نقش های اجتماعی
راههای بسیاری وجود دارد که مردم میتوانند به وسیلهی آن بر رفتار ما تأثیر بگذارند، اما شاید یکی از مهمترین موارد این باشد که حضور دیگران انتظاراتی را به وجود میآورد.
ما انتظار نداریم مردم به طور تصادفی رفتار کنند، بلکه آنها رفتار خاصی در موقعیتهای خاص دارند. هر موقعیت اجتماعی، مجموعه خاصی از انتظارات خود را در مورد شیوه «مناسب» رفتاری ارائه میدهد. چنین انتظاراتی میتواند از گروهی به گروه دیگر متفاوت باشد. یکی از راههایی که این انتظارات را آشکار میسازد این است که ما به نقشهایی که مردم در جامعه بازی میکنند نگاه کنیم؛ یعنی نقش های اجتماعی.
نقش های اجتماعی بخشهایی هستند که مردم به عنوان اعضای یک گروه اجتماعی آنها را ایفا میکنند. با هر نقش اجتماعی که شما اتخاذ میکنید، رفتار شما تغییر میکند تا در نهایت بتواند به انتظاراتی که شما و دیگران از آن نقش دارید برسد. به گفته ویلیام شکسپیر: تمام جهان یک صحنهی نمایش است و تمام مردان و زنان صرفا بازیگران آن هستند: آنها روزی وارد و روزی از آن خارج میشوند و یک انسان در زمان خودش، نقشهای بسیاری را ایفا می کند.
این جملات شکسپیر، نقش اجتماعی را به تصویر میکشد. به این فکر کنید که شما در روز چند نقش را بازی میکنید، مثلاً پسر، دختر، خواهر، برادر، دانشآموز، کارگر، دوست و غیره. هر نقش اجتماعی رفتارهای مورد انتظار خاص خود را دارد که هنجار نامیده میشود.
هنجارهای اجتماعی
هنجارهای اجتماعی، قوانین نانوشته درباره نحوه رفتار میباشند. این هنجارها، به ما یک ایده پیشنهادی از نحوه رفتار در یک گروه اجتماعی یا فرهنگ خاص را ارائه میدهند. به عنوان مثال، ما انتظار داریم دانشآموزان به موقع درس خود را خوانده و کارشان را کامل کنند.
ایده هنجارها، کلیدی برای فهم نفوذ اجتماعی به طور کلی و همنوایی و انطباق به طور خاص است. هنجارهای اجتماعی استانداردهای پذیرفته شده در رفتار گروههای اجتماعی است. این گروهها از محدوده ی گروههای دوستی و کار تا گروههای ملی متغیر میباشد. رفتارهایی که این هنجارها را برآورده میکند، انطباق یا همنوایی نامیده میشود. بسیاری از نقشها و هنجارها، راههای قدرتمندی برای فهمیدن و پیشبینی آنچه که مردم انجام می دهند میباشند.
برای هر گروه اجتماعی، هنجارها رویکردهای رفتاری خاصی را تعریف میکنند. برای مثال، دانشآموزان، همسایگان و بیماران حاضر در بیمارستان، همه از هنجارهای حاکم بر رفتار در آن موقعیتها آگاه هستند. همانطور که افراد از یک گروه به سمت گروه دیگر حرکت میکند، رفتار آنها نیز بر اساس این حرکت و جابجایی تغییر میکند.
مقررات نظم را در جامعه فراهم میآورد. دشوار است که ببینیم چگونه جامعه انسانی میتواند بدون هنجارهای اجتماعی عمل کند. انسانها نیازمند هنجارهایی هستند تا بوسیلهی آن رفتار خود را در جهت برقراری نظم و پیشبینی در روابط اجتماعی و درک و فهم اقدامات یکدیگر هدایت و راهنمایی کنند. اینها برخی از دلایلی هستند که نشان میدهد چرا اغلب اوقات، بیشتر مردم باید با هنجارهای اجتماعی مطابقت یابند.
نتیجه
فشار قابلتوجهی برای انطباق و همنوا شدن با نقشهای اجتماعی وجود دارد. نقش های اجتماعی نمونهای از تأثیر اجتماعی را به طور کلی و انطباق با آن را به طور خاص ارائه میدهند. بسیاری از ما در اغلب اوقات، با دستورالعملهای ارائه شده از سوی نقشهایی که انجام میدهیم، مطابقت مییابیم.
ما با انتظارات دیگران مطابقت مییابیم. ما به تأیید دیگران در زمانی که که نقشهایمان را خوب بازی میکنیم و به نارضایتی آنها در زمانی که نقشهایمان را بد بازی میکنیم واکنش نشان میدهیم. اما این همنوایی تا کجا پیش خواهد رفت. آزمایش زندان استانفورد زیمباردو، نشاندهنده قدرت نقش های اجتماعی در رابطه با انطباق و همنوایی است.