ترومای کودک
نقش والدین در آسیب و ترومای کودک
در زندگی هر یک از ما انسانها گاه اتفاقهایی میافتد که به آسیبهای جدی روحی و روانی منجر میشود. وقایعی که ممکن است در سنین مختلف واکنشهای گوناگونی به همراه داشته باشد. تاثیر آسیبها که گاه در روانشناسی به عنوان تروما نیز از آنها نام میبریم، میتواند بر کودکان مخربتر باشد. دلیل این موضوع نیز این است که؛
1: دنیای کودک هنوز برای درک این تجربیات و کنار آمدن با آنها وسعت لازم را پیدا نکرده است.
2: دایره واژگانی کودک شاید به حدی نرسیده باشد که بتواند آنچه تجربه میکند را اعم از احساسات، عواطف و هیجاناتش، به والدین یا درمانگر خود انتقال دهد.
از سوی دیگر، اضطراب و افسردگی پیامدهای قابل پیشبینی برای کودک خواهند بود. اضطراب در کودکان معمولا به صورت انزواطلبی خود را نشان میدهد و از آنجا که کمتر درگیر تجزیه حرکات خود هستند، کمتر هم درخواست کمک خواهند کرد و اینجاست که نقش تیزهوشی والدین یا مراقبان کودک، بیشتر از همیشه رنگ پیدا میکند.
اصول اولیه در ترومای کودک
اصول اولیهای وجود دارد که شما میتوانید با کمک آنها، کودکتان را درک کنید و به وی کمک کنید تا بحران ناشی از آسیب روانی یا ترومایی که پشت سر گذاشته را التیام دهد.
از برخی جهات، کمک به کودکان برای بهبود تجربیات آسیبزا و تروما ساده است. اما از جهاتی دیگر روند بهبودی میتواند بیپایان و طاقتفرسا بهنظر برسد. برای اینکه این روند عملی شود، بهتر است در مورد مفاهیمی صحبت کنیم که کمک کردن به کودک را عملیتر خواهد کرد.
در تجربه این آسیبها، نخستین اقدامات میتوانند سادهترین و مهمترین باشند. القای حس آرامش به کودک و محبت بیقید و شرط از جمله همین اقدامات است. تصور کنید کودک تجربه یک سانحه تصادف شدید را بهعنوان یک تروما پشتسر گذاشته باشد. نیاز کودک در اینجا نیاز به احساس امنیت است. امنیتی که از والدین یا مراقبان خود میگیرد. امنیت به کودک احساس ثبات میدهد و به او یاری میکند تا تعاملش با دنیای اطراف را از دست ندهد.
تروما و سوانح آسیبزا مملو از استرس هستند. استرس در کودکان حتی میتواند بهصورت آسیبهای بدنی جدی مانند اگزما و آسم ظهور پیدا کند. همانطور که گفته شد، ممکن است کودک بهدلیل ناتوانی در انتقال مفاهیم، در مورد مشکلاتش صحبتی به میان نیاورد. اما این موضوع دلیل بر رفع استرسی که تجربه کرده است، نخواهد بود.
بهترین راه مقابله با این استرس، بازگرداندن نظم زندگی روزانه است. نظم نقطهای است که استرس را کاهش میدهد. با ایجاد برنامه منظم روزانه کودک احساس امنیت و کنترل بر شرایطش را مجدداً بهدست خواهد آورد. تکرار این حس امنیت و نوازش کلامی از سوی والدین یا مراقبان کودک به کاهش تاثیرات تروما کمک میکند.
تعامل با احساسات
به دلیل تکامل نیافتن قسمتهای شناختی مغز، ممکن است کودک درکی از احساسات خود نداشته باشد. شناخت احساسات به درک و کنترل آنها کمک میکند. بهعنوان مثال، کودک پس از سانحه رانندگی ممکن است احساساتی مانند ناامیدی را تجربه کند که با گذر زمان و عدم تشخیص آن، احساساتش را در قالب احساس خشم در مدرسه و میان همسالانش نشان دهد. این موضوع پیامدهای دیگری را مانند اخراج از مدرسه نیز ممکن است به همراه داشته باشد.
لزوماً صحبت در مورد احساسات ضروری نیست. بلکه آموزش آن میتواند از طریق بازی یا فعالیتی مشابه آن باشد. بهعنوان مثال، تهیه یک عروسک یا پتو بهعنوان ابزار انتقال احساسات میتواند مفید باشد. از کودک خود در زمانهای گوناگون در مورد احساس عروسکش سوال میکنید و جوابها، جوابهایی است که از درون کودک و احساساتی که تجربه میکند باز گرفته میشود. البته به یاد داشته باشید تمام این موارد باید تحتنظر متخصص صورت پذیرد.
