۵ تفاوت زن و مرد در رابطه جنسی که عدم توجه به آن منجر به عدم رضایت جنسی میگردد
مقدمه
پیش از آنکه به تفاوت زن و مرد در رابطه جنسی اشاره کنیم، لازم است بیان کنیم که بر اساس تحقیقات، بیش از ۷۰ درصد مردان و زنان از استراتژیهای غیرمستقیم برای درخواست رابطهی جنسی استفاده میکنند.
زن و مرد یکدیگر را لمس میکنند، در آغوش هم میخوابند و یکدیگر را میبوسند. طبق نتایجی که جان گاتمن از آزمایشگاه عشق کشف نمود، مردم برای جلب توجه و عشق، به صورت آبرومندانهای پیشنهاد میدهند. به عبارت دیگر، در اوایل رابطه، زن و مرد سبک سنگین میکنند تا ببینند آیا ادامه دادن امنیت دارد و آیا پیشنهاد آنها رد خواهد شد یا نه. همانطور که رابطه به بلوغ میرسد و افراد راحتتر با یکدیگر دربارهی رابطهی جنسی صحبت میکنند، پیشنهاد دادن مستقیمتر میشود.
اولین تفاوت زن و مرد در رابطه جنسی آن است که مردان بیشتر از زنان به رابطهی جنسی فکر میکنند. ۵۴ درصد از مردان در مقایسه با ۱۹ درصد از زنان، هر روز یا چندین بار در روز به رابطهی جنسی فکر میکنند. در تحقیقمان دربارهی زندگی جنسی زوجها، دریافتیم که در حالت ایدهآل، مردان چهار یا پنج بار در هفته و زنان یک یا دو بار در هفته، رابطهی جنسی میخواهند. مردان فانتزیهای جنسی و زنان فانتزیهای رمانتیک دارند. بهطور کلی، مردان بیشتر از زنان پذیرای رابطهی جنسی هستند. بنابراین، میتوانیم نتیجه بگیریم مردان نسبت به زنان، برای رابطهی جنسی، پیشنیازهای کمتری دارند.
به راستی، چه تعداد از مردان پیش از اینکه به رابطهی جنسی تمایل پیدا کنند، فهرستی از پیشنیازها دارند؟
تفاوت زن و مرد در رابطه جنسی اغلب به این صورت است:
زنان برای برقراری رابطهی جنسی نیاز به برقراری رابطهی عاطفی دارند و مردان برای برقراری رابطهی عاطفی، نیاز به رابطهی جنسی دارند.
اما ما فکر میکنیم این عبارت که «مردان پیشنیازهای کمتری نسبت به زنان دارند» بهتر با دادهها منطبق است. شاید این عبارت، توجیه این گفته باشد که مردان همجنسگرا بیشترین میزان رابطهی جنسی را میان انواع زوجها دارند: دو مرد با پیشنیازهای کم. همینطور توجیه گفتهی دیگری مبنی بر اینکه زنان همجنسگرا کمترین میزان رابطهی جنسی را میان انواع زوجها دارند: دو زن با بیشترین پیشنیازها.
پیشنیازهای زنان همیشه مربوط به نزدیکی احساسی نیست. گاهیاوقات، مربوط به خسته بودن یا عدم تمرکز یا نداشتن حس خوب یا ملاحظات دیگر است. شواهد کاملاً روشن است که علیرغم تمامی این پیشنیازها، مردان معمولاً آنها را نادیده میگیرند و در هر صورت، خواهان رابطهی جنسی هستند. میل جنسی برای زنان، یک فشارسنج است. اگر زن شاد نباشد، استراحت نکرده باشد، مریض باشد یا احساس دوست داشته شدن نکند، پس لذت جنسی زیادی را تجربه نخواهد کرد.
خرید اینترنتی پی.دی.اف کتاب اسرار دلربایی |
دومین تفاوت زن و مرد در رابطه جنسی، عوامل هورمونی است
که میل زن را کاهش میدهند. مثلاً حین شیر دادن به نوزاد، یائسگی و پس از آن. اغلب زنان حتی پس از یائسگی از رابطهی جنسی لذت میبرند (به شرطی که اندام تناسلی آنها یا بهصورت طبیعی یا با کمک استروژنهای موضعی، به اندازهی کافی خیس شود). با وجود این، اگرچه آنها از رابطهی جنسی لذت میبرند، اما میل بسیاری از آنها به اندازهی میل پیش از یائسگیشان نیست. اگرچه کار سختی است، اما مهم است که این مسائل را به خودتان نگیرید. بیماریهای مزمن و بسیاری از داروها (از جمله داروهای ضدبارداری) نیز میتوانند بر میل جنسی زنان اثر بگذارند. افسردگی، اضطراب و قربانی سوءاستفادهی جنسی شدن در گذشته، همگی میتوانند بر تجربهی زن از لذت اثر بگذارند.
ذکر این نکته ارزشمند است که وقتی میگوییم زنان در مقایسه با مردان، پیشنیازهای بیشتری برای رابطهی جنسی دارند و میل جنسی بسیاری از زنان با شروع یائسگی، کاهش مییابد، دربارهی زنان حکم کلی صادر میکنیم. اینها در مورد همهی زنان صادق نیست و زنان در تمامی سنین میتوانند شهوت قوی جنسی داشته باشند. ما با زوجهایی کار کردهایم که بین آنها، زن میل جنسی قویتری از شریک خود داشته است. این ویژگی زن از دید مرد شگفتانگیز، خستگیآور یا حتی تهدیدکننده است.
سومین تفاوت زن و مرد در رابطه جنسی آن است که مردان بیشتر از زنان آغازگر رابطهی جنسی هستند.
همچنین مردانی که همخانهی شریک جنسیشان هستند، بیشتر از مردان متاهل، آغازگر میباشند. با وجود این، در واکنشهای مردان و زنان به آغاز رابطهی جنسی، هیچ تفاوتی وجود نداشته است. هم مردان و هم زنان، حدود ۷۵ درصد اوقات، به آغاز یا پیشنهاد رابطهی جنسی، واکنش مثبت نشان دادند. این شروع، اغلب بهصورت غیرکلامی بود. آنها با ارتباط احساسی و حال و هوای رمانتیک آغاز میکردند. سپس با مهربانی و بوسیدن و نوازش ادامه میدادند. و اگر سیگنالها مثبت بود، وارد مرحلهی تماس شهوتانگیز میشدند. نتیجهی نهایی این پژوهش این است که از زن برای رابطهی جنسی تقاضا کنید. با این فرض که باقی موارد در شرایط خوبی باشد: او استراحت کرده است، با شما ارتباط عاطفی برقرار کرده است، استرس ندارد و احساس امنیت میکند، ۷۵ درصد شانس بله گرفتن دارید.
مهمتر از همه این است که اگر «نه» شنیدید، به خودتان نگیرید. بازندهها با نه شنیدن، عصبانی شده و حالت تدافعی به خود میگیرند. برعکس، قهرمانها جملاتی از این دست میگویند: «عزیزم! امشب خیلی زیبا شدی، اما حوصله نداری، شاید وقت دیگهای این کارو کنیم که حال تو هم بهتر باشه»، یا بهتر از این: «ممنون که بهم گفتی دل و دماغشو نداری. دوست داری چیکار کنیم الان؟ میخوای بریم پیادهروی یا پاپکورن درست کنم و با هم یه فیلم ببینیم یا فقط حرف بزنیم؟». حتماً فکر میکنید شانس این جور آدمها خیلی بیشتر است. بله! همینطور است. درست حدس زدید.
چهارمین تفاوت زن و مرد در رابطه جنسی آن است که زن برای داشتن رابطهی جنسی عالی، اول باید با شما احساس نزدیکی و امنیت کند.
ما از رابطهی جنسی «عالی» صحبت میکنیم، نه رابطهای که به اندازهی کافی خوب است. دو فرد غریبه هم میتوانند اندامهایشان را بهم نزدیک کنند و رابطهی جنسی برقرار کنند. نتیجهی نهایی چندان هیجانانگیز نخواهد بود. این نوع رابطهی جنسی، غیرشخصی است، صمیمی نیست و در نهایت میتواند احساس مبهم تهی بودن و عدم رضایت را به شما بدهد. بدون شک، رضایت جسمی وجود دارد، اما حقیقت این است که این نوع رابطهی جنسی غیرشخصی فرق زیادی با خودارضایی ندارد. در واقع، بدتر از آن است.
پنجمین تفاوت زن و مرد در رابطه جنسی به «اثر ناسازگار» معروف است.
این ناسازگاری، اختلاف بین تراکم خون در اندام تناسلی (یک پدیدهی کاملاً فیزیولوژیکی) و تمایل واقعی به رابطهی جنسی (یک پدیدهی روانشناسانه یا رفتاری) است. شاید متعجب شوید اگر بدانید که مردان هنگام جمع شدن خون در اندام تناسلیشان، فقط ۵۰ درصد اوقات تمایل به رابطهی جنسی خواهند داشت. برای زنان، این مقدار فقط ۱۰ درصد است. این به آن معناست که برای تمام زنان و مردان، پدیدهی تراکم خون در آلت تناسلی به ندرت به معنای وجود میل جنسی است. علاقه (بهویژه برای زنان) منجر به میل نمیشود.
رازِ تبدیل علاقهی فیزیولوژیکی به تمایل واقعی برای رابطهی جنسی، برقراری ارتباط ذهنی، قلبی و تناسلی است. به عبارت دیگر، مسئله فقط کاری که میکنید نیست، بلکه نحوهی انجام آن هم اهمیت دارد. فرقی نمیکند اتصال فقط برای یک شب یا در شب زفاف باشد. شما میخواهید پیتزایی باشید که او دوست دارد بارها و بارها آن را امتحان کند، نه پیتزایی که سرد است و کمی طعم مقوا میدهد.
منبع:
گاتمن، جان (۱۳۹۵). اسرار دلربایی. ترجمه کامیار سنایی، مانیا خواجه. تهران. نشر نسل نواندیش.