گشتالت درمانی
۵ روش موثر گشتالت در رشد شخصی
مقدمه
گشتالت درمانی روشی برای سلامتی ذهنی است که به افراد کمک میکند درگیریهای گذشته را حل کرده و حضور بیشتری در لحظه حال پیدا کنند. وقتی از گذشته عبور میکنید، میتوانید در زمان حال آرامش پیدا کنید و تعاملات خود را در دنیای اطراف خود غنی کنید.
گشتالتتراپی (GT) اصولا بر لحظه حال متمرکز است. در این رویکرد شرکتکنندگان یاد میگیرند با درون خود سازگار شوند، گذشته را رها کنند و با لحظه حال درگیر شوند. بهجای نگرانی در مورد گذشته یا آینده، بتوانند بر لحظه حال زندگیشان سرمایهگذاری کنند و از مشکلات روحی و روانی فاصله بگیرند. رویكردهایی مانند روانكاوی و سایر رشتههای ریشه در فرویدیسم ممكن است به نحوه تأثیر گذشته زندگی فرد بر وضعیت فعلی او متمركز شود. زمانیکه افراد با درمانگران این روشها را تمرین میکنند، زمان زیادی را صرف بحث و تجزیه و تحلیل چیزهایی میکنند که در گذشته اتفاق افتاده است. اما در گشتالتتراپی هدف این است که افراد از خود، آگاهی بیشتری کسب کنند.
گشتالت درمانی چیست؟
گشتالت درمانی توسط لورا پرلز، پاول گودمن و فریتز پرلز تاسیس شد. آنها این روند را در دهه 1940 توسعه دادند. این روانشناسان کتابی را منتشر کردند که رئوس این رویکرد سلامتی را در دهه 1950 بیان کرد. GT نتیجه تحقیق آنها در مورد سیستمهای مختلف از جمله ادیان شرقی، فیزیک جهان و نظریه سیستمها بود. در نتیجه، این شکل از درمان نسبتاً منحصر به فرد است. از زمان آغاز به کار، محبوبیت روزافزونی پیدا کرده است و در بین جمعیتهای مختلف در سراسر جهان گسترش مییابد. اکنون، گشتالت یک روش تأثیرگذار در درمان بهحساب میآید.
کلمه gestalt یک کلمه آلمانی است که بهمعنی «شکل/ قالب» یا «کل» است. بهعبارت دیگر، روی تمامیت فرد تمرکز دارد. بنیانگذاران گشتالت معتقد بودند که باید انسانها را بهعنوان یک کل در نظر بگیریم و نه فقط بهعنوان قسمتهایی تقسیمشده از یک کل منسجم. تمرینات گشتالت نیز بر احساس فرد در هر لحظه بهطور کلی متمرکز است و با چنین تکنیکی آنها میتوانند مسائل درونی یا تنشهای حلنشده را برطرف کنند. بر اساس گشتالت درمانی، احساسات تنها در صورتی حل میشوند که در حال و در جلسه درمان در مورد آنها بحث شود. آزادسازی احساسات، چه در داخل و چه در خارج، روش اصلی برای بهبودی شرکتکنندگان با این نوع درمان است. افراد بهجای تمرکز بر موفقیت و برآوردن انتظارات، یاد میگیرند خود و خواستههایشان را درک کنند. این موضوع میتواند در فرد اعتماد به نفس ایجاد کند و استرس را کاهش دهد و نهایتاً منجر به سلامت روان شود.
گشتالت و رشد شخصی
تکنیکهای گشتالت به ما کمک میکند تا برای تشویق به تحقق بخشیدن به خود و تصمیمگیری بهتر و همچنین رشد در سطح شخصی به روشی آزادتر و سازگارتر با نیازهای خود در زندگی فعلی تمرکز کنیم. همه ما حق ساختن نوع زندگی موردنظر خود را داریم و این رویکرد ما را به چنین کاری دعوت میکند. فریتز پرلز، پیشگام درمان گشتالت، میگوید: رنج اصلی ما بهعنوان انسان شکافی است که بین حال و آینده ایجاد میکنیم. گاهی اوقات، ذهن ما سریعتر از خود زندگی پیش میرود و ما چیزها را قبل از وقوع و ناآگاهانه پیشبینی میکنیم. ما در ذهنمان در مورد چیزهایی که هنوز اتفاق نیفتادهاند وسواس ایجاد میکنیم و تقریباً بدون اینکه بدانیم، خود را پر از ترس، اضطراب و چیزهای دیگری میکنیم که باعث دردهای ما میشوند.
«رودخانه را هل ندهید، او خودش جریان پیدا میکند.»
-فریتز پرلز-
بنابراین، یکی از اهداف فنون گشتالت این است که به ما کمک کند مشکلات خود را به روشی جهانی و یکپارچه درک کنیم. گشتالت این دیدگاه را پیشنهاد میکند که از این طریق، بهجای نگرانی در مورد علت وقوع یک اتفاق یا عواقب آن، تمرکز بر درک چگونگی تأثیرش روی ما کمک میکند تا بهتر با آن روبرو شویم و خود را دچار اضطراب نکنیم.
بیایید درک کنیم ایدهای که از گذشته یا آینده داریم ممکن است به دلیل زندگی ما در حال حاضر باشد. تکنیکهای گشتالت این هدف و اهداف دیگر را برای تشویق رشد شخصی ارائه میدهد.
این ایدهها به ما کمک میکنند از اینکه چه کسانی هستیم و از آن چیزهایی که نسبت به آنها احساس نیاز داریم، آگاه شویم و به ما کمک میکنند تا با مسئولیتپذیری آنها را عملی کنیم.
روشهای رواندرمانی گشتالت اساساً حول آنچه فریتز پرلز «قوانین و بازیها» میخواند، میچرخد. اینها استراتژیهایی هستند پویا، کاملاً اصیل و از نظر ماهوی متنوع که سعی دارند ما را نسبت به دنیای اطراف خود آگاه کنند تا بتوانند بر مقاومت ما نسبت به خودشان اثر کرده و رشد خود را تسهیل کنند.
تکنیکهای گشتالت برای رشد شخصی
۱. چگونه خاطرات بد گذشته را فراموش کنیم؟
موضوعات معلق به وقایع گذشته اشاره دارند که بر حال ما تأثیر میگذارد. این احساسات کنترلنشده، احساسات مسدود شده، گرههای شخصی است که ما را از زندگی کامل در زندگی در لحظه حال بازمیدارد. مثلاً افرادی در دورههای گذشته زندگیمان را در نظر بگیرید. طبق گفته نظریه گشتالت، همه ما با دوستان، اقوام، نزدیکان و عزیزان خود که درگذشتهاند، هنوز مشکلات برجستهای داریم. حتی بدون آنکه از آنها آگاه باشیم.
ما نباید از این موضوعات حل نشده اجتناب کنیم. در عوض، باید بتوانیم این احساسات را روشن کنیم تا از چسبیدن به درد و رنج یا حتی بهوجود آمدن کینه در دلمان جلوگیری کنیم.
برای انجام این کار میتوانیم یک شبیهسازی، یک روند ذهنی دیدار مجدد، رویارویی و خداحافظی با شخصی که از دست دادهایم را انجام دهیم. ما میتوانیم از نظر ذهنی فرد را در کنارمان تصور کنیم و آنچه را که همیشه میخواستیم بیان کنیم، به آن فرد خیالی بازگو کنیم. ما دردی که آزارمان میدهد را کشف خواهیم کرد و غم و اندوه، احساس گناه یا دلخوری خود را با این روش از بین خواهیم برد.
نظریه گشتالت معتقد است هنگامیکه مسائل بازمانده از گذشته را را فاش و شناسایی کردیم، آنها را رها خواهیم کرد. سپس دایره ناتمام (گشتالت ناتمام) را میبندیم و جلو میرویم.
۲. تکنیک گفتگو: صندلی خالی
بسیاری با این روش آشنا هستند. این روش شناختهشده، غالباً مفید است و به خوبی جوهر گشتالت را نشان میدهد. روش صندلی خالی گاهی اوقات به عنوان روشی برای ملاقات و پیشبینی طریق گفتگوی خیالی با افراد دیگر استفاده میشود. هدف در این مکالمه خیالی ایجاد روند عزاداری یا رفع آسیبهایی است که از دیگران برای ما به جا مانده است. با این حال، استفاده از صندلی خالی برای رشد شخصی هدف دیگری دارد: شروع یک گفتگوی درونی که در آن «مخالف» خود را پیدا میکنیم و با آنها صحبت میکنیم. با استفاده از این تکنینک، در حقیقت میتوانیم با خودمان گفتگو کنیم.
از یک طرف خودمان را قرار میدهیم که ناراحت است و مانع از حرکت ما میشود و از طرف دیگر، آن بخشی از وجودمان را روی صندلی قرار میدهیم که میخواهد با آن وجه دیگر روبرو شود تا زندگی پربارتر، آزادتر و بازتری داشته باشد. تصور کنید این دو وجه وجودتان بر روی صندلی قرار گرفتهاند. انتظار چه نوع گفتگویی از آنها دارید؟ شاید گفتگویی مانند مکالمه زیر شروع شود:
وجه منفی: من خیلی خستهام، هیچ قدرتی ندارم.
وجه مثبت: تو دوباره قدرت من را میگیری و در زندگی من فضای زیادی را اشغال میکنی. به من بگو واقعاً چه مشکلی داری.
وجه منفی: من خودم را دوست ندارم و زندگی فعلیام آن چیزی نیست که دوست داشته باشم.
وجه مثبت: خوب، به جای شکایت، به من بگو برای بهتر شدن چه کاری انجام دهیم؟
۳. من مسئول هستم
یکی از بهترین تکنیکهای گشتالت، بازی «مسئولیت پذیرفتن» است. این روش ساده به نظر میرسد. اما تعهد زیادی لازم دارد. هدف آن کمک به ما در آگاهی بیشتر از آنچه در درونمان اتفاق میافتد است. برای درک آن، مسوولیت تمام کارهایتان را بپذیرید و سپس با استفاده از این تغییرات، رفتار فعالتری را تشویق کنید. کافیست به لحظهای که در آن حضور دارید آگاه شوید، آنچه میخواهید را ببینید و به آن جمله، مسوولیت خود را در قبال موضوع اضافه کنید. این روش بهطور موثری اعتماد به نفس شما در آن لحظه را تقویت میکند. در ادامه یک مثال کوتاه آورده شده است.
«سرم درد میکند و شکمم هم درد میکند. میدانم که من به چیزهای زیادی فکر میکنم و استرس دارم. اما من مسئول آن هستم و میپذیرم که باید چیزها را تغییر دهم.» «من فهمیدهام که حق حرف زدن و ابراز وجود دارم. من مسئولم اطمینان حاصل کنم که صادقانه صحبت میکنم. بدون ترس ابراز وجود میکنم و احترام به خودم و دیگران برایم اولویت دارد.»
۴. پیوستگی هوشیاری را تمرین کنید
در گشتالت درمانی، درمانگر باید روی «چگونگی» تجربه شخص کار کند نه «چرایی» آن. آنها میخواهند بدانند که فرد چگونه با مشکلات روبرو است و چگونه با آنها زندگی میکند. چگونه آنها را احساس میکند و آنها را درونی میکند. برای انجام این کار، ما باید فضا را برای شناسایی احساسات و تفکرات فعلی خود ایجاد کنیم. این اطلاعات را با گفتن جملاتی مانند، «به من بگو چه احساسی داری»، «به من بگو که کجای بدنت آن را احساس میکنی» یا «برای من توضیح بده که اکنون چه نکتهای در این موضوع میبینی» دریافت میکنیم. انجام این تکنیک بهصورت شخصی به ما برای درک خود در لحظه اکنون کمک میکند. ما میتوانیم پیوسته آگاهی را تمرین دهیم و هر احساس، فکر و هیجانی را بهوجود آوریم. این مسئله نادیدهگرفتن یا درونیسازی مشکلات نیست. این پیوستگی هوشیاری در مورد بازتاب دغدغهها و نگهداشتن و سپس حل کردن آنها در افکارمان است.
«اگر از چیزی مطمئن شدید، آن را بگویید. خود واقعیتان را در معرض دیدتان قرار دهید. آنچه را میگویید احساس کنید.» -فریتز پرلز-
۵. سوالات خود را به تأیید تبدیل کنید
این تکنیک، یکی دیگر از تکنیکهای گشتالت است که ممکن است در نگاه اول بسیار ساده به نظر برسد. اما تکنیک بسیار ارزشمندی است. این تکنیک به ما کمک میکند واقعیتهای درونمان را اعلام کرده و قوای خود را برای حل تعارض بسیج کنیم. چگونه میتوانیم انجامش دهیم؟ آسان است. همه ما یکی از آن روزها را تجربه کردهایم که به خود گفتهایم: «چرا من اینطور احساس میکنم؟ چرا احساس میکنم خیلی ناامید و ناتوان هستم؟»
گشتالت در این موارد یک پیشنهاد ساده دارد: سوالات را به جملاتی که خودتان را تایید میکنید، تبدیل کنید. بیایید چند نمونه را بررسی کنیم:
سوال: چرا امروز خیلی احساس بدی دارم؟
تایید احساس: امروز حالم بد است. من قصد دارم امکانی ایجاد کنم تا این احساس را تغییر دهم و فردا برایم روز بهتری شود.
سوال: چرا احساس میکنم دوستپسرم از من دور میشود؟
تایید احساس: دوست پسرم از من دور میشود. من قصد دارم از او سوال کنم که آیا مشکلی در رابطهمان وجود دارد؟ خیلی ساده به نظر میرسد؟ بله، خیلی ساده است. اما انجام آن به ما کمک میکند تا خودمان را بپذیریم و به جای غوطهور شدن در استرس آینده بتوانیم حل مساله کنیم.
نتیجه
تکنیکهای گشتالت در هنگام کمک به ما در برقراری ارتباط با نیازهایمان به همان اندازه که در بالا مشاهده کردید، ساده و ابتکاری هستند. آنها در حقیقت ما را به مسئولیتپذیری دعوت میکنند. نسبت به آنچه احساس میکنیم، شجاع باشیم و بر اساس آن عمل کنیم تا رشد کنیم. تبدیل به خود واقعیمان شویم.
منبع:
https://exploringyourmind.com/5-gestalt-techniques-personal-growth/
درود. من به خاطر مشکلی که از بچگی تا الآن دارم، ۳۰ تا روانشناس و روانپزشک عوض کردم. هیچ کدوم هم نتونستند تشخیص درستی بدهند.
غیر از روانکاوی، بقیه روشهای درمانی در روانشناسی تقریبا روش یکسانی دارند، فقط اسم آنها فرق دارد. در هیچ سایت و کتابی، روش درمان گفته نشده است. اگر پیدا کردید به من هم معرفی کنید.
تقریبا نصف افرادی که به روانشناس مراجعه نیکنند، بهبود نمی یابند. متاسفانه پول حرف اول را میزند. مراجعی که نیاز به مثلا ۳ جلسه دارد را تا یک سال معطل میکنند، فقط برای پول.
چند تا روانشناس خوب در تهران داریم… شاید بد شانسی آوردید
سلام آقای دکتر. چطور میتونم گشتالت درمانی رو یاد بگیرم ، چه کتابهایی در این زمینه وجود داره، میشه معرفی کنید؟
دانشجوی ارشد بالینی هستم
سلام. بنده تخصصی در زمینه گشتالت درمانی ندارم.
سلام شبتون پر برکت، ایا این درمان در کاهش افسردگی و اضطراب بیماران ام اس هم میتونه موثر باشه یا خیر؟
بله گشتالت درمانی موثر است اما شاید کسی که این روش درمانی را اجرا کند به تعداد انگشنان دست در ایران باشد.