تله رها شدگی چیست و دلایل آن چه میباشد؟
تله رها شدگی یا طرد شدگی به چه معنا است؟
تله رها شدگی ، احساسی غریزی و جهانی است، چه که انسان موجودی اجتماعی و وابسته به دیگران است و نیاز به پذیرفته شدن از سوی دیگران دارد.
حیات انسان بدون پذیرفته شدن از سوی دیگران ممکن نیست، به همین دلیل انسانها به کوچکترین نشانههای طرد شدگی از سوی دیگران بهشدت حساس هستند. بالاخص در زمان کودکی که ارضا این نیاز تعیینکننده مرگ و زندگی یک کودک است. کودکی که در اتاق و یا گهواره گذاشته میشود، احساس طرد شدگی میکند. او میترسد مادر دیگر برنگردد و او مراقبت و حمایت مادر را از دست بدهد. حفظ ارتباط با مادر برای زنده ماندن کودک حیاتی است.
اما چرا انسانها در بزرگسالی با وجود آنکه پذیرفته شدن از سوی دیگران، دیگر آنقدرها مانند کودکی مهم نمیباشد نیز چنان واکنش نشان میدهند که گویی زندگی آنها در معرض خطر است. و چرا گروهی از انسانها نسبت به دیگران واکنشهای شدیدتری نشان میدهند. چرا گروهی از افراد در بزرگسالی در همه روابط خود احساس طرد شدگی میکنند؟ چگونه میتوان با احساس طرد شدگی مقابله کرد؟ برای پاسخ به این سوالات، در ادامه این مقاله با ما همراه باشید.
اگر شما تله رها شدگی یا طردشدگی دارید، در کودکی دچار تجربیات عاطفی ناگواری شدهاید. این زخمهای التیام نیافته در بزرگسالی نیز بر افکار، احساسات و واکنشهای رفتاری شما تاثیر میگذارد. ارتباطات امروز ما (حتی اگر با نوع روابط گذشته ما متفاوت باشند)، کابوسهای وحشتناک دوران کودکی را در ما زنده میکنند و مانند نمکی است بر زخمهای کهنه و قدیمی ما. در احساس طرد شدگی دائمی یا تله رها شدگی، فرد احساس میکند دیگران او را دوست ندارند، به او خیانت میکنند، دیر یا زود او را ترک میکنند، دیگری را ترجیح میدهند، اولویت دیگران و یا کسی نمیباشند، تنها در مواقع نیاز به او توجه میکنند و سرنوشت او تنها ماندن است.
خاصیت تله رها شدگی آن است که
انسان، با وجودیکه آن را دوست ندارد و از آن ضربه میخورد، ولی باز گرفتارش میشود. اگر فردی تله رها شدگی یا طرد دارد، باوجودیکه از این تله آسیب زیادی خورده و تمام تلاشش را میکند گرفتارش نشود، ولی باز مجدداً خود را در دام تله رها شدگی مییابد. فرد باور میکند زندگی جز در چارچوب تله ممکن نیست و همه وقایع و پدیدهها را تنها پس از عبور از عینک تله رها شدگی میبیند. (برای توضیح بیشتر در اینباره به مقاله خطاهای شناختی مراجعه کنید)
اگر شما احساس طردشدگی دائم یا تله رها شدگی دارید، گمان میکنید هرچقدر هم روابط شما خوب بهنظر میرسد، اما بالاخره تمام میشود. یا طرف مقابلتان عاشق فرد دیگری میشود یا بر اثر حادثهای میمیرد، یا طلاق میگیرد یا …. نمیدانید چرا تنها کسانیکه به آنها احساسی ندارید، به شما علاقمند میشوند و کسانی را که دوست دارید، به شما علاقهای ندارند و هرچقدر بیشتر تلاش میکنید به آنها نزدیک شوید، آنها بیشتر بیتوجه میشوند.
افراد با تله طردشدگی دائمی و احساس رهاشدگی همواره در انتظار طرد و ترکشدن هستند و نشانههای طرد واقعی را در دیگران بسیار سریع تشخیص میدهند. آنها با وجودیکه همواره منتظر طردشدن هستند، ولی هنگام مرگ یا خیانت نزدیکانشان، بیشتر از افرادیکه احساس طردشدگی ندارند، از این وقایع آسیب میبینند و مدت زمان بیشتری برای ترمیم نیاز دارند. این افراد وابستگی شدیدی به فرد طردکننده دارند. این نکته را میان ارتباط فرزندان و والدین نیز میتوان دید. فرزندان والدین طردکننده، چسبندگی بیشتری به والدینشان دارند و با خشم شدیدی که از آنها دارند، ولی به والدین، نظرشان و موردتایید واقعشدنشان وابستگی بسیاری دارند. بین آنها نوعی رابطه حب و کین در جریان است. هم از آنها نفرت دارند و هم نمیتوانند آنها را رها کرده، بهدنبال زندگیشان بروند. گاهاً نوعی خشم، آنها را در ارتباط با والدینشان نگهمیدارد.
افرادی که احساس طرد شدگی دارند در زندگی عاطفی خود نیز همینگونه هستند.
آنها در درجه اول با افرادی در رابطه قرار میگیرند که احساس طرد شدگی را در آنها تحریک می کنند. افراد طرد کننده حرفهای که منجر به تجربه از دست دادنهای مکرر در آنها میشود. از سویی، نسبت به بیتوجهی یار خود عذاب میکشند و از سویی دیگر نمیتوانند او را رها کنند. نوعی رابطه حب و کین دارند. و نکتهای که خود به آن آگاه نیستند آن است که همین بیتوجهی آنها را در رابطه نگه میدارد. زیرا این بیتوجهی و شک به بودن و نبودن طرف مقابل در رابطه برای آنها آشنا است. در صورتی که فرد مقابل از نظر عاطفی به آنها خیلی نزدیک شود و به آنها زیادی توجه نشان دهد؛ آنها احساس خفگی میکنند و طرف مقابل را پس میزنند. آنها عاشق کسانی که به آنها توجه زیاد میکنند و در رابطه ثبات دارند، نمیشوند؛ زیرا اولاً با الگوها و پیشفرضهای آنها آشنا نیست و به همین جهت با این سطح و مقدار از محبت آشنا نیستند و احساس احاطه شدن میکنند.
در کودکی نیز همین نوع رابطه را با والدین یا مراقبین اصلی خود داشتهاند. پس با چهارچوب و پیشفرض آنها از رابطه جور در میآید. آنها در دوری طرف مقابل احساس نگرانی و از دست دادن میکنند، ولی در هنگام نزدیکی طرف مقابل نیز احساس امنیت نمیکنند و در رفتارها و گفتارهای او بیتوجهی، بیتفاوتی، عدم اطمینان از حضور دائم و اولویت نداشتن را میبینند. از بودن او نیز همانند نبودن او نگرانند، زیرا ترس روزی که او نباشد را دارند.
افرادی که تله رها شدگی یا طرد دارند معمولاً جذب رابطههایی میشوند که
یک یا چند رقیب واقعی در رابطه آنها وجود دارد. آنها جذب رابطه با مرد زندار، زنی که هنوز از نظر احساسی درگیر رابطه قبلیاش است، مرد معتاد یا مشروبخوار (مواد یا شراب هووی فرد است)، مرد یا زنی که روابط متعدد دارد، مرد یا زنی که مورد توجه افراد بیشماری است و … میشوند. یا آنکه رقیب تصوری در ذهن ایجاد میکنند، زیرا ذهن آنها نمیتواند رابطهای را بدون رقیب تصور کند و به همین دلیل آنها مداوماً احساس میکنند شریک عاطفی آنها به دیگران توجه بیشتری دارد و یا دیگری را در اولویت قرار میدهد. دیگری میتواند مادر، پدر و یا دوست باشد. یا همواره در شک و گمان است که طرف مقابل در رابطه با دیگران است و یا تمایل به رابطه با دیگری یا دیگران را دارد.
ذهن فردی که این نوع تله یا طرد دارد همواره در جستجوی مدرکی برای پیشفرضهای خود است. و البته ذهن چنان زیرک است که میتواند برای هر پیشفرضی مدرک بهدست بیاورد. پیشفرض ذهن فردی که تله رها شدگی یا طرد دارد آن است که: روابط پایدار نیست- دیگران او را رها خواهند کرد- او توان تحمل طردشدگی را ندارد. به این ترتیب فرد همواره نگران طرد و ترک شدن است. او گوش بزنگ طردشدن است و ذهنش همواره بهدنبال نشانههای طردشدگی در دیگران میگردد. او در کودکی و بزرگسالی گزیده شده است و از ریسمان سیاه و سفید میترسد.
گروهی از این افراد سعی میکنند با کنترل کردن طرف مقابل احساس نگرانی خود را کم کنند. مدام او را چک میکنند، بهگونهای او را وادار میکنند همیشه در دسترس باشد، شریک عاطفی خود را مدام به بیتوجهی و بیوفایی محکوم میکنند، برای طرف مقابل هرکاری میکنند تا توجه و نظر او را بهخود جلب کنند و … تا بدین ترتیب بر ترس از دست دادن خود غلبه کنند.
البته این راهکار همه افرادی که به تله رها شدگی و طرد دچار هستند نمیباشد.
گروهی نیز بهدلیل طرد شدنهای مداوم و نیز احساس اضطراب و نگرانی که در درون یک رابطه عاطفی احساس میکنند، تصمیم میگیرند دیگر وارد رابطه عاطفی نشوند و با دیگران ارتباطات سطحی داشته باشند و درگیری عاطفی پیدا نکنند تا مبادا اذیت شوند. نمونه آن را میتوان در زنان و مردانی یافت که در روابط عاطفی بسیار سرد و خشک هستند. معمولاً تنها در سطح جسمی و جنسی با دیگری ارتباط برقرار میکنند. راهکار بعضی از افراد این گروه نیز آن است که با تعداد زیادی افراد وارد رابطه میشوند تا از دست دادن یکی از آنها صدمهای به آنها وارد نکند. به اصطلاح همه تخممرغهایشان را در یک سبد نمیگذارند. آنها هیچوقت با کسی قطع رابطه کامل نمیکنند. اگر شده تنها به یک تبریک سال نو هم اکتفا کنند ولی سعی میکنند کسی را کاملاً کنار نگذارند. البته آنها معمولاً به این رفتار خود، آگاه نیستند و دلیل آن را نمیدانند که چرا همیشه شماره تلفنها و ایمیلهای دوستان ۵ سال پیش را نیز همچنان نگاه میدارند.
بسیاری از موضوعات و وقایع برای همه افراد احساس طرد شدگی ایجاد میکند، ولی شدت و مدت آن در فردی که این تله و تله طرد دارد، بیشتر است.
