تئوری‌های حافظه

حافظه بلند مدت

امتیاز

آن چه در این مقاله می خوانیم

تعریف

حافظه بلند مدت (LTM) مرحله‌ی نهایی مدل حافظه چندمخزنی یا چندمنبعی است که توسط آتکینسون‌- شیفرین پیشنهاد شده است و حاوی اطلاعات و مهارت‌های طولانی مدت است. از لحاظ نظری، ظرفیت حافظه بلند مدت می‌تواند نامحدود باشد و محدودیت اصلی در وصول و یادآوری اطلاعات ثبت شده است، نه در دسترس‌پذیری.

مدت زمان ذخیره‌سازی ممکن است از چند دقیقه یا یک عمر متغیر باشد. حالت‌های رمزگذاری پیشنهاد شده در اصل معنایی (مفهومی) و بصری (تصویری) هستند، اما همچنین می‌توانند صوتی نیز باشند. بهریک و همکاران او (۱۹۷۵) آنچه را که حافظه بسیار طولانی مدت (VLTM) نامیده‌اند، مورد بررسی قرار دادند. تقریبا ۴۰۰ نفر از شرکت‌کنندگانی که در سن ۱۷ تا ۷۴ سالگی بودند، مورد آزمایش قرار گرفتند.

آزمون‌های مختلفی از جمله موارد ذیل انجام شد:

آزمون یادآوری آزاد که در آن شرکت‌کنندگان سعی کردند تا نام افراد حاضر در کلاسی که از آن فارغ‌التحصیل شده‌اند را به خاطر بیاورند. آزمون تشخیص عکس که شامل ۵۰ تصویر است و همچنین یک آزمون تشخیص نام برای دوستان سابق و قدیمی آنها.

نتایج مطالعه نشان داد که شرکت‌کنندگانی که تا حدود ۱۵ سال از فارغ‌التحصیلی آنها می‌گذشت و مورد آزمایش قرار گرفته بودند، در تعیین نام و چهره ۹۰٪ دقیق بودند. افرادی که تا ۴۸ سال از فارغ‌التحصیلی آنها می‌گذشت، ۸۰٪ در آزمون کلامی و ۷۰٪ در آزمون بصری دقت داشتند.

یادآوری آزاد شرایط بدتری داشت. فارغ‌التحصیلان پس از ۱۵ سال ۶۰% و پس از ۴۸ سال ۳۰٪ دقیق بودند.

انواع حافظه بلند مدت

یکی از اولین و برجسته‌ترین تمایزها در میان حافظه بلند مدت توسط تولوینگ (۱۹۷۲) پیشنهاد شده است. او تمایزی در بین حافظه اپیزودیک (رویدادی)، معنایی و رویه‌ای را پیشنهاد کرد.

۱- حافظه رویه‌ای

حافظه رویه‌ای بخشی از حافظه بلندمدت است که مسئول شناخت چگونگی انجام کارها، یعنی همان حافظه‌ی مربوط به مهارت‌های حرکتی است. این حافظه شامل فکر آگاه نیست (یعنی  ناخودآگاه خودکار است) و حالت بیانی یا اعلانی نیز ندارد. به عنوان مثال، حافظه رویه‌ای شامل دانش چگونگی دوچرخه‌سواری می‌شود.

۲- حافظه معنایی

حافظه معنایی بخشی از حافظه بلند مدت است که مسئول ذخیره اطلاعات در مورد جهان است. این حافظه شامل دانش و شناخت درباره معنای کلمات و همچنین دانش عمومی است. به عنوان مثال، لندن پایتخت انگلستان است. این حافظه شامل تفکری آگاهانه و بیانی یا اعلانی می‌باشد.

۳- حافظه اپیزودیک (رویدادی)

حافظه اپیزودیک بخشی از حافظه بلند مدت است که مسئول ذخیره اطلاعات در مورد وقایعی (یعنی رویداد‌ها) است که ما آنها را در زندگیمان تجربه کرده‌ایم. این حافظه شامل تفکری آگاهانه و بیانی یا اعلانی می‌باشد. یک مثال می‌تواند خاطره‌ی روز اول ما در مدرسه باشد.

کوهن و اسکویر (۱۹۸۰)، بین آگاهی اعلانی و آگاهی رویه‌ای تفکیک قائل‌شدند. آگاهی رویه‌ای شامل «آگاهی و  ادراک درخصوص چگونگی انجام کارها» است و شامل مهارت‌هایی مانند «دانستن اینکه چگونه» پیانو بنوازید، دوچرخه‌سواری کنید؛ کفش‌هایتان را بپوشید و دیگر مهارت‌های حرکتی که می‌تواند مربوط به استفاده از وسیله‌های موتوری باشد. این حافظه شامل فکر آگاهانه نیست (یعنی ناخودآگاه خودکار است). مثلا ما دندان‌هایمان را با آگاهی کم یا حتی بدون آگاهی از مهارت‌ها مسواک‌می‌زنیم (به‌نحوه‌ی انجام آنها به‌طور آگاهانه فکر نمی‌کنیم).

این در حالی که است آگاهی یا دانش بیانی یا اعلانی شامل «دانستن یک مورد» است. مثلا لندن پایتخت انگلستان است، گور‌خرها حیوان هستند یا دانستن اینکه تاریخ تولد مادر شما در چه تاریخی است. یادآوری اطلاعات از حافظه‌ی اعلانی شامل برخی از تلاش‌های آگاهانه است. اطلاعات آگاهانه به ذهن متبادر شده و سپس «اعلان یا بیان» می‌شود.

آگاهی و دانشی که ما در خاطرات معنایی و اپیزودیک خود نگه می‌داریم، تمرکز بر «دانستن» چیزهایی است که موردنظر ما می‌باشد (به عبارت دیگر، بیان کردن این چیزها). مثلا ممکن است ما یک حافظه‌ی معنایی داشته باشیم که نتیجه‌ی آن دانستن این باشد که پاریس پایتخت فرانسه است و ما ممکن است در کنار آن حافظه‌ای اپیزودیک برای دانستن اینکه ما امروز برای رفتن به دانشگاه سوار بر اتوبوس شده‌ایم نیز داشته باشیم.

شواهد

شواهدی مبنی‌بر تمایز بین حافظه اعلانی و رویه‌ای با تحقیق در مورد بیماران مبتلا به فراموشی به دست آمده است. به‌طور معمول، بیماران مبتلا به فراموشی پس از شروع این بیماری، در حفظ اطلاعات اپیزودیک و معنایی دچار مشکلات زیادی خواهند بود. حافظه‌ی آنها در خصوص رویدادها و آگاهی‌هایی که قبل از شروع بیماری به دست آمده بود همچنان برقرار می‌ماند، اما آنها نمی‌توانستند خاطرات اپیزودیک یا معنایی جدیدی را ذخیره کنند. به عبارت دیگر، به‌نظر می‌رسد که توانایی آنها در حفظ اطلاعات اعلانی یا بیانی کاهش یافته است.

با این حال، حافظه رویه‌ای آنها تا حد زیادی تحت‌تأثیر قرار نمی‌گیرد. آنها می‌توانند مهارت‌هایی را که قبلاً یاد گرفته‌اند (مثلا دوچرخه‌سواری) به‌یاد آورده و همچنین مهارت‌های جدید (مثلا یادگیری رانندگی) کسب‌کنند.

منبع:

https://www.simplypsychology.org/

نوشته های مشابه

5 دیدگاه

  1. سلام آقای دکتر من دانشجوی رشته حقوق هستم در کتاب روانشناسی پایه یازدهمی که داشتم میگفت اگه مطالب رو به صورت مفهومی رمزگردانی کنید بازیابی مطالب خیلی راحت میشه و مطالب ممکن هست تا آخر عمر تو حافظتون بمونه خب من زمانی که درس میخونم هم معنای کلمات رو سعی میکنم بفهمم و هم سعی میکنم مطالب رو به زبون ساده خودم در بیارم و بعدش مطالب رو برای خودم توضیح هم میدم ولی روز بعد که میام مطالب رو دوباره برای خودم بگم باز میبینم یک سری از مطالب رو یادم رفته الان من یک احساس اضطرابی دارم چون نمیتونم این مشکل رو حل کنم و از اون ور هم بابت این قضیه مدام احساس ناراحتی میکنم به نظر شما آیا لازمه هر دفعه که مطالب رو تکرار میکنم باز مطالب رو برای خودم توضیح هم بدم چون حجم مطالب درسیم زیاده و زمانی هم که تو طول روز دارم کمه الان یک وسواس فکری تو من ایجاد شده و مدام نگران فراموشی مطالبی رو دارم که میخونم باید چی کار کنم به نظر شما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا