آیا من خودشیفته هستم
درمان خودشیفتگی
درمان خودشیفتگی در درجه اول نیازمند به پذیرش مشکل است. پذیرش اینکه شاید یک فرد خودشیفته باشید و به کمک نیاز داشته باشید یک چالش بزرگ است، اما انجام این کار ممکن است روابط و شادی کلی شما را بهبود بخشد.
اگر این مورد برایتان صادق است، باید بپذیرید که مشکلی وجود دارد، به دنبال یک تشخیص حرفهای باشید و یک برنامه رواندرمانی دقیق را در پیش بگیرید. در عوض، اگر به دنبال کمک برای شناسایی و برخورد با یک خودشیفته یا حتی زندگی با چنین فردی هستید (خواه فرد مورد نظر مبتلا به NPD – اختلال شخصیت خودشیفته تشخیص داده شده باشد یا نه) درک چالشهای درمان خودشیفتگی میتواند مفید باشد.
روش اول: پذیرش اینکه به کمک نیاز دارید
۱. احساسات افسردگی یا نارضایتی یا رفتارهای خودتخریبی را نادیده نگیرید. احتمالاً هرگز به خودتان نخواهید گفت: «من فکر میکنم مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفتگی هستم و باید برای آن کمک بگیرم. » در عوض، اگر تصمیم بگیرید که به دنبال کمک باشید، احتمالاً به این دلیل است که نگران تأثیراتی هستید که آنها را به خودشیفتگی مرتبط نمیدانید؛ چیزهایی مانند احساس اضطراب، افسردگی، ناتوانی در حفظ روابط یا رفتارهای خودتخریبی.
- اگر احساس میکنید چیزی در زندگیتان از دست رفته یا درست نیست، با پزشکتان صحبت کنید و در صورت توصیه، به یک متخصص سلامت روان مراجعه کنید.
- برای افراد خودشیفته، اعتراف به اینکه هر چیزی در مورد آنها «اشتباه» است بسیار دشوار میباشد، بنابراین قطعاً این اولین قدم دشوار است.
۲. نگاهی صادقانه به نحوه درک دیگران از خودتان بیندازید. شما احتمالاً تمایل دارید که انتقاد (سازنده یا غیرسازنده) دیگران را دلیلی بر نقصهای آنها بدانید و نمیخواهید قبول کنید که هر یک از این انتقادات ممکن است معتبر باشد. با این حال، تمام تلاشتان را بکنید تا از دیدگاه دیگران به مسائل نگاه کنید و ببینید که چگونه رفتارهایتان ممکن است به دیدگاه آنها کمک کند.
- اگر مردم اغلب به شما میگویند که خودشیفته هستید، حس حقبهجانب یا ایگوی مغروری دارید یا احساس همدلی ندارید، با انگیزه ناگهانی خود مبارزه کنید که این دیدگاهها را به عنوان حسادت یا نادانی کنار نگذارید. برای درمان خودشیفتگی، اگر بتوانید به خودتان اعتراف کنید که احتمال دارد حتی اندکی اعتبار برای این دیدگاهها وجود داشته باشد، ممکن است بتوانید نیروی لازم را برای درمان پیدا کنید.
۳. از خود بپرسید که آیا میخواهید حسهایتان را به چالش بکشید. پذیرش اینکه یک فرد خودشیفته هستید بسیار دشوار است و درمان آن ممکن است حتی دشوارتر باشد. به هر حال، شما باید تمایل داشته باشید که جنبههای اساسی ادراک خود را رها کنید و آنها را با حس متعادلتری از خود جایگزین کنید که میتواند عیبها و نقصها را بپذیرد.
- برخی از کارشناسان این سؤال را مطرح میکنند که آیا واقعاً حتی امکان درمان مؤثر NPD وجود دارد یا خیر. حداقل، این واضح است که درمان، مستلزم تعهد کامل هم از طرف بیمار و هم از طرف درمانگر است.
- هیچ قرص جادویی (یا هر نوع دارویی) وجود ندارد که بتواند خودشیفتگی را «درمان» کند، هیچ نوع درمان سریع دیگری نیز وجود ندارد. شما احتمالاً باید بپذیرید که برای درمان منظم و مداوم با یک متخصص سلامت روان آموزش دیده، همکاری کنید.
۴. به دنبال حمایت عزیزانتان باشید. شاید به دلیل خودمحوری و عدم همدلی، سابقه دور کردن عزیزانتان از خودتان را داشته باشید. با این حال، جهت دریافت کمک مورد نیاز خود و پایبندی به آن، به حمایت هر چه بیشتر افراد دلسوز نیاز دارید.
- اگرچه پذیرش این مسئله بسیار دشوار خواهد بود، به آنها بگویید که میدانید مشکلی وجود دارد و سعی میکنید کمک بگیرید. اگر آنها پیشنهاد کمک به شما میدهند (مثل پیدا کردن درمانگران بالقوه، همراهی با شما به جلسات مشاوره یا ارائه حمایت اخلاقی) با انگیزهی ناخودآگاه خود مبارزه کنید تا آنها را رد نکنید.
روش دوم: دریافت تشخیص حرفهای
۱. جهت معاینه و ارجاع احتمالی به پزشکتان مراجعه کنید. یک قرار ملاقات با پزشک معاینههای اولیه خود تعیین کنید و توضیحی کلی در مورد نگرانیتان بدهید، میتوانید بگویید: «من اواخر خیلی احساس افسردگی میکنم» یا «من نمیفهمم چرا نمیتوانم روابط دوستانه یا عاشقانه را حفظ کنم. » احتمالاً پزشک با انجام یک معاینه فیزیکی شروع کند تا هرگونه مسائل فیزیکی که ممکن است بر سلامت عاطفی شما تأثیر بگذارد را بررسی کند.
- احتمالاً آنها از شما در مورد علائمی که دارید بیشتر میپرسند و سعی میکنند تصویر کلی واضحتری از سلامت روانتان به دست آورند.
- آنها همچنین ممکن است در مورد دوران کودکی، والدین شما و هرگونه سابقه خانوادگی از مشکلات سلامت روان تشخیص داده بپرسند؛ زیرا این موارد میتوانند منجر به NPD شده باشند.
- اگر آنها مشکوک به NPD یا سایر مشکلات سلامت روان باشند، احتمالاً شما را به یک متخصص در آن زمینه ارجاع میدهند.
۲. یک ارزیابی روانشناختی توسط یک متخصص آموزش دیده انجام دهید. به عنوان فردی که دارای ویژگیهای خودشیفتگی است، این به اندازه کافی سخت است که به یک پزشک «معمولی» مراجعه کنید و اعتراف کنید که ممکن است مشکلی وجود داشته باشد. اعتراف به یک متخصص حتی دشوارتر است. به همین دلیل، باید سعی کنید تا با اصرار خود که میگویید همه در موردتان اشتباه میکنند و لایق شما نیستند، مبارزه کنید و به ملاقات یک متخصص بروید.
- در ابتدا، متخصص سؤالاتی در مورد علائمتان با جزئیات بیشتر، نحوه تربیت و غیره میپرسد و ممکن است یک پرسشنامه شفاهی یا کتبی به شما بدهد تا آن را تکمیل کنید.
- حداقل در ایالات متحده، NPD بهطور کلی براساس معیارهای ارائه شده در DSM (عمدتاً راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی) تشخیص داده میشود. NPD کمتر یک اختلال منفرد است تا مجموعهای از اختلالات که توسط ارتباط بیمار با معیارها تعیین میشود.
۳. تشخیص خود را بپذیرید و با ذهنی باز روی هدفتان تمرکز کنید. اعتراف به اینکه «اختلالی» دارید که برخی به اصطلاح «متخصص» میتوانند به درستی آن را تشخیص دهند، احتمالاً بر خلاف هر عادت یا وجود شما خواهد بود. به همین دلیل، لازم است مدام به خودتان یادآوری کنید که تشخیص، یک حمله شخصی به شما یا قضاوت شخصیتتان نیست. در عوض، تشخیص صرفاً راهی برای شناسایی یک جزء کلیدی از شخصیت شما و جستجوی راهکارهایی است که بتواند آن را برای بهبود سلامت کلی شما تنظیم کند.
- سعی کنید روی دلایلی که چرا به دنبال تشخیص هستید و اهدافی که برای درمان دارید تمرکز کنید. اگر میخواهید روابط عمیقتر و رضایتبخشتری با دیگران داشته باشید، به خودتان بگویید که هدفتان ارزش تلاشی را دارد که باید انجام دهید.
۴. برای مسائل مربوط به سلامت روان یا مسائل اضافی آن، درمان دریافت کنید. درمان NPD تنها بر رواندرمانی (یا گفتگودرمانی) متمرکز است که به معنای جلسات منظم با یک متخصص سلامت روان میباشد. با این حال، اگر نگرانیهای مرتبط یا اضافی در مورد سلامت روان دارید، مثلاً مواردی مانند افسردگی یا اضطراب، ممکن است برایتان داروها یا درمانهای دیگری نیز تجویز شود.
- اگر برایتان داروهای ضدافسردگی یا ضداضطراب تجویز شده است، آنها را طبق دستور مصرف کنید. اما فکر نکنید که مصرف داروهایتان جایگزینی برای رواندرمانی مختص به NPD است.
روش سوم: شرکت در رواندرمانی برای درمان خودشیفتگی
۱. در مورد سابقه و تجربیات روابط خود صحبت کنید. در طول جلسات اولیه، درمانگرتان سعی میکند شما را بشناسد و با شما ارتباط برقرار کند. وقتی او از شما در مورد زندگی، گذشته یا چالشهایی که داشتهاید میپرسد، حالت تدافعی نگیرید یا از جواب دادن به سؤالها طفره نروید. اگر واقعاً میخواهید در زندگیتان تغییری ایجاد کنید، باید روراست و صادقانه باشید و در این فرآیند شرکت کنید.
