تا زمانی که اکثر زوجها برای مشاوره ازدواج به دفتر روانشناس مراجعه میکنند، هر کاری که میتوانند به تنهایی انجام دادهاند تا بتوانند مشکلاتی که با آنها مواجه میشوند را حل کنند. اکنون آنها به دیواری که ناشی از غمهای انباشته شده، یک بحران مهم یا هر دو است، برخورد کردهاند. آنها در چنین حالتی با بن بست مواجه شدهاند؛ منابع داخلی و انرژی آنها به طرز خطرناکی کم میشود. آنها اغلب با احساس زخم شدن و شکست، با درخواستی ناامیدانه برای راهنمایی و مشورت به مشاوره میروند. نگاه آنها این سؤال را مطرح میکند: آیا ما باید یاد بگیریم که چگونه رابطه خراب شده را درست و سعی کنیم رابطه بهتری ایجاد کنیم، مدتی از یکدیگر فاصله بگیریم تا دوباره خودمان را بسازیم یا فقط تسلیم شویم؟
قبل از اینکه بتوانید یک رابطه را اصلاح کنید، باید تشخیص دهید که آیا رابطه واقعاً خراب شده است یا نه.
۳ نشانهی رابطه خراب شده
۱. تبدیل به رابطه یک طرفه شده است.
این ممکن است که دیگر هیچ عمل متقابلی در رابطه وجود نداشته باشد. به عبارت دیگر، ممکن است تلاشهایی برای همسرتان بکنید، اما وقتی نمیتوانید به درستی با او ارتباط برقرار کنید، او اصلاً به تلاش شما اهمیت نمیدهد.
۲. کمبود صمیمیت وجود دارد.
صمیمیت چیزی است که هر رابطهای به آن نیاز دارد، بنابراین اگر دیگر آن را دریافت نمیکنید، رابطه خراب شده است.
۳. دیگر هیچ اعتمادی وجود ندارد.
اعتماد پایه و اساس همه روابط است، بنابراین بدون آن، رابطه شما با مشکل مواجه میشود.
اینها فقط اندکی از موارد هستند. این لیست میتواند ادامه پیدا کند، اما اگر حستان به شما میگوید که چیزی در رابطهتان درست نیست، وقت آن است که مسئولیت خود را به عهده بگیرید و روی اصلاح آن کار کنید.
این مسئله سؤال زیر را ایجاد میکند:
آیا میتوانید یک رابطه خراب شده را درست کنید؟
مربیان و درمانگران رابطه میتوانند به شما کمک کنند تا تعیین کنید آیا رابطه خراب شده شما ارزش ترمیم دارد یا خیر.
برخی از زوجها میتوانند آنچه را که در ازدواج یا روابط بلند مدتشان شکسته شده است را ترمیم کنند. بنابراین در اولین جلسه حساس، باید با هم تصمیم آزمایشی بگیریم که آیا امیدی به اصلاح رابطه وجود دارد یا خیر.
پاسخ به این شش سؤال میتواند به شما کمک کند تا تشخیص دهید که آیا بهبود رابطه شما امکان پذیر است یا خیر:
۱. آیا هر دوی شما یک چیز را میخواهید؟
۲. آیا انرژی کافی برای تأمین سوخت مورد نیاز برای تعمیر و تعهد مجدد در رابطه باقی مانده است؟
۳. آیا آسیبهای گذشته را حل کردهاید یا اینکه مدفون شدهاند و در الگوهای تکراری بیهودهای ظاهر شدهاند؟
۴. آیا یکی از شما یا هر دوی شما قبل از اینکه به راه حل فرصت بدهید فرار میکنید؟
۵. آیا مسائل زمینهای و پنهانی وجود دارد که شانس شما را برای اتصال مجدد خراب میکند؟
۶. آیا هر دوی شما هنوز میخواهید تلاش کنید؟
در چند ساعت حساس بعدی درمان، ما اغلب در میان طوفانی از دشمنی، آسیب، بیعدالتی یا نیاز به توجیه برای برنده شدن، به دنبال آن پاسخها میگردیم.
گاهی یکی از طرفین نقش آسیب دیده را دارد و دیگری پشیمان و تحقیر شده است.
در زمانهای دیگر، آنها دو نفر هستند که در حال ایجاد درگیریهایی در روابط بودهاند که هرگز حل نشدهاند و اکنون به سرطانهای عاطفی خارج از کنترل تبدیل شدهاند که به دلیل بحران فعلی صدایی پیدا کردهاند. آنها سبک مبارزه اغراق آمیز و درماندهای دارند و در میان صدای بلند درد خود قادر به شنیدن دیگری نیستند.
زوجهای دیگر در جنگ سکوت هستند؛ اولین کسی که برای ارتباط یا هر موردی صحبت کند قدرت را از دست میدهد و میبازد.
همانطور که ما آنچه که آنها را وارد درمان کرده است پردازش میکنیم و منشأ پریشانی آنها و الگوهای منفی را که تکرار کردهاند شناسایی میکنیم، به دنبال ۹ ویژگی در نحوه تعامل زوجها با یکدیگر هستیم که نشان میدهد آیا آنها میتوانند برای پیشرفت واقعی تلاش کنند تا بتوانند به موانع خود غلبه کنند یا نه. این شاخصهای کلیدی به ما و آنها نشان میدهد که امید وجود دارد.
با وجود وحشتناکترین خیانتها، آزاردهندهترین رفتارهای آسیبآور و دلسرد کنندهترین ناامیدیها، این افشاگریهای نامحسوس اما بسیار مهم میتوانند نتیجه را پیشبینی کنند که آیا آنها میتوانند راه خود را به عشقی که زمانی میشناختند پیدا کنند یا نه.
نکته مهم: روابط ناسالم یا توهین آمیز با روابط خراب شده یکسان نیست، زیرا اگر در ارتباط بین دو طرف سوءاستفاده (از هر نوع) وجود داشته باشد، این یک رابطه نیست. در چنین مواقعی توصیه میکنیم که آن را ترک کنید و روی سلامت روان خود تمرکز کنید.
چگونه رابطه خراب شده را درست کنیم؟
اگر پاسخ به سؤالات بالا شما را به این باور رساند که رابطهتان میتواند درست شود، ۹ نکته زیر را برای یافتن راهحل امتحان کنید.
۱. به صحبتهای همسرتان توجه کنید.
وقتی یکی از طرفین در حال صحبت کردن است، با هر حالتی در صدایش، طرف مقابل به او نگاه میکند و گوش میدهد. حتی اگر اختلاف نظر وجود داشته باشد، این معلوم است که حرف دیگری همچنان مهم است. به احساسات همسرتان با دقت گوش دهید.
ممکن است شرکا سابقه وقفه بین صحبت دیگری، صحبت بیش از حد، بیاعتنایی یا کوچک شمردن صحبت دیگری را داشته باشند، اما وقتی از آنها میخواهیم این رفتارها را متوقف میکنند و توجه خود را به آنچه طرف مقابل میگوید اختصاص میدهند. اگر از هر یک از آنها بخواهیم آنچه را که طرف مقابل گفته است تکرار کنند، آنها واقعاً تلاش میکنند.
وقتی از آنها میپرسیم که فکر میکنند طرف مقابل چه احساس یا منظوری دارد، آنها میخواهند یاد بگیرند که به ما بگویند. وقتی یکی از طرفین شروع به گریه میکند یا نمیتواند صحبت کند، دیگری تعامل را متوقف میکند تا زمانی که آن شریک مضطرب بتواند گفتگو را از سر بگیرد. ما میبینیم که هر دو قادرند انگیزههای خود را متوقف کنند تا «عادل» باشند و به یاد بیاورند که دو نفر از آنها در اتاق هستند.
۲. نسبت به یکدیگر نگرانی و همدردی نشان میدهند.
زوجهایی که اعتماد و حمایت یکدیگر را از دست دادهاند، چه اخیراً یا در یک دوره زمانی طولانی مدت، ممکن است همچنان هنگام ابراز ناراحتی واقعی، نگرانی خود را ابراز کنند.
فرض کنید آنها قادر به استفاده از کلمات یا حرکات آرامشبخش نیستند، به خصوص اگر مورد سرزنش قرار گیرند. در لحظه، آنها میتوانند سعی کنند با زبان بدن یا حالت چهره خود به ناراحتی شریک زندگی خود توجه کنند.
حالتی وجود دارد که انگار آنها نقطه شکست را میدانند و نمیخواهند به آنجا بروند. زمانی که شریک دیگر به محل واقعی درد و ناراحتی خود میرود، همدردی بر تسلط غلبه میکند.
۳. زمانهایی که باعث خنده هر دوی شما میشود را بهخاطر بسپارید.
مواقعی وجود دارد که ما با یک زوج مضطرب بودهایم و به نظر رسیده است که دشمنی بین آنها رابطه را تحت تأثیر قرار داده است. آنها در مورد روشی که دارند بحث میکنند و نمیتوانند چیزی را در دیگری بیابند که ارزش شنیدن داشته باشد. آنها حرف یکدیگر را قطع میکنند، بیارزش میدانند و بر سر هم فریاد میزنند. در این شرایط احساس میکنیم داوری در یک مسابقه بوکس احساسی حرفهای هستیم.