از جمله میتوان به وقایع زیر اشاره کرد:
۱. تنهایی
۲. مریضی
۳. طلاق
۴. اخراج از کار و یا از دست دادن کار به هر دلیلی.
۵. فردی که احساس میکند دوستانش دیگر به او مانند گذشته توجه نمیکنند.
۶. فرزندی که سوگوار مرگ مادر است.
۷. خیانت در روابط زناشویی.
۸. مهاجرت به یک کشور و یا مکان ناآشنا.
۹. کودکی که بهدلیل رنگ پوست، مذهب، قومیت، مشکل جسمی و … احساس متفاوت بودن با دیگران میکند.
۱۰. شکست عاطفی.
۱۱. خانم میانسالی که فرزندانش خانه را ترک میکنند.
اما فردی که احساس طرد شدگی دائمی دارد، در همه روابط خود احساس نگرانی میکند و ثباتی در ارتباطات خود نمیبیند. چنین فردی حتی بالا و پایین شدنهای طبیعی یک رابطه مانند ناراحتی، نارضایتی و دوری موقت را نیز نمیتواند تحمل کند، زیرا احساسات طرد شدگی را در او زنده میکند و در نتیجه واکنشهای غیرطبیعی و اغراقآمیز نشان میدهد. دراین مواقع از سویی بهجهت شدید بودن شدت غم، خشم و اضطراب در آنها و از سویی دیگر بهدلیل آنکه چگونه آرام کردن خود را از کودکی فرا نگرفتهاند نمیتوانند خود را آرام کنند و تنها به واکنشهای همیشگی غلط خود میپردازند. این واکنشها میتواند خشم زیاد، چسبندگی زیاد به طرف مقابل، کنترل کردن بیشتر او، متهم کردن او به بیوفایی، بهسرعت از رابطه خارج شدن پیش از آنکه او شما را ترک و طرد کند و در نهایت قرار دادن خود در موقعیت انتظار و استیصال باشد. این افراد انرژی غیرطبیعی و بیش از حدی را برای حفظ یک رابطه صرف میکنند.
دلایل ایجاد تله رها شدگی
۱. فوت یکی از والدین، خواهر یا برادر یا کسیکه از نظر عاطفی در زمان کودکی روی او حساب میکردید.
۲. طلاق والدین از یکدیگر.
۳. مشاجرات شدید والدین باهم که باعث میشد شما همواره انتظار از هم پاشیدهشدن خانواده و در نتیجه از دست دادن یکی یا هردو آنها را داشته باشید.
۴. مادر در کودکیتان بیمار شده و برای مدتی بستری یا از شما جدا بوده است.
۵. بیثباتی رفتاری والدین. آنها زمانی به شما توجه میکردند و زمانی بر اساس خلقشان، شما را از خود میراندند یا به شما پرخاش میکردند.
۶. اعتیاد والدین به الکل یا مواد.
۷. یک مراقب ثابت نداشتهاید و توسط پرستارهای متفاوت بزرگ شدهاید.
۸. در سن کم برای تحصیل به مدرسهای دور فرستاده شدهاید.
۹. محل سکونتتان در کودکی مدام عوض شده است. دوستانتان را مدام از دست میدادید.
۱۰. پس از تولد خواهر یا برادرتان، توجه یکی از والدین را نسبت به خود از دست دادید.
۱۱. پدر و مادر بیمار یا افسرده
۱۲. خانوادهتان بیش از حد از شما حمایت و مراقبت میکردند و شما یاد نگرفتهاید بهتنهایی از خود مراقبت کرده و مستقل باشید. بنابراین همواره ترس از دست دادن مراقبتان را دارید.
منابع:
۱. صلواتی، مژگان. (۱۳۸۹). طرح واره درمانی. نشر دانژه.
۲. اندرسون، سوزان. مترجم: مرتضی نظری. (۱۳۹۶). رهایی از غم جدایی. انتشارات بنیاد فرهنگ زندگی.
۳. یانگ، جفری. مترجم: ساره حسینی عطار. زندگی خود را دوباره بیافرینید. نشر شمشاد.
سلام آقای دکتر
من ۲۱ سالمه
ی مورد هست حالم رو خیلی بد کرده
من یک رفیق دختر دارم که شهری غیر از شهر ماست ۲ سالی هست فقط از طریق تلگرام چت میکنیم و خب در حد دلبستگی و دلتنگی بهم علاقه مندیم اما از وقتی به من گفته اصلا حس جنسی من با تو نمیاد و نگاه من به تو فرق میکنه و تو بلد نیستی و …احساس بدی پیدا کردم
در گروه های دیگه جرعت یا حقیقت جنسی بازی میکنه و از حرف ها و رفتارش حدس میزنم ممکن هست با شخص دیگه ای سکس چت کنه.شبی که این حرفا رو بهم گفت تا خود صبح بیدار بودم! دو شبه اصلا نمیخوابم و حالم بده اصلا خودم رو درک نمیکنم تا چند روز پیش اصلا همچین حسی نداشتم و برام مهم نبود اما الان فکر اینکه ممکنه با کس دیگه ای حرفای جنسی بزنه یا نیاز خودش رو از این طریق بر طرف کنه حال بسیار بدی مثل خفگی در قفسه سینه ام رو برام رقم زده! احساس ناکافی بودن عجیبی میکنم.احساس میکنم چیزی کم دارم یا اینکه اون فقط من رو برای درد و دل کردن و پر کردن احساس تنهاییش میخواد نه اینکه واقعا دوستم داشته باشه! حس میکنم بعد از این حرفایی که بهم گفت بیشتر بهش وابسته شدم طوری که چون نمیتونم رفتارش با بقیه رو تحمل کنم اما میخوام کلا ازش دور شم تا اذیت نشم.
میخوام بدونم این هم تله رها شدگی هست؟
یعنی ممکنه اون حرفا تله رها شدگی منو بیدار کرده باشه؟!
مشکل من چیه واقعا؟
مشکلی ندارید فقط یه کم …
من واسه نخستین باره که دارم توی یک سایت روانشناسی کامنت میذارم بخاطره اینکه این مطلب اونقدر درست و تخصصیه که حس میکنم همه تجربه هام رو توضیح داده واقعا ممنونم ازشما
خوشحالیم مفید واقع شده است
سلام و خسته نباشید. من نمیدونم دردم چیه و تا حالا مطالب زیادی در مورد مشکلاتی که فکر میکنم داشتم خوندم ولی هیچ کدوم منو به فهمیدن مشکلم نزدیک نکرد. تنها چیزی که ازش مطمئنم اینه که افسردگی دارم و تا قرار میشه کاری بکنم که در من حس زنده بودن و زندگی کردن رو ایجاد بکنه فورا منصرف میشم و به شدت عزا میگیرم. مثلا اگر حرف نقل مکان بشه من فورا به این فکر میکنم که حالا قراره کل خونه رو تمیز کنم و تقریبا از ناراحتی این کار فلج میشم و کل روز میشینم گوشه اتاق و اصلا نمیتونم به اینکه شاید جای بهتری باشه یا شاید اونجا خوشحال باشم فکر کنم. مشکل دیگهای که دارم اینه که وقتی با کسی در رابطه هستم نمیتونم ۱ روز نبودش رو تحمل کنم و همهاش توی خونه تصورش میکنم و یه جاهایی دیگه واقعا سخت میشه که میبینم در واقعیت توی خونه نیست. با هیچ کسی نمیتونم دوست بشم و از توقعاتشون احساس خفگی میکنم. مثلا توقع دارن بهشون زنگ بزنم یا بریم بیرون یا هر چیز کوچیکی. کلا اصلا با تلفن و تلفنی حرف زدن هم مشکل دارم. اینم بگم که پدر و مادر من بدترین پدر و مادر دنیا بودن و از کتک زدن و تحقیر کردن و هیچ کاری فروگذار نکردن. من ۲۰ سالگی از خونه برای دانشگاه بیرون اومدم و دیگه برای زندگی پیششون بر نگشتم ولی دوباره مدتیه که پیش مادرمم و میبینم که نه تنها درسی توی زندگیش نگرفته و کوچکترین تغییری نکرده و همون جور که در کودکی به من بی توجهی میکرد الانم همون کارو میکنه بلکه اعتراضهای منو به حسادت ربط میده و منو کوچیک میکنه با این حرفش. من چون پدرم به مراتب از مادرم مزخرفتر بود وقتی که ازشون دور بودم الکی مادرم رو توی ذهن خودم تبدیل به فرشته کرده بودم و الان دوباره این حقیقت مثل پتک توی سرم خورد که تصوراتم واقعیت نداشته و مادرم هم یک آدم دُگم و حتی از سطح معمولی پایینتر هم هست. و این هم مایه سرخوردگی بیشترم شد. اگر بتونید به من بگید مشکلم چیه ممنون میشم. البته اگر از این آسمون و ریسمونی که بافتم چیزی دستگیرتون بشه.
تست آزمون طرحواره را بزنید و عکس بگیرید و برای 00989034733009 بفرستید تا راهنمایی بشوید.
لینک آزمون:
https://dr-sanaie.com/%D8%A2%D8%B2%D9%85%D9%88%D9%86-%D8%B7%D8%B1%D8%AD%D9%88%D8%A7%D8%B1%D9%87/
عرض سلام و ادب
با تشکر از مقاله جامع و خوبتون میخواستم مطلبی رو خدمتتون عرض کنم. من ترکیبی از تله های محرومیت احساسی-عاطفی، بی ارزشی و رهاشدگی رو دارم. از چند ماه پیش خواستم از یک تراپیست که به گفته خودشون درمانگر بودند در این زمینه کمک بگیرم. بعد از ماه ها صحبت و چندین جلسه نه تنها بهبودی صورت نگرفت بلکه حالم هم بدتر شد و تله های من فعال شدند. مشاور بنده آقا هستند و من بخاطر شکست عاطفی که در گذشته داشتم و توجهی که ایشون به خاطر حال بَدی که داشتم به من داشتند که لازمه کارشون بود و پذیرش من و توصیه به عدم سرزنش خودم، به ایشون علاقمند شدم و در واقع تله محرومیت احساسی و عاطفی فعال شد. مورد بعد اینکه گاهی که حالم بد میشد بهشون پیام میدادم و گاهی پاسخ میدادن ولی اخیرا یا دیر جواب میدادن یا اصلا جواب نمیدن و همین باعث فعال شدن تله رهاشدگی در من شده! طوریکه حالم خیلی بد شده! و یاد خاطرات کودکی که همین احساسات رو داشتم میفتم و ساعتها گریه میکنم و میگم “ببین درمانگر هم تورو بین زمین و هوا رها کرد” .. با خودشون هم مطرح کردم این موضوع رو ولی جوابی ندادند. مورد آخر هم اینکه بخاطر اختلافاتی که با مادرم داشتم بعد از صحبت با درمانگر از مادرم بیشتر و بیشتر متنفر شدم.
