ترمیم رابطه زناشویی بعد از خیانت
روانشناسی بعد از خیانت
باور غلطی وجود دارد که بعد از کشف خیانت همسر، دیگر نمیتوان آن زندگی را ادامه داد؛ زیرا اعتماد از دست رفته باز نمیگردد و رابطه بهبود نمییابد. در حالیکه مطالعات نشان میدهند در صورتی که هر دو طرف اراده بر ترمیم رابطه داشته باشند، خیانت میتواند باعث شود زوجین مشکلاتی که در رابطه آنها پیش از این نیز وجود داشته است را برطرف نمایند و بنابه گفته اشتر پرل، زوج درمانگر و کسی که سالهای زیادی را درباره دلایل و انگیزههای خیانت تحقیق کرده است، زندگی دوم آنها آغاز شود. زندگی که مسلماً تفاوتهای زیادی با زندگی اول آنها خواهد داشت و تلاش زیادی را میطلبد.
بنابراین، خیانت لزوماً پایان یک رابطه نیست و این باورها و شناختهای دو طرف است که تعیین میکند آیا خیانت را بهمنزله پایان رابطه و یا شروع یک پایان در نظر بگیرند و یا آنکه این اتفاق را وسیلهای برای بهتر شدن زندگی و یا بهعبارتی دیگر، آغاز مرحله دوم از رشد، در ارتباط خود قرار دهند. بعد از خیانت و بی وفایی زندگی آنگونه که آنها میشناختهاند به اتمام رسیده است.
بازسازی رابطه بعد از خیانت
ازدواج میتواند از یک خیانت جان بهدر ببرد، اما بازسازی رابطه بعد از خیانت مستلزم موارد زیر است:
۱. خیانت همراه خود درد و آسیب بسیاری بههمراه دارد
و بهسلامت عبور کردن از آن راحت نیست. بهبود رابطه بعد از خیانت مستلزم درک آسیبی است که به طرف مقابل وارد شده است.
۲. خیانت باعث خشم، غم و افسردگی زیادی میشود.
بازسازی رابطه بعد از خیانت مستلزم پذیرش این هیجانات از سوی فردی که به او خیانت شده می باشد.
۳. بهبود رابطه بعد از خیانت نیازمند صرف زمان و تلاش بسیاری است.
۴. بازسازی رابطه بعد از خیانت زمانی اتفاق میافتد که
و زندگی وقتی به بقای خود ادامه میدهد که فرد خیانتکار مسئولیت کار خود را بپذیرد و طرف مقابل را مسئول آن نداند (به من محبت نمیکردی، رابطه جنسی خوبی نداشتی، همیشه غر میزدی، لباسهای بد در خانه میپوشیدی و …).
رفتارهایی که به معنای پذیرفتن مسئولیتاند
پذیرفتن مسئولیت رفتار بهمعنای انجام فعالیتها و رفتارهای زیر است:
الف) هرگونه ارتباط و تماس با معشوقه را قطع کنید. در صورتی که آن شخص همکار فرد است، باید تدابیری اندیشید تا حداقل ارتباط صورت پذیرد. نمیتوان به بهانههای مختلف از جمله او ناراحت میشود اگر …، کارم را از دست میدهم و … بخواهید وضعیت را مانند گذشته حفظ کنید. باید درک کنید که شرایط تغییر کرده است.
ب) خیانت خود را توجیه نکنید. قبول کنید که اشتباه کردهاید و هیچ توجیهی برای آن وجود ندارد. شما صاحب اراده و اختیار هستید.
ج) همه دروغهایی که مجبور بودید برای پوشاندن رابطه خود بگویید را بهطور روشن و آشکار بیان کنید.
د) انگیزههای خود را از رابطه خارج از ازدواج بهطور شفاف توضیح دهید. دلایل خود را توضیح دهید، اما جزییات رابطه خود را نگویید. نحوه بوسیدن او، نحوه رابطه جنسی با او و … را توضیح ندهید. همسر شما سوالهای زیادی میکند، زیرا داستان زندگی که به آن باور و اعتماد داشته است از بین رفته است و باید داستان جدیدی بر اساس واقعیتهای موجود برای خود بسازد. او مانند گم شدهای است که بهدنبال راه میگردد، زیرا راهی که همیشه از آن گذر میکرده است دیگر قابل اعتماد نیست. بنابراین او لبریز از سوال است. با آرامش و صبوری باید به سوالهای او پاسخ دهید.
اگر شما با خیانت همسر مواجه شدید، بهیچوجه سوالهای جزیی از او نکنید؛ زیرا تحمل شنیدن جواب آنها را نخواهید داشت و هربار در دام مقایسه و افکار منفی بیشتری میافتید. سوالهایی مانند چند بار، چه مدت، چند وقت یکبار، آیا او بهتر از من بود، آیا زیباتر بود، آیا با او رابطه جنسی از نوع … هم داشتی، آیا او در رختخواب بهتر بود؟ اینها همه سوالهایی است که نباید از همسرتان بپرسید، اگرچه میدانیم که چقدر کنجکاوی به شما فشار میآورد تا شما جواب آنها را بدانید. سوالهای شما باید در ارتباط با خودتان و رابطهتان باشد و نه شخص دیگر.
بهجای اینگونه سوالات بپرسید:
انگیزه ایجاد این رابطه برای تو چه بود؟
چرا اتفاق افتاد و چرا در این زمان اتفاق افتاد؟
این رابطه چه معنایی برای تو داشت؟
آیا فکر نمیکردی ممکن است من بفهمم؟
آیا در آن زمان به خانواده و فرزندان فکر میکردی؟
وقتی بعد از رابطه به خانه میآمدی، چه احساسی داشتی؟
تو برای چه به رابطه بین ما ادامه میدهی، آیا دلیلش من هستم و یا فرزندان؟
چه چیز در رابطه ما برای تو ارزشمند است؟
چه چیز بعد از این خیانت فهمیدی و من باید چه چیز را بفهمم؟
ه) برای یکسال باید همیشه در دسترس باشید. هر زمان همسرتان تماس گرفت باید پاسخگو باشید. اگر در جلسه هستید ارتباط را برقرار کنید، بدون آنکه مکالمهای انجام دهید و اجازه دهید همسرتان صدای محیط را بشنود. اگر قرار است جایی بروید، به همانجا بروید و بگویید قرار است با چه کسانی همراه شوید و درصورتی که برنامهتان تغییر کرد، تغییر برنامه خود را به همسر اطلاع دهید. موبایل و کامپیوتر شما نباید رمز داشته باشد تا همسرتان هر زمان بخواهد بتواند به آن دسترسی داشته باشد. بازسازی رابطه بعد از خیانت بدون تلاش برای جلب اعتمادی که از دست رفته است ممکن نمی باشد.
و) ممکن است حتی پس از آنکه مدتی ارتباط شما بهحالت طبیعی برگشته بود، احساسات و عواطف خشم و یا غم به همسرتان هجوم آورد و ناگهان با خشم و پرخاش شدید همسر مواجه شوید. این حالت طبیعی است. به همسرتان فضا و زمان بدهید تا بتواند با احساسات خود کنار بیاید.
ز) زمان بیشتری را با همسر خود سپری کنید. زمانهای باهم بودن را از قبل برنامهریزی کنید و آن را به اتفاق و تصادف واگذار نکنید.
ح) درباره رابطه خارج از ازدواج خود هر از گاهی گفتگو کنید و تلاش برای فراموش شدن آن نکنید، زیرا در این صورت همسرتان تصور میکند میزان دردی را که او متحمل شده است، درک نمیکنید و او در تحمل این درد تنها میباشد. برای شنیدن حرفهای همسرتان درباره موضوع خیانت همیشه باید گوش شنوا داشته باشید.
۵. بهبود رابطه بعد از خیانت مستلزم اراده و تصمیم برای اعتماد دوباره است.
بهعبارت دیگر، فردی که به او خیانت شده باید تصمیم بگیرد که به دیگری اعتماد مجدد کند و این کار مستلزم شهامت و شجاعت است، زیرا انسان بهطور ذاتی از تجربهای که باعث آسیب به او شده است، اهتراز میکند. احساس طردشدگی ناشی از خیانت همسر یکی از بزرگترین آسیبهای روانی است که یک فرد در طول زندگی میتواند تجربه کند، بنابراین هرچند ممکن است زوجی که به او خیانت شده است از لحاظ عقلانی تصمیم به ترمیم رابطه بگیرد، ولی از لحاظ عاطفی و هیجانی تلاش و زمان و شجاعت زیادی میطلبد تا بتواند عواطف روانی خود را ترمیم کند.
۶. نباید فردی که به او خیانت شده، خود را قربانی بداند.
او باید بهسهم خود مسئولیت مشکلات موجود در ازدواج را بپذیرد.
۷. نجات ازدواج نیازمند آنست که هردو طرف بهطور جدی برای نجات رابطهشان متعهد شوند.
ازدواج تنها در صورتی به بقای خود ادامه میدهد که هر دو طرف برای استفاده و بهکارگیری مهارتهای موردنیاز برای ایجاد یک زندگی موفق، اراده لازم را بهخرج دهند. نجات یک رابطه نیازمند آن است که زوجین، مهارت تعامل با یکدیگر را بهنحو موثر فرا بگیرند. از جمله این مهارتها عبارتند از:
الف) گفتگوهای عمیق و معنادار با یکدیگر داشته باشید.
ب) درباره احساسات، عواطف و بخشهای آسیبپذیر خود با یکدیگر حرف بزنید.
ج) احساسات و رفتارهای سرزنش و انکار را در خود کنترل کنید و هنگام گفتگو، قصد دفاع از خود نداشته باشید.
د) کاملاً صادق باشید.
ه) به احساساتی که شما را به این نقطه رسانده است، دقت کنید
۸. دریافت کمک حرفهای
برای درک فرایند ازدواج و مشکلات موجود در آن و نیز آنچه اتفاق افتاده است، زوجین نیازمند کمک حرفهای هستند. بعد از خیانت و بی وفایی از یک زوجدرمانگر کمک بگیرید.
منابع:
https://www.verywellmind.com/infidelity-in-marriage-2300651
سلام من به همسرم بارها اعتماد کردم و با دروغ مواجه شدم البته شیطنت میکرد پیامک و تماس اما من در همون حدم نمیتونسم تحمل کنم مشاوره هم رفتیم فهمیدیم تنوع طلبی این مسیرو باعث شده من هربار که بهش فرصت میدادم میبخشیدمش و تمام تلاشمو برای رابطه بهتر میکردم اما بعد که مچشو میگرفتم انگار یه سیلی تو صورت من بود..بار اخر که پیامارو دیدم کلی گریه کردم و جمع کردم برم اما بخاطر بچهام نرفتم اون دوباره گف دیگه تکرار نمیش منم تا دو روز گریه کردم و یه راه حل برای بقا پیدا کردم بیرون کردنش از قلبم تا به ارامش برسم و رسیدم اروم شدم حالا در تلاشه درستش کنه اما من اصلا و ابدا نمیخوام نزدیکم بشه من توی یه محیط امنم نمیخوام ازش بیرون بیام.به لحاظ خودش کار خاصی نکرده اما برای من یعنی پاک کردن خودش از همه ی صفحات قشنگ زندگیمون…بنظرم جدایی منطقیه اما اون میگه نه اما من دیگه نمیخوام دیگه کسیو وارد قلبم کنم..میخوام خودم باشم و خودم
لطفا چرت نگید زنی که خیانت کرد تمام شد اگه شمارو درک میکرد ترک نمیکرد چرا باید بخشید ولی اون هوشو نبخشید بهت
سپاس از نظر شما
آدرس وب سایت من هم که دستور دادید . zoomlif دات کام است
با سپاس
سپاس از شما
سلام خسته نباشید
مقاله مفیدی رو اگر اشتباه نکنم ترجمه کردید مقوله ای که شاید درد بزرگی از جامعه باشه ولی کمتر بهش پرداخته میشه همیشه به روز و مفید بنویسید ممنون
راستی من هم سایتی در زمینه آموزش روابط زناشویی دارم که سعی کردم مقالات ژورنال های بین الملی و آموزش های به روز رو
در این زمینه بنویسم خوشحال میشم اگر دوست داشتید به من هم سر بزنید و از مطالب ما هم در سایت تان استفاده کنید
با نهایت سپاس
مصطفی احمدی
سلام. ممنون از لطف شما. البته مقاله ترجمه نیست. شما می توانید ادرس سایت خود را بگذارید تا سایر دوستان هم استفاده کنند.