سپس، بهطور ناگهانی، یکی از آنها به تجربهای که در گذشته به اشتراک گذاشتهاند یا اتفاقی که بین آنها در حال رخ دادن است اشاره میکند و هر دو شروع به خندیدن میکنند. تنش بلافاصله از بین میرود، حتی برای یک لحظه، بعد هر دو طوری به یکدیگر نگاه میکنند که انگار فقط واقعاً دوستان خوبی هستند که در حال بازی نفرت از یکدیگر هستند.
حتی اگر دعوا دوباره شروع شود، واضح است که آنچه آنها در موردش صحبت میکنند، همه چیزی نیست که هستند و ما میدانیم که میتوانیم آنها را تحت تأثیر تعاملات خودمخربی که دارند، قرار دهیم.
۴. تنش را کاهش دهید.
هر زوجی میداند که در مسائل مختلف خط قرمزی وجود دارد. متأسفانه این دانش اساسی همیشه آنها را از نزدیک شدن به خط قرمزها باز نمیدارد و بسیاری از روابط به دلیل این توهین به پایان میرسند.
ما میتوانیم زمانی که میبینیم یک زوج تشخیص میدهند که به گفتن حرفی یا انجام کاری خیلی نزدیک هستند که طرف مقابل نمیتواند از آن بگذرد، ظرفیت کاهش تنش را بسنجیم.
ظاهراً بهطور ناگهانی و مطمئناً خارج از شخصیت فرد، یک یا هر دو طرف تعامل را متوقف میکنند یا آن را به نقطه دقت بیشتری میبرند. آنها دانش مشترکی دارند که برخی از کلمات یا شیوههای رفتاری ممکن است آنقدر صدمه بزنند که هرگز نتوانند از آن بهبود یابند؛ همینطور میدانند که برخی از اعمال گذشته آسیب زیادی وارد کردهاند.
این واضح است که آنها پیمان نامرئی دارند که مانع عبورشان از خط قرمز میشود.
۵. مشکلات مربوط به گذشته را مطرح نکنید.
این طبیعی است که بیشتر مردم از گذشته یا افراد دیگر استفاده کنند تا به هر چیزی که در لحظه به آن اشاره میکنند تأثیر بگذارند. این امر مخصوصاً زمانی درست است که یکی از طرفین احساس کند که در حال شکست خوردن در بحث است و حس کند که تقویت آن مسئله با مثالهایی از گذشته یا تأیید سایر افراد مهم، میتواند اثربخشی آن را تقویت کند.
زوجهایی که ارتباطات خوبی دارند، هر بار با یک موضوع کنار میآیند و در مورد آنچه در زمان حال از یکدیگر نیاز دارند صحبت میکنند. آنها سعی نمیکنند طرف مقابل را به موقعیتی متقاعد کنند که به قیمت از دست دادن دیگری، آنها را راضی کند.
اگر یکی از آنها متوقف شود، دیگری او را به مشکل مورد نظر باز میگرداند و این روش نه تنها پذیرفته میشود، بلکه از آن قدردانی میشود. هر بار یک مشکل را مطرح کنید و وقتی به پایان رسیدید، شریک زندگیتان را ببخشید و از آن مسئله بگذرید.
۶. سطح اولیه اعتماد را دوباره برقرار کنید.
مهم نیست که یک زوج در اولین جلسه چقدر عصبانی، آسیب دیده یا انتقام جویانه نسبت به یکدیگر رفتار میکنند، ما میتوانیم ببینیم که ناراحتی آنها از موقعیت به هیچ وجه نشان نمیدهد که شریک زندگیشان اساساً افراد معیوب یا آسیب دیدهای هستند که قادر به تغییر، نجات و پذیرش نیستند.
چالشهای اعمال رفتاری با ترور شخصیتها بسیار متفاوت است.
موضوع مورد بحث ممکن است در بحران فعلی یا فاصله طولانی مدت، رابطه را به شدت ضعیف کرده باشد، اما آنها هرگز اظهار نمیکنند که طرف مقابل ارزش محبت یا احترام اولیهشان را ندارد.
بازسازی اعتماد، اگرچه بسیار سخت است، اما غیرممکن نیست. این کار ممکن است زمان زیادی طول بکشد، اما اگر زوجها به برنامه خود پایبند باشند، میتوان آن را بازسازی کرد.
۷. به جای سرزنش کردن یکدیگر، مسئولیت اعمال خود را به عهده بگیرید.
اشاره کردن با انگشت به اینکه چه کسی مقصر است یک بازی قدرت است و میتواند به سرعت به سوءاستفاده عاطفی تبدیل شود. در این بازی یک انسان بد وجود دارد که باید دستگیر شود و فرد خوب که قهرمان است، در نبرد پیروز میشود اما جنگ را میبازد.
پس بسیاری از دعواهای بین زوجین در این تکلیف مسئولیت پذیری و هر پیامد «مناسب» ناشی از آن غرق میشود.