شرمنده طولانی نوشتم. اگر براتون مقدور هست بنده رو راهنمایی بفرمایید ممنون میشم.
مراجع قرار نیست خارج از جلسه درمان با شما در ارتباط باشد. ایشان احتمالا در ابتدا تصور نمی کرده است پیامهای شما زیاد شود. اکنون متوجه شده است که باید چارچوب رابطه را در حد مراجع و مشاور نگه دارد.
در اینباره در جلسه درمان با او گفتگو کنید. اگر نتوانستید به روابط حرفه ای بازگردید مشاور را تغییر دهید
سلام.
آقای دکتر از زمانی که شما گفتید که من ممکنه دچار تله رها شدگی باشم خیلی متن در موردش خوندم و خیلی ازش ترسیدم درمانش چطوری هست؟ حتما باید با کمک روانشناس درمانش کرد یا می شود با راهکار های خانگی از شدت آن کم کرد؟
مسلما در کنار یک درمانگر بهتر و راحت تر می توانید بر ان فائق بیایید. اما می توانید خود نیز به رفع مشکل کمک کنید. کتاب رهایی از غم جدایی اثر سوزان اندرسون و نیز کتاب زندگی خود را دوباره بافرینید را مطالعه کنید
و اینکه آیا تله رها شدگی به طور کامل قابل درمان هست؟
تله رها شدگی قابل کنترل است. بگونه ای که زندگی فرد را تحت تاثیر قرار ندهد. ولی ممکن است احساس بد ناشی از آن بطور کامل از بین نرود
سلام
آقاي دكتر
ممنون از معرفي كتاب رهايي از غم جدايي’
توي اين كتاب لحظه به لحظه’احساساتي كه باهاش درگير بودم رو بهم نشون داد و راهكارهاي درمانش رو هم ارائه داد
خيلي تاثيرگذار بود
سپاس فراوان
خوشحایم مورد توجه قرار گرفت
سلام جناب آقای دکتر سنایی
من گفته بودم می ترسم به خاطر یه سو تفاهم که قبلا پیش اومده گاهی استرس می گیرم اما همیشه برای این اضطراب و اینا ندارم و گاهی به خاطر چیزای دیگه یا حتی بدون دلیل خیلی خیلی مضطرب هستم که شما گفتین که من پانیک هم دارم. حالا دقیقا نمی دونم مشکل از کجاست و اینکه هنوز هم از بیماری ام اس می ترسم با اینکه گفته بود سن شروع آن 20 سالگی هست و من 3سال کوچک تر هستم اما باز هم از آن می ترسم و علاعم آن تا استرس می گیرم میاد سراغم و دیگه نمیاد یعنی شاید فقط ازش می ترسم. الان می شود که یک نفر هم بیماری پانیک و هم تله رهاشدگی داشته باشه؟ و درمان پانیک را مطالعه کردم و برای آن تصمیم دارم نزد روانشناس بروم و دارو بخورم اما تله رها شدگی را تازه مطالعه کردم و نمی دونم برای درمان همه اینها باید چه کاری انجام بدم…
تله رها شدگی منجر به اضطراب در شما می شود. بهتر است با ورزش کردن و مدیتیشن اضطراب خود را کنترل کنید. اضطراب باعث می شود افکار مریضی به ذهن شما خطور کند. مقاله درمان اضطراب را در سایت مطالعه کنید
سلام آقای دکتر وقتتون بخیر. علت اینکه وقتی ب طرف مقابلمون زیاد محبت میکنیم و بعد با کمی سردیش دچار ضعف و طرد شدگی میشیم چی هست؟درمانش چیه؟؟
دلایل احساس طرد شدگی و یا رها شدگی می تواند ناشی از داشتن تله رها شدگی در شما و یا ایشان و یا هر دو باشد. هر کدام از این سه مورد می تواند منجر به این حالت در رابطه شود. اگرچه اگر شما دچار تله رها شدگی باشید تنها مدت کوتاهی احساس بد دارید و در صورت تکرار رفتار از سمت مقابل رابطه را ترک می کنید. ولی اگر شما نیز تله طردشدگی داشته باشید توان خروج از رابطه را ندارید
خیلی خوب متوجه نشدم. منظورتون اینه اگه تله طرد شدگی داشته باشم دوسدارم رابطه رو ترک کنم اما توانشو ندارم؟
بله
سلام ممنون از مطلب خوبتون
من اين مشكل رو دارم كه ميخوام تو هر رابطه اى كه قرار گرفتم به نتيجه برسم حالا چه اون رابطه درست باشه چه غلط فقط ميخوام به ازدواج برسه و اين نرسيدن به شدت هر دفعه من و ميشكنه اين تله طرد شدگيه؟
ميشه كتابى معرفى كنيد
رهایی از غم جدایی .سوزان اندرسون
زندگی خود را دوباره بیافرینید. جفری یانگ
در هردو کتاب درباره تله رها شدگی یا تله طرد شدگی توضیح داده شده است
سلام . من در تمام روابطم چه با همجنس و چه با غیر همجنس یک حالت رو دارم ،ادمهایی که باهاشون هستم بهم علاقه مند میشن ، یعنی این توان رو دارم که اون ها رو خیلی جذب خودم کنم ، اما به محض اینکه اون افراد دوست داشتنشون رو ابراز میکنن یا حس میکنم بهم وابسته شدن ، شروع به اذیت اونها و طرد و ترکشون میکنم ، بعد که میرن ، من واقعا ناراحت میشم ، دوباره میوفتم دنبالشون و تحمل رفتن و نبودنشون رو ندارم ، دوباره پیام میدم ، و میخوام که یه ارتباط کوچک هم شده باشه و طرف نره . ..این حس رو که ادمها وفادار نیستن رو هم دارم . آیا طرح واره رهاشدگی دارم و لطفا راه رهایی از این حالت رو هم بگید
بله نشانه رها شدگی است. کتاب رهایی از غم جدایی- سوزان اندرسون- را مطالعه کنید.
