چگونه درک حسادت می تواند به یک رابطه بهتر منجر شود؟

درک حسادت در رابطه

حسادت یک احساس پیچیده است و درک حسادت در رابطه عاطفی، از اهمیت زیادی برخوردار است. اما چرا؟

یک دقیقه، شما و شریک زندگی‌تان باهم خیلی خوب هستید، در خیابان راه می‌روید، می‌خندید. ناگهان فکرتان مشغول می‌شود: شاید به واسطه‌ی نگاه متعصب یک غریبه جذاب باشد و یا دعوتی برای معاشرت با آن همکار مضحکی که هیچکس از صحبت کردن در موردش دست نمی‌کشد.

موج‌هایی از خشم، ترس، احساس مالکیت، غم و اندوه! همه ما حسادت عاشقانه را متفاوت تجربه می‌کنیم. اما وجه مشترک همه این احساس‌ها این است که یک زنگ هشدار درونی را به صدا در می‌آورد.

جولی همیلتون، روانشناس، می‌گوید: «سرنخ من این است که تصور می‌کنم تأثیرم را بر شخصی که به او اهمیت می‌دهم، از دست داده‌ام. تصور می‌کنم که عشق کمتر شده است، توجه کمتر شده است؛ در هر صورت انگار یک چیزی کمتر شده است.»

در صورت عدم مدیریت صحیح حسادت و عدم درک حسادت در رابطه عاطفی، عواقب آن می‌تواند جدی باشد. احساس حسادت می‌تواند منجر به هر چیزی شود، از درگیری‌های داخلی گرفته تا بحث‌های غیرضروری و خشونت خانگی و حتی فراتر از آن.

همیلتون می‌گوید: اما اگر این احساس به درستی پرورش داده شود، حسادت می‌تواند ابزاری قدرتمند برای تغییر و حتی «فرصتی زیبا» برای «عمیق‌تر کردن آگاهی‌مان از آنچه که می‌خواهیم، به چه کسی اهمیت می‌دهیم و چه کسی هستیم» باشد. بنابراین درک حسادت در رابطه از اهمیت زیادی برخوردار است.

حسادت

ژاکلین میسلا، تحلیل‌گر و کوچ (Coach)، می‌گوید: حسادت کردن و حسرت و غبطه خوردن اغلب باهم اشتباه گرفته می‌شوند.

حسرت خوردن، آن هیولای چشم سبز بدنام، واکنشی است به چیزی که آرزو می‌کردید داشته باشید، مانند زمانی که فکر می‌کنید شخص دیگری شغل یا بدن یا خانه‌ای بهتر از شما دارد.

از سوی دیگر، میسلا می‌گوید: حسادت واکنشی است به ازدست دادن چیزی یا کسی که دارید، یا حتی آگاهی از یک فاصله یا ازدست دادن یک رابطه ارزشمند. این واکنش به ظاهر تند، از جاهای مختلفی سرچشمه می‌گیرد. همیلتون می‌گوید: حسادت در نوزادان از شش ماهگی اثبات شده است، بنابراین یک جزء بیولوژیکی به حساب می‌آید. اما همچنین حسادت یک جنبه فرهنگی بزرگ نیز دارد.

همیلتون می‌گوید: «ما توسط خاطرات و داستان‌هایی احاطه شده‌ایم که به حسادت وزن می‌دهند و به آن اهمیت خاصی می‌دهند. در واقع به ما گفته می‌شود که نباید آن را در زندگی‌مان بخواهیم». معمولا وقتی حسادت به حس مالکیت داشتن ما در روابط گره می‌خورد، روابط را پیچیده‌تر می‌کند.

نکته اصلی اینجاست که احساس حسادت کاملاً طبیعی است! اما کاری که با آن احساسات انجام می‌دهیم، مهم است. پذیرش حسادت به‌عنوان بخشی دیگر از طیف عواطف روزمره، به جای زرق و برق‌آمیز کردن آن یا تلاش برای نادیده گرفتن آن، کلید استفاده‌ی خوب از آن است.

حسادت اغلب از احساس ناامنی‌های خود ما ناشی می‌شود.

علت اصلی احساسات خود را پیدا کنید و تا جایی که می‌توانید خود را آرام نگه دارید.

میسلا و همیلتون در این مورد باهم موافقند که در حالی که نتیجه حسادت معمولاً اختلافات بیرونی است، علت تقریباً همیشه یک احساس درونی ناامنی، کمبود یا ترس است و اغلب محصول تجربیات قبلی است.

شاید وقتی در حال بزرگ شدن بودید، رابطه والدین‌تان باعث شد که شما با مشکلات اعتماد مواجه شوید، یا اینکه شاید یکی از دوستان سابقتان در گذشته به شما خیانت کرده باشد. در هر شرایطی که باشید، هرکسی نقاط ضعف خود را دارد؛ حتی در روابطی که حسادت آشکارا مطرح می‌شود یا حتی انتظار می‌رود.

میسلا می‌گوید: مهم است که از خودتان بپرسید حسادت‌تان می‌خواهد در مورد خواسته‌ها و نیازهایتان چه چیزی به شما بگوید. حسادت می‌تواند فرصتی باشد تا در مورد احساستان با شریک عاطفی‌تان گفتگو کنید.

باید زمان و فضای مناسبی را که حسادت نیاز دارد، به او بدهید

در مورد حسادت راه‌حل یکسانی وجود ندارد، اما توجه به این نکته مهم است که وقتی هیولای حسادت درونی شما به وجود می‌آید، شما دیگر خود واقعی‌تان نیستید.

گاهی اوقات شما فقط به یک نفس عمیق و یک لحظه نیاز دارید تا اجازه دهید احساسات بگذرند. گاهی لازم است در حالیکه در ماشینتان هستید، جیغ بزنید و آواز بخوانید. و گاهی اوقات ممکن‌است احساس کنید که واقعاً باید به شریک زندگی خود بگویید که در سر شما چه می‌گذرد. همیلتون می‌گوید در مورد آخرین مورد با احتیاط پیش بروید.

همیلتون می‌گوید: «هیچ‌وقت برای گفتگو در مورد آن با شریک زندگی‌تان زود نیست، اما مهم است به یاد داشته باشید که حسادتی که احساس می‌کنید، متعلق به شماست و مال او نیست».

همیلتون تاکید می‌کند که آگاه بودن از احساسات و بیان کلامی آنها مهم است، اما فرافکنی این احساسات بر روی شریک عاطفی‌تان یا گروگان گرفتن رابطه‌تان توسط حساسیت‌های خودمان قبل از سنجیدن واقعیت، «غیرعملی» و «ناتوان‌کننده» است.

این که شادی خود را صرفاً به کنش‌ها یا واکنش‌های خاص شریک زندگی خود معطوف کنید – به جای همکاری با یکدیگر برای ایجاد مرزهای روابط بی‌طرفانه – یک پایه‌ی ناپایدار ایجاد می‌کند. میسلا می‌گوید: اگر می‌خواهید با شریک زندگی خود رابطه‌ی خوبی داشته باشید، سعی کنید فضایی برای کاهش تنش و برآورده کردن نیازهای خود به روش‌های ساده‌ای پیدا کنید.

اگر فکر می‌کنید زمان تغییر فرا رسیده است، تلاش کنید مشکلاتتان را باهم حل کنید

همیلتون می‌گوید: حسادت در روابط زمانی که شروع به محدود کردن اعمال شما یا شریک زندگیتان می‌کند یا زمانی که الگوهای ناسالم به وجود می‌آید، نیازمند تغییر است.

مثلا شاید ارسال پیامک، یک نقطه‌ی گیر رابطه‌تان باشد. اگر شریک زندگی شما از شما بخواهد به شخص خاصی پیامک ندهید، ممکن است علامت قرمز باشد. اگر این یک تذکر جدی باشد، ممکن است مشکلات کنترل کردن وجود داشته باشد.

بهتر است به جای تعیین حد و مرزهای غیرواقعی، زمانی را به صحبت در مورد احساسات و نیازهای خود اختصاص دهید و سپس برای ایجاد یک برنامه، با یکدیگر همکاری کنید. آیا می‌توانی با پیامک روزانه موافقت کنی؟ آیا می‌توانیم دوستان یکدیگر را ملاقات کنیم؟ آیا بهتر نیست یک سیاست عدم تماس تلفنی بعد از یک زمان مشخص از روز را تنظیم کنیم؟ ممکن است همیشه یک حد وسط کامل وجود نداشته باشد. اما می‌توانید باهم تلاش کنید تا به فضایی برسید که هردوی شما احساس امنیت کنید و شنیده شوید.

و اگر هر یک از آن‌ها خیلی بزرگ به نظر می‌رسد که نمی‌توان به تنهایی آن را مدیریت کرد، همیلتون می‌گوید مراجعه به شخص ثالث قابل اعتماد و بی‌طرف، مانند یک درمانگر، ایده خوبی است.

برای از بین بردن حسادت، محبت را تمرین کنید

احساس همدلی و شفقت، معمولاً به عنوان متضاد حسادت درک می‌شود. همدلی به طور خاص به احساس شادی – به جای تهدید – اشاره دارد، مخصوصا زمانی که شریک زندگی شما با شخص دیگری تعامل عاشقانه دارد.

اگر این مورد به نظرتان یک ایده غیرواقعی به‌نظر می‌رسد، همیلتون می‌گوید ممکن‌است آنقدرها هم که فکر می‌کنید دور نباشد.

همیلتون می‌گوید: وقتی صحبت از عاشقانه‌ها به میان می‌آید، برای بسیاری از ما یک احساس شهودی نیست. بنابراین من دوست دارم از مردم بخواهم به مواقعی فکر کنند که شاهد خوشحالی کودکی کوچک بوده‌اند. این مورد به وضوح نشان می‌دهد که در مورد درک احساساتمان چقدر سختگیر هستیم. ما دوست داریم احساس شادی را برای شاد بودن دیگران تقویت کنیم، زیرا این حالت همیشه خوشایند است. البته این بدان معنا نیست که خیلی هم آسان است.

ایجاد فضایی برای جشن گرفتن بردهای همسرتان و یافتن شادی واقعی در خوشحالی او ممکن است حسادت شما را از بین نبرد، اما ممکن است از اینکه چقدر می‌تواند بار شما را سبک کند شگفت‌زده شوید.

منبع:

https://www.npr.org/2021/10/09/1044018004/jealousy-relationships-emotions