- اگرچه این مسئله به رویکرد فردی درمانگر بستگی دارد، اما احتمال زیادی وجود دارد که او سعی کند با شما ارتباط همدلانه ایجاد کند تا بتواند مسائل را آنطور که شما انجام میدهید بهتر ببیند. این بدان معنا نیست که او سعی دارد رفتارهایتان را توجیه یا تأیید کند، بلکه به این معنی است که او سعی دارد استراتژیهای درمانی خود را از دیدگاه شما بسازد.
۲. جهت شناسایی مکانیسمهای دفاعی و محرکهایتان با درمانگر همکاری کنید. شما به احتمال زیاد طیف وسیعی از مکانیسمهای دفاعی دارید که برای جلوگیری از هر چیزی که تصورتان از خود را به چالش میکشد یا در تضاد با آن است، استفاده میکنید. به منظور ایجاد یک برنامه درمانی فردی، درمانگرتان باید این مکانیسمهای دفاعی را با شما شناسایی کند تا هر دو بتوانید راههایی برای دور زدن آنها پیدا کنید.
- به عنوان مثال، مکانیسمهای دفاعی میتواند شامل تمسخر یا تحقیر دیگران یا به معنای واقعی کلمه، کنارهگیری از موقعیتی باشد که شما را به چالش کشیده است.
- شما همچنین باید جهت شناسایی محرکهای خاص برای مکانیسمهای دفاعیتان، با یکدیگر همکاری کنید. برای مثال، شک و تردید در استعدادهایتان در محل کار یا مهارتهای عاشقانهتان، ممکن است محرک باشد.
۳. برنامهای برای بهبودی ایجاد کنید که بر محدودیتها و تغییرات تأکید دارد. برخی از درمانگران، درمان NPD را مشابه با روشهای درمان ترک اعتیاد میدانند. به این معنی که فرد مورد نظر باید راهکارهایی برای اجتناب، تلاش کردن و در صورت لزوم، انکار محرکهایی که او را در مسیری مخرب قرار میدهد، توسعه دهد. مانند افراد دیگر در دوره بهبودی، شما باید بپذیرید که مشکلی دارید و تمام تلاشتان را برای ایجاد تغییرات مثبت بکنید.
- براساس شرایط منحصربهفرد خود، به عنوان مثال، ممکن است به شما توصیه شود که از شرایط بسیار رقابتی در محل کار خودداری کنید، یا هنگام شروع یک رابطه، انتظارات مناسبی داشته باشید.
۴. جهت شناسایی و جایگزینی باورها و رفتارهای مشکلساز در درمان شناختی رفتاری شرکت کنید. درمانگرتان ممکن است از درمان شناختی رفتاری (CBT) استفاده کند تا به شما کمک کند که راهکارهای جدیدی برای رفتارهای مشکلساز خود ایجاد کنید. برای مثال، شاید شما سناریوهای مختلف را تجسم کنید و روی راههای جدیدی برای نزدیک شدن به نحوه واکنش خود به آنها کار کنید.
- به عنوان مثال، CBT ممکن است به شما کمک کند تا با دیگران همدلی بیشتری داشته باشید.
- همه متخصصان NPD از CBT استفاده نمیکنند و شاید برای موقعیت شما ایدهآل نباشد. این مهم است که با درمانگرتان تلاش کنید تا برنامهای را که برای شرایطتان بهترین است، توسعه دهید و به آن پایبند باشید.
۵. اگر درمانگرتان گروه درمانی یا خانواده درمانی را توصیه میکند، آن را قبول کنید. شما ممکن است از خانواده درمانی بهره زیادی ببرید، زیرا این به شما اجازه میدهد مستقیماً با عزیزانتان در شناسایی عوامل محرک، مکانیسمهای دفاعی و توسعه استراتژیهای جایگزین پیش بروید. در ابتدا، شاید وسوسه شوید که احساس کنید همه در حال انتقاد از شما هستند، اما اهداف و ذهنتان را حفظ کنید و به یاد داشته باشید که همه برای کمک به شما آنجا هستند.
- به علاوه، درمانگرتان ممکن است گروه درمانی را توصیه کند، در این صورت به شما فرصتی داده میشود تا با افراد دیگری که مبتلا به NPD هستند، تعامل داشته باشید. این امر میتواند مفید باشد که بدانید در چالش خود تنها نیستید.
پرسش و پاسخ تخصصی
- آیا خودشیفتگی واقعاً بد است؟
بله. خودشیفتگی شما احتمالاً بر نزدیکترین افراد مانند اعضای خانواده تأثیر میگذارد. یک والدین خودشیفته ممکن است به فرزندشان آموزش دهند که به جای تمرکز بر آنچه که واقعاً نیاز دارد، فقط روی چیزهایی که آنها میخواهند تمرکز کند. غلبه بر این مشکل برای یک کودک میتواند واقعاً دشوار باشد، زیرا ممکن است در دانستن اینکه چه کسی هست یا به چه چیزی نیاز دارد، تجربه کافی نداشته باشد.
منبع: