ارتباط با خانواده شوهر
وقتی شوهرتان خانوادهاش را به شما ترجیح میدهد، چه کاری باید انجام دهید؟
جوانان عاشق با قول دادن یک داستان خیالی به یکدیگر، وارد این خوشبختی و سعادت میشوند. مردان، به طور کلی، قول میدهند که در کنار همسرشان باشند، هرگز او را تنها نگذارند، محافظش باشند و مسائل دیگری را ایجاد کنند. آنها ادعا میکنند که شجاعانه از همسرشان محافظت میکنند. اما ارتباط با خانواده شوهر برای بسیاری از افراد زندگی را دچار مشکل می کند.
با این حال، رابطه به تنهایی آنقدر آسان نیست.
وقتی دو نفر یک تعهد را ایجاد کنند، مهم نیست قبلاً چقدر زمان با هم گذراندهاند، تغییری اتفاق میافتد. دیدگاه شروع به تغییر میکند، افکار متفاوت هستند، برنامههای آینده متفاوت هستند و مسئولیتها تغییر میکند. افراد همچنین شروع به محدود کردن یکدیگر میکنند و به شکلهای مختلف به اختلافات خانوادگی واکنش نشان میدهند.
پویایی خانه با ورود یک فرد جدید تغییر میکند. به همین دلیل، لازم است که دقت بیشتری در ارتباط با خانواده شوهر داشته باشید.
آنها باید به تنهایی فضای مناسبی برای همه ایجاد کنند و در این شرایط، اگر تربیت و ساختار خانوادگی دو طرف کاملاً متفاوت باشد و افراد تمایلی به تغییر یا ایجاد فضا نداشته باشند، این فرایند میتواند سختتر از آنچه که باید باشد.
چرا این طور میشنویم که تنها زنان به سختی چیزی را میپذیرند؟ چرا اینطور است که تنها مادرشوهرها سختترین افراد برای راضی کردن هستند؟ چرا برای مادران آنقدر دشوار است که ببینند پسرشان با خوشبختی ازدواج میکند؟
این مسئله در ذهن آنهاست
روانشناسان توضیح دادهاند که وقتی یک نوزاد متولد میشود، آنها به شیوهای مهربانانه و محبت آمیز به پدر و مادر خود، به ویژه مادران نگاه میکنند.
مادران ارتباط خاصی با فرزندان خود دارند؛ آنها قادر هستند که نیاز فرزندشان را تقریباً به صورت ناخودآگاه احساس کنند.
آنها تقریباً همان لحظهای که اولین «صدا» از دهان فرزندشان بیرون میآید، در کنارشان حضور دارند. عشق و احساس یکی بودنی که هنوز مدتها بعد از تولد فرزند وجود دارد، قابل توصیف نیست.
مادرشوهرها معمولاً از حضور یک زن دیگر در زندگی پسرشان احساس خطر میکنند. آنها از این بابت خوشحال نمیشوند، به خصوص اگر فکر کنند که عروسشان فرد مناسبی برای پسرشان نمیباشد که تقریباً همیشه، اینطور است.
دلایل اقدامات آنها
افراد مختلف از روشهای مختلفی استفاده میکنند.
گاهی اوقات، مادرشوهرها عمداً شروع به فاصله گرفتن از عروسها میکنند، در مواقعی طعنه میزنند، مسخره میکنند یا هنوز هم شرکای سابق پسرشان را به مراسمها دعوت میکنند.
واضحاً چنین وقایعی منجر به مشاجره و دعوا میشود.
در چنین مواردی، مردان در میان مادر و همسر گیر میافتند و نمیتوانند انتخاب کنند. اگر به آنها فشار وارد شود، بهترین کاری که میتوانند انجام دهند حمایت از مادرشان است. در چنین شرایط بدی از اختلافات خانوادگی، آنها کمک زیادی نمیکنند.
دلایل مختلفی برای این مسئله وجود دارد:
- آنها فکر میکنند که مادرانشان آسیبپذیر هستند و نباید ناراحتشان کنند، در حالی که همسران قویتر هستند و قادر به مقابله با بدترین شرایط هستند.
- ارتباط آنها در دوران کودکی و قبل از تولد هنوز هم قوی است و به احتمال بسیار زیاد، پسر نمیتواند به نقصهای مادر اعتراف کند.
- مردان ذاتاً افرادی اجتناب کننده هستند. این از نظر علمی ثابت شده است که آنها نمیتوانند با استرس به خوبی کنار بیایند و هرگاه که مجبور شوند بین همسر و مادرشان یکی را انتخاب کنند، تلاش میکنند که از آن جلوگیری کنند.
مردان در مواقع درگیری، فرار میکنند یا طرف مادرشان را میگیرند.
در مورد اول، عمل ترک کردن نشانه خیانت است. زنان احساس میکنند که در زمان نیاز تنها میمانند و احساس رها شدن میکنند. آنها نمیدانند که این یک اقدام محفاظتی از طرف شوهرشان است؛ چون این مسئله به ندرت مطرح میشود، زنان بدترین فکر را میکنند.
در مورد دوم، مردان به طور کلی مادران خود را به عنوان نقاط ضعف آسیبپذیری میدانند که بسیار بیشتر از همسرشان که جوان و قوی هستند، به حمایت نیاز دارند. در این شرایط، زنان در برابر هجوم خانواده، احساس تنهایی و بیدفاعی میکنند. به دلیل اینکه آنها تازه وارد خانواده شدهاند، برای محافظت به شوهر خود تکیه میکنند و وقتی این خط دفاعی شکست میخورد، اولین شکاف در ازدواج ظاهر میشود.
چیزی که هر دو طرف باید در نظر داشته باشند، این است که هر دوی آنها هنگام روبرو شدن با خانوادههای یکدیگر، با چنین مشکلاتی روبرو میشوند.
چنین مسئلهای به آنها بستگی دارد که به عنوان یک زوج، چگونه با این مشکلات مقابله میکنند.
زن و شوهر هر دو باید در مواقع لزوم و در زمان نیاز به یکدیگر، مسئولیتها و طرفهای شریک خود را بپذیرند. شریک زندگیشان برای این کار به آنها تکیه میکند. گاهی اوقات، آنها تنها چهره شناخته شده و دوست داشتنی، در خانهای پر از غریبهها هستند.
در برخی اوقات، زنان در اینجا برتری دارند. آنها در برخورد با چنین شرایطی مهارت بیشتری دارند، چرا که جنسیت مشابهی دارند، تجربه بیشتری در ارتباط با مادر خود دارند و سپس، هماهنگی بیشتری با خود نسبت به جفت مرد دارند.
به زنان توصیه میشود که در مورد ارتباط با خانواده شوهر، هرگز از عبارت «شما طرف چه کسی هستید؟» استفاده نکنند. اگر به نقطهای رسیدهاید که باید این سؤال را در قالب کلمات بیان کنید، به احتمال زیاد پاسخ آن را دوست نخواهید داشت. هیچ راز بزرگی در مورد مسائل وجود ندارد، فقط سعی کنید عاقلانه پیش بروید. در غیر این صورت، درگیریهای مداوم با خانواده همسر دیر یا زود، باعث شکاف قابل توجهی در رابطه شما با همسرتان میشود.
منبع:
https://www.marriage.com/advice/family/when-husband-chooses-family-over-you/