سلام،،من کسی که میخام ازدواج کنم باهاش اینطوریه،، ،یعنی رابطه مون وقتی عمیق تر میشه و احساس محبت و عشق بهش میدم اون برخورد بدی و جدایی داره چند روز،، بعدش دوباره برمیگرده،،، از شکست عشقی میترسه،، راه حل بدست آوردن این افراد چطوره،، راهکار بدست اوردن قلبشون چیه؟ ؟؟
اگر ایشان تله رها شدگی شدید داشته باشند تنها درمان راهکار ایشان است.
سلام اقای دکتر ممنون از سایت خوبتون ممنون میشم جواب سوال متو بدید
من همیشه فکر می کردم وسواس فکری دارم تا اینکه این مقاله رو خوندم .
من ی مشکلی ک دارم توی روابط خانوادگی و عاطفی همش احساس میکنم اگر مثلا یک کاری انجام دادم طرف مقابلم میمیره یا منو ترک میکنه بنابراین خودم مجبور ب انجام اون کار میکنم مثلا با خودم میگم اگر نمازم ۳ بار نخونم طرف میمیره یا وقتی این فکر از دست دادن عزیزان بیشتر میاد تو ذهنم ی کار انقد انجام میدم ک دیگه اطمینان پیدا کنم اون اتفاق نمیفته اگرم انجام ندم مدام ذهنم درگیره نمیدونم باید چیکار کنم و من ب چه اختلالی مواجه هستم ممنونم از راهنماییتون
یا مثلا وقتی عددهای مختلف میبینم باهوشون خیال پردازی میکنم و میگم مثلا انقد بگذره جدا میشیم میمیره یا …..
وقتی ترس از رها شدگی شدید باشد می تواند به وسواس فکری منجر بشود. کتاب خود درمانی وسواس را از فروشگاه سایت تهیه و مطالعه کنید. به شما کمک زیادی می کند
با سلام
من متوجه شدم که این مشکل رو دارم و وقتی تو گوگل سرچ کردم با مقاله خوب شما مواجه شدم برای درمانش گه راه حلی پیشنهاد میکنید واقعاتو رابطه هام اذیت شدم الان شرایط مالیم به من اجازه مشاوره نمیده لطفت راهنمایی کنید واقعا ارین موضوع خسته ام
برای درمان تله رها شدگی خود دو کتاب ارزنده رو پیشنهاد می کنم. ۱٫ زندگی خود را دوباره بیافرینید. ۲٫ رهایی از غم جدایی. این دو کتاب به شما کمک شایانی می کند.
سلام
ممنون از مطلبتون
من حس میکنم از نزدیکی زیاد آدما به خودم میترسم
مثلا وقتی فامیل یا همسایه ازم تعریف میکنن مضطرب میشم که حالا چطوری باید رفتار کنم
و از طرفی جذب افرادی میشم که خیلی دورن به من از هر لحاظی و بلااستثنا هرکی ازمخوشش میاد حس میکنم که الکی میگه فقط میخواد با یکی باشه و حسش واقعی نیست و هی بعدش دنبال اثبات این فکرم تو رفتارش میگردم مثلا یه سال بعد هم بره با یکی دیگه دوست شه میگم دیدی دوسم نداشت. یا جذب روابط مجازی میشم و وقتی به قرار حضوری و اینا میرسه نمیرم جلو. خیلی هم دوستای زیادی دارم و سعی میکنم همه روابطم و هرچند کم نگه دارم و راضی باشن ازم ..ترجیحم همش اینه که گروهی بریم بیرون چون وقتی دو نفر باشیم همه ارتباط اون آدم با منه و میترسم بهش خوش نگذره یا حرفی نباشه یا رفتار خوبی نداشته باشم..
حالا میخواستم بپرسم این رفتارها هم ناشی از همین تلهاست؟
مقاله درمان کمالگرایی را در سایت مطالعه کنید ببینید نشانه ها با شما جور در می آید؟ شما بر روی عزت نفس خود باید کار کنید.
