خود هیپنوتیزم چیست؟

مفهوم خود هیپنوتیزم

خود هیپنوتیزم یعنی فرد خودش، خود را هیپنوتیزم ‌کند.

برای بسیاری از افراد هیپنوتیزم امری ترسناک به نظر می‌رسد. شاید فکر کنید کنترل ذهن و رفتار خود را از دست می‌دهید یا شخص دیگری به شما پیشنهاداتی بدهد که دوست نداشته باشید انجام بدهید. ممکن است برای فردی که ضربه روحی را تجربه کرده یا به راحتی به درمانگر اعتماد نمی‌کند، کار با هیپنوتیزم درمانی برای بهبود یا تغییر خود، سخت باشد.

خود هیپنوتیزم راهی بی‌خطر و آسان برای دستیابی به بسیاری از مزایای کار با هیپنوتیزم درمانی است. خود هیپنوتیزم می‌تواند به همه چیز در زندگی کمک کند. از مدیریت استرس و اضطراب گرفته تا کاهش وزن و رژیم و حتی اعتماد به نفس و مهارت‌های سخنرانی در جمع. همچنین یادگیری خود هیپنوتیزم می‌تواند به شما در مطالعه موثرتر کمک کند. اطلاعات را به خاطر بسپارید و آنها را در صورت نیاز فراخوانی کنید و به طور کلی خود را آرام و ریلکس نگه دارید تا در طول روز باز و پذیرا باشید.

خود هیپنوتیزم ذهن ناخودآگاه شما را ترغیب کرده و به تدریج باعث تغییر در باورهای ناکارآمد و افکار اتوماتیک می‌شود.

مراحل خود هیپنوتیزم

یادگیری خود هیپنوتیزم نسبتاً آسان است، اما مانند یاپگیری هر مهارت جدیدی به تمرین نیاز دارد. به عنوان یک پیشنهاد می‌توانید مراحل زیر را هر روز حداقل دو تا سه بار انجام دهید تا به یک کار روتین تبدیل شود. هیچ دارویی در این زمینه وجود ندارد، هیچ روش پزشکی و هیچ شرایط کاملی برای دستیابی به آن وجود ندارد. فقط تمرین کنید و آنگاه ذهن شما شروع به همکاری می‌کند.

مرحله اول

اولین قدم یافتن مکانی آرام است که بتوانید حدود پنج دقیقه در آن بنشینید و بتوانید در لحظه‌ی حال باشید. شما نمی‌خواهید زنگ یک تلفن، سر و صدای بچه‌ها، یا رئیستان که با شما تماس می‌گیرد، مزاحم آرامش و تمدید قوای روانی شما شوند. برای برخی از افراد، نشستن در اتومبیل پارک شده (درها قفل شده و با رعایت نکات ایمنی) نیز می‌تواند کارساز باشد. پس در اولین قدم، جایی را که دوست دارید و احساس راحتی می‌کنید و می‌توانید راحت بنشینید، پیدا کنید. اطمینان حاصل کنید که کمر شما یک تکیه گاه دارد و شما به محض شروع خود هیپنوتیزم می‌توانید تکیه دهید و محیط مناسبی را برای تجربه ی خود فراهم کرده‌اید.

مرحله دوم

با عبور دادن فکرتان از روی پاها و اجازه دادن به دستانتان برای ریلکس شدن شروع کنید. پس از اینکه بدنتان را ریلکس کردید، نفس عمیق بکشید. از طریق بینی نفس بکشید و از طریق دهان بسیار آرام و با آرامش نفس بکشید. روی تنفس تمرکز کنید، تصور کنید که می توانید آن را وارد کنید و بیرون آمدن آن را ببینید. دو نفس عمیق دیگر بکشید و در نفس سوم، وقتی نفس می‌کشید، چشمان خود را ببندید.

مرحله سوم

چند دقیقه بنشینید و فقط اجازه‌دهید نفستان وارد و خارج شود و تمام توجه خود را معطوف به نفستان کنید. هر وقت می‌خواهید فکر کنید یا زمان را بررسی کنید، یا بلند شوید و به موضوعی در ذهنتان مشغول شوید، به آرامی آن فکر را کنار زده و به تنفس خود بازگردید. به جز نفس کشیدن کار دیگری انجام ندهید.

