روانکاوی بازیگران پورنوگرافی
روانکاوی صنعت پورنوگرافی
روانکاوی صنعت پورنوگرافی : صنعت پورنوگرافی یکی از مهمترین و پولسازترین صنایع حال حاضر بشری میباشد. بهطوریکه قسمت زیادی از انسانها، امروزه یا بهصورت مستقیم در حال کسب درآمد از این صنعتاند یا بهصورت غیرمستقیم به ارتزاق از آن وابستهاند.
اما سوالی که همیشه در ذهن همهی انسانها وجود دارد این است که: علیرغم نیاز شدید بازار به این صنعت و علیرغم وجود افراد بسیار زیادی که در این صنعت فعالیت میکنند، کماکان کار در این صنعت به صورت صددرصد در جامعه مورد پذیرش واقع نشده است.
حتی در جوامع پیشرفته از قبیل امریکا که از لحاظ فرهنگی بسیار غنیتر و شاید جلوتر از جوامع دیگر میباشد، کماکان افرادی که در این صنعت فعالیت میکنند به راحتی تمایل به ابراز شغل خویش یا شانس پذیرفتهشدن توسط جامعه را ندارند. گویی انتخاب و کار در این صنعت، مساوی با از دست دادن بسیاری از انتخابها و روابط دیگر در زندگیست.
حال سوالی که پیش میآید این است:
یک بازیگر پورنوگرافی چه تمایلاتی را در ناخودآگاه خویش دارد که در انتها تصمیم میگیرد به سمت این صنعت رفته و شغل بازیگر پورنوگرافی بودن را انتخاب کند؟
البته باید مدنظر داشته باشیم اکثر کسانیکه به این شغل گرایش مییابند، صرفا بهعلت نیاز مالی اینکار را انجام نمیدهند. زیرا در جوامع پیشرفته از قبیل آمریکا یا اروپا که قسمت عظیمی از فیلمهای پورنوگرافی در آنجا ساخته میشود، و سهم بسیار زیادی در دنیای پورنوگرافی به این کشورها اختصاص یافته، از لحاظ اقتصادی آنقدر پیشرفته هستند که فردیکه در این صنعت بهعنوان یک بازیگر پورنوگرافی در حال کار هست، بتواند بهراحتی شغل دیگری بهدست بیاورد.
از طرفی، برخلاف باور عموم که همهی کسانیکه بازیگر پورنوگرافی میشوند، بهعلت درآمد بالای این حرفه است، این صنعت برای همگان پولساز نیست. بطوریکه فقط چند بازیگر خاص یا عدهی اندکی از آنها تبدیل به ستاره شده و درآمدهای زیادی کسب میکنند. در حالیکه بیشتر آنها درآمدی متوسط و معمولی را بهدست میآورند.
آنها پول بهدست آورده از آن شغل را میتوانند از مسیرهای دیگر و انتخاب شغلهای دیگر نیز بهدست بیاوند. زیرا جوامعی که در حال ساختن فیلمهای پورنوگرافیاند، از لحاظ اقتصادی آنقدر پیشرفته شدهاند که بشود در زمینهی دیگر نیز کار و فعالیت اقتصادی کرد. در نتیجه دلیلی که این افراد، این شغل را انتخاب میکنند؛ ماورای اقتصاد و شرایط محیطی جامعه است. یعنی این دلیل در ناخودآگاه آنها نهفته است و ما نیازمند تحلیل روانکاوی برای فهم ناخودآگاه این افراد هستیم.
زمانیکه عینک روانکاوی را بر چشمان مغز خویش میگذاریم و
آغاز به تحلیل بازیگران پورنوگرافی مینماییم، اولین چیزیکه در نظر میآید میل به خودنمایی یا اگزیبیشنیزم در این افراد است. تمامی بازیگرانی که در صنعت پورنوگرافی فعالیت دارند و همهی کسانیکه بهعنوان شغل این حرفه را انتخاب میکنند، دارای اختلال خودنمایی یا Exhibitionism disorder میباشند. یعنی اختلالی که در آن فرد میل به نمایش گذاشتن خویش را دارد.
افرادی که دارای این مکانیزم دفاعی یا اختلال میباشند، همواره تلاش میکنند تا خود را در نمایش بگذارند. و از به نمایش گذاشتن خویش در معرض چشم دیگران، بیشتر و بیشتر لذت میبرند. اکثر افرادیکه دارای این اختلالند، میتوانند در شغلهایی فعالیت کنند که در آن شغل، بهنمایش گذاشتن خویش حایز اهمیت باشد.
عامل دیگری که در ناخودآگاه این افراد وجود دارد، میل به اشتراک گذاشتن لحظات لذات شخصی است. این افراد در ناخودآگاه دوست دارند لحظهی لذت بردن خود را با دیگران به اشتراک بگذارند. و زمانیکه دیگران لذت بردن آنها را میبینند، بیشتر ارضا میشوند و چه لذتی بالاتر از لذت جنسی. در نتیجه بازیگران صنعت پورنوگرافی تمایل به اشتراک گذاشتن لحظهی ارگاسم و رابطهی جنسی را دارند.
حال که بدین جا رسیدیم، سوال مهمی که مطرح میشود این است که
چه عاملی باعث ایجاد این نوع تمایلات در ناخودآگاه میگردد. بالطبع با توجه به آموزههای علم روانکاوی، ما نیازمند بررسی دوران کودکی و زمان شکلگیری شخصیت نهفتهی این انسانها میباشیم. طبق آموزههای علم روانکاوی، کودکانیکه در بزرگسالی تمایل به بازی در فیلمهای پورنوگرافی دارند، در کودکی دچار اضطراب جدایی بودهاند. و عموما در دوران طفولیت از دریافت کامل صمیمیت و احساس عشق عاجز بودهاند. درنتیجه در بزرگسالی تلاش میکنند با نمایشگذاشتن صمیمیت و نزدیکی، اضطراب ناشیشده در ناخودآگاه را بهصورت بسیار اغراقشده پاسخ دهند.
از طرف دیگر، در روانکاوی صنعت پورنوگرافی ، یکی دیگر از دلایل موجود در ناخودآگاه این افراد، برای کشیده شدن بهسمت بازی در فیلمهای پورنوگرافی، میل به گرفتن انتقام از نماد والد است. همانطور که میدانید در روانکاوی لایهای وجود دارد به نام سوپر ایگو یا فراخود.
این لایه در روانمان مسولیت کنترل و هدایت بشر بهسمت آموزههای تاییدشدهی محیطی و باید و نبایدهای مرسوم در جامعه را داراست. باید و نبایدهایی از قبیل دین، فرهنگ، مذهب و بقیهی آموزههایی که در یک جامعه، کودک با آن مواجه میشود.
زمانیکه والدین در دوران کودکی شرایط خوبی را برای رشد روانی کودک فراهم نمیکنند،
در گذار زمان فرد در صدد گرفتن انتقام از والدین بر میآید. بدین شکل که این کودکان در دوران طفولیت و هنگامی که ناخودآگاه آنها در شرف شکل گرفتن به سمت علایق و سلایق بوده است، به علت مواجه شدن با موجی از عدم صمیمیت، عدم تایید شدن و محرومیت فراوان از تایید و حمایت والد و همچنین کنترل وسواسگونهی والد برای انجام دادن درست و رعایت کردن تمامی مسایلی که در فرهنگ و یا عرف آن جامعه وجود داشته، به صورت ناخودآگاه دچار عقدهای حل نشده و تنشی بسیار با والد خود میشوند و در آینده تلاش میکنند با خراب کردن تمامی معیارهای والد در دوران کودکی، از والد خویش انتقام بگیرد.
باید توجه داشته باشید که والد در اینجا از نظر علم روانکاوی تنها پدر و مادر نیست. بلکه تمامی کسانی که در کودکی در فرایند شکلگیری شخصیت کودک نقش داشتهاند، در این امر دخیل هستند. بههمین علت است که در روانکاوی، میل به گرفتن انتقام از نماد والد، دلیل سوقیافتن شخصیت این افراد بهسمت بازی در فیلمهای پورنوگرافی ارزیابی میشود.
بدین ترتیب که در بعضی از فرهنگها، عرف جامعه، بایدها و نبایدها و دیگر اصولی که در قوانین آن جامعه قرار دارد، رفته رفته تبدیل به والد درونی کودک شده و شخص برای مبارزه با این کودک در بزرگسالی تصمیم به رفتارهایی میگیرد که از جانب نماد والد و یا سوپر ایگو، کاملا نفی شده و غیرقابل قبول میباشد.