یک لحظه جادویی در درمان وجود دارد که در آن هر دو طرف متوجه میشوند زمانی میتوانند بازی را انجام دهند و در آن برنده شوند که هر کدام سهم فردی خود را در اشتباه پیش آمده قبول کنند. این امر گاهی اوقات به مهارت آموزی نیاز دارد، اما مشاهده زمانی که تعامل در آن جهت پیش میرود و سپس به کار تیمی تبدیل میشود، بیتردید قابل توجه است.
آنها دیگر با یکدیگر نمیجنگند، بلکه برای یکدیگر میجنگند.
۸. انرژی منفی خود را به چیزی دوست داشتنی و سازنده تبدیل کنید.
جایی که زندگی جریان ندارد امیدی وجود ندارد. ما یک زوج پرشور، عصبانی و ناراحت را در هر زمانی به دو نفری که در اتاق نشستهاند و آرزو میکنند جای هر کس دیگری باشند و در حالتهای منفی خود گم میشوند، ترجیح میدهیم.
ممکن است خروج از دفتر نیز کار دشواری به نظر برسد و اتاقی که آن را پناهگاه میدانیم، مانند زندان شود.
زوجی که زمانی عاشق بودهاند و اجازه میدهند رابطهشان به مجموعهای از رفتارها و روتینهای بیجان و پیچیده تبدیل شود، تا کنون طولانیترین راه را داشتهاند. انرژی شدید و خشمگین میتواند به انرژی زیاد و دوست داشتنی تبدیل شود. همانطور که گفته شده است، نقطهی مخالف عشق، نفرت نیست؛ بلکه بیتفاوتی است.
۹. زمان با کیفیتی را با هم بگذرانید.
توجه، یکی از راههای بیرون آوردن یک رابطه خراب شده از گودال است. با تمرکز روی یکدیگر، زوجها دوباره احساس میکنند که در رابطه خاص و مورد نیاز هستند.
شبهای ملاقات منظمی را برنامهریزی کنید و برای یکدیگر آراسته باشید و خوب لباس بپوشید. در قرار ملاقات، لمس فیزیکی مانند گرفتن دست یا در آغوش گرفتن را تمرین کنید. تلاش زیادی کنید تا مطمئن شوید هر هفته یک زمان مختص برای با هم بودن دارید.
داشتن زمان برای صحبت نیز مهم است. با شریک زندگیتان در مورد روزتان و مسائلی که دارید صحبت کنید. وقت گذراندن با یکدیگر به شما یادآوری میکند که در این دنیا تنها نیستید و کسی هست که همیشه آنجا در کنارتان خواهد بود و شما میتوانید مشکلات خود را با او در میان بگذارید و با هم راهحلهایی را بیابید.
گاهی اوقات، تجسم یک زوج عصبانی یا آسیب دیده که هر یک از این ۹ پرتو امید را در میان درگیریهای دردناک خود نشان دهند، دشوار است.
اما اگر آنها را نادیده نگیرید، این موارد اغلب در سطوح آنها وجود دارد که منتظر هستند تا ظاهر شوند.
ما میدانیم که یک زوج میخواهند از پریشانی خود فراتر بروند زمانی که در مورد آن لحظههای مهمی که شناسایی میکنیم، هیجان زده میشوند. این امر هر یک از آنها را با اعتمادبهنفس در خودشان و روابطشان تقویت میکند تا بلافاصله تمایل داشته باشند که رفتارهای قدیمی خود را با رفتارهای جدید جایگزین کنند.
زوجها باید بدانند که برای بهبود یک رابطه، آن الگوهای منفی مکرر مقصری هستند که آنها را به دردسر انداختهاند و هر دو باید برای ترک کردن آنها تلاش کنند.
زوجی که قادر به انجام این کار هستند، شانس زیادی برای دوباره یافتن عشق خود دارند و میدانند که وقتی آن الگوهای منفی را شناسایی کنند و به چالش بکشند، بعد از آن چه کاری باید انجام دهند تا مجدداً ثبات خود را به عنوان یک تیم به دست آورند.
اگرچه ممکن است این کار لحظات جدید و زمان زیادی طول بکشد تا تاریکی را پشت سر بگذاریم، اما نور وجود دارد.
شما برای شناسایی و شروع این پاسخها در رابطه خود نیازی به مشاوره ندارید. اگر بخواهید از خودتان فراتر بروید و رابطهتان را مهمتر از نیازتان برای اثبات حق در نظر بگیرید، میتوانید این پرتوهای امید را پیدا کنید.
اما اگر احساس میکنید گم شدهاید و به تنهایی قادر به شناسایی موارد ذکر شده نیستید، در یافتن یک نظر شایسته برای کمک به خودتان شک نکنید تا بتوانید راهتان را پیدا کنید.
راهی را پیدا کنید تا بتوانید به جایی که میخواهید برسید.