مرحله چهارم

وقتی کاملاً آرام شدید و روی نفس خود تمرکز کردید، به بدن خود اجازه دهید هرجایی که نشسته‌اید بسیار سنگین شود. توجه داشته باشید که پاها و بازوهایتان مانند وزنه شده‌اند و تقریباً به صندلی چسبیده‌اند. این یک حالت راحت و به طور کلی بسیار آرامش‌آور است، زیرا شما فقط به وزن بدن خود تسلیم می‌شوید و به خود اجازه می‌دهید در هر جایی که نشسته‌اید فرو بروید.

مرحله پنجم

هنگامی که خیلی آرام شدید، در ذهن خود به آرامی یک مانترا (عبارت) مثبت را تکرار کنید مانند: «من آرام هستم، کنترل دارم، آرام هستم». این مانترا را بارها و بارها تکرار کنید. این عبارت تاکیدی باید با زبان «من» باشد و باید مثبت و دلگرم کننده و همچنین آرامش بخش باشد. این کار را بارها و بارها تکرار کنید. و اجازه دهید بدنتان تسلیم آرامش و احساس آسایشی شود که ایجاد می‌کنید.

مرحله ششم

وقتی به پنج دقیقه خود هیپنوتیزم رسیدید (ممکن است در جلسه اول مجبور باشید از تایمر یا یک موسیقی بی‌کلام با زمان مشخص استفاده کنید، اما با گذشت زمان ذهن شما اتمام پنج دقیقه را به شما اطلاع می‌دهد) احساس بازگشت انرژی به بدنتان را شروع خواهید کرد، به هر اندام بدن انرژی و اطمینان را از طریق ذهنتان بفرستید. سه نفس عمیق دیگر بکشید، دوباره از طریق بینی و از طریق دهان. به آرامی از ۱۰ تا ۱ برعکس بشمارید و وقتی به عدد یک رسیدید، چشمان خود را باز کنید. چند دقیقه آنجا بنشینید و از تجربه مثبت این وقت ارزشمند، لذت ببرید.

هیپنوتیزم تکنیکی است که در آن ذهن هوشیار عقب رانده می‌شود. و هیپنوتیزم کننده پیشنهادات خود را مستقیماً به ضمیر ناخودآگاه ارائه می‌دهد. ذهن بسیار قدرتمند است. آنچه ضمیر ناخودآگاه باور دارد، انجام می‌شود. به این ترتیب که یک هیپنوتراپ می‌تواند مخاطب را ترغیب به انجام کاری کند که نیاز به مهارت زیادی دارد و قبلاً آن را انجام نداده است. آنها به ضمیر ناخودآگاه می‌گویند این یک واقعیت است. و ذهن آگاه با وجود اینکه اعلام می‌کند نمی‌تواند چنین باوری را بپذیرد، اما در برابر آن مقاومت نمی‌کند.

تا زمانی که باورهای موجود در ذهن، آگاهانه و با تکرار تغییر نکنند، تأیید خود از طریق عبارات تاکیدی به موفقیت «خود هیپنوتیزم» تبدیل نمی‌شود. ما نمی‌توانیم ذهن آگاه خودمان را دور بزنیم. بنابراین باید با آن کار کنیم و این موضوع می‌تواند مدتی طول بکشد.

ضمیر ناخودآگاه تنها پس از تغییر الگوهای دیرینه و ایجاد باورها و الگوهای جدید فکری، آن را می‌پذیرد. درواقع باید مسیرهای جدیدی در مغز ایجاد کنیم تا از آن طریق بتوانیم تغییرات عمیقی در رفتار خود ایجاد نماییم.

فقط هنگامی که ضمیر ناخودآگاه به یقین و باور می‌رسد، می‌توان گفت که خود هیپنوتیزم با موفقیت انجام شده است. تا آن زمان این فشار/کشش افکار در ذهن آگاه است که در برابر اطلاعات جدید مقاومت می‌کند. با پشتکار، به هدف خود می‌رسیم زیرا ذهن در برابر اراده ما انعطاف‌پذیر است. هیچ چیز در ذهن یک سنگ، تراشیده نشده است و ما با خود هیپنوتیزم این سنگ را تراش می‌دهیم.