بهیاد داشته باشید کودک آسیبدیده در مرحلهی اول، نیاز به توجه و اطمینان از حضور شما دارد و استقلال داشتن پله بعدی خواهد بود. پس برای برقراری ارتباط مناسب از تماس چشمی بهصورت مرتب استفاده کنید. لحنتان کاملاً گرم و صمیمی و در عین حال اطمینانبخش باشد و از تکرار کلمات آرامبخش و نوازش کودک دریغ نکنید. در ضمن نگران احساس خودکفایی در او نباشید، چرا که در این مرحله القای حس اطمینان و امنیت از هر چیزی واجبتر است.
از سوی دیگر،
بهعنوان والدین بهیاد داشته باشید که مراقبت از خود یک گزینه نیست، بلکه یک ضرورت است. شما باید اطمینان حاصل کنید که از زندگی خود لذت میبرید و تمام وقت خود را صرف مراقبت از دیگران نمیکنید. استراحت، خواب، بازی، غذا خوردن و ورزش، اجزای زندگی سالم هستند. اگر شخصاً قوی نباشید، نمیتوانید به فرزندان خود نیز کمک کنید.
روی ارتباط عاطفی با فرزند خود تمرکز کنید. کودکان آسیبدیده اغلب از روابط ترس دارند. وظیفه شما اطمینان و حفظ ارتباط عاطفی سالم با فرزندتان است.
حتماً از تماس چشمی با کودک خود استفاده کنید. این کار باید هر روز و در هر مکالمه انجام شود. به کودک خود بیاموزید که هنگام صحبت به شما نگاه کند و اطمینان حاصل کنید که هر زمان کودک خود را مخاطب قرار میدهید، با او ارتباط چشمی برقرار میکنید. این امر ایمنی و امنیت را در کودک ایجاد میکند.
طبیعی است که در این مسیر و در اتفاقات ناگواری که ممکن است رخ دهند، شما بهعنوان والدین خشم را تجربه کنید. اما کنترل خشم مهارتی است که به آن شدیداً نیاز دارید. کودک آسیبدیده ممکن است حساسیتهای شما را فعال کند، اما شما میتوانید بهجای عصبانیت، خلاقیت به خرج دهید. بیاموزید که به غیر از عصبانیت، به یک نتیجه یا گزینه هوشمندانه برای تقابل با کودک خود دست یابید. بیشتر از اینکه بخواهید او را مجازات کنید، روی ارتباطتان متمرکز شوید.
در مورد نوجوانان، مذاکره بهعنوان یک شیوه صحیح برای حل مشکلات ناشی از تروما، بیشتر توصیه میشود. نوجوان باید بداند که والد حضور دارد و با عشق و محبت کامل در کنار او ایستاده است.
نقش والدین در درمان ترومای کودک
در چنین مواقعی درمانگر ممکن است توانایی تقابل والدین با اتفاق پیش آمده را در نظر بگیرد. اگر والدین یا مراقبان کودک اعتماد به نفس، ثبات و توانایی بالایی نشان میدهند، درمانگر میتواند درمان را بهسمت کودک معطوف کند. در غیر این صورت والدین نیز باید همراه با کودک روند درمان را طی کنند تا بتوان به نتیجه مطلوبی رسید. مساله مهم برای والدین این است که یاد بگیرند چگونه نارحتیهای کودک خود را تحمل کنند، بدون اینکه خودشان دچار آسیبهای جدی مانند استرس شوند.
یکی از اهداف اصلی آموزش والدین در بهبود ترومای کودک آموزش آنها بهقصد ارزیابی اثربخشی و ضعفهایشان درخصوص تربیت است. هنگامیکه کودکان میتوانند درک کنند و بفهمند والدینشان قدرتمند و قادر بهپذیرش مسئولیتشان هستند، احساس امنیت را تجربه خواهند کرد. داشتن چنین احساسی برای بهبودی کودک ضروری است. گاه ممکن است کودک بیش از اندازه خود را مسئول بداند و حتی در نقش کمک به والدین نیز برآید. اینجاست که والدین یا مراقبین منفعل بیشترین آسیب را به کودک وارد میکنند. زیرا باید پذیرفت کودک هنوز برای بهبود آمادگی لازم را ندارد و اضافهشدن نقش والدی برای او، خارج از چارچوب تواناییهای ذهنی و روحیاش خواهد بود. بهترین روش مقابله والدین در چنین شرایطی این است که کاری کنند تا کودک آنها را «بزرگتر، قویتر و داناتر» ببیند. والدین باید نقش والدی خود را بهبهترین نحو انجام دهند و مسئولیتپذیریشان را به کودک نشان دهند تا او احساس امنیت کند.