استرس در محیط کار
آیا شما در شغل و حرفهی خود دچار استرس (استرس شغلی) هستید؟ نگران نباشید، شما تنها نیستید!
احساس استرس در محیط کار مسالهی جدیدی نیست. همهی ما شاید شنیده باشیم که یکنفر در اتاقش موهایش را میکند؛ حتی ممکن است خودمان یکی از این افراد باشیم! اما آیا میدانید که بیش از ۸ نفر از ۱۰ نفر در کار خود دچار استرس و تنش هستند؟
بله واقعیت دارد. طبق مطالعهی استرس شغلی در سال ۲۰۱۳ توسط Harris و کالج اورست، ۸۳ درصد کارکنان گزارش کردند که در کارشان دچار استرس هستند. بله!
جالب اینجاست که بازار کار طی چند سال گذشته در آمریکا تا حدودی بهتر شده است، بنابراین حتما فکر میکنید مردم واقعا از اینکه استخدام میشوند خوشحال هستند. اما ظاهراً حقوق ثابت برای تضمین شادی کافی نمیباشد. در واقع، افزایش فرصتهای شغلی باعث شده است برخی افراد از روی اجبار به شغلهایی روی آورند که به آن علاقهای ندارند، زیرا آنها احساس میکنند انجام آن کارها بهتر از بیکاری است. اما کار کردن در جایی که مطلوبیت چندانی برای فرد ندارد مشکلات خاص خودش را دارد.
شایعترین محرکهای استرسزا در شغل و کار چه هستند؟
براساس یک نظرسنجی، محرکهای اصلی عبارتند از:
حجم کاری غیرمنطقی و بالا
حقوق ماهیانه ناچیز
تغییر شغل زیاد
آزار و اذیت همکاران
فرصتهای محدود برای پیشرفت
ترس از از دست دادن شغل
ناتوانی در تعادل کار با زندگی
کار در موقعیتی که علاقه شخصی یا انتخاب فرد در آن دخیل نمیباشد.
در نظرسنجی استرس شغلی انجام شده در سال ۲۰۱۲، ۷۳٪ پاسخ دهندگان تایید کردند که در کارشان دچار استرس هستند. اما افزایش ناگهانی ۱۰ درصدی، آن هم فقط طی یک سال قابل توجه است. این یافته ها با نتایج یک نظرسنجی مشابه توسط انجمن روانشناسی آمریکا مطابقت دارد، که نشان میدهد اکثر آمریکاییها کار را بهعنوان منبع اصلی استرس درنظر میگیرند و احساس میکنند استرس مانع کارآمدی آنها میباشد.
وقت آن است که نگاهی دقیق تر به «سلامت شغلی» خودمان بیاندازیم و از خودمان بپرسیم آیا شغلمان واقعا ارزش عاطفی و جسمی برای ما به ارمغان میآورد؟ من کاملاً درک میکنم که گاهی اوقات ما از یک حق انتخاب برخوردار نیستیم، به خصوص وقتی که دیگران و از جمله همسر و فرزندانمان روی ما حساب میکنند تا هزینهی قبوض را پرداخت کنیم و احتیاجات آنها را تامین نماییم.
تغییر ایجاد کنید
اما اگر احساس میکنید با وجود استرس شغلی شدید در کارتان، نمیتوانید کارتان را ترک کنید، شاید بتوانید تغییراتی ایجاد کنید؛ تغییراتی در شرایط کاری که میتوانید کنترل خود را تحت آن شرایط به دست بگیرید یا ایجاد تغییرات در واکنشهایتان نسبت به استرس محل کار.
به عنوان مثال، آیا میتوانید از پیادهروی در ظهر بهعنوان روشی برای ورزش و زدودن افکار در سرتان استفاده کنید؟ آیا میتوانید سرپرستی یک پروژهی چالش برانگیز را که به آن علاقه دارید، برعهده بگیرید و پروژهای را که از نظر شما جذابیت کمتری دارد به فرد دیگری واگذار کنید؟
از سوی دیگر، ممکن است احساس کنید که هیچ راهحلی برای مشکل فعلی شما وجود ندارد. در آن صورت، آیا راهی وجود دارد که بتوانید تعیین کنید که واقعا چه کاری انجام دهید و سپس اقدامات کوچک و روشمندتری را برای انجام آن، برگزینید؟ من هم اینچنین فکر میکنم. من فکر میکنم اگر چند ساعت در هفته با یک برنامه پیش رویم- چه شامل یادگیری یک شغل جدید و چه شروع کسب و کار خودمان باشد- و اگر یک مسیر ساختیافته از فعالیتمان را طرحریزی کنیم و در نهایت، ما میتوانیم کاری را که دوست داریم انجام دهیم و آنچه را که انجام میدهیم دوست داشته باشیم. موافقید؟
منبع:
https://www.mentalhelp.net