شما پایدار است، آثار بهعنوان یک اختلال روان تنی نامیده میشود و این میتواند نشان دهد که شما در زندگی خود با یک مسئله فراگیر و دشوار روبرو هستید که از بین نمیرود.
بر اساس تحقیقات دانشگاه میشیگان، علائم شایع سایکوسوماتیک در افراد شامل موارد زیر است:
- دل درد
- سردرد
- درد قفسه سینه
- خستگی
- درد اندام
- کمردرد
- مشکل تنفس
- نگرانی در مورد سلامتی
علت علائم روان تنی
این نوع علائم وقتی به هر نوع منشأ جسمی نسبت داده نشوند، اغلب نتیجه استرس هستند. معمولاً این نشانهها نتیجه اضطراب، افسردگی، ضربه روحی، عصبانیت/ ناامیدی یا نوع دیگری از فشارهای عاطفی سرکوب شده هستند. از خود بپرسید: آیا در حال حاضر مشکل سختی را پشتسر میگذارید؟ چه نوع بحرانی را تجربه میکنید؟
تحقیقات نشان میدهد نوجوانان نیز به صورت گستردهای علائم روان تنی را تجربه میکنند:
- مشکل در مدرسه
- مشکل با دوستان
- فشار همسالان
- مشکلات خانوادگی
- یک حرکت بزرگ در زندگی
در یک خانواده ممکن است این عوامل در یکی از اعضا دیده شوند. کودکانی که از این علائم رنج میبرند باید از حمایت و کمک عاطفی والدینشان برخوردار شوند تا زودتر نشانههای سلامت را در خود ببینند. شواهد نشان میدهد اگر والدین نیز از نظر جسمی یا ذهنی دچار آسیب هستند یا در حال پشتسر گذاشتن مشکلات روحی و روانی خود. این امر میتواند باعث ایجاد استرس عاطفی نیز در محیط خانه شود و حتی افراد به آن آگاه نیز نشوند.
به یاد داشته باشید که ذهن و بدن به هم پیوستهاند.
احساسات کاملاً روی بدن تأثیر میگذارند. احساسات میتواند باعث یک تجربه جسمی در اعضای بدن شود. آیا تا به حال احساس کردهاید از اضطراب پروانههایی در معده شما بال میزنند؟ این یک احساس واقعی است و ناشی از آن است که تجربه اضطراب شما باعث لرزش رودههایتان میشود.
در اینجا برخی از احساسات رایج و شرایط بهداشت روان و علائم جسمی مربوط به آنها نوشته شده است:
اضطراب: معده درد، حالت تهوع، استفراغ، از دست دادن اشتها، رفتن مکرر به دستشویی، درد قفسه سینه، ضربان قلب سریع، تنگی نفس.
افسردگی: تغییر در الگوی خوردن و خوابیدن، دل درد، سطح انرژی پایین، خستگی مکرر، سرگیجه، نفسنفس زدن، مشکل در بلع، درد قفسه سینه، احساس خالی یا پوکی در داخل.
تروما: لرزش/ لرزشی غیرقابل کنترل، سردرد، لرز، ضربان قلب نامرتب یا تپش قلب، غش کردن، سرگیجه، دل درد، استفراغ، حملات وحشت.
ترس: نفس نفس زدن، عضلات متشنج، گرفتگی عضلات، حالت تهوع، احساس سرما، احساس خفگی.
شرم/ گناه: معده درد، احساس خفگی، احساس لرزش و عصبی بودن، صورت گرم/ قرمز.
روانپریشی/ اسکیزوفرنیا: خستگی، درد عضلانی، تنش عضلانی، احساس ضعف، احساس روی پوست، توهمات چشایی/ بویایی.
چگونه میتوان به بیمار مبتلا به روان تنی کمک کرد؟
اول، شما باید منابع پزشکی را برای پیدا کردن علت درد خود پیدا کنید. از پزشک خود بخواهید برای شما قرار ملاقاتی در اولین فرصت ممکن قرار دهد تا بتواند معاینهای انجام دهد و آزمایشاتی را در صورت لزوم تعیین کند. اگر نتایج منفی برای پیدا کردن عوامل فیزیکی درد شما به دست آمد، سعی کنید در مورد اینکه آیا چیزی در زندگی شما باعث ایجاد استرس شده است، فکر کنید. سپس برای پیدا کردن ریشههای روانی دردها و برطرف کردن آنها میتوانید از یک متخصص روانشناس کمک بگیرید.
از روانشناستان بپرسید آیا میتواند به شما کمک کند تا یک ارزیابی بالینی کامل داشته باشید و با کمکش بتوانید علائم دردهای روان تنی خود را کاهش دهید؟ در صورت نبود علائم فیزیکی ممکن است شما دچار اضطراب، افسردگی، PTSD یا هر نوع بیماری روانی دیگری باشید.
اگر در حال تجربه چنین اختلالاتی هستید، به درمان حرفهای احتیاج دارید. چه این درمان کوتاهمدت و فشرده باشد و چه نیاز به جلسات درمانی طولانی مدت داشته باشد، شما نیاز دارید آن را جدی بگیرید. زیرا مشکل سایکوسوماتیک زندگی روزمرهتان را دچار اختلال میکند. روانشناس در طول جلسات درمانی به شما کمک میکند ابزاری را برای مدیریت احساسات خود، کنار آمدن با موقعیتهای استرسزایی که در زندگیتان به وجود میآید و کنار آمدن با هر شرایط سختی که اکنون با آن روبرو هستید، در دست بگیرید و به خود در عبور از بحران کمک کنید.
منبع:
https://www.embodiedphilosophy.com/what-is-psychosomatic/