سلام من فقط در مورد ادمی که باهاش در ارتباط عاطفی هستم مشکل دارم .وقتی ارتباط هر روزه داریم ناراحتم اون خارج از ایران بعضی مواقع ارتباطمون کم میشه اینو نمیتونم تحمل کنم فکر میکنم با کسی دوست شده یا حوصله ش از من سر رفته یا دیگه براش جذاب نیستم .هنیشه جواب اس یا زنگ منو میده اما این که مثلا ۵ یا ۶ ماه یک مرتبه ارتباط از طرف اون کمرنگ میشه به مدت ی هفته یا بیستر این نرماله اون خارج از ایران تز دکتری داره میده و کار میکنه خودش میگه از تظر فکری به هم میریزه اما من همون حالت خای خراب روحی میاد سراغم من رها شدگی دارم یا عدم اعتماد به نفس کار اون (اقا هستن ) نرماله ؟
ممنون
بله تله رها شدگی است
سلام من یه دختر ا۲ ساله دارم که به شدت به من که مادرشم وابسته است و یه پسر ۳ سال و نیمه هر دو وابستگی شدید به من دارند از دخترم خیلی می ترسم که توی سن بلوغ و ممکنه به کس دیگه ای وابسته بشه
سلام. سوال شما خیلی کلی است. منظور شما از وابسته بودن چیست و چه رفتارهایی می کند
سلام من این مشکل و دارم تمام روابط عاطفی من به همین دلیل تمام شده ولی نمیدونم ریشه در چه چیزی داره چطور باید پیداش کنم؟
برای آنکه دلیل تله رها شدگی را در خود پیدا کنید می توانید کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید را مطالعه کنید. همچنین کتاب رهایی از غم جدایی نیز کتاب بسیار مفیدی است.
بسیار عالی بود دکتر عزیز
خیلی ممنون
خوشحالم مورد توجه قرار گرفت
منم درگیر این خطای شناختیم، اینکه ناخوداگاه از کسی از جنس مخالف خوشمنمیاد و برای همشون یه ایرادی پیدا میکنمم به این مشکلم برمیگرده،؟
نه لزوما. می تواند ناشی از تله نقص و کمالگرایی در شما باشد. دو مقاله درباره این دو موضوع در سایت موجود است مطالعه کنید
سلام ممنون از پیج خوبتون
سوالم اینه که کسانی که برخی از طرحواره ها مثل طرد شدگی در آنها فعاله و با وجود رابطه این طرحواره ها خودشون رو بیشتر نشون میدن و فعالتر هستند آیا باید از روابطشون خارج شن و روی خودشون کار کنن یا نه باید همزمان تلاش کنن که درمان بشن و شاید مشکلات اون رابطه هم مربوط به طرحواره فعال این شخص باشه و با درمان اونها درمان شه؟ وقتی میگن ادمهایی با این طرحواره های فعال وارد روابط با چنین مشخصاتی با فلان مدل آدمهایی نشوند چون طرحوارشون رو فعالتر میکنه، آیا باید برای همیشه از چنین روابطی فاصله بگیرن یا نه باید تلاش کنن درمان شن و بعد منعی براشون وجود نداره؟
اگر در رابطه هستند باید در حین رابطه به درمان بپردازند و اگر رابطه ندارند بهتر است پیش از شروع رابطه اقدام به درمان کنند. در هر صورت در حین درمان قرار نیست تغییر در شرایط ارتباط فرد ایجاد شود
سلام ، من بدلیل شکستایی ک تو رابطه قبلیم داشتم ک زیادی ب طرف مقابلم توجه میکردم و یجورایی چسبیده بودم بهش و از اخر از دستش دادم الان تو رابطه جدیدم همش احساس میکنم اگر ب طرف مقابلم توجه کنم یا بهش ابراز علاقه کنم ، بهش وابسته میشم و اون از من سرد میشه و ولم میکنه از اخر ، آیا منم دچار این مشکل هستم؟
بله عزیزم این نشانه ترس از طرد شدن است.
سلام من وارد هر رابطه ای که میشم طرفم تا کمترین و کوچیکترین بی توجهی ای بهم بکنه حس میکنم دیگه دوسم نداره و باهام سرده. و همش ترس از سرد شدن طرفم رو دارم. منم دچار این تله هستم؟؟
سلام. بله. این از غلامتهای تله رها شدگی است
سلام همسر من این مشکلو شدیدا داره و اما حاضر نیس بیاد مشاور چطور متقاعدش کنم واینکه شما هنوز گرگان هستید؟
مقالات مرتبط را در سایت به ایشان بدهید مطالعه کنند. در اقدام بعدی ایشان گتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید را مطالعه کنند.
سلام
اگر در رابطه ای باشیم که طرف مقابل به دلیل اینکه تله رهاشدگی داره ،بهت تهمت خیانت میزنه و ترکت می کنه باید باهاش چطور رفتار کرد؟
تمام راه های ارتباطی رو هم بروت بسته و به هیچ وجه قبول نمی کنه که داره اشتباه می کنه
چطور میشه بهش کمک کرد و رابطه رو به بهترین صورت برگردوند و ترمیم کرد؟
سلام. در مدت زمان کوتاه کاری نمیشود کرد ولی در بلند مدت باایجاد یک رابطه امن و متعهدانه امکان تغییر بینش فرد وجود دارد. ایشان باید حتما با یک درمانگر جلسات مشاوره داشته باشند.
حس میکنم واژه به واژه ی این مطلب رو خودم نوشتم .. فقط .. تا به حال نمیدونستم دجار همچین مشکلی هستم ..
انشاالله بتوانید با اگاهی بیشتر بر آن غلبه کنید. چند مقاله دیگر در این رابطه در سایت موجود است. ضمنا کتاب رهایی از غم جدایی نیز کمک شایانی به شما می کند.
منم این تله رو دارم و خیلی زیاد احساس میکنم که درون من فعاله میشه بگین چجوری میشه درمانش کرد مشاوره تلفنی ندارین؟
سلام. شما می توانید کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید را مطالعه کنید. برای مشاوره تلفنی و یا واتس اپ با شماره ۰۹۰۳۴۷۳۳۰۰۹ تماس بگیرید. شاد باشید
سلام
ممنون از مطالب عالیتون. خیلی مفید بود. من هم این مشکل رو دارم وسالهاست که از این موضوع عذاب میکشم. شدیدا نیاز به روان درمانگر دارم. آیا کسی رو میتونید معرفی کنید؟
من در تبریز هستم. ممنون میشم در مورد این مشکل کمکم کنید.
سلام. متاسفانه در تبریز کسی را نمی شناسم ولی با جستجو حتما می توانید فرد مناسبی پیدا کنید. کتب زندگی خود را دوباره بیافرینید اثر جفری یانگ . نیز کتاب رهایی از غم جدایی سوزان اندرسون کمک شایانی به شما می کند. کتاب طرحواره درمانی جفری یانگ کمی دشوارتر است و در صورتی که مطالعه گر حرفه ای باشید می توانید از آن بهره جویید.
دقیقا منم این تله رو دارم و فکر میکنم من ارزش دوست داشته شدن تا اخر رابطه رو ندارم به همین خاطر انقدر ادا در میارم توی رابطه و اخرم کات میکنم ولی تا مدتی چون با همه دوستان قبلی هنوز در حد یه پیام و زنگ در ارتباط هستم،ولی چکار کنم که دیگه وارد این تله نشم
سلام عزیزم. شما می توانید کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید را مطالعه کنید. کمک زیادی به شما می کند. در عین حال بهتر است با یک مشاور نیز جلسات درمان داشته باشید.
سلام منم کاملا این تله رو دارم. تو همه رابطه هام حس میکنم..
با مشاوره تلفنی حل میشه ؟ مشاوره گویا منظورمه
اخه هزینه مشاوره ها خیلی زیاده توانایی شو ندارم
سلام عزیزم. با شماره ۰۹۰۳۴۷۳۳۰۰۹ منشی تماس بگیرید تا یک جلسه ۳۰ دقیقه ای رایگان با یکی از روانشناسها داشته باشید. بفرمایید که دکتر سنایی گفتن.
سلام یه سوال داشتم آیا تله ها ناخودآگاه مارو به روابطی میکشند که دراون فعال بشوند یا اینکه روابط بصورت اتفاقیه و تله ها بعدا فعال میشوند ای جواب برام خیلی کلیدیه ممنون میشم جواب بدین
سلام. هردو. وجود تله در فرد باعث می شود که به سمت افرادی کشیده بشوید که آن تله را در شما فعال می کنند. شما اصولا عاشق و جذب افرادی می شوید که شبیه افراد دوران کودکی شما هستند. اما اگر بطور مثال روابط شما سنتی اغاز شده باشد و فرد مقابل تله شما را فعال نکند اگر تله در شما شدید و قوی باشد با طرف مقابل بگونه ای رفتار می کنید تا بالاخره رفتارهایی که منتظر آن هستید از او سر بزند تا بدینوسیله خود را راضی کنید که او نیز مثل باقی ادم ها می باشد.
ممنون ازجوابتون و اگر اون کسی که شمامیگید وارد این تله نشه یعنی وارد بازی نشه وکاملا طبیعی رفتارکنه اونوقت طرف مقابل که تله رو داره آیا ممکنه باعث بهبود یا ترمیم اون تله بشه؟
بله. در صورتی که افراد دست بر روی زخم های هم نگذارند در طول زمان و با تجربیات جدید الگوهای فرد می تواند عوض شود
سلام
من هم این ترسها رو دارم و توی تمام روابطم کسایی بودن که نفر دیگه ای هم بوده مثل دوست دختری که هنوز تموم نشده رابطه باهاش… ولی من با علم به این موضوع وارد رابطه نشدم… اما وقتی هم فهمیدم اگر رابطه م عمیق بوده نتونستم تموم کنم.. اگر رابطه م سطحی بوده کات کردم… و دیگه اینکه از محبت زیاد اصلا احساس خفگی نمیکنم و کاملا لذت میبرم… در واقع اکثر مواقع اگر محرک قبلی مثل گفتگوی دلخوری امیز با پارتنرم داشته باشم، و مثلا اون بهم زنگنزنه و جواب پیامم رو دیر بده فکر میکنم دیگه دوستم نداره… از من بدش میاد و و و میخواد بره با کس دیگه ای و و و
منم دچار تله رها شدگی هستم؟ پس چرا بعضی نشونه ها رو ندارم؟
چطور حالم خوب میشه؟؟
سلام عزیزم. شما خود دوستی کمی داری. بعبارت عزت نفست رو باید افزایش بدی. وقتی ما خودمون ارزش کمی برای خود قائل باشیم همیشه نگرانیم که دیگران ما را دوست نداشته باشند و یا ما رو ارزشمند ندونن. در اینصورت هر رفتاری از آنها برای ما نشانه دوست نداشتن آنهاست چون خود درونا به دوست نداشتنی بودن خود باور داریم.
من کاملا این مشکل رو از صفر تا صدش در خودم احساس میکنم و به طور روزمره هر لحظه باهاش کلنجار میرم و سر و کله میزنم.. میخواستم بدونم چطور میشه درمان شد یا اصلا درمانی برای این مشکل وجود داره یا خیر
سلام. کتاب زندگی خود را دوباره بیافریند نوشته جفری یانگ را مطالعه بفرمایید. در عین حال مراجعه به درمانگر نیز در موارد شدید مورد نیاز است.
آقای دکتر میخواستم بپرسم این بیماری درمان دارویی هم داره؟ممنون میشم جواب بدید.
خیر.