بدین ترتیب همواره فرد تلاش میکند تا
با سرکوب والد درون و با حمله به سوپر ایگو، هم انتقام ناکامی خویش در کودکی را بگیرد و هم با افزایش کام گرفتن و به نمایش گذاشتن کامگیری جنسی، به دیگران و به جامعه ثابت کند که من در کام گرفتن و رسیدن و پاسخ گفتن به نیازهای درونیام موفق شدهام. همچنین ثابت نماید که من میتوانم همواره از زندگی لذت ببرم.
درواقع سعی میکند لذتهایی که در دوران کودکی نبرده و تاییدها و کامهایی که نگرفته، بهصورت بسیار غلوشده بهنمایش گذارد. و به همگان ثابت کند در این امر موفق بوده است. در نتیجه تمامی بازیگران صنعت پورنوگرافی با استفاده از مکانیسم جبران، سعی در جبران ناکامیهای دوران کودکی دارند.
همانطور که میدانید، علم روانکاوی مکانیسم جبران را اینگونه تعریف میکند: مکانیسم جبران مکانیسمی است که بشر برای جبران سرکوبهایی که در کودکی اتفاق افتاده، از آن استفاده میکند. در واقع نیروی سرکوب شده را در جهت عکس و مخالف تقویت میکند. و سمت مخالف این نیرو را لذت تلقی کرده و سعی در افزایش متضاد چیزیکه در او سرکوبشده، مینماید. مثلا کسیکه در کودکی حس امنیت در او سرکوبشده و نتوانسته به امنیت کافی برسد.
از طرف والدین همواره طرد و تنها گذاشته شده است. این فرد والدینی داشته که همیشه سرکار بودهاند یا در محیطی بزرگشده که والد به او کمتوجهی کرده است. در نتیجه با مکانیسم جبران، در آینده سعی در تشدید امنیت در زندگیاش دارد؛ یعنی دقیقا نقطهی متضاد نیاز سرکوبشده.
این افراد در آینده سعی میکنند به
شغلها، انسانها یا موقعیتهایی بروند که حس امنیت سرکوبشده در آنها تشدید شود. بههمین خاطر است که با استفاده از این مکانیسم، میل به کارهایی از قبیل پلیس، وکیل یا چیزهایی که حس امنیت را در آنها افزایش میدهد، یا معشوقهایی که از آنها مراقبت میکنند، جلب میشود.
مکانیسم جبران تنها در مسایل روانی رخ نمیدهد، بلکه در مسایل فیزیکی نیز مشاهده میشود. مثلاً فردی که سمت راست بدنش دچار فلج شده و پای سمت راستش از پای سمت چپش کوتاهتر است، حین راه رفتن بدنش را بهسمت مخالف کج میکند تا کوتاهی سمت راست بدن را با شدت دادن سمت مخالف، جبران کند.
یا در افرادیکه نابینا هستند میبینیم از کار افتادن یک عضو باعث شده آنها از مکانیسم جبران استفاده کنند. و درنهایت عضو دیگری از قبیل لامسه یا شنوایی را تقویت بخشند تا بتواند جایگزین عضو سرکوبشده قرار گیرد.
در نتیجه
تمامی کسانیکه در صنعت پورنوگرافی فعالیت میکنند و بهعنوان بازیگر نقش بازی میکنند با استفاده از این مکانیسم، سعی در جبران نیازهای سرکوبشده کودکیشان دارند. این نیازها عمدتا نیاز به لذت بردن، تایید شدن و کام گرفتن میباشد. و در نهایت این عقدهی سرکوب شده را با به نمایش گذاشتن لذت جنسی و ثابت کردن این امر که توان پاسخگویی به نیازهای سرکوب شده را داریم و میتوانیم کامی را که در کودکی نگرفتهایم، در نهایت بگیریم؛ پایهریزی میکنند. بههمین دلیل عموما تمامی بازیگرانی که در این صنعت فعالیت دارند، در زندگی شخصیشان از روابط اجتماعی محدودتری برخوردار هستند. زیرا گویی آنها میل به اشتراکگذاری را تنها در نمایشگذاری میل جنسی میدانند. در نتیجه تمامی احساساتی را که نمیتوانند با دیگران به اشتراک بگذارند، تبدیل به میل جنسی کرده و در برابر دیدگان همگان به اشتراک میگذارند.
شما میتوانید برای اطلاعات بیشتر در خصوص اعتیاد به پورنوگرافی و ترک تماشای آن، کتاب «پورنوگرافی، لذت ممنوعه» نوشتهی دکتر کامیار سنایی را از فروشگاه سایت بهصورت اینترنتی خریداری نمایید یا اگر علاقهمند به خواندن کتابهای چاپی هستید، این کتاب را از طریق سایت «نشر متخصصان» یا کتابفروشیهای سراسر کشور خریداری نمایید. |
فقط این را دارم بگم که خدا از سر تقصیراتشون بگذره و هدایتشان کنه تا به مسیر درست زندگی برگردن ، گاهی که میشنوم یک پورن استار این شغل را کنار گذاشته و داره عادی مثل بقیه زندگی میکنه خوشحال میشم . خدا کمکشون کنه
با سلام
باید اعتراف کنم که جنابعالی به سطح بالایی از لحاظ علمی رسیده اید که اینطور موشکافی کردین و این آگاهی های کاملاً صحیح و بدون تعصب رو در نهایت صداقت در جهت کمک به اصلاح و آگاهی دادن به جامعه و مردم پست میکنید.
بینهایت ممنون جناب دکتر، شما بی نظیر هستین و ازشما کسیو آگاه تر و با دانش تر و صادق تر و خیرخواه تر ندیدم
خوشحالیم مقاله مورد نظر شما قرار گرفت
من اصلا قبول ندارم میدونید چرا چون من شخصا افرادی رو دیدم که هیچ محبتی نه از پدر و مادر و نه هیچ کس دیگر ندیده اند پس آنها هم برن تو پورن بازی کنند این چه حرفی همینایی که من گفتم خواهر و برادرها همه دکتر ، مهندس و دبیر هستند
بله درست می فرمایید. این نظریه اشاره به همبستگی بین پدیده ها دارد و نه علتها. یعنی افرادی که در فیلمهای پورن حضور دارند اکثرا در کودکی دچار مشکل بوده اند اما به معنای ان نیست که این قانونی برای همه است.
سلام
تو اول متن نوشتید آمریکا از لحاظ فرهنگی غنی تره، در حالی که اگر غنی تر بود، هیچ وقت اجازه تولید این فیلم هارو نمیداد. تناقض ه
مسلما این امر مطلق نمی باشد. هر فرهنگی ضعفها و نقاط قوت خود را دارد. مهم ان است که مقاط قوت را از هر جا و هر کس بتوان قبول و درک کرد.
می فرمایند: اطلبو العلم ولو کان بالصین
خاک تو سر خودشون و خانواده شون با این تربیتشون
مطلب فوق العاده غیرعلمی و نادرستی بود. برعکس نوشته متن، تقریبا همه افرادی که در صنعت پورنوگرافی فعالیت می کنند افرادی آسیب دیده هستند که نمی توانند کاری با درآمد بالاتر پیدا کنند. تحقیقات متعدد نشان می دهد اغلب این افراد چنین شغلی را انتخاب نکرده اند، بلکه به این سمت سوق داده شده اند. اعتیاد تقریبا صد درصدی این بازیگران و آمار بالای خودکشی در آنها نشان می دهد که اصلا از این شغل راضی نیستند. مشخص است که نویسنده نه با اصول ابتدایی روانکاوی آشنا بوده و نه اصول بدیهی فرهنگ را.
ممنون از نظر شما. همانگونه که در متن قید شده است منظور بازیگرانی است که به میل و رغبت خویش وارد این صنعت شده اند نه افرادی که به عنوان برده جنسی محسوب شده و یا بدلیل فشارهای مالی بدین کار روی می اورند. این مقاله بیشتر افرادی را مد نظر دارد که در جوامع غربی به پورنوگرافی کشیده می شوند.
خوده من تو بچگی کسی زیاد بغلم نمیکرد در حالی که من خیلی دلم میخواست یکی بغلم کنه سره منو بزاره رو شونه هاش موهای سرمو نوازش کنه . ولی کسی با من این کارو نکرد . الان که ۳۳ سالم شده هنوز اون عقده رو دارم . دوست دارم بچه بشم عموی من بیاد نوازشم کنه . ولی چه فایده عمو دیگه از دنیا رفته . الان من یه برادر زاده دارم . یه پسره . از وقتی کوچولو بود همیشه تو بغل من بود . سره من رو شونه های اون سره اون رو شونه های من . الان شده سیزده چهارده سالش هنوزم سرمونو میزاریم رو شونه هم . اون روزا عموم منو بغل نکرد الان به جاش برادر زاده م که هست . فردا روزی اگر ازدواج کنم خدا بخاد بچه خودم که هست . جای جبران برای این مسائل تا حدود زیادی هست . این پورن استارها مشکلشون چیزه دیگه س . شما گول نخورید . الان روشن فکرها خیلی سعی میکنن این جور آدما رو تبرئه کنن . حتی همجنسبازی رو نوعی بیماری میدونن . میگن اینا بی گناه هستن . دست خودشون نیست . جوری سره مردم کلاه میزارن که در آخر نه تنها به اونا ایرادی نگیریم بلکه حق را هم به اون ها بدیم . اون پسری که میره به یه پسردیگه تجاوز میکنه اولش همجنسگرا نیست . ولی وقتی این کار را تکرار میکنه بعد از مدتی خودش هم مفعول میشه و تازه اون موقع میشه گفت این آدم بیماره روانیه . خودش خودشو بیمار کرده . نه اینکه کاره ژنتیک یا طبیعت بوده .الان فرض کنید من یه خانومم تو امریکا و از خدا میترسم نمیرم تو صنعت پورن . ولی اگر نترسیدم و رفتم نمیتونم دو سال بعدش بندازم گردن ژنتیک و طبیعت و ضمیر ناخود آگاه و این جور چیزا . مقصر اصلی خودم هستم . درست مثل کسی که معتاد میشه و همه رو مقصر میدونه جز خودش . بله مسائل زیادی میتونه تحریک کننده باشه ولی تصمیم گیرنده خوده خوده ما هستیم . مگر اینکه مثلا به زور کسی رو مجبور به کاری کنن که اون اصلا بحثش جداس . ولی گوله این روشن فکرارو نخورید . اگر اون زن از روی اجبار و تنگدستی نرفته باشه دنبال این شغل کثیف مطمئن باشید جاش تو آتش جهنمه . حتی تو انجیل برنابا هم خوندم وای بر کسانی که فحشا رو تجارت خود قرار دادند . میدونید خیلی ها همین فیلم ها رو میبینن تحریک میشن میرن به زن و بچه دیگران تجاوز میکنن . میخام بدونم اون روشن فکری که طرف اینا رو میگیره اگر بچه ی خودش مورد تجاوز قرار بگیره باز هم از اینا طرفداری میکنه ؟
ممنون از نظر شما. بله همیشه جایی برای اراده انسان وجود دارد و نمی توان از زیر بار مسئولیت شانه خالی کرد. ولی موضوع ما در اینجا فردی و اخلاقی نیست بلکه اجتماعی روانشناختی است. به این مفهوم که وقتی می گوییم در سیگار کشیدن عواملی مانند والدین- محیط نامناسب و…موثر است به معنای رفع مسئولیت شخص نمی باشد.
حرفت کاملا درست و بحقه.{البته تو کشورهای اکثرا اسلامی}
جوامع غیر اسلامی، روحانیون دینیشون زیاد به این موضوعات نمی پردازن .
طرف گناه میکنه ، بعدش پشیمون میشه میره اقرار به گناه جای کشیش می کنه و کشیش بهش میگه بخشیده شدی وتمام.(اون حسی که تو از خدا داری در اون جوامع اون حسو ندارن )
نظام سلطه روهم باید در نظر گرفت.(سرمایه داری)
در چنین جوامعی موضوعات روانشناسی می تونه کمک کننده باشه.
بنوعی می تونی بگی در اون جوامع ،بعلت آموزه های غلط ، شخص بدام! افتاده .
حتی در همین جامعه اسلامی هزار و یک فحشا (زنا , زنا محسنه ، تجاوز به کودک ، لواط در مدرسه ها و ….)و افراط در صیغه در حال رخ دادنه که علتش اینه که روحانیون اکثرا مفت مدرک می گیرن و یا منبرشون سیاسی شده و همچنین فقر و بدبختی و افراط در صیغه کردن.
عالی بود و کامل
ممنون از حسن نظر شما
واقعا لذت بردم از تیزبینی و نگاه ظریف شما
من هم نوعی احساس ترحم نسبت به بازیگران پورن داشتم و حدس می زدم نوعی کمبود آنها را به این سمت جذب کرده باشد.
ممنون از حسن نظر شما.
مطالبتون فوق العاده مفید و کمک کننده بود با جزئیات دقیق..بسیار ممنون
خوشحالم مقبول نظر بود.