روند پیری و تغییرات فیزیولوژیکی در آنها
روند پیری
روند پیری و تغییرات فیزیولوژیکی در آنها
اصطلاح «سالمند» به آن دسته از افراد 60 ساله و بالاتر اطلاق میشود که سریعترین بخش در حال رشد از جمعیت را در سراسر جهان نشان میدهند. درصد سالمندان در کشورهای در حال توسعه اندک است، اگرچه تعداد آنها اغلب زیاد است. در سال 1990، بیش از 280 میلیون نفر متعلق به سن 60 سال یا بیشتر در مناطق در حال توسعه جهان زندگی میکردند و 58 درصد از سالمندان جهان در مناطق کمتر توسعه یافته زندگی میکردند.
پیشبینی میشود تا سال 2020، 70 درصد از جمعیت سالمند جهان در کشورهای در حال توسعه باشند. که تعداد مطلق آنها بیش از 470 میلیون نفر است که دو برابر تعداد کشورهای توسعه یافته است. عامل اصلی این تغییر الگوی پیری، شامل کاهش سریع باروری و مرگ و میر زودرس است. کاهش باروری به ویژه در برخی از کشورهای در حال توسعه مانند چین، کوبا و اروگوئه آشکار است، اگرچه سطح باروری در سایر کشورهای در حال توسعه مانند کنیا، زئیر و بنگلادش همچنان بالا است.
روند پیری و تغییرات فیزیولوژیکی
۱-تغییرات در سیستم عصبی
روند پیری با بسیاری از اختلالات عصبی مرتبط است، زیرا ظرفیت مغز برای انتقال سیگنالها و برقراری ارتباط کاهش مییابد. از دست دادن عملکرد مغز بزرگترین ترس در میان سالمندان است که شامل از دست دادن شخصیت خود در اثر زوال عقل (معمولاً بیماری آلزایمر) است. چندین بیماری عصبی دیگر مانند بیماری پارکینسون یا تخریب ناگهانی مغز بر اثر سکته مغزی نیز با افزایش سن به طور فزایندهای شایع میشوند.
بیماریهای آلزایمر و پارکینسون بیماریهای پیشرونده و تخریبکننده عصبی هستند که با افزایش سن مرتبط هستند. آلزایمر با زوال پیشرونده شناختی همراه با تغییر در رفتار و کاهش فعالیتهای روزمره مشخص میشود. آلزایمر شایعترین نوع زوال عقل پیش از سالخوردگی و پیری است.
این بیماری باعث مرگ سلولهای عصبی و از بین رفتن بافت در سراسر مغز میشود و تقریباً تمام عملکردهای آن را تحتتأثیر قرار میدهد. قشر مغز چروکیده میشود و این به نواحی درگیر در تفکر، برنامهریزی و بهخاطر سپردن آسیب میرساند. انقباض در یک سلول عصبی به ویژه در هیپوکامپ (ناحیهای از قشر مغز که نقش کلیدی در شکلگیری خاطرات جدید بازی میکند) و همچنین بطنها (فضاهای پر از مایع در مغز) نیز بزرگتر میشوند. بیماری آلزایمر با ایجاد از دست دادن حافظه، تغییرات شخصیتی و رفتاری مانند افسردگی، بیعلاقگی، کنارهگیری اجتماعی، نوسانات خلقی، بیاعتمادی به دیگران، تحریکپذیری و پرخاشگری باعث عدم تعادل کلی در میان سالمندان میشود.
۲- شناختی
کاهش خفیف در دقت کلی با آغاز دهه 60 مشاهده میشود که به کندی پیشرفت میکند. کاهش عملکرد شناختی و اختلالات اغلب در میان سالمندان مشاهده میشود. کاهش شناخت ناشی از عوامل نزدیکی (فرایندهای شناختی متوالی متعدد) از جمله سرعت پردازش، اندازه حافظه کاری، مهار محرکهای محیطی خارجی و تلفات حسی است. این یک تهدید برای کیفیت زندگی افراد سالمند و مراقبان آنها است.
اختلال در شناخت در میان سالمندان با افزایش خطر آسیب به خود یا دیگران، کاهش فعالیتهای عملکردی زندگی روزمره و افزایش خطر مرگ و میر مرتبط است. اختلال شناختی خفیف بهطور فزایندهای به عنوان یک وضعیت انتقالی بین پیری طبیعی و زوال عقل شناخته میشود.
۳- حافظه، یادگیری و هوش
بر اساس مطالعات مختلف، تأثیر پیری طبیعی بر حافظه ممکن است ناشی از تغییر نامحسوس محیطی در مغز باشد. حجم مغز در اوایل 20 سالگی به اوج خود میرسد و به تدریج تا پایان عمر کاهش مییابد. در دهه 40، قشر مغز شروع به کوچک شدن میکند و افراد متوجه تغییرات ظریف در توانایی خود برای بهخاطر سپردن یا انجام بیش از یک کار در یک زمان میشوند. سایر نواحی کلیدی مانند نورونها کوچک میشوند یا دچار آتروفی میشوند و کاهش زیادی در گستردگی اتصالات بین نورونها (از دست دادن دندریتیک) نیز مشاهده میشود.
در طول پیری طبیعی، جریان خون در مغز کاهش مییابد. کل گروه تغییراتی که با افزایش سن در مغز رخ میدهد، کارایی ارتباط سلول به سلول را کاهش میدهد که توانایی بازیابی و یادگیری را کاهش میدهد. همچنین بر هوش تأثیر میگذارد، بهویژه هوش سیال (حل مسئله با مطالب جدید که به روابط پیچیده نیاز دارد) پس از نوجوانی بهسرعت کاهش مییابد. مهارتهای حرکتی ادراکی (کارهای زمان بندی شده) با افزایش سن کاهش مییابد.
۴- حسهای خاص در روند پیری
الف.بینایی
سالمندی شامل پیرچشمی، انحراف در نگاه کردن، سازگاری، فعالیت کم کنتراست، کم شدن میدانهای بینایی و تمایز رنگها است. همچنین تغییراتی در پردازش مرکزی و در اجزای چشم رخ میدهد. این تغییرات متعدد بر خواندن، حفظ تعادل و رانندگی تأثیر میگذارد.
ب. شنوایی
افزایش سن باعث کاهش شنوایی (پیسبیکوزیس) میشود. از دست دادن در درجه اول در صداهای بلند است، که تشخیص صامتها در گفتار را دشوار میکند.
ج. حس چشایی
از دست دادن حس چشایی یک مشکل رایج در میان سالمندان است. دقت چشایی کاهش نمییابد اما تشخیص شوری کاهش مییابد. غدد بزاقی تحتتأثیر قرار میگیرند و حجم و کیفیت بزاق کاهش مییابد. همه تغییرات ترکیب میشوند تا غذا خوردن را کمتر جالب کنند.
درک چشایی در طول فرآیند طبیعی پیری کاهش مییابد. مطالعهای که بر روی سالمندان سالم انجام شده نشان میدهد که پس از حدود 70 سالگی، آستانه چشایی شروع به افزایش میکند و منجر به دیسگوزی میشود. مشکلات جویدن مرتبط با از دست دادن دندانها و استفاده از دندان مصنوعی نیز در حس چشایی اختلال ایجاد میکند و باعث کاهش تولید بزاق میشود.
د. بویایی
با افزایش سن، عملکرد بویایی کاهش مییابد. هیپوسمی (کاهش توانایی بویایی و تشخیص بوها) نیز با افزایش سن طبیعی مشاهده میشود. حس بویایی با افزایش سن کاهش مییابد و این بر توانایی تمایز بین بوها تأثیر میگذارد. کاهش حس بویایی میتواند منجر به اختلال قابلتوجهی در کیفیت زندگی شود، از جمله اختلال چشایی و ازدست دادن لذت از خوردن و در نتیجه تغییراتی در وزن.
گزارش شده است که بیش از 75 درصد از افراد بالای 80 سال شواهدی از اختلال بویایی عمده دارند. بسیاری از مطالعات طولانی مدت شواهد کاهش بویایی را بهطور قابلتوجهی پس از دهه هفتم نشان میدهند. مطالعه دیگری نشان داد که 62.5 درصد از افراد 80 تا 97 ساله دارای اختلالات بویایی هستند. با این حال، بهطور گسترده پذیرفته شده است که اختلالات چشایی بسیار کمتر از کاهش بویایی در روند پیری است.
ه. حس لامسه
با افزایش سن، حس لامسه اغلب بهدلیل تغییرات پوستی و کاهش گردش خون به گیرندههای لمسی یا مغز و نخاع کاهش مییابد. کمبودهایی در رژیم غذایی مانند کمبود تیامین نیز ممکن است علت این تغییرات باشد. حس لامسه همچنین شامل آگاهی از لرزشها و درد است. پوست، ماهیچهها، تاندونها، مفاصل و اندامهای داخلی گیرندههایی دارند که لمس، دما یا درد را تشخیص میدهند.
کاهش حس لامسه بر مهارتهای حرکتی ساده، قدرت دست و تعادل نیز تأثیر میگذارد. مطالعات نشان دادهاند که دوک عضلانی (muscle spindle) (گیرندههای حسی درون ماهیچه که عمدتاً تغییرات طول این عضله را تشخیص میدهند) و گیرنده مکانیکی (یک اندام حسی یا سلولی که به محرکهای مکانیکی مانند لمس یا صدا پاسخ میدهد) با افزایش سن کاهش مییابد و با تعادل بدن تداخل بیشتری ایجاد میکند.
تغییرات در سیستم عضلانی اسکلتی
پیری طبیعی با کاهش توده استخوانی و عضلانی و افزایش چاقی مشخص میشود. کاهش توده عضلانی و کاهش قدرت عضلانی منجر به خطر شکستگی، ضعف، کاهش کیفیت زندگی و از دست دادن استقلال میشود. این تغییرات در سیستم اسکلتی عضلانی منعکسکننده روند پیری و همچنین پیامدهای کاهش فعالیت بدنی است.
میزان توان افراد، به میزان 1.5 درصد در سال کاهش مییابد و این میزان پس از 60 سالگی به 3 درصد در سال افزایش مییابد. این میزان در افراد کم تحرک و در مردان دو برابر بیشتر از زنان است. با این حال، مطالعات نشان میدهد که به طور متوسط، مردان دارای مقادیر بیشتری توده عضلانی و بقای کمتری نسبت به زنان هستند.
قدرت سیستم عضلانی اسکلتی نیز با افزایش سن بسته به عوامل ژنتیکی، رژیم غذایی و محیطی و همچنین انتخاب سبک زندگی کاهش مییابد. این کاهش قدرت عضلانی باعث ایجاد مشکلاتی در تحرک بدنی و فعالیت روزانه میشود.
با افزایش سن، سموم و مواد شیمیایی در بدن و بافتها تجمع مییابند. بهطور کلی، این حالت به یکپارچگی سلولهای عضلانی آسیب میزند. فعالیت بدنی نیز با افزایش سن، به دلیل تغییر در شیوه زندگی، کاهش مییابد. به نوعی، تغییرات فیزیولوژیکی عضلات با تغییرات عصبی مرتبط با سن تشدید میشود. بیشتر فعالیتهای عضلانی با افزایش سن در نتیجه کاهش فعالیت عصبی و هدایت عصبی، ناکارآمدتر و کمتر پاسخگو میشوند. با افزایش سن، محتوای آب کل بافت کاهش مییابد و ازدست دادن هیدراتاسیون نیز بر عدم ارتجاعی و سفتیاش میافزاید. تغییرات در میزان متابولیسم پایه و کاهش متابولیسم (به عنوان بخشی از فرآیند فیزیولوژیکی پیری) منجر به تغییرات عضلانی میشود. و این حالت نیز منجر به جایگزینی پروتئینها با بافت چربی میشود.
اختلالات هورمونی نیز میتواند بر متابولیسم استخوانها و همچنین عضلات تأثیر بگذارد. تحقیقات نشان میدهد که یائسگی در زنان به دلیل کمبود استروژن موردنیاز برای بازسازی استخوانها و بافتهای نرم، تشدید تغییرات اسکلتی- عضلانی را تشدید میکند. برخی از شرایط سیستمیک مانند اختلالات عروقی یا اختلالات متابولیک، بر بازسازی بافتها تأثیر میگذارند زیرا در این موارد، سرعت یا حجم تحویل مواد غذایی برای بازسازی سلولها به خطر میافتد.
تغییر ترکیب بدن در روند پیری
بدن انسان از چربی، بافت بدون چربی (عضلات و اندامها)، استخوانها و آب تشکیل شده است. بعد از 40 سالگی، افراد شروع به از دست دادن بافتهای ضعیف خود میکنند. اندامهای بدن مانند کبد، کلیهها و سایر اندامها شروع به از دست دادن برخی از سلولهای خود میکنند. این کاهش توده عضلانی با ضعف، ناتوانی و عوارض مرتبط است.
کاهش قد با تغییرات پیری در استخوانها، ماهیچهها و مفاصل مرتبط است. مطالعات نشان میدهد افراد معمولاً هر 10 سال، بعد از 40 سالگی، تقریباً نیم اینچ (حدود 1 سانتیمتر) ازدست میدهند. کاهش قد پس از 70 سالگی حتی سریعتر هم هست.
تغییرات در وزن کل بدن برای مردان و زنان متفاوت است. زیرا مردان اغلب تا حدود 55 سالگی وزن اضافه میکنند و سپس در اواخر زندگی شروع به کاهش وزن میکنند. این حالت ممکن است به افت هورمون جنسی مردانه تستوسترون مرتبط باشد. زنان معمولاً تا سن 67 تا 69 سالگی وزن اضافه میکنند و سپس شروع به کاهش وزن میکنند.
چاقی در سالمندان
چاقی یک بیماری مزمن است که هم در کشورهای توسعهیافته و هم در کشورهای در حال توسعه شایع است و همه گروههای سنی را درگیر میکند. در واقع، اکنون آنقدر رایج است که جایگزین نگرانیهای مهمتری مانند بیماریهای عفونی و سوءتغذیه، بهعنوان شایعترین و مهمترین عوامل بیماریزا، شده است.
طبق گزارش سازمان جهانی بهداشت (WHO)، در سراسر جهان، تقریباً 2.3 میلیارد سالمند دارای اضافه وزن و بیش از 700 میلیون سالمند چاق هستند. اکثر سالمندان متعلق به گروههای اجتماعی-اقتصادی متوسط و بالا به دلیل سبک زندگی کمتحرک و کاهش تحرک بدنی، مستعد ابتلا به چاقی و عوارض مرتبط با چاقی هستند. در سالمندان، چاقی به شروع زودرس عوارض مزمن و اختلالات عملکردی کمکمیکند که منجر به مرگ و میر زودرس میشود.
سالمندان چاق بیشتر احتمال دارد علائم افسردگی مانند ناامیدی، غمگینی یا بیارزشی را گزارش کنند. خواب نیز نقش اصلی را در چاقی سالمندان ایفا میکند. کمبود خواب به چاقی کمک میکند. برخی داروها، مانند داروهای ضد افسردگی و استروئیدها، ممکن است اشتها را تحریک کنند و باعث افزایش وزن شوند. مسائل بهداشتی مانند آرتریت و درد مفاصل، تحرک و فعالیت را در سالمندان کاهش میدهند و به چاقی آنها کمکمیکنند.