اختلال شخصیت وسواسی اجباری چیست؟
تفاوت اختلال شخصیت وسواسی اجباری با وسواس فکری و عملی
شخصیت عبارتست از الگوهای رفتاری مشخص و ثابت که بهواسطه آن فرد دنیا، دیگران و خودش را از آن طریق درککرده و ارتباط برقرار میکند. اختلالهای شخصیت از جمله اختلال شخصیت وسواسی اجباری الگوهای سخت، غیرقابل انعطاف و ناسازگاریاند که باعث ایجاد مشکل در روابط اجتماعی و کارکردهای فرد و همچنین استرس میشوند. این الگوها بر همه جنبههای زندگی تاثیر میگذارند و با انتظارات فرهنگی دیگران بهشدت متفاوتند.
بهجهت شباهت اسمی، اکثر افراد تمایزی بین اختلال شخصیت وسواسی اجباری با وسواس فکری عملی قائل نمیباشند. درحالیکه وسواس، یک اختلال اضطرابیست ولی شخصیت وسواسی یک اختلال شخصیت است. بعضی افراد دچار اختلال شخصیت، وسواس هم دارند؛ ولکن لزوماً دچار وسواس نیستند. تفاوتهایشان را میتوان اینگونه برشمرد:
- شدت نشانهها و علائم وسواس طی زمان تغییر میکند، درحالیکه نشانهها و علائم اختلال شخصیت ثابتاند.
- وسواس بهراحتی قابلتشخیص است، اما اختلال شخصیت بهراحتی تشخیص داده نمیشود و تنها پس از توضیحات فرد میتوان بهوجود چنین اختلالی پیبرد.
- انگیزه فرد وسواسی برای رفتارهای اجباری، جلوگیری از وقوع فاجعه یا اتفاق ناگوار است که تصور میکنند درصورت عدم انجام رفتار اجباری، پیش خواهد آمد؛ درحالیکه انگیزه فرد دچار اختلال شخصیت وسواسی اجباری، کاملبودن و عملکرد عالیست.
- دلیل فرد وسواسی برای مراجعه به دکتر، رنج و آزاریست که میبیند. آنها انگیزه زیادی برای رهایی از تنشها و استرسهایشان دارند. ولکن دلیل مراجعه فرد دچار اختلال شخصیت وسواسی، آزاریست که دیگران از رفتارهایش میبینند. بههمین دلیل این افراد انگیزه چندانی برای درمان ندارند. آنها مشکلات ارتباطی زیادی بهخاطر ویژگیهای شخصیتیشان با دوستان و خانواده دارند.
- فرد دچار اختلال شخصیت وسواسی اجباری منظم، خسیس، دقیق در امور جزیی و پرتلاش است، ولکن فرد وسواسی لزوماً این ویژگیها را ندارد.
- افراد وسواسی بهخاطر وسواسهایشان احساس پریشانی میکنند و میخواهند هرچه سریعتر از آنها رها شوند، ولکن فرد دچار اختلال شخصیت وسواسی اجباری رفتارهایش را هدفمند، مفید و باعث پیشرفت میداند.
تعریف اختلال شخصیت وسواسی اجباری و ویژگیهای آنها
مشخصه تمام اختلالهای شخصیت در درجه اول انعطافناپذیری و سختی در برابر هرگونه تغییر است. ویژگی اختلال شخصیت وسواسی اجباری کمالگرایی، نظم و ترتیب و تمیزی است.
آنها با افزایش سن به دو دلیل دچار اضطراب و افسردگی میشوند. اول آنکه آنها به هدفهای کمالگرایانهای که برای خود تعیین کرده بودند، نمیرسند و از سویی دیگر با افزایش سن بهجهت تحلیل قوا، آنها دیگر مانند گذشته نمیتوانند با انرژی سابق بهدنبال اهداف خود بوده و فعالیت کنند.
از شخصیتهای مشهوری که به این اختلال دچارند میتوان بهموارد زیر اشاره کرد:
- لئوناردو دی کاپریو
- جسیکا البا
- جاستین تیمبرلیگ
- دیوید بکهام
- پنه لوپه کروز
- البرت انیشتین
- کیتی پری
- استیو جابز
رابطه با افراد دچار اختلال شخصیت وسواسی اجباری
افراد دچار اختلال شخصیت وسواسی اجباری نیاز شدیدی به تحمیل استانداردهای خود به اطرافیانشان دارند و بههمین دلیل اکثراً با خانواده و دوستان خود دچار مناقشه و تنش میشوند. رابطه آنها با مَراجع قدرتی که به آنها احترام میگذارند، همراه با احترام بوده و در قبال آنها بدون توجه به نتیجهای که ممکن است بهبار آورد، کاملاً مطیع هستند و در برابر مَراجع قدرتی که برای آنها احترام قائل نیستند، بسیار مقاومت و سرسختی بهخرج میدهند.
افراد دچار اختلال شخصیت وسواسی اجباری در ابراز عواطف بسیار ضعیف هستند و ابراز عاطفه در آنها بسیار کنترل شده است و بیان احساسات در حضور دیگران برای آنها بسار سخت است. روابطشان با دیگران جدی و رسمی است و در موقعیتهایی که دیگران میخندند، خوشحال میشوند و ابراز احساسات میکنند، آنها شق و رق هستند.
زندگی با آنها دشوار است، زیرا برای فرد دچار این اختلال هیچ کار و رفتاری به اندازه کافی خوب و راضی کننده نیست. دقیق بودن بیش از حد آنها، استانداردهای سطح بالا، مشخص بودن راه و روش انجام هر کار در ذهن آنها و انعطافناپذیری حتی در باره امور جزئی، زندگی با آنها را بسیار سخت میکند. از نظر آنها، یا چیزی عالی است و یا اصلاً بهدرد نمیخورد. همه چیز سیاه یا سفید است. ذهن سیاه و سفید آنها باعث میشود باور داشته باشند که تنها یک روش برای انجام درست کارها وجود دارد و باقی روشها کاملاً غلط است. بههمین دلیل آنها در عقاید خود بسیار سرسخت، لجباز و سلطهجو هستند و این نوع تفکر در آنها باعث میشود روابطشان با دیگران همواره دچار مشکل شود.
آنها در ارتباط با دیگران تا زمانی که اطمینان نداشته باشند چیزی که می گویند درست و کامل است، از ترس قضاوت دیگران چیزی نمیگویند.
علائم و نشانههای اختلال شخصیت وسواسی اجباری
- نیاز شدید به کامل بودن و استانداردهای بالا و غیرمنطقی که از خود و دیگران انتظار دارند. آنها بهعنوان افرادی کمالگرا شناخته میشوند. به همین دلیل آنها از سویی تا کاری را مطمئن نباشند، شروع نمیکنند و از سوی دیگر کارهای نیمه تمام زیاد دارند؛ زیرا در وسط کار به این نتیجه میرسند که نمیتوانند با استاندارد مطلوبی کار را به اتمام برسانند.
- کنترلگری زیاد بر روی خود و اطرافیان، روابط بین فردی و محیط. فرد دچار اختلال شخصیت وسواسی بهدلیل نیاز درونی شدید به کامل بودن، همه چیز باید تحت نظارت خودش و با استانداردهای او انجام شود، بنابراین کنترلگری زیادی اعمال میکند. در صورتی که کارها به روش موردنظر آنها انجام نشود، آنها اضطراب زیادی احساس میکنند و اضطرابشان را بهصورت انتقاد و سرزنش دیگران تخلیه میکنند. آنها زمانی که نتوانند محیطشان یا روابط بین فردیشان را کنترل کنند، غمگین یا عصبانی میشوند.
- توجه زیاد به جزئیات، نظم و قوانین، بهحدی است که هدف کلی یا فعالیت اصلی فراموش میشود. فرد دچار اختلال شخصیت وسواسی چنان به درختها توجه میکند که جنگل را نمیبیند.
- چنان برای کار و فعالیت موردنظر خود وقت و هزینه صرف میکند که روابط عاطفی و دوستانه خود را فدا میکند. آنها هنر لذت بردن از زندگی را بلد نیستند و تمام ذهنشان مشغول مفید بودن و کارآمدی است.
- عدم انعطافپذیری درباره استانداردهای اخلاقی، ارزشها و قوانین.
- احتکار یا ناتوانی در دور انداختن چیزهای بیارزش.
- حساست و ناخن خشکی در قبال دیگران.
- رفتارهای وسواسگونه آنها بهخاطر ترس و نگرانی از ارزیابی و قضاوت منفی دیگران و کامل ندانستن آنها است. این افراد از ترس کامل نبودن و اشتباه دچار اضطراب و حتی وحشت میشوند.
میزان شیوع اختلال شخصیت وسواسی اجباری
تخمین زده میشود که حدود ۲ تا ۷ درصد از افراد جامعه به اختلال شخصیت وسواسی اجباری مبتلا هستند. درصد زیادی از افراد نیز با وجود آنکه نشانهها و ویژگیهای اختلال شخصیت وسواسی اجباری را بروز میدهند، ولی تشخیص اختلال شخصیت وسواسی اجباری نمیگیرند. مردان دو برابر زنان تشخیص اختلال شخصیت وسواسی اجباری دریافت میکنند. تشخیص این اختلال در بزرگسالی داده میشود و تشخیص این اختلال در نوجوانی و کودکی متداول نیست، زیرا شخصیت کودک و نوجوان هنوز قوام خود را نیافته است و امکان تغییر دارد. اما اگر این تشخیص در کودک یا نوجوان داده شود، باید این ویژگیها حداقل تا یکسال در فرد پایدار بماند.
مانند سایر اختلالات شخصیت، این اختلال نیز با افزایش سن از شدت علائم و نشانههای آن کم میشود.
دلیل ایجاد اختلال شخصیت وسواسی اجباری چیست؟
بهطور قطعی نمیتوان دلیلی را برای اختلال شخصیت وسواسی اجباری ذکر کرد، ولکن تئوریهایی را در این زمینه مطرح میکنند از جمله:
- افراد دچار این اختلال دارای والدین بیمحبت و سرد و کنترلگر و بهشدت محافظتکننده میباشند. (والد محافظتکننده بهجهت نگرانیهای درونیاش از کودک بهشدت محافظت میکند و نباید آن را با محبت بدونشرط یکی دانست).
- افراد دچار اختلال شخصیت وسواسی اجباری والدینی تنبیهگر داشتهاند. این کودکان برای آنکه تنبیه نشوند یاد گرفتهاند کامل، بدون نقص و مطیع باشند.
- بعضی تئوریها عامل ژنتیک را نیز موثر میدانند، ولی هنوز این موضوع کاملاً اثبات نشده است.
- فرهنگ و دینی که شخص از آن پیروی میکند نیز نقش موثری ایفا میکند. فرهنگها و ادیانی که بسیار سختگیر و اقتدارگرند و تاکید زیادی روی کاملبودن دارند نیز در بروز این اختلال موثرند. بعضی ادیان کمالگرایی را مورد تشویق قرار میدهند.
درمان اختلال شخصیت وسواسی اجباری
درمان اختلال شخصیت بسیار دشوار است، زیرا آنها انگیزهای برای درمان ندارند. آنها مشکل را از دیگران میدانند و معتقد هستند دیگران بیفکر، بینظم و برنامه و بدون هدف هستند. اکثر آنها به اصرار همسر یا اطرافیان به جلسات درمان میآیند. بنابراین صحبت درباره مشکلات و الگوهای غلط رفتاری آنها بسیار دشوار است، زیرا واکنش سخت آنها را باعث میشود.
شناخت درمانی
گفتگو درمانی، از جمله شناخت درمانی، درمان موثر اختلال شخصیت وسواسی اجباری میباشد. هیچ درمان دارویی برای اختلالات شخصیت موثر و مفید نمیباشد. زیرا اختلال شخصیت، الگو و سبک نگرش بهخود، دیگران و دنیاست و از طریق دارو نمیتوان آنها را تغییر داد. دارو تنها میتواند اثرات جانبی اختلالات شخصیت مانند اضطراب و افسردگی را کنترل کند.
چون افراد دچار اختلال شخصیت در جذب و فراگیری تغییرات جدید و بهکارگیری آن در زندگی مشکل دارند و در برابر هر تغییری در الگوی فکریشان و نوع نگرش بهدنیا مقاومت میورزند، درمانشان بهسختی و طولانیمدت است. بنابراین ابتدا باید ویژگیهای این اختلال برای فرد توضیح داده شود. سپس از او خواسته شود نمونههای آن را در زندگیاش پیدا کند. درباره مزایا و معایب اختلال شخصیت وسواسی اجباری با مراجع گفتگو میشود. همچنین از مراجع خواسته میشود آسیبهاییکه این اختلال به کار، روابط و دیگر حوزههای زندگیاش وارد آورده را برشمارد.
به بیمار کمک میشود احساسات مختلف را در خود هرچند اندک شناسایی کند. زیرا ازجمله مشکلات اختلال شخصیت وسواسی، نامانوسی با عواطف و عدم ابراز عاطفه میباشد. به او کمک میشود بهجنبههای دیگر زندگی از جمله خانواده، تفریح و روابط بینفردی نیز توجه کند. برایشان وقت بگذارد و تمام زندگیاش را معطوف کار و پیشرفت نکند. او باید درک کند زندگی دارای جنبههای متنوعی است و فقط توجه به یک وجه باعث عدمهارمونی در فرد میشود. مانند آنکه سر کودک بزرگ شود، ولی دستها و پاهای او همچنان رشدنیافته باقی بماند.
در درمان اختلال شخصیت وسواسی، شخص باید باور کند حق اشتباه کردن دارد. همچنین بداند او نیز مانند هر انسان دیگری نه تنها ممکن است، بلکه از جمله حقوق اوست که اشتباه کند. سپس، این حق را برای دیگران نیز قائل شود. او باید یاد بگیرد چگونه بهجای آنکه از طریق کنترلکردن دیگران و اتفاقات، اضطرابش را کاهش دهد؛ مهارتهای دیگری کسب کند تا اضطراب درونش را کم کند. او باید اعتماد کردن بهدیگران را یاد بگیرد و مهارت تقسیم وظایف را تمرین کند. او باید درک کند اشتباه دیگران فاجعه درست نمیکند. و بهتر از آنست که از ترس ناقص انجامدادن امور، همه وظایف را خود عهدهدار شود.
استفاده از روشهای آرمیدگی و ریلکسیشن
در درمان اختلال شخصیت وسواسی جبری از روشهای آرمیدگی و ریلکسیشن نیز میتوان برای کاهش استرس و اضطراب استفاده کرد. زیرا اضطراب باعث تشدید ویژگیهای شخصیتی در افراد دچار این اختلال میشود.
در مجموع، چشمانداز درمان اختلال شخصیت وسواسی جبری امیدوارکنندهتر از سایر اختلالات شخصیتی است. درمان به آنها کمک میکند تا آگاهی بیشتری درباره خود و تاثیر ویژگیهای آنها بر روابطشان بهدست بیاورند. فرد دچار اختلال شخصیت وسواسی اجباری در مقایسه با سایر اختلالهای شخصیت، احتمال کمتری دارد تا به اعتیاد الکل یا مواد دچار شود.
در شناخت درمانی بیمار فرا میگیرد که دست از کنترل دیگران و موقعیتها بردارد.
شما میتوانید برای کسب اطلاعات بیشتر در خصوص درمان وسواس، کتاب «خودیاری برای درمان وسواس فکری- عملی به زبان ساده» نوشتهی دکتر کامیار سنایی را از فروشگاه سایت بهصورت اینترنتی خریداری نمایید. |
درود خیلی خیلی ممنونم از زحماتتون همیشه زنده سلامت شاد باشین الهی
سلام استاد ببخشید ی *سوال داشتم*
شخصی که فک می کنه هر روز خیلی کار داره.. در کاراش سعی می کنه که نهایت نظم رو داشته باشه و نظم بندی خوبی داشته باشه از تعریف و تمجید خودش خیلی خوشش میاد و اگه به چیزی که می خواد نرسه نسبت به طرف مقابل موضع می گیره …و اکثرا هم با خانواده خودش خوبه و ی جملاتی که شخصیت فردی که تعریف کنه یا نکنه هم براش مهمه .. این فرد چه اختلال شخصیتی داره؟
هیچ نشانه ای از اختلال شخصیت ندارد
اقای.دکتر.میخواستم.بدونم.شکاکیت.تردید.وسرزنش.بیش.از.اندازه.خود.و.دیگران.جزو.اختلال.وسواسه.یا.اختلال.شخصیت.وسواسی.چون.من.هردو.اختلال.را.با.هم.دارم.ممنون.میشم.جوابم.را.بدید
اختلال شخصیت وسواسی.
ولی مشکل شما با تمرین و مواجهه سازی حل می شود و نه پیدا کردن اسم مشکلات. تمرکز شما بر رشد و پیشرفت باشد نه پیدا کردن مشکلات در خود.
زندگی با این افراد جهنم واقعیه، بقیه از ظاهر زندگی شما لذت میبرند ولی شما یک ناظم بداخلاق همیشگی توی زندگی دارید، فرق نداره شرایط چیه سرکار هستین، در منزل هستین ویا در مسافرت این ناظم همیشه با تنبیه های کلامی منتظر ایستاده تا ببینه کجا اشتباه میکنید، مهم نیست که اشتباه کردید یا نه از دید اون همه کارهایی که شما میکنید اشتباهه، اگر هم خودش مرتکب اشتباه بشه ماجرا رو جوری تحریف میکنه که شما مقصر بشید، منکه از درمان همسرم ناامید شدم، افسرده و مضطرب شدم امیدوارم بقیه درست انتخاب کنند
سلام. ممنون که تجربتون را مطرح کردید
سلام.
ممنون از مطالب خوبتون. منم این مشکل رو دارم البته به شدت دوستمون نیست شایدم من هنوز انقدر خوب درکش نکردم. مثلا من درعین اینکه خیلی از ویژگیهاشو دارم ولی خیلی وقتها بی نظمم. بهرحال میخاستم بدونم اگر کسی بخاد بدون مراجعه به روان درمانگر خودش کمکی به حل این مشکلش بکنه چیکار باید بکنه؟ نقطه شروع و مهم اولیه بعد ازینکه کاملا درک کرد این مشکلو داره و لازمه حل بشه، چیه؟؟
هر قدر آگاهی شما درباره موضوع بیشتر بشود توانایی مقابله با آنرا بیشتر دارید. مقاله درمان کمالگرایی را در سایت مطالعه کنید و تمرینهای انرا انجام دهید.
با سلام و سپاس از سایت زحمات شما و سایت عالیتون.
توضیحاتتون کاملا دقیق و واضح بود.
من ۳۲ ساله هستم و مجرد و شغلم تدریس هست و معلمم.. حدودا چند ساله که با مشکلل وسواس اجباری دست و پنجه نرم میکنم. به شدت کمالگرا هستم و فک میکنم همه ی کارها رو باید بدون نقص و عالی انجام بدم. انقدر وسواس دارم که بعضی اوقات حتی نتیجه ی کار رو تحت الشعاع قرار میده و کار اصلا خوب از اب در نمیاد. بزرگترین مشکلی که دارم “کنترل” امورات روزمره زندگی هست که خیلی ازم انرژی و زمان میگیره و مطمئنم روزی میرسه که توانایی بدنی انجام این کارها رو ندارم…میخوام همه چیز تحت کنترلم باشه و هر گونه اتفاقی هر چند ساده و پیش پا افتاده که اخلالی تو برنامه ی روزمرم ایجاد کنه بشدت بهم استرس وارد میکنه. یه چک لیست دارم واسه ۲۴ ساعت روز که تفریح یا سپری کردن وقت با دوستان و خانواده و کلا لذت بردن از زندگی توش جایی نداره و اصلا هنر لذت بردن از زندگی رو ندارم.
تقریبا تمام دوستانم رو از دست دادم و با اعصای خانواده هم اصلا رابطه ی خوبی ندارم. تو روابط رسمی، اداری و شغلی عملکرد مناسبی دارنم ولی از لحاظ روابط اجتماعی، احساسی و عاطفی فاجعه ام! لجباز و سرسخت هستم و عقاید و اعتقاداتی و عادتهایی دارم که به نطرم متعالی هست و اگرم کسی بگه اینطور زندگی کردن کاملت اشتباهه،با اینکه کاملا میدونم حق با اونه و من اشتباه میکنم، سریع موضع میگیرم و کاردبه جاهای باریک میکشه.
این ocpd یا همون اختلال “شخصیت” وسواس اجباری کاملا جلو ابتکار و پیشرفتم رو گرفته و منو تبدیل کرده به یه انسان کاملا منزوی که یا کار میکنه، یا روزی نهایتا چهار پنج ساعت میخوابه یا کلا عصبیه. نیاز به کمک و درمان دارم. نمیدونم از کجا شروع کنم…
نکته بسیار مهم درباره شما آن است که نسبت به مشکلات خود بینش کافی دارید و دلایل مشکلات خود را درک می کنید. این مهمترین قدم در بهبود است. باید بدانید وقتی از خود اینگونه توصیف بعمل می آورید معنای آن این است که غیر از من وسواسی من سالمی در من در حال شکل گیری است که با قوی تر شدن آن و نگاه کردن هر لحظه به من وسواسی از بیرون توان کنترل و مدیدریت من وسواسی را نیز اندک اندک بدست می آورد. بعبارتی فرمان زندگی از من وسواسی به من سالم منتقل می شود. مقاله درمان کمالگرایی که لینک آن در ادامه می آید را مطالعه کنید. یک رواندرمانگر خوب برای روند درمان خویش بیابید و جلسات خود را پی بگیرید. شاد و سربلند باشید.
https://dr-sanaie.com/%D8%AF%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%DA%A9%D9%85%D8%A7%D9%84-%DA%AF%D8%B1%D8%A7%DB%8C%